اخلاص: تفاوت بین نسخهها
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
Heidariyan47 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۹۹: | سطر ۹۹: | ||
براي عمل مخلصانه آثار زيادي بيان شده است كه به چند مورد اشاره مي شود: | براي عمل مخلصانه آثار زيادي بيان شده است كه به چند مورد اشاره مي شود: | ||
− | # بصيرت و نورانيت دل.<ref> رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هيچ بندهاى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آن كه چشمههاى حكمت و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مىشود.» عيون | + | # بصيرت و نورانيت دل.<ref> رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هيچ بندهاى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آن كه چشمههاى حكمت و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مىشود.» [[عيون اخبارالرّضا]]، جلد 2، صفحه 69؛ علامه مجلسى، [[بحارالأنوار]]، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، جلد 67، صفحه 242.</ref> |
# خضوع تمام ما سوى اللّه در برابر انسان مخلص.<ref>امام صادق علیه السلام: «بىترديد، هر چيز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چيز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چيز حتى حشرات زمين و پرندگان آسمان قرار مىدهد». علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، ج67، ص248، باب54، ح21.</ref> | # خضوع تمام ما سوى اللّه در برابر انسان مخلص.<ref>امام صادق علیه السلام: «بىترديد، هر چيز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چيز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چيز حتى حشرات زمين و پرندگان آسمان قرار مىدهد». علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، ج67، ص248، باب54، ح21.</ref> | ||
− | # كفايت امر و درمانده نشدن در كارها.<ref> رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند عزّوجلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بيابم اداره امور او را شخصا به عهده مىگيرم (و كار او را به ديگران واگذار نمىكنم).» محدث نورى؛ مستدرك | + | # كفايت امر و درمانده نشدن در كارها.<ref> رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند عزّوجلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بيابم اداره امور او را شخصا به عهده مىگيرم (و كار او را به ديگران واگذار نمىكنم).» محدث نورى؛ [[مستدرك الوسائل]]، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ق، ج4، ص482، باب23؛ [[علامه مجلسى]]، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404ق، ج82، ص136، باب27.</ref> |
# سعادت و كاميابى.<ref>اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «اعمال خود را خالص كنيد تا سعادتمند شويد» عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ غررالحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ص155، ح2895.</ref> | # سعادت و كاميابى.<ref>اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «اعمال خود را خالص كنيد تا سعادتمند شويد» عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ غررالحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ص155، ح2895.</ref> | ||
# كمال عبادت.<ref>حضرت جوادالائمه عليه السلام فرمود: «برترين عبادتها اخلاص است» ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، 2 جلد در يك مجلد، انتشارات مكتبة الفقيه قم، ج2، ص109.</ref> | # كمال عبادت.<ref>حضرت جوادالائمه عليه السلام فرمود: «برترين عبادتها اخلاص است» ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، 2 جلد در يك مجلد، انتشارات مكتبة الفقيه قم، ج2، ص109.</ref> | ||
− | يعنى اصل عبادت اخلاص است و ساير اعمال در سايه اخلاص عنوان عبادت پيدا مىكند و كامل مىشود. البته آثار و فوايد ديگرى نيز بر اخلاص مترتب است كه به اين مقدار بسنده مي شود.<ref>آيت الله مهدوى | + | يعنى اصل عبادت اخلاص است و ساير اعمال در سايه اخلاص عنوان عبادت پيدا مىكند و كامل مىشود. البته آثار و فوايد ديگرى نيز بر اخلاص مترتب است كه به اين مقدار بسنده مي شود.<ref>آيت الله مهدوى كنى، نقطههاى آغاز در اخلاق عملى، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ: هفتم، 1376 ش ص428ـ430؛ گيلانى، عبدالرزاق، شرح مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، تصحيح رضا مرندى، انتشارات پيام حق، چاپ: اول، 1377 ش، ص 469ـ475.</ref> |
==خلاصه== | ==خلاصه== |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۱۰:۴۴
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
محتویات
از نظر قرآن، شخصيّت واقعى ما همان روح ماست؛ روح ما با هر عمل اختيارى، از قوّه بسوى فعليت گام برمىدارد و خاصيتى متناسب با هدف خود كسب مىكند؛ اين آثار و ملكات جزء شخصيت ما مىشود و ما را به عالمى متناسب خود از عوالم وجود مىبرد. از طرفي اسلام عمل با روح مىخواهد نه عمل بىروح و روح و جان عمل، نيت است.
تأثير نيّت تا آن حدّ است كه انسان به صرف هوادارى از گروهى در ثواب و عقاب با آنها شريك مىشود[۱] و همان طورى كه تن آدمى شريف است به جان آدميت، شرافت عمل آدمى نيز بستگى به جان آن دارد كه اخلاص است.[۲]
تعريف اخلاص
- تعريف لغوي: اخلاص در لغت ويژه كردن را گويند؛ يعنى پاك كردن چيزى از هر چيزى كه غير آن باشد و با آن درآميخته باشد.[۳]
- تعريف اصطلاحي: در بيان انديشمندان اسلامي عبارت است از پاك و خالص ساختن قصد و نيت از غيرخدا. به عبارت ديگر «حقيقت اخلاص آن است كه نيت انسان از هر گونه شرك خفى و جلىّ پاك باشد».[۴]پس هر كسى كه طاعتى را بجا آورد و قصد قربت داشته باشد ولي با آن غرضى دنيوى بياميزد عملش خالص نمي باشد، مثلاً براي رسيدن به سلامتي بدن و پالايش آن از چربي هاي اضافي روزه بگيرد و هدف اصلي و محرك واقعي او براي روزه گرفتن چنين قصدي باشد و...[۵]
اسباب و عوامل اخلاص
در آموزه هاي ديني ما عواملي براي كسب اين فضيلت ارزشمند بيان شده است كه به مواردي از آنها اشاره مي شود:
- يقين منشأ اخلاص است.[۶]
- اخلاص عمل از يقين قوى و نيك انديشى سرچشمه مىگيرد.[۷]
- اخلاص ميوه علم و معرفت است.[۸]
- سرآغاز اخلاص نااميدى از ما سوى اللّه است.[۹]
- آرزوهايت را كم كن تا اعمالت خالص شود. [۱۰]
- اخلاص ميوه عبادت است.[۱۱]
نتيجه آن كه اخلاص محصول يقين، قدرت ايمان، علم، قطع اميد از مردم، كم كردن آرزوها و عبادت پروردگار است.[۱۲]
دفع يك شبهه
اين كه گفته مىشود كار براى خدا يعنى كار براى خلق، راه خدا و خلق يكى است و براى خدا يعنى براى خلق، وگرنه كار براى خدا منهاى خلق، آخوند بازى و صوفيگرى است، سخن نادرستى است.
از نظر اسلام راه، راه خداست و بس و مقصد خداست نه چيز ديگر، اما راه خدا از ميان خلق مىگذرد. كار براى خود كردن نفس پرستى است، كار براى خلق كردن بتپرستى است، كار براى خدا و براى خلق كردن هم شرك و دوگانه پرستى است بلكه كار خود و كار خلق براى خدا كردن توحيد و خداپرستى است و راه صحيح و صراط مستقيم در اسلام آن است كه كارها به نام خدا آغاز شود.[۱۳]
نشانه هاي اخلاص
اين نشانهها بصورت اختصار مطرح ميشود:
- كسي كه دلش پاك، اعضاء و جوارحش سالم، خيرش زياد و شرش مأمون است (يعنى مردم از خيرش بهرهمند و از شرش در امانند).[۱۴]
- يكسان بودن ظاهر و باطن و كردار و گفتارش.[۱۵]
- كمال اخلاص دوري از گناهان است.[۱۶]
- زهد.[۱۷]
- نااميدي از غيرخدا و از چيزي غير از گناهش نترسيدن.[۱۸]
- از غير خدا در مورد اعمالش انتظار تعريف نداشتن.[۱۹]
تذكر لازم
در اينجا يادآورى يك نكته ضرورت دارد و آن اين كه خوشحالى از تعريف و تمجيد مردم در صورتى به حساب ريا گذاشته مىشود كه محرّك اصلى در انجام كار، ستايش مردم باشد. اما اگر هدف از انجام كار خير، تنها رضاى خدا و امتثال امر او باشد ولى با ديدن مردم و ستايش آنان قهرا خوشحال شود اين دليل بر ريا كاري او نيست. زيرا طبيعى است كه انسان موفقيت و خوشنامى را دوست مىدارد و از بدنامى گريزان است.
حضرت إبراهيم نيز از خدا مىخواهد: «خدايا نامم را بر زبان آيندگان نيكو و سخنم را دلپذير گردان».[۲۰]
وسوسه ريا
با اين كه در مسئله اخلاص در عبادت و دورى از ريا بايد كمال مراقبت را مبذول داشت اما گاهى از اوقات اين مراقبت از حدّ عادى بيرون مىرود و به صورت وسوسه درمىآيد و بخصوص آنها كه در آغاز راه هستند بيشتر دچار اين گونه وسوسهها مىشوند. در اينجا وظيفه آن است كه به وسوسه اعتنا نكنيم و همين كه از خطور اين گونه تصورات و اوهام ناراحت هستيم دليل بر آن است كه ريايى در كار نيست و اين شيطان است كه مىخواهد ما را از راه بازدارد.
از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نقل شده است: «اگر كسى در نماز باشد و شيطان او را به رياكارى وسوسه و متهم كند تا وقت باقى است هر چه مىخواهد نمازش را طولانى كند و نيز اگر مشغول يك كار اخروى است باز هم به وسوسه شيطان اعتنا نكند و به كار خود ادامه بدهد اما اگر كارى كه در دست دارد مربوط به دنيا است[۲۱] بىدرنگ آن را رها كند».[۲۲]
اخلاص در منظر قرآن وسنت
كسى كه كارى را هم براى خدا و هم براى غيرخدا انجام دهد، خدا آن كار را نمىپذيرد؛ زيرا دين كما و كيفا مخصوص خداست. قرآن كريم در كيفيت عمل مىفرمايد: «ألا لله الدين الخالص»[۲۳]
فقط به نام و ياد خدا بايد اين مجموعه را فهميد و به آن عمل كرد و آن را به ديگران آموخت. بنابراين تنها كسانى متدين واقعى و ديندارند كه مخلص باشند. از اين رو خداى سبحان مىفرمايد: «مردم هيچ مأموريتى ندارند جز اين كه دستورهاى دين را مخلصانه براى خدا انجام دهند».[۲۴]
يعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نيز لقاى بهشت است.[۲۵]
در روايات نيز در مورد اين مسأله مطالب فراوانی عرضه شده است. از رسول اكرم صلی الله علیه و آله در روايت متواتر ميان شيعه و سنّى رسيده است كه: «همانا كارها وابسته به نيت ها است».[۲۶]
در حديثى به اين شكل روايت شده است كه: «همانا اعمال وابسته به نيت است؛ براى انسان همان است كه قصد كرده و هدف قرار داده است. هر كس به خاطر خدا و رسول هجرت كرده است هجرتش به سوى خدا و رسول است و هر كس به خاطر زنى كه با او ازدواج كند و يا به خاطر ثروتى كه به چنگ آورد، هجرت كرده است. هجرتش به سوى همان خواهد بود».[۲۷]
آفات اخلاص
آفاتى كه اخلاص را تيره و آشفته مىسازد در آشكار و پنهان بودن درجاتى دارد كه واضحتر از همه رياى ظاهر است.
سپس نيكو بجا آوردن عبادت و سعى در خشوع در عبادت در ميان مردم و آشكارا نه در خلوت، به قصد اينكه تو مرجع مردمى و آنچه از تو مشاهده مىكنند فرامىگيرند.
و پس از آن، عمل را در خلوت خوب انجام دادن به قصد آنكه خلوت و آشكاراى او يكسان باشد و اين نوعى رياى پيچيده و پوشيده است. زيرا چنين شخصى عبادت خود را در خلوت نيكو مىكند تا در ملأ و آشكارا نيز همين گونه عمل نمايد، پس فرقى بين دو نوع عبادت او (در خلوت و در جلوت) در اين كه به مردم توجه و التفات دارد نيست.
رياى پنهانتر اين است كه وقتى انسان در حضور مردم در عبادت است شيطان كه از بكاربردن حيله هاي قبلي نااميد است به وى گويد: «تو در پيشگاه خداى سبحان ايستادهاى، در جلال و عظمت او بينديش و شرم كن از اين كه او به دل تو مىنگرد و قلب تو از او غافل است» آنگاه حالت حضور قلب و خشوع جوارح به خود مىگيرد و اين پنهانترين نيرنگ شيطان است و اگر اين انديشه ناشى از اخلاص بود در خلوت از او جدا نمىشد و تنها در حالت حضور غير، به ذهنش خطور نمىكرد.
آن را روا بود كه زند لاف مهر دوست كز دل به در كند همه مهرى و كينهاى
مراتب اخلاص
اين مراتب فهرستوار به صورت ذيل ميباشد:
- مرتبه اول: پاكسازي عمل است -چه عمل قلبى يا عمل ظاهري- از شبهه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براى خوشآمد گويي آنها يا براى جلب منفعت يا براى غير آن.
- مرتبه دوم: پاكسازي عمل است از بدست آوردن منافع دنيايي هر چند كه انگيزه و مشوق آن عنايت الهي باشد تا به اين واسطه عنايت فرمايد. مثل خواندن نماز شب براى توسعه روزى و بجا آوردن نماز اوّل ماه (مثلا) براى سلامت از آفات آن ماه و ديگر مقاصد دنيوى...
- مرتبه سوّم: پاكسازي عمل است از اينكه بخاطر بهشتهاي جسماني و حورالعين و قصرها و امثال آن از لذات جسماني، اعمال عبادي خويش را انجام دهد.
- مرتبه چهارم: آن است كه عمل را تصفيه كند از ترس عقاب و عذابهاي جسمانى كه وعده داده شده است. البته در نظر اهل معرفت فرق نميكند كه انسان عملى را از ترس حدود و تعزيرات دنيايي يا ترس عذاب آخرتى يا براى رسيدن به زنهاى دنيائى يا بدست آوردن زنهاى بهشتى انجام دهد. زيرا هيچ يك براى خدا نيست؛ ناگفته نماند مطابق قواعد فقهيّه عمل با اين نيات از مرحله بطلان صورى خارج ميشود ولى در بازار اهل معرفت اين متاع ارزشى ندارد.
- مرتبه پنجم: پاكسازي عمل است از رسيدن به لذّات روحي هميشگي و خود را در جرگه ملائكه وارد كردن، اين درجه نيز گرچه درجه بزرگ و مقصد عالى و مهمى است، ولى از منظر عارفان واقعي اين مرتبه نيز داراي نقصان بوده و سالك آن نيز در زمره كاسبين به شمار مىرود.
- مرتبه ششم: پاكسازي آن است ازترس عدم دستيابي به اين لذّات و محروم شدن از اين سعادت ها.
- مرتبه هفتم: پاكسازي عمل است از اين كه بخاطر بهشت لقاء الهي عمل كند و اين مرتبه از مهمترين اهداف اهل معرفت و سالكان كوي دوست است.
و نوع مردم از دستيابي به آن ناتوانند و كمتر كسي از اهل معرفت به اين سعادت مي رسند، البته اين مرتبه درجه نهايي عروج آنان نيست، بلكه از مقامات معمولى آنها بشمار مي رود.
و پس از اين مرتبه، مراتب ديگرى است كه از حدود خلوص خارج بوده، بيان آن مراتب از حوصله اينجا خارج است.[۲۹]
فوايد اخلاص
براي عمل مخلصانه آثار زيادي بيان شده است كه به چند مورد اشاره مي شود:
- بصيرت و نورانيت دل.[۳۰]
- خضوع تمام ما سوى اللّه در برابر انسان مخلص.[۳۱]
- كفايت امر و درمانده نشدن در كارها.[۳۲]
- سعادت و كاميابى.[۳۳]
- كمال عبادت.[۳۴]
يعنى اصل عبادت اخلاص است و ساير اعمال در سايه اخلاص عنوان عبادت پيدا مىكند و كامل مىشود. البته آثار و فوايد ديگرى نيز بر اخلاص مترتب است كه به اين مقدار بسنده مي شود.[۳۵]
خلاصه
از مباحثى كه گذشت به اين نتيجه مىرسيم كه اساس و شالوده و زيربناى سعادت انسان بندگى مخلصانه اوست و اگر كسى عملى را انجام دهد كه بوى ریا و تظاهر از آن به مشام برسد. ذرّهاى اثر ندارد و در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نمىشود و روز قيامت با دست تهى وارد صحراى محشر مىگردد، چون در دنیا براى خدا كارى انجام نداده است كه در سراى ديگر اجر و پاداش آن را از خداوند بخواهد.
پانویس
- ↑ اميرالمؤمنين علیه السلام: «الرّاضى بفعل قوم كالدّاخل فيه معهم» شيخ حر عاملى؛ وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام قم، 1409 هجرى قمرى، ج16، ص142، باب5، ح21188.
- ↑ مطهري، مرتضي؛ مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج1، ص296 و 300.
- ↑ مصطفوي، حسن؛ التحقيق في كلمات القران الكريم، مؤسسه الطباعه والنشر وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، 1371 ش، ج3 ص102؛ خواجه نصير طوسى، أوصاف الأشراف، چاپ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ: سوم، 1373 ش، ج1، ص21؛ طریحی، فخرالدین؛ مجمع البحرین، تحقیق سید احمد حسینی، المکتبه المرتضویه واژه «خلص»، ج4، ص168.
- ↑ فيض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البيضاء، تصحيح و تعليق، على اكبر غفارى، چاپ: دفتر انتشارات اسلامى، چاپ: چهارم، 1417ق، جلد 8، صفحه 128 (باتلخيص).
- ↑ مجتبوى، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ: چهارم، 1377 ش، ج3، ص530.
- ↑ سبب الإخلاص اليقين.
- ↑ إخلاص العمل من قوّة اليقين و صلاح النّيّة. غررالحكم، جلد 1، صفحه 361، (شماره 55).
- ↑ ثمرة العلم إخلاص العمل.
- ↑ أوّل الإخلاص اليأس ممّا في أيدي النّاس.
- ↑ اميرالمؤمنين علیه السلام: «قلّل الآمال تخلص لك الأعمال.» عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ غررالحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ج1، ص155، ح 2906.
- ↑ الاخلاص ثمرة العبادة. غررالحكم، جلد1، صفحه 17 (شماره 444).
- ↑ آيت الله مهدوى كنى، نقطههاى آغاز در اخلاق عملى، چاپ: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ: هفتم، 1376ش، ص: 427 و 428.
- ↑ مطهري، مرتضي؛مجموعهآثار، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، 1378ش، ج2، ص135.
- ↑ حسن بن شعبه حرانى؛ تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 ق، ص21.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نشر دارالأسوه للطباعة والنشر، چاپ اول، 1415ق، نامه 26، ص522.
- ↑ امام علي علیه السلام فرمود: تمام الإخلاص تجنّب المعاصى. علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، ج74، ص215.
- ↑ اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: «زهد شيوه مخلصان است.» آيت الله مهدوى كنى، نقطههاى آغاز در اخلاق عملى، چاپ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ: ششم، 1375ش، ص420.
- ↑ همان، ص421.
- ↑ کلینی، یعقوب؛ اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، نشردارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1375ش، ج2، ص16، ح4.
- ↑ «وَاجْعَلْ لي لِسانَ صِدْقٍ فِى الاخِرينَ». سوره شعراء: 84.
- ↑ مثلاً در حال ورزش كردن است كه شيطان او را تشويق به رياكاري كرد زود آن كار را ترك نمايد.
- ↑ شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام، قم، 1409 هجرى قمرى، ج5، ص479، ح7112.
- ↑ سوره زمر:3.«آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست».
- ↑ سوره البينه:5.
- ↑ جوادي آملي، عبدالله؛ مراحل اخلاق در قرآن، مركز نشر اسراء، چاپ هفتم، 1387 ش، ص 253.
- ↑ «انّما الاعمال بالنّيّات»، تهذيب الأحكام، شيخ طوسي، دارالكتب الإسلاميه تهران، 1365ش، ج4، 186، باب44، ح2.
- ↑ مطهري، مرتضي؛ مجموعه آثار انتشارات صدرا، ج1، ص300؛ بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211 ـ در پاورقى هاى بحارالانوار آمده كه اين حديث، مورد اتفاق همه علماى اسلام است. سپس به كلام بخارى در صحيحش در كتاب الايمان، صفحه 23 اشاره مى كند.
- ↑ مجتبوى، سيد جلال الدين، علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ: چهارم، 1377 ش، ج3 ص537 و 538؛ نراقى، ملا احمد، معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377 ش، ص631و632.
- ↑ امام خمينى، روح الله؛ آداب الصلاة، مؤسسهى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ هفتم، 1378 ش صص:164ـ166.
- ↑ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هيچ بندهاى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آن كه چشمههاى حكمت و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مىشود.» عيون اخبارالرّضا، جلد 2، صفحه 69؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، جلد 67، صفحه 242.
- ↑ امام صادق علیه السلام: «بىترديد، هر چيز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چيز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چيز حتى حشرات زمين و پرندگان آسمان قرار مىدهد». علامه مجلسى؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، ج67، ص248، باب54، ح21.
- ↑ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند عزّوجلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بيابم اداره امور او را شخصا به عهده مىگيرم (و كار او را به ديگران واگذار نمىكنم).» محدث نورى؛ مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ق، ج4، ص482، باب23؛ علامه مجلسى، بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404ق، ج82، ص136، باب27.
- ↑ اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «اعمال خود را خالص كنيد تا سعادتمند شويد» عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ غررالحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ص155، ح2895.
- ↑ حضرت جوادالائمه عليه السلام فرمود: «برترين عبادتها اخلاص است» ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، 2 جلد در يك مجلد، انتشارات مكتبة الفقيه قم، ج2، ص109.
- ↑ آيت الله مهدوى كنى، نقطههاى آغاز در اخلاق عملى، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ: هفتم، 1376 ش ص428ـ430؛ گيلانى، عبدالرزاق، شرح مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، تصحيح رضا مرندى، انتشارات پيام حق، چاپ: اول، 1377 ش، ص 469ـ475.
منبع
اخلاص،اصغر صفرزاده، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)، تاریخ بازیابی: 21 شهریور 1391.