طعنه: تفاوت بین نسخهها
Heydarzadeh (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{ضعیف}} | {{ضعیف}} | ||
− | |||
+ | از گناهان زبان طعنه زدن است. | ||
+ | |||
+ | ==معنای لغوی== | ||
+ | |||
+ | '''طعنه زدن''': عیبجوئی کردن. مجازاً، توبیخ و سرزنش کردن. بد گفتن. <ref>لغت نامه دهخدا</ref> | ||
"راغب" در مفردات مىنويسد: "طعن زدن با نيزه است و به طور استعاره در عيب گويى و عيب گرفتن و سرزنش بکار مىرود. | "راغب" در مفردات مىنويسد: "طعن زدن با نيزه است و به طور استعاره در عيب گويى و عيب گرفتن و سرزنش بکار مىرود. | ||
+ | |||
+ | ==تعریف== | ||
در "جامع السعادات" آمده است: طعن از کارهاى مذموم است و موجب ضرر دنيوى و عذاب اخروى مىشود. | در "جامع السعادات" آمده است: طعن از کارهاى مذموم است و موجب ضرر دنيوى و عذاب اخروى مىشود. |
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۰:۴۹
از گناهان زبان طعنه زدن است.
محتویات
معنای لغوی
طعنه زدن: عیبجوئی کردن. مجازاً، توبیخ و سرزنش کردن. بد گفتن. [۱] "راغب" در مفردات مىنويسد: "طعن زدن با نيزه است و به طور استعاره در عيب گويى و عيب گرفتن و سرزنش بکار مىرود.
تعریف
در "جامع السعادات" آمده است: طعن از کارهاى مذموم است و موجب ضرر دنيوى و عذاب اخروى مىشود.
زخم زبان گونه اى مردم آزارى است ؛ يعنى سخنى بر زبان آوريم كه شخص مقابل را برنجاند.
ضرب المثل معروفى است كه مى گويد: زخم شمشير خوب مى شود، ولى زخم زبان خوب نمى شود. البته اين ضرب المثل يك واقعيت است و احاديث اخلاقى اسلامى نيز آن را تاكيد مى كند و به شدت، زخم زبان زدن و شماتت را نكوهيده است.
حضرت امام باقر عليه السلام مىفرمايد: "فاياکم والطعن على المومنين؛ از طعن زدن به مومنان بپرهيزيد".
و فرمود: "ما من انسان يطعن فى عين مومن الا مات بشر ميتة و کان قمنا ان لايرجع الى خير"؛ هيچ انسانى رو يا روى مومنى به او طعنه نمىزند جز اين که به بدترين مردنها مىميرد و سزاوار است که به خير بازنگردد.
امام على علیه السلام مى فرمايد: طعن اللسان امض من طعن السنان؛[۲] زخم زبان از زخم نيزه عميق تر است.
بنابراين انسان نباید به خود اجازه دهد كه كسى را شماتت كند و يا قلب او را با نيش زبان خود به درد آورد. این که هر شخص با نيش زبان ديگرى را برنجاند، هنر نيست. هنر مرهم بر زخم گذاشتن است؛ هنر، تحمل يكديگر و سكوت است.
پانویس
منابع
- زندگی موفق (رازهای خوب زیستن)، عباس رحیمی.
- طعن، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی، بازیابی: 7 اسفند 92.