مرتضی مطهری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
== زندگی نامه شهید مطهری ==
 +
 +
استاد شهيد آيت الله مطهرى در 13 بهمن 1298 هجرى شمسى مطابق با 12 جمادى الاولاى 1338 هجرى قمرى در قرية فريمان كه اكنون تبديل به شهرستان شده است واقع در 75 كيلومترى شهر مقدس مشهد در يك خانواده اصيل روحانى چشم به جهان گشود. پس از طى دوران طفوليت به مكتبخانه رفته و به فراگيرى دروس ابتدايى مى‌پردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامى اشتغال مى‌ورزد. در سال 1315 على رغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و على رغم مخالفت دوستان و نزديكان، براى تكميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مى‌شود در حالى كه به تازگى مؤسس گرانقدر آن آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى ديده از جهان فرو بسته و رياست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن، آيات عظام سيد محمد حجت، سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقى خوانسارى به عهده گرفته‌اند.
  
==بهاران==
+
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله بروجردى (در فقه و اصول) و امام خمينى رحمه الله (به مدت دوازده سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول)و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبايى(درفلسفه: الهيات شفاى بوعلى و دروس ديگر) بهره مى‌گيرد. قبل از هجرت آيت الله بروجردى به قم نيز استاد شهيد گاهى به بروجرد مى‌رفته و از محضر ايشان استفاده مى‌كرده است. استاد مطهرى مدتى نيز از محضر مرحوم آيت الله حاج ميزرا على آقا شيرازى در اخلاق و عرفان بهره‌هاى معنوى فراوان برده است. از اساتيد ديگر ايشان مى‌توان از مرحوم آيت الله سيد محمد حجت (در اصول) و مرحوم آيت الله سيد محمد محقق داماد(در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعى و سياسى نيز مشاركت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است.
  
در روز 13 بهمن 1298 شمسی، خدای كریم به عالم ربانی حاج شیخ محمدحسین مطهری و همسر مؤمنش ـ سكینه ـ فرزندی هدیه كرد<ref> لمعاتی از شیخ شهید، ص 8.</ref> كه مرتضی نامیده شد و برای آن خانواده پاك، بهاران را به ارمغان آورد. مرتضی كم‌كم دوران كودكی را پشت سر گذاشت. او كه علاقه عجیبی به حقیقت و معنویت داشت. با شور و شوق فراوان، نزد پدر شروع به آموزش كرد و عاقبت این اشتیاق، وی را به مكتب كشاند و به دیدار گُلهای آن بوستان رساند.
+
در سال 1331 در حالى كه از مدرسين معروف و از اميدهاى آينده حوزه به شمار مى‌رفت به تهران مهاجرت مى‌كند. در تهران به تدريس در مدرسه مروى و تأليف و سخنرانيهاى تحقيقى مى‌پردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامى دانشجويان توسط استاد مطهرى تشكيل مى‌گردد. در همان سال، تدريس خود در دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مى‌كند. در سالهاى 1337 و 1338 كه انجمن اسلامى پزشكان تشكيل مى‌شود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى اين انجمن است و در طول سالهاى 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن مى‌باشد كه بحثهاى مهمى از ايشان به يادگار مانده است.
  
==بوی خوش گلستان==
+
از سال 1341 كه نهضت امام خمينى آغاز مى‌شود استاد مطهرى به طور فعال در كنار امام بوده است به طورى كه مى‌توان سازماندهى قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و يارانش دانست. در ساعت 1 بعداز نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يك سخنرانى مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مى‌شود و به همراه تعدادى از روحانيون تهران زندانى مى‌گردد.پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مى‌شود.
  
او در دوازده سالگی عطر روح‌بخش گلستان بزرگ [[حوزه علمیه]] [[مشهد]] را احساس كرد و عاشقانه به آن جا روی كرد<ref> مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص 9.</ref> و چنان پرتلاش و منظم به تحصیل مشغول شد كه باعث شگفتی اهل بصیرت گردید.
+
بعد از تشكيل هيئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمينى همراه چند تن ديگر از شخصيتهاى روحانى عهده‌دار رهبرى اين هيئتها مى‌گردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزير وقت توسط شهيد محمد بخارايى كه در كلاسهاى درس استاد شركت فعال داشت كادر رهبرى هيئتهاى مؤتلفه شناسايى و دستگير مى‌شود ولى از آنجا كه قاضى اين پرونده مدتى در قم نزد استاد تحصيل كرده بود به ايشان پيغام مى‌فرستد كه حق استادى را بجا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلكه جان سالم بدر مى‌برد.
  
رفته رفته افكاری بلند و سؤال هایی سرنوشت ساز برایش آشكار شد جهان آفریده كیست؟ خدا چگونه صفاتی دارد؟ انسان برای چه آفریده شده است؟ و... این پرسش ها همه فكر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضی آرزو می‎كرد كه روزی بتواند در درس میرزا مهدی شهیدی رضوی ـ مدرس فلسفه الهی ـ حاضر شود، اما این آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال 1355 قمری درگذشت.<ref> علل گرایش به مادی‌گری، ص 8ـ10.</ref>
+
پس از تبعيد امام خمينى به خارج از كشور مسئوليت استاد مطهرى و يارانش سنگين‌تر مى‌شود. در اين زمان وى به تأليف كتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشكان،مسجد هدايت، مسجد جامع نارمك و غيره ادامه مى‌دهد. به طور كلى استاد شهيد كه به يك نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى ، براى اسلامى كردن محتواى نهضت تلاشهاى ايدئولوژيك بسيارى نمود و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد. در سال 1346 به كمك چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طورى كه مى‌توان او را بنيانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت تكروى و كارهاى خودسرانه و بدون مشورت يكى از اعضاى هيئت مديره(ناصر ميناچى) و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ايجاد يك شوراى روحانى كه كارهاى علمى و تبليغى حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 على رغم زحمات زيادى كه براى آن مؤسسه كشيده بود و على رغم اميد زيادى كه به آينده آن بسته بود، در حالى كه در آن چند سال خون دل زيادى خورده بود از عضويت هيئت مديره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترك گفت.
  
سرانجام مرتضی در سال 1316 شمسی در زمانی كه حكومت سیاه رضاخان بیداد می‎كرد و ظلمت همه جا را فراگرفته بود، به دنبال نور و فضیلت راهی حوزه علمیه قم شد تا روح تشنه‎اش را از كوثر [[قرآن]] و زمزم عترت سیراب كند.<ref> مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص 9.</ref>
+
در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميه‌اى با امضاى ايشان و علامه طباطبايى(ره) و آيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى كمك به آوارگان فلسطينى و اعلام آن طى يك سخنرانى در حسينيه ارشاد، دستگير شد و مدت كوتاهى در سلول انفرادى بسر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامه‌هاى تبليغى مسجد الجواد را زير نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اينكه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهرى دستگير و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاى خود را در مسجد جاويد و مسجد ارك و غيره ايراد مى‌كرد. بعد از مدتى مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در سال 1354 ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
  
مطهری به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، با شور و علاقه‎ای وصف نشدنی، به تلاش و فعالیت پرداخت. پشتكار و كثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفت زده كرد.<ref> مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج 1، ص 138.</ref>
+
از مهمترين خدمات استاد مطهرى در طول حيات پر بركتش ارائه ايدئولوژى اصيل اسلامى از طريق درس و سخنرانى و تأليف كتاب است. اين امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاى چپ و پديد آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود مى‌رسد. گذشته از امام خمينى، استاد مطهرى اولين شخصيتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به "مجاهدين خلق ايران" پى برد و ديگران را از همكارى با اين سازمان باز داشت و حتى تغيير ايدئولوژى آنها را پيش بينى نمود. در اين سالها استاد شهيد به توصيه امام(ره) مبنى بر تدريس در حوزه علميه قم هفته‌اى دو روز به قم عزيمت كرده و درسهاى مهمى در آن حوزه القا مى‌نمايد، و همزمان در تهران نيز درسهايى در منزل و غيره تدريس مى‌كند. در سال 1355 به دنبال يك درگيرى با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مى‌شود. همچنين در اين سالها استاد مطهرى با همكارى تنى چند از شخصيتهاى روحانى، "جامعه روحانيت مبارز تهران" را بنيان مى‌گذارد بدان اميد كه روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازمانى پيدا كند.
  
او آرام و قرار نداشت، منتظر و تشنه به دنبال گمشده‎ای بود در این هنگام ستاره‎ای بدرخشید و او را به مقصود رساند. حضرت [[امام خمینی]] ـ الگوی [[علم]] و [[تقوا]] ـ درس اخلاق تشكیل داد و به نورافشانی و انسان سازی پرداخت.
+
گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمينى پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولى در سال 1355 استاد موفق گرديد مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خمينى درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌هاى علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيت الله سيد مصطفى خمينى و آغاز دوره جديد نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرار مى‌گيرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ايفا مى‌نمايد.
  
مطهری به [[زیارت]] آن استاد بزرگ نایل آمد و از سرچشمه زلال او سیراب شد.<ref> علل گرایش به مادی‌گری، ص 10 و 11.</ref> این درس در حقیقت درس معارف و [[سیر و سلوك]] بود، نه [[اخلاق]] به مفهوم علمی آن. درس «یافتن» و «رسیدن» بود نه فقط «دانستن» و «آموختن».
+
در دوران اقامت امام خمينى در پاريس، سفرى به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو مى‌كند و در همين سفر امام (ره) ايشان را مسئول تشكيل شوراى انقلاب اسلامى مى‌نمايد. هنگام بازگشت امام خمينى به ايران، استاد مطهرى مسئوليت "كميته استقبال از امام" را شخصا به عهده مى‌گيرد و تا پيروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در كنار رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ايشان بود، تا اينكه در ساعت 22 و 20 دقيقه سه شنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريكى شب و در حالى كه از يكى از جلسات فكرى سياسى بيرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنايتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مى‌رسد و امام و امت اسلام در حالى كه اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظيم فرو مى‌روند. سلام و درود خدا بر روح پاك و مطهرش.
  
مرتضی از سویی، غرق در مطالعه و تحصیل و تدریس و از سویی دیگر یكی از مهم‎ترین كارهایش و بلكه عالی‎ترین و مهم‎ترین فعالیتش، راز و نیاز و [[مناجات]] نیمه شب و اشك سحری بود. او شیرینی و لذتی از این كار مبارك و سعادت آفرین، احساس می‎كرد كه شب تیره زندگیش را تبدیل به روز روشن می‎نمود.
 
  
 
==دانش اندوزی==
 
==دانش اندوزی==
  
مطهری با دقت، سرعت، نظم و تلاشی ستودنی به آموختن علوم اسلامی مشغول شد او نزد آیت الله صدوقی، كتاب «مطوّل» را فراگرفت و در محضر آیت الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را بیاموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت، سید محمد محقق یزدی ـ معروف به داماد ـ انگجی و میرزا مهدی آشتیانی ـ كه سلام خدا بر همگی آنان ـ در علوم گوناگون بهره‎مند شد.
+
شهید مطهری نزد آیت الله صدوقی، كتاب «مطوّل» را فراگرفت و در محضر آیت الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را بیاموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت، سید محمد محقق یزدی ـ معروف به داماد ـ انگجی و میرزا مهدی آشتیانی ـ كه سلام خدا بر همگی آنان ـ در علوم گوناگون بهره‎مند شد.
  
دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی، مرتضی را وارد دنیایی جدید و شگفت انگیز كرد. حاج میرزا علی آقا با [[نهج البلاغه]] می‎زیست، با آن تنفس می‎كرد و روحش با این كتاب همدم و جمله‎های گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهم‎تر آن كه به هر آنچه می‎دانست عمل می‎كرد و راستی كه مرد حقیقت و معنویت بود.<ref> ر.ك: سیری در [[نهج البلاغه]]، ص 10ـ12.</ref>
+
دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی،ایشان  را وارد دنیایی جدید و شگفت انگیز كرد. حاج میرزا علی آقا با [[نهج البلاغه]] می‎زیست، با آن تنفس می‎كرد و روحش با این كتاب همدم و جمله‎های گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهم‎تر آن كه به هر آنچه می‎دانست عمل می‎كرد و راستی كه مرد حقیقت و معنویت بود.<ref> ر.ك: سیری در [[نهج البلاغه]]، ص 10ـ12.</ref>
  
 
مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال 1323 شمسی آغاز كرد.<ref> علل گرایش به مادی‌گرایی، ص 11.</ref> او بحث [[حكمت]] از «شرح منظومه» حكیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی را در محضر [[امام خمینی]] آموخت.<ref> یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.</ref>
 
مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال 1323 شمسی آغاز كرد.<ref> علل گرایش به مادی‌گرایی، ص 11.</ref> او بحث [[حكمت]] از «شرح منظومه» حكیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی را در محضر [[امام خمینی]] آموخت.<ref> یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.</ref>
سطر ۴۶: سطر ۴۷:
 
* «شرح منظومه» و «اسفار» (در فلسفه).<ref> یادواره استاد شهید مرتضی مطهری، ص 32.</ref>  
 
* «شرح منظومه» و «اسفار» (در فلسفه).<ref> یادواره استاد شهید مرتضی مطهری، ص 32.</ref>  
  
==هجرت به تهران==
+
== آثار شهید مطهری ==
  
استاد مطهری در سال 1331 هجری شمسی با دختر آیت الله روحانی [[ازدواج]] كرد<ref> مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج 2، ص 667.</ref> و در همان سال ـ در حالی كه به مدرسی مشهور بود ـ به تهران هجرت كرد.<ref> مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1، 56.</ref> علت این هجرت را برخی تنگدستی شمرده‎اند،<ref> سیری در زندگانی استاد مطهری، ص 11.</ref> اما سببش هر چه بود، باید آن را لطف خفیّ الهی شمرد زیرا حضور مطهری در تهران و در جمع دانشگاهیان و روشنفكران، سراسر خیر و بركت و مایه تربیت و هدایت شد.
+
*آیینه جام
  
استاد مطهری از ابتدای ورود به تهران، به سازندگی و نورافشانی پرداخت. او در مدرسه مروی، آموزش [[فلسفه اسلامی]] را به شكل تطبیقی و مقایسه‎ای برای جویندگان [[حكمت]] و حقیقت، آغاز كرد.<ref> مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص 56.</ref>
+
*اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب
  
سخنرانی های روشنگر و مفید استاد، همزمان با تدریس در مدرسه مروی، در تهران آغاز شد. او توجه بسیاری به حل [[شبهات]] و پاسخگویی به سؤال های موجود درباره معارف اسلامی داشت و با مطالعه، تحقیق، دقت، تلاش و [[اخلاص]]، در این راه موفق شد. در سال 1333 استاد مطهری تدریس در دانشگاه تهران را شروع كرد. استاد در دانشكده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) آن دانشگاه بیش از بیست سال به مبارزه عالمانه با جهل، مادی گری و غربزدگی پرداخت.
+
*آزادی معنوی
  
رفتار ایشان با دانشجو به قدری صمیمی بود كه دانشجو به استاد عشق می‎ورزید و مرید او بود. استاد مطهری در آن دانشكده، دوره‎های لیسانس و دكترا، كلیات علوم اسلامی ([[منطق]]، [[فلسفه]]، [[كلام]]، [[عرفان]]، [[اصول فقه]]، [[فقه]] و [[حكمت عملی]])، فلسفه (شرح منظومه، الهیات شفاء، مقاصد الفلاسفه غزالی و...)، تاریخ فلسفه، تاریخ مجادلات اسلامی و روابط فلسفه و عرفان را تدریس می‎كرد.<ref> مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج 1، ص 303 و 304 و ج 2، ص 834، 840، 868، 882 و 884.</ref>
+
*اسلام و مقتضیات زمان (۲ جلد)
  
==مرزبان اسلام==
+
*آشنایی با علوم اسلامی (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه)
  
'''<I>الف. سلاح قلم:</I>'''
+
*آشنایی با قرآن (فعلاً ۱۱ جلد)
  
استاد مطهری بعد از حدود سی سال كه از زمزم [[قرآن]] و كوثر عترت سیراب شد و دم مسیحایی [[تقوا]] به او زندگی جدیدی بخشید، قدم در سنگر نویسندگی گذارد و سلاح قلم را به دست گرفت و مرزبان حماسه جاوید شد. این مرزبان قهرمان، فقط به حل مشكلات و پاسخ گویی به سؤال های موجود درباره مسائل اسلامی می‎اندیشید و هدف نوشته‎هایش همان بود.<ref> ر.ك: عدل الهی، ص 810.</ref>
+
*شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (۵ جلد)
 +
*امامت و رهبری
  
او معتقد بود دین مقدس [[اسلام]] یك [[دین]] ناشناخته است. حقایق این دین به طور تدریجی در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم، آموزش های غلطی است كه به نام اسلام داده می‎شود. این دین مقدس بیش از هر چیز، از طرف برخی از كسانی كه مدعی حمایت از آن هستند ضربه و صدمه می‎بیند.<ref> همان.</ref>
+
*امدادهای غیبی در زندگی بشر
  
'''<I>ب. مجله مكتب تشیع:</I>'''
+
*انسان در قرآن
  
در سال 1336 به همت جمعی از دانشمندان حوزه علمیه قم، نشریه مكتب تشیع شروع به فعالیت كرد. استاد مطهری هم با این مجله، همكاری علمی و ارشادی داشت. مقالاتی از استاد مطهری در نشریه مكتب تشیع منتشر شد، از جمله: «اصالت روح»، «قرآن و مسأله‎ای از حیات»، «توحید و تكامل» و «حق عقل در اجتهاد».<ref> یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 541.</ref>
+
*انسان کامل
  
'''<I>ج. چراغ انجمن:</I>'''
+
*انسان و ایمان
  
بعد از تأسیس انجمن اسلامی پزشكان (1337ـ1338 ش)، استاد مطهری، چراغ آن انجمن شد و در زمانی كه سردی و تاریكی جامعه را فراگرفته بود به دل های سرد، گرمی بخشید و نور و روشنایی داد.
+
*انسان و سرنوشت
  
استاد یكی از مهم‎ترین سخنرانان جلسات این انجمن بود. ایشان در سخنرانی هایش، موضوعات حساس و سرنوشت سازی مانند [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، مسأله حجاب، بردگی در نگاه اسلام، صلح [[امام حسن]] علیه السلام، [[امام صادق]] علیه السلام و مسأله خلافت، مسأله ولایت عهدی [[امام رضا]] علیه السلام، تربیت اسلامی، [[فطرت]]، [[ربا]]، بانك، بیمه و... را مورد بررسی عالمانه قرار داد و آثاری ارزشمند به یادگار نهاد.
+
*بیست گفتار
  
'''<I>د. داستان راستان:</I>'''
+
*پاسخ‌های استاد به نقدهای کتاب مساله حجاب
  
طرح تدوین «داستان راستان» از سوی یكی از مؤسسات علمی به آیت الله مطهری پیشنهاد شد. استاد چون این كار را پسندیده و مفید یافت تعهد كرد كه آن را انجام دهد. او در زمانی شروع به داستان نویسی كرد كه استادی مشهور در دانشگاه بود و از شخصیت ها و عالمان مهم مذهبی در كشور شمرده می‎شد. جلد اول [[داستان راستان]] در سال 1339 و جلد دوم در سال 1343 چاپ و منتشر شد و با توجه و استقبال كم‌نظیر مردم مواجه گشت.
+
*پیامبر امی
 +
*آینده انقلاب اسلامی
  
'''<I>هـ. طرحی نو:</I>'''
+
*تعلیم و تربیت در اسلام
  
استاد مطهری سال ها بود كه آرزوی تأسیس مؤسسه‎ای علمی ـ فرهنگی را داشت تا بتواند جوابگوی نیازهای فكری جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالی اسلامی بپردازد. سرانجام در سال 1346 به كمك چند تن از دوستانش، از جمله آقای محمد همایون، حجت الاسلام سید علی شاهچراغی، مؤسسه حسینیه ارشاد را تأسیس كرد.<ref> مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص 10 و سیری در زندگی استاد مطهری، ص 98 و 114.</ref>
+
*تکامل اجتماعی انسان
  
بعد از تأسیس حسینیه ارشاد، به كار این مؤسسه دل بست و با شور و حرارت و آگاهی و درایت به همكاری و برنامه ریزی پرداخت. او دانشمندان بسیاری را به آن جا دعوت می‎كرد تا سخنرانی كنند و خود نیز یكی از موفق‎ترین سخنرانان آن بود.
+
*توحید
  
'''<I>و. علل گرایش به مادی‌گری:</I>'''
+
*جاذبه و دافعه علی
 +
*جامعه و تاریخ
  
كتاب علل گرایش به مادی‌گری ـ كه تكمیل شده دو سخنرانی استاد مطهری در سال های 48 و 49 در دانشسرای عالی است ـ در سال 1350 منتشر شد. استاد این اثر كارآمد را در زمانی تألیف كرد كه در میان نسل جوان، گرایشی به مكاتب مادی ـ و از جمله ماركسیسم ـ مشاهده می‎شد. سران سازمان منافقین هم در حال گرایش به ماركسیسم بودند كه سرانجام ماركسیست شدند و به طور رسمی این تغییر ایدئولوژی را اعلام كردند.
+
*جهاد
  
استاد مطهری در این كتاب به بررسی نقش كلیسا، مفاهیم فلسفی، اجتماعی و سیاسی و... در گرایش به مادی‌گری می‎پردازد، و علل لغزش ها و انحراف ها را در این زمینه روشن می‎سازد.
+
*جهان‌بینی توحیدی
  
'''<I>ز. فلسفه تاریخ:</I>'''
+
*حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (۲ جلد)
  
یكی از درس هایی كه استاد مطهری در منزل خودشان برقرار كرد درباره فلسفه تاریخ بود كه از سال 1355 تا 1357 با جمع برخی از شاگردان برگزار می‎شد. استاد در این دروس، آراء فلاسفه غرب و اسلام را در مورد مباحثی مانند «عوامل محرك تاریخ»، «ارزش تاریخ»، «جامعه و فرد»، «ارتباط تاریخ با علم، مذهب و اخلاق»، «علیت در تاریخ»، «تكامل تاریخ»، «پیش بینی آینده» و... عالمانه نقد و بررسی می‎كرد.
+
*حق و باطل
  
'''<I>ج. مقدمه‎ای بر جهان بینی اسلامی:</I>'''
+
*حکمت‌ها و اندرزها
  
آخرین اثر قلمی استاد مطهری، كتاب «مقدمه‎ای بر جهان بینی اسلامی» است این كتاب در سال‌های 56 و 57 به رشته تحریر درآمد. آن استاد عالی قدر انحرافات فراوانی در نشریات برخی گروه های به ظاهر اسلامی و آثار بعضی روشنفكران مسلمان درباره [[جهان بینی]] اسلامی مشاهده می‎كرد. بدین علت و برای جلوگیری از التقاط، و از همه مهم‎تر برای روشن كردن نظر اسلام، این اثر پربرگ و بار را نوشت و در آن بسیاری از اشتباهات فكری روشنفكران را آشكار ساخت. در این كتاب نفیس، مواضع و جهان بینی بعضی از گروهك ها مانند «[[منافقین]]» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
+
*حماسه حسینی (۳ جلد)
  
'''<I>ط. ماتریالیسم در ایران:</I>'''
+
*خاتمیت
  
كتاب علل گرایش به مادی‌گری كه در سال 1350 منتشر شده بود مورد استقبال شایان مردم حقیقت جو قرار گرفت، به طوری كه در سال 1357 به چاپ هشتم رسید و استاد مقدمه‎ای تحت عنوان «ماتریالیسم در ایران» بر آن افزود. استاد مطهری در این مقدمه بسیار پربار به افشا و نقد شیوه‎های جدید تبلیغ [[ماتریالیسم]] در ایران می‎پردازد و این بحث را در دو بخش ارائه می‎كند:
+
*ختم نبوت
  
* تحریف شخصیت ها
+
*خدمات متقابل اسلام و ایران
* تحریف آیات [[قرآن]]
 
  
در این مقدمه سودمند بود كه آراء برخی از گروهك ها، از جمله «فرقان» مورد نقد و بررسی عالمانه و منصفانه قرار گرفت و پوچی و سستی آن آشكار شد. بعد از انتشار این مقدمه، گروهك فرقان اطلاعیه‎ای منتشر كرد به این مضمون: هر كس كه در مسیر افكار ما قرار گیرد، به طریق انقلابی پاسخ او را می‎دهیم. اما استاد مطهری فرمود: اگر قرار باشد كه انسان از دنیا برود، چه بهتر كه در راه اصلاح عقاید و دفاع از [[اسلام]] باشد، و من در این راه كوچكترین تردیدی ندارم.<ref> سرگذشت های ویژه...، ج 1، ص 131 و 132.</ref>
+
*داستان راستان (۲ جلد)
  
==تدریس در قم==
+
*درسهای الهیات شفا (۲ جلد)
  
استاد مطهری بنا به توصیه حضرت [[امام خمینی]] از سال 1351 تا 1357، هفته‎ای دو روز به قم می‎رفتند و در حوزه علمیه، دروس مهمی مانند شناخت، اصل غائیت، فلسفه هگل، [[معارف قرآنی]]، ماركس و ماركسیسم، «منظومه»، «نجات» و «اسفار» تدریس می‎كردند.<ref> مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص یازده و یادنامه استاد شهید مطهری، ج 1، ص 542ـ552.</ref>
+
*ده گفتار
  
استاد به حكم وظیفه شرعی از [[تهران]] به [[قم]] می‎رفتند تا تدریس كنند در حالی كه در تهران، استادان باسابقه دانشگاه، با تقاضای بسیار در كلاس درس ایشان شركت می‎كردند.<ref> جلوه‎های معلمی استاد، ص 101.</ref>
+
*زندگی جاوید یا حیات اخروی
  
==گلستان جاودان==
+
*سیری در سیره ائمه اطهار
  
یادگارهای استاد مطهری، به حق گلستانی جاودان است كه بوی خوش آن، عقل و جانِ هر حقیقت جویی را زنده می‎كند. آثار منتشر شده استاد بیش از 50 كتاب است كه برخی از مهمترین آن عبارتند از:
+
*سیری در سیره نبوی
  
مقدمه‎ای بر جهان بینی اسلامی، آشنایی با [[قرآن]]، [[اسلام]] و مقتضیات زمان، انسان كامل، پیرامون انقلاب اسلامی، پیرامون جمهوری اسلامی، تعلیم و تربیت در اسلام، [[توحید]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[حماسه حسینی]]، خدمات متقابل اسلام و ایران، عدل الهی، [[داستان راستان]]، سیری در [[نهج البلاغه]]، سیری در سیره نبوی، سیری در سیره [[ائمه اطهار]] علیهم السلام، شرح مبسوط منظومه، علل گرایش مادی‌گری، [[فطرت]]، فلسفه اخلاق، فلسفه تاریخ، گفتارهای معنوی، مسأله [[حجاب]]، نظام حقوق زن در اسلام و قیام و [[انقلاب مهدی عجل الله]] تعالی فرجه شریف.
+
*سیری در نهج‌البلاغه
  
برخی از آثار منتشر نشده استاد عبارتند از: شرح منظومه (به زبان عربی به قلم حجت الاسلام شیخ محمدتقی شریعت‌مداری)، آشنایی با [[قرآن]] (جلدهای 5 تا 15)، فلسفه تاریخ (جلدهای 2 تا 4)، مسأله بردگی در اسلام، پانزده گفتار، توكل و رضا، انسان شناسی، حاشیه بر تفسیر المیزان و...
+
*شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)
  
==پیشتاز نهضت==
+
*شرح منظومه (۲ جلد)
  
یكی از عالمانی كه در هدایت و راهنمایی مردم در قیام 15 خرداد نقشی اساسی و سازنده داشت، استاد مطهری بود. او در سخنرانی آتشین و انقلابی خود در شب عاشورا خطاب به روحانیت گفت: «باید واقعیت را بگویید و در مقابل همه نوع حادثه و گرفتاری بایستید.» بعد خطبه [[امام حسین]] علیه السلام «...مَن رأی سُلطاناً جائِراً...» را مطرح كرد و به طور صریح و قاطع به محمدرضا پهلوی حمله كرد.<ref> مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج 2، ص 656.</ref> به دنبال این سخنرانی حسینی بود كه استاد مطهری دستگیر و زندانی شد.<ref> همان.</ref> این حبس، حدود دو ماه به طول انجامید.<ref> سیری در زندگانی استاد مطهری، ص 22 و 23.</ref>
+
*شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)
  
استاد مطهری یكی از اعضای شورای رهبری حزب سیاسی اسلامی و نظامی «هیأت های مؤتلفه اسلامی» بود. او در جمع آنان، مباحث سودمندی ایراد كرد، از جمله مسأله «انسان و سرنوشت». بعد از تبعید [[امام خمینی]]، مهم‎ترین عكس العمل اسلامی در برابر این ظلم بزرگ، ترور حسنعلی منصور ـ نخست وزیر وقت ـ بود كه به دست قهرمانان هیأت های مؤتلفه اسلامی انجام شد. و ارشاد و تأیید استاد مطهری بود كه این اقدام خداپسندانه را به ثمر رساند.<ref> مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج 2، ص 656.</ref>
+
*شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)
 +
 
 +
*عدل الهی
 +
 
 +
*عرفان حافظ (تماشاگه راز)
 +
 
 +
*علل گرایش به مادیگری (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)
 +
 
 +
*فطرت
 +
 
 +
*فلسفه اخلاق
 +
 
 +
*فلسفه تاریخ (۲ جلد)
 +
 
 +
*قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمه شهید)
 +
 
 +
*لمعاتی از شیخ شهید
 +
 
 +
 
 +
*مساله حجاب
 +
 
 +
*مساله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)
 +
 
 +
*مساله شناخت
 +
 
 +
*معاد
 +
 
 +
*مقالات فلسفی (۳ جلد)
 +
 
 +
*نبوت
 +
 
 +
*نظام حقوق زن در اسلام
 +
 
 +
*نظری به نظام اقتصادی اسلام
 +
 
 +
*نقدی بر مارکسیسم
 +
 
 +
*نهضت‌های اسلام صد ساله اخیر
 +
 
 +
*وحی و نبوت
 +
 
 +
*ولاها و ولایت‌ها'
 +
 
 +
*مسله نفاق
 +
 
 +
*سعادت علوم اسلامی
 +
 
 +
*تاثیرعنصرامر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین ع
 +
 
 +
*مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی
 +
 
 +
*الاسلام/تالیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی
 +
 
 +
 
 +
== آثار درباره مرتضی مطهری ==
 +
 
 +
 
 +
کتاب‌شناسی توصیفی استاد مرتضی مطهری، میراحمد باقرزادهٔ ارجمندی، تبریز: مؤسسهٔ تحقیقاتی علوم اسلامیـانسانی دانشگاه تبریز (سه علامهٔ تبریزی): کلیات 7، 1381.
  
آیت الله مطهری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، برای تثبیت حكومت اسلامی، فعالیت های بسیار ارزنده و سرنوشت سازی انجام داد. از آن جمله ایشان مهم‎ترین و مورد اعتمادترین مشاور حضرت امام خمینی بود و نظرشان درباره معرفی افراد برای مسئولیت های مختلف، پذیرفته می‎شد.<ref> جلوه‎های معلمی استاد، ص 183 و 184.</ref>
 
  
 
==شهادت==
 
==شهادت==
سطر ۱۳۷: سطر ۱۹۶:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
محمد خردمند، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 806.
+
*محمد خردمند، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 806
 +
 
 +
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار مجموع اثار شهید مطهری [لوح فشرده]
  
 
[[رده:علمای معاصر]]
 
[[رده:علمای معاصر]]

نسخهٔ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۳۶

زندگی نامه شهید مطهری

استاد شهيد آيت الله مطهرى در 13 بهمن 1298 هجرى شمسى مطابق با 12 جمادى الاولاى 1338 هجرى قمرى در قرية فريمان كه اكنون تبديل به شهرستان شده است واقع در 75 كيلومترى شهر مقدس مشهد در يك خانواده اصيل روحانى چشم به جهان گشود. پس از طى دوران طفوليت به مكتبخانه رفته و به فراگيرى دروس ابتدايى مى‌پردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامى اشتغال مى‌ورزد. در سال 1315 على رغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و على رغم مخالفت دوستان و نزديكان، براى تكميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مى‌شود در حالى كه به تازگى مؤسس گرانقدر آن آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى ديده از جهان فرو بسته و رياست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن، آيات عظام سيد محمد حجت، سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقى خوانسارى به عهده گرفته‌اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله بروجردى (در فقه و اصول) و امام خمينى رحمه الله (به مدت دوازده سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول)و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبايى(درفلسفه: الهيات شفاى بوعلى و دروس ديگر) بهره مى‌گيرد. قبل از هجرت آيت الله بروجردى به قم نيز استاد شهيد گاهى به بروجرد مى‌رفته و از محضر ايشان استفاده مى‌كرده است. استاد مطهرى مدتى نيز از محضر مرحوم آيت الله حاج ميزرا على آقا شيرازى در اخلاق و عرفان بهره‌هاى معنوى فراوان برده است. از اساتيد ديگر ايشان مى‌توان از مرحوم آيت الله سيد محمد حجت (در اصول) و مرحوم آيت الله سيد محمد محقق داماد(در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعى و سياسى نيز مشاركت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است.

در سال 1331 در حالى كه از مدرسين معروف و از اميدهاى آينده حوزه به شمار مى‌رفت به تهران مهاجرت مى‌كند. در تهران به تدريس در مدرسه مروى و تأليف و سخنرانيهاى تحقيقى مى‌پردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامى دانشجويان توسط استاد مطهرى تشكيل مى‌گردد. در همان سال، تدريس خود در دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مى‌كند. در سالهاى 1337 و 1338 كه انجمن اسلامى پزشكان تشكيل مى‌شود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى اين انجمن است و در طول سالهاى 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن مى‌باشد كه بحثهاى مهمى از ايشان به يادگار مانده است.

از سال 1341 كه نهضت امام خمينى آغاز مى‌شود استاد مطهرى به طور فعال در كنار امام بوده است به طورى كه مى‌توان سازماندهى قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و يارانش دانست. در ساعت 1 بعداز نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يك سخنرانى مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مى‌شود و به همراه تعدادى از روحانيون تهران زندانى مى‌گردد.پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مى‌شود.

بعد از تشكيل هيئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمينى همراه چند تن ديگر از شخصيتهاى روحانى عهده‌دار رهبرى اين هيئتها مى‌گردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزير وقت توسط شهيد محمد بخارايى كه در كلاسهاى درس استاد شركت فعال داشت كادر رهبرى هيئتهاى مؤتلفه شناسايى و دستگير مى‌شود ولى از آنجا كه قاضى اين پرونده مدتى در قم نزد استاد تحصيل كرده بود به ايشان پيغام مى‌فرستد كه حق استادى را بجا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلكه جان سالم بدر مى‌برد.

پس از تبعيد امام خمينى به خارج از كشور مسئوليت استاد مطهرى و يارانش سنگين‌تر مى‌شود. در اين زمان وى به تأليف كتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشكان،مسجد هدايت، مسجد جامع نارمك و غيره ادامه مى‌دهد. به طور كلى استاد شهيد كه به يك نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى ، براى اسلامى كردن محتواى نهضت تلاشهاى ايدئولوژيك بسيارى نمود و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد. در سال 1346 به كمك چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طورى كه مى‌توان او را بنيانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت تكروى و كارهاى خودسرانه و بدون مشورت يكى از اعضاى هيئت مديره(ناصر ميناچى) و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ايجاد يك شوراى روحانى كه كارهاى علمى و تبليغى حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 على رغم زحمات زيادى كه براى آن مؤسسه كشيده بود و على رغم اميد زيادى كه به آينده آن بسته بود، در حالى كه در آن چند سال خون دل زيادى خورده بود از عضويت هيئت مديره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترك گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميه‌اى با امضاى ايشان و علامه طباطبايى(ره) و آيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى كمك به آوارگان فلسطينى و اعلام آن طى يك سخنرانى در حسينيه ارشاد، دستگير شد و مدت كوتاهى در سلول انفرادى بسر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامه‌هاى تبليغى مسجد الجواد را زير نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اينكه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهرى دستگير و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاى خود را در مسجد جاويد و مسجد ارك و غيره ايراد مى‌كرد. بعد از مدتى مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در سال 1354 ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.

از مهمترين خدمات استاد مطهرى در طول حيات پر بركتش ارائه ايدئولوژى اصيل اسلامى از طريق درس و سخنرانى و تأليف كتاب است. اين امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاى چپ و پديد آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود مى‌رسد. گذشته از امام خمينى، استاد مطهرى اولين شخصيتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به "مجاهدين خلق ايران" پى برد و ديگران را از همكارى با اين سازمان باز داشت و حتى تغيير ايدئولوژى آنها را پيش بينى نمود. در اين سالها استاد شهيد به توصيه امام(ره) مبنى بر تدريس در حوزه علميه قم هفته‌اى دو روز به قم عزيمت كرده و درسهاى مهمى در آن حوزه القا مى‌نمايد، و همزمان در تهران نيز درسهايى در منزل و غيره تدريس مى‌كند. در سال 1355 به دنبال يك درگيرى با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مى‌شود. همچنين در اين سالها استاد مطهرى با همكارى تنى چند از شخصيتهاى روحانى، "جامعه روحانيت مبارز تهران" را بنيان مى‌گذارد بدان اميد كه روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازمانى پيدا كند.

گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمينى پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولى در سال 1355 استاد موفق گرديد مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خمينى درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌هاى علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيت الله سيد مصطفى خمينى و آغاز دوره جديد نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرار مى‌گيرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ايفا مى‌نمايد.

در دوران اقامت امام خمينى در پاريس، سفرى به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو مى‌كند و در همين سفر امام (ره) ايشان را مسئول تشكيل شوراى انقلاب اسلامى مى‌نمايد. هنگام بازگشت امام خمينى به ايران، استاد مطهرى مسئوليت "كميته استقبال از امام" را شخصا به عهده مى‌گيرد و تا پيروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در كنار رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ايشان بود، تا اينكه در ساعت 22 و 20 دقيقه سه شنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريكى شب و در حالى كه از يكى از جلسات فكرى سياسى بيرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنايتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مى‌رسد و امام و امت اسلام در حالى كه اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظيم فرو مى‌روند. سلام و درود خدا بر روح پاك و مطهرش.


دانش اندوزی

شهید مطهری نزد آیت الله صدوقی، كتاب «مطوّل» را فراگرفت و در محضر آیت الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را بیاموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت، سید محمد محقق یزدی ـ معروف به داماد ـ انگجی و میرزا مهدی آشتیانی ـ كه سلام خدا بر همگی آنان ـ در علوم گوناگون بهره‎مند شد.

دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی،ایشان را وارد دنیایی جدید و شگفت انگیز كرد. حاج میرزا علی آقا با نهج البلاغه می‎زیست، با آن تنفس می‎كرد و روحش با این كتاب همدم و جمله‎های گرانقدر آن، ورد زبانش بود. و مهم‎تر آن كه به هر آنچه می‎دانست عمل می‎كرد و راستی كه مرد حقیقت و معنویت بود.[۱]

مطهری، تحصیل رسمی علوم عقلی و فلسفی را در سال 1323 شمسی آغاز كرد.[۲] او بحث حكمت از «شرح منظومه» حكیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی را در محضر امام خمینی آموخت.[۳]

وی بعد از ورود آیت الله بروجردی به قم، در درس فقه و اصول ایشان شركت كرد[۴] و از بحث‌های مجتهد پرور آن عالم ربانی بهره‎مند شد. او پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیت الله بروجردی تقلید می‎كرد.[۵]

مطهری، درس اصول فقه را از «مباحث عقلیه» به طور خصوصی از حضرت امام خمینی فراگرفت[۶] و راز و رمز اجتهاد را از آن حكیم الهی و فقیه وارسته بیاموخت. در سال 1329 ش. استاد مطهری در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد و مبحث «الهیّات» از كتاب «شفا» (تألیف ابو علی سینا) را از آن حكیم بزرگ بیاموخت.[۷]

علامه طباطبایی، درس دیگری ـ غیر از الهیات شفا ـ در فلسفه شروع كرده بود كه در شب های پنج شنبه و جمعه تشكیل می‎شد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیت الله دكتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دكتر احمد احمدی و... شركت می‎كردند.[۸] ثمره مبارك این مجمع علمی بزرگ، شاهكاری جهانی در كلام و فلسفه است به نام كتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم». سهم مطهری در آفرینش این اثر پربار و ماندگار، اگر بیشتر از علامه طباطبایی نباشد، بدون شك، كمتر نیست.

استاد مطهری، همچنین در دوره تحصیل هم فكر و یار و یاور سازمان انقلابی و اسلامی «فدائیان اسلام» بود.[۹] این حزب سیاسی اسلامی كه در سال 1324 شمسی، از سوی روحانی مبارز سید مجتبی نواب صفوی تشكیل شد نقش مؤثری در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت.

مطهری، علاوه بر مباحثه دروس اصولی، فقهی و فلسفی، خود حوزه تدریس داشت. او از جمله كتاب‌های ذیل را تدریس كرد:

  • «مطوّل» (در علم معانی، بیان و بدیع)
  • «شرح مطالع» (در علم منطق)
  • «كشف المراد» (در علم كلام و عقاید)
  • «رسائل» و «كفایه» (در علم اصول فقه)
  • «مكاسب» (در فقه)
  • «شرح منظومه» و «اسفار» (در فلسفه).[۱۰]

آثار شهید مطهری

  • آیینه جام
  • اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب
  • آزادی معنوی
  • اسلام و مقتضیات زمان (۲ جلد)
  • آشنایی با علوم اسلامی (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه)
  • آشنایی با قرآن (فعلاً ۱۱ جلد)
  • شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (۵ جلد)
  • امامت و رهبری
  • امدادهای غیبی در زندگی بشر
  • انسان در قرآن
  • انسان کامل
  • انسان و ایمان
  • انسان و سرنوشت
  • بیست گفتار
  • پاسخ‌های استاد به نقدهای کتاب مساله حجاب
  • پیامبر امی
  • آینده انقلاب اسلامی
  • تعلیم و تربیت در اسلام
  • تکامل اجتماعی انسان
  • توحید
  • جاذبه و دافعه علی
  • جامعه و تاریخ
  • جهاد
  • جهان‌بینی توحیدی
  • حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (۲ جلد)
  • حق و باطل
  • حکمت‌ها و اندرزها
  • حماسه حسینی (۳ جلد)
  • خاتمیت
  • ختم نبوت
  • خدمات متقابل اسلام و ایران
  • داستان راستان (۲ جلد)
  • درسهای الهیات شفا (۲ جلد)
  • ده گفتار
  • زندگی جاوید یا حیات اخروی
  • سیری در سیره ائمه اطهار
  • سیری در سیره نبوی
  • سیری در نهج‌البلاغه
  • شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)
  • شرح منظومه (۲ جلد)
  • شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)
  • شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)
  • عدل الهی
  • عرفان حافظ (تماشاگه راز)
  • علل گرایش به مادیگری (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)
  • فطرت
  • فلسفه اخلاق
  • فلسفه تاریخ (۲ جلد)
  • قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمه شهید)
  • لمعاتی از شیخ شهید


  • مساله حجاب
  • مساله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)
  • مساله شناخت
  • معاد
  • مقالات فلسفی (۳ جلد)
  • نبوت
  • نظام حقوق زن در اسلام
  • نظری به نظام اقتصادی اسلام
  • نقدی بر مارکسیسم
  • نهضت‌های اسلام صد ساله اخیر
  • وحی و نبوت
  • ولاها و ولایت‌ها'
  • مسله نفاق
  • سعادت علوم اسلامی
  • تاثیرعنصرامر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین ع
  • مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی
  • الاسلام/تالیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی


آثار درباره مرتضی مطهری

کتاب‌شناسی توصیفی استاد مرتضی مطهری، میراحمد باقرزادهٔ ارجمندی، تبریز: مؤسسهٔ تحقیقاتی علوم اسلامیـانسانی دانشگاه تبریز (سه علامهٔ تبریزی): کلیات 7، 1381.


شهادت

استاد مطهری كه آرزویش شهادت در راه خدا بود و در كتاب ها و گفتارهایش، مقام بلند و ارزش والای شهید را با عباراتی نغز و حكیمانه، نوشته و گفته بود، سرانجام به آرزویش رسید. در شب چهارشنبه 12 اردیبهشت 1358، ساعت بیست و دو و بیست دقیقه، استاد مطهری به وسیله جوانی فریب خورده از اعضای گروهك سیاسی و منافق «فرقان» به شهادت رسید.[۱۱]

پانویس

  1. ر.ك: سیری در نهج البلاغه، ص 10ـ12.
  2. علل گرایش به مادی‌گرایی، ص 11.
  3. یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.
  4. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 1، ص 9.
  5. مطهری، مطهر اندیشه، ج 1، ص 32.
  6. یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.
  7. علل گرایش به مادی‌گری، ص 11.
  8. ر.ك: یادواره استاد شهید مطهری، ص 31؛ یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 172.
  9. یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج 1، ص 339 و 340.
  10. یادواره استاد شهید مرتضی مطهری، ص 32.
  11. مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج 2، ص 67.

منابع

  • محمد خردمند، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 806
  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار مجموع اثار شهید مطهری [لوح فشرده]