شهداء الفضیله (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|شهداء الفضیلة == معرفى اجمالى == '''شهداء الفضيلة'''...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab312.jpg|بندانگشتی|شهداء الفضیلة]]
+
[[پرونده:Ketab312.jpg|240px|بندانگشتی|شهداء الفضیلة]]
 +
کتاب '''«شهداء الفضیلة»''' تألیف [[علامه امینى]]، مشتمل بر زندگى‌نامه و آثار علماى شهید [[شیعه|شیعه]]، از قرن چهارم تا قرن چهاردهم (دوران مؤلف) است. این کتاب به زبان عربى در یک جلد نوشته شده است.
  
== معرفى اجمالى ==
+
==ساختار کتاب==
'''شهداء الفضيلة''' تأليف [[علامه امينى]]، مشتمل بر زندگى‌نامه و آثار علماى شهيد شيعه، از قرن چهارم تا قرن چهاردهم (دوران مؤلف) است. اين كتاب به زبان عربى در يك جلد نوشته شده است.
 
  
== ساختار ==
+
کتاب با مقدمه‌هایى از شیخ محمدخلیل الزین عاملى، سید حسن امین و نویسنده آغاز شده است. در متن کتاب ذکر نام علما به ترتیب قرن و بر مبناى تاریخ شهادت ذکر شده است.
  
 +
نثر کتاب، میانه قدیم و جدید نوشته شده که هم از سجع‌هاى متکلفانه و هم از پاره‌اى تطویل‌هاى غیرلازم خالى است و از این‌رو عبارات کتاب، نوعاً پخته و مطبوع است.<ref>حکیمى، محمدرضا، شماره ۱۷، ص۴۵</ref>
  
كتاب با مقدمه‌هايى از شيخ محمدخليل الزين عاملى، سيد حسن امين و نويسنده آغاز شده است. در متن كتاب ذكر نام علما به ترتيب قرن و بر مبناى تاريخ شهادت ذكر شده است.
+
مؤلف در ابتداى ترجمه (شرح حال) هریک از شهیدان و نسب او را بیان کرده، سپس سایر حالات را نگاشته و بعد، به ذکر خصوصیاتى مناسب و مفید از وى پرداخته است، از جمله: استادان، شاگردان، افکار علمى و اجتماعى هر یک را به اختصار آورده، [[مشایخ|مشایخ]] روایت و [[اجازه (علم الحدیث)|اجازات]] اهل حدیث آنان را ذکر کرده و به شهداى فرزندها و نبیره‌هاى دانشمندان اشاره کرده است. همچنین، تألیفات آنان را نام برده که خود واجد اهمیت بسیارى مى‌باشد. گروهى را نیز در پاى‌صفحه بمناسبت معرفى کرده و از این لحاظ، کتاب با اختصارى که نسبت به موضوع خود دارد، لبریز از فواید رجالى، تاریخى و ادبى است.<ref>همان</ref>
  
نثر كتاب، ميانه قديم و جديد نوشته شده كه هم از سجع‌هاى متكلفانه و هم از پاره‌اى تطويل‌هاى غيرلازم خالى است و از اين‌رو عبارات كتاب، نوعاً پخته و مطبوع است<ref>حكيمى، محمدرضا، شماره 17، ص45</ref>
+
==گزارش محتوا==
  
مؤلف در ابتداى ترجمه (شرح حال) هريك از شهيدان، نسب او را بيان كرده، سپس ساير حالات را نگاشته و بعد، به ذكر خصوصياتى مناسب و مفيد از وى پرداخته است، از جمله: استادان، شاگردان، افكار علمى و اجتماعى هر يك را به اختصار آورده، مشايخ روايت و اجازات اهل حديث آنان را ذكر كرده و به شهداى فرزندها و نبيره‌هاى دانشمندان اشاره كرده است. همچنين، تأليفات فراوانى از آنان نام برده كه خود واجد اهميت بسيارى مى‌باشد. گروهى را نيز در پاى‌صفحه بمناسبت معرفى كرده و از اين لحاظ، كتاب با اختصارى كه نسبت به موضوع خود دارد، لبريز از فوايد رجالى، تاريخى و ادبى است<ref>همان</ref>
+
در مقدمه سید حسن امین، به اهمیت کتاب و نویسنده آن، به صورت مختصر، اشاره شده است.<ref>مقدمات، ص۳- ۱۵</ref> در مقدمه خلیل الزین، به این نکته اشاره گردیده است که اگر ما بتوانیم با روش نوین پژوهش، پیرامون حوادث [[تاریخ اسلام|تاریخ اسلام]] بررسى کنیم، حتماً بى‌اعتمادى جوانان تحصیل‌کرده و محققان معاصر را از خیلى از مباحث تاریخى، برطرف خواهیم کرد و حقایق اساسى و حوادث راست را به قبول آنان خواهیم رساند. وى معتقد است عده زیادى از مورخان روى هوى و هوس و تعصبات اعتقادى، به نوشتن تاریخ دست زدند و در نتیجه به روایت حوادثى که پدیده‌هاى واقعى تاریخ [[اسلام]] را پیش چشم ما گذارد نپرداختند. این شد که گروهى در اخذ تاریخ اسلام به جانب خاورشناسان رو کردند و همین زیانمان بس که تاریخ ما را دیگران برایمان روشن کنند.<ref>همان، شماره ۱۳، ص۲۱- ۲۲</ref> در پایان مقدمه فوق، خلاصه‌اى از زندگانى مؤلف و پدر و نیاى وى آورده شده است و پیش از این قسمت، مراتب علمى و شخصیت روحانى مؤلف شرح داده شده و به اجازات اجتهادى که فقهاى آن روز به او داده‌اند، اشاره شده است.<ref>همان، ص۲۳</ref>
  
== گزارش محتوا ==
+
نویسنده درک ارزش کتاب را به خواننده خود واگذار کرده و در دیباچه مختصرى که در ابتداى آن آورده، مى‌گوید: «این همان کتابى است که براى گردآوریش کوشیدم و عمر گرانمایه خود را در راه نگارشش سپرى کردم و خود حاوى تاریخ و سرگذشت شهیدان اندیشمندمان که خون خود را براى پایدارى حقایق دینى ریختند، مى‌باشد و آنرا به جویندگان فضایل و رهبران کمال انسانى تقدیم مى‌کنم تا بدین‌وسیله، باز یاد آن شهداى عالیقدر، زنده گردد».<ref>همان، ص۱۹</ref>
  
 +
سپس به این نکته اشاره نموده که چون آن گروه از دانشمندان ما که در خلال سه قرن اول هجرى شهید گشتند، شرح حالشان در کتاب‌ها و معجم‌هاى فراوانى گردآورى شده است، در این کتاب از شهداى قرن چهارم آغاز کرده تا عصر حاضر؛ و به عنوان تذییل، در خیلى از قرن‌ها شرح حال برخى از شهیدان مشهور [[شیعه|شیعه]] را که از شخصیت‌ها و فاضلان بوده‌اند، ولى شهرت علمى نداشته‌اند نیز آورده است و آنگاه کتاب با نام شهید «[[ناصر کبیر علوی|ناصر کبیر]]»، آغاز مى‌گردد.<ref>همان</ref>
  
در مقدمه سيد حسن امين، به اهميت كتاب و نويسنده آن، به صورت مختصر، اشاره شده است<ref>مقدمات، ص3- 15</ref>
+
از جمله ویژگى‌هاى کتاب آن است که مؤلف براى تدوین این اثر گرانقدر، در حالى که جز خامه پرتوان و همت والایش یاورى نداشت، بپاخاست و براى جمع‌آورى آن، کتابخانه‌هاى ایران و عراق را بدقت مورد بررسى قرار داد و در راه جستجوى احوال شهیدان، نسخه‌هاى کمیاب را کاوید و بجز مالى که صرف کرد، سالهایى چند از عمر خود را گذراند و مبالغه نیست اگر بگوییم [[علامه امینى]] در تألیف این کتاب، نیروهایى به مصرف رسانید که خارج از متعارف بود تا توانست آنرا با این ترتیب بدیع و سبک زیبا و بیان لطیف و تعبیر نیکو بیرون دهد و خوانندگان، خود هنگامى که این یگانه کتاب را بخوانند، به رنج‌هاى فراوانى که در راه تألیف آن تحمل شده است، پى خواهند برد<ref>همان، ص۲۲</ref>
  
در مقدمه خليل الزين، به اين نكته اشاره گرديده است كه اگر ما بتوانيم با روش نوين پژوهش، پيرامون حوادث تاريخ اسلام بررسى كنيم، حتماً بى‌اعتمادى جوانان تحصيل‌كرده و محققان معاصر را از خيلى از مباحث تاريخى، برطرف خواهيم كرد و حقايق اساسى و حوادث راست را به قبول آنان خواهيم رساند. وى معتقد است عده زيادى از مورخان روى هوى و هوس و تعصبات اعتقادى، به نوشتن تاريخ دست زدند و در نتيجه به روايت حوادثى كه پديده‌هاى واقعى تاريخ اسلام را پيش چشم ما گذارد نپرداختند. اين شد كه گروهى در اخذ تاريخ اسلام به جانب خاورشناسان رو كردند و همين زيانمان بس كه تاريخ ما را ديگران برايمان روشن كنند<ref>همان، شماره 13، ص21- 22</ref>
+
پیش از بیان سایر مزایاى کتاب، نام چند تن از شهیدان مذکور در کتاب، بدون تفصیل شخصیت علمى و موقعیت اجتماعى و رشته‌هاى آنان، ذکر مى‌گردد: ناصر کبیر ابومحمد اطروش حسینى معروف به [[ناصر کبیر علوی|ناصر کبیر]] (۳۰۴ق)، شیخ ابوالحسن علان رازى (قرن ۴ق)، حافظ بدیع‌الزمان همدانى (۳۹۸ق)، شیخ ابوعلى انطاکى (۳۹۹ق)، ابوالحسین حلبى نحوى (۴۶۰ق)، شیخ ابوالقاسم کرکى قزوینى (۴۹۸ق)، ابوالمحاسن رویانى طبرى (۵۰۱ق)، قاضى ابوالحسین غسانى (۵۶۳ق)، شیخ ابوعلى فتال نیشابورى (قرن ۶ق)، حافظ محمدبن یوسف عرباضى (۶۳۳ق)، تاج‌الدین محمد آوى (قرن ۸ق) و بدرالدین بن زهره (۷۳۲ق).<ref>همان، ص۲۰</ref>
  
در پايان مقدمه فوق، خلاصه‌اى از زندگانى مؤلف و پدر و نياى وى آورده شده است و پيش از اين قسمت، مراتب علمى و شخصيت روحانى مؤلف شرح داده شده و به اجازات اجتهادى كه فقهاى آن روز به او داده‌اند، اشاره شده است<ref>همان، ص23</ref>
+
در ضمن تراجم شهداء، وقایع و حوادثى از قبیل: تهدیم‌هاى [[کعبه|کعبه]] معظمه و ساختن آن، برخى از [[فتنه|فتن]] قرامطه، پاره‌اى از فجایع [[وهابیت|وهابى‌ها]] و واقعه احمد پاشاى جزار در عامله ذکر شده و شرحى راجع به مقدارى از خاندان‌هاى علمى شیعه نیز آمده است.<ref>همان، شماره ۱۷، ص۴۶</ref>
  
نويسنده درك ارزش كتاب را به خواننده خود واگذار كرده و در ديباچه مختصرى كه در ابتداى آن آورده، مى‌گويد: «اين همان كتابى است كه براى گردآوريش كوشيدم و عمر گرانمايه خود را در راه نگارشش سپرى كردم و خود حاوى تاريخ و سرگذشت شهيدان انديشمندانمان كه خون خود را براى پايدارى حقايق دينى ريختند، مى‌باشد و آنرا به جويندگان فضايل و رهبران كمال انسانى تقديم مى‌كنم تا بدين‌وسيله، باز ياد آن شهداى عاليقدر، زنده گردد»<ref>همان، ص19</ref>
+
آثار ادبى منظومى نیز در کتاب آورده شده که از جمله، [[قصیده|قصیده]] معروف ابوالحسن تهامى (متوفى ۴۱۶ق) است در سوگ کودک خردسالش در ۸۳ [[بیت (شعر)|بیت]] که از بهترین، گدازنده‌ترین و مشهورترین [[مرثیه|مراثى]] ادبى عرب است که سوز و گذار مراثى خنساء شاعره در مرگ برادرش صخر و هم مراثى [[خاقانی|خاقانى]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، [[محتشم کاشانی|محتشم]] و... را بیاد مى‌آورد.<ref>همان</ref>
  
سپس به اين نكته اشاره نموده كه چون آن گروه از دانشمندان ما كه در خلال سه قرن اول هجرى شهيد گشتند، شرح حالشان در كتاب‌ها و معجم‌هاى فراوانى گردآورى شده است، در اين كتاب از شهداى قرن چهارم آغاز كرده تا عصر حاضر؛ و به عنوان تذييل، در خيلى از قرن‌ها شرح حال برخى از شهيدان مشهور شيعه را كه از شخصيت‌ها و فاضلان بوده‌اند، ولى شهرت علمى نداشته‌اند نيز آورده است و آنگاه كتاب با نام شهيد «ناصر كبير»، آغاز مى‌گردد<ref>همان</ref>
+
از دیگر ویژگى‌هاى این اثر گرانقدر، مدارک و منابع آن مى‌باشد. مدارک این کتاب، نوعاً کتب [[تاریخ|تاریخ]] و [[علم رجال|رجال]] معتبر و معتمد فریقین است و چون شرح حال علماى ما در نظر رجالیون و مورخان خود [[شیعه|شیعه]] بهتر آمده، به کتب آنان فراوان‌تر استناد شده است.<ref>همان، شماره ۱۴، ص۳۳</ref>
  
از جمله ويژگى‌هاى كتاب آن است كه مؤلف براى تدوين اين اثر گرانقدر، در حالى كه جز خامه پرتوان و همت والايش ياورى نداشت، بپاخاست و براى جمع‌آورى آن، كتابخانه‌هاى ايران و عراق را بدقت مورد بررسى قرار داد و در راه جستجوى احوال شهيدان، نسخه‌هاى كمياب را كاويد و بجز مالى كه صرف كرد، سالهايى چند از عمر خود را گذراند و مبالغه نيست اگر بگوييم [[علامه امينى]] در تأليف اين كتاب، نيروهايى به مصرف رسانيد كه خارج از متعارف بود تا توانست آنرا با اين ترتيب بديع و سبك زيبا و بيان لطيف و تعبير نيكو بيرون دهد و خوانندگان، خود هنگامى كه اين يگانه كتاب را بخوانند، به رنج‌هاى فراوانى كه در راه تأليف آن تحمل شده است، پى خواهند برد<ref>همان، ص22</ref>
+
==وضعیت کتاب==
  
پيش از بيان ساير مزاياى كتاب، نام چند تن از شهيدان مذكور در كتاب، بدون تفصيل شخصيت علمى و موقعيت اجتماعى و رشته‌هاى آنان، ذكر مى‌گردد: ناصر كبير ابومحمد اطروش حسينى معروف به ناصر كبير (304ق)، شيخ ابوالحسن علان رازى (قرن 4)، حافظ بديع‌الزمان همدانى (398ق)، شيخ ابوعلى انطاكى (399ق)، ابوالحسين حلبى نحوى (460ق)، شيخ ابوالقاسم كركى قزوينى (498ق)، ابوالمحاسن رويانى طبرى (501ق)، قاضى ابوالحسين غسانى (563ق)، شيخ ابوعلى فتال نيشابورى (قرن 6)، حافظ محمدبن يوسف عرباضى (633ق)، تاج‌الدين محمد آوى (قرن 8) و بدرالدين بن زهره (732ق)<ref>همان، ص20</ref>
+
کتاب داراى چهار فهرست به ترتیب زیر مى‌باشد که در انتهاى کتاب آمده است:
  
در ضمن تراجم شهداء، وقايع و حوادثى از قبيل: تهديم‌هاى كعبه معظمه و ساختن آن، برخى از فتن قرامطه، پاره‌اى از فجايع وهابى‌ها و واقعه احمد پاشاى جزار در عامله ذكر شده و شرحى راجع به مقدارى از خاندان‌هاى علمى شيعه نيز آمده است<ref>همان، شماره 17، ص46</ref>
+
#فهرست اعلام شهیدان (۱۳۰ دانشمند).
 +
#فهرست اعلام خاندان‌هاى مذکور در کتاب (۲۰ خاندان).
 +
#فهرست اعلام کسانى که در ضمن متن، شرح حال آنان آمده است (بیش از ۲۷ نفر).
 +
#فهرست اعلام کسانى که در پاى‌صفحه‌ها شرح حالشان ذکر شده است (بیش از ۱۲۵ نفر).
  
آثار ادبى منظومى نيز در كتاب آورده شده كه از جمله، قصيده معروف ابوالحسن تهامى (متوفى 416ق) است در سوگ كودك خردسالش در 83 بيت كه از بهترين، گدازنده‌ترين و مشهورترين مراثى ادبى عرب است كه سوز و گذار مراثى خنساء شاعره در مرگ برادرش صخر و هم مراثى خاقانى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، محتشم و... را بياد مى‌آورد<ref>همان</ref>
+
توضیحات اضافى پیرامون اشخاص، در پاورقى‌ها آمده است.
  
از ديگر ويژگى‌هاى اين اثر گرانقدر، مدارك و منابع آن مى‌باشد. مدارك اين كتاب، نوعاً كتب تاريخ و رجال معتبر و معتمد فريقين است و چون شرح حال علماى ما در نظر رجاليون و مورخان خود شيعه بهتر آمده، به كتب آنان فراوان‌تر استناد شده است.<ref>همان، شماره 14، ص33</ref>
+
==پانویس==
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
 
 
كتاب داراى چهار فهرست به ترتيب زير مى‌باشد كه در انتهاى كتاب آمده است:
 
 
 
#فهرست اعلام شهيدان (130 دانشمند).
 
#فهرست اعلام خاندان‌هاى مذكور در كتاب (20 خاندان).
 
#فهرست اعلام كسانى كه در ضمن متن، شرح حال آنان آمده است (بيش از 27 نفر).
 
#فهرست اعلام كسانى كه در پاى‌صفحه‌ها شرح حالشان ذكر شده است (بيش از 125 نفر).
 
 
 
توضيحات اضافى پيرامون اشخاص، در پاورقى‌ها آمده است.
 
 
 
==پانويس ==
 
 
<references />
 
<references />
== منابع مقاله ==
+
==منابع مقاله==
  
#مقدمه و متن كتاب.
+
#مقدمه و متن کتاب.
#حكيمى، محمدرضا، «شهداء الفضيلة»، پايگاه تخصصى مجلات تخصصى نور، نشريه: نامه آستان قدس، آبان 1341، شماره 13.
+
#حکیمى، محمدرضا، «شهداء الفضیلة»، پایگاه تخصصى مجلات تخصصى نور، نشریه: نامه آستان قدس، آبان ۱۳۴۱، شماره ۱۳.
#حكيمى، محمدرضا، «شهداء الفضيلة»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: نامه آستان قدس، ارديبهشت 1342، شماره 14.
+
#حکیمى، محمدرضا، «شهداء الفضیلة»، پایگاه مجلات تخصصى نور، نشریه: نامه آستان قدس، اردیبهشت ۱۳۴۲، شماره ۱۴.
#حكيمى، محمدرضا، «شهداء الفضيلة»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: نامه آستان قدس، فروردين 1343، شماره 17.
+
#حکیمى، محمدرضا، «شهداء الفضیلة»، پایگاه مجلات تخصصى نور، نشریه: نامه آستان قدس، فروردین ۱۳۴۳، شماره ۱۷.
  
 
==منبع==
 
==منبع==
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۱

شهداء الفضیلة

کتاب «شهداء الفضیلة» تألیف علامه امینى، مشتمل بر زندگى‌نامه و آثار علماى شهید شیعه، از قرن چهارم تا قرن چهاردهم (دوران مؤلف) است. این کتاب به زبان عربى در یک جلد نوشته شده است.

ساختار کتاب

کتاب با مقدمه‌هایى از شیخ محمدخلیل الزین عاملى، سید حسن امین و نویسنده آغاز شده است. در متن کتاب ذکر نام علما به ترتیب قرن و بر مبناى تاریخ شهادت ذکر شده است.

نثر کتاب، میانه قدیم و جدید نوشته شده که هم از سجع‌هاى متکلفانه و هم از پاره‌اى تطویل‌هاى غیرلازم خالى است و از این‌رو عبارات کتاب، نوعاً پخته و مطبوع است.[۱]

مؤلف در ابتداى ترجمه (شرح حال) هریک از شهیدان و نسب او را بیان کرده، سپس سایر حالات را نگاشته و بعد، به ذکر خصوصیاتى مناسب و مفید از وى پرداخته است، از جمله: استادان، شاگردان، افکار علمى و اجتماعى هر یک را به اختصار آورده، مشایخ روایت و اجازات اهل حدیث آنان را ذکر کرده و به شهداى فرزندها و نبیره‌هاى دانشمندان اشاره کرده است. همچنین، تألیفات آنان را نام برده که خود واجد اهمیت بسیارى مى‌باشد. گروهى را نیز در پاى‌صفحه بمناسبت معرفى کرده و از این لحاظ، کتاب با اختصارى که نسبت به موضوع خود دارد، لبریز از فواید رجالى، تاریخى و ادبى است.[۲]

گزارش محتوا

در مقدمه سید حسن امین، به اهمیت کتاب و نویسنده آن، به صورت مختصر، اشاره شده است.[۳] در مقدمه خلیل الزین، به این نکته اشاره گردیده است که اگر ما بتوانیم با روش نوین پژوهش، پیرامون حوادث تاریخ اسلام بررسى کنیم، حتماً بى‌اعتمادى جوانان تحصیل‌کرده و محققان معاصر را از خیلى از مباحث تاریخى، برطرف خواهیم کرد و حقایق اساسى و حوادث راست را به قبول آنان خواهیم رساند. وى معتقد است عده زیادى از مورخان روى هوى و هوس و تعصبات اعتقادى، به نوشتن تاریخ دست زدند و در نتیجه به روایت حوادثى که پدیده‌هاى واقعى تاریخ اسلام را پیش چشم ما گذارد نپرداختند. این شد که گروهى در اخذ تاریخ اسلام به جانب خاورشناسان رو کردند و همین زیانمان بس که تاریخ ما را دیگران برایمان روشن کنند.[۴] در پایان مقدمه فوق، خلاصه‌اى از زندگانى مؤلف و پدر و نیاى وى آورده شده است و پیش از این قسمت، مراتب علمى و شخصیت روحانى مؤلف شرح داده شده و به اجازات اجتهادى که فقهاى آن روز به او داده‌اند، اشاره شده است.[۵]

نویسنده درک ارزش کتاب را به خواننده خود واگذار کرده و در دیباچه مختصرى که در ابتداى آن آورده، مى‌گوید: «این همان کتابى است که براى گردآوریش کوشیدم و عمر گرانمایه خود را در راه نگارشش سپرى کردم و خود حاوى تاریخ و سرگذشت شهیدان اندیشمندمان که خون خود را براى پایدارى حقایق دینى ریختند، مى‌باشد و آنرا به جویندگان فضایل و رهبران کمال انسانى تقدیم مى‌کنم تا بدین‌وسیله، باز یاد آن شهداى عالیقدر، زنده گردد».[۶]

سپس به این نکته اشاره نموده که چون آن گروه از دانشمندان ما که در خلال سه قرن اول هجرى شهید گشتند، شرح حالشان در کتاب‌ها و معجم‌هاى فراوانى گردآورى شده است، در این کتاب از شهداى قرن چهارم آغاز کرده تا عصر حاضر؛ و به عنوان تذییل، در خیلى از قرن‌ها شرح حال برخى از شهیدان مشهور شیعه را که از شخصیت‌ها و فاضلان بوده‌اند، ولى شهرت علمى نداشته‌اند نیز آورده است و آنگاه کتاب با نام شهید «ناصر کبیر»، آغاز مى‌گردد.[۷]

از جمله ویژگى‌هاى کتاب آن است که مؤلف براى تدوین این اثر گرانقدر، در حالى که جز خامه پرتوان و همت والایش یاورى نداشت، بپاخاست و براى جمع‌آورى آن، کتابخانه‌هاى ایران و عراق را بدقت مورد بررسى قرار داد و در راه جستجوى احوال شهیدان، نسخه‌هاى کمیاب را کاوید و بجز مالى که صرف کرد، سالهایى چند از عمر خود را گذراند و مبالغه نیست اگر بگوییم علامه امینى در تألیف این کتاب، نیروهایى به مصرف رسانید که خارج از متعارف بود تا توانست آنرا با این ترتیب بدیع و سبک زیبا و بیان لطیف و تعبیر نیکو بیرون دهد و خوانندگان، خود هنگامى که این یگانه کتاب را بخوانند، به رنج‌هاى فراوانى که در راه تألیف آن تحمل شده است، پى خواهند برد[۸]

پیش از بیان سایر مزایاى کتاب، نام چند تن از شهیدان مذکور در کتاب، بدون تفصیل شخصیت علمى و موقعیت اجتماعى و رشته‌هاى آنان، ذکر مى‌گردد: ناصر کبیر ابومحمد اطروش حسینى معروف به ناصر کبیر (۳۰۴ق)، شیخ ابوالحسن علان رازى (قرن ۴ق)، حافظ بدیع‌الزمان همدانى (۳۹۸ق)، شیخ ابوعلى انطاکى (۳۹۹ق)، ابوالحسین حلبى نحوى (۴۶۰ق)، شیخ ابوالقاسم کرکى قزوینى (۴۹۸ق)، ابوالمحاسن رویانى طبرى (۵۰۱ق)، قاضى ابوالحسین غسانى (۵۶۳ق)، شیخ ابوعلى فتال نیشابورى (قرن ۶ق)، حافظ محمدبن یوسف عرباضى (۶۳۳ق)، تاج‌الدین محمد آوى (قرن ۸ق) و بدرالدین بن زهره (۷۳۲ق).[۹]

در ضمن تراجم شهداء، وقایع و حوادثى از قبیل: تهدیم‌هاى کعبه معظمه و ساختن آن، برخى از فتن قرامطه، پاره‌اى از فجایع وهابى‌ها و واقعه احمد پاشاى جزار در عامله ذکر شده و شرحى راجع به مقدارى از خاندان‌هاى علمى شیعه نیز آمده است.[۱۰]

آثار ادبى منظومى نیز در کتاب آورده شده که از جمله، قصیده معروف ابوالحسن تهامى (متوفى ۴۱۶ق) است در سوگ کودک خردسالش در ۸۳ بیت که از بهترین، گدازنده‌ترین و مشهورترین مراثى ادبى عرب است که سوز و گذار مراثى خنساء شاعره در مرگ برادرش صخر و هم مراثى خاقانى، جامى، محتشم و... را بیاد مى‌آورد.[۱۱]

از دیگر ویژگى‌هاى این اثر گرانقدر، مدارک و منابع آن مى‌باشد. مدارک این کتاب، نوعاً کتب تاریخ و رجال معتبر و معتمد فریقین است و چون شرح حال علماى ما در نظر رجالیون و مورخان خود شیعه بهتر آمده، به کتب آنان فراوان‌تر استناد شده است.[۱۲]

وضعیت کتاب

کتاب داراى چهار فهرست به ترتیب زیر مى‌باشد که در انتهاى کتاب آمده است:

  1. فهرست اعلام شهیدان (۱۳۰ دانشمند).
  2. فهرست اعلام خاندان‌هاى مذکور در کتاب (۲۰ خاندان).
  3. فهرست اعلام کسانى که در ضمن متن، شرح حال آنان آمده است (بیش از ۲۷ نفر).
  4. فهرست اعلام کسانى که در پاى‌صفحه‌ها شرح حالشان ذکر شده است (بیش از ۱۲۵ نفر).

توضیحات اضافى پیرامون اشخاص، در پاورقى‌ها آمده است.

پانویس

  1. حکیمى، محمدرضا، شماره ۱۷، ص۴۵
  2. همان
  3. مقدمات، ص۳- ۱۵
  4. همان، شماره ۱۳، ص۲۱- ۲۲
  5. همان، ص۲۳
  6. همان، ص۱۹
  7. همان
  8. همان، ص۲۲
  9. همان، ص۲۰
  10. همان، شماره ۱۷، ص۴۶
  11. همان
  12. همان، شماره ۱۴، ص۳۳

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. حکیمى، محمدرضا، «شهداء الفضیلة»، پایگاه تخصصى مجلات تخصصى نور، نشریه: نامه آستان قدس، آبان ۱۳۴۱، شماره ۱۳.
  3. حکیمى، محمدرضا، «شهداء الفضیلة»، پایگاه مجلات تخصصى نور، نشریه: نامه آستان قدس، اردیبهشت ۱۳۴۲، شماره ۱۴.
  4. حکیمى، محمدرضا، «شهداء الفضیلة»، پایگاه مجلات تخصصى نور، نشریه: نامه آستان قدس، فروردین ۱۳۴۳، شماره ۱۷.

منبع

ویکی نور