فتح الأبواب (کتاب): تفاوت بین نسخهها
Majid kamali (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی '{<I>منبع اين نوشتار يک سايت است. آن را با نوشته خودتان جايگزين کنيد.</I>} كتاب «فتح ...' ایجاد کرد) |
(اضافه کردن رده) |
||
سطر ۶۲: | سطر ۶۲: | ||
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=75339&scope=Z-ljg0Zl-MtbwPCBBl472V4OXX-KTySx&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%81%D8%AA%D8%AD%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%A8%D9%88%D8%A7%D8%A8&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب فتح الأبواب]''' | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=75339&scope=Z-ljg0Zl-MtbwPCBBl472V4OXX-KTySx&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%81%D8%AA%D8%AD%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%A8%D9%88%D8%A7%D8%A8&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب فتح الأبواب]''' | ||
− | + | [[رده:منابع حدیثی]] | |
− |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۱۵
{منبع اين نوشتار يک سايت است. آن را با نوشته خودتان جايگزين کنيد.}
كتاب «فتح الأبواب بين ذوى الألباب و بين ربّ الأرباب» اثر سيد رضى الدين، على بن طاووس حلى (589 - 664 هجرى) است.
موضوع
اثبات جواز و مشروعيت استخاره و انواع آن و استدلال هاى مخالفين و جواب آنها
پيشينه
پيرامون مسئله استخاره و جواز و ترغيب به آن نزديك به 30 عنوان كتاب نوشته شده و به صورت متفرقه نيز در بسيارى از كتب ادعيه و روايى باب هايى به اين موضوع اختصاص يافته است.
اولين كتابى كه در اين موضوع و به صورت مستقل نوشته شده كتاب «الاستخارة» از محمد بن مسعود عياشى، از بزرگان قرن سوم و صاحب تفسير معروف عياشى است.
پس از او، احمد بن سليمان بصرى معروف به زبيرى شافعى متوفاى اوايل قرن چهارم هجرى كتابى با عنوان «الاستخارة و الاستشارة» تأليف نمود.
از اين دو كتاب تنها نامشان به ما رسيده و اصل كتابها در حوادث تاريخ از بين رفته اند.
سومين اثر در اين موضوع، كتاب شريف «فتح الأبواب» از سيد ابن طاووس است.اين كتاب، اولين كتاب در اين موضوع مى باشد كه به دست ما رسيده است.
بزرگان ديگرى پس از سيد ابن طاووس در اين خصوص دست به تأليف زده اند كه بيشتر آنان از متأخرين مى باشند.
انگيزه نگارش
سيد بنابر آنچه روش او در اكثر كتابهايش مى باشد در مقدمه كتاب موضوع آن را توضيح داده و انگيزه خود را نيز از تأليف آن كتاب بيان كرده است.
سيد ابتدا توضيحى در معناى استخاره و دليل عقلى بر نيكو بودن آن داده كه: چطور ممكن است مشاوره با هر عاقل و حكيم و پيامبر و وصى و...ستوده باشد، اما مشورت با خداى عالِم به سرانجام انسانها و عالَم، كه به غيب و شهود آگاه است ستوده نباشد ؟ ! من نيز براى اثبات رجحان استخاره اين كتاب را به رشته تحرير درآوردم.
سيد انگيزه خود را اينطور بيان مى كند كه: «در 24 رجب 642 هجرى انگيزه اى قوى در خود احساس كردم براى نوشتن اين كتاب و فهميدم كه اين از عنايات الهى است به من كه كتابى در موضوع استخاره بنويسم و هيچكس را سراغ ندارم كه قبل از من نوشته باشد...كه حجتى از جانب خدا باشد بر هر كس آن را ببيند تا مشاوره با خدا را در تمام مسائل دنيايى و اخروى خويش مقدم كند.
ارزش و اعتبار
سيد عبدالله شبّر در «إرشاد المستبصر في الاستخارات» مى گويد:
«من بجز علامه يگانه زمان، عالم ربانى و كسى كه مثل او را سراغ نداريم، يعنى سيد على بن طاووس، كسى را سراغ ندارم كه در موضوع استخاره كتابى نوشته باشد كه عطش جوينده را پاسخگو باشد و انسان را بى نياز از كتابى ديگر در اين موضوع نمايد.
از نكات مهم اين كتاب آن است كه سيد آيات و روايات را نقل كرده و اقوال را رد يا تأييد نموده و در كنار آنها تجارب خويش را از استخاره آورده و نكات ظريفى پيرامون استخاره و مداومت بر آن ذكر كرده كه حاكى از مواظبت هميشگى او بر استخاره است و نويسنده كتاب به مضمون آن اعتقاد كامل داشته و هميشه با دقت به آن عمل نموده است.
ترتيب ابواب
مؤلف، كتاب خويش را به يك مقدمه و 24 باب تقسيم كرده است.
مقدمه:
شامل توضيحاتى در معناى استخاره و ارزش آن است و اينكه كسى كه مى تواند با خدا مشورت نمايد اگر آن را ترك كرد سزاوار سرزنش است و انگيزه تأليف كتاب و فهرست ابواب آن است.
ابواب كتاب شامل:
1 - از باب اول تا باب هفتم، ادله عقلى و نقلى بر استخاره و اينكه استخاره تنها در مباحات نيست و فتاواى اصحاب برجواز آن.
2 - از باب هشتم تا باب بيست و يكم، انواع استخاره و ادعيه آنها و بهترين نوع استخاره طبق روايات (استخاره ذات الرقاع).
3 - باب بيست و دوم، در استخاره براى ديگران است و اصل جواز آن.
4 - باب بيست و سوم، ادله منكرين عمل به استخاره و جواب آنها.
5 - باب بيست و چهارم، در اينكه انسان در امور عقلى و نقلى بايد به خدا و پيامبر صلى الله عليه وآله اقتدا كند، چرا كه اكثر مردم با اينكه عقل دارند خلاف راه صحيح را مى پيمايند و اينكه انسان نبايد به دنبال رضايت مردم باشد، بلكه تلاش كند رضاى الهى را به دست آورد.
منبع:تبیان
پیوند ها