سائب بن یزید کندی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} سائب بن ی...' ایجاد کرد)
 
(درست کردن پانویس ها)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه جهان اسلام]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه جهان اسلام]]}}
 
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
 
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
سائب بن یزید كِندی ، محدّث و صحابی قرن اول. کنیه اش را ابویزید و نسبت او را أسَدی، سُلَّمی، لَیْثی، هُذَلی و أزْدی ذکرکرده و برخی نیز او را از شمار قبیلۀ كِنانه دانسته اند (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 106، 111؛ مزی، ج 10، ص193. برای سلسله نسب کامل وی رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 106) ، اما متداولترین نسبت وی، کِندی است (رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 109، 121). وی به خواهرزادۀ نَمِر (نَمِر بن جبل) شهرت داشته است (ابن عبدالبر، ج 2، ص 576؛ ابن حجر، ج 3، ص 26ـ27). مادرش، عُلَّیه ،دختر شریح حضرمی (مزی، ج 10، ص 194) بود و نیاکان او در دوران جاهلیت هم پیمان خاندان عبدالشمس بودند(ابن عساکر، ج 20، ص 109، 112) . پدرش، یزید بن سعید، نیز از صحابۀ پیامبر بود(مزی، ج10، ص194؛ ابن حجر، ج 3، ص 27). به نوشتۀ ابن حزم (ص428) ، اجداد سائب به بنی شیطان معروف بودند و پیامبراکرم آنان را بنی عبدالله نامید. سائب بن یزید در سال دوم یا سوم هجرت به دنیا آمد (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج2، ص576ـ 577؛ ابن عساکر،همانجا). وی، به گفتۀ خودش ، در سفر حجه الوداع هفت سال داشته (ابن عبدالبر، ج2، ص577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 111، 114؛ قس ابن عساکر، ج 20، ص 112، که سن وی را در این هنگام ،به نقلی، ده سال ذکر کرده )، که در این صورت او در سال سوم هجری به دنیا آمده است .  
+
سائب بن یزید كِندی ، محدّث و صحابی قرن اول. کنیه اش را ابویزید و نسبت او را أسَدی، سُلَّمی، لَیْثی، هُذَلی و أزْدی ذکرکرده و برخی نیز او را از شمار قبیلۀ كِنانه دانسته اند <ref> (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 106، 111؛ مزی، ج 10، ص193. برای سلسله نسب کامل وی رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 106) </ref> ، اما متداولترین نسبت وی، کِندی است <ref> (رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 109، 121) </ref>. وی به خواهرزادۀ نَمِر (نَمِر بن جبل) شهرت داشته است <ref> (ابن عبدالبر، ج 2، ص 576؛ ابن حجر، ج 3، ص 26ـ27) </ref>. مادرش، عُلَّیه ،دختر شریح حضرمی <ref> (مزی، ج 10، ص 194) </ref> بود و نیاکان او در دوران جاهلیت هم پیمان خاندان عبدالشمس بودند<ref> (ابن عساکر، ج 20، ص 109، 112) </ref> . پدرش، یزید بن سعید، نیز از صحابۀ پیامبر بود<ref> (مزی، ج10، ص194؛ ابن حجر، ج 3، ص 27) </ref>. به نوشتۀ ابن حزم (ص428) ، اجداد سائب به بنی شیطان معروف بودند و پیامبراکرم آنان را بنی عبدالله نامید. سائب بن یزید در سال دوم یا سوم هجرت به دنیا آمد <ref> (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج2، ص576ـ 577؛ ابن عساکر،همانجا) </ref>. وی، به گفتۀ خودش ، در سفر حجه الوداع هفت سال داشته <ref> (ابن عبدالبر، ج2، ص577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 111، 114؛ قس ابن عساکر، ج 20، ص 112، که سن وی را در این هنگام ،به نقلی، ده سال ذکر کرده ) </ref>، که در این صورت او در سال سوم هجری به دنیا آمده است .  
  
بنا بر روایتی از خود وی، خالۀ سائب او را در کودکی به حضور پیامبر برد تا برای بهبود بیماریش دعا کند. حضرت برایش دعا کرد و بر سرش دست کشید. سپس وضو گرفت و نماز خواند و سائب به ایشان اقتدا کرد و در همین حین، خاتم نبوت را بین دو کتف پیامبر مشاهده کرد (بخاری، ج1، ص55ـ56، ج7، ص9ـ10؛ابن عبدالبر، ج 2، ص 577). همچنین از وی نقل شده است که پیامبر صلی الله عليه و آله وسلم در کودکی بر سر او دست کشید و از این رو، موی وسط سرش سیاه مانده بود (ابن عساکر، ج20، ص115- 116). سائب بن یزید، پس از صحابۀ صدر اول، یکی از صاحبان فتوا در مدینه بوده است (ابن سعد، ج2، ص383؛ یعقوبی، ج2، ص240). وی مورد توجه عمربن خطّاب بود، چنان که گفته اند در زمان عمر و پس از آن تا زمان عثمان، در مدینه قضاوت را بر عهده داشت (رجوع کنید به مسعودی، ص290؛ ابن عساکر، ج 20، ص 118). عمر مدتی نیز وی را، به همراه عبدالله بن عتبه بن مسعود و سلیمان بن أبی خیثمه، به سرپرستی بازار مدینه گماشت (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 117). ابن عساکر (همانجا) در چند خبر، به صورت مشخص، مسئولیت وی را در بازار مدینه ، جمع آوری خراج ذکر کرده است. سائب در زمان امارت معاویه در شام، به شام سفر کرد و ابن عساکر (ج 20، ص 107) از او به عنوان یکی از کسانی که به شام آمده و با معاویه دیدار داشته، یاد کرده که نشان دهندۀ مناسبات او با خلافت اموی است. ابن عساکر (ج 20، ص 119) و ابن حجر (ج 3، ص 28)، نقل یعقوب بن سفیان را دربارۀ قتل سائب در واقعة حره* بازگو کرده و آن¬ را نادرست دانسته اند.
+
بنا بر روایتی از خود وی، خالۀ سائب او را در کودکی به حضور پیامبر برد تا برای بهبود بیماریش دعا کند. حضرت برایش دعا کرد و بر سرش دست کشید. سپس وضو گرفت و نماز خواند و سائب به ایشان اقتدا کرد و در همین حین، خاتم نبوت را بین دو کتف پیامبر مشاهده کرد <ref> (بخاری، ج1، ص55ـ56، ج7، ص9ـ10؛ابن عبدالبر، ج 2، ص 577) </ref>. همچنین از وی نقل شده است که پیامبر صلی الله عليه و آله وسلم در کودکی بر سر او دست کشید و از این رو، موی وسط سرش سیاه مانده بود (ابن عساکر، ج20، ص115- 116). سائب بن یزید، پس از صحابۀ صدر اول، یکی از صاحبان فتوا در مدینه بوده است <ref> (ابن سعد، ج2، ص383؛ یعقوبی، ج2، ص240) </ref>. وی مورد توجه عمربن خطّاب بود، چنان که گفته اند در زمان عمر و پس از آن تا زمان عثمان، در مدینه قضاوت را بر عهده داشت <ref> (رجوع کنید به مسعودی، ص290؛ ابن عساکر، ج 20، ص 118) </ref>. عمر مدتی نیز وی را، به همراه عبدالله بن عتبه بن مسعود و سلیمان بن أبی خیثمه، به سرپرستی بازار مدینه گماشت <ref> (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 117) </ref>. ابن عساکر <ref> (همانجا) </ref> در چند خبر، به صورت مشخص، مسئولیت وی را در بازار مدینه ، جمع آوری خراج ذکر کرده است. سائب در زمان امارت معاویه در شام، به شام سفر کرد و ابن عساکر <ref> (ج 20، ص 107) </ref> از او به عنوان یکی از کسانی که به شام آمده و با معاویه دیدار داشته، یاد کرده که نشان دهندۀ مناسبات او با خلافت اموی است. ابن عساکر <ref> (ج 20، ص 119) </ref> و ابن حجر<ref>  (ج 3، ص 28) </ref>، نقل یعقوب بن سفیان را دربارۀ قتل سائب در [[واقعه حره]] بازگو کرده و آن  را نادرست دانسته اند.
  
سائب از پیامبر و کسانی چون حُوَیطب بن عبدالعُزَّى، رافع بن خَدیج، سعدبن أبی وَقّاص، عثمان بن عفّان و عمربن خطّاب حدیث نقل کرده است و از وی کسانی چون ابن شهاب زُهری، اسماعیل بن عبیدالله بن أبی مُهاجر پسرش عبدالله بن سائب روایت کرده اند (برای فهرست کاملی از مشایخ و راویان او رجوع کنید به مزی، ج10، ص194ـ 195). درصحت برخی روایات سائب، به سبب سن کم او در روزگار پیامبر (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ص72ـ 76)، تردید وجود دارد، از جمله این روایت که پیامبر در جنگ احد دو زره بر تن داشت (ابن¬سعد، ج 2، ص 46) ، زیرا جنگ احد در شوال سال سوم هجری رخ داده و سائب نیز در همین سال متولد شده است.  
+
سائب از پیامبر و کسانی چون حُوَیطب بن عبدالعُزَّى، رافع بن خَدیج، سعدبن أبی وَقّاص، عثمان بن عفّان و عمربن خطّاب حدیث نقل کرده است و از وی کسانی چون ابن شهاب زُهری، اسماعیل بن عبیدالله بن أبی مُهاجر پسرش عبدالله بن سائب روایت کرده اند <ref> (برای فهرست کاملی از مشایخ و راویان او رجوع کنید به مزی، ج10، ص194ـ 195) </ref>. درصحت برخی روایات سائب، به سبب سن کم او در روزگار پیامبر <ref> (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ص72ـ 76)</ref>، تردید وجود دارد، از جمله این روایت که پیامبر در جنگ احد دو زره بر تن داشت <ref> (ابن سعد، ج 2، ص 46) </ref>  ، زیرا جنگ احد در شوال سال سوم هجری رخ داده و سائب نیز در همین سال متولد شده است.  
  
دربارۀ تاریخ وفات وی اختلاف هست؛ آن را از سال 71 تا دهۀ آخر قرن اول هجری ذکر کرده اند (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج 2، ص 577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 112، 119ـ122).  
+
دربارۀ تاریخ وفات وی اختلاف هست؛ آن را از سال 71 تا دهۀ آخر قرن اول هجری ذکر کرده اند <ref> (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج 2، ص 577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 112، 119ـ122) </ref>.  
  
 +
== پانویس ==
 +
 +
{{پانویس}}
 
== منابع ==
 
== منابع ==
 
*دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل ''سائب بن یزید کندی'' از محمود مهدوی دامغانی، در دسترس در  پایگاه دانشنامه جهان اسلام
 
*دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل ''سائب بن یزید کندی'' از محمود مهدوی دامغانی، در دسترس در  پایگاه دانشنامه جهان اسلام

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۲۰

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

سائب بن یزید كِندی ، محدّث و صحابی قرن اول. کنیه اش را ابویزید و نسبت او را أسَدی، سُلَّمی، لَیْثی، هُذَلی و أزْدی ذکرکرده و برخی نیز او را از شمار قبیلۀ كِنانه دانسته اند [۱] ، اما متداولترین نسبت وی، کِندی است [۲]. وی به خواهرزادۀ نَمِر (نَمِر بن جبل) شهرت داشته است [۳]. مادرش، عُلَّیه ،دختر شریح حضرمی [۴] بود و نیاکان او در دوران جاهلیت هم پیمان خاندان عبدالشمس بودند[۵] . پدرش، یزید بن سعید، نیز از صحابۀ پیامبر بود[۶]. به نوشتۀ ابن حزم (ص428) ، اجداد سائب به بنی شیطان معروف بودند و پیامبراکرم آنان را بنی عبدالله نامید. سائب بن یزید در سال دوم یا سوم هجرت به دنیا آمد [۷]. وی، به گفتۀ خودش ، در سفر حجه الوداع هفت سال داشته [۸]، که در این صورت او در سال سوم هجری به دنیا آمده است .

بنا بر روایتی از خود وی، خالۀ سائب او را در کودکی به حضور پیامبر برد تا برای بهبود بیماریش دعا کند. حضرت برایش دعا کرد و بر سرش دست کشید. سپس وضو گرفت و نماز خواند و سائب به ایشان اقتدا کرد و در همین حین، خاتم نبوت را بین دو کتف پیامبر مشاهده کرد [۹]. همچنین از وی نقل شده است که پیامبر صلی الله عليه و آله وسلم در کودکی بر سر او دست کشید و از این رو، موی وسط سرش سیاه مانده بود (ابن عساکر، ج20، ص115- 116). سائب بن یزید، پس از صحابۀ صدر اول، یکی از صاحبان فتوا در مدینه بوده است [۱۰]. وی مورد توجه عمربن خطّاب بود، چنان که گفته اند در زمان عمر و پس از آن تا زمان عثمان، در مدینه قضاوت را بر عهده داشت [۱۱]. عمر مدتی نیز وی را، به همراه عبدالله بن عتبه بن مسعود و سلیمان بن أبی خیثمه، به سرپرستی بازار مدینه گماشت [۱۲]. ابن عساکر [۱۳] در چند خبر، به صورت مشخص، مسئولیت وی را در بازار مدینه ، جمع آوری خراج ذکر کرده است. سائب در زمان امارت معاویه در شام، به شام سفر کرد و ابن عساکر [۱۴] از او به عنوان یکی از کسانی که به شام آمده و با معاویه دیدار داشته، یاد کرده که نشان دهندۀ مناسبات او با خلافت اموی است. ابن عساکر [۱۵] و ابن حجر[۱۶]، نقل یعقوب بن سفیان را دربارۀ قتل سائب در واقعه حره بازگو کرده و آن را نادرست دانسته اند.

سائب از پیامبر و کسانی چون حُوَیطب بن عبدالعُزَّى، رافع بن خَدیج، سعدبن أبی وَقّاص، عثمان بن عفّان و عمربن خطّاب حدیث نقل کرده است و از وی کسانی چون ابن شهاب زُهری، اسماعیل بن عبیدالله بن أبی مُهاجر پسرش عبدالله بن سائب روایت کرده اند [۱۷]. درصحت برخی روایات سائب، به سبب سن کم او در روزگار پیامبر [۱۸]، تردید وجود دارد، از جمله این روایت که پیامبر در جنگ احد دو زره بر تن داشت [۱۹] ، زیرا جنگ احد در شوال سال سوم هجری رخ داده و سائب نیز در همین سال متولد شده است.

دربارۀ تاریخ وفات وی اختلاف هست؛ آن را از سال 71 تا دهۀ آخر قرن اول هجری ذکر کرده اند [۲۰].

پانویس

  1. (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 106، 111؛ مزی، ج 10، ص193. برای سلسله نسب کامل وی رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 106)
  2. (رجوع کنید به ابن عساکر، ج 20، ص 109، 121)
  3. (ابن عبدالبر، ج 2، ص 576؛ ابن حجر، ج 3، ص 26ـ27)
  4. (مزی، ج 10، ص 194)
  5. (ابن عساکر، ج 20، ص 109، 112)
  6. (مزی، ج10، ص194؛ ابن حجر، ج 3، ص 27)
  7. (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج2، ص576ـ 577؛ ابن عساکر،همانجا)
  8. (ابن عبدالبر، ج2، ص577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 111، 114؛ قس ابن عساکر، ج 20، ص 112، که سن وی را در این هنگام ،به نقلی، ده سال ذکر کرده )
  9. (بخاری، ج1، ص55ـ56، ج7، ص9ـ10؛ابن عبدالبر، ج 2، ص 577)
  10. (ابن سعد، ج2، ص383؛ یعقوبی، ج2، ص240)
  11. (رجوع کنید به مسعودی، ص290؛ ابن عساکر، ج 20، ص 118)
  12. (ابن عبدالبر، ج2، ص576؛ ابن عساکر، ج 20، ص 117)
  13. (همانجا)
  14. (ج 20، ص 107)
  15. (ج 20، ص 119)
  16. (ج 3، ص 28)
  17. (برای فهرست کاملی از مشایخ و راویان او رجوع کنید به مزی، ج10، ص194ـ 195)
  18. (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ص72ـ 76)
  19. (ابن سعد، ج 2، ص 46)
  20. (رجوع کنید به ابن عبدالبر، ج 2، ص 577؛ ابن عساکر، ج 20، ص 112، 119ـ122)

منابع

  • دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل سائب بن یزید کندی از محمود مهدوی دامغانی، در دسترس در پایگاه دانشنامه جهان اسلام