ابن سنان خفاجی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (درج الگوی رتبه بندی و اصلاح برخی کلمات)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{خوب}}
 
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمدبن سنان  خفاجى‌ از ادبیان بزرگ شیعی در قرن پنجم هجری است. اثر وی  «سرّالفصاحة» را می توان اثری ارزشمند در علوم بلاغی به شمار آورد.
 
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمدبن سنان  خفاجى‌ از ادبیان بزرگ شیعی در قرن پنجم هجری است. اثر وی  «سرّالفصاحة» را می توان اثری ارزشمند در علوم بلاغی به شمار آورد.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
سطر ۸: سطر ۹:
 
|وفات = 464 قمری
 
|وفات = 464 قمری
 
|مدفن = حلب
 
|مدفن = حلب
|اساتید = ابونصر مَنازي‌ ، ابوالعلاء معرّي‌
+
|اساتید = ابونصر مَنازی‌ ، ابوالعلاء معرّی‌
 
|شاگردان =  
 
|شاگردان =  
|آثار =  الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربيّة، ديوان‌ شعر الخفاجى‌، سرّالفصاحة
+
|آثار =  الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، دیوان‌ شعر الخفاجى‌، سرّالفصاحة
 
}}
 
}}
 
==ولادت==
 
==ولادت==
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمداِبْن‌ِ سِنان‌ِ خَفاجى‌، اديب‌ و شاعر شيعى‌ مذهب‌ شام‌. تبار او به‌ قبيلة خفاجه‌ مى‌رسيد كه‌ در آغاز سدة چهارم قمری از صحراي‌ عربستان‌ و حجاز به‌ شام‌عليا مهاجرت‌كردند.از نوشتة ابن‌خلكان‌  چنين‌ برمى‌آيد كه‌ در ربع‌ اول‌ سدة 5 ق‌ به‌ دنيا آمده‌ است‌.
+
ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمداِبْن‌ِ سِنان‌ِ خَفاجى‌، ادیب‌ و شاعر شیعى‌ مذهب‌ شام‌. تبار او به‌ قبیلة خفاجه‌ مى‌رسید كه‌ در آغاز سدة چهارم قمری از صحرای‌ عربستان‌ و حجاز به‌ شام‌علیا مهاجرت‌كردند.از نوشتة ابن‌خلكان‌  چنین‌ برمى‌آید كه‌ در ربع‌ اول‌ سدة 5 ق‌ به‌ دنیا آمده‌ است‌.
  
 
==مذهب==
 
==مذهب==
در آن‌ روزگار، ساكنان‌ حلب‌، بيشتر در اثر مساعى‌ سيف‌الدولة حمدانى‌، اغلب‌ مذهب‌ شيعة اثناعشري‌ را پذيرفته‌ بودند. بدين‌ لحاظ احتمال‌ مى‌رود كه‌ خانوادة ابن‌ سنان‌ نيز شيعى‌ مذهب‌ بوده‌ باشند.
+
در آن‌ روزگار، ساكنان‌ حلب‌، بیشتر در اثر مساعى‌ سیف‌الدولة حمدانى‌، اغلب‌ مذهب‌ شیعة اثناعشری‌ را پذیرفته‌ بودند. بدین‌ لحاظ احتمال‌ مى‌رود كه‌ خانوادة ابن‌ سنان‌ نیز شیعى‌ مذهب‌ بوده‌ باشند.
  
 
==تحصیلات==
 
==تحصیلات==
  
در آغاز به‌ فراگيري‌ [[قرآن‌]] مجيد و [[حديث‌]] پرداخت‌ و در فنون‌ ادب‌ نزد دانشوران‌ حلب‌ به‌ كمال‌ رسيد و در سلك‌ محدثان‌ و قاريان‌ِ قرآن‌ درآمد و از آنجا كه‌ قرآن‌ را به‌ سبك‌ مخصوص‌ خود و به‌ نغمة اهل‌ حلب‌ مى‌خواند، زبان‌زد خاص‌ و عام‌ گرديد.
+
در آغاز به‌ فراگیری‌ [[قرآن‌]] مجید و [[حدیث‌]] پرداخت‌ و در فنون‌ ادب‌ نزد دانشوران‌ حلب‌ به‌ كمال‌ رسید و در سلك‌ محدثان‌ و قاریان‌ِ قرآن‌ درآمد و از آنجا كه‌ قرآن‌ را به‌ سبك‌ مخصوص‌ خود و به‌ نغمة اهل‌ حلب‌ مى‌خواند، زبان‌زد خاص‌ و عام‌ گردید.
  
 
==اساتید==
 
==اساتید==
از استادان‌ او ابونصر مَنازي‌ و ابوالعلاء معرّي‌ را نام‌ برده‌اند. وي‌ به‌ منظور استفاده‌ از محضر ابوالعلاء به‌ معره‌ سفر كرد و هنگام‌ ورود با تحسين‌ و تكريم‌ او مواجه‌ گرديد.
+
از استادان‌ او ابونصر مَنازی‌ و ابوالعلاء معرّی‌ را نام‌ برده‌اند. وی‌ به‌ منظور استفاده‌ از محضر ابوالعلاء به‌ معره‌ سفر كرد و هنگام‌ ورود با تحسین‌ و تكریم‌ او مواجه‌ گردید.
  
 
==سبک نگارش==
 
==سبک نگارش==
سبك‌ نگارش‌ ابن‌ سنان‌ در نثر نيز ساده‌، روشن‌، عالمانه‌، منتقدانه‌ و فنى‌ است‌. با اينهمه‌ وي‌ مباحث‌ و مطالب‌ مختلف‌ و متنوع‌ را به‌ گونه‌اي‌ درهم‌ مى‌آميزد كه‌ كار تقسيم‌ و تبويب‌ مطالب‌ را دشوار مى‌سازد.
+
سبك‌ نگارش‌ ابن‌ سنان‌ در نثر نیز ساده‌، روشن‌، عالمانه‌، منتقدانه‌ و فنى‌ است‌. با اینهمه‌ وی‌ مباحث‌ و مطالب‌ مختلف‌ و متنوع‌ را به‌ گونه‌ای‌ درهم‌ مى‌آمیزد كه‌ كار تقسیم‌ و تبویب‌ مطالب‌ را دشوار مى‌سازد.
او كتاب‌ خود سرّالفصاحة را در علوم‌ بلاغت‌، با همين‌ سبك‌ نگاشته‌ است‌ و به‌ همين‌ لحاظ بنيان‌گذار مكتبى‌ به‌ شمار مى‌رود كه‌ ويژگيهاي‌ خاص‌ خود را دارد.  
+
او كتاب‌ خود سرّالفصاحة را در علوم‌ بلاغت‌، با همین‌ سبك‌ نگاشته‌ است‌ و به‌ همین‌ لحاظ بنیان‌گذار مكتبى‌ به‌ شمار مى‌رود كه‌ ویژگیهای‌ خاص‌ خود را دارد.  
ابن‌ سنان‌ به‌ عنوان‌ صاحب‌ نظري‌ بزرگ‌ در كتب‌ بلاغت‌ مطرح‌ شده‌ و آراء او مورد نقد و بررسى‌ و استناد قرار گرفته‌ است‌
+
ابن‌ سنان‌ به‌ عنوان‌ صاحب‌ نظری‌ بزرگ‌ در كتب‌ بلاغت‌ مطرح‌ شده‌ و آراء او مورد نقد و بررسى‌ و استناد قرار گرفته‌ است‌
  
 
==اشعار==
 
==اشعار==
ابن‌ سنان‌ سرودن‌ شعر را از كودكى‌ شروع‌ كرده‌ بود و در سال  435ق‌، كه‌ هنوز نوجوان‌ بود، مرثيه‌اي‌ در سوگ‌ مخلص‌الدولة منقذي‌ سرود. در  سال 439ق‌ نيز براي‌ برادر وي‌ ابوالمغيث‌ مرثيه‌ گفت‌. در  سال 446ق‌ در سوگ‌ مادر خود نيز مرثيه‌اي‌ سرود. وي‌ بدين‌سان‌ در عنفوان‌ جوانى‌ به‌ شاعري‌ شهرت‌ يافت‌، چنانكه‌ 2 بيت‌ از سروده‌هاي‌ وي‌ را ابوالعلاء ابن‌ حسول‌ به‌ سال‌ 443ق‌ در دارالكتب‌ ري‌ براي‌ باخرزي‌ خوانده‌ است‌.
+
ابن‌ سنان‌ سرودن‌ شعر را از كودكى‌ شروع‌ كرده‌ بود و در سال  435ق‌، كه‌ هنوز نوجوان‌ بود، مرثیه‌ای‌ در سوگ‌ مخلص‌الدولة منقذی‌ سرود. در  سال 439ق‌ نیز برای‌ برادر وی‌ ابوالمغیث‌ مرثیه‌ گفت‌. در  سال 446ق‌ در سوگ‌ مادر خود نیز مرثیه‌ای‌ سرود. وی‌ بدین‌سان‌ در عنفوان‌ جوانى‌ به‌ شاعری‌ شهرت‌ یافت‌، چنانكه‌ 2 بیت‌ از سروده‌های‌ وی‌ را ابوالعلاء ابن‌ حسول‌ به‌ سال‌ 443ق‌ در دارالكتب‌ ری‌ برای‌ باخرزی‌ خوانده‌ است‌.
  
شعر و ادب‌ ابن‌ سنان‌ را غالب‌ نويسندگان‌ ستوده‌اند. وي‌ در ادب‌ استادي‌ چون‌ ابوالعلاء معري‌ داشت‌  از نوجوانى‌ در سرودن‌ شعر از سبك‌ شريف‌ رضى‌ تقليد مى‌كرد، تا سرانجام‌ توانست‌ با برخى‌ از قصيده‌هاي‌ وي‌ به‌ معارضه‌ برخيزد.
+
شعر و ادب‌ ابن‌ سنان‌ را غالب‌ نویسندگان‌ ستوده‌اند. وی‌ در ادب‌ استادی‌ چون‌ ابوالعلاء معری‌ داشت‌  از نوجوانى‌ در سرودن‌ شعر از سبك‌ شریف‌ رضى‌ تقلید مى‌كرد، تا سرانجام‌ توانست‌ با برخى‌ از قصیده‌های‌ وی‌ به‌ معارضه‌ برخیزد.
  
شعر وي‌ دلنشين‌، لطيف‌، سهل‌ ممتنع‌ و با اينهمه‌ سرشار از صنايع‌ ادبى‌ از قبيل‌ تشبيه‌، ارسال‌ مثل‌ و ايهام‌ است‌. در انواع‌ گوناگون‌: قصيده‌، غزل‌، قطعه‌ و حتى‌ نامه‌هاي‌ منظوم‌، با موضوعهايى‌ متنوع‌ از جمله‌ مديحه‌، مرثيه‌، فخريه‌، حماسه‌، گله‌گزاري‌، پند و حكمت‌، طنز و وصف‌ طبيعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ تشيع‌ شعر سروده‌ است‌.  
+
شعر وی‌ دلنشین‌، لطیف‌، سهل‌ ممتنع‌ و با اینهمه‌ سرشار از صنایع‌ ادبى‌ از قبیل‌ تشبیه‌، ارسال‌ مثل‌ و ایهام‌ است‌. در انواع‌ گوناگون‌: قصیده‌، غزل‌، قطعه‌ و حتى‌ نامه‌های‌ منظوم‌، با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، مرثیه‌، فخریه‌، حماسه‌، گله‌گزاری‌، پند و حكمت‌، طنز و وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ تشیع‌ شعر سروده‌ است‌.  
  
 
==فعالیت علمی و اجتماعی==
 
==فعالیت علمی و اجتماعی==
  
در سال  453ق‌ از سوي‌ آل‌ مرداس‌ به‌ عنوان‌ سفير به‌ قسطنطنيه‌ اعزام‌ شد.  
+
در سال  453ق‌ از سوی‌ آل‌ مرداس‌ به‌ عنوان‌ سفیر به‌ قسطنطنیه‌ اعزام‌ شد.  
  
همچنین در سال 456 از سوی امير محمود بن‌ نصر سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزديكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعيتى‌ حساس‌ داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار شد.
+
همچنین در سال 456 از سوی امیر محمود بن‌ نصر سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزدیكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعیتى‌ حساس‌ داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار شد.
  
  
سطر ۴۹: سطر ۵۰:
 
'''(الف‌ -آثار چاپى‌)'''
 
'''(الف‌ -آثار چاپى‌)'''
  
# الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربيّة، كتابى‌ است‌ در آواشناسى‌ زبان‌ عربى‌ كه‌ به‌ كوشش‌ فؤاد حناترزي‌ در بيروت‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
+
# الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، كتابى‌ است‌ در آواشناسى‌ زبان‌ عربى‌ كه‌ به‌ كوشش‌ فؤاد حناترزی‌ در بیروت‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
# ديوان‌ شعر الخفاجى‌
+
# دیوان‌ شعر الخفاجى‌
 
# سرّالفصاحة
 
# سرّالفصاحة
  
'''(ب‌ -آثار يافت‌ نشده‌ها)'''
+
'''(ب‌ -آثار یافت‌ نشده‌ها)'''
  
# الحكم‌ بين‌النّظم‌ والنثر، كتاب‌ كم‌حجمى‌ است‌.
+
# الحكم‌ بین‌النّظم‌ والنثر، كتاب‌ كم‌حجمى‌ است‌.
 
# حِكَم‌ منثورة
 
# حِكَم‌ منثورة
# الصّرفة، كتابى‌ است‌ پيرامون‌ «نظرية صرفة» رمّانى‌ در باب‌ اعجاز قرآن‌ مجيد
+
# الصّرفة، كتابى‌ است‌ پیرامون‌ «نظریة صرفة» رمّانى‌ در باب‌ اعجاز قرآن‌ مجید
# عبارة المتكلمين‌ فى‌ اصول‌ الدين‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ كلام‌ و اصول‌ عقايد
+
# عبارة المتكلمین‌ فى‌ اصول‌ الدین‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ كلام‌ و اصول‌ عقاید
 
# العروض‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ عروض‌
 
# العروض‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ عروض‌
# فى‌ رؤية الهلال‌
+
# فى‌ رؤیة الهلال‌
  
 
==وفات==
 
==وفات==
در سال 465 قمری، امير محمود بن‌ نصر بر آن‌ شد كه‌ سرپرستى‌ قلعه‌هاي‌ بزرگ‌ را به‌ بزرگان‌ حلب‌ واگذار كند. از اين‌ رو با صلاحديد وزيرش‌ ابن‌ ابى‌ ثريا و تأييد كاتبش‌ ابونصر بن‌ نحّاس‌ كه‌ دوست‌ ابن‌ سنان‌ بود، سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزديكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعيتى‌ حساس‌داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار كرد. دو سالى‌ پيش‌ از آن‌، زمانى‌ كه‌ امير محمود به‌ صلاحديد شيوخ‌ قبايل‌ در شوال‌ 463/ ژوئية 1071 خطبه‌ به‌ نام‌ خليفة عباسى‌، القائم‌ بأمرالله‌ خواند، ابن‌ سنان‌ وي‌ را طى‌ّ قصيده‌اي‌ مدح‌ گفت‌ . اما عامة مردم‌ حلب‌ از اين‌ امر راضى‌ نبودند و چون‌ نخستين‌ خطبه‌ به‌ نام‌ قائم‌ و آلب‌ ارسلان‌ خوانده‌ شد، همه‌ مسجد را ترك‌ گفتند. و جمعة بعد، امير ناچار شد به‌ ضرب‌ شمشير مردم‌ را در مسجد نگاه‌ دارد و نماز را تمام‌ كند. اما نارضايى‌ فروكش‌ نكرد و وضع‌ امير محمود اندكى‌ متزلزل‌ گشت‌. احتمالاً همين‌ احوال‌ موجب‌ شد كه‌ ابن‌ سنان‌ از اطاعت‌ امير محمود سر بتابد و در قلعة مستحكم‌ عزاز خودسري‌ كند.  
+
در سال 465 قمری، امیر محمود بن‌ نصر بر آن‌ شد كه‌ سرپرستى‌ قلعه‌های‌ بزرگ‌ را به‌ بزرگان‌ حلب‌ واگذار كند. از این‌ رو با صلاحدید وزیرش‌ ابن‌ ابى‌ ثریا و تأیید كاتبش‌ ابونصر بن‌ نحّاس‌ كه‌ دوست‌ ابن‌ سنان‌ بود، سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزدیكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعیتى‌ حساس‌داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار كرد. دو سالى‌ پیش‌ از آن‌، زمانى‌ كه‌ امیر محمود به‌ صلاحدید شیوخ‌ قبایل‌ در شوال‌ 463/ ژوئیة 1071 خطبه‌ به‌ نام‌ خلیفة عباسى‌، القائم‌ بأمرالله‌ خواند، ابن‌ سنان‌ وی‌ را طى‌ّ قصیده‌ای‌ مدح‌ گفت‌ . اما عامة مردم‌ حلب‌ از این‌ امر راضى‌ نبودند و چون‌ نخستین‌ خطبه‌ به‌ نام‌ قائم‌ و آلب‌ ارسلان‌ خوانده‌ شد، همه‌ مسجد را ترك‌ گفتند. و جمعة بعد، امیر ناچار شد به‌ ضرب‌ شمشیر مردم‌ را در مسجد نگاه‌ دارد و نماز را تمام‌ كند. اما نارضایى‌ فروكش‌ نكرد و وضع‌ امیر محمود اندكى‌ متزلزل‌ گشت‌. احتمالاً همین‌ احوال‌ موجب‌ شد كه‌ ابن‌ سنان‌ از اطاعت‌ امیر محمود سر بتابد و در قلعة مستحكم‌ عزاز خودسری‌ كند.  
امير محمود بارها ابن‌ سنان‌ را با نامه‌ احضار كرد، اما وي‌ اعتنايى‌ نمى‌كرد. سرانجام‌ با تهديد ابونصر بن‌ نحاس‌ به‌ قتل‌، از وي‌ خواست‌ تا ابن‌ سنان‌ را از ميان‌ بردارد. ابونصر به‌ قلعه‌ رفت‌ و او را به‌ نيرنگ‌ و بى‌ سروصدا مسموم‌ كرد و به‌ قتل‌ رسانيد.
+
امیر محمود بارها ابن‌ سنان‌ را با نامه‌ احضار كرد، اما وی‌ اعتنایى‌ نمى‌كرد. سرانجام‌ با تهدید ابونصر بن‌ نحاس‌ به‌ قتل‌، از وی‌ خواست‌ تا ابن‌ سنان‌ را از میان‌ بردارد. ابونصر به‌ قلعه‌ رفت‌ و او را به‌ نیرنگ‌ و بى‌ سروصدا مسموم‌ كرد و به‌ قتل‌ رسانید.
  
هنگامى‌ كه‌ پيكر ابن‌ سنان‌ را از قلعه‌ به‌ حلب‌ تشييع‌ مى‌كردند، امير محمود، گويا از بيم‌ آشكار شدن‌ توطئة قتل‌ ابن‌ سنان‌، از شركت‌ پسر او، سنان‌ بن‌ ابى‌ محمد، در مراسم‌ ممانعت‌ كرد؛ اما خودِ وي‌ همراه‌ جماعتى‌ از خاندان‌ ابن‌ سنان‌ در مراسم‌ حضور يافت‌ و شخصاً بر وي‌ نماز گزارد .
+
هنگامى‌ كه‌ پیكر ابن‌ سنان‌ را از قلعه‌ به‌ حلب‌ تشییع‌ مى‌كردند، امیر محمود، گویا از بیم‌ آشكار شدن‌ توطئة قتل‌ ابن‌ سنان‌، از شركت‌ پسر او، سنان‌ بن‌ ابى‌ محمد، در مراسم‌ ممانعت‌ كرد؛ اما خودِ وی‌ همراه‌ جماعتى‌ از خاندان‌ ابن‌ سنان‌ در مراسم‌ حضور یافت‌ و شخصاً بر وی‌ نماز گزارد .
مسموميت‌ و وفات‌ ابن‌ سنان‌ را ابن‌ عديم‌ به‌ اختلاف‌ 463 يا 464ق‌ نيز ذكر كرده‌ است‌.
+
مسمومیت‌ و وفات‌ ابن‌ سنان‌ را ابن‌ عدیم‌ به‌ اختلاف‌ 463 یا 464ق‌ نیز ذكر كرده‌ است‌.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1915  دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج.3. مدخل" ابن سنان خفاجی" از غلامرضا جمشيدنژاد.]
+
*[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1915  دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج.3. مدخل" ابن سنان خفاجی" از غلامرضا جمشیدنژاد.]
  
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]

نسخهٔ ‏۱ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۳

ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمدبن سنان خفاجى‌ از ادبیان بزرگ شیعی در قرن پنجم هجری است. اثر وی «سرّالفصاحة» را می توان اثری ارزشمند در علوم بلاغی به شمار آورد.

Ibn-sanan.jpg
نام کامل ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمدبن سنان خفاجى‌
وفات 464 قمری
مدفن حلب

Line.png

اساتید

ابونصر مَنازی‌ ، ابوالعلاء معرّی‌


آثار

الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، دیوان‌ شعر الخفاجى‌، سرّالفصاحة

ولادت

ابومحمد عبدالله‌ بن‌ محمداِبْن‌ِ سِنان‌ِ خَفاجى‌، ادیب‌ و شاعر شیعى‌ مذهب‌ شام‌. تبار او به‌ قبیلة خفاجه‌ مى‌رسید كه‌ در آغاز سدة چهارم قمری از صحرای‌ عربستان‌ و حجاز به‌ شام‌علیا مهاجرت‌كردند.از نوشتة ابن‌خلكان‌ چنین‌ برمى‌آید كه‌ در ربع‌ اول‌ سدة 5 ق‌ به‌ دنیا آمده‌ است‌.

مذهب

در آن‌ روزگار، ساكنان‌ حلب‌، بیشتر در اثر مساعى‌ سیف‌الدولة حمدانى‌، اغلب‌ مذهب‌ شیعة اثناعشری‌ را پذیرفته‌ بودند. بدین‌ لحاظ احتمال‌ مى‌رود كه‌ خانوادة ابن‌ سنان‌ نیز شیعى‌ مذهب‌ بوده‌ باشند.

تحصیلات

در آغاز به‌ فراگیری‌ قرآن‌ مجید و حدیث‌ پرداخت‌ و در فنون‌ ادب‌ نزد دانشوران‌ حلب‌ به‌ كمال‌ رسید و در سلك‌ محدثان‌ و قاریان‌ِ قرآن‌ درآمد و از آنجا كه‌ قرآن‌ را به‌ سبك‌ مخصوص‌ خود و به‌ نغمة اهل‌ حلب‌ مى‌خواند، زبان‌زد خاص‌ و عام‌ گردید.

اساتید

از استادان‌ او ابونصر مَنازی‌ و ابوالعلاء معرّی‌ را نام‌ برده‌اند. وی‌ به‌ منظور استفاده‌ از محضر ابوالعلاء به‌ معره‌ سفر كرد و هنگام‌ ورود با تحسین‌ و تكریم‌ او مواجه‌ گردید.

سبک نگارش

سبك‌ نگارش‌ ابن‌ سنان‌ در نثر نیز ساده‌، روشن‌، عالمانه‌، منتقدانه‌ و فنى‌ است‌. با اینهمه‌ وی‌ مباحث‌ و مطالب‌ مختلف‌ و متنوع‌ را به‌ گونه‌ای‌ درهم‌ مى‌آمیزد كه‌ كار تقسیم‌ و تبویب‌ مطالب‌ را دشوار مى‌سازد. او كتاب‌ خود سرّالفصاحة را در علوم‌ بلاغت‌، با همین‌ سبك‌ نگاشته‌ است‌ و به‌ همین‌ لحاظ بنیان‌گذار مكتبى‌ به‌ شمار مى‌رود كه‌ ویژگیهای‌ خاص‌ خود را دارد. ابن‌ سنان‌ به‌ عنوان‌ صاحب‌ نظری‌ بزرگ‌ در كتب‌ بلاغت‌ مطرح‌ شده‌ و آراء او مورد نقد و بررسى‌ و استناد قرار گرفته‌ است‌

اشعار

ابن‌ سنان‌ سرودن‌ شعر را از كودكى‌ شروع‌ كرده‌ بود و در سال 435ق‌، كه‌ هنوز نوجوان‌ بود، مرثیه‌ای‌ در سوگ‌ مخلص‌الدولة منقذی‌ سرود. در سال 439ق‌ نیز برای‌ برادر وی‌ ابوالمغیث‌ مرثیه‌ گفت‌. در سال 446ق‌ در سوگ‌ مادر خود نیز مرثیه‌ای‌ سرود. وی‌ بدین‌سان‌ در عنفوان‌ جوانى‌ به‌ شاعری‌ شهرت‌ یافت‌، چنانكه‌ 2 بیت‌ از سروده‌های‌ وی‌ را ابوالعلاء ابن‌ حسول‌ به‌ سال‌ 443ق‌ در دارالكتب‌ ری‌ برای‌ باخرزی‌ خوانده‌ است‌.

شعر و ادب‌ ابن‌ سنان‌ را غالب‌ نویسندگان‌ ستوده‌اند. وی‌ در ادب‌ استادی‌ چون‌ ابوالعلاء معری‌ داشت‌ از نوجوانى‌ در سرودن‌ شعر از سبك‌ شریف‌ رضى‌ تقلید مى‌كرد، تا سرانجام‌ توانست‌ با برخى‌ از قصیده‌های‌ وی‌ به‌ معارضه‌ برخیزد.

شعر وی‌ دلنشین‌، لطیف‌، سهل‌ ممتنع‌ و با اینهمه‌ سرشار از صنایع‌ ادبى‌ از قبیل‌ تشبیه‌، ارسال‌ مثل‌ و ایهام‌ است‌. در انواع‌ گوناگون‌: قصیده‌، غزل‌، قطعه‌ و حتى‌ نامه‌های‌ منظوم‌، با موضوعهایى‌ متنوع‌ از جمله‌ مدیحه‌، مرثیه‌، فخریه‌، حماسه‌، گله‌گزاری‌، پند و حكمت‌، طنز و وصف‌ طبیعت‌ و دفاع‌ از مبانى‌ مذهب‌ تشیع‌ شعر سروده‌ است‌.

فعالیت علمی و اجتماعی

در سال 453ق‌ از سوی‌ آل‌ مرداس‌ به‌ عنوان‌ سفیر به‌ قسطنطنیه‌ اعزام‌ شد.

همچنین در سال 456 از سوی امیر محمود بن‌ نصر سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزدیكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعیتى‌ حساس‌ داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار شد.


تالیفات

(الف‌ -آثار چاپى‌)

  1. الاصوات‌ و مخارج‌ الحروف‌ العربیة، كتابى‌ است‌ در آواشناسى‌ زبان‌ عربى‌ كه‌ به‌ كوشش‌ فؤاد حناترزی‌ در بیروت‌ چاپ‌ شده‌ است‌.
  2. دیوان‌ شعر الخفاجى‌
  3. سرّالفصاحة

(ب‌ -آثار یافت‌ نشده‌ها)

  1. الحكم‌ بین‌النّظم‌ والنثر، كتاب‌ كم‌حجمى‌ است‌.
  2. حِكَم‌ منثورة
  3. الصّرفة، كتابى‌ است‌ پیرامون‌ «نظریة صرفة» رمّانى‌ در باب‌ اعجاز قرآن‌ مجید
  4. عبارة المتكلمین‌ فى‌ اصول‌ الدین‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ كلام‌ و اصول‌ عقاید
  5. العروض‌، كتابى‌ است‌ در علم‌ عروض‌
  6. فى‌ رؤیة الهلال‌

وفات

در سال 465 قمری، امیر محمود بن‌ نصر بر آن‌ شد كه‌ سرپرستى‌ قلعه‌های‌ بزرگ‌ را به‌ بزرگان‌ حلب‌ واگذار كند. از این‌ رو با صلاحدید وزیرش‌ ابن‌ ابى‌ ثریا و تأیید كاتبش‌ ابونصر بن‌ نحّاس‌ كه‌ دوست‌ ابن‌ سنان‌ بود، سرپرستى‌ قلعة عَزاز در نزدیكى‌ حلب‌ را كه‌ موقعیتى‌ حساس‌داشت‌، به‌ ابن‌سنان‌ واگذار كرد. دو سالى‌ پیش‌ از آن‌، زمانى‌ كه‌ امیر محمود به‌ صلاحدید شیوخ‌ قبایل‌ در شوال‌ 463/ ژوئیة 1071 خطبه‌ به‌ نام‌ خلیفة عباسى‌، القائم‌ بأمرالله‌ خواند، ابن‌ سنان‌ وی‌ را طى‌ّ قصیده‌ای‌ مدح‌ گفت‌ . اما عامة مردم‌ حلب‌ از این‌ امر راضى‌ نبودند و چون‌ نخستین‌ خطبه‌ به‌ نام‌ قائم‌ و آلب‌ ارسلان‌ خوانده‌ شد، همه‌ مسجد را ترك‌ گفتند. و جمعة بعد، امیر ناچار شد به‌ ضرب‌ شمشیر مردم‌ را در مسجد نگاه‌ دارد و نماز را تمام‌ كند. اما نارضایى‌ فروكش‌ نكرد و وضع‌ امیر محمود اندكى‌ متزلزل‌ گشت‌. احتمالاً همین‌ احوال‌ موجب‌ شد كه‌ ابن‌ سنان‌ از اطاعت‌ امیر محمود سر بتابد و در قلعة مستحكم‌ عزاز خودسری‌ كند. امیر محمود بارها ابن‌ سنان‌ را با نامه‌ احضار كرد، اما وی‌ اعتنایى‌ نمى‌كرد. سرانجام‌ با تهدید ابونصر بن‌ نحاس‌ به‌ قتل‌، از وی‌ خواست‌ تا ابن‌ سنان‌ را از میان‌ بردارد. ابونصر به‌ قلعه‌ رفت‌ و او را به‌ نیرنگ‌ و بى‌ سروصدا مسموم‌ كرد و به‌ قتل‌ رسانید.

هنگامى‌ كه‌ پیكر ابن‌ سنان‌ را از قلعه‌ به‌ حلب‌ تشییع‌ مى‌كردند، امیر محمود، گویا از بیم‌ آشكار شدن‌ توطئة قتل‌ ابن‌ سنان‌، از شركت‌ پسر او، سنان‌ بن‌ ابى‌ محمد، در مراسم‌ ممانعت‌ كرد؛ اما خودِ وی‌ همراه‌ جماعتى‌ از خاندان‌ ابن‌ سنان‌ در مراسم‌ حضور یافت‌ و شخصاً بر وی‌ نماز گزارد . مسمومیت‌ و وفات‌ ابن‌ سنان‌ را ابن‌ عدیم‌ به‌ اختلاف‌ 463 یا 464ق‌ نیز ذكر كرده‌ است‌.

منابع