محمود درویش: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
'''«محمود درویش»''' (۲۰۰۸-۱۹۴۱ م)، شاعر، ادیب و نویسنده نامدار معاصر [[فلسطین|فلسطینی]] است. او  بیش از سی مجموعه [[شعر]] منتشر کرد و شعرهای او بیشتر به مسأله فلسطین مربوط می‌شد.
 
 
 
{{شناسنامه شخصیت
 
{{شناسنامه شخصیت
 
|نام کامل= محمود درویش   
 
|نام کامل= محمود درویش   
|زادروز= ۱۳ مارس ۱۹۴۱
+
|زادروز= ۱۹۴۱ میلادی
|زادگاه=البروه، شرق عکا
+
|زادگاه= [[فلسطین]]
|وفات= ۹ اوت ۲۰۰۸
+
|وفات= ۲۰۰۸ میلادی
|مدفن= هوستون، تگزاس ایالات متحده آمریکا
+
|مدفن= تگزاس، آمریکا
|آثار= برگ‌های زیتون؛ عاشقی از فلسطین؛ آخر شب؛ دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد؛...
+
|آثار= حافظه‌ای برای فراموشی، برگ‌های زیتون، عاشقی از فلسطین، آخر شب، ستایش سایه بلند، دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد،...
 
|عنوان توضیحات= پیشه
 
|عنوان توضیحات= پیشه
 
|توضیحات= شاعر و نویسنده
 
|توضیحات= شاعر و نویسنده
 
}}
 
}}
==زندگینامه==
+
[[پرونده:Darvish.jpg|بندانگشتی|محمود درویش]]
  
محمود درویش در 13 مارس 1941، در خانواده ای فقیر و پرجمعیت و با هشت فرزند. کودکی اش سرشار از خاطره های مرارت بار است؛ او در دهکده‌ای از فلسطین به نام «بروه» متولد شد. این «بروه» همان است که ناصرخسرو از آنجا گذر کرده و می‌نویسد: «به دیهی رسیدم که آن را برده می‌گفتند. آنجا قبر عیش و شمعون علیهما‌السلام را زیارت کردم».
+
==زندگی‌نامه==
  
اسرائیلی‌ها این دهکده را به آتش کشیدند و محمود درویش شش ساله بود که مجبور شد به همراه خانواده‌اش به لبنان پناهنده شود.
+
محمود درویش در ۱۳ مارس ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۱۹ ش)، در دهکده‌ای از [[فلسطین]] به نام «بروه» متولد شد. «بروه» همان است که [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] از آنجا گذر کرده و می‌نویسد: «به دیهی رسیدم که آن را برده می‌گفتند. آنجا [[قبر]] عیش و [[شمعون]] علیهما‌السلام را زیارت کردم».
سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی وارد دهکده شدند همه چیز از بین رفته بود.
 
  
محمود درویش در گفتگویی می‌گوید: «به یاد دارم که شش ساله بودم. در دهکده‌ای آرام و زیبا زندگی می‌کردیم. خوب به یاد دارم. در یکی از شب‌های تابستان که معمولاً عادت اهل ده این است که روی پشت بام بخوابند. مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد و دیدم که داریم با صدها تن از مردم دهکده در میان بیشه‌ها فرار می‌کنیم. گلوله‌های سربی از روی سر ما می‌گذشت...».
+
در کودکی محمود درویش، [[اسرائیل|اسرائیلی‌ها]] این دهکده را به آتش کشیدند و محمود شش ساله بود که مجبور شد به همراه خانواده‌اش به [[لبنان]] پناهنده شود. محمود درویش در گفتگویی می‌گوید: «به یاد دارم که شش ساله بودم. در دهکده‌ای آرام و زیبا زندگی می‌کردیم. خوب به یاد دارم؛ در یکی از شب‌های تابستان که معمولاً عادت اهل ده این است که روی پشت بام بخوابند. مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد و دیدم که داریم با صدها تن از مردم دهکده در میان بیشه‌ها فرار می‌کنیم. گلوله‌های سربی از روی سر ما می‌گذشت...».
 +
سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی وارد دهکده شدند همه چیز از بین رفته بود!
  
محمود درویش سرودن شعر را از دوازده سالگی آغاز می کند. تجربه چاپ شعر برای بار نخست در چهارده سالگی به سراغش می آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگی اش اتفاق می افتد. او در مبارزات مردم فلسطین شرکت کرد. در شهر حیفا به زندان افتاد و از آن پس مرتب گرفتار پلیس بود. باید مرتب خود را به صورت هفتگی معرفی می‌کرد.
+
محمود درویش، سرانجام در ماه اوت ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷ ش) در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا درگذشت.  
  
در سال 1970 برای ادامه تحصیل به مسکو سفر کرد و پس از مدتی به قاهره رفت. نخستین مجموعه شعرش را در سال 1970 با عنوان «گنجشک‌های بی‌بال» منتشر کرد. با مجموعه دومش «برگ‌های زیتون» جای خود را در شعر فلسطین و جهان عرب باز کرد.
+
==فعالیت‌های اجتماعی==
 +
محمود درویش سرودن [[شعر]] را از دوازده سالگی آغاز می کند. تجربه چاپ شعر برای بار نخست در چهارده سالگی به سراغش می آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگی اش اتفاق می افتد. او در مبارزات مردم [[فلسطین]] شرکت کرد. در شهر هیفا به زندان افتاد و از آن پس مرتب گرفتار پلیس بود، و باید مرتب خود را به صورت هفتگی معرفی می‌کرد.
  
محمود درویش چند سال عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش [[فلسطین]] بود. درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی است و بنیان‌گذار یکی از مهمترین فصل‌نامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» است. درویش همراه با «ژاک دریدا»، «پی‌یر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تاسیس کردند.
+
او در سال ۱۹۷۰ م. برای ادامه تحصیل به مسکو سفر کرد و پس از مدتی به قاهره رفت. نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۹۷۰ م. با عنوان «گنجشک‌های بی‌بال» منتشر کرد. با مجموعه دومش «برگ‌های زیتون» جای خود را در شعر فلسطین و جهان عرب باز کرد.
  
==کلام ادبا درباره محمود درویش==
+
محمود درویش چند سال عضو کمیته اجرایی «سازمان آزادی بخش فلسطین» بود. درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی است و بنیان‌گذار یکی از مهمترین فصل‌نامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» است. درویش همراه با «ژاک دریدا» و «پی‌یر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تأسیس کردند.
 +
 
 +
==در نظر دیگران==
  
 
محمدرضا شفیعی کدکنی درباره محمود درویش می‌نویسد: اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی می‌شود، محمود درویش است.
 
محمدرضا شفیعی کدکنی درباره محمود درویش می‌نویسد: اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی می‌شود، محمود درویش است.
  
عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت معیار رتبه بندی شاعران قرار گیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانی می ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت - صرفنظر از جنبه های دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت - در صف شاعران جهانی مانند لورکا، ناظم حکمت و نرودا قرار می گیرد.
+
عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت، معیار رتبه بندی شاعران قرار گیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانی می ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت - صرفنظر از جنبه های دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت - در صف شاعران جهانی مانند لورکا، ناظم حکمت و پابلو نرودا قرار می گیرد.
  
==آثار==
+
==آثار و تألیفات==
  
او بیش از سی مجموعه شعر منتشر کرده است و شعرهای او که بیشتر به مساله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیرعرب شهرت و محبوبیت داشت:
+
محمود درویش بیش از سی مجموعه [[شعر]] منتشر کرده است و شعرهای او که بیشتر به مسأله [[فلسطین]] مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیرعرب شهرت و محبوبیت داشت:
  
برگ‌های زیتون (1964)؛ عاشقی از فلسطین (1966)؛ آخر شب (1967)؛ دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (1970)؛ گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (1970)؛ دوستت می‌دارم یا دوستت نمی‌دارم (1972)؛ اقدام شماره 7 (1974)؛ آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (1975)؛ جشن‌ها (1976)؛ ستایش سایه بلند (1983)؛ محاصره‌ای برای مدایح دریا (1984)؛ آن ترانه است، آن ترانه است (1986)؛ سرخ گلی کمتر (1986)؛ تراژدی نرگس، کمدی نقره (1989)؛ آنچه را می‌خواهم می‌بینم (1990)؛ یازده ستاره (1992)؛ چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (1996)؛ سریر زن غریبه (1995)؛ دیوار نگاره (2000)؛ حالتی از شهربندان (2002)؛ بر کرده خود پوزش مخواه (200)؛ چون شکوفه بادام یا دورتر (2005).
+
*برگ‌های زیتون (۱۹۶۴ م)؛  
 +
*عاشقی از فلسطین (۱۹۶۶ م)؛  
 +
*آخر شب (۱۹۶۷ م)؛  
 +
*دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (۱۹۷۰ م)؛  
 +
*گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (۱۹۷۰ م)؛  
 +
*دوستت می‌دارم یا دوستت نمی‌دارم (۱۹۷۲ م)؛  
 +
*اقدام شماره ۷ (۱۹۷۴ م)؛  
 +
*آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (۱۹۷۵ م)؛  
 +
*جشن‌ها (۱۹۷۶ م)؛  
 +
*ستایش سایه بلند (۱۹۸۳ م)؛  
 +
*محاصره‌ای برای مدایح دریا (۱۹۸۴ م)؛  
 +
*آن ترانه است، آن ترانه است (۱۹۸۶ م)؛  
 +
*سرخ گلی کمتر (۱۹۸۶ م)؛  
 +
*تراژدی نرگس، کمدی نقره (۱۹۸۹ م)؛  
 +
*آنچه را می‌خواهم می‌بینم (۱۹۹۰ م)؛  
 +
*یازده ستاره (۱۹۹۲ م)؛  
 +
*چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (۱۹۹۶ م)؛  
 +
*سریر زن غریبه (۱۹۹۵ م)؛  
 +
*دیوار نگاره (۲۰۰۰ م)؛  
 +
*حالتی از شهربندان (۲۰۰۲ م)؛  
 +
*بر کرده خود پوزش مخواه (۲۰۰۲ م)؛  
 +
*چون شکوفه بادام یا دورتر (۲۰۰۵ م).
  
چند کتاب در نثر نیز او منتشر شده است که از درخشان‌ترین آنها: یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (1976) و حافظه‌ای برای فراموشی (1987) است. محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا درگذشت.  
+
چند کتاب در نثر نیز از او منتشر شده است که از مهمترین آنها: یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (۱۹۷۶ م) و حافظه‌ای برای فراموشی (۱۹۸۷ م) است.  
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* محمدرضا صامتی، مجله پگاه، 7شهریور 1388 - شماره 261، [http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=216549 سایت تبیان].
 
  
[[رده:شعرای عرب]]
+
*"محمود درویش"، محمدرضا صامتی، مجله پگاه، ۷ شهریور ۱۳۸۸، شماره ۲۶۱.
 +
 
 +
[[رده:ادیبان]][[رده:شعرای عرب]]
 
[[رده:شعرای انتفاضه فلسطین]]
 
[[رده:شعرای انتفاضه فلسطین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۲۷

«محمود درویش» (۲۰۰۸-۱۹۴۱ م)، شاعر، ادیب و نویسنده نامدار معاصر فلسطینی است. او بیش از سی مجموعه شعر منتشر کرد و شعرهای او بیشتر به مسأله فلسطین مربوط می‌شد.

محمود درویش
نام کامل محمود درویش
زادروز ۱۹۴۱ میلادی
زادگاه فلسطین
وفات ۲۰۰۸ میلادی
مدفن تگزاس، آمریکا
آثار

حافظه‌ای برای فراموشی، برگ‌های زیتون، عاشقی از فلسطین، آخر شب، ستایش سایه بلند، دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد،...

پیشه

شاعر و نویسنده

محمود درویش

زندگی‌نامه

محمود درویش در ۱۳ مارس ۱۹۴۱ میلادی (۱۳۱۹ ش)، در دهکده‌ای از فلسطین به نام «بروه» متولد شد. «بروه» همان است که ناصرخسرو از آنجا گذر کرده و می‌نویسد: «به دیهی رسیدم که آن را برده می‌گفتند. آنجا قبر عیش و شمعون علیهما‌السلام را زیارت کردم».

در کودکی محمود درویش، اسرائیلی‌ها این دهکده را به آتش کشیدند و محمود شش ساله بود که مجبور شد به همراه خانواده‌اش به لبنان پناهنده شود. محمود درویش در گفتگویی می‌گوید: «به یاد دارم که شش ساله بودم. در دهکده‌ای آرام و زیبا زندگی می‌کردیم. خوب به یاد دارم؛ در یکی از شب‌های تابستان که معمولاً عادت اهل ده این است که روی پشت بام بخوابند. مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد و دیدم که داریم با صدها تن از مردم دهکده در میان بیشه‌ها فرار می‌کنیم. گلوله‌های سربی از روی سر ما می‌گذشت...». سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی وارد دهکده شدند همه چیز از بین رفته بود!

محمود درویش، سرانجام در ماه اوت ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷ ش) در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا درگذشت.

فعالیت‌های اجتماعی

محمود درویش سرودن شعر را از دوازده سالگی آغاز می کند. تجربه چاپ شعر برای بار نخست در چهارده سالگی به سراغش می آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگی اش اتفاق می افتد. او در مبارزات مردم فلسطین شرکت کرد. در شهر هیفا به زندان افتاد و از آن پس مرتب گرفتار پلیس بود، و باید مرتب خود را به صورت هفتگی معرفی می‌کرد.

او در سال ۱۹۷۰ م. برای ادامه تحصیل به مسکو سفر کرد و پس از مدتی به قاهره رفت. نخستین مجموعه شعرش را در سال ۱۹۷۰ م. با عنوان «گنجشک‌های بی‌بال» منتشر کرد. با مجموعه دومش «برگ‌های زیتون» جای خود را در شعر فلسطین و جهان عرب باز کرد.

محمود درویش چند سال عضو کمیته اجرایی «سازمان آزادی بخش فلسطین» بود. درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی است و بنیان‌گذار یکی از مهمترین فصل‌نامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» است. درویش همراه با «ژاک دریدا» و «پی‌یر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تأسیس کردند.

در نظر دیگران

محمدرضا شفیعی کدکنی درباره محمود درویش می‌نویسد: اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی می‌شود، محمود درویش است.

عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت، معیار رتبه بندی شاعران قرار گیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانی می ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت - صرفنظر از جنبه های دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت - در صف شاعران جهانی مانند لورکا، ناظم حکمت و پابلو نرودا قرار می گیرد.

آثار و تألیفات

محمود درویش بیش از سی مجموعه شعر منتشر کرده است و شعرهای او که بیشتر به مسأله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیرعرب شهرت و محبوبیت داشت:

  • برگ‌های زیتون (۱۹۶۴ م)؛
  • عاشقی از فلسطین (۱۹۶۶ م)؛
  • آخر شب (۱۹۶۷ م)؛
  • دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (۱۹۷۰ م)؛
  • گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (۱۹۷۰ م)؛
  • دوستت می‌دارم یا دوستت نمی‌دارم (۱۹۷۲ م)؛
  • اقدام شماره ۷ (۱۹۷۴ م)؛
  • آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (۱۹۷۵ م)؛
  • جشن‌ها (۱۹۷۶ م)؛
  • ستایش سایه بلند (۱۹۸۳ م)؛
  • محاصره‌ای برای مدایح دریا (۱۹۸۴ م)؛
  • آن ترانه است، آن ترانه است (۱۹۸۶ م)؛
  • سرخ گلی کمتر (۱۹۸۶ م)؛
  • تراژدی نرگس، کمدی نقره (۱۹۸۹ م)؛
  • آنچه را می‌خواهم می‌بینم (۱۹۹۰ م)؛
  • یازده ستاره (۱۹۹۲ م)؛
  • چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (۱۹۹۶ م)؛
  • سریر زن غریبه (۱۹۹۵ م)؛
  • دیوار نگاره (۲۰۰۰ م)؛
  • حالتی از شهربندان (۲۰۰۲ م)؛
  • بر کرده خود پوزش مخواه (۲۰۰۲ م)؛
  • چون شکوفه بادام یا دورتر (۲۰۰۵ م).

چند کتاب در نثر نیز از او منتشر شده است که از مهمترین آنها: یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (۱۹۷۶ م) و حافظه‌ای برای فراموشی (۱۹۸۷ م) است.

منابع

  • "محمود درویش"، محمدرضا صامتی، مجله پگاه، ۷ شهریور ۱۳۸۸، شماره ۲۶۱.