آیه ۲ طلاق: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَع...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==متن آیه== | |
− | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا».|سوره=65|آیه=2}} |
− | + | ==ترجمه== | |
− | و چون به پایان مدت | + | و چون به پایان مدت رسیدند یا به وجهی نیکو نگاهشان دارید یا به وجهی نیکو از آنها جدا شوید و دو تن عادل از خودتان را به شهادت گیرید و برای خدا شهادت را به راستی ادا کنید هر که را به خدا و روز قیامت ایمان دارد، این چنین اندرز می دهند و هر که از خدا بترسد، برای او راهی برای بیرون شدن قرار خواهد داد. |
− | === شأن نزول آیات 2 و 3 | + | ==نزول== |
+ | |||
+ | '''شأن نزول آیات 2 و 3:''' | ||
مفسرین گویند: که این قسمت از آیات «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لایحْتَسِبُ» درباره عوف بن مالک الاشجعى آمده که مردى فقیر و بىچیز بود و پسرى داشت که مشرکین او را اسیر کرده بودند. عوف نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و از درد اندرونى خویش به خاطر اسارت فرزند و فقر و بىچیزى مى نالید. پیامبر او را تسکین داد و در عین حال فرمود: امشب در خانه ما هیچ برگ و توشه اى جز یک مد طعام یافت نمى شود سپس فرمود: اى عوف، صبر کن و پرهیزکار باش و زیاد کلمه «لاحول و لاقوّة الّا باللَّه» را بر زبان جارى ساز. | مفسرین گویند: که این قسمت از آیات «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لایحْتَسِبُ» درباره عوف بن مالک الاشجعى آمده که مردى فقیر و بىچیز بود و پسرى داشت که مشرکین او را اسیر کرده بودند. عوف نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آمد و از درد اندرونى خویش به خاطر اسارت فرزند و فقر و بىچیزى مى نالید. پیامبر او را تسکین داد و در عین حال فرمود: امشب در خانه ما هیچ برگ و توشه اى جز یک مد طعام یافت نمى شود سپس فرمود: اى عوف، صبر کن و پرهیزکار باش و زیاد کلمه «لاحول و لاقوّة الّا باللَّه» را بر زبان جارى ساز. | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۷: | ||
عوف نزد پیامبر رفت و سؤال کرد که آیا این گوسفندان بر او حلال است یا نه؟ پیامبر فرمود: بلى بر شما حلال است سپس این آیات نازل گردید.<ref> تفاسیر روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار و ثعلبى از عامه.</ref> چنان که از جابر و ابن مسعود<ref> حاکم صاحب المستدرک.</ref> و نیز از سالم بن ابى الجعد و سدى<ref> طبرى صاحب تفسیر جامع البیان.</ref> و همچنین از طریق کلبى از ابوصالح و او از ابن عباس<ref> تفسیر ابن مردویه.</ref> و نیز از طریق جویبر از ضحاک<ref> تاریخ خطیب.</ref> هم روایت و نقل گردیده است. | عوف نزد پیامبر رفت و سؤال کرد که آیا این گوسفندان بر او حلال است یا نه؟ پیامبر فرمود: بلى بر شما حلال است سپس این آیات نازل گردید.<ref> تفاسیر روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار و ثعلبى از عامه.</ref> چنان که از جابر و ابن مسعود<ref> حاکم صاحب المستدرک.</ref> و نیز از سالم بن ابى الجعد و سدى<ref> طبرى صاحب تفسیر جامع البیان.</ref> و همچنین از طریق کلبى از ابوصالح و او از ابن عباس<ref> تفسیر ابن مردویه.</ref> و نیز از طریق جویبر از ضحاک<ref> تاریخ خطیب.</ref> هم روایت و نقل گردیده است. | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references/> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==منابع== | ||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
+ | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 818. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | + | * [[سوره طلاق]] | |
− | + | * [[سوره طلاق/متن و ترجمه سوره]] | |
− | |||
− | *[[سوره طلاق ]] | ||
− | |||
− | *[[سوره طلاق /متن و ترجمه سوره | ||
− | |||
− | |||
+ | [[رده:آیات سوره طلاق]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۴۸
متن آیه
ترجمه
و چون به پایان مدت رسیدند یا به وجهی نیکو نگاهشان دارید یا به وجهی نیکو از آنها جدا شوید و دو تن عادل از خودتان را به شهادت گیرید و برای خدا شهادت را به راستی ادا کنید هر که را به خدا و روز قیامت ایمان دارد، این چنین اندرز می دهند و هر که از خدا بترسد، برای او راهی برای بیرون شدن قرار خواهد داد.
نزول
شأن نزول آیات 2 و 3:
مفسرین گویند: که این قسمت از آیات «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لایحْتَسِبُ» درباره عوف بن مالک الاشجعى آمده که مردى فقیر و بىچیز بود و پسرى داشت که مشرکین او را اسیر کرده بودند. عوف نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از درد اندرونى خویش به خاطر اسارت فرزند و فقر و بىچیزى مى نالید. پیامبر او را تسکین داد و در عین حال فرمود: امشب در خانه ما هیچ برگ و توشه اى جز یک مد طعام یافت نمى شود سپس فرمود: اى عوف، صبر کن و پرهیزکار باش و زیاد کلمه «لاحول و لاقوّة الّا باللَّه» را بر زبان جارى ساز.
عوف به خانه خویش برگشت و به اهل خویش گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله ما را به تقوى و صبر امر فرموده و نیز فرمود: به گفتار «لاحول و لاقوّة الّا باللّه» زیاد بپردازیم. اهل وى گفتند: نیکو مداوائى و بهترین مرهمى است که پیامبر به ما داده اینان به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کردند. چندى نگذشت که پسر عوف با گله اى از گوسفندان و قطارى از شتران بازگشت و به پدرش گفت: کسى که مرا اسیر نموده بود، او را غافلگیر کردم و در حال غفلت او گوسفندان و شتران او را به غنیمت آوردم.
عوف نزد پیامبر رفت و سؤال کرد که آیا این گوسفندان بر او حلال است یا نه؟ پیامبر فرمود: بلى بر شما حلال است سپس این آیات نازل گردید.[۱] چنان که از جابر و ابن مسعود[۲] و نیز از سالم بن ابى الجعد و سدى[۳] و همچنین از طریق کلبى از ابوصالح و او از ابن عباس[۴] و نیز از طریق جویبر از ضحاک[۵] هم روایت و نقل گردیده است.
پانویس
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 818.