|
|
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | {{بخشی از یک کتاب}} | + | '''آیت الله نجفى اهرى''' (۱۲۸۲ - ۱۳۸۶ ق)، از فقهای مجاهد [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدى]] و [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] بود. وى با بزرگان [[نجف]] در انقلاب [[مشروطیت|مشروطه]] همراهی کرد، و در جریان نهضت اسلامی [[ایران|ایران]] نیز به حمایت همه جانبه از [[امام خمینى]] پرداخت. «حدیقة الاحباب» و «شجره طوبى» از جمله آثار علمی اوست. |
| + | {{شناسنامه عالم |
| + | ||نام کامل = حسین نجفى اهرى |
| + | ||تصویر= [[پرونده:حسین اهری.jpg|۲۳۰px]] |
| + | ||زادروز = ۱۲۸۲ قمری |
| + | |زادگاه = اهر، آذربایجان شرقى |
| + | |وفات = ۱۳۸۶ قمری |
| + | |مدفن = [[قم]]، مقبره ابوحسین (قبرستان نو) |
| + | |اساتید = [[آخوند خراسانی]]، [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]]، [[میرزا محمدحسین نائینی|محمدحسین نائینی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]،... |
| + | |شاگردان = عبدالعلى آخوندى اهرى، سید صادق آل محمد اهرى، میرزا یدالله دهقان، حاج آقا بخارایى،... |
| + | |آثار = حدیقة الاحباب، شجره طوبى، سدرة المنتهى فى دین المصطفى، رد بهائیگرى،... |
| + | }} |
| + | ==تحصیل و اساتید== |
| | | |
| + | حسین آقا نجفى اهرى فرزند فتحالله، به سال ۱۲۸۲ هـ.ق در شهرستان اهر (آذربایجان شرقى) دیده به جهان گشود. وى در سن ده سالگى موفق به شروع تحصیل در زادگاه خود شد و به مدت دوازده سال در محضر میرزا عبدالغنى مجتهد اهرى (م، ۱۳۰۶ هـ.ق) و ملا جواد اهرى به تحصیل علوم مقدماتى و کتاب هاى درسى متداول طلبه هاى آن زمان ([[نصاب الصبیان (کتاب)|نصاب]]، [[صرف]] و [[نحو]]، [[منطق]] و...) پرداخت. در سن ۲۲ سالگى براى تکمیل دروس سطح به حوزه علمیه [[تبریز]] وارد شد و به مدت نه سال - تا سال ۱۳۱۳ هـ.ق - از محضر بزرگان حوزه تبریز کسب فیض کرد. |
| | | |
| + | وی بعد از فراگرفتن دروس سطح، در ۳۱ سالگى (۱۳۱۳ هـ.ق) براى رسیدن به مقامات عالى علمى و [[اجتهاد]] به حوزه [[نجف]] مشرف شد و به محافل علمى و جلسات درسى برخى از بزرگان راه یافت، از جمله: |
| | | |
| + | * آیت الله [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبائى یزدى]] (م، ۱۳۳۷ هـ.ق) صاحب «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]]». |
| + | * آیت الله [[آخوند خراسانی|شیخ محمدکاظم خراسانى]] (م، ۱۳۲۹ هـ.ق) صاحب «[[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]]». |
| + | * آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] (م، ۱۳۶۵ هـ.ق) صاحب «[[وسیلة النجاة (کتاب)|وسیلة النجاة]]». |
| + | * [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینى]] (م، ۱۳۵۵ هـ.ق). |
| + | * شیخ عبدالکریم مامقانى. |
| | | |
− | بيرق بردبارى
| + | مرحوم آقا نجفى اهرى بعد از تکمیل تحصیلات عالیه، موفق به کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] اجتهاد و نقل روایات از آیات و بزرگانى مانند سید محمدکاظم طباطبائى یزدى، شیخ محمدحسین نائینى و سید ابوالحسن اصفهانى شد که گویاى موقعیت ممتاز علمى آن [[فقیه|فقیه]] فرزانه و توجه اساتید معظمله به ایشان است. همچنین ارجاع مسائلى از ناحیه [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردى]] به وى، گویاى عنایت ایشان و فضل معظمله بود. |
| | | |
− | '''مقدمه'''
| + | ==تدریس و شاگردان== |
| | | |
− | در عصر غيبت آخرين خورشيد فروزان آسمان امامت و ولايت، حضرت بقية الله الاعظم علیهالسلام كه بىشك زندگانى طيبه اسلامى، وامدار فداكارى ها و جانفشانى هاى مرزداران حريم مقدس اسلامى و ولائى است و مراجع و فقهاى بزرگوار شيعه، از [[شیخ طوسی]] و [[شيخ مفيد]] تا علماى فرهيخته معاصر همچون [[امام خمينى]] - كه به حق اسلام را حياتى دوباره بخشيد و خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت بود. - در زمره اين دلاوران و پرچمداران علم و فضيلت و جهاد بوده اند. آنانى كه در عصر خويش مشعل هدايت [[اسلام]] ناب را پرفروغ و تابان حفظ كردند به جانشين هاى صالح خود سپردند تا عرصه گيتى هيچگاه از نعمت والاى اسلام تهى نماند. | + | مرحوم آقا نجفى اهرى در دوران پربرکت عمر شریف خود به مدت ده سال در حوزه [[نجف]] اشرف در [[مسجد هندی|مسجد هندى]] و مقبره صاحب [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]] بر کرسى تدریس تکیه زد و کتابهایى مانند «[[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین الاصول]]» [[میرزای قمی|میرزاى قمى]]، «[[فرائد الاصول (کتاب)|فرائدالاصول]]» و «[[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]» [[شیخ انصاری|شیخ انصارى]] را به شاگردانش از کشورهاى هندوستان، [[پاکستان]]، [[افغانستان]] و [[ایران|ایران]] تدریس نمود. |
| | | |
− | در طول [[تاريخ اسلام]] علماى مكتب تشيع همواره پرچمدار علم و دانش و مجسمه [[تقوا]] و عمل صالح بوده اند و خانه هاى گلى و محقر آنان پناهگاه پابرهنه ها بوده است، اما [[تقوا]] و [[اخلاص]] الهى باعث شد، بسيارى از آنان گمنام و ناشناخته باقى بمانند. از جمله اين شخصيتهاى بزرگ دينى كه هم در زمان حيات مظلوم بود و هم بعد از وفات از او كمتر ياد مى شود، شخصيت ممتاز عالم تشيع؛ حضرت آيت الله العظمى نجفى اهرى است كه در طول حيات صد و چهار ساله خود، منشاء خيرات و بركات زيادى براى جامعه و حوزه هاى علميه، خصوصاً در منطقه ارسباران (اهر) شد و اينك ما مى كوشيم تا گوشههايى از زندگى اين فقيه مجاهد و بزرگوار [[شيعه]] را بر قلم جارى سازيم. باشد كه قدمى در معرفى شخصيت يكى از عالمان وارسته مكتب تشيع برداريم.
| + | برخی از شاگردان وى عبارتند از: |
| | | |
− | '''ولادت'''
| + | * شیخ عبدالعلى آخوندى اهرى، |
| + | * سید صادق آل محمد اهرى (اولین [[امام جمعه]] اهر بعد از انقلاب)، |
| + | * حاج میرزا یدالله دهقان، |
| + | * حاج آقا بخارایى، |
| + | * حاج آقا نجومى، |
| + | * حاج آقا دهدشتى. |
| | | |
− | حسين آقا نجفى اهرى به سال 1282 هـ.ق در خانواده اى پارسا و باتقوا و ساده و بىآلايش در شهرستان اهر - استان آذربايجان شرقى - ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش، فتحالله، مادر ارجمندش زهرا هر دو عاشقان و شيفتگان [[اهل بيت]] عصمت و طهارت علیهمالسلام بودند و در كمال صفا و پاكى زندگى مى كردند.(1)
| + | == آثار و تألیفات == |
| + | آقا نجفى اهرى در کنار تعلیم و تربیت، کتاب هایى را نیز تألیف کرد. فهرست کتابهاى وى عبارت است از: |
| | | |
− | '''تحصيلات '''
| + | *«حدیقة الاحباب» کتابى وزین و شامل [[دعا|ادعیه]]، [[حدیث|روایات]]، کرامات، نصایح و مناقب خاندان [[عصمت]] و طهارت است و به تعبیر مؤلف: «کشکولى است جمعآورى شده از کتب معتبره»، در تاریخ (۱۳۵۸ هـ.ق) در [[نجف]] چاپ و به [[تقریظ|تقریظ]] مرجع بزرگ شیعه [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] مزین شد. متن تقریظ چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم: الحق والانصاف کتاب نفیسى است، مشتمل بر اخبار شریفه و مطالب نفیسه و حکایات ظریفه. البته اخوان مؤمنین در طبع و نشر آن ساعى باشند. «للّه درّ مؤلفه»، جناب علم الاعلام ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ حسین مجتهد اهرى دامت افاضاته - ابوالحسن الموسوى الاصفهانى -». |
| | | |
− | آقا نجفى اهرى از اوان كودكى به تحصيل علم، عشق و علاقه وافرى داشت و اين اشتياق در سيماى نورانى و معصومگونه اش نمايان بود. در سن ده سالگى به همت والدين ارجمندش موفق به شروع تحصيل در زادگاه خود - اهر - شد و به مدت دوازده سال در محضر «آيت الله ميرزا عبدالغنى مجتهد اهرى» و «ملا جواد اهرى» زانو زد و به تحصيل علوم مقدماتى و كتاب هاى درسى متداول طلبه هاى آن زمان (نصاب، گلستان، صرف و نحو، منطق، معانى و بيان، اصول و فقه) پرداخت. در سن بيست و دو سالگى براى تكميل دروس سطح به حوزه علميه تبريز وارد شد و به مدت نه سال - تا سال 1313 هـ.ق - از محضر بزرگان حوزه تبريز كسب فيض كرد. كه متأسفانه از اساتيد وى در حوزه تبريز اطلاعى در دست نيست!
| + | *«شجره طوبى» همانند حدیقه او است. |
| | | |
− | '''حوزه علميه اهر'''(2)
| + | *«رساله عملیه به نام (سدرة المنتهى فى دین المصطفى)» در سال (۱۳۶۶ هـ.ق) در تبریز به چاپ رسید. |
| | | |
− | حوزه علميه اهر، در كنار ديگر مراكز علمى حوزوى شهرهاى اسلامى، پاسدار حريم ثقلين بود، در نشر معارف حقه از سابقه اى درخشان و افتخارآميز برخوردار است و علمايى مانند: ميرزا عبدالغنى مجتهد اهرى، حاج شيخ حسين نجفى اهرى، حاج شيخ احمد اهرى، حاج سيد جعفر بنى هاشمى اهرى، حاج شيخ حسين برقى اهرى و... در دامانش پرورش يافته اند.
| + | از حاج شیخ شش کتاب چاپ نشده نیز به یادگار ماند که عبارت است از: |
| | | |
− | بناهاى فرهنگى، تاريخى و آثار به جاى مانده (از جمله بقعه شيخ شهابالدين محمود اهرى، قطبالعارفين، قرن هفتم هجرى) از قدمت و عمق اعتقادى، فرهنگى اين خطه از ميهن اسلامى حكايت مى كند و كتابها، اسناد و منقولات اين قدمت را به قرن ششم هـ.ق بازمى گرداند. در نتيجه اين پيشينه درخشان، امروز شاهد حضور مردم در حمايت از فرامين [[اسلام]] هستيم.
| + | *«شرح رسائل و مکاسب شیخ انصارى»؛ |
| | | |
− | گفتنى است كه حوزه علميه اهر در طول زمان ها دستخوش تحولات گوناگونى بود. تا جايى كه بعضى از مدارس اين حوزه در زمان رژيم ستم شاهى با زير پا گذاشتن شرايط وقف و وقفنامه و در جهت اهداف ضداسلامى آن رژيم مبنى بر تضعيف حوزه هاى علميه، به تصرف اداره فرهنگ رژيم منحوس درآمده بود. براى نمونه مدرسه علميه شمس ([[امام صادق]] علیهالسلام) را مى توان نام برد كه به مدرسه دولتى تبديل شد و اقدامهاى عالمان و طلبه هاى شهر در جهت تخليه مدرسه و تبديل آن به حوزه علميه به جايى نرسيد و تنها بعد از تشريف فرمايى آقا نجفى اهرى، به حوزه علميه تبديل شد.
| + | *«مناسک حج»؛ |
| | | |
− | '''مدارس علميه اهر'''
| + | *«اربع مائه (از فرموده هاى [[امام صادق]] علیهالسلام)»؛ |
| | | |
− | * 1- مدرسه علميه [[امام صادق]] علیهالسلام: كه در سابق با نام «شمس» معروف بود به سال 1307 هـ.ش به همت ميرزا حسن، وزير قراجه داغى بنا شد و بعد از انقلاب بناى قديم مدرسه با طرح جديد در سه طبقه، تجديدبنا گرديد و اين مدرسه، تنها حوزه رايج اهر است و بيش از پنجاه نفر طلبه در آن مشغول تحصيل هستند. | + | *«رد بهائیگرى»؛ |
| | | |
− | * 2- مدرسه علميه مسجد جامع: اين مدرسه در حدود يك سال بعد از فرار فرقه بهائيت در سال 24 يا 25 هـ.ش، بعد از غصب مدرسه شمس توسط طاغوت، به همت «حاج ميرجواد باغبانى» در حياط مسجد جامع با اموال آقاى ميرصالح كه بىوارث بود، بنا شد. در حال حاضر از آنجا استفاده نمى شود و صورت مخروبه به خود گرفته است. | + | *«آیا قرآن قابل ایراد است؟». |
| | | |
− | * 3- بقعه شيخ شهابالدين محمود اهرى (قطبالعارفين قرن هفتم هجرى): حضرت شيخ شهابالدين در اين مكان خانقاهى ترتيب داد و به تربيت علماء و عرفاء پرداخت. اين خانقاه در زبان محلى بنام «فبت سرا» معروف و در زمان حيات شيخ از تشكيلات درسى و رونق علمى خاصى برخوردار بود و عالمان و عارفان بزرگى مانند: شيخ جمالالدين تبريزى، بابا فرج وايقانى، باله بنيسى و... در اين دارالعلم به تحصيل كمالات نفسانى و [[فقه]] مشغول بودند. بناى فعلى بقعه در زمان صفويه (شاه عباس اول) بر روى مرقد شيخ شهابالدين محمود اهرى بنا شده است.(3)
| + | ==فعالیتهای اجتماعی و سیاسی== |
| | | |
− | '''ازدواج و فرزندان '''
| + | آقا نجفى اهرى پس از ۳۶ سال تحصیل و تفقّه در دین و رسیدن به جایگاه رفیع [[اجتهاد]] و کسب اجازات علمى و فقهى، در سن ۶۷ سالگى به سال (۱۳۴۹ هـ.ق) براى هدایت مردم به دیار خویش بازگشت تا مصداق «[[آیه نَفْر]]» ([[سوره توبه|توبه]]، ۱۲۲) گردد. |
| | | |
− | مرحوم آقا نجفى اهرى، قبل از عزيمت به [[نجف]]، در زادگاه خود با دختر مرحوم ملا تقى، فرزند ملا علىاصغر رواسجانى به نام «فضه خانم» ازدواج كرد. ثمره ازدواجشان تنها دخترش (رباب) بود كه او را به عقد حاج سيد عباس گرگرى از فضلاى آذرى نجف، درآورد. آقا نجفى از رباب صاحب شش نوه (4 دختر و 2 پسر) شد. تمامى نوه هاى دخترى هماكنون در قيد حيات اند. به ترتيب، همسران حاج آقا بخارايى در [[مشهد]]، حاج آقا نجومى در كرمانشاه، حاج آقا دهدشتى در آبادان و مرحوم كاتب الغروى (خطاط كاشيكارى هاى حرم [[امام على]] علیهالسلام و [[امام حسين]] علیهالسلام) در نجف، هستند و دو نوه پسرش، حاج سيد محمدحسن گرگرى (مقيم اهر) و مرحوم حاج سيد محمدعلى گرگرى (ساكن نجف) مى باشند.(4)
| + | معظمله از آغاز ورود به منطقه ارسباران (اهر) [[مرجعیت|مرجعیت]] دینى یافت و در کنار اقامه [[نماز جماعت]] ظهر و عصر در مسجد امام خمینى (مسجد سفید سابق) و نماز مغرب و عشاء در مسجد شیخ عماد، مدرسه علوم دینى شمس (مدرسه امام صادق علیهالسلام کنونی) را که به تصرف رژیم منحوس پهلوى درآمده بود، بازپس گرفت و به تربیت شاگردان پرداخت. حاج شیخ علاوه بر بازسازى مدرسه، باقیات و صالحاتى همچون مرمت و بازسازى مسجد امام خمینى و احداث یک باب «غسالخانه» در نزدیکى گلزار شهداى اهر از خود به یادگار گذاشت. |
| | | |
− | '''رؤيايى صادق '''
| + | در مورد زندگى مبارزاتى آقا نجفى اهرى مى توان به همراهى وى با بزرگان [[نجف]] در نهضت [[مشروطیت]]، که به رهبرى روحانیان آغاز گردید و همچنین به حمایت همه جانبه معظمله از حضرت [[امام خمینى]] در اوائل شکل گیرى نهضت، اشاره کرد. معظمله انس و الفت و علاقه زیادى به حضرت امام داشت، از نزدیک با ایشان در ارتباط بود و از حرکتهاى حضرت امام قاطعانه پشتیبانى مى کرد. در سال ۱۳۴۳ هـ.ش بود که حضرت امام سخنرانى تاریخى و افشاگرانه خود نسبت به جنایات رژیم سفاک پهلوى و قرارداد ننگین کاپیتولاسیون را ایراد فرمود و به دستگیرى و بازداشت امام انجامید؛ مرحوم آقا نجفى اهرى، شبانه اعلامیه اى صادر فرمود و ضمن محکوم کردن دستگیرى امام، مردم را دعوت به قیام کرد و مهاجرت خود را به [[تهران]] به اطلاع عموم رساند. |
| | | |
− | معظمله بعد از فراگرفتن دروس سطح به صورت كامل و شايسته در سن سى و يك سالگى (1313 هـ.ق) براى رسيدن به مقامات عالى علمى و اجتهاد به حوزه كهن و هزار ساله نجف مشرف شد و به محافل علمى و جلسات درسى برخى از بزرگان راه يافت. آيت الله العظمى نجفى اهرى خود درباره سفر به نجف اشرف مى گفت: «در اهر منزل كرده و منتظر بودم تا زمينه عزيمت به [[نجف]] اشرف فراهم گردد.
| + | اعلامیه هاى حاج شیخ شبانه در کوچه و بازار نصب شد و صبح آن روز شور و غوغاى عجیبى بین مردم راه افتاد. آقا نجفى اهرى در مقابل صفوف به هم فشرده مردم تا دروازه شهر اهر حرکت کرد و از آنجا با بدرقه مردم به همراهى آیت الله سید جعفر بنى هاشمى اهرى جهت اعتراض به بازداشت حضرت امام، به تهران عزیمت کرد و به مجمع بزرگ روحانیان طراز اول [[ایران|ایران]] (حضرات آیات عظام: [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|گلپایگانى]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|مرعشى نجفى]]، [[سید محمدهادی میلانی|میلانى]]، [[سید مرتضی پسندیده|پسندیده]] (اخوى امام)، [[شهید صدوقی|شهید صدوقى]] و [[سید عبدالحسین دستغیب|دستغیب]] و...) که در باغ ملک تشکیل شده بود، پیوست. آنان مدت پانزده شبانهروز مشغول برنامهریزى جهت آزادى حضرت امام بودند و اعلامیه هاى کوبنده اى در همین زمینه صادر مى کردند. متن این اعلامیه ها با امضاء نزدیک به پنجاه نفر از بزرگان در بعضى از اسناد و کتب به ثبت رسیده است. همه روزه [[نماز جماعت]] به امامت آقا نجفى اهرى برگزار مى گردید تا این که یک شب به طور ناگهانى برق منطقه خاموش شد و در تاریکى چهار جیپ ارتشى وارد باغ شدند و آقا نجفى اهرى را دستگیر و به [[ساواک]] انتقال دادند. پس از بازجوئى هاى انجام شده، معظمله را چشم بسته به [[تبریز]] فرستادند و بالاخره پافشارى روحانیان و مردم موجب آزادى حضرت امام شد و امام بعد از آزادى طى تلگراف جداگانه اى از آقا نجفى اهرى تشکر و قدردانى کرد. |
| | | |
− | تقريباً اواسط مهر ماه بود. يك شب در عالم رؤيا ديدم كه در حرم مطهر ابا عبدالله الحسين علیهالسلام و در ايوان طلا هستم. با دقت به يكى از ستونهاى ايوان طلا چشم دوخته بودم و سعى مى كردم تا از اين ستون به پشت بام حرم بروم، ناگهان از خواب بيدار شدم. نزديكيهاى صبح بود، [[وضو]] ساخته و خود را براى دخول به صبح آماده نمودم و از خداوند متعال خواستم كه اين خواب را برايم مبارك گرداند. هنوز اذان صبح نگفته بود كه كوبه در منزلمان به صدا درآمد. به پشت در آمده، با نگرانى در را گشوده و پدر بزرگوارم را مشاهده نمودم. علت تشريف فرمائيش را به اين صبح زودى سئوال نمودم. (پدرش آن زمان در روستاى «رواسجان» زندگى مى كرد) در جواب فرمودند: امروز آقاى حسن اهرى (پدر دكتر قاسمخان) به [[مكه]] مشرف اند. زمينه را فراهم ديده و از پدرم خواستم، تا از ايشان بخواهد ساعاتى سفرشان را به تأخير اندازد تا من هم همراه آنان به [[نجف]] مشرف شوم.
| + | ==اخلاق و سیره== |
| | | |
− | براى خداحافظى از مادر و ساير بستگان به روستاى رواسجان رفتم كه عمويم هم براى همراهيم و تشرف آماده گرديد. به همراه افراد فوقالذكر حركت نموديم و بعد از طى منزلها اول وارد [[كربلا]]ى معلى گشتيم. وقتى وارد حرم ابا عبدالله الحسين علیهالسلام شديم، ناگهان چشمم به ستونى افتاد كه آن را در خواب ديده بودم و درست همان ستون بود. به عمويم گفتم: من اينجا را ديده ام و بعد همگى به [[زيارت]] [[نجف]] مشرف شديم و آقاى حسن اهرى بعد از زيارت حضرت امير علیهالسلام جهت تشرف به مكه آماده شدند و من و عمويم از آنان جدا گشتيم و من، بعد از اجازه اقامت و تحصيل در حوزه نجف از آقا سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى (صاحب عروة الوثقى)، به عمويم گفتم كه من ماندنى شدم و ديگر برنمى گردم و چون خانواده ام را همراهم نبرده بودم... نامه اى به پدرم نوشتم اگر امكان داشت، همسر و دخترم را به نجف بفرستد و پدرم با همت والاى خود آنها را به نجف فرستاد.(5)
| + | اخلاق پسندیده و فضائل انسانى آقا نجفى اهرى زبانزد خاص و عام بود. معظمله به [[تواضع]]، [[حلم]]، [[عفو]] و گذشت، [[شرح صدر|سعه صدر]]، مدارا و خوشبرخوردى، احترام به کوچک و بزرگ، احساس مسئولیت، همیارى و دستگیرى از فقرا و محرومان و دیگر صفات کریمه معروف بود. درِ خانه اش همواره به روى مراجعین باز بود و هر کس به حضورش مى رسید، بىبهره بازنمى گشت. |
| | | |
− | '''حوزه علميه نجف در زمان حيات آقا نجفى اهرى'''
| + | محفل او مجلس انس با [[قرآن]] و [[حدیث]] بود. نه کسى از دیدار او دلتنگ مى شد و نه او از کثرت سئوال و جواب ابراز خستگى مى کرد. هر چند از او مى خواستند، مطلب را تکرار مى کرد. عشق و علاقه بىاندازه اى به [[اهل بیت|اهل بیت]] عصمت و طهارت - خاصه حضرت [[سیدالشهداء]] علیهالسلام و عزادارى او - داشت. |
| | | |
− | حوزه كهن و هزار ساله نجف به سال 488 هـ.ق به همت شيخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، از بزرگترين عالمان و فقيهان [[شيعه]] تأسيس گرديد. همزمان با سالهاى عزيمت آقا نجفى اهرى به نجف، در سال 1313 هـ.ق، وظيفه پاسدارى و حراست از ميراث گرانبهاى شيعه بدست آيت الله العظمى سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى رسيده بود كه به حق [[فقه]] شيعى را رونق بخشيد و كتاب گرانسنگى به نام «عروة الوثقى» را به رشته تحرير درآورد.
| + | ==وفات== |
| | | |
− | و سالهاست كه فقهاى عظيمالشأن به آن حاشيه يا تعليقه مى زنند. آنگاه محقق بزرگ و اصولى زبردست، آيت الله العظمى شيخ محمدكاظم خراسانى، معروف به «آخوند» طلوع كرد و رشته اصول فقه را چنان بارور ساخت كه از زمان تأليف كتاب علمى و تحقيقى معظمله به نام «كفاية الاصول» هيچ عالم و فقيهى از مطالعه و تحقيق آن بىنياز نيست. در حقيقت اين دو بزرگوار نهضت علمى شيخ اعظم انصارى را كه به وسيله ميرزاى شيرازى آبيارى شده بود، به تكامل رساندند. همزمان با اين دو بزرگوار و بعد از آنان شخصيتهاى بزرگى مانند: سيد ابوالحسن اصفهانى، شيخ الشريعه اصفهانى و صد فقيه برجسته و استاد مبرز در حوزه نجف قدم به ميدان گذاشتند و به بركت دانش گسترده شان روزبروز بر رونق اين حوزه كهن افزودند و آن را در دو بخش «فقاهت و سياست» فعال و پويا ساختند.(6)
| + | مرحوم آیت الله شیخ حسین نجفى اهرى، سرانجام بعد از ۱۰۴ سال عمر بابرکت و صرف آن در جلب رضاى خالق متعال و خدمت براى اعتلاى اسلام و مسلمین، در ۲۳ بهمن ۱۳۴۵ شمسی در اهر دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهر ایشان به [[قم]] انتقال یافت و به سوى [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]] سلام الله علیها [[تشییع جنازه|تشییع]] و در مقبره ابوحسین به خاک سپرده شد. |
| | | |
− | آقا نجفى اهرى در چنين حوزه اى به تحصيل پرداخت و از جلسات درس و افكار بلند دانشمندان و فقيهانى بهره گرفت. شمار زياد مشايخ عالى و اساتيد والامقام معظمله خود نشانگر موقعيت مهم، پويا و باعظمت حوزه هاى آن روزگار است.
| + | ==منابع== |
| | | |
− | '''اساتيد'''
| + | *سید شهابالدین حسینى اهرى، "حاج شیخ حسین نجفى اهرى"، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۶. |
| + | ==آرشیو عکس و تصویر== |
| + | <gallery mode="packed" heights="170"> |
| + | پرونده:حدیقه.jpg|ایکی از آثار حسین نجفی اهری |
| + | </gallery> |
| | | |
− | * 1- مرحوم ملا جواد اهرى (استاد مقدمات حاج شيخ در اهر)؛
| + | [[رده:علمای قرن چهاردهم|نجفی اهری،حسین]] |
− | | + | [[رده:مجتهدین]] |
− | * 2- حضرت آيت الله شيخ عبدالغنى مجتهد اهرى (استاد آقا نجفى در اهر):
| + | [[رده:مدفونین در قبرستان نو]] |
− | | |
− | فقيه بارع، زبردست، عالم بزرگوار، اديب جليل و شاعر مجيد، از اعاظم فقهاى قرن 13 و 14 هـ.ق در اهر ديده به جهان گشود. دوران كودكى و جوانى را به كسب علوم در زادگاهش گذراند مدتى به تبريز رفت و در آنجا ساكن شد. در تبريز از جمله عالمان طراز اول و مراجع امور شرعى بود و با حضور او شهر عالمخيز تبريز شكوه، عظمت و شرافت دو چندان يافت. حاج شيخ بعد از مدتى به تهران عزيمت كرد و اثر ارزنده اش در فقه به نام «درراللئالى» را در نهايت زيبايى و مهارت، به سبك سيد بحرالعلوم، منظوم كرد و به طبع رسانيد. به اعتراف آگاهان در اين علم كسى را به غير از ميرزا عبدالغنى بعد از سيد بحرالعلوم ياراى آفريدن چنين اثر عظيمى نبود. وى جامع علوم [[فقه]]، [[اصول]]، [[حديث]]، [[تفسير]] و ادبيات بود و در سال 1306 هـ.ق در زادگاهش اهر درگذشت.(7)
| |
− | | |
− | * 3- حضرت آيت الله العظمى حاج سيد محمدكاظم بن عبدالعظيم طباطبائى يزدى (صاحب كتاب شريف عروة الوثقى):
| |
− | | |
− | وى از استوانه هاى معارف و فقه جعفرى و از مفاخر و مراجع بزرگ تقليد بود. در بيست و هشت [[رجب]] (1247 هـ.ق) در كسنو يزد متولد و 28 رجب (1337 هـ.ق) درگذشت.(8)
| |
− | | |
− | * 4- حضرت آيت الله العظمى شيخ محمدكاظم بن ملا حسين خراسانى (آخوند صاحب كفايه الاصول):
| |
− | | |
− | به سال 1255 هـ.ق در مشهدالرضا علیهالسلام متولد و به سال 1329 هـ.ق در بيست [[ذی الحجه]] در [[نجف]] الاشرف درگذشت.(9)
| |
− | | |
− | * 5- حضرت آيت الله العظمى سيد ابوالحسن اصفهانى:
| |
− | | |
− | از مراجع بزرگ و دورانديش و استاد بسيارى از فقهاى نيم قرن گذشته بود. به سال 1284 هـ.ق متولد و در سال 1365 هـ.ق درگذشت. كتاب «وسيلة النجاة» او از مشهورترين كتب فقهى، بعد از عروةالوثقى است.(10)
| |
− | | |
− | از ديگر اساتيد آقا نجفى اهرى مى توان؛ آقا شيخ محمدحسين نائينى (متوفى 1355 هـ.ق) و آقا شيخ عبدالكريم ممقانى را نام برد.
| |
− | | |
− | '''اجازات اجتهادى و روايتى'''
| |
− | | |
− | مرحوم آقا نجفى اهرى بعد از تكميل تحصيلات عاليه، موفق به كسب اجازه اجتهاد و نقل روايات از آيات و بزرگانى مانند سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى، شيخ محمدحسين نائينى، سيد ابوالحسن اصفهانى، شيخ عبدالكريم ممقانى شد كه گوياى موقعيت ممتاز علمى آن فقيه فرزانه و توجه اساتيد معظمله به ايشان است. همچنين ارجاع مسائلى از ناحيه آيت الله العظمى بروجردى به وى، گوياى عنايت ايشان و فضل معظمله بود، به عنوان نمونه به دو حكايت اشاره مى كنيم:
| |
− | | |
− | * 1- در زمان آقا نجفى اهرى عده اى از ثروتمندان اهر جهت پرداخت بدهى هاى شرعى اموالشان، قبل از تشرف به حج، خدمت آقاى بروجردى مى رسند. قبل از هر چيز، آقا از آنان مى پرسد: از كدام منطقه ايران آمده ايد؟ آنها در پاسخ مى گويند: از ارسباران (اهر). آقا از گرفتن [[خمس]] خوددارى كرده، مى فرماييد تا زمانى كه آقا نجفى اهرى در اهر هستند، من اقدام به چنين كارى نمى كنم. برگرديد و خدمت آقا شيخ حسين برسيد.
| |
− | | |
− | * 2- مسأله ديگر اين كه در زمان حيات آقا نجفى اهرى، شهردارى اهر با غصب قبرستانى كه هنوز مورد استفاده اموات مؤمنين بود، حمامى بنا كرد. اما آقا نجفى به علت غصبى بودن، اجازه [[غسل]] در آن حمام را نمى داد. مردم (انجمن شهر) از آيت الله العظمى بروجردى براى تعيين تكليف استفتاء كردند و ايشان از جواب خوددارى كرد و به آقا نجفى ارجاع داد و سرانجام حمام به خاطر اجازه ندادن آقا براى غسل و استحمام از بين رفت و به مخروبه تبديل شد. بعد از رحلت آقا نجفى رژيم طاغوت مدرسه اى را به نام (ناموس) در آنجا ساخت كه اين مدرسه بعد از انقلاب به نام شهيد بزرگوار رجائى تغيير نام يافت و هم اينك به خاطر فرسودگى، ساختمان جديد مجتمع آموزشى شهيد رجائى در آنجا بنا مى شود.(11)
| |
− | | |
− | '''تدريس، شاگردان و تأليف'''
| |
− | | |
− | مرحوم آقا نجفى اهرى در دوران پربركت عمر شريف خود به مدت ده سال در حوزه نجف اشرف در مسجد هندى ها و مقبره صاحب عروة الوثقى بر كرسى تدريس تكيه زد و كتابهايى مانند قوانين الاصول ميرزاى قمى، فرائدالاصول و مكاسب شيخ انصارى را به شاگردانش از كشورهاى هندوستان، پاكستان، افغانستان و ايران تدريس فرمود. از شاگردان وى مى توان حضرات آيات و حجج الاسلام: شيخ عبدالعلى آخوندى اهرى، مرحوم حاج سيد صادق آل محمد اهرى (اولين امام جمعه اهر بعد از انقلاب)، حاج ميرزا يراله دهقان، حاج آقا بخارايى، حاج آقا نجومى و حاج آقا دهدشتى را نام برد.
| |
− | | |
− | آقا نجفى اهرى در كنار تعليم و تربيت، كتاب هايى را نيز تأليف كرد. فهرست كتابهاى وى عبارت است از:
| |
− | | |
− | * 1- «حديقة الاحباب» كتابى وزين و شامل ادعيه، روايات، كرامات، نصايح و مناقب خاندان عصمت و طهارت است و به تعبير مؤلف «كشكولى است جمعآورى شده از كتب معتبره» در تاريخ (1358 هـ.ق) در [[نجف]] چاپ و به تقريظ مرجع بزرگ شيعه آقا سيد ابوالحسن اصفهانى مزين شد.
| |
− | | |
− | متن تقريظ چنين است: «بسم الله الرحمن الرحيم: الحق والانصاف كتاب نفيسى است، مشتمل بر اخبار شريفه و مطالب نفيسه و حكايات ظريفه. البته اخوان مؤمنين در طبع و نشر آن ساعى باشند. «للّه درّ مؤلفه» جناب علم الاعلام ثقة الاسلام آقاى آقا شيخ حسين مجتهد اهرى دامت افاضاته - ابوالحسن الموسوى الاصفهانى -».
| |
− | | |
− | * 2- «شجره طوبى» همانند حديقه است.
| |
− | | |
− | * 3- «رساله عمليه به نام (سدرة المنتهى فى دين المصطفى)» در سال (1366 هـ.ق) در تبريز به چاپ رسيد.
| |
− | | |
− | از حاج شيخ شش كتاب چاپ نشده نيز به يادگار ماند كه عبارت است از:
| |
− | | |
− | * 1 و 2- «شرح رسائل و مكاسب شيخ انصارى»؛
| |
− | | |
− | * 3- «مناسك حج»؛
| |
− | | |
− | * 4- «اربع مائه (از فرموده هاى [[امام صادق]] علیهالسلام)»؛
| |
− | | |
− | * 5- «رد بهائيگرى»؛
| |
− | | |
− | * 6- «آيا قرآن قابل ايراد است؟»
| |
− | | |
− | آقا نجفى اهرى دست خط خيلى خوبى هم داشت و بخشى از نسخه كتاب «رياض العلماء و حياض الفضلاء» تأليف؛ ميرزا عبدالله بن عيسى افندى اصفهانى (قرن 12) به دست خط اوست. در اين باره حكايتى خواندنى به اين صورت نقل كرده اند: آيت الله العظمى مرعشى نجفى مى خواست در [[نجف]] اشرف اين كتاب را از يك زن دست فروش خريدارى كند اما انگليسى ها هم مشترى آن بودند و تا سقف 400 دينار براى خريد پيشنهاد كردند. اما زن حاضر شد كتاب را تنها در برابر 200 دينار به آقا نجفى مرعشى بفروشد. ايشان هم با فروختن اسباب و اثاث و حتى لباس هاى نوى خود كتاب را خريدارى كرد. بعدها آقا مرعشى بر اثر تهديد و اجبار رژيم [[عراق]] حاضر شد آن را به انگليسى ها بفروشد؛ اما قبل از فروش به كمك جمعى از رفقايش آن را استنساخ كرد كه مرحوم آقا نجفى اهرى يكى از آنها بود. و قسمتى از كتاب توسط ايشان نسخهبردارى شد و الان موجود است.(12)
| |
− | | |
− | در فهرست «نسخه هاى خطى» كتابخانه آقاى مرعشى چنين آورده شده است: «توسط آقا شيخ حسين نجفى اهرى عناوين و نشانيهاى شنگرف تصحيح شده است».(13)
| |
− | | |
− | '''مراجعت به اهر'''
| |
− | | |
− | آقا نجفى اهرى كه همواره با مشكلات ناشى از فقر، دست و پنجه نرم مى كرد. نقل كرده اند گاه براى خريد حداقل مواد غذايى مجبور به فروش كتابهايش مى شد. پس از سى و شش سال تحصيل و تفقّه در دين و رسيدن به جايگاه رفيع اجتهاد و كسب اجازات علمى، فقهى در سن شصت و هفت سالگى به سال (1349 هـ.ق) براى هدايت مردم به ديار خويش بازگشت تا مصداق آيه نَفْر(14) گردد.
| |
− | | |
− | معظمله از آغاز ورود به منطقه ارسباران (اهر) مرجعيت دينى يافت و در كنار اقامه نمازهاى جماعت ظهر و عصر در مسجد [[امام خمينى]] (سفيد سابق) و مغرب و عشاء در مسجد شيخ عماد، مدرسه علوم دينى شمس ([[امام صادق]] علیهالسلام) را كه به تصرف رژيم منحوس پهلوى درآمده بود، بازپس گرفت و به تربيت شاگردان مكتب امام صادق علیهالسلام پرداختند. حاج شيخ علاوه بر بازسازى مدرسه، باقيات و صالحاتى همچون مرمت و بازسازى مسجد امام خمينى و احداث يك باب «غسالخانه» در نزديكى گلزار شهداى اهر از خود به يادگار گذاشت.
| |
− | | |
− | '''اخلاق و سيره'''
| |
− | | |
− | اخلاق پسنديده و فضائل انسانى و صفات پسنديده آقا نجفى اهرى زبانزد خاص و عام بود. معظمله به [[تواضع]]، [[حلم]]، [[بردبارى]]، عفو و گذشت، سعه صدر، مدارا و خوشبرخوردى، احترام به كوچك و بزرگ، احساس مسئوليت، هميارى و دستگيرى از فقرا و محرومان و ديگر صفات كريمه معروف بود. درِ خانه اش همواره به روى مراجعين باز بود و هر كس به حضورش مى رسيد، بىبهره بازنمى گشت. محفل او مجلس انس با [[قرآن]] و [[حديث]] بود. نه كسى از ديدار او دلتنگ مى شد و نه او از كثرت سئوال و جواب ابراز خستگى مى كرد. هر چند از او مى خواستند، مطلب را تكرار مى كرد. عشق و علاقه بىاندازه اى به اهل بيت عصمت و طهارت - خاصه حضرت [[سيدالشهداء]] علیهالسلام و عزادارى او - داشت.
| |
− | | |
− | به عنوان نمونه به حكايتى از سجاياى پسنديده اش اشاره مى كنيم: مى گويند در زمان حيات معظمله، فردى شراب خوار و لاابالى در اهر كه به شرارت و شرب خمر معروف بود، روزى به قصد اهانت به آقا نجفى اهرى سر راه او قرار گرفت و به ايشان فحش و ناسزا داد. اطرافيان معظمله خواستند مانع جسارت او شوند؛ اما آقا اجازه نداد و به راه خود ادامه داد. فرداى آن روز آقا به مغازه همان فرد رفت و بعد از سلام و احوالپرسى گفت: ديروز مثل اين كه عصبانى بوديد، اگر قرضى يا مشكلى داريد، من در خدمتتان هستم. آن فرد لاابالى كه انتظار چنين رأفت و عطوفتى را نداشت، متأثر شد و به پاى آقا افتاد و آنگاه از كار زشت خود عذرخواهى كرد.(15)
| |
− | | |
− | '''مبارزات'''
| |
− | | |
− | در مورد زندگى مبارزاتى آقا نجفى اهرى مى توان به همراهى و همآوايى وى با بزرگان [[نجف]] در نهضت مشروطيت، كه به رهبرى روحانيان آغاز گرديد و به حمايت همه جانبه معظمله از حضرت [[امام خمينى]] در اوائل شكل گيرى نهضت، اشاره كرد. معظمله انس و الفت و علاقه زيادى به حضرت امام داشت، از نزديك با ايشان در ارتباط بود و از حركتهاى حضرت امام قاطعانه پشتيبانى مى كرد. در سال 1343 هـ.ش بود كه حضرت امام سخنرانى تاريخى و افشاگرانه خود نسبت به جنايات رژيم سفاك پهلوى و قرارداد ننگين كاپيتولاسيون را ايراد فرمود و به دستگيرى و بازداشت امام انجاميد، مرحوم آقا نجفى اهرى، شبانه اعلاميه اى صادر فرمود و ضمن محكوم كردن دستگيرى حضرت امام، مردم را دعوت به قيام كرد و مهاجرت خود را به تهران به اطلاع عموم رساند.
| |
− | | |
− | اعلاميه هاى حاج شيخ شبانه در كوچه و بازار نصب شد و صبح آن روز شور و غوغاى عجيبى بين مردم راه افتاد. آقا نجفى اهرى در مقابل صفوف به هم فشرده مردم تا دروازه شهر اهر حركت كرد و از آنجا با بدرقه مردم به همراهى آيت الله سيد جعفر بنى هاشمى اهرى جهت اعتراض به بازداشت حضرت امام، به تهران عزيمت كرد و به مجمع بزرگ روحانيان طراز اول ايران (حضرات آيات عظام: گلپايگانى، مرعشى نجفى، ميلانى، پسنديده (اخوى امام)، شهيدين صدوقى و دستغيب و...) كه در باغ ملك تشكيل شده بود، پيوست. آنان مدت پانزده شبانهروز مشغول برنامهريزى جهت آزادى حضرت امام بودند و اعلاميه هاى كوبنده اى در همين زمينه صادر مى كردند. متن اين اعلاميه ها با امضاء نزديك به پنجاه نفر از بزرگان در بعضى از اسناد و كتب به ثبت رسيده است.(16)
| |
− | | |
− | همه روزه [[نماز جماعت]] به امامت آقا نجفى اهرى برگزار مى گرديد تا اين كه يك شب به طور ناگهانى برق منطقه خاموش شد و در تاريكى چهار جيپ ارتشى وارد باغ شدند و آقا نجفى اهرى را دستگير و به ساواك انتقال دادند. پس از بازجوئى هاى انجام شده، معظمله را چشم بسته به تبريز فرستادند و بالاخره پافشارى روحانيان و مردم موجب آزادى حضرت امام شد و امام بعد از آزادى طى تلگراف جداگانه اى از آقا نجفى اهرى تشكر و قدردانى كرد. كه متأسفانه بر اثر سهلانگارى وراث اين سند هم مانند ساير اسناد از بين رفته يا مفقود شده است.(17)
| |
− | | |
− | '''رحلت'''
| |
− | | |
− | حضرت آيت الله العظمى حاج شيخ حسين نجفى اهرى سرانجام بعد از صد و چهار سال عمر بابركت و صرف آن در جلب رضاى خالق متعال و خدمت براى اعتلاى اسلام و مسلمين در (23 بهمن 1345 ش) نداى «ارجعى» معبود را لبيك گفت و سبك بال به سوى ملكوت حق و روضه رضوان الهى پر كشيد. پيكر مطهر حاج شيخ بعد از تشييع باعظمت بىسابقه اى در اهر، جهت دفن به عش آل محمد [[قم]] انتقال يافت و با حضور حضرات مراجع و علماء اعلام و جمعى از مردم شريف شهرهاى اهر، تبريز، تهران و قم از مسجد [[امام حسن عسکری]] علیهالسلام به سوى حرم كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تشييع شد و بعد از اقامه [[نماز]] بر پيكر مطهر آن عالم عامل در مقبره ابوحسين در كنار ياران سفر كرده اش: آيت الله شيخ احمد اهرى و آيت الله سيد كاظم كوهكمرى اهرى به خاك سپرده شد.(18) فسلام عليه يوم ولد و يوم مات و يوم يبعث حيّا.
| |
− | | |
− | پى نوشت
| |
− | | |
− | (1). مصاحبه با حاج سيد محمدحسن نجفى و حاج حسن طايرى، از نوادگان آقا نجفى اهرى.
| |
− | | |
− | (2). مصاحبه با جمعى از علماى اهر.
| |
− | | |
− | (3). به نقل از كتاب «سيرى در احوال و آثار شيخ شهابالدين اهرى»، حسين دوستى، ص 84.
| |
− | | |
− | (4) و (5). مصاحبه با حاج عباسعلى فتحى نود ساله از بستگان آقا نجفى.
| |
− | | |
− | (6). جمعآورى شده از كتب مختلف.
| |
− | | |
− | (7). نقباءالبشر؛ [[آقا بزرگ تهرانى]]، ج 3، ص 1150.
| |
− | | |
− | (8). مقدمه عروة الوثقى، نشر مدينة العلم آيت الله خوئى، ص 6.
| |
− | | |
− | (9). حيات آخوند، مقدمه كفاية الاصول، نشر جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص 5.
| |
− | | |
− | (10). بقية السلف، هادى هاشميان، ص 30.
| |
− | | |
− | (11). همان، ص 1.
| |
− | | |
− | (12). به نقل از حاج ميرزا رحيم نصيرزاده اهرى، از بستگان آقا نجفى اهرى.
| |
− | | |
− | (13). فهرست كتاب هاى خطى كتابخانه آيت الله مرعشى نجفی، ج 10، ص 186، رديف فهرست 3804.
| |
− | | |
− | (14). [[سوره توبه]]، آيه 122.
| |
− | | |
− | (15). مصاحبه با حاج حسن طايرى، از نوادگان آقا نجفى اهرى.
| |
− | | |
− | (16). دائرة المعارف، عبدالحسين سعيديان، ج 2، ص 2044؛ بررسى تحليلى نهضت امام خمينى، حميد روحانى، ج 1، ص 553؛ نهضت روحانيون ايران، على دوانى، ج 4، ص 132 و اسناد انقلاب اسلامى، ج 2، ص 89 و 108 و ج 4، ص 84.
| |
− | | |
− | (17) و (18). مصاحبه با حاج حسن طاهرى.
| |
− | | |
− | ===منبع===
| |
− | | |
− | سيد شهابالدين حسينى اهرى, ستارگان حرم، جلد 6
| |
− | [[رده:علمای قرن سیزدهم]]
| |
آیت الله نجفى اهرى (۱۲۸۲ - ۱۳۸۶ ق)، از فقهای مجاهد شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان سید محمدکاظم یزدى و سید ابوالحسن اصفهانى بود. وى با بزرگان نجف در انقلاب مشروطه همراهی کرد، و در جریان نهضت اسلامی ایران نیز به حمایت همه جانبه از امام خمینى پرداخت. «حدیقة الاحباب» و «شجره طوبى» از جمله آثار علمی اوست.
|
نام کامل
|
حسین نجفى اهرى
|
زادروز
|
۱۲۸۲ قمری
|
زادگاه
|
اهر، آذربایجان شرقى
|
وفات
|
۱۳۸۶ قمری
|
مدفن
|
قم، مقبره ابوحسین (قبرستان نو)
|
|
اساتید
|
آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانى،...
|
شاگردان
|
عبدالعلى آخوندى اهرى، سید صادق آل محمد اهرى، میرزا یدالله دهقان، حاج آقا بخارایى،...
|
آثار
|
حدیقة الاحباب، شجره طوبى، سدرة المنتهى فى دین المصطفى، رد بهائیگرى،...
|
|
|
تحصیل و اساتید
حسین آقا نجفى اهرى فرزند فتحالله، به سال ۱۲۸۲ هـ.ق در شهرستان اهر (آذربایجان شرقى) دیده به جهان گشود. وى در سن ده سالگى موفق به شروع تحصیل در زادگاه خود شد و به مدت دوازده سال در محضر میرزا عبدالغنى مجتهد اهرى (م، ۱۳۰۶ هـ.ق) و ملا جواد اهرى به تحصیل علوم مقدماتى و کتاب هاى درسى متداول طلبه هاى آن زمان (نصاب، صرف و نحو، منطق و...) پرداخت. در سن ۲۲ سالگى براى تکمیل دروس سطح به حوزه علمیه تبریز وارد شد و به مدت نه سال - تا سال ۱۳۱۳ هـ.ق - از محضر بزرگان حوزه تبریز کسب فیض کرد.
وی بعد از فراگرفتن دروس سطح، در ۳۱ سالگى (۱۳۱۳ هـ.ق) براى رسیدن به مقامات عالى علمى و اجتهاد به حوزه نجف مشرف شد و به محافل علمى و جلسات درسى برخى از بزرگان راه یافت، از جمله:
مرحوم آقا نجفى اهرى بعد از تکمیل تحصیلات عالیه، موفق به کسب اجازه اجتهاد و نقل روایات از آیات و بزرگانى مانند سید محمدکاظم طباطبائى یزدى، شیخ محمدحسین نائینى و سید ابوالحسن اصفهانى شد که گویاى موقعیت ممتاز علمى آن فقیه فرزانه و توجه اساتید معظمله به ایشان است. همچنین ارجاع مسائلى از ناحیه آیت الله بروجردى به وى، گویاى عنایت ایشان و فضل معظمله بود.
تدریس و شاگردان
مرحوم آقا نجفى اهرى در دوران پربرکت عمر شریف خود به مدت ده سال در حوزه نجف اشرف در مسجد هندى و مقبره صاحب عروة الوثقى بر کرسى تدریس تکیه زد و کتابهایى مانند «قوانین الاصول» میرزاى قمى، «فرائدالاصول» و «مکاسب» شیخ انصارى را به شاگردانش از کشورهاى هندوستان، پاکستان، افغانستان و ایران تدریس نمود.
برخی از شاگردان وى عبارتند از:
- شیخ عبدالعلى آخوندى اهرى،
- سید صادق آل محمد اهرى (اولین امام جمعه اهر بعد از انقلاب)،
- حاج میرزا یدالله دهقان،
- حاج آقا بخارایى،
- حاج آقا نجومى،
- حاج آقا دهدشتى.
آثار و تألیفات
آقا نجفى اهرى در کنار تعلیم و تربیت، کتاب هایى را نیز تألیف کرد. فهرست کتابهاى وى عبارت است از:
- «حدیقة الاحباب» کتابى وزین و شامل ادعیه، روایات، کرامات، نصایح و مناقب خاندان عصمت و طهارت است و به تعبیر مؤلف: «کشکولى است جمعآورى شده از کتب معتبره»، در تاریخ (۱۳۵۸ هـ.ق) در نجف چاپ و به تقریظ مرجع بزرگ شیعه سید ابوالحسن اصفهانى مزین شد. متن تقریظ چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم: الحق والانصاف کتاب نفیسى است، مشتمل بر اخبار شریفه و مطالب نفیسه و حکایات ظریفه. البته اخوان مؤمنین در طبع و نشر آن ساعى باشند. «للّه درّ مؤلفه»، جناب علم الاعلام ثقة الاسلام آقاى آقا شیخ حسین مجتهد اهرى دامت افاضاته - ابوالحسن الموسوى الاصفهانى -».
- «شجره طوبى» همانند حدیقه او است.
- «رساله عملیه به نام (سدرة المنتهى فى دین المصطفى)» در سال (۱۳۶۶ هـ.ق) در تبریز به چاپ رسید.
از حاج شیخ شش کتاب چاپ نشده نیز به یادگار ماند که عبارت است از:
- «شرح رسائل و مکاسب شیخ انصارى»؛
- «اربع مائه (از فرموده هاى امام صادق علیهالسلام)»؛
- «آیا قرآن قابل ایراد است؟».
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
آقا نجفى اهرى پس از ۳۶ سال تحصیل و تفقّه در دین و رسیدن به جایگاه رفیع اجتهاد و کسب اجازات علمى و فقهى، در سن ۶۷ سالگى به سال (۱۳۴۹ هـ.ق) براى هدایت مردم به دیار خویش بازگشت تا مصداق «آیه نَفْر» (توبه، ۱۲۲) گردد.
معظمله از آغاز ورود به منطقه ارسباران (اهر) مرجعیت دینى یافت و در کنار اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در مسجد امام خمینى (مسجد سفید سابق) و نماز مغرب و عشاء در مسجد شیخ عماد، مدرسه علوم دینى شمس (مدرسه امام صادق علیهالسلام کنونی) را که به تصرف رژیم منحوس پهلوى درآمده بود، بازپس گرفت و به تربیت شاگردان پرداخت. حاج شیخ علاوه بر بازسازى مدرسه، باقیات و صالحاتى همچون مرمت و بازسازى مسجد امام خمینى و احداث یک باب «غسالخانه» در نزدیکى گلزار شهداى اهر از خود به یادگار گذاشت.
در مورد زندگى مبارزاتى آقا نجفى اهرى مى توان به همراهى وى با بزرگان نجف در نهضت مشروطیت، که به رهبرى روحانیان آغاز گردید و همچنین به حمایت همه جانبه معظمله از حضرت امام خمینى در اوائل شکل گیرى نهضت، اشاره کرد. معظمله انس و الفت و علاقه زیادى به حضرت امام داشت، از نزدیک با ایشان در ارتباط بود و از حرکتهاى حضرت امام قاطعانه پشتیبانى مى کرد. در سال ۱۳۴۳ هـ.ش بود که حضرت امام سخنرانى تاریخى و افشاگرانه خود نسبت به جنایات رژیم سفاک پهلوى و قرارداد ننگین کاپیتولاسیون را ایراد فرمود و به دستگیرى و بازداشت امام انجامید؛ مرحوم آقا نجفى اهرى، شبانه اعلامیه اى صادر فرمود و ضمن محکوم کردن دستگیرى امام، مردم را دعوت به قیام کرد و مهاجرت خود را به تهران به اطلاع عموم رساند.
اعلامیه هاى حاج شیخ شبانه در کوچه و بازار نصب شد و صبح آن روز شور و غوغاى عجیبى بین مردم راه افتاد. آقا نجفى اهرى در مقابل صفوف به هم فشرده مردم تا دروازه شهر اهر حرکت کرد و از آنجا با بدرقه مردم به همراهى آیت الله سید جعفر بنى هاشمى اهرى جهت اعتراض به بازداشت حضرت امام، به تهران عزیمت کرد و به مجمع بزرگ روحانیان طراز اول ایران (حضرات آیات عظام: گلپایگانى، مرعشى نجفى، میلانى، پسندیده (اخوى امام)، شهید صدوقى و دستغیب و...) که در باغ ملک تشکیل شده بود، پیوست. آنان مدت پانزده شبانهروز مشغول برنامهریزى جهت آزادى حضرت امام بودند و اعلامیه هاى کوبنده اى در همین زمینه صادر مى کردند. متن این اعلامیه ها با امضاء نزدیک به پنجاه نفر از بزرگان در بعضى از اسناد و کتب به ثبت رسیده است. همه روزه نماز جماعت به امامت آقا نجفى اهرى برگزار مى گردید تا این که یک شب به طور ناگهانى برق منطقه خاموش شد و در تاریکى چهار جیپ ارتشى وارد باغ شدند و آقا نجفى اهرى را دستگیر و به ساواک انتقال دادند. پس از بازجوئى هاى انجام شده، معظمله را چشم بسته به تبریز فرستادند و بالاخره پافشارى روحانیان و مردم موجب آزادى حضرت امام شد و امام بعد از آزادى طى تلگراف جداگانه اى از آقا نجفى اهرى تشکر و قدردانى کرد.
اخلاق و سیره
اخلاق پسندیده و فضائل انسانى آقا نجفى اهرى زبانزد خاص و عام بود. معظمله به تواضع، حلم، عفو و گذشت، سعه صدر، مدارا و خوشبرخوردى، احترام به کوچک و بزرگ، احساس مسئولیت، همیارى و دستگیرى از فقرا و محرومان و دیگر صفات کریمه معروف بود. درِ خانه اش همواره به روى مراجعین باز بود و هر کس به حضورش مى رسید، بىبهره بازنمى گشت.
محفل او مجلس انس با قرآن و حدیث بود. نه کسى از دیدار او دلتنگ مى شد و نه او از کثرت سئوال و جواب ابراز خستگى مى کرد. هر چند از او مى خواستند، مطلب را تکرار مى کرد. عشق و علاقه بىاندازه اى به اهل بیت عصمت و طهارت - خاصه حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و عزادارى او - داشت.
وفات
مرحوم آیت الله شیخ حسین نجفى اهرى، سرانجام بعد از ۱۰۴ سال عمر بابرکت و صرف آن در جلب رضاى خالق متعال و خدمت براى اعتلاى اسلام و مسلمین، در ۲۳ بهمن ۱۳۴۵ شمسی در اهر دار فانی را وداع گفت. پیکر مطهر ایشان به قم انتقال یافت و به سوى حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تشییع و در مقبره ابوحسین به خاک سپرده شد.
منابع
- سید شهابالدین حسینى اهرى، "حاج شیخ حسین نجفى اهرى"، ستارگان حرم، جلد ۶.
آرشیو عکس و تصویر
ایکی از آثار حسین نجفی اهری