عبدالخالق یزدی خراسانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
+
'''«ملا عبدالخالق یزدی خراسانی»'''(۱۲۰۶-۱۲۶۸ ق)، عالم و خطیب در قرن ۱۳ قمری و از شاگردان شیخ احمد احسائى -پیشوای [[شیخیه]]- بود. به گفته برخی محققان، ملا عبدالخالق یزدی از علمای دین [[یهود]] بود که به ظاهر مسلمان شد و از جمله «یهودیان مخفی» بود که نقش مؤثری در پیدایش و گسترش [[بابیه|بابیت]] و [[بهائیت]] داشته‌ است.
  
'''یزدی خراسانی، عبدالخالق'''
+
==زندگی‌نامه==
 +
ملّا عبدالخالق یزدی فرزند عبدالرّحیم، به سال ۱۲۰۶ یا ۱۲۰۰ ق. در [[یزد]] به دنیا آمد. وى در ابتدا از شاگردان شیخ احمد احسائى بود. پس از تحصیل نزد احسائی راهی [[کربلا]] شد و در آنجا [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را در محضر [[شریف العلماء|شریف‌العلماء مازندرانى]] فراگرفت و دارای اجازات متعدّد از علمای [[ایران]] و [[عراق]] بود. سپس به یزد بازگشت و در مسجد ملا عبدالخالق که گویا خود بنا کرده بود پیش‌نمازی کرد.
  
'''قرن: ۱۳ (م، ۱۲۶۸ ق)؛'''
+
نقل است که با ورود شیخ احسایی به شهر یزد، علمای این شهر به استقبالش رفته و هر کدام خواهان سکونت او در منزلشان بودند؛ اما پیشوای [[شیخیه]] سکونت در منزل ملاعبدالخالق یهودی را برگزید و هفت سال نزد او، بساط درس را برپا کرد.<ref>عبدالله شهبازی، یهودیان و گسترش بابی گری و بهایی گری، مجله موعود، شماره ۹۳.</ref>
  
عالم دینى، واعظ و مدرس. وى در ابتدا از شاگردان شیخ احمد احسائى بود. [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را در محضر [[شریف العلماء|شریف‌العلماء مازندرانى]] فراگرفت. سپس به [[یزد]] بازگشت و از آنجا به [[مشهد]] مقدس رفت. او از بزرگان علما و از مدرسین مشهور مشهد بود. در توحید خانه‌ى [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم رضوى]] تدریس مى‌کرد و علما و فضلاء در مجلس درسش شرکت مى‌جستند. یزدی در [[مشهد]] درگذشت و همان جا مدفون شد.  
+
پس از توقّفی چند ساله در یزد، ظاهراً در سال ۱۲۴۸ ق. به [[مشهد]] مقدس رفت و در توحیدخانه‌ى مبارکه از ملحقات [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم رضوى]] تدریس کرد و منبر وعظ برقرار نمود. عبدالخالق ظاهراً متأثر از عقاید شیخ احمد احسائى بوده، چنان که در «مطلع الشمس» آمده است: "مابین او که بر مسلک [[شیخیه]] مى‌رفت با علماء مشهد مجلس مناظرات مکرر منعقد شد."
  
شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]] در «[[طبقات اعلام الشیعه (کتاب)|طبقات اعلام‌الشیعه]]» تألیفات او را دلیل بر وسعت اطلاعات و کثرت دانش وى مى‌داند. ظاهراً صاحب عنوان متأثر از عقاید شیخ احمد احسائى بوده، چنان که در «مطلع الشمس» آمده است: "ما بین او که بر مسلک [[شیخیه]] مى‌رفت با علماء مشهد مجلس مناظرت مکرر منعقد شد."
+
شیخ [[آقا بزرگ تهرانى]] در «[[طبقات اعلام الشیعه (کتاب)|طبقات اعلام‌الشیعه]]» تألیفات او را دلیل بر وسعت اطلاعات و کثرت دانش وى مى‌داند. «مصائب الائمة علیهم السلام»؛ «بیت‌الاحزان»؛ «معین الطالبین»؛ «معین المجتهدین» (در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]])، از آثاری است که برای او ذکر شده است.
  
از آثار او: «مصائب الائمة علیهم السلام» معروف به «مصائب المعصومین علیهم السلام»؛ «بیت‌الاحزان»؛ «معین الطالبین»؛ «معین المجتهدین»، در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]]؛ رساله‌ى «صلاة الجمعة»؛ «مناقب المعصومین علیهم السلام»؛ رساله‌ى «علم الماسة».
+
با این وجود، درباره کیش و مذهب ملا عبدالخالق مطالب مختلفی گفته شده است. به عقیده برخی محققان، ملا عبدالخالق یزدی، در زمان ظهور علی‌محمد باب بر اثر تعریف مُلّا حسين بُشْرُویِه (اولين پیرو باب)، به [[بابیه|بابیت]] گروید، ولی بعدها متوجه بطلان فرقه بابیّه شد و از آن دست کشید.<ref>آنان كه به دامن اسلام برگشتند، ابوذر مظاهری.</ref>
  
 +
اما مطابق تحقیقی دیگر، ملا عبدالخالق یزدی از علمای دین [[یهود]] بود که به ظاهر مسلمان شد و حتی در ردیف روحانیون [[شیعه]] در آمد.<ref>میرزا جانی کاشانی، نقطةالکاف، صص ۱۰۱ و ۲۰۳؛ مهدی بامداد، شرح‌حال رجال ایران، ج۱، ص۳۸۲.</ref> ملا عبدالخالق یزدی تا جایی در تظاهر به [[اسلام]] و نفوذ موفق بود که مورخانی نظیر مهدی بامداد او را از علمای طراز اول مشهد برشمرده اند!<ref>مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲، ۱۳، ۱۴ هجری، تهران: زوّار، ۱۳۷۸ ش، ج ۱، ص ۳۸۲.</ref> او از جمله یهودیان «جدیدالاسلام» یا «یهودیان مخفی» (آنوسی‌ها) بود که نقش مؤثری در پیدایش و گسترش [[بابیه|بابیت]] و [[بهائیت]] داشته‌اند.
 +
 +
در خصوص تأثیر و نقش جریان مخفی یهودیت در شکل گیری و پیشرفت بابیت، لازم است به شاگردی و حضور پیشوای بابیت (علی‌محمد باب) در درس ملاعبدالخالق یزدی اشاره شود. بنابر منابع بهائیت، علی‌محمد باب در دوران نوجوانی به سفارش دایی شیخی مسلکش، برای آشنایی با قواعد عربی در درس ملا عبدالخالق یزدی حضور یافت.<ref>نصرت الله محمدحسینی، حضرت باب، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، ۱۹۹۵ م، ص ۱۴۴.</ref> این ارتباط، محدود به درس نبود و بنابر اعتراف منابع بهائی، علی‌محمد باب کارهایش را به ملاعبدالخالق یهودی گزارش می داد. در آثار به جا مانده از علی‌محمد باب نیز نوشته های ملاعبدالخالق یزدی وجود دارد.
 +
 +
گفته شده عبدالخالق که حتی پسرش را در راه حمایت از بابیت فدا کرد، پس از شیوع بابیت و ایجاد چنددستگی در ایران، به کیش یهودی خود بازگشت.<ref>میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، به اهتمام ادوارد براون، هلند: بریل، ۱۹۱۰ م، ص ۶۵-۶۴.</ref>
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۶، ص۱۵۹.
+
*"یهودیان و گسترش بابی‌گری و بهایی‌گری"، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.   
 +
*[https://bahaismiran.com/?p=9124 "ملا عبدالخالق یهودی و جریان انحرافی شیخیه"، پایگاه بهائیت در ایران].
 +
*[https://bahaismiran.com/?p=9173 "ارتباط عبدالخالق یهودی با علی‌محمد باب"، پایگاه بهائیت در ایران].
 +
*[[اثرآفرینان]]، [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، ج۶، ص۱۵۹.
 +
*آنان كه به دامن اسلام برگشتند، ابوذر مظاهری.
  
[[رده:عالمان]]
+
[[رده:خطیبان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۱۵

«ملا عبدالخالق یزدی خراسانی»(۱۲۰۶-۱۲۶۸ ق)، عالم و خطیب در قرن ۱۳ قمری و از شاگردان شیخ احمد احسائى -پیشوای شیخیه- بود. به گفته برخی محققان، ملا عبدالخالق یزدی از علمای دین یهود بود که به ظاهر مسلمان شد و از جمله «یهودیان مخفی» بود که نقش مؤثری در پیدایش و گسترش بابیت و بهائیت داشته‌ است.

زندگی‌نامه

ملّا عبدالخالق یزدی فرزند عبدالرّحیم، به سال ۱۲۰۶ یا ۱۲۰۰ ق. در یزد به دنیا آمد. وى در ابتدا از شاگردان شیخ احمد احسائى بود. پس از تحصیل نزد احسائی راهی کربلا شد و در آنجا فقه و اصول را در محضر شریف‌العلماء مازندرانى فراگرفت و دارای اجازات متعدّد از علمای ایران و عراق بود. سپس به یزد بازگشت و در مسجد ملا عبدالخالق که گویا خود بنا کرده بود پیش‌نمازی کرد.

نقل است که با ورود شیخ احسایی به شهر یزد، علمای این شهر به استقبالش رفته و هر کدام خواهان سکونت او در منزلشان بودند؛ اما پیشوای شیخیه سکونت در منزل ملاعبدالخالق یهودی را برگزید و هفت سال نزد او، بساط درس را برپا کرد.[۱]

پس از توقّفی چند ساله در یزد، ظاهراً در سال ۱۲۴۸ ق. به مشهد مقدس رفت و در توحیدخانه‌ى مبارکه از ملحقات حرم رضوى تدریس کرد و منبر وعظ برقرار نمود. عبدالخالق ظاهراً متأثر از عقاید شیخ احمد احسائى بوده، چنان که در «مطلع الشمس» آمده است: "مابین او که بر مسلک شیخیه مى‌رفت با علماء مشهد مجلس مناظرات مکرر منعقد شد."

شیخ آقا بزرگ تهرانى در «طبقات اعلام‌الشیعه» تألیفات او را دلیل بر وسعت اطلاعات و کثرت دانش وى مى‌داند. «مصائب الائمة علیهم السلام»؛ «بیت‌الاحزان»؛ «معین الطالبین»؛ «معین المجتهدین» (در اصول فقه)، از آثاری است که برای او ذکر شده است.

با این وجود، درباره کیش و مذهب ملا عبدالخالق مطالب مختلفی گفته شده است. به عقیده برخی محققان، ملا عبدالخالق یزدی، در زمان ظهور علی‌محمد باب بر اثر تعریف مُلّا حسين بُشْرُویِه (اولين پیرو باب)، به بابیت گروید، ولی بعدها متوجه بطلان فرقه بابیّه شد و از آن دست کشید.[۲]

اما مطابق تحقیقی دیگر، ملا عبدالخالق یزدی از علمای دین یهود بود که به ظاهر مسلمان شد و حتی در ردیف روحانیون شیعه در آمد.[۳] ملا عبدالخالق یزدی تا جایی در تظاهر به اسلام و نفوذ موفق بود که مورخانی نظیر مهدی بامداد او را از علمای طراز اول مشهد برشمرده اند![۴] او از جمله یهودیان «جدیدالاسلام» یا «یهودیان مخفی» (آنوسی‌ها) بود که نقش مؤثری در پیدایش و گسترش بابیت و بهائیت داشته‌اند.

در خصوص تأثیر و نقش جریان مخفی یهودیت در شکل گیری و پیشرفت بابیت، لازم است به شاگردی و حضور پیشوای بابیت (علی‌محمد باب) در درس ملاعبدالخالق یزدی اشاره شود. بنابر منابع بهائیت، علی‌محمد باب در دوران نوجوانی به سفارش دایی شیخی مسلکش، برای آشنایی با قواعد عربی در درس ملا عبدالخالق یزدی حضور یافت.[۵] این ارتباط، محدود به درس نبود و بنابر اعتراف منابع بهائی، علی‌محمد باب کارهایش را به ملاعبدالخالق یهودی گزارش می داد. در آثار به جا مانده از علی‌محمد باب نیز نوشته های ملاعبدالخالق یزدی وجود دارد.

گفته شده عبدالخالق که حتی پسرش را در راه حمایت از بابیت فدا کرد، پس از شیوع بابیت و ایجاد چنددستگی در ایران، به کیش یهودی خود بازگشت.[۶]

پانویس

  1. عبدالله شهبازی، یهودیان و گسترش بابی گری و بهایی گری، مجله موعود، شماره ۹۳.
  2. آنان كه به دامن اسلام برگشتند، ابوذر مظاهری.
  3. میرزا جانی کاشانی، نقطةالکاف، صص ۱۰۱ و ۲۰۳؛ مهدی بامداد، شرح‌حال رجال ایران، ج۱، ص۳۸۲.
  4. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲، ۱۳، ۱۴ هجری، تهران: زوّار، ۱۳۷۸ ش، ج ۱، ص ۳۸۲.
  5. نصرت الله محمدحسینی، حضرت باب، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، ۱۹۹۵ م، ص ۱۴۴.
  6. میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، به اهتمام ادوارد براون، هلند: بریل، ۱۹۱۰ م، ص ۶۵-۶۴.

منابع

مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه