دمشق: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی ' <keywords content='کلید واژه: شهرهای اسلامی، دمشق، تاریخ دمشق، اماکن زیارتی دمشق، اماک...' ایجاد کرد) |
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (تعیین رده) |
||
سطر ۸۷: | سطر ۸۷: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | |||
+ | [[رده:شهرهای اسلامی]] |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۴
شهر دمشق پايتخت كشور سوريه مي باشد، اين شهر يكي از شهرهاي باستاني جهان است كه پيشينه اي بسيار كهن دارد. شهر دمشق آثار باستاني، مساجد، زيارتگاه ها و مراقد بسياري را در خود جاي داده است و اصولاً پايتخت هر كشوري، اهميت زيادي در عرصه آشنايي افراد با آن كشور دارد و معمولاً افراد در هنگام ورود به هر كشوري ابتدا وارد پايتخت آن كشور مي شوند، لذا آشنايي كامل با دمشق از جهات فوق الذكر حائز اهميت است.[۱]
واژه دمشق
واژه «دمشق» يا «دماسكو» «Demascus»، در اصل آرامي، كلداني يا سرياني قديم بوده است. در نوشتهاي «هيروگليفي» كه از پانزده قرن قبل از ميلاد به دست آمده، نام «تمسقو» يا «دماسكو» در آن ديده شده است. همچنين نام دماسكو در آثار معبد «كرنك» متعلق به 18 قرن قبل از ميلاد نيز به چشم ميخورد.[۲]
براي دمشق اسامي بسيار گفتهاند. نخستين نام آن «جَلِقْ» و سپس به علت انتساب به جيرون بن سعد بن عاد بن ارم بن سام بن نوح «جيرون» بوده است. «ارم ذات العماد» كه در قرآن كريم آمده است و همچنين عذراء، بيت رامون، عين الشرق، باب الكعبه، فسطاط المسلمين نيز از نامهاي ديگر آن است.
تاريخچه شهر دمشق
بسياري از تاريخ نويسان معتقدند كه تاريخ بناي شهر دمشق به هزاره سوم قبل از ميلاد بازمي گردد و قديمي ترين اسناد برجاي مانده در اين خصوص متعلق به تمدن باستاني ايبلا (تپه مريدخ) است كه در سال 1975 م. كشف شد و در الواح گلي برجاي مانده از اين دوران نام شهر دمشق به صورت «دمشقي» آمده است. هيچ گونه اطلاعات مستندي درباره شكل ظاهري شهر در هزار سوم قبل از ميلاد و نقش و اهميت اين شهر در آن روزگار وجود ندارد.
تاريخ مكتوب شهر دمشق در نيمه دوم هزاره دوم قبل از ميلاد در دوران آموريان آغاز شده است و شهر دمشق در پايان هزاره دوم قبل از ميلاد به عنوان پايتخت دولت كوچك آرامي ها وارد عرصه تاريخ مي شود. فراواني آب و زمين هاي حاصلخيز و آب و هواي معتدل باعث شد كه آرامي ها حكومت هاي محلي كوچك در مناطق مختلف سوريه به وجود آورند. از جمله آن ها حكومت محلي دمشق بود و شهر دمشق به علت وجود رودخانه بردي و مناطق پرباران مورد توجه آرامي ها بود به گونه اي كه آرامي ها به آن «دارميسق» مي گفتند كه به معني محل پرآب بوده است.
توسعه شهر دمشق از دوران آرامي ها به تدريج آغاز گرديد و روز به روز بر جمعيت و آباداني آن افزوده شد. در نيمه هزاره اول قبل از ميلاد به تدريج آشوري ها قدرت گرفته و امپراتوري خود را بنا نهادند و اين امپراتوري توانست دولت كوچك آرامي را در معرض تهديد قرار دهد و بين برخي از پادشاهان آرامي و پادشاهان آشوري جنگ هايي روي داد و عاقبت آشوري ها موفق شدند در سال 841 ق.م بسياري از زمين هاي شام را تصرف كرده و خود را به ساحل فنيقيه برسانند و دمشق پس از مدتي محاصره عاقبت در سال 734 ق.م توسط «آدد نيراري سوم» سقوط كرد. احتمالاً بقاياي شهر آرامي امروزه در بخش غربي شهر دمشق مدفون شده است. مهم ترين بناهاي آرامي در شهر دمشق شامل معبد خداي تندر «خداي حدد» و كاخ سلطنتي بوده است كه امروزه مسجد اموي بر بقاياي معبد حدد ساخته شده است و اثري از قصر سلطنتي آرامي برجاي نمانده است.
در قرن هفتم قبل از ميلاد كلداني ها بر شهر دمشق سلطه يافتند و چندي نگذشت كه در سال 538 ق.م اين شهر به تصرف ايرانيان درآمد و در حدود دويست سال در تحت سيطره هخامنشيان قرار داشت و يكي از ايالت هاي ايران به شمار مي رفت تا اين كه عاقبت در سال 333 ق.م اسكندر مقدوني اين شهر را به تصرف خود درآورد و پس از وي اين شهر در تحت سيطره جانشينان اسكندر يعني سلوكيان قرار گرفت و آنان توجه زيادي به دمشق داشتند هر چند كه پايتخت سلوكيان، شهر انطاكيه بود. در اين دوره فرهنگ هلنيستي[۳] بر شهر دمشق حاكم بوده و شاهد آميختگي فرهنگ شرق و غرب در اين شهر بوده ايم و در همين دوران زبان يوناني در اين شهر رايج و متداول بود. در اواخر دوران يوناني در جنوب سرزمين شام دولت عربي نبطيان كه پايتخت آن شهر البتراء بود شكل گرفت، محدوده اين دولت شامل زمين هاي اردن و حوران بود و اين دولت موفق شد كه در سال 85 ق.م در دوران حكمراني حارث سوم و در سال 37 م. در دوران حكمراني حارث چهارم شهر دمشق را به تصرف درآورد.
در سال 64 ق.م سپاهيان رومي وارد دمشق شدند و از اين دوره به بعد دمشق يكي از شهرهاي وابسته به امپراتوري روم گرديد و اين شهر در دوران امپراتوري «هادريان» به لقب متروپول يا شهر اصلي دست يافت و بعدها در دوران حكمراني امپراتوري «سفتيم سيفر» به عنوان مستعمره اي رومي انتخاب شد.
در اواخر قرن چهارم ميلادي امپراتوري روم به دو بخش شرقي و غربي تقسيم شد و دمشق به همراهي ساير شهرهاي سرزمين شام در بخش شرقي امپراتوري روم كه به امپراتوري بيزانس مشهور شد، واقع گرديد. در سال 612 م. اين شهر به تصرف سپاهيان ساساني درآمد و مدت پانزده سال در تحت تصرف ايرانيان بود و عاقبت در سال 627 م. به وسيله «هركول» از دست ايرانيان خارج و مجددا به تصرف امپراتوري روم شرقي درآمد، اما چندي نگذشت كه در سال 14 قمري (635 م.) لشكريان مسلمان به رهبري ابوعبيده جراح و خالد بن وليد اين شهر را فتح كردند و اين شهر يكي از شهرهاي خلافت اسلامي شد.
معاويه در دوران پادشاهي خود اين شهر را به عنوان پايتخت حكومت اموي برگزيد و در آن قصري به نام قصر سبز بنا كرد. شهر دمشق در طول حكومت اموي ها به عنوان پايتخت به شمار مي رفت و پادشاهان اموي به توسعه و عمران شهر پرداخته و قصرهاي متعددي در آن بنا كردند و در همين دوران مسجد جامع شهر كه به مسجد اموي معروف است ساخته شد.
در سال 132 قمري (750 م.) حكومت اموي توسط عباسي ها منقرض گرديد و پايتخت از دمشق به بغداد منتقل گرديد و از اهميت دمشق كاسته شد. در سال 254 قمري (868 م.) دمشق وابسته به دولت طولوني ها شد كه يكي از دولت هاي وابسته به خلافت عباسي بود و در كشور مصر حكومت مي كرد. پس از سقوط حكومت طولوني ها در سال 292 قمري (904 م.) دمشق دوباره تحت سيطره عباسي ها قرار گرفت و در سال 323 قمري (934 م.) دولت اخشيدي در مصر و شام قدرت گرفته و دمشق تحت سيطره اين دولت قرار گرفت و عاقبت در سال 358 قمري (968 م.) سپاهيان دولت فاطمي وارد دمشق شدند و اين شهر بخشي از امپراتوري فاطميون شد كه پايتخت خود از مهديه را به شهر قاهره در مصر منتقل كردند.
اهالي شام در دوران حكمراني فاطميون بارها بر عليه اين دولت شوريدند و اهالي دمشق موفق شدند كه در سال 363 قمري (973 م.) فاطميون را از دمشق بيرون كنند و در همين اثنا لشكريان امپراتوري روم شرقي از وضعيت استفاده كرده و بخش هاي بزرگي از سرزمين شام را تصرف كرده و خود را به حمص و بعلبك رساندند، اما چندي نگذشت كه فاطميون موفق شدند كه شهر دمشق را دوباره تصرف نموده و در مدت يك قرن بر آن حكمراني نمايند و در اين دوران دمشق شاهد ركود اقتصادي و عدم توجه بوده و فقر وفاقه در آن منتشر شده و بسياري از اهالي آن به شهرهاي ديگر مهاجرت نمودند. دوران حكمراني فاطميون بر دمشق از تاريخ 358 قمري (968 م.) تا 468 قمري (1075 م.) به طول كشيد. سپس دمشق زير سلطه سلجوقيان و اتابكان قرار گرفت و در دوران حكومت اتابكان، صليبي ها به دمشق حمله كردند و شهر دمشق را در سال 543 قمري (1149 م.) محاصره كردند، اما حكمران دمشق «معين الدين أنر» در مقابل لشكريان صليبي مقاوت كرد و باعث نجات شهر از سپاهيان صليبي گرديد.
در سال 549 قمري (1154 م.) سلطان نورالدين زنگي شهر دمشق را فتح كرده و آن را به تصرف خود درآورد و اين شهر تا سال فوت وي در سال 569 قمري (1174 م.) در تحت سيطره وي بود و پس از درگذشت سلطان نورالدين زنگي، درباريان وي صلاح الدين ايوبي را به پادشاهي انتخاب كردند و وي در شهر دمشق مستقر شده و جنگ هاي زيادي با صليبي ها نمود و عاقبت نيز در همين شهر درگذشته و مدفون گرديد. پس از درگذشت صلاح الدين، جانشيني به الملك العادل رسيد و پس از وي بين فرزندان وي اختلاف افتاد و آخرين پادشاه ايوبي كه توران شاه نام داشت در سال 648 قمري (1250 م.) به قتل رسيد و دمشق پس از وي دچار ناآرامي و هرج و مرج گرديد و به همين علت مغول ها به رهبري هلاكو در سال 658 قمري (1259 م.) به دمشق حمله كردند و اهالي شهر دروازه ها را بسته و به درون باروي شهر پناه بردند و شهر دمشق به مدت يك ماه در برابر حمله مغول ها مقاومت كرد ولي عاقبت توانستند كه اين شهر را تصرف كنند، اما چندي نپاييد كه يكي از پادشاهان مماليك به نام سلطان مظفر قطز موفق شد آنان را در نبرد عين جالوت شكست داده و عقب براند و بدين گونه بود كه مماليك بر دمشق و سرزمين شام چيره شدند و در دوران آنان شهر دمشق توسعه و آباداني فراواني يافت و مساجد و مدارس و بيمارستان هاي متعدد در آن ساخته شد كه بسياري از اين اماكن تاريخي تا روزگار ما برجاي مانده است.
دولت مماليك عاقبت با حمله سلطان عثماني سليم اول در سال 922 قمري (1516 م). از بين رفته و شهر دمشق به همراهي سرزمين شام به مدت پانصد سال به عنوان يكي از ولايات عثماني به شمار مي رفت. در دوران حكومت عثماني برخي از واليان شام افراد صالح و درستكاري بودند كه در دوره حكمراني آنان شهر دمشق شاهد شكوفايي خاصي بود كه از جمله اين حكمرانان مي توان از ناظم پاشا، مدحت پاشا و اسعد پاشا نام برد. در سال 1914 م. تركيه عثماني درگير جنگ اول جهاني شد و در همين اثنا حركت ملي گرايانه عربي در دمشق فعال شد، اما دولت عثماني به شدت با آن برخورد كرده و در روز ششم مي 1916 دولت عثماني رهبران اين حركت را دستگير نموده و در ميدان مرجه دمشق اعدام كرد و از همان روز اين ميدان به نام ميدان شهدا معروف گرديد.
در دهم ژوئن 1916 م. انقلاب مليگرايانه سوريه بر عليه عثماني شعلهور گرديد و در اول اكتبر 1918 م. شبهنظاميان سوريه وارد دمشق شدند و عثماني ها را از آن جا بيرون كردند و اولين مجلس ملي سوريه در دمشق تشكيل شده و در طي جلسات خود در روزهاي هفتم و هشتم مارس 1920 م. فيصل بن حسين را به عنوان پادشاه سوريه انتخاب نمود. اما چندي نگذشت كه سرزمين شام به تصرف نيروهاي فرانسوي درآمد و استعمار فرانسه سعي كرد تا با سركوب قيام هاي مردمي بر اين كشور چيره شود، اما اهالي دمشق يوغ بردگي را نپذيرفته و در طي قيام هاي متعدد در طي سال 1925-1927 م. مخالفت شديد خود را با استعمار فرانسه اعلام نمودند و در سال 1936 م. اعتصاب دسته جمعي اهالي شام در مبارزه با استعمار فرانسه زبانزد خاص و عام گرديد و با آغاز جنگ جهاني دوم و شكست فرانسه در اين جنگ، قيام اهالي دمشق فزوني يافت و در روز 29 ماه مي 1945 م. به اوج خود رسيد و اين شورش ها باعث شد كه عاقبت استعمار فرانسه در مقابل پايداري مردم سوريه تسليم شده و در روز 17 آوريل 1946 از سوريه خارج شود. شهر دمشق پس از استقلال به عنوان پايتخت جمهوري عربي سوريه شاهد رشد و شكوفايي فوق العاده اي بود و چهره اي كاملاً دگرگون به خود گرفته است و امروزه اين شهر بيش از شش ميليون نفر را در خود جاي مي دهد و يكي از پايتخت هاي مهم جهان عرب به شمار مي رود.[۴]
آثار سياحتي زيارتي دمشق
1. مرقد و مزار عقيله بني هاشم زينب كبري عليهاالسلام:
يكي از زيارتگاههاي بسيار مهم و مورد توجه همه مذاهب اسلامي در دمشق، مرقد و آرامگاه زينب كبري، دختر اميرمؤمنان عليه السلام است كه همواره خيل مشتاقان و ارادتمندان آن بانوي فداكار و بزرگوار از سرزمينهاي اسلامي به ويژه ايران، براي زيارت قبر او عازم اين سرزمين هستند.
2. مقام و مقبره حضرت رقيه عليهاالسلام:
از زيارتگاههايي كه پس از مقبره حضرت زينب عليهاالسلام مورد توجه شيعه قرار دارد، مقبره و حرم «رقيه عليهاالسلام»، دختر معصوم و كودك خردسال امام حسين عليه السلام است.
3. مسجد اموي دمشق:
مسجد اموي، از شاهكارهاي درخشان تمدن و فرهنگ اسلامی است و پيشينه آن به دوران هزار و سيصد ساله اسلامي محدود نميشود. بلكه ريشه و بنياني ديرينه، به بلنداي چهار هزار سال در تاريخ بشريت دارد و در حقيقت بيانگر سير و تاريخچه تحول و دگرگوني اديان و مذاهب است.
4. مقام رأس الحسين عليه السلام:
هنگامي كه كاروان اسرا و سرهاي بريده شهدا را به سمت دمشق ميبردند، سر مبارك امام حسين عليه السلام در پايان همه سرها و مقابل زنان و اهل بيت حركت داده ميشد. پس از ورود كاروان، يزيد لعنة الله عليه، سر مبارك را طلبيد، آن را در حالي كه در تشتي از طلا بود در مقابل او گذاشتند، زنان در پشت آن نشسته، سكينه و فاطمه به آن مينگريستند و ميگريستند. سپس مردم به داخل مسجد آمدند، يزيد با چوب بر دندانهاي مبارك ميزد[۵] و ميگفت: امروز در مقابل روز بدر!
ابوبرزه اسلمي به يزيد ميگفت: اين چوب را از لبها بردار كه پيامبر صلي الله عليه و آله را ديدم بر اين لبها بوسه ميزد. آنگاه به فرمان يزيد سر مبارك را از مجلس بيرون برده و به همراه ساير سرهاي شهدا، سه روز بر باب القصر آويزان كردند. پس از آن مدت، سر مبارك امام حسين عليه السلام را پايين آورده و در گوشه شمال شرقي مسجد در اتاقكي قرار دادند. اين سر چند روز در اين مكان قرار داشت. بعدها در آن جا به يادبود اين حادثه غمانگيز بقعهاي ساختند كه به «رأس الحسين عليه السلام» مشهور شد.
اين مكان در كنار محراب و مسجد «امام زين العابدين عليه السلام» در داخل اتاقي به ابعاد 4×3 متر قرار دارد و در جدار داخلي گنبد آن، اسامي ائمه نقش بسته است. در داخل شبستان مقام امام سجاد عليه السلام قابي از نقره و بسيار كوچك به اندازه سر يك انسان در داخل ديوار به ياد محل قراردادن سر مبارك حضرت جاسازي شده است. در سمت چپ اين قاب نقرهاي، شبستان و يا اتاقي كه از آن ياد كرديم به وسيله دري آهنين جدا ميشود. در سمت چپ آن ضريحي كوچك از نقره و به صورت مستطيل با ابعاد 5/1×1 متر ديده ميشود. داخل اين ضريح، پايهاي مستقر شده و بالاي آن سنگي با پوشش قرمز رنگ كه قرار داده شده است.
5- قبرستان باب الصغير:
قبرستان باب الصغير، از قبرستانهاي بسيار مهم و تاريخي دمشق است. اين گورستان در نزديكي «باب الصغير»، واقع است كه از دروازههاي اصلي شهر قديمي دمشق به شمار ميرود. اين مكان مدفن دهها نفر از امامزادگان، صحابه گرانقدر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله، سرهاي شهداي كربلا، علماي بزرگ اسلام و شيعه، سادات جليلالقدر، مورخان و محدثان و صدها تن از بزرگان و رجال اسلامي است. در اين مبحث به مشهورترين قبور آن اشاره ميگردد.
6- قبر سكينه دختر امام حسين عليه السلام:
آمنه، ملقب به «سكينه» يكي از دختران حضرت امام حسين عليه السلام بود كه در حادثه جانفزاي كربلا حضور داشت. مادر وي «رباب بنت امرءالقيس بن عدي بن اوس بن جابر بن كعب بن عليم بن جناب» بوده است.
سكينه با عبدالله بن حسن عليه السلام يا حسن بن حسن عليه السلام ازدواج كرد، ليكن همسرش قبل از زناشويي با او در كربلا به شهادت رسيد. او به همراه خواهرش فاطمه و عمهاش زينب و ساير اهل بيت امام حسين عليه السلام به اسارت درآمده و به دمشق وارد شد. او در سال 117 هجري؛ يعني در سن هفتاد و چند سالگي وفات يافت.
7- قبر امكلثوم، دختر امام علي عليه السلام:
در كنار مرقد سكينه ـ دختر امام حسين عليه السلام ـ قبر امكلثوم، دختر امام علي عليه السلام است.
8- قبر منسوب به فاطمه صغري دختر امام حسين عليه السلام:
فاطمه صغري ـ دختر امام حسين عليه السلام ـ از «اماسحاق ، بنت طلحة بن عبيدالله بن تَيمي» بوده است. وي در سيام هجري به دنيا آمد و در واقعه كربلا نيز سي سال سن داشته است. لذا ميتوان گفت: فرزند ارشد امام حسين عليه السلام بوده است.
9- قبر عبدالله بن جعفر الصادق عليه السلام:
قبر فرزند گرامي امام صادق عليه السلام، كمي بالاتر از قبر فاطمه صغري و در سمت چپ آن است كه گنبدي كوچك به رنگ سبز دارد و داخل آن تابوتي چوبين با محفظهاي فلزي ديده ميشود.
10- قبر عبدالله بن سجاد عليه السلام، قبر عبدالله بن امام زين العابدين عليه السلام:
معروف به عبدالله باهر ـ در كنار ديواره شرقي باب الصغير، البته در بيرون از قبرستان و پس از درِ اصلي قرار دارد. اين مزار داراي صحن و گنبد سبز و شبستان نسبتاً بزرگي است. اطراف مقبره و مرقد او كه در 1330 هـ.ق بازسازي شده است.[۶] ديواري كشيدهاند كه آن را از قبرستان جدا ساختهاند.
11- مدفن سرهاي شهداي كربلا در باب الصغير.
12- مقابر صحابه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله.[۷]
پانویس
- ↑ راهنماى اماكن زيارتى و سياحتى در سوريه، ص 57.
- ↑ يوسف جميل نعيسه، مجتمع مدينة دمشق، ج 1، ص 67، دمشق به معناي سرعت نيز آمده است.
- ↑ راهنماى اماكن زيارتى و سياحتى در سوريه، ص 57.
- ↑ راهنماى اماكن زيارتى و سياحتى در سوريه، ص 52-62.
- ↑ راهنماى اماكن زيارتى و سياحتى در سوريه، ص 57.
- ↑ راهنماى اماكن زيارتى و سياحتى در سوريه، ص 57.
- ↑ تاريخ و اماكن سياحتي و زيارتي سوريه، 39.