آیه ۱۱ احقاف: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|وَقَالَ الَّذِینَ كَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا لَوْ ك...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==متن آیه== | |
− | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«وَقَالَ الَّذِینَ كَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَیْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَیْهِ وَإِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَیَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِیمٌ».|سوره=46|آیه=11}} |
− | + | ==ترجمه== | |
− | کافران مؤمنان را گفتند: اگر در آن خیری می بود، اینان در | + | کافران مؤمنان را گفتند: اگر در آن خیری می بود، اینان در پذیرفتنش. بر ما سبقت نمی گرفتند و چون بدان راه نیافته اند، خواهند گفت که این دروغی دیرینه است. |
− | == | + | ==نزول== |
قتاده گوید: عده اى از مشرکین مى گفتند، ما عزیزتریم و اگر در دین [[اسلام]] خیرى وجود مى داشت فلان و فلان بر ما سبقت نمى جستند و اسلام نمى آوردند.<ref> تفسیر جامع البیان از طبرى.</ref> | قتاده گوید: عده اى از مشرکین مى گفتند، ما عزیزتریم و اگر در دین [[اسلام]] خیرى وجود مى داشت فلان و فلان بر ما سبقت نمى جستند و اسلام نمى آوردند.<ref> تفسیر جامع البیان از طبرى.</ref> | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
عون بن ابىشداد و نیز ابن سعد از ضحاک و حسن بصرى روایت کنند که عمر بن الخطاب کنیزى داشت به نام زنین و این کنیز مسلمان شده بود و عمر او را مضروب میساخت که چرا مسلمان شده است و کفار قریش درباره این کنیز مى گفتند: اگر در دین اسلام خیرى وجود میداشت. هر آینه این کنیز در پذیرش آن بر ما سبقت نمىگرفت.<ref> تفسیر ابن المنذر از عامه.</ref> | عون بن ابىشداد و نیز ابن سعد از ضحاک و حسن بصرى روایت کنند که عمر بن الخطاب کنیزى داشت به نام زنین و این کنیز مسلمان شده بود و عمر او را مضروب میساخت که چرا مسلمان شده است و کفار قریش درباره این کنیز مى گفتند: اگر در دین اسلام خیرى وجود میداشت. هر آینه این کنیز در پذیرش آن بر ما سبقت نمىگرفت.<ref> تفسیر ابن المنذر از عامه.</ref> | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references/> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==منابع== | ||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
+ | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 711. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | + | * [[سوره احقاف]] | |
− | + | * [[سوره احقاف/متن و ترجمه سوره]] | |
− | |||
− | *[[سوره احقاف ]] | ||
− | |||
− | *[[سوره احقاف /متن و ترجمه سوره | ||
− | |||
− | |||
+ | [[رده:آیات سوره احقاف]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ ۳ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۳۷
متن آیه
ترجمه
کافران مؤمنان را گفتند: اگر در آن خیری می بود، اینان در پذیرفتنش. بر ما سبقت نمی گرفتند و چون بدان راه نیافته اند، خواهند گفت که این دروغی دیرینه است.
نزول
قتاده گوید: عده اى از مشرکین مى گفتند، ما عزیزتریم و اگر در دین اسلام خیرى وجود مى داشت فلان و فلان بر ما سبقت نمى جستند و اسلام نمى آوردند.[۱]
و نیز گویند این مشرکین عرب طوائف بنوعامر و غطفان و اسد و اشجع بودند و منظورشان از فلان و فلان که در پذیرش دین از آنها سبقت جسته بودند و اینان خود را از آنها ثروتمندتر و عزیزتر محسوب میداشتند. طوائف جهینه و مزینه و اسلم و غفار بوده اند.[۲]
عون بن ابىشداد و نیز ابن سعد از ضحاک و حسن بصرى روایت کنند که عمر بن الخطاب کنیزى داشت به نام زنین و این کنیز مسلمان شده بود و عمر او را مضروب میساخت که چرا مسلمان شده است و کفار قریش درباره این کنیز مى گفتند: اگر در دین اسلام خیرى وجود میداشت. هر آینه این کنیز در پذیرش آن بر ما سبقت نمىگرفت.[۳]
پانویس
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 711.