آیه 81 اسراء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
=== متن آیه ===
+
==متن آیه==
  
{{قرآن در قاب|وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا |سوره=17|آیه=81}}
+
{{قرآن در قاب|«وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا».|سوره=17|آیه=81}}
  
=== ترجمه ===
+
==ترجمه==
  
بگو: حق آمد و باطل نابود شد حقا که باطل نابود شدنی بود
+
بگو: حق آمد و باطل نابود شد. حقا که باطل نابود شدنی بود.
  
=== شأن نزول ===
+
==نزول==
  
 
ابوهریرة گوید: جابر بن عبدالله به من گفت: بعد از [[فتح مکه]] با [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله داخل [[مکه]] شدیم و به خانه خدا وارد گشتیم در حالتى که 360 بت در آن بود. پیامبر دستور فرمود: همه بت ها را از خانه خدا بیرون آورده، بشکنند و یک بت بسیار بزرگ در آن بود که به آن هبل مى گفتند.
 
ابوهریرة گوید: جابر بن عبدالله به من گفت: بعد از [[فتح مکه]] با [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله داخل [[مکه]] شدیم و به خانه خدا وارد گشتیم در حالتى که 360 بت در آن بود. پیامبر دستور فرمود: همه بت ها را از خانه خدا بیرون آورده، بشکنند و یک بت بسیار بزرگ در آن بود که به آن هبل مى گفتند.
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
على گوید: وقتى که پیامبر پاى خود را بر پشت من نهاد دیدم یاراى تحمل سنگینى [[نبوت]] و [[رسالت]] پیامبر را ندارم، گفتم: یا رسول الله اجازه بدهید من پاى خود را بر روى شانه شما بگذارم. پیامبر خندید و از پشت من به زیر آمد و من پاى خود را بر روى شانه پیامبر گذاشتم و بت بزرگ هبل را از پشت خانه کعبه شکستم سپس خداوند این آیه را نازل فرمود.<ref> کتاب نزول القرآن از ابوبکر شیرازى و [[ابن شهر آشوب]].</ref>
 
على گوید: وقتى که پیامبر پاى خود را بر پشت من نهاد دیدم یاراى تحمل سنگینى [[نبوت]] و [[رسالت]] پیامبر را ندارم، گفتم: یا رسول الله اجازه بدهید من پاى خود را بر روى شانه شما بگذارم. پیامبر خندید و از پشت من به زیر آمد و من پاى خود را بر روى شانه پیامبر گذاشتم و بت بزرگ هبل را از پشت خانه کعبه شکستم سپس خداوند این آیه را نازل فرمود.<ref> کتاب نزول القرآن از ابوبکر شیرازى و [[ابن شهر آشوب]].</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
<references/>
===
 
 
 
 
 
=== منابع ===
 
  
 +
==منابع==
 
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
 
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
 +
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 509.
  
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 509
+
==پیوندها==
 
+
* [[سوره اسراء]]
=== پیوندها ===
+
* [[سوره اسراء/متن و ترجمه سوره]]
 
 
*[[سوره اسراء ]]
 
 
 
*[[سوره اسراء /متن و ترجمه سوره]]
 
 
 
[[رده:آیات سوره اسراء ]]
 
  
 +
[[رده:آیات سوره اسراء]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۷

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

بگو: حق آمد و باطل نابود شد. حقا که باطل نابود شدنی بود.

نزول

ابوهریرة گوید: جابر بن عبدالله به من گفت: بعد از فتح مکه با رسول خدا صلى الله علیه و آله داخل مکه شدیم و به خانه خدا وارد گشتیم در حالتى که 360 بت در آن بود. پیامبر دستور فرمود: همه بت ها را از خانه خدا بیرون آورده، بشکنند و یک بت بسیار بزرگ در آن بود که به آن هبل مى گفتند.

پیامبر به سوى امام على علیه‌السلام نظر افکند و فرمود: یا على بر روى شانه من سوار شو تا این که از پشت خانه کعبه آن بت بزرگ را بشکنى. على گفت: یا رسول اللّه شما پاى خود را بر پشت من بگذارید و آن بت بزرگ را بشکنید.

على گوید: وقتى که پیامبر پاى خود را بر پشت من نهاد دیدم یاراى تحمل سنگینى نبوت و رسالت پیامبر را ندارم، گفتم: یا رسول الله اجازه بدهید من پاى خود را بر روى شانه شما بگذارم. پیامبر خندید و از پشت من به زیر آمد و من پاى خود را بر روى شانه پیامبر گذاشتم و بت بزرگ هبل را از پشت خانه کعبه شکستم سپس خداوند این آیه را نازل فرمود.[۱]

پانویس

  1. کتاب نزول القرآن از ابوبکر شیرازى و ابن شهر آشوب.

منابع

پیوندها