علی بن ریان بن صلت قمی: تفاوت بین نسخهها
(اضافه کردن رده) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | على بن ريان بن صلت قمى از عالمان قرن سوم و از اصحاب امام حسن عسگری(ع) هستند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==ولادت== | ||
در اوائل سده سوم هجرى، در يكى از خاندان رفيع و پرآوازه [[شيعه]] در [[قم]]، كودكى چشم به جهان گشود، كه نام مبارك «على» را برايش برگزيدند. چون اين كودك در خاندان اشعرى پا به عرصه هستى نهاد، «اشعرى» لقب يافت و نيز از آنجا كه در قم مى زيست در اين شهر بالندگى يافت و به «قمى» شهره گشت. | در اوائل سده سوم هجرى، در يكى از خاندان رفيع و پرآوازه [[شيعه]] در [[قم]]، كودكى چشم به جهان گشود، كه نام مبارك «على» را برايش برگزيدند. چون اين كودك در خاندان اشعرى پا به عرصه هستى نهاد، «اشعرى» لقب يافت و نيز از آنجا كه در قم مى زيست در اين شهر بالندگى يافت و به «قمى» شهره گشت. | ||
تاريخ تولد وى چندان روشن نيست و دانشمندانِ دانش تراجم كمتر به آن پرداخته اند. شايد بتوان گفت - چنان كه پيشتر اشاره كرديم - در اوائل سده سوم متولد شده باشد. پاره اى از شواهد نيز، كه در آينده روشن خواهد شد، اين سخن را تأييد و تقويت مى كند.<ref> رجال، نجاشى، ص 198، طبع داورى [[قم]]؛ خلاصه الاقوال، ص 99؛ رجال، طوسى، ص 419 و 433؛ مستدرك الوسائل، طبع قديم، ج 3، ص 628؛ بهجة الآمال، ج 5، ص 442، طبع بنياد فرهنگ اسلامى؛ الذريعه لتصانيف الشيعه، ج 23، ص 15 و ج 24، ص 147؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 463؛ و فهرست، شيخ طوسى، ص 91؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 289؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 263؛ مشيخه من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 49؛ جامع الروات، ج 1، ص 580؛ معجم الثقات، ص 82؛ معالم العلماء، ص 63.</ref> | تاريخ تولد وى چندان روشن نيست و دانشمندانِ دانش تراجم كمتر به آن پرداخته اند. شايد بتوان گفت - چنان كه پيشتر اشاره كرديم - در اوائل سده سوم متولد شده باشد. پاره اى از شواهد نيز، كه در آينده روشن خواهد شد، اين سخن را تأييد و تقويت مى كند.<ref> رجال، نجاشى، ص 198، طبع داورى [[قم]]؛ خلاصه الاقوال، ص 99؛ رجال، طوسى، ص 419 و 433؛ مستدرك الوسائل، طبع قديم، ج 3، ص 628؛ بهجة الآمال، ج 5، ص 442، طبع بنياد فرهنگ اسلامى؛ الذريعه لتصانيف الشيعه، ج 23، ص 15 و ج 24، ص 147؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 463؛ و فهرست، شيخ طوسى، ص 91؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 289؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 263؛ مشيخه من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 49؛ جامع الروات، ج 1، ص 580؛ معجم الثقات، ص 82؛ معالم العلماء، ص 63.</ref> | ||
− | + | ==خاندان == | |
على بن ريان در خانواده دانش و فقاهت چشم به دنيا گشود. پدر بزرگوارش، ريان بن صلت اشعرى قمى، يكى از نمونه هاى برجسته و نامور محدثان شيعه از فرهيختگان دانشوران قمى است. نامش در سراسر كتاب هاى [[حديث]] شيعه، نقل زبان محققان و دينپژوهان است نجاشى درباره او چنين مى نگارد: «ريان بن صلت اشعرى قمى، كنيه اش ابوعلى و از اصحاب حضرت [[امام رضا]] علیهالسلام محدثى است نامدار و موثق و راستگو، مى گويند كتابى تأليف كرده است كه سخنان حضرت رضا علیهالسلام را در گرد آنجا آورده».<ref> رجال، نجاشى، ص 118.</ref> | على بن ريان در خانواده دانش و فقاهت چشم به دنيا گشود. پدر بزرگوارش، ريان بن صلت اشعرى قمى، يكى از نمونه هاى برجسته و نامور محدثان شيعه از فرهيختگان دانشوران قمى است. نامش در سراسر كتاب هاى [[حديث]] شيعه، نقل زبان محققان و دينپژوهان است نجاشى درباره او چنين مى نگارد: «ريان بن صلت اشعرى قمى، كنيه اش ابوعلى و از اصحاب حضرت [[امام رضا]] علیهالسلام محدثى است نامدار و موثق و راستگو، مى گويند كتابى تأليف كرده است كه سخنان حضرت رضا علیهالسلام را در گرد آنجا آورده».<ref> رجال، نجاشى، ص 118.</ref> | ||
سطر ۳۲: | سطر ۲۲: | ||
[[علامه حلى]] در خلاصه و [[شيخ حر عاملى]] در [[وسائل الشيعه]] نيز مى گويند: «محمد بن ريان بن صلت از ياران حضرت هادى علیهالسلام بوده و محدثى برجسته و موثق است».<ref> خلاصةالاقوال، ص 142؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 327؛ و رجال نجاشى، ص 263.</ref> | [[علامه حلى]] در خلاصه و [[شيخ حر عاملى]] در [[وسائل الشيعه]] نيز مى گويند: «محمد بن ريان بن صلت از ياران حضرت هادى علیهالسلام بوده و محدثى برجسته و موثق است».<ref> خلاصةالاقوال، ص 142؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 327؛ و رجال نجاشى، ص 263.</ref> | ||
− | + | ==از نگاه دانشوران == | |
− | ''' | + | '''نجاشى:''' |
«على بن ريان بن صلت اشعرى قمى، يكى از محدثان مورد اعتماد و موثق است».<ref> رجال، نجاشى، ص 199.</ref> | «على بن ريان بن صلت اشعرى قمى، يكى از محدثان مورد اعتماد و موثق است».<ref> رجال، نجاشى، ص 199.</ref> | ||
− | ''' | + | '''علامه حلى:''' |
«على بن ريان اشعرى قمى، از روايتگران موثق و صاحب نام است».<ref> خلاصة الاقوال، ص 99.</ref> | «على بن ريان اشعرى قمى، از روايتگران موثق و صاحب نام است».<ref> خلاصة الاقوال، ص 99.</ref> | ||
− | ''' | + | '''علامه ممقانى:''' |
«در اين محدث عالى مقام شيعى، هيچ عيب و نقطه منفى وجود ندارد. او قطعاً از دانشوران مورد اعتبار و موثق است و در اين سخن جاى هيچ شك و شبهه اى وجود ندارد».<ref> تنقيح المقال، ج 2، ص 289.</ref> | «در اين محدث عالى مقام شيعى، هيچ عيب و نقطه منفى وجود ندارد. او قطعاً از دانشوران مورد اعتبار و موثق است و در اين سخن جاى هيچ شك و شبهه اى وجود ندارد».<ref> تنقيح المقال، ج 2، ص 289.</ref> | ||
سطر ۴۸: | سطر ۳۸: | ||
ساير دانشمندانِ تراجم به نقل آنچه گفته شد بسنده كرده اند و تمامى آنها به شخصيت ارزشمند و برجسته اين محدث گرانقدر با ديده احترام و عظمت نگريسته و از او تجليل كرده اند.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ جامع الروات، ج 1، ص 580.</ref> | ساير دانشمندانِ تراجم به نقل آنچه گفته شد بسنده كرده اند و تمامى آنها به شخصيت ارزشمند و برجسته اين محدث گرانقدر با ديده احترام و عظمت نگريسته و از او تجليل كرده اند.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ جامع الروات، ج 1، ص 580.</ref> | ||
− | + | ==صحابى امام == | |
از پژوهش در كتاب هاى تراجم بدست مى آيد كه يكى از افتخارات ريان بن صلت اين بوده كه از گروه ياران امامان معصوم [[شيعه]] به شمار مى رفته است. شيخ طوسى در رجال خود، در يك مورد او را از اصحاب حضرت [[امام هادى]] علیهالسلام مى شمرد و در جاى ديگر نيز از اصحاب حضرت [[امام حسن عسكرى]] علیهالسلام».<ref> رجال، طوسى، ص 419 و 433.</ref> | از پژوهش در كتاب هاى تراجم بدست مى آيد كه يكى از افتخارات ريان بن صلت اين بوده كه از گروه ياران امامان معصوم [[شيعه]] به شمار مى رفته است. شيخ طوسى در رجال خود، در يك مورد او را از اصحاب حضرت [[امام هادى]] علیهالسلام مى شمرد و در جاى ديگر نيز از اصحاب حضرت [[امام حسن عسكرى]] علیهالسلام».<ref> رجال، طوسى، ص 419 و 433.</ref> | ||
سطر ۵۶: | سطر ۴۶: | ||
مرحوم صاحب [[وسائل الشيعه]]، آيت الله خوئى و علامه ممقانى و...، همگى آن بزرگوار را از ياران حضرت هادى و حضرت عسكرى علیهالسلام شمرده اند.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 285.</ref> | مرحوم صاحب [[وسائل الشيعه]]، آيت الله خوئى و علامه ممقانى و...، همگى آن بزرگوار را از ياران حضرت هادى و حضرت عسكرى علیهالسلام شمرده اند.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 285.</ref> | ||
− | + | ==اساتید== | |
على بن ريان در زمينه فراگيرى آموزه هاى دينى كه مربوط به حوزه عملى و رفتارى يك انسانِ مسلمان است، تلاش پيگيرى داشت. اوهمانند ساير محدثان برخاسته از خاندان با شرف و دانش پرور اشعرى، روح و جان خويش را با تحصيل دانش حديث جلا و صفايى تازه بخشيد. در اين راستا وى از شهر [[قم]] به [[مدينه]] و يا [[سامرا]] به محضر امامان معصوم شيعه علیهمالسلام مى شتافت، تا اخبار و روايات را از محضر آنان دريافت كند. علاوه بر امامان علیهمالسلام وى از محضر جمعى از ياران امامان و استادان مسلم [[حديث]] نيز استفاده برد و از خرمن دانش و فقه آنان بهره مند گشته است. در اين نوشتار كوتاه به نام برخى از آنان اشاره مى شود. | على بن ريان در زمينه فراگيرى آموزه هاى دينى كه مربوط به حوزه عملى و رفتارى يك انسانِ مسلمان است، تلاش پيگيرى داشت. اوهمانند ساير محدثان برخاسته از خاندان با شرف و دانش پرور اشعرى، روح و جان خويش را با تحصيل دانش حديث جلا و صفايى تازه بخشيد. در اين راستا وى از شهر [[قم]] به [[مدينه]] و يا [[سامرا]] به محضر امامان معصوم شيعه علیهمالسلام مى شتافت، تا اخبار و روايات را از محضر آنان دريافت كند. علاوه بر امامان علیهمالسلام وى از محضر جمعى از ياران امامان و استادان مسلم [[حديث]] نيز استفاده برد و از خرمن دانش و فقه آنان بهره مند گشته است. در اين نوشتار كوتاه به نام برخى از آنان اشاره مى شود. | ||
سطر ۷۴: | سطر ۶۴: | ||
* 7- قاسم الصيقل<ref> همان.</ref>: وى از ياران حضرت موسى بن جعفر علیهالسلام است. از منظر اعتقادى و باورهاى دينى و گرايش هاى مذهبى به ظاهر بايد يك محدث شيعى باشد؛ ولى درباره وجاهت و وثاقت او مطلب ويژه اى را نقل نكرده اند.<ref> تنقيح المقال، ج 2، ص 21، ماده قاف.</ref> | * 7- قاسم الصيقل<ref> همان.</ref>: وى از ياران حضرت موسى بن جعفر علیهالسلام است. از منظر اعتقادى و باورهاى دينى و گرايش هاى مذهبى به ظاهر بايد يك محدث شيعى باشد؛ ولى درباره وجاهت و وثاقت او مطلب ويژه اى را نقل نكرده اند.<ref> تنقيح المقال، ج 2، ص 21، ماده قاف.</ref> | ||
− | + | ==شاگردان== | |
على بن ريان خود در محضر امام و جمعى از اصحاب، [[احاديث]] اهل بيت علیهمالسلام را آموخت؛ اما از آنجائى كه گفته اند: زكات دانش، نشر و گسترش آن است.<ref> اصول كافى، ج 1، ص 41، باب بذل العلم، حديث 3.</ref> در منصب كرسى استادى قرار گرفت و آموخته هاى خويش را به جمعى از تشنگان معارف [[اهل بيت]] علیهمالسلام تقديم كرد. نام آنها در كتب تراجم چنين آمده است: | على بن ريان خود در محضر امام و جمعى از اصحاب، [[احاديث]] اهل بيت علیهمالسلام را آموخت؛ اما از آنجائى كه گفته اند: زكات دانش، نشر و گسترش آن است.<ref> اصول كافى، ج 1، ص 41، باب بذل العلم، حديث 3.</ref> در منصب كرسى استادى قرار گرفت و آموخته هاى خويش را به جمعى از تشنگان معارف [[اهل بيت]] علیهمالسلام تقديم كرد. نام آنها در كتب تراجم چنين آمده است: | ||
سطر ۱۰۰: | سطر ۹۰: | ||
همان طور كه مشاهده مى كنيد در ميان شاگردان اين محدث شيعى، چهره هاى بسيار مشهور و برجسته اى نيز ديده مى شوند. اين يكى از نشانه هاى موقعيت و پايگاه بلند على بن ريان در دانش [[حديث]] و معارف اهل بيت علیهمالسلام است. | همان طور كه مشاهده مى كنيد در ميان شاگردان اين محدث شيعى، چهره هاى بسيار مشهور و برجسته اى نيز ديده مى شوند. اين يكى از نشانه هاى موقعيت و پايگاه بلند على بن ريان در دانش [[حديث]] و معارف اهل بيت علیهمالسلام است. | ||
− | + | ==فضايل على بن ريان بن صلت== | |
از پاره اى از روايات استفاده مى شود كه على بن ريان با اين كه در حوزه [[حديث]] از فرزانگان دوران است، در ادبيات عرب هم جايگاه بلندى دارد. اين مدعا از روايت ذيل قابل استنباط و استنتاج است. | از پاره اى از روايات استفاده مى شود كه على بن ريان با اين كه در حوزه [[حديث]] از فرزانگان دوران است، در ادبيات عرب هم جايگاه بلندى دارد. اين مدعا از روايت ذيل قابل استنباط و استنتاج است. | ||
سطر ۱۰۹: | سطر ۹۹: | ||
على بن ريان مى گويد: من براى اين كه شبهه آنان را برطرف كنم، براى آنان شعرى از شاعر معروف عرب به نام «تأبط شرا» را خواندم. او در يكى از اشعار خود كلمه «خيوطة» را بكار مى برد: | على بن ريان مى گويد: من براى اين كه شبهه آنان را برطرف كنم، براى آنان شعرى از شاعر معروف عرب به نام «تأبط شرا» را خواندم. او در يكى از اشعار خود كلمه «خيوطة» را بكار مى برد: | ||
+ | |||
قريساً و مغشياً عليه كانّه × خيوطة مارى تغار و تضل | قريساً و مغشياً عليه كانّه × خيوطة مارى تغار و تضل | ||
سطر ۱۱۶: | سطر ۱۰۷: | ||
بنابراين «خيوطة» همراه با تاء در كلام شعراى عرب استعمال شده است و واژه نادرستى نيست. | بنابراين «خيوطة» همراه با تاء در كلام شعراى عرب استعمال شده است و واژه نادرستى نيست. | ||
− | + | ==اثر مكتوب == | |
على بن ريان قمى در راستاى نشر اخبار اهل بيت علیهمالسلام كتاب هائى را هم تأليف كرده است: نجاشى مى نويسد: «او از حضرت هادى علیهالسلام «نسخه»اى دارد و علاوه بر آن كتاب: منشورالاحاديث هم از اوست».<ref> رجال، نجاشى، ص 199؛ الذريعه، ج 23، ص 15.</ref> | على بن ريان قمى در راستاى نشر اخبار اهل بيت علیهمالسلام كتاب هائى را هم تأليف كرده است: نجاشى مى نويسد: «او از حضرت هادى علیهالسلام «نسخه»اى دارد و علاوه بر آن كتاب: منشورالاحاديث هم از اوست».<ref> رجال، نجاشى، ص 199؛ الذريعه، ج 23، ص 15.</ref> | ||
سطر ۱۲۸: | سطر ۱۱۹: | ||
وى در ادامه مى گويد: «كتاب ديگر ايشان منشورالاحاديث است و بعضى از دانشمندان منشورالاحاديث هم نقل كرده اند».<ref> الذريعه، ج 23، ص 15.</ref> | وى در ادامه مى گويد: «كتاب ديگر ايشان منشورالاحاديث است و بعضى از دانشمندان منشورالاحاديث هم نقل كرده اند».<ref> الذريعه، ج 23، ص 15.</ref> | ||
− | + | ==وفات == | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | از آنجا كه اين محدث بزرگوار از ياران حضرت [[امام حسن عسكرى]] علیهالسلام به شمار مى رود ظاهراً تا سال 260 كه هنگام رحلت جانگداز امام عسكرى علیهالسلام است، در قيد حيات بوده؛ ولى بعد از اين تاريخ معلوم نيست در چه سالى از دنيا رفته است. يكى از شاگردان او على بن ابراهيم قمى، تا سال 307 زنده بود. شايد با توجه به اين نشانه ها، بتوان گفت: ایشان در اواخر سده سوم هجرت وفات یافته اند.محل دفن ايشان نيز در پرده ابهام قرار دارد، شايد همانند بسيارى از محدثان قمى در جوار [[حضرت معصومه]] به خاك سپرده شده باشد. روحش شاد و ياد گرامى او برقرار باد. | |
− | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
سطر ۱۵۸: | سطر ۱۲۸: | ||
===منبع=== | ===منبع=== | ||
− | ابوالحسن ربانى سبزوارى , ستارگان حرم، جلد 9 | + | *ابوالحسن ربانى سبزوارى ,"على بن ريان بن صلت قمى" ستارگان حرم، جلد 9 |
[[رده: علمای قرن سوم]] | [[رده: علمای قرن سوم]] | ||
+ | [[رده:اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام]] |
نسخهٔ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۶
على بن ريان بن صلت قمى از عالمان قرن سوم و از اصحاب امام حسن عسگری(ع) هستند.
محتویات
ولادت
در اوائل سده سوم هجرى، در يكى از خاندان رفيع و پرآوازه شيعه در قم، كودكى چشم به جهان گشود، كه نام مبارك «على» را برايش برگزيدند. چون اين كودك در خاندان اشعرى پا به عرصه هستى نهاد، «اشعرى» لقب يافت و نيز از آنجا كه در قم مى زيست در اين شهر بالندگى يافت و به «قمى» شهره گشت.
تاريخ تولد وى چندان روشن نيست و دانشمندانِ دانش تراجم كمتر به آن پرداخته اند. شايد بتوان گفت - چنان كه پيشتر اشاره كرديم - در اوائل سده سوم متولد شده باشد. پاره اى از شواهد نيز، كه در آينده روشن خواهد شد، اين سخن را تأييد و تقويت مى كند.[۱]
خاندان
على بن ريان در خانواده دانش و فقاهت چشم به دنيا گشود. پدر بزرگوارش، ريان بن صلت اشعرى قمى، يكى از نمونه هاى برجسته و نامور محدثان شيعه از فرهيختگان دانشوران قمى است. نامش در سراسر كتاب هاى حديث شيعه، نقل زبان محققان و دينپژوهان است نجاشى درباره او چنين مى نگارد: «ريان بن صلت اشعرى قمى، كنيه اش ابوعلى و از اصحاب حضرت امام رضا علیهالسلام محدثى است نامدار و موثق و راستگو، مى گويند كتابى تأليف كرده است كه سخنان حضرت رضا علیهالسلام را در گرد آنجا آورده».[۲]
شيخ طوسى مى گويد: «او از ياران حضرت امام رضا علیهالسلام و چهره اى موثق و نامدار است[۳] وى تصريح مى كند كه او از ياران امام هادى علیهالسلام بوده و گويا اصالةً اهل بغداد است».[۴]
ايشان در فهرست مى نويسد: «على بن ريان، كتاب هم تأليف كرده است».[۵]
ساير ترجمهنويسان شيعه بعد از دوره نجاشى و شيخ نيز سخنانى همانند آنچه گفته شد را در شأن اين مرد بزرگ ذكر مى كنند.[۶]
على بن ريان، برادرى داشت كه او هم در گروه ارزشمند روايتگران شيعه است. نام او در كتاب هاى رجالى نيز شهرت بسزائى دارد. نجاشى درباره اش مى گويد: «محمد بن ريان بن صلت اشعرى قمى، كتابى دارد به نام المسائل كه از حضرت امام حسن عسكرى علیهالسلام روايت مى كند».[۷]
شيخ طوسى مى نويسد: «محمد بن ريان از محدثان مورد اطمينان شيعه است».[۸]
علامه حلى در خلاصه و شيخ حر عاملى در وسائل الشيعه نيز مى گويند: «محمد بن ريان بن صلت از ياران حضرت هادى علیهالسلام بوده و محدثى برجسته و موثق است».[۹]
از نگاه دانشوران
نجاشى:
«على بن ريان بن صلت اشعرى قمى، يكى از محدثان مورد اعتماد و موثق است».[۱۰]
علامه حلى:
«على بن ريان اشعرى قمى، از روايتگران موثق و صاحب نام است».[۱۱]
علامه ممقانى:
«در اين محدث عالى مقام شيعى، هيچ عيب و نقطه منفى وجود ندارد. او قطعاً از دانشوران مورد اعتبار و موثق است و در اين سخن جاى هيچ شك و شبهه اى وجود ندارد».[۱۲]
ساير دانشمندانِ تراجم به نقل آنچه گفته شد بسنده كرده اند و تمامى آنها به شخصيت ارزشمند و برجسته اين محدث گرانقدر با ديده احترام و عظمت نگريسته و از او تجليل كرده اند.[۱۳]
صحابى امام
از پژوهش در كتاب هاى تراجم بدست مى آيد كه يكى از افتخارات ريان بن صلت اين بوده كه از گروه ياران امامان معصوم شيعه به شمار مى رفته است. شيخ طوسى در رجال خود، در يك مورد او را از اصحاب حضرت امام هادى علیهالسلام مى شمرد و در جاى ديگر نيز از اصحاب حضرت امام حسن عسكرى علیهالسلام».[۱۴]
نجاشى مى گويد: «او از حضرت هادى علیهالسلام نسخه اى را روايت مى كند».[۱۵]
مرحوم صاحب وسائل الشيعه، آيت الله خوئى و علامه ممقانى و...، همگى آن بزرگوار را از ياران حضرت هادى و حضرت عسكرى علیهالسلام شمرده اند.[۱۶]
اساتید
على بن ريان در زمينه فراگيرى آموزه هاى دينى كه مربوط به حوزه عملى و رفتارى يك انسانِ مسلمان است، تلاش پيگيرى داشت. اوهمانند ساير محدثان برخاسته از خاندان با شرف و دانش پرور اشعرى، روح و جان خويش را با تحصيل دانش حديث جلا و صفايى تازه بخشيد. در اين راستا وى از شهر قم به مدينه و يا سامرا به محضر امامان معصوم شيعه علیهمالسلام مى شتافت، تا اخبار و روايات را از محضر آنان دريافت كند. علاوه بر امامان علیهمالسلام وى از محضر جمعى از ياران امامان و استادان مسلم حديث نيز استفاده برد و از خرمن دانش و فقه آنان بهره مند گشته است. در اين نوشتار كوتاه به نام برخى از آنان اشاره مى شود.
- 1- پدر بزرگوارش: ريان بن صلت؛
- 2- احمد بن خلف؛[۱۷]
- 3- حسن بن راشد بغدادى[۱۸]: حسن بن راشد از گروه محدثان نامور شيعه و از ياران حضرت جواد و حضرت هادى علیهالسلام بود. كنيه اش ابوعلى، و از قبيله آل ملهب بغداد به شمار مى آمد. وى يكى از چهره هاى حديثى، موثق و موجه است.[۱۹]
- 4- حسين بن راشد بغدادى: او برادر حسن بن راشد است. شيخ طوسى او را از اصحاب و ياران حضرت هادى علیهالسلام برمى شمرد. به نظر مى رسد او نيز همانند برادرش از محدثان شيعه باشد.[۲۰]
- 5- عبيدالله بن عبدالله دهقان[۲۱]؛
- 6- على بن محمد معروف به ابن وهب[۲۲]؛
- 7- قاسم الصيقل[۲۳]: وى از ياران حضرت موسى بن جعفر علیهالسلام است. از منظر اعتقادى و باورهاى دينى و گرايش هاى مذهبى به ظاهر بايد يك محدث شيعى باشد؛ ولى درباره وجاهت و وثاقت او مطلب ويژه اى را نقل نكرده اند.[۲۴]
شاگردان
على بن ريان خود در محضر امام و جمعى از اصحاب، احاديث اهل بيت علیهمالسلام را آموخت؛ اما از آنجائى كه گفته اند: زكات دانش، نشر و گسترش آن است.[۲۵] در منصب كرسى استادى قرار گرفت و آموخته هاى خويش را به جمعى از تشنگان معارف اهل بيت علیهمالسلام تقديم كرد. نام آنها در كتب تراجم چنين آمده است:
- 1- احمد بن ابى عبدالله برقى؛
- 2- احمد بن محمد بن عيسى اشعرى قمى؛
- 3- سهل بن زياد آدمى؛
- 4- عبدالله بن جعفر حميرى اشعرى قمى؛
- 5- محمد بن احمد بن يحيى؛
- 6- محمد بن على بن محبوب اشعرى قمى؛
- 7- على بن ابراهيم قمى؛
- 8- ابراهيم بن هاشم قمى؛
- 9- محمد بن احمد؛
- 10- عبدالله بن محمد.[۲۶]
همان طور كه مشاهده مى كنيد در ميان شاگردان اين محدث شيعى، چهره هاى بسيار مشهور و برجسته اى نيز ديده مى شوند. اين يكى از نشانه هاى موقعيت و پايگاه بلند على بن ريان در دانش حديث و معارف اهل بيت علیهمالسلام است.
فضايل على بن ريان بن صلت
از پاره اى از روايات استفاده مى شود كه على بن ريان با اين كه در حوزه حديث از فرزانگان دوران است، در ادبيات عرب هم جايگاه بلندى دارد. اين مدعا از روايت ذيل قابل استنباط و استنتاج است.
او مى گويد: «يكى از شيعيان، به وسيله ابراهيم بن عقبه، نامه اى به محضر حضرت امام جواد علیهالسلام فرستاد. در آن نامه از حضرت چنين پرسش كرد: آيا مى شود بر نوعى از سجاده ساخت مدينه نماز خواند؟ حضرت در پاسخ چنين مرقوم داشتند: سجده بر آن سجادههائى كه از حصير بافته شده و با نخهائى به هم متصل شده اند، بىاشكال است «فكتَب صلّ ما كان معمولاً بخيوطة ولاتصل على ماكان معمولا بسيورة[۲۷]؛ ولى بر آن سجاده اى كه از پوست درست شده سجده نكن».
وقتى نامه آقا به شيعيان رسيد، از بكارگيرى و استعمال كلمه: خيوطة و سيورة، در شگفت شدند كه چرا امام علیهالسلام به جاى خيوط و سيور، از كلمات خيوطة و سيورة استفاده كرده است؟ از اين جهت از پذيرش نامه خوددارى كردند كه نكند اين نامه از امام علیهالسلام نباشد.
على بن ريان مى گويد: من براى اين كه شبهه آنان را برطرف كنم، براى آنان شعرى از شاعر معروف عرب به نام «تأبط شرا» را خواندم. او در يكى از اشعار خود كلمه «خيوطة» را بكار مى برد:
قريساً و مغشياً عليه كانّه × خيوطة مارى تغار و تضل
كه مارى مردى بوده كه ريسمان درست مى كرد و از نخ ها ريسمان مى ساخت.[۲۸]
بنابراين «خيوطة» همراه با تاء در كلام شعراى عرب استعمال شده است و واژه نادرستى نيست.
اثر مكتوب
على بن ريان قمى در راستاى نشر اخبار اهل بيت علیهمالسلام كتاب هائى را هم تأليف كرده است: نجاشى مى نويسد: «او از حضرت هادى علیهالسلام «نسخه»اى دارد و علاوه بر آن كتاب: منشورالاحاديث هم از اوست».[۲۹]
شيخ طوسى در فهرست مى گويد: «على بن ريان به اتفاق برادرش محمد بن ريان كتابى را تصنيف كردند».[۳۰]
پژوهشگر معروف شيعه آقا بزرگ تهرانى در كتاب ارزشمندش الذريعة درباره واژه «نسخه» كه در تعبير نجاشى بكار رفته بود مى گويد نسخه يك عنوان گسترده و عامى است كه چندين رساله و كتاب كوچك را در خود جاى داده و آنها را دربرمى گيرد: همانند كتابهائى كه در سده دوم و سوم هجرى به وسيله اصحاب امامان علیهالسلام تصنيف مى شد.
اينها مسائل و احكام عمليه دينى - كه به عنوان منابع اصلى تشريع و قانون گذارى محسوب مى شوند - را شامل مى شود: مانند اصول چهارصدگانه كه دانشوران پرتلاش شيعه آن را در سده هاى پيشين جمع آورى كرده اند.[۳۱]
وى در ادامه مى گويد: «كتاب ديگر ايشان منشورالاحاديث است و بعضى از دانشمندان منشورالاحاديث هم نقل كرده اند».[۳۲]
وفات
از آنجا كه اين محدث بزرگوار از ياران حضرت امام حسن عسكرى علیهالسلام به شمار مى رود ظاهراً تا سال 260 كه هنگام رحلت جانگداز امام عسكرى علیهالسلام است، در قيد حيات بوده؛ ولى بعد از اين تاريخ معلوم نيست در چه سالى از دنيا رفته است. يكى از شاگردان او على بن ابراهيم قمى، تا سال 307 زنده بود. شايد با توجه به اين نشانه ها، بتوان گفت: ایشان در اواخر سده سوم هجرت وفات یافته اند.محل دفن ايشان نيز در پرده ابهام قرار دارد، شايد همانند بسيارى از محدثان قمى در جوار حضرت معصومه به خاك سپرده شده باشد. روحش شاد و ياد گرامى او برقرار باد.
پانویس
- ↑ رجال، نجاشى، ص 198، طبع داورى قم؛ خلاصه الاقوال، ص 99؛ رجال، طوسى، ص 419 و 433؛ مستدرك الوسائل، طبع قديم، ج 3، ص 628؛ بهجة الآمال، ج 5، ص 442، طبع بنياد فرهنگ اسلامى؛ الذريعه لتصانيف الشيعه، ج 23، ص 15 و ج 24، ص 147؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 463؛ و فهرست، شيخ طوسى، ص 91؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 289؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 263؛ مشيخه من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 49؛ جامع الروات، ج 1، ص 580؛ معجم الثقات، ص 82؛ معالم العلماء، ص 63.
- ↑ رجال، نجاشى، ص 118.
- ↑ رجال، شيخ، ص 376.
- ↑ رجال، شيخ، ص 416.
- ↑ فهرست، شيخ، ص 71، شماره 285.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص 70.
- ↑ نجاشى، ص 262.
- ↑ رجال، طوسى، ص 433.
- ↑ خلاصةالاقوال، ص 142؛ وسائل الشيعه، ج 20، ص 327؛ و رجال نجاشى، ص 263.
- ↑ رجال، نجاشى، ص 199.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص 99.
- ↑ تنقيح المقال، ج 2، ص 289.
- ↑ وسائل الشيعه، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ جامع الروات، ج 1، ص 580.
- ↑ رجال، طوسى، ص 419 و 433.
- ↑ رجال، نجاشى، ص 199.
- ↑ وسائل الشيعه، ج 20، ص 262؛ معجم الرجال، ج 12، ص 25؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 285.
- ↑ معجم رجال الحديث، ج 12، ص 25.
- ↑ همان.
- ↑ رجال، شيخ، ص 400 و 413؛ تنقيح المقال، ج 1، ص 376.
- ↑ رجال، شيخ، ص 346؛ تنقيح المقال، ج 1، ص 327.
- ↑ معجم رجال الحديث، ج 12، ص 26.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ تنقيح المقال، ج 2، ص 21، ماده قاف.
- ↑ اصول كافى، ج 1، ص 41، باب بذل العلم، حديث 3.
- ↑ معجم الرجال، ج 2، ص 26؛ جامع الروات، ج 1، ص 580؛ رجال، نجاشى، ص 198؛ تهذيب، شيخ طوسى، ج 1، ص 37؛ مستدرك الوسائل، ج 3، ص 623.
- ↑ تهذيب، شيخ طوسى، ج 2، ص 330؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 603.
- ↑ همان؛ ولسان العرب، ماده خيط و سير.
- ↑ رجال، نجاشى، ص 199؛ الذريعه، ج 23، ص 15.
- ↑ فهرست، شيخ طوسى، ص 90.
- ↑ الذريعه، ج 24، ص 147.
- ↑ الذريعه، ج 23، ص 15.
منبع
- ابوالحسن ربانى سبزوارى ,"على بن ريان بن صلت قمى" ستارگان حرم، جلد 9