جامعیت مقاله متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سنن نسائی (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
المجتبی من السنن مشهور به سنن نسائی یکی از 6 کتاب حدیثی معروف نزد اهل سنت  که با عنوان صحاح سته شناخته می شوند. مولف این کتاب احمد بن شعیب بن على نسائى (215-303ق) است.
+
المجتبی من السنن مشهور به سنن نسائی یکی از 6 کتاب حدیثی معروف نزد اهل سنت  که با عنوان [[صحاح سته]] شناخته می شوند. مولف این کتاب [[نسائی|احمد بن شعیب بن على نسائى]] (215-303ق) است.
 
{{مشخصات کتاب
 
{{مشخصات کتاب
  
سطر ۲۸: سطر ۲۸:
 
==مؤلف کتاب==
 
==مؤلف کتاب==
 
ابوعبدالرحمن احمد بن على بن شعيب نسائى، يكى از بزرگان حديثى اهل سنّت در قرن سوم است. وى در سال ۲۱۵ هجرى در منطقه نساء خراسان به دنيا آمد. او از عالمانى هم چون قتيبة بن سعيد، ابوداوود سجستانى و اسحاق بن راهويه استفاده نمود. وى براى كسب علم و نقل حديث به مكان هايى هم چون خراسان، شام، حجاز، مصر و عراق سفر كرد و در سال ۳۰۳ هجرى وفات يافت.<REF> تذكرة الحفّاظ: ۲ / ۶۹۸; تهذيب الكمال: ۱ / ۳۲۸، شماره ۴۸.  </REF>  
 
ابوعبدالرحمن احمد بن على بن شعيب نسائى، يكى از بزرگان حديثى اهل سنّت در قرن سوم است. وى در سال ۲۱۵ هجرى در منطقه نساء خراسان به دنيا آمد. او از عالمانى هم چون قتيبة بن سعيد، ابوداوود سجستانى و اسحاق بن راهويه استفاده نمود. وى براى كسب علم و نقل حديث به مكان هايى هم چون خراسان، شام، حجاز، مصر و عراق سفر كرد و در سال ۳۰۳ هجرى وفات يافت.<REF> تذكرة الحفّاظ: ۲ / ۶۹۸; تهذيب الكمال: ۱ / ۳۲۸، شماره ۴۸.  </REF>  
هر چند نسائى و كتاب او از اعتبار بسيارى در نزد اهل سنّت برخوردار است، ليكن برخى از بزرگان درباره شخصيت وى سخنانى گفته اند. در شرح حال احمد بن صالح مصرى كه نسائى او را مورد جرح قرار داده است، علماء اهل سنّت پس از تأكيد بر وثاقت احمد بن صالح مى گويند:
 
«كلام نسائى ضررى به وثاقت احمد بن حنبل نمى زند; <REF>  طبقات الشافعيّة الكبرى: ۲ / ۸ . </REF>
 
چرا كه احمد بن صالح نسائى را از مجلس خود بيرون كرد»، <REF>«هذا الخراسانى يتكلم في أحمد بن صالح، لقد حضرت مجلس أحمد، فطرده من مجلسه، فحمله ذلك على أن تكلم ]يتكلم[ فيه»; ميزان الإعتدال: ۱ / ۱۰۴; تهذيب التهذيب: ۱ / ۳۵. </REF>كه همين سبب ناراحتى نسائى از وى شد و او را مورد جرح قرار داد.اين قضيه حاكى از دخالت دادن هواى نفس در جرح و تعديل است.
 
  
نكته قابل توجه در زندگانى نسائى داستان اهل شام است كه منجر به مرگ وى شد.مردم شام در روزگار وى از پيروان بنو اميه بودند. آن گاه كه نسائى به شام رفت، از او خواستند فضيلتى درباره معاويه نقل كند. او در پاسخ گفت: «من براى او فضيلتى نمى شناسم مگر آن كه پيامبر در نفرين او فرمود: «خدا شكم تو را سير نكند»<REF>  وفيات الأعيان: ۱ / ۷۷. بر اساس روايات اهل سنّت، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله معاويه را خواست. گفتند: او مشغول خوردن غذا است. آن حضرت براى دومين بار او را طلب كرد. گفتند: در حال خوردن غذا است. سومين بار او را به حضور طلبيد. گفتند: غذا مى خورد! پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: اگر در حال خوردن غذااست، هرگز سير نشود. از آن پس معاويه آن قدر غذا مى خورد كه خسته مى شد، ولى سير نمى شد. شاعرى با تمثل به اين جريان گفته است:
+
==جریان تالبف==
وصاحب لي بطنه كالهاوية *** كأنّ في أمعائه معاويةر.ك: يتيمة الدهر: ۳ / ۴۶۵; التدوين فى اخبار قزوين: ۲ / ۸۵ . هم چنين ر.ك: شرح نهج البلاغة: ۴ / ۵۵. در اين منبع به جاى «امعائه»، «احشائه» آمده است.</REF> پس از اين سخن، او را در وسط مسجد جامع اموى كتك زدند و كشان كشان از مسجد بيرون بردند و چنان بر شكمش ضربه وارد كرده و بر خصيتين او فشار آوردند كه بر اثر همين ضربات جان سپرد.<REF> ر.ك: تذكرة الحفّاظ: ۲ / ۷۰۰; تاريخ الإسلام: ۲۳ / ۱۰۹; الوافي بالوفيات: ۶ / ۲۵۷; سير أعلام النبلاء: ۱۴ / ۱۳۲; وفيات الأعيان: ۱ / ۷۷.
+
نسائى هنگامى که از تألیف کتاب «[[السنن الكبری|السنن الکبرى]]» فراغت یافت، آن را به امیر شهر رمله اهدا نمود. امیر پرسید: آیا تمام آنچه در این کتاب وجود دارد صحیح مى‌باشد؟ او گفت: در آن صحیح و حسن و آنچه که به این دو نزیک است وجود دارد. امیر افزود: احادیث صحیح را از غیر صحیح برایم مشخص کن. آنگاه نسائى کتاب «السنن الصغرى» را تألیف نمود و آن را «المجتبى» نامید.<ref>زندگى‌نامه امام ابوعبدالرحمن نسائى، 1394</ref>
در برهه اى از زمان، بنو اميه در شام تبليغات فراوانى بر عليه اهل بيت عليهم السلام به ويژه امير مؤمنان على عليه السلام داشتند. مخالفان به ويژه شيعيان در اين دوره، رنج فراوانى از سوى حاكمان متحمل مى شدند. كسى را كه نامش على بود تازيانه مى زدند و سهم او را از بيت المال قطع مى كردند و خانه اش را بر سرش ويران مى ساختند. امّا به تدريج فشار از مردم برداشته شد و بغض اهل بيت عليهم السلام از دل مردم بيرون رفت و به مرور نام هاى حسن، حسين و فاطمه در اين كشور شايع شد. هر چند كه هم اكنون نيز باقى مانده امويان در شام وجود دارند</REF>
+
 
حافظ ابن حجر در تهذيب التهذيب مى نويسد:
+
==ساختار و محتوای کتاب==
از نسائى در مورد فضائل معاويه سؤال شد. وى از نقل فضيلت براى معاويه [خوددارى كرد; لذا او را در مسجد جامع كتك زدند و در حالى كه عليل و مجروح بود، از مسجد بيرون كردند و او جان سپرد.<REF> تهذيب التهذيب: ۱ / ۳۳، شماره ۶۶. هم چنين ر.ك: البداية والنهاية: ۱۱ / ۱۴۱; تهذيب الكمال: ۱ / ۳۳۹.  </REF> هر چند نسائى از مدح معاويه خوددارى كرده و طعن هايى نيز نسبت به وى دارد، امّا روشن است كه اين موضوع ربطى به انصاف و حقيقت گويى او ندارد.
+
در این کتاب، مجموعا 5758 روایت در ضمن 51 کتاب ذکر شده است. گفته شده: سنن نسائى جامع مزاياى كتب ششگانه است. دربارۀ شرايط صحت نزد نسائى گفته شده: شروطى را كه نسائى دربارۀ رجال سند قايل است از شروط مسلم شديدتر مى‌باشد. سنن نسائى در بين صحاح‌ست، به كثرت تكرار احاديث معروف است، حتى يك حديث (حديث نيت) را شانزده بار تكرار نموده. <REF> التاج </REF>
<REF> البته ابن حجر عسقلانى و جمعى ديگر، همراه با نسائى تصريح مى كنند كه براى معاويه فضيلتى نيست و ابن تيميّه هم اقرار مى كند كه هيچ روايت صحيح السندى در فضايل معاويه وجود ندارد. ابن تيميّه شخصى بسيار متعصّب است و نسبت به اهل بيت پيامبر عليهم السلام بغض شديدى دارد; از اين رو اقرار به عدم وجود حتى يك روايت صحيح در فضيلت معاويه از سوى چنين كسى بسيار مغتنم است. ر.ك: منهاج السنّة: ۴ / ۲۳۱.
+
 
عبدالله بن احمد بن حنبل نيز نقل مى كند كه از پدرم احمد بن حنبل درباره على و معاويه سؤال كردم. پدرم گفت: على دشمنان زيادى داشت، دشمنان او هرچه جستجو كردند از يافتن عيبى در او ناتوان شدند; لذا مردى را كه با او جنگيد (يعنى معاويه را) ستودند، و اين حيله اى بود كه در اين جهت به راه انداختند; فتح الباري: ۷ / ۸۱ ; تاريخ الخلفاء: ۱ / ۱۷۵.</REF>
+
شیوه نسایى در طرح روایات در سرتاسر کتاب چنین است که پس از ذکر عنوان باب، روایات هر باب را با عنوان «أخبرنا» یا «أخبرنی» و ذکر اسناد منعکس مى‌سازد و در ابتداى هر سند ارزش آن سند را از حیث صحت و ضعف گوشزد مى‌کند.
براى پى بردن به شخصيت نسائى همين كافى است كه وى با نقل روايت از عمر بن سعد، او را توثيق كرده است.<REF> ر.ك: سير أعلام النبلاء:۴ / ۳۵۰ ـ ۳۵۱; تهذيب الكمال: ۲۱ / ۳۶۰، شماره ۴۲۴۰. </REF>
+
 
يحيى بن معين ـ كه در عصر خود رئيس المحدثين به شمار مى رفته است ـ در اعتراض به توثيق ابن سعد مى گويد:
+
«المجتبى»، با «کتاب الطهارة» آغاز و به «کتاب الأشربة» ختم شده است. ذیل هرکدام از کتاب‌ها، ابوابى آمده که حاوى حدیث یا احادیثى مرتبط با موضوع کتاب و عنوان باب است. این کتاب را «السنن الصغرى»، «المجتبى» و «المجتنى» نیز گفته‌اند و این براى آن است که نسائى در آغاز، کتابى بزرگ‌تر با احادیث بیشتر نگاشت و سپس گزیده آن را تدوین کرد. در اینکه «المجتبى» را خود نسائى گرد آورده و برگزیده یا اینکه شاگرد و راوى سنن او «ابن السنى» این کار را کرده، اختلاف است. برخى همچون ذهبى سخن دوم را درست مى‌دانند؛ اما گویا نسائى خود «مجتبى» را برگزیده و مشهور میان محدثان نیز چنین است. «فاروق حمّاد» در مقدمه کتاب «عمل الیوم و اللیلة»، به‌خوبى از این دیدگاه دفاع کرده است. سیوطى نیز سخنانى گفته که مؤید این دیدگاه است و گویا دیدگاه خود او نیز هست.<ref>ر.ک: زهراب (فاضلى)، على، 1392</ref>
كيف يكون من قتل الحسين بن علي رضي الله عنه ثقة؟!<REF> ر.ك: الجرح والتعديل: ۶ / ۱۱۱ ـ ۱۱۲، شماره ۵۹۲; تهذيب التهذيب: ۷ / ۳۹۶، شماره ۷۴۷; تهذيب الكمال: ۲۱. </REF>
+
==اعتبار سنن نسائی==
چگونه ممكن است، قاتل امام حسين ـ رضى الله عنه ـ ثقه باشد؟!
+
از جمله ویژگى‌هاى این کتاب، آن است که نویسنده آن، از بزرگان جرح و تعدیل است. دیگر صاحبان صحاح ستّه، هرچند که سخنانشان در جرح و تعدیل مقبول است، ولى هیچ‌کدام به پاى نسائى نمى‌رسند و اساساً نسائى افزون بر اینکه محدث است، به‌عنوان یکى از بزرگ‌ترین جارحان و معدلان نزد سنیان شناخته مى‌شود. او در علم «رجال الحدیث» کتابى دارد به نام «[[الضعفاء و المتروکین]]» که معروف است.<ref>ر.ک: همان</ref>
علاوه بر اين، روايات ضعيف در كتاب نسائى فراوان است. حافظ ابن قيّم<REF> وى شاگرد ابن تيميه است. </REF>
+
 
در كتاب زاد المعاد في هدي خير العباد، به نقل احاديثى از كتاب نسائى پرداخته كه بزرگان اهل حديث در سند، دلالت و يا هر دو جهت خدشه كرده اند.<REF> ر.ك: زاد المعاد، فصل «قد روى أنه صلّى الله عليه وآله كان يصوم السبت والأحد كثيراً»: ۲ / ۷۸. </REF>
+
بنابراین مى‌توان گفت که کتاب نسائى از نظر صحت احادیث، اگر بالاتر از صحیحین نباشد، کمتر و پایین‌تر نیست و مى‌توان جایگاه سنن نسائى را پس از صحیحین دانست، هرچند معمول بر این است که آن را در جایگاه پنجم ذکر مى‌کنند.<ref>ر.ک: همان</ref>
شيخ ناصر الدين ألباني نيز در كتاب صحيح وضعيف سنن نسائى، بيش از هشتاد حديث را ضعيف الاسناد دانسته و بيش از سيصد حديث را ضعيف شمرده است.بنابراين، كتاب نسائى هم خالى از طعن نيست.
+
 
==معرفی کتاب==
+
[[ابوعبدالله رشید]] مى‌گوید: «کتاب نسایى (سنن المجتبى) در زمینه سنن، بدیع‌ترین کتاب و داراى بهترین سامان‌مندى است. کتاب او میان طریق [[بخارى]] و [[مسلم بن حجاج|مسلم]] جمع کرده و مطالب باارزش در زمینه علل روایات آورده است».<ref>نصیرى، على، ص289</ref>
دربارۀ سنن نسائى گويند: يكى از امرا از او پرسيد آيا تمامى احاديث سنن صحيح است ؟ پاسخ داد: نه. وى گفت تنها احاديث صحيح را براى ما جمع نما، لذا نسائى كتاب سنن كبير خود را تلخيص و احاديث معلله را از آن اسقاط نمود و نام كتاب اخير را «مجتبى» گذارد و همين كتاب اخير است كه در شمار صحاح سته محسوب مى‌گردد.
+
 
گفته شده: سنن نسائى جامع مزاياى كتب ششگانه است. دربارۀ شرايط صحت نزد نسائى گفته شده: شروطى را كه نسائى دربارۀ رجال سند قايل است از شروط مسلم شديدتر مى‌باشد.
+
[[ابوعبدالله بن منده]] مى‌گوید: «شرط نسایى (و نیز ابى‌داود) اخراج احادیث اشخاصى است که بر ترک احادیثشان اجماع نشده است و حدیث از نظر اتصال سند داراى صحت و بدون ارسال باشد حتى گفته‌اند چه بسیار روایاتى که [[ابوداود، سلیمان بن اشعث|ابوداود]] و [[ترمذی، محمد بن عیسی|ترمذى]] روایت آنها را آورده‌اند، اما نسایى از ذکر روایات آنها پرهیز کرده است. او حتى از برخى از روایات صحیحین نقل نکرده است. بدین خاطر گفته‌اند که شرط نسایى از شرط بخارى و مسلم سخت‌تر است. از خود نسایى نقل شده است که گفته است: درباره روایاتى که در دل نسبت به آنان شک داشتم استخاره کردم و چون بد آمد از آوردنشان اجتناب کردم».<ref>همان</ref>
سنن نسائى در بين صحاح‌ست، به كثرت تكرار احاديث معروف است، حتى يك حديث (حديث نيت)را شانزده بار تكرار نموده. <REF> التاج </REF>
+
 
 +
نسایى خود چنین گفته است: «تمام روایات کتاب سنن، صحیح و برخى از آنان معلول است، بدون اینکه علت آن را بیان کنم، اما روایات سنن مجتبى صحیح است». بر اساس این ستایش‌ها [[تاج‌الدین سبکى]]، سنن مجتبى را جزو کتب سته برشمرده و بزرگانى همچون: [[ابوعلى نیشابورى]]، [[ابواحمد بن عدى]]، [[ابوالحسن دارقطنى]]، [[ابوعبدالله حاکم نیشابورى]]، [[ابن منده]] و... بر کتاب سنن نام صحیح گذاشته‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص290</ref>
 +
 
 +
==شرح های کتاب سنن==
 +
 
 +
هرچند بر این کتاب مانند سایر کتاب‌هاى سنن، شرح مفصل نوشته نشده، ولى مى‌توان برخى از شروح آن را ذکر نمود:
 +
 
 +
- [[زهر الربى على المجتبى]]، تألیف امام [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌الدین سیوطى]]؛
 +
 
 +
- [[تعلیقات و شرح سندى]]، تألیف [[ابوالحسن محمد بن عبدالهادى سندى]]؛
 +
 
 +
- [[تعلیقات السلفیة]]، تألیف [[ابوعطاءالله محمد حنیف فوجیانى]].<ref>ر.ک: زندگى‌نامه امام ابوعبدالرحمن نسائى، 1394</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*علم الحدیث شانه چی
1.علم الحدیث شانه چی
+
*جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام، آيت الله سيد على حسينى ميلانى
 
+
*ویکی نور
2.جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام, آيت الله سيد على حسينى ميلانى
 
 
 
[[رده:منابع حدیثی]]
 
[[رده:صحاح سته اهل سنت]]
 
[[رده: مقاله های مهم]]
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۷۵: سطر ۷۸:
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}
 +
[[رده:منابع حدیثی]]
 +
[[رده:صحاح سته اهل سنت]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۲

المجتبی من السنن مشهور به سنن نسائی یکی از 6 کتاب حدیثی معروف نزد اهل سنت که با عنوان صحاح سته شناخته می شوند. مولف این کتاب احمد بن شعیب بن على نسائى (215-303ق) است.

سنن النسائی.jpg
نویسنده ابوعبدالرحمن احمد بن على بن شعيب نسائى
موضوع احادیث اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد 1
محقق الحافظ ابوطاهر زبیر علی زئی

مؤلف کتاب

ابوعبدالرحمن احمد بن على بن شعيب نسائى، يكى از بزرگان حديثى اهل سنّت در قرن سوم است. وى در سال ۲۱۵ هجرى در منطقه نساء خراسان به دنيا آمد. او از عالمانى هم چون قتيبة بن سعيد، ابوداوود سجستانى و اسحاق بن راهويه استفاده نمود. وى براى كسب علم و نقل حديث به مكان هايى هم چون خراسان، شام، حجاز، مصر و عراق سفر كرد و در سال ۳۰۳ هجرى وفات يافت.[۱]

جریان تالبف

نسائى هنگامى که از تألیف کتاب «السنن الکبرى» فراغت یافت، آن را به امیر شهر رمله اهدا نمود. امیر پرسید: آیا تمام آنچه در این کتاب وجود دارد صحیح مى‌باشد؟ او گفت: در آن صحیح و حسن و آنچه که به این دو نزیک است وجود دارد. امیر افزود: احادیث صحیح را از غیر صحیح برایم مشخص کن. آنگاه نسائى کتاب «السنن الصغرى» را تألیف نمود و آن را «المجتبى» نامید.[۲]

ساختار و محتوای کتاب

در این کتاب، مجموعا 5758 روایت در ضمن 51 کتاب ذکر شده است. گفته شده: سنن نسائى جامع مزاياى كتب ششگانه است. دربارۀ شرايط صحت نزد نسائى گفته شده: شروطى را كه نسائى دربارۀ رجال سند قايل است از شروط مسلم شديدتر مى‌باشد. سنن نسائى در بين صحاح‌ست، به كثرت تكرار احاديث معروف است، حتى يك حديث (حديث نيت) را شانزده بار تكرار نموده. [۳]

شیوه نسایى در طرح روایات در سرتاسر کتاب چنین است که پس از ذکر عنوان باب، روایات هر باب را با عنوان «أخبرنا» یا «أخبرنی» و ذکر اسناد منعکس مى‌سازد و در ابتداى هر سند ارزش آن سند را از حیث صحت و ضعف گوشزد مى‌کند.

«المجتبى»، با «کتاب الطهارة» آغاز و به «کتاب الأشربة» ختم شده است. ذیل هرکدام از کتاب‌ها، ابوابى آمده که حاوى حدیث یا احادیثى مرتبط با موضوع کتاب و عنوان باب است. این کتاب را «السنن الصغرى»، «المجتبى» و «المجتنى» نیز گفته‌اند و این براى آن است که نسائى در آغاز، کتابى بزرگ‌تر با احادیث بیشتر نگاشت و سپس گزیده آن را تدوین کرد. در اینکه «المجتبى» را خود نسائى گرد آورده و برگزیده یا اینکه شاگرد و راوى سنن او «ابن السنى» این کار را کرده، اختلاف است. برخى همچون ذهبى سخن دوم را درست مى‌دانند؛ اما گویا نسائى خود «مجتبى» را برگزیده و مشهور میان محدثان نیز چنین است. «فاروق حمّاد» در مقدمه کتاب «عمل الیوم و اللیلة»، به‌خوبى از این دیدگاه دفاع کرده است. سیوطى نیز سخنانى گفته که مؤید این دیدگاه است و گویا دیدگاه خود او نیز هست.[۴]

اعتبار سنن نسائی

از جمله ویژگى‌هاى این کتاب، آن است که نویسنده آن، از بزرگان جرح و تعدیل است. دیگر صاحبان صحاح ستّه، هرچند که سخنانشان در جرح و تعدیل مقبول است، ولى هیچ‌کدام به پاى نسائى نمى‌رسند و اساساً نسائى افزون بر اینکه محدث است، به‌عنوان یکى از بزرگ‌ترین جارحان و معدلان نزد سنیان شناخته مى‌شود. او در علم «رجال الحدیث» کتابى دارد به نام «الضعفاء و المتروکین» که معروف است.[۵]

بنابراین مى‌توان گفت که کتاب نسائى از نظر صحت احادیث، اگر بالاتر از صحیحین نباشد، کمتر و پایین‌تر نیست و مى‌توان جایگاه سنن نسائى را پس از صحیحین دانست، هرچند معمول بر این است که آن را در جایگاه پنجم ذکر مى‌کنند.[۶]

ابوعبدالله رشید مى‌گوید: «کتاب نسایى (سنن المجتبى) در زمینه سنن، بدیع‌ترین کتاب و داراى بهترین سامان‌مندى است. کتاب او میان طریق بخارى و مسلم جمع کرده و مطالب باارزش در زمینه علل روایات آورده است».[۷]

ابوعبدالله بن منده مى‌گوید: «شرط نسایى (و نیز ابى‌داود) اخراج احادیث اشخاصى است که بر ترک احادیثشان اجماع نشده است و حدیث از نظر اتصال سند داراى صحت و بدون ارسال باشد حتى گفته‌اند چه بسیار روایاتى که ابوداود و ترمذى روایت آنها را آورده‌اند، اما نسایى از ذکر روایات آنها پرهیز کرده است. او حتى از برخى از روایات صحیحین نقل نکرده است. بدین خاطر گفته‌اند که شرط نسایى از شرط بخارى و مسلم سخت‌تر است. از خود نسایى نقل شده است که گفته است: درباره روایاتى که در دل نسبت به آنان شک داشتم استخاره کردم و چون بد آمد از آوردنشان اجتناب کردم».[۸]

نسایى خود چنین گفته است: «تمام روایات کتاب سنن، صحیح و برخى از آنان معلول است، بدون اینکه علت آن را بیان کنم، اما روایات سنن مجتبى صحیح است». بر اساس این ستایش‌ها تاج‌الدین سبکى، سنن مجتبى را جزو کتب سته برشمرده و بزرگانى همچون: ابوعلى نیشابورى، ابواحمد بن عدى، ابوالحسن دارقطنى، ابوعبدالله حاکم نیشابورى، ابن منده و... بر کتاب سنن نام صحیح گذاشته‌اند.[۹]

شرح های کتاب سنن

هرچند بر این کتاب مانند سایر کتاب‌هاى سنن، شرح مفصل نوشته نشده، ولى مى‌توان برخى از شروح آن را ذکر نمود:

- زهر الربى على المجتبى، تألیف امام جلال‌الدین سیوطى؛

- تعلیقات و شرح سندى، تألیف ابوالحسن محمد بن عبدالهادى سندى؛

- تعلیقات السلفیة، تألیف ابوعطاءالله محمد حنیف فوجیانى.[۱۰]

پانویس

  1. تذكرة الحفّاظ: ۲ / ۶۹۸; تهذيب الكمال: ۱ / ۳۲۸، شماره ۴۸.
  2. زندگى‌نامه امام ابوعبدالرحمن نسائى، 1394
  3. التاج
  4. ر.ک: زهراب (فاضلى)، على، 1392
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان
  7. نصیرى، على، ص289
  8. همان
  9. ر.ک: همان، ص290
  10. ر.ک: زندگى‌نامه امام ابوعبدالرحمن نسائى، 1394

منابع

  • علم الحدیث شانه چی
  • جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام، آيت الله سيد على حسينى ميلانى
  • ویکی نور