عبادت: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ایجاد صفحه) |
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (تعیین رده) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{نیازمند ویرایش فنی}} | ||
{{بخشی از یک کتاب}} | {{بخشی از یک کتاب}} | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
+ | |||
+ | [[رده:اخلاق الهی]] | ||
+ | [[رده:ارزش های اسلامی]] |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۲
منبع: سید مصطفی حسینی دشتی،فرهنگ «معارف و معاریف»
«عبادت» در لغت بمعنى ذليل و رام شدن مى باشد، «عبادت» به معنی پرستش كردن، بندگى كردن و نهايت تعظيم براى خداى متعال است.
عبادت نوعى از سپاس و مرتبه والاى آن است، زيرا حقيقت عبادت خضوع است در حد اعلاى آن كه با عالى ترين مراحل تعظيم توأم بوده و از اين رو تنها كسى مستحق عبادت است كه نعمتهاى اساسى و پايه اى مانند آفرينش و زندگى و قدرت از او باشد و جز خداوند متعال كسى بدين امور قادر نباشد. پس عبادت خاص ذات احديت مي باشد.[۱]
«عبادت» خدا كردن دو نوع است: اطاعت از دستورات او در همه شئون زندگى كه آن را عبادت عام گويند، و ديگر عبادت بمعنى تذلل توأم با تقديس و نهايت خضوع و آن را عبادت خاص نامند مانند نماز وامثال آن.
«عبادت» در آیات و روایات
آيات و روايات در باره عبادت بيش از حد و حصر است كه به برخى از آنها اشاره مي شود:
- «قل انما امرتُ ان اعبدَ اللّه و لا اشرك به»(سوره رعد:36).
- «و ما لى لا اعبد الذي فطرنى واليه ترجعون»(سوره يس:22).
- «و قضى ربُّك الاّ تعبدوا الاّ ايّاه»(سوره اسراء:23).
- «تعالوا الى كلمة سواء بيننا و بينكم الاّ نعبد الاّ اللّه».(سوره آل عمران:64)
«عبادت» در منظر روایات
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
- «بهترين مردم كسى است كه دلباخته عبادت بوده آن را به آغوش كشد و از عمق جان آن را دوست داشته به آن بچسبد و خود را در اختيار آن نهد، و چنين كسى در غم دنياى خويش نباشد كه بخوشى و رفاه مي گذراند، يا در سختى و شدت.»
اميرالمؤمنين (علیه السلام) در بیانات شیوای خود در این زمینه می فرمایند:
- «لو عاينوا كنه ما خفى عليهم منك لحقّروا اعمالهم، و لزروا على انفسهم، و لعرفوا انهم لم يعبدوك حق عبادتك، و لم يطيعوك حق طاعتك»[۲]
(اگر مردم ببینند آنچه از ذات تو بر آنها مخفی است، اعمال خود را کوچک شمارند، و خود را سرزنش کنند و خواهند دانست که حق طاعت و عبادت تو را به جا نیاورده اند.)
- «و لا عبادة كاداء الفرائض»[۳]( هیچ عبادتی همچون عمل به واجبات نیست.)
- «و خادِع نفسَك فى العبادة وارفق بها و لا تقهرها وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ فَإِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ تَعَاهُدِهَا عِنْدَ مَحَلِّهَا»[۴] (نفس خود را در واداشتن به عبادت فريب ده، و با آن مدارا كن، و به زور و اكراه بر چيزى مجبورش نساز، و در وقت فراغت و نشاط به كارش گير، جز در آنچه كه بر تو واجب است، و بايد آن را در وقت خاص خودش به جا آورى.)
- اميرالمؤمنين (علیه السلام) فرمود: گروهى خدا را بدين هدف عبادت كنند كه به منافع و لذات اخروى دست يابند و اين عبادت عبادت بازرگانان باشد، و گروهى خدا را از ترس عبادت كنند و اين عبادت بردگان است، و گروه ديگر او را به جهت سپاس از نعمتهايش عبادت كنند، و اين عبادت آزادگان است.
- و فرمودند: عبادت خالص آن است كه آدمى جز از پروردگارش به كسى اميد نداشته باشد و جز از گناهانش از چيزى نترسد.
- از امام صادق (علیه السلام) روايت است كه خداوند به آن بندگانش كه در بندگى خالصند مى فرمايد: اى بندگانم امروز در دنيا به (لذت) بندگيم كامروا باشيد تا فردا به نعمتهائى كه در نتيجه آن به شما خواهد رسيد متنعم گرديد.
- پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر عبادتى (در آغاز) شور و نشاطى دارد كه رفته رفته به سردى مى گرايد ، پس هر آنكس كه شور و نشاطش در عبادت طبق سنت بود (نه به سليقه خودش) وى در راه هدايت مى باشد و هر كه (در آن حال) برخلاف سنت من بود گمراه است و عملش به زيان او خواهد بود ; من هم نماز مى خوانم و هم مى خوابم ، گاه روزه و گاه مفطرم ، هم مى خندم و هم مى گريم ; پس هر كه از روش من روى گردان باشد از من نيست.
- امام صادق (علیه السلام) فرمود: شما را هشدار مى دهم آنچه را كه به فراگيرى آن ناگزيريد فراگيريد و در شناخت آنچه كه عذرتان در جهل به آنها پذيرفته نيست سخت بكوشيد زيرا دين خدا را اركانى است كه با جهل به آنها هيچ «عبادت» سود ندهد و چون كسى به آن اركان (و معارف) آشنا و آگاه بود ميانه روى در عبادت او را زيان نزند و جز به يارى خداوند دسترسى به آن معارف ميسّر نباشد.
- پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: اين دين، دينى متين و استوار (و معتدل) مى باشد به مدارائى و متانت در آن درآئيد و بندگى خدا را بر بندگانش تحميل مكنيد كه در آن صورت به سوارى تندرو مى مانيد كه هنوز به منزل نرسيده مركب سوارى خويش را از پا درآورد.[۵]