منابع و پی نوشتهای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سریه عبدالله بن انیس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (پروژه4: اولویت بندی و رتبه بندی)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 5 محرم|سال= سال 6 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 5 محرم|سال= سال ۶ هجری قمری}}  
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
  
 +
به [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله اطلاع داده شد که سفیان بن خالد لحیانی در منطقه "عُرَنه" (مکانی در نزدیکی‌های [[عرفات]]) اردو زده و مردان قبیله خود و بسیاری از مخالفان و دشمنان [[اسلام]] را گردآورده و آماده هجوم به سوی [[مدینه]] گردیده است.
  
به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله اطلاع داده شد كه سفيان بن خالد لحياني در منطقه "عُرَنه" (مكاني در نزديكي‌هاي [[عرفات]]) اردو زد و مردان قبيله خود و بسياري از مخالفان و دشمنان [[اسلام]] را گردآورد و آماده هجوم به سوي [[مدينه]] گرديده است.
+
پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از یاران دلیر و رزمنده خویش، به نام "عبدالله بن اُنیس" را به حضور طلبید و او را مأمور خاموش کردن این [[فتنه]] نمود. عبدالله پیش از این، هیچگاه سفیان بن خالد را ندیده بود و شکل و قیافه وی را نمی‌شناخت و بدین جهت، نشانی و علایم وی را از پیامبر صلی الله علیه و آله گرفت.  
  
پيامبر صلی الله علیه و آله يكي از ياران دلير و رزمنده خويش، به نام "عبدالله بن اُنيس" را به حضور طلبيد و او را مأمور خاموش كردن اين فتنه نمود. عبدالله پيش از اين، هيچگاه سفيان بن خالد را نديده بود و شكل و قيافه وي را نمي‌شناخت و بدين جهت، نشاني و علايم وي را از پيامبر صلی الله علیه و آله گرفت و به تنهايي از [[مدينه]] بيرون رفت و بدون اين كه يار و ياوري با خود داشته باشد، عازم منطقه عُرنَه شد و پس از چندين روز راهپيمايي به اردوگاه دشمن رسيد و با آن نشاني‌هايي كه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله به او داده بود به راحتي سفيان بن خالد را شناسايي كرد و خود را به وي نزديك نمود و ادعا كرد كه از مخالفان [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله است و براي نبرد با وي، به سپاه سفيان بن خالد پيوست.
+
عبدالله به تنهایی از مدینه بیرون رفت و بدون این که یار و یاوری با خود داشته باشد، عازم منطقه عُرنَه شد و پس از چندین روز راهپیمایی به اردوگاه دشمن رسید و با آن نشانی‌هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به او داده بود به راحتی سفیان بن خالد را شناسایی کرد و خود را به وی نزدیک نمود و ادعا کرد که از مخالفان [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله است و برای نبرد با وی، به سپاه سفیان بن خالد پیوست.
  
عبدالله بن اُنيس، با گفتاري شيرين و خواندن اشعاري دلنواز و گرم‌كردن مجلس، سفيان را به خود جذب كرد و در اندك مدتي اطمينان وي را به خود معطوف داشت. سفيان بن خالد از عبدالله بن انيس خيلي خوشش مي‌آمد و حتي در حال استراحت نيز وي را به خيمه خويش مي‌برد.
+
عبدالله بن اُنیس، با گفتاری شیرین و خواندن اشعاری دلنواز و گرم‌کردن مجلس، سفیان را به خود جذب کرد و در اندک مدتی اطمینان وی را به خود معطوف داشت. سفیان بن خالد از عبدالله بن انیس خیلی خوشش می‌آمد و حتی در حال استراحت نیز وی را به خیمه خویش می‌برد.
  
عبدالله بن انيس به دنبال فرصت مناسبي بود كه شر اين گردنكش عرب را از سر مسلمانان كوتاه كند. اتفاقاً چنين فرصتي نصيب وي گرديد. در شبي كه سفيان بن خالد خوابيده بود و عبدالله نيز در خيمه او بسر مي‌برد، از بستر خويش برخاست و به بستر سفيان نزديك شد و وي را با زيركي تمام مورد هجوم قرار داد و با ضرباتي چند به هلاكت رسانيد و سرش را از بدن جدا ساخت و از اردوگاه گريخت و به غاري در بلندي‌هاي اطراف پناهنده شد.
+
عبدالله بن انیس به دنبال فرصت مناسبی بود که شر این گردنکش عرب را از سر مسلمانان کوتاه کند. اتفاقاً چنین فرصتی نصیب وی گردید. در شبی که سفیان بن خالد خوابیده بود و عبدالله نیز در خیمه او بسر می‌برد، از بستر خویش برخاست و به بستر سفیان نزدیک شد و وی را با زیرکی تمام مورد هجوم قرار داد و با ضرباتی چند به هلاکت رسانید و سرش را از بدن جدا ساخت و از اردوگاه گریخت و به غاری در بلندی‌های اطراف پناهنده شد.
  
سپاهيان دشمن پس از اطلاع از قتل سركرده خويش به تكاپو افتاده و از هر سو به دنبال عبدالله بن انيس به راه افتادند ولي هر چه تلاش كردند، چيزي عايدشان نگرديد و به اين سرباز فدايي اسلام دست نيافتند. بدين سبب، رعب و وحشتي در دشمنان پديد آمد و به ناچار پراكنده گرديدند.
+
سپاهیان دشمن پس از اطلاع از قتل سرکرده خویش به تکاپو افتاده و از هر سو به دنبال عبدالله بن انیس به راه افتادند ولی هر چه تلاش کردند، چیزی عایدشان نگردید و به این سرباز فدایی اسلام دست نیافتند. بدین سبب، رعب و وحشتی در دشمنان پدید آمد و به ناچار پراکنده گردیدند.
  
عبدالله بن انيس با فراست و دليري خاص خويش از آن غار بيرون آمد و خود را به مدينه منوره رسانيد و سر بريده سفيان بن خالد را در محضر [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله به زمين گذاشت. پيامبر صلی الله علیه و آله از موفقيت وي شادمان گرديد و به پاس تلاش‌هايش، عصاي خود را به وي بخشيد و به او فرمود: با اين عصا در [[بهشت]] خواهي خراميد، هر چند عصاداران در بهشت اندكند.<ref> المغازي، ج ص 531.</ref>
+
عبدالله بن انیس با فراست و دلیری خاص خویش از آن غار بیرون آمد و خود را به مدینه منوره رسانید و سر بریده سفیان بن خالد را در محضر [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله به زمین گذاشت. پیامبر صلی الله علیه و آله از موفقیت وی شادمان گردید و به پاس تلاش‌هایش، عصای خود را به وی بخشید و به او فرمود: با این عصا در [[بهشت]] خواهی خرامید، هر چند عصاداران در بهشت اندکند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۵۳۱.</ref>
  
بدين ترتيب، فتنه‌اي كه مي‌رفت به فساد و خونريزي بي‌گناهان منجر شود با تدبير پيامبر صلی الله علیه و آله و فداكاري يك سرباز تواناي اسلام در نطفه خاموش و نابود گرديد.
+
بدین ترتیب، فتنه‌ای که می‌رفت به فساد و خونریزی بی‌گناهان منجر شود، با تدبیر پیامبر صلی الله علیه و آله و فداکاری یک سرباز توانای اسلام در نطفه خاموش و نابود گردید.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد اول، ماه محرم
+
* سید تقى واردى، روز شمار تاریخ اسلام، جلد اول، ماه محرم.
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۰۶

تقویم هجری قمری

روز واقعه:5 محرم
سال ۶ هجری قمری


به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اطلاع داده شد که سفیان بن خالد لحیانی در منطقه "عُرَنه" (مکانی در نزدیکی‌های عرفات) اردو زده و مردان قبیله خود و بسیاری از مخالفان و دشمنان اسلام را گردآورده و آماده هجوم به سوی مدینه گردیده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله یکی از یاران دلیر و رزمنده خویش، به نام "عبدالله بن اُنیس" را به حضور طلبید و او را مأمور خاموش کردن این فتنه نمود. عبدالله پیش از این، هیچگاه سفیان بن خالد را ندیده بود و شکل و قیافه وی را نمی‌شناخت و بدین جهت، نشانی و علایم وی را از پیامبر صلی الله علیه و آله گرفت.

عبدالله به تنهایی از مدینه بیرون رفت و بدون این که یار و یاوری با خود داشته باشد، عازم منطقه عُرنَه شد و پس از چندین روز راهپیمایی به اردوگاه دشمن رسید و با آن نشانی‌هایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به او داده بود به راحتی سفیان بن خالد را شناسایی کرد و خود را به وی نزدیک نمود و ادعا کرد که از مخالفان حضرت محمد صلی الله علیه و آله است و برای نبرد با وی، به سپاه سفیان بن خالد پیوست.

عبدالله بن اُنیس، با گفتاری شیرین و خواندن اشعاری دلنواز و گرم‌کردن مجلس، سفیان را به خود جذب کرد و در اندک مدتی اطمینان وی را به خود معطوف داشت. سفیان بن خالد از عبدالله بن انیس خیلی خوشش می‌آمد و حتی در حال استراحت نیز وی را به خیمه خویش می‌برد.

عبدالله بن انیس به دنبال فرصت مناسبی بود که شر این گردنکش عرب را از سر مسلمانان کوتاه کند. اتفاقاً چنین فرصتی نصیب وی گردید. در شبی که سفیان بن خالد خوابیده بود و عبدالله نیز در خیمه او بسر می‌برد، از بستر خویش برخاست و به بستر سفیان نزدیک شد و وی را با زیرکی تمام مورد هجوم قرار داد و با ضرباتی چند به هلاکت رسانید و سرش را از بدن جدا ساخت و از اردوگاه گریخت و به غاری در بلندی‌های اطراف پناهنده شد.

سپاهیان دشمن پس از اطلاع از قتل سرکرده خویش به تکاپو افتاده و از هر سو به دنبال عبدالله بن انیس به راه افتادند ولی هر چه تلاش کردند، چیزی عایدشان نگردید و به این سرباز فدایی اسلام دست نیافتند. بدین سبب، رعب و وحشتی در دشمنان پدید آمد و به ناچار پراکنده گردیدند.

عبدالله بن انیس با فراست و دلیری خاص خویش از آن غار بیرون آمد و خود را به مدینه منوره رسانید و سر بریده سفیان بن خالد را در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله به زمین گذاشت. پیامبر صلی الله علیه و آله از موفقیت وی شادمان گردید و به پاس تلاش‌هایش، عصای خود را به وی بخشید و به او فرمود: با این عصا در بهشت خواهی خرامید، هر چند عصاداران در بهشت اندکند.[۱]

بدین ترتیب، فتنه‌ای که می‌رفت به فساد و خونریزی بی‌گناهان منجر شود، با تدبیر پیامبر صلی الله علیه و آله و فداکاری یک سرباز توانای اسلام در نطفه خاموش و نابود گردید.

پانویس

  1. المغازی، ج ۱، ص ۵۳۱.

منابع

  • سید تقى واردى، روز شمار تاریخ اسلام، جلد اول، ماه محرم.