آیه 95 نحل: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِیلاً إ...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==متن آیه== | |
− | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِیلاً إِنَّمَا عِندَاللّهِ هُوَ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ».|سوره=16|آیه=95}} |
− | + | ==ترجمه== | |
− | پیمان خدا را به بهایی اندک مفروشید | + | پیمان خدا را به بهایی اندک مفروشید زیرا اگر بدانید، آنچه در نزد خداست برایتان بهتر است. |
− | === شأن نزول آیات 95 و 96 | + | ==نزول== |
+ | |||
+ | '''شأن نزول آیات 95 و 96:''' | ||
ابن عباس گوید: مردى از شهر حضرموت که نام وى عبدان الاشرع بوده، نزد [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول اللّه امرؤ القیس کندى در مجاورت زمین من داراى زمینى است و مقدارى از زمین مرا داخل در زمین خودش کرده است و مردم هم میدانند که من راست مى گویم. | ابن عباس گوید: مردى از شهر حضرموت که نام وى عبدان الاشرع بوده، نزد [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول اللّه امرؤ القیس کندى در مجاورت زمین من داراى زمینى است و مقدارى از زمین مرا داخل در زمین خودش کرده است و مردم هم میدانند که من راست مى گویم. | ||
سطر ۱۷: | سطر ۱۹: | ||
امرؤ القیس بعد از شنیدن آیات به خود آمد و گفت: یا رسول اللّه آنچه که در نزد من است از بین خواهد رفت و فانى خواهد گردید و آن مرد راست مى گوید. بلى من مقدارى از زمین او را تصرف کرده ام ولى نمیدانم مقدار واقعى آن چقدر است و اگر میخواهد زمین مرا به اندازه زمین خودش که غصب گردیده، ببرد. راضى خواهم بود و نیز اگر غرامتى از ثمره آن هم بخواهد میتواند بردارد. سپس درباره او آیه 97 «مَنْ عَمِلَ صالِحاً» نازل گردید.<ref> تفسیر [[مجمع البیان]].</ref> | امرؤ القیس بعد از شنیدن آیات به خود آمد و گفت: یا رسول اللّه آنچه که در نزد من است از بین خواهد رفت و فانى خواهد گردید و آن مرد راست مى گوید. بلى من مقدارى از زمین او را تصرف کرده ام ولى نمیدانم مقدار واقعى آن چقدر است و اگر میخواهد زمین مرا به اندازه زمین خودش که غصب گردیده، ببرد. راضى خواهم بود و نیز اگر غرامتى از ثمره آن هم بخواهد میتواند بردارد. سپس درباره او آیه 97 «مَنْ عَمِلَ صالِحاً» نازل گردید.<ref> تفسیر [[مجمع البیان]].</ref> | ||
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references/> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==منابع== | ||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
+ | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 485. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | + | * [[سوره نحل]] | |
− | + | * [[سوره نحل/متن و ترجمه سوره]] | |
− | |||
− | *[[سوره نحل ]] | ||
− | |||
− | *[[سوره نحل /متن و ترجمه سوره | ||
− | |||
− | |||
+ | [[رده:آیات سوره نحل]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۰۰
متن آیه
ترجمه
پیمان خدا را به بهایی اندک مفروشید زیرا اگر بدانید، آنچه در نزد خداست برایتان بهتر است.
نزول
شأن نزول آیات 95 و 96:
ابن عباس گوید: مردى از شهر حضرموت که نام وى عبدان الاشرع بوده، نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و گفت: یا رسول اللّه امرؤ القیس کندى در مجاورت زمین من داراى زمینى است و مقدارى از زمین مرا داخل در زمین خودش کرده است و مردم هم میدانند که من راست مى گویم.
پیامبر امرؤ القیس را احضار کرد و جریان تظلم عبدان را به وى فرمود، امرؤ القیس منکر ادعاى آن مرد گردید. پیامبر بامرؤ القیس دستور داد که سوگند یاد نماید از این که عبدان دروغ مى گوید.
عبدان گفت: یا رسول اللّه امرؤ القیس مردى فاسق و فاجر است و از سوگند دروغ امتناعى ندارد. پیامبر به عبدان فرمود اگر شاهدى براى ادعاى خود ندارى باید به سوگند یاد کردن امرؤ القیس اکتفا کنى، امرؤ القیس خواست سوگند یاد کند این دو آیه نازل گردید پیامبر دو آیه را بر آنها قرائت فرمود.
امرؤ القیس بعد از شنیدن آیات به خود آمد و گفت: یا رسول اللّه آنچه که در نزد من است از بین خواهد رفت و فانى خواهد گردید و آن مرد راست مى گوید. بلى من مقدارى از زمین او را تصرف کرده ام ولى نمیدانم مقدار واقعى آن چقدر است و اگر میخواهد زمین مرا به اندازه زمین خودش که غصب گردیده، ببرد. راضى خواهم بود و نیز اگر غرامتى از ثمره آن هم بخواهد میتواند بردارد. سپس درباره او آیه 97 «مَنْ عَمِلَ صالِحاً» نازل گردید.[۱]
پانویس
- ↑ تفسیر مجمع البیان.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 485.