عبور حضرت موسی علیه السلام از دریا: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{تقویم|روز= 5 محرم|سال= --}} | {{تقویم|روز= 5 محرم|سال= --}} | ||
− | [[حضرت موسی|موسى]] علیهالسلام از طرف خداوند متعال مأمور | + | [[حضرت موسی|حضرت موسى]] علیهالسلام از طرف خداوند متعال مأمور شد [[بنی اسرائیل|بنىاسرائیل]] را با خود برداشته و به سوى [[فلسطین]] برد تا از ظلم و تعدى فرعونیان نجات یابند. |
− | موسى علیهالسلام به همراه بنىاسرائیل از [[مصر]] خارج | + | موسى علیهالسلام به همراه بنىاسرائیل از [[مصر]] خارج شدند. وقتى کنار دریا رسیدند، بنىاسرائیل شروع به بهانهجوئى کردند که ما در مصر مزرعه و زمین و خانه داشتیم و اکنون بیچاره شدهایم. موسى علیهالسلام فرمود: مطمئن باشید خدا ما را به حال خود نمىگذارد و وسیله نجات عنایت مىفرماید. |
− | به فرعون خبر دادند که موسى علیهالسلام با بنىاسرائیل از مصر خارج شده، فرعون دستور داد | + | به [[فرعون]] خبر دادند که موسى علیهالسلام با بنىاسرائیل از مصر خارج شده، فرعون دستور داد لشکرى آماده سازند. او مىگفت: به این علت که بنىاسرائیل از بندگان ما بوده و اکنون فرار کردهاند، باید آنها را دستگیر نموده و دوباره به بندگى خود درآوریم. |
فرعون با لشکریان خود به دنبال بنىاسرائیل از مصر حرکت کرد. بعضى تعداد بنىاسرائیل را ششصد هزار نقل نمودهاند، اما لشکر فرعون خیلى بیشتر از اینها بود. | فرعون با لشکریان خود به دنبال بنىاسرائیل از مصر حرکت کرد. بعضى تعداد بنىاسرائیل را ششصد هزار نقل نمودهاند، اما لشکر فرعون خیلى بیشتر از اینها بود. | ||
− | هنگام صبح که بنىاسرائیل به پشت سرشان نگریستند، لشکر بىحساب فرعون را دیدند و رعب و وحشتى عظیم دل آنها را فراگرفت و از موسى علیهالسلام خواستند، چارهاى بیندیشد. موسى علیهالسلام با دلى آرام فرمود: پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. تا این که لشکر فرعون نزدیک شد و | + | هنگام صبح که بنىاسرائیل به پشت سرشان نگریستند، لشکر بىحساب فرعون را دیدند و رعب و وحشتى عظیم دل آنها را فراگرفت و از موسى علیهالسلام خواستند، چارهاى بیندیشد. موسى علیهالسلام با دلى آرام فرمود: پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. تا این که لشکر فرعون نزدیک شد و «[[يوشع بن نون|یوشع]]» جلو رفت، گفت: اى موسى دستور چیست؟ |
− | خطاب رسید: موسى، عصاى خود را به دریا زن تا راهى نمایان گردد، موسى علیهالسلام عصاى خود را به دریا زد دریا شکاف خورد و قعر دریا نمایان شد، باد و آفتاب قعر دریا را خشکانید. چون بنىاسرائیل دوازده تیره بودند، دوازده شکاف از دریا پدیدار شد و آنها عبور کردند. | + | خطاب رسید: موسى، عصاى خود را به دریا زن تا راهى نمایان گردد، موسى علیهالسلام عصاى خود را به دریا زد. دریا شکاف خورد و قعر دریا نمایان شد، باد و آفتاب قعر دریا را خشکانید. چون بنىاسرائیل دوازده تیره بودند، دوازده شکاف از دریا پدیدار شد و آنها عبور کردند. |
− | فرعون زمانى رسید که آخرین افراد بنى اسرائیل از دریا خارج مىشدند. فرعون و لشکرش وارد دریا شدند، فرمان الهى به امواج دریا صادر گردید تا فرعون و لشکرش را دربرگیرد. لشکر فرعون تمامشان هلاک شدند. فرعون زمانى که خود را در آستانه [[مرگ]] دید، گفت: به خداى موسى [[ایمان]] آوردم. جبرئیل امین مشتى خاک بر دهان او زد و گفت: با آن همه فساد و اعمال ناشایست، [[توبه]] در این زمان فایدهاى ندارد. | + | فرعون زمانى رسید که آخرین افراد بنى اسرائیل از دریا خارج مىشدند. فرعون و لشکرش وارد دریا شدند، فرمان الهى به امواج دریا صادر گردید تا فرعون و لشکرش را دربرگیرد. لشکر فرعون تمامشان هلاک شدند. فرعون زمانى که خود را در آستانه [[مرگ]] دید، گفت: به خداى موسى [[ایمان]] آوردم. [[جبرئیل]] امین مشتى خاک بر دهان او زد و گفت: با آن همه فساد و اعمال ناشایست، [[توبه]] در این زمان فایدهاى ندارد. |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | سيد مهدى مرعشى نجفى، حوادث الایام، صفحه | + | * سيد مهدى مرعشى نجفى، حوادث الایام، صفحه ۱۸. |
[[رده:وقایع ماه محرم]] | [[رده:وقایع ماه محرم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۴۸
تقویم هجری قمری |
روز واقعه:5 محرم |
حضرت موسى علیهالسلام از طرف خداوند متعال مأمور شد بنىاسرائیل را با خود برداشته و به سوى فلسطین برد تا از ظلم و تعدى فرعونیان نجات یابند.
موسى علیهالسلام به همراه بنىاسرائیل از مصر خارج شدند. وقتى کنار دریا رسیدند، بنىاسرائیل شروع به بهانهجوئى کردند که ما در مصر مزرعه و زمین و خانه داشتیم و اکنون بیچاره شدهایم. موسى علیهالسلام فرمود: مطمئن باشید خدا ما را به حال خود نمىگذارد و وسیله نجات عنایت مىفرماید.
به فرعون خبر دادند که موسى علیهالسلام با بنىاسرائیل از مصر خارج شده، فرعون دستور داد لشکرى آماده سازند. او مىگفت: به این علت که بنىاسرائیل از بندگان ما بوده و اکنون فرار کردهاند، باید آنها را دستگیر نموده و دوباره به بندگى خود درآوریم.
فرعون با لشکریان خود به دنبال بنىاسرائیل از مصر حرکت کرد. بعضى تعداد بنىاسرائیل را ششصد هزار نقل نمودهاند، اما لشکر فرعون خیلى بیشتر از اینها بود.
هنگام صبح که بنىاسرائیل به پشت سرشان نگریستند، لشکر بىحساب فرعون را دیدند و رعب و وحشتى عظیم دل آنها را فراگرفت و از موسى علیهالسلام خواستند، چارهاى بیندیشد. موسى علیهالسلام با دلى آرام فرمود: پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. تا این که لشکر فرعون نزدیک شد و «یوشع» جلو رفت، گفت: اى موسى دستور چیست؟
خطاب رسید: موسى، عصاى خود را به دریا زن تا راهى نمایان گردد، موسى علیهالسلام عصاى خود را به دریا زد. دریا شکاف خورد و قعر دریا نمایان شد، باد و آفتاب قعر دریا را خشکانید. چون بنىاسرائیل دوازده تیره بودند، دوازده شکاف از دریا پدیدار شد و آنها عبور کردند.
فرعون زمانى رسید که آخرین افراد بنى اسرائیل از دریا خارج مىشدند. فرعون و لشکرش وارد دریا شدند، فرمان الهى به امواج دریا صادر گردید تا فرعون و لشکرش را دربرگیرد. لشکر فرعون تمامشان هلاک شدند. فرعون زمانى که خود را در آستانه مرگ دید، گفت: به خداى موسى ایمان آوردم. جبرئیل امین مشتى خاک بر دهان او زد و گفت: با آن همه فساد و اعمال ناشایست، توبه در این زمان فایدهاى ندارد.
منابع
- سيد مهدى مرعشى نجفى، حوادث الایام، صفحه ۱۸.