|
|
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) |
سطر ۱: |
سطر ۱: |
− | ==چند تن از علمای زادگاه ابوالقاسم حجتی==
| + | '''آیتالله شیخ ابوالقاسم حجتی''' (۱۲۷۲ - ۱۳۴۴ ش)، عالم ربانی و خطیب واعظ [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[سید ابراهیم اصطهباناتی]] بود. وی سالیان متمادی عمر شریف خود را در راه تبلیغ دین، اقامه [[نماز جماعت]] و تدریس معارف اسلامی سپری نمود. |
| + | {{شناسنامه عالم |
| | | |
− | لشت نشاء در طي دو قرن اخير، علاوه بر مواهب طبيعي از مواهب معنوي و علمی فراواني هم برخوردار بوده است. دانشمندان و عالمان و انسانهاي آزاده و فرهنگدوستي از اين ناحيه برخاستهاند كه نام اغلب آنان به علت معروفيت شهر رشت و يا از عدم اطلاع تاريخنويسان از زادگاه اصلي آنان، در مراكز علمی به رشتي و گيلاني شهرت يافتهاند. مناسب است شرححال ستارگاني كه در كتب تذكره و رجال و تراجم به همان نام زادگاهشان اشتهار دارند، به صورت مختصر ذيلاً ذكر شود:
| + | |نام کامل = ابوالقاسم حجتی |
| | | |
− | * 1- آیت الله حاج سيد مهدي لشت نشائي. وي ساكن رشت بوده و در اين شهر به تدريس [[علوم اسلامی]] اشتغال داشته است. جمعي از بزرگان و فرزانگان، از جمله آیت الله حاج شيخ مهدي مهدوي لاهيجاني (1313-1413 ق) صاحب كتاب الفراغ والتجاوز و آیت الله حاج شيخ محمد سعيدي لاهيجاني (1317-1403 ق) صاحب تأليفات ارزنده و فراوان همانند «تاريخ رجال دو هزار ساله گيلان»، از محضر علمی اين فرزانه جليلالقدر بهره بردهاند.<ref> [[تراجم الرجال]]، سيد احمد حسيني اشكوري، ص 142؛ مجله حوزه شماره 58، ص 192.</ref>
| + | |زادروز = ۱۲۷۲ شمسی |
| | | |
− | * 2- عالم جليلالقدر سيد حسين لشت نشائي. وي پس از كسب معارف و طي مدارج علمي به سال 1290 ق، در سن نود سالگي در [[كاظمين]] رحلت كرد و در جوار قبر [[شيخ مفيد]] قدس سره مدفون گرديد.<ref> دانشوران و دولتمردان گيل و ديلم، صادق احسانبخش، ص 650.</ref>
| + | |زادگاه = لشت نشاء، گیلان |
| | | |
− | * 3- آیت الله حاج سيد عباس لشت نشائي فرزند سيد حسين. وي عالم، فاضل، زاهد و از شاگردان [[شیخ مرتضی انصاری]] بود و در هنگام تشرف به [[مكه]] فوت كرد و در همان شهر مقدس مدفون گرديد. وي داراي دو فرزند پسر بود كه هر دو از برجستگان عصر خود بودند. اين دو عبارتند از: سيد محمد لشت نشائي كه مقام «شيخ الاسلامي» رشت را بر عهده داشت؛ و سيد صادق لشت نسائي كه از شاگردان برجسته و نامدار آیت الله ميرزا محمدباقر گلپايگاني بود.<ref> همان، ص 270.</ref>
| + | |وفات = ۱۳۴۴ شمسی |
| | | |
− | * 4- فقيه نامدار آیت الله شيخ علي لشت نشائي. وي از رجال فضل و علم و از شاگردان ميرزاي رشتي بود و خود نيز در مقام تدريس برآمد و شاگردان فراواني را در حوزه علميه نجف تربيت نمود. او مراتب معنوي فوقالعادهايي داشت، در نجف اشرف رحلت كرد و در جوار حرم حضرت [[امام علی]] علیهالسلام مدفون گرديد.<ref> [[نقباءالبشر]] في القرن الرابع عشر، (اعلام الشيعه) [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 4، ص 1314.</ref>
| + | |مدفن = [[قم]]، قبرستان شیخان |
| | | |
− | * 5- عالم جليل القدر آیت الله حاج شيخ حسين ليچائي لشت نشائي (ليچاه يكي از قراي لشت نشاء است). وي عالمی جليلالقدر و متقي و از شاگردان برجسته آخوند خراساني صاحب كفايةالاصول و سيد محمدكاظم يزدي صاحب عروةالوثقي بود. وي در اواخر عمر از زادگاهش به رشت رفت و در آنجا رحل اقامت افكند و در مسجد شيخ جواد، واقع در ميدان بزرگ رشت به اقامه [[نماز جماعت]] و تدريس پرداخت. از تأليفات به جاي مانده از آن مرحوم، میتوان الفيه ليچائي، منظوم كفايةالاصول و مواقع النجوم نام برد.
| + | |اساتید = [[سید ابراهیم اصطهباناتی]]، [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا حسین نائینی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]]، شیخ شعبان گیلانی،... |
| + | |شاگردان = |
| + | |آثار = یک دوره تفسیر [[سوره یوسف]]، شرح حال [[امامان معصوم|امامان معصوم علیهمالسلام]]، تقریرات فقهی و اصولی،... |
| + | }} |
| | | |
− | وي داراي طبع شعر بوده و نكات ظريف را به صورت طنز به نظم درمیآورد. دو بيت از اشعار فارسي معظمله چنين است:
| + | ==ولادت و خاندان== |
| | | |
− | طبع آتش و شم آتش زده هر كاشانه × سوخت هر خرمن و هر انجمن و هر خانه
| + | ابوالقاسم حجتی لشت نشائی در حدود سال ۱۳۱۰ ق (۱۲۷۲ ش)، در خانوادهای مشهور به فضیلت و [[تقوا]] در لشت نشاء گیلان دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش شیخ حسین حجتی، اصالتاً [[اصفهان|اصفهانی]] بود که برای تبلیغ و ترویج معارف دینی در لشت نشاء رحل اقامت افکند. شیخ حسین، از وعاظ متقی و از عالمان پرهیزگار و زاهد منطقه به شمار میرفت و اهالی آن سامان همگی از علاقمندان و مریدان او به شمار میآمدند. |
| | | |
− | كعبه و بتكده و صومعه و دير از او × سوخته يكسره چون سوختن پروانه.<ref> تاريخ علماء و شعراي گيلان، حسن شمس گيلاني، ص 62؛ سرزمين و مردم گيل و ديلم، سيد محمدتقي ميرابوالقاسمي، ص 180.</ref>
| + | حجةالاسلام [[حسن حجتی واعظ]] (۱۳۰۶-۱۳۳۸ ش) از فرزندان آیت الله ابوالقاسم حجتی، واعظ جوان گیلانی و از روحانیون مبارز پیش از انقلاب است. |
| | | |
− | وي در هفتاد سالگي، در سال 1333 ش. ديده از جهان بست.
| + | ==تحصیل و استادان== |
| | | |
− | * 6- عالم فاضل سيد احمد فاطمی لشت نشائي. وي كه از شاگردان مبرز آخوند خراساني و شيخ شعبان گيلاني و علامه ميرزا محمدعلي مدرسي چهاردهي است، در سال 1329 ش. در [[نجف]] اشرف دار فاني را وداع گفت.<ref> دانشوران و دولتمردان گيل و ديلم، ص 405.</ref>
| + | شیخ ابوالقاسم حجتی دوران کودکی را در لشت نشاء سپری نمود و برای فراگیری [[قرآن]] و ادبیات فارسی راهی مکتبخانه محل گردید. وی، بعد از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی به سبب علاقه وافر و تشویقهای والدین محترم خود، راهی [[حوزه علمیه]] رشت گردید و دروس مقدمات، ادبیات و سطوح متوسط [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را نزد استادان بزرگ فراگرفت. معظمله در همین دوران در حوزه علمیه رشت با چهرههایی همانند آیات بزرگوار: سید حسن بحرالعلوم، [[سید مرتضی مرتضوی لنگرودی|سید مرتضی مرتضوی لنگرودی]]، سید رضی رودباری و میرزا علیاکبر طلوعی (صاحب دیوان طلوعی)، آشنا گردید که بعد همگی آنان در شمار استوانههای علمی قرار گرفتند. |
| | | |
− | * 7- دكتر ابراهيم حشمت. وي از مبارزان جنگل و از ياران صديق ميرزا كوچك خان جنگلي و در حقيقت شخصيت اول جنگل بعد از ميرزا بود. شرح مبارزات وي مفصل است. وقتي حكومت جنگل توسعه يافت، وي به فرماندهي قواي كشوري و لشكري جنگل در گيلان شرقي منصوب شد و در اجراي وظايف از خود كفايت نشان داد. دكتر حشمت به تأسيس مدارس و احداث راههاي روستايي همت گماشت و مهمتر از همه به ايجاد نهري از شعبه اصلي سفيدرود پرداخت كه آن را حشمت رود خواندند. اين نهر هنوز هم به همين نام بركتآفرين است.<ref> همان، ص 165؛ تاريخ تحولات سياسي و روابط خارجي ايران، سيد جلالالدين مدني، ج 2، ص 377-362 ش درباره نهضت جنگل و قيام ميرزا كوچك خان و ياران او كتب زيادي نوشته شده؛ از جمله نهضت بيداري در جهان اسلام، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، نامها و نامدارهاي گيلان، گيلان در جنبش مشروطيت، گيلان در گذرگاه زمان، ابراهيم فخرائي.</ref>
| + | دوران تحصیلی آیت الله حجتی در رشت، مصادف با انقلاب [[مشروطیت|مشروطه]] بود. علما و بزرگان رشت نیز نقش فعالانه و عالمانهای داشتند. مرحوم حجتی در این ایام جزء طلاب انقلابی و پرشور بود و در مجالس گوناگون مردم را با سخنرانیهای خویش تشویق به تبدیل حکومت استبداد به مشروطه میکرد. |
| | | |
− | در كتاب دانشوران گيل و ديلم (ص 167-165) نقل شده است: دكتر حشمت در پيكارهاي ديلمان (لاهيجان) و جواهرده (رامسر) با مجاهدان تحت فرماندهي خويش با ميرزا كوچك خان شركت و همكاري داشت. وي با وساطت نصرالله خان صوفي با مقامات نظامی دولتي ملاقاتي انجام داد؛ وي را تشويق به تسليم كردند و با مشورت ميرزا كوچك خان از پذيرش منصرف شد. بار ديگر در پيكارهاي قلعهگردان، فرمانده وقت قزاق پشت قرآني را به علامت تأمين مهر كرد و براي دكتر حشمت ارسال داشت. دكتر حشمت پذيرفت و با 270 تن از مجاهدان تحت فرماندهي خود اسلحه را بر زمين گذاشت. يك روز پس از تسليم، او و ديگر مجاهدان را دست بسته از تنكابن و رامسر به رودسر و لنگرود و لاهيجان و سپس به رشت آوردند. | + | آیت الله حجتی در ایام اقامت خود در رشت، تحصیلات مقدماتی خویش را تا اتمام «[[اللمعة الدمشقیة (کتاب)|لمعه]]» در نزد این استادان آموخت: آیت الله آقا سید عبدالوهاب ضیابری از علما و یکی از رهبران مشروطه در گیلان، آقا شیخ محمد صیقلانی و آقا شیخ محمد زرگر. |
| | | |
− | در چهارم ارديبهشت 1337 ق. در قرق كارگذار، محل فعلي اداره ثبت اسناد به دار آويختند. وي مرگ را با متانت، وقار و در كمال خونسردي پذيرفت و مردم حاضر در صحنه را سخت تحت تأثير قرار داد. جسدش را كربلايي كاس آقا حسام، عموي مرحوم حاج حسام واعظ - كه از آزاديخواهان قديمی مقيم رشت بود و با ميرزا كوچك خان ارتباط داشت - تحويل گرفت و در محله «چله خان» (از محلات رشت) به خاك سپرده شد. چند سال بعد بر روي مزار دكتر مقبرهاي ساختند كه تاكنون برپاست. يك سال بعد از كشته شدن دكتر حشمت، شهر رشت به تصرف قواي جنگل درآمد و به مركز عمليات ميرزا كوچك خان تبديل گرديد. | + | آیت الله حجتی بعد از اتمام لمعتین در رشت، راهی حوزه علمیه [[نجف]] اشرف گردید. او برای کسب معارف و طی مدارج و مراحل عالی علمی و معنوی، به مدت دوازده سال نزد استادان فرزانه آن دیار مقدس، حاضر شد و بهرهها برد. [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] را نزد آیت الله [[سید ابراهیم اصطهباناتی]]، درس رسائل ([[فرائد الاصول (کتاب)|فرائد الاصول]]) را نزد آیت الله شیخ فتاح نجفی، [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایةالاصول]] را نزد آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی تلمذ نمود. آن گاه دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را از محضر آیات بزرگوار که ذیلاً نامشان میآید، آموخت: |
| | | |
− | اولين اقدام ميرزا كوچك خان، حضور بر سر مزار دكتر حشمت بود كه پياده از مقر خود به «چله خان» آمد و در حالي كه شهر تعطيل و انبوه جمعيت پشت سر ميرزا حركت كردند، بر سر مزار حاضر شد و نطق به يادماندني خود را با اين آيه قرآن آغاز كرد: «ولاتحسبنّ الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءٌ عند ربّهم يُرزَقُون».
| + | *آیت الله [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا حسین نائینی]] (م، ۱۳۵۵ ق) |
| + | *آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن موسوی اصفهانی]] (م، ۱۳۶۵ ق) |
| + | *آیت الله [[آقا ضیاءالدین عراقی|شیخ ضیاءالدین عراقی]] (م، ۱۳۵۹ ق) |
| + | *آیت الله سید حسین اشکوری (م، ۱۳۴۹ ق)؛ |
| + | *آیت الله شیخ شعبان گیلانی (م ۱۳۴۸ ق) |
| + | *علامه [[محمدجواد بلاغی|شیخ محمدجواد بلاغی]] (م، ۱۳۵۲ ق): آیت الله حجتی دروس [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، [[علوم قرآن|علوم قرآنی]] و [[حکمت]] را در نزد این عالم فرزانه فراگرفت. |
| | | |
− | و عجيب اين كه همين كاس آقا هفت سال بعد، سر ميرزا كوچك را از قبرستان حسن آباد تهران شبانه ربوده و به رشت انتقال و در محله «سليمان داراب» رشت دفن نمود و نيز در سال 1321 ش. جسد ميرزا را پس از تحصيل فتوا از مراجع زمان از «گيلوان» اردبيل به رشت انتقال و به سر ملحق ساخت و به خاك سپرد كه جريان آن مفصل است. | + | آیت الله شیخ ابوالقاسم حجتی به سبب داشتن پشتکار، جدیت و حافظه قدرتمند توانست از همه مراجع و اعلام یاد شده اجازه [[اجتهاد]] دریافت نماید. آن بزرگوار خود نیز در سالیان اقامتش در [[نجف]] اشرف، سطوح مختلف حوزه را برای عدهای از فضلا تدریس میفرمود. |
| | | |
− | ==تولد ابوالقاسم حجتی== | + | ==فعالیتهای علمی و اجتماعی== |
| | | |
− | عالم جليلالقدر حضرت آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي يكي از عالمان بزرگ و از استوانههاي علمی و معنوي است كه ساليان متمادي عمر شريف خود را در تبليغ و ترويج دين و تدريس علوم آل محمد صلی الله علیه و آله سپري ساخت. اين عالم رباني در حدود سال 1310 ق، در خانوادهاي مشهور به فضيلت و تقوا در لشت نشاء ديده به جهان گشود.
| + | آیت الله حجتی بعد از دوازده سال اقامت در حوزه [[نجف]] و بهرهگیری از دانش فراوان فرزانگان علمی و معنوی آن سامان، به زادگاه خویش مراجعت نمود و مورد استقبال علما و مردم آن دیار قرار گرفت. وی به دعوت علمای رشت به این شهر رفت و در طول بیست سال اقامت در رشت مقید بود [[نماز جماعت]] را در سه وعده در [[مسجد]] کاسهفروشان، مسجد آقا سید ابوالقاسم و مسجد میدان اقامه نماید. او علاوه بر تدریس در مدرسه کاسهفروشان، برای عدهای از طلاب در منزل نیز تدریس خصوصی داشت. |
| | | |
− | ==پدرابوالقاسم==
| + | آیت الله حجتی به فضایل و کمالات والای اخلاقی و انسانی آراسته بود و همواره به [[تهذیب نفس]] و مراقبه حالات نفسانی اشتغال داشت. او چون انسانی [[متواضع]] و متخلق به آداب پسندیده و [[زهد]] و وارستگی بود و اعتنایی به زخارف دنیوی نداشت، لذا فوقالعاده میان مردم و علما محبوبیت یافت. |
| | | |
− | پدر بزرگوارش شيخ حسين، اصالتاً اصفهاني بود كه براي تبليغ و ترويج معارف ديني در لشت نشاء رحل اقامت افكند و با بانويي صالح و پرهيزگار ازدواج نمود. شيخ حسين حجتي، از وعاظ متقي و از عالمان پرهيزگار و زاهد منطقه به شمار میرفت. اهالي آن سامان همگي از علاقمندان و مريدان او به شمار میآمدند و اين بزرگوار به سبب داشتن اوصافي چون: اخلاق نيكو، حسن معاشرت، زهد و بياعتنايي به زخارف و مطامع دنيوي، مهماننوازي و دستگيري از محرومان محبوبيت فوقالعادهاي در ميان تودههاي مختلف مردم داشت؛ به طوري كه نقل شده: نوازندگان موسيقي كه طبق آداب و رسوم، به مجالس و محافل و جشنهاي عروسي دعوت میشدند در هنگام بردن عروس به خيابانها و محلهها موسيقي تند و طرب انگيزي مینواختند، وقتي كه به منزل ايشان نزديك میشدند همگي به احترام ايشان برنامه خود را قطع میكردند و آرام و خاموش از جلوي منزل ايشان میگذشتند. و بعد از آن كه از منزل او دور میشدند، دوباره برنامه خويش را اجرا میكردند. اين در حالي است كه همين قدر احترام به علما و روحانيت، امروزه كه عصر حكومت اسلامی است به وسيله اغلب مردم رعايت نمیشود در حالي كه برخي از آنان داعيه دينداري و وفاداري به نظام و اسلام را نيز دارند كه بايد گذاشت و گذشت.
| + | آیت الله حجتی چون مقید بود که بعد از نماز منبر برود، در مدت کوتاهی مواعظ و نصایح حکیمانه وی مورد علاقه اقشار مردم قرار گرفت. همین امر باعث شد که مردم محله میدان هم از وی بخواهند که در مسجد آن محله نیز اقامه نماز جماعت نماید. آیت الله حجتی بدان جهت اقامه نماز جماعت را در آن مسجد پذیرفت که آن مسجد را تعمیر کند و از حالت متروکه بودن بیرون آورد. این اقدام معظمله باعث گردید که آن مسجد قدیمی را به طرز آبرومندی مرمت کند؛ به طوری که پررونقترین و آبرومندترین مساجد شهر رشت درآمد. |
| | | |
− | باري، آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي در دامن خانوادهاي كه با كار كشاورزي رزق طيبب و حلال بدست میآورند، رشد كرد.<ref> خانم ربابه حجتي (نوبخت).</ref>
| + | آیت الله حجتی معتقد بود هر کسی که به کسوت روحانیت درآمده، باید به قدر توانایی خویش به [[اسلام]] و مسلمین و پیشبرد اهداف عالی مکتب جعفری کمک نماید. او دیده بود که برخی از روحانیان با وجود قدرت علمی و فقهی، فقط به اقامه [[نماز جماعت]] قناعت میورزند و منبر رفتن و پند و اندرز دادن را دون شأن خود میدانند و از نشر معارف و ترویج [[دین]] عملاً امتناع میورزند. ایشان این شیوه برخی از روحانیان را نمیپسندید؛ بلکه او اعتقاد داشت که آنها باید مردم را با مواعظ و خواندن روایات و منبر رفتن ارشاد کنند و اصولاً فلسفه خواندن دروس [[علوم اسلامی|علوم اسلامی]] این است که مردم را هدایت و ارشاد کنند تا همگی سعادتمند شوند. |
| | | |
− | ==دوران كودكي و نوجواني ایشان==
| + | وی در جواب کسانی که با لحن دوستانه و دلسوزانه به او اعتراض میکردند که شما با وجود این موقعیت علمی، صلاح نیست به منبر بروید؟ فرموده بود: در منبر رفتن، مطامع مادی در نظر نیست؛ بلکه این کار وظیفه است و هر کس وظیفه خویش را شناخت، باید بدان عمل نماید. او منبر رفتن را عار و ننگ نمیدانست؛ بلکه عاشقانه و خالصانه به منبر میرفت و سخن میگفت و قلبهای غفلت زده جامعه را متوجه خدا و برنامههای مترقی اسلام میکرد. |
| | | |
− | ابوالقاسم حجتي دوران كودكي را در لشت نشاء سپري نمود و هنوز شش سالش تمام نشده بود كه به علت تشويقهاي مكرر پدر زاهد و مادر صالحش براي فراگيري قرآن راهي مكتبخانه محل گرديد. در زمانهاي قديم مرسوم بود كه معلمان طالقاني براي ياد دادن قرآن به بچهها و تأمين معاش خويش از طالقان به گيلان میرفتند و قرآن و ادبيات فارسي را به فرزندان اين مرز و بوم میآموختند.
| + | در زمانی که ایشان به رشت آمده بود، تقریباً [[روضه خوانی|روضهخوانی]] در همه جا قدغن بود، اما ایشان مجالس روضه را در منازل همگانی کرد و هنوز هم این سنت جاریه ایشان باقی است. |
| | | |
− | مرحوم آیت الله حجتي، بعد از سپري كردن دوران كودكي و نوجواني به سبب علاقه زايدالوصف و شوق وافر و تشويقهاي والدين محترم خود، راهي حوزه علميه رشت گرديد و دروس مقدمات، ادبيات و سطوح متوسط [[فقه]] و [[اصول]] را نزد استادان بزرگ فراگرفت. معظمله در همين دوران در حوزه علميه رشت با چهرههايي همانند آيات بزرگوار: سيد حسن بحرالعلوم، سيد محمود ضيابري، شيخ محمد خورگامي، سيد مرتضي مرتضوي لنگرودي، سيد رضي رودباري، ميرزا علياكبر طلوعي (صاحب ديوان طلوعي)، آشنا گرديد كه بعد همگي آنان در شمار استوانههاي علمی قرار گرفتند.
| + | آیت الله حجتی در اواخر عمر تمایل داشت که در یکی از حوزههای بزرگ [[نجف]] یا [[قم]] باشد و چون استادان بزرگوارشان در نجف همگی درگذشته بودند و از طرفی، آوازه و شهرت علمی [[حوزه علمیه قم]] را شنیده بود، تمایل پیدا کرد که به این حوزه جوان برود. لذا در حدود سال ۱۳۳۰ ش. به قم رفت و در این شهر رحل اقامت افکند و در درس [[آیت الله بروجردی|آیت الله العظمی بروجردی]] حضور یافت و از محضر علمی این استاد فرزانه استفاده کرد. خود نیز در [[تکیه|تکیه]] آقا سید حسن قمی برای عدهای از فضلا تدریس میکرد و ماهیانه به همان افراد نیز شهریهای میپرداخت. وی همچنین در سه وعده در مسجد رضوی (واقع در چهارراه بازار، ابتدای خیابان باجک قم) اقامه جماعت میکرد و بعضی اوقات نیز به وعظ و خطابه و ارشاد مردم میپرداخت. |
| | | |
− | ==دوران تحصیل شیخ ابوالقاسم== | + | ==آثار و تألیفات== |
| | | |
− | دوران تحصيلي آیت الله حجتي در رشت، مصادف با انقلاب مشروطه به رهبري آيات عظام: آخوند خراساني و ملا عبدالله مازندراني بود. علما و بزرگان رشت نيز نقش فعالانه و عالمانهاي داشتند و در مردم نيز شور و انقلاب و تظاهرات عجيبي مشاهده میشد. مرحوم حجتي در اين ايام جزء طلاب انقلابي و پرشور بود و در مجالس گوناگون مردم را با سخنرانيهاي خويش تشويق به تبديل حكومت استبداد به مشروطه میكرد. گرچه تلاشهاي مرحوم حجتي و ساير همفكران و طلاب روشنفكر بر اثر [[مرگ]] مشكوك رهبران مذهبي و اعدام [[شيخ فضل الله نوری]] و انقلابيون آزاديخواه و خيانت برخي از افراد وطنفروش به نتيجه نرسيد و از دل مشروطه، حكومت استبدادي رضاخان بيرون آمد اما مرحوم حجتي عقيده داشت كه به وظايف شرعي خود عمل كرده است؛ چرا كه او خود را مأمور به وظيفه میدانست، نه مأمور به نتيجه؛ چه آن كه اگر آن همه تلاشها و فعاليتها به نتيجه سودمند و مشروعي میرسيد، قطعاً خوشحالي مرحوم حجتي مضاعف میگرديد.<ref> درباره جريان مشروطيت رجوع شود به كتاب تاريخ بيداري ايرانيان، بخش دوم، مشروطه رابينو، شرح حال رجال ايران، رهبران مشروطه.</ref>
| + | آیت الله حجتی تألیفات چاپ شده ندارد؛ ولی نوشتههای دستهبندی شده و آماده طبع دارد که شامل یک دوره تفسیر [[سوره یوسف]] و شرح حال [[امامان معصوم]] علیهمالسلام میباشد. همچنین تقریرات فراوانی نیز از دروس برخی اساتید خود به یادگار باقی گذاشته است. |
| + | ==وفات== |
| | | |
− | ==استادان حاج شیخ ابوالقاسم حجتی==
| + | مرحوم آیت الله حجتی پس از عمری تلاش در راه [[اسلام]]، سرانجام در صبح روز ۲۵ [[ماه محرم|محرم]] سال ۱۳۸۷ ق (۱۳۴۴ ش) مصادف با روز شهادت [[امام سجاد]] علیهالسلام، بعد از ادای فریضه صبح و انجام تعقیبات، هنوز از سجاده برنخاسته بود که دچار سکته قلبی گردید و روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد. |
| | | |
− | آیت الله حجتي در ايام اقامت خود در رشت، تحصيلات مقدماتي خويش را تا اتمام لمعه در نزد استاداني همانند: آیت الله آقا سيد عبدالوهاب ضيابري، - از علماي موجه و يكي از رهبران مشروطه در گيلان -، آقا شيخ محمد صيقلاني و آقا شيخ محمد رزگر و... آموخت.
| + | پیکر پاکش از مسجد رضوی (خیابان باجک قم) که محل اقامه [[نماز جماعت]] ایشان بود، با حضور گسترده مردم و علما به سوی [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]] سلام الله علیها [[تشییع جنازه|تشییع]] گردید و در [[قبرستان شیخان قم|قبرستان شیخان]] به خاک سپرده شد. |
− | | + | ==منابع== |
− | ==اقامت شیخ در نجف==
| |
− | | |
− | آیت الله حجتي بعد از اتمام لمعتين در رشت، بار سفر بست و راهي حوزه علميه [[نجف]] اشرف گرديد. او براي كسب معارف و طي مدارج و مراحل عالي علمی و معنوي، نزد استادان فرزانه آن ديار مقدس، زانوي ادب بر زمين زد و از خرمن دانش بيكران آنان خوشهها برچيد. آن بزرگوار به مدت دوازده سال در نجف اشرف اقامت گزيد كه اين دوران را بايد دوران شكوفايي وي نامگذاري كرد.
| |
− | | |
− | وي در بدو ورود به نجف اشرف پس از [[زيارت]] مرقد نوراني امام عارفان، حضرت علي بن ابيطالب علیهالسلام در درس استادان بزرگواري حضور يافت و مكاسب را نزد فقيه نامدار حضرت آیت الله ميرزا آقا اصطهباناتي، درس رسائل (فرائد الاصول) را نزد آیت الله شيخ فتاح نجفي، كفايةالاصول را نزد اصوليِ ژرفانديش آیت الله شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي 5 تلمذ نمود. آن گاه دروس خارج [[فقه]] و [[اصول]] را از محضر آيات بزرگوار كه ذيلاً نامشان میآيد، آموخت:
| |
− | | |
− | * 1- آیت الله شيخ شعبان گيلاني (م 1348 ق): وي از شاگردان نامدار آيات عظام؛ ميرزاي رشتي، فاضل ايرواني، فاضل مامقاني و ملا عبدالله مازندراني بود كه بعد از رحلت شريعت اصفهاني و سيد محمدكاظم يزدي، مرجع تقليد گروهي از شيعيان گرديد و به علت كثرت فضل و صلاح، پرهيزگاري، صفاي باطن، دقتنظر و عبادتِ بسيار در ميان معاصران خويش به «سلمان زمان» معروف گرديد.
| |
− | | |
− | از تأليفات وي است: صلاة المسافر، كتاب القضاء، المتاجر، توضيح المسائل (حاشيه بر عروةالوثقي). شيخ عبدالحسين فقيهي رشتي، ميرزا ابوالحسن گيلاني و مرتضي مدرس گيلاني از فرزندان آن بزرگوارند و همگي از بزرگان عصر بودند و در حرم امن [[قم]] مدفون شدند.<ref> نقباء البشر، قرن 14، ج 2، ص 838؛ مقدمه صلاةالمسافر، ص 12؛ گنجينه دانشمندان، ج 5، ص 180.</ref>
| |
− | | |
− | * 2- آیت الله ميرزا حسين نائيني (م 1355 ق): وي استاد بسياري از بزرگان و فقهاي زمان معاصر بود.
| |
− | | |
− | * 3- آیت الله شيخ ابوالحسن موسوي اصفهاني (م 1365 ق): وي نيز استاد اكثر فقها و مراجع زمان معاصر بود.
| |
− | | |
− | * 4- آیت الله شيخ ضياءالدين عراقي (م 1359 ق): وي از استادان بزرگ [[نجف]] اشرف بود و بسياري از بزرگان و فقهاي معاصر از شاگردان او به شمار میآيند.
| |
− | | |
− | * 5- آیت الله سيد حسين اشكوري (م 1349 ق)؛
| |
− | | |
− | * 6- علامه شيخ محمدجواد بلاغي (م 1352 ق): مرحوم آیت الله حجتي دروس تفسير، علوم قرآني و منظومه [[حكمت]] را در نزد اين عالم فرزانه فراگرفت.
| |
− | | |
− | آیت الله شيخ ابوالقاسم حجتي به سبب داشتن پشتكار، جديت، تلاش مستمر و حافظه قدرتمند توانست از همه مراجع و اعلام ياد شده اجازه اجتهاد دريافت نمايد. آن بزرگوار خود نيز در ساليان اقامتش در [[نجف]] اشرف، سطوح مختلف حوزه را براي عدهاي از فضلا تدريس میفرمود.
| |
− | | |
− | ==بازگشت شیخ از نجف==
| |
− | | |
− | آیت الله حجتي بعد از دوازده سال اقامت در حوزه نجف و بهرهگيري از دانش فراوان فرزانگان علمی و معنوي آن سامان و بهرهمندي از فضاي ملكوتي آن شهرِ با معنويت، به زادگاه خويش مراجعت نمود و مورد استقبال علما و مردم آن ديار قرار گرفت. وي بعد از ديدن ارحام و خويشان به دعوت علماي رشت به اين شهر رفت و به مدت بيست سال در آنجا اقامت گزيد و به اقامه [[نماز جماعت]] و تدريس در مدارس ديني و تبليغ معارف ديني و احياي آثار اسلامی همت گماشت.<ref> شرح حال آيت الله شيخ ابوالقاسم حجتي در كتاب آثار الحجة، محمد شريف رازي، ج 2، ص 80 و گنجينه دانشمندان، ص 133، آمده است.</ref>
| |
− | | |
− | ==آثار و خدمات ديني حاج شیخ ابوالقاسم حجتی==
| |
− | | |
− | حجتي به فضايل و كمالات والاي اخلاقي و انساني آراسته بود و همواره به [[تهذيب نفس]] و مراقبه حالات نفساني اشتغال داشت. او چون انساني متواضع و متخلق به آداب پسنديده و زهد و وارستگي بود و اعتنايي به زخارف دنيوي نداشت، لذا فوقالعاده ميان مردم و علما محبوبيت يافت. در اينجا شمهاي از حالات و خدمات معظمله بيان میگردد:
| |
− | | |
− | * 1- اقامه [[نماز جماعت]]: آیت الله حجتي در بدو ورود در مسجد سيد ابوالقاسم رشت به اقامه [[نماز]] جماعت پرداخت و چون مقيد بود كه بعد از نماز منبر برود، در مدت كوتاهي مواعظ و نصايح حكيمانه وي مورد علاقه اقشار مردم قرار گرفت. همين امر باعث شد كه مردم محله ميدان هم از وي بخواهند كه در مسجد آن محله نيز اقامه نماز جماعت نمايد. آیت الله حجتي بدان جهت اقامه نماز جماعت را در آن مسجد پذيرفت كه آن مسجد را تعمير كند و از حالت متروكه بودن بيرون آورد. اين اقدام معظمله باعث گرديد كه آن مسجد قديمی را به طرز آبرومندي مرمت كند؛ به طوري كه پررونقترين و آبرومندترين مساجد شهر رشت درآمد.
| |
− | | |
− | * 2- اشتغال به وعظ و خطابه: آیت الله حجتي معتقد بود هر كسي كه به كسوت روحانيت درآمده، بايد به قدر توانايي خويش به [[اسلام]] و مسلمين و پيشبرد اهداف عالي مكتب جعفري كمك نمايد. او ديده بود كه برخي از روحانيان با وجود قدرت علمی و فقهي، فقط به اقامه [[نماز جماعت]] قناعت میورزند و منبر رفتن و پند و اندرز دادن را دون شأن خود میدانند و از نشر معارف و ترويج دين عملاً امتناع میورزند. ايشان اين شيوه برخي از روحانيان را نمیپسنديد؛ بلكه او اعتقاد داشت كه آنها بايد مردم را با مواعظ و خواندن روايات و منبر رفتن ارشاد كنند و اصولاً [[فلسفه]] خواندن دروس علوم اسلامی اين است كه مردم را هدايت و ارشاد كنند تا همگي سعادتمند شوند.
| |
− | | |
− | وي در جواب كساني كه با لحن دوستانه و دلسوزانه به او اعتراض میكردند كه شما با وجود اين موقعيت علمي، صلاح نيست به منبر برويد؟ فرموده بود: در منبر رفتن، مطامع مادي در نظر نيست؛ بلكه اين كار وظيفه است و هر كس وظيفه خويش را شناخت، بايد بدان عمل نمايد. او منبر رفتن را عار و ننگ نمیدانست؛ بلكه عاشقانه و خالصانه به منبر میرفت و سخن میگفت و قلبهاي غفلت زده جامعه را متوجه خدا و برنامههاي مترقي اسلام میكرد. عجيب اين كه او حتي مقيد بود در همان زمان محدود، بعد از مواعظ اخلاقي به ائمه توسل جويد و روضه بخواند.
| |
− | | |
− | * 3- در ايام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] در منابر فقط تفسير [[قرآن]] و شرح احوال ائمه را میفرمود كه بسيار مورد پسند تودههاي مردم واقع میشد. او معتقد بود كه قرآن و اهل بيت علیهمالسلام: دو امانت گرانبهاي رسول خدا، در اين عصر و زمانه، مهجور و غريباند و علت مهجوري را عدم شناخت اين دو گوهر گرانبها میدانست و میفرمود: اگر كسي قرآن و [[اهل بيت]] پيامبر را شناخت، قطعاً اين شناخت به او كمك خواهد كرد تا جاذبههاي شيرين آن را در كامش احساس كند؛ چرا كه محبت و علاقه به دنبال شناخت میآيد و محبت كه ايجاد شود، طبعاً اطاعتپذيري مردم هم به دنبال آن خواهد آمد. از اين رو، وظيفه هر روحاني است كه معارف [[دين]] و كلمات اهل بيت را درست به گوش مردم برساند تا موجب محبت به اهل بيت و اطاعت از آنها شود.
| |
− | | |
− | او بارها میفرمود: اساس اسلام، معرفت است. معرفت خدا، قرآن، اهل بيت و... و آناني كه معرفت ندارند، بيراهه میروند و كجانديش و منحرف میگردند. يكي از مؤمنان اهل رشت میگويد: آن طوري كه او درباره قرآن و اهل بيت سخن میگفت، ما با همه معلوماتمان جاهل محض بوديم و مطالب او براي ما كه سن و سالي از ما گذشته بود، تازگي داشت و اين كه میگويند در زمان ظهور [[امام مهدی]] علیهالسلام قرآن براي همه تازگي دارد، شايد به اين معني باشد كه تاكنون كسي نتوانسته تفسير واقعي داشته باشد و آن وقت تفسير واقعي به گوش مردم میرسد. خيال میكنند كه العياذ بالله قرآن ديگري غير از اين قرآن فعلي است.<ref> مصاحبه حاج محمد جوادي مدير مجله «طالب حق» با راديو گيلان، سال 1379 ش.</ref>
| |
− | | |
− | ==ویژگی های ایشان== | |
| | | |
− | او مهماندوست و مهماننواز بود و شايد هيچ شبي نبود كه ميهان نداشته باشد. اهل [[نماز شب]] و نافلههاي مستحبي بود و مراقبت داشت كه آنان را ترك نكند. دائم الذكر بود و اذكار و اورادي را همواره بر زبان جاري میساخت. او مقيد بود كه هر روز [[زيارت عاشورا]] با صد لعن و صد سلام بخواند. مقيد بود [[نماز جماعت]] را در اول وقت اقامه نمايد و در طول بيست سال اقامت در رشت در مسجد كاسهفروشان، مسجد آقا سيد ابوالقاسم و مسجد ميدان در سه وعده اقامه جماعت داشت.
| + | *[[ستارگان حرم]]، محمدتقی ادهمنژاد لنگرودی، ج ۱۷، ص ۱۸۷-۲۰۳. |
− | | |
− | در روزهاي جمعه مقيد به انجام آداب و سنن اسلامی همانند [[غسل جمعه]]، [[دعای ندبه]] و [[دعای سمات]] بود. او علاوه بر تدريس در مدرسه كاسهفروشان، براي عدهاي از طلاب در منزل نيز تدريس خصوصي داشت. در زماني كه ايشان به رشت آمده بود، تقريباً روضهخواني در همه جا قدغن بود، اما ايشان مجالس روضه را در منازل همگاني كرد و هنوز هم اين سنت جاريه ايشان باقي است.<ref> مصاحبه نگارنده با خانم حجتي دختر گرامی آن فقيه عالي مقام.</ref>
| |
− | | |
− | ==هجرتي شیخ ابوالقاسم به قم==
| |
− | | |
− | آیت الله حجتي در اواخر عمر تمايل داشت كه در يكي از حوزههاي بزرگ [[نجف]] يا [[قم]] باشد و چون استادان بزرگوارشان در نجف همگي درگذشته بودند و از طرفي، آوازه و شهرت علمی حوزه علميه تازه تأسيس قم را شنيده بود، تمايل پيدا كرد كه به اين حوزه جوان برود. لذا در حدود سال 1330 ش. به قم رفت و در اين شهر رحل اقامت افكند و در درس حضرت آیت الله العظمی بروجردي حضور يافت و از محضر علمی اين استاد فرزانه استفاده كرد. خود نيز در تكيه آقا سيد حسن قم براي عدهاي از فضلا تدريس میكرد و ماهيانه به همان افراد نيز شهريهاي میپرداخت. وي همچنين در سه وعده در مسجد رضوي (واقع در چهارراه بازار، ابتداي خيابان باجك قم) اقامه جماعت میكرد و بعضي اوقات نيز به وعظ و خطابه و ارشاد مردم میپرداخت.<ref> همان.</ref>
| |
− | | |
− | آیت الله حجتي در ايام عمر شريفش چه در قم و چه در گيلان با علما، مدرسان و شخصيتهاي علمی ارتباط مستمر داشت و همواره با آنان مذاكره علمی میكرد.
| |
− | | |
− | ==خاطرهاي از مذاكرات علمي ایشان==
| |
− | | |
− | يكي از فرزندان او نقل كرده است كه «مرحوم آیت الله والد در اغلب اوقات در منزل مشغول مطالعه بود و علاوه بر آن، منزل ايشان پايگاه مهمانان دور و نزديك بود. منزل او، همواره پاتوق عالماني همانند حضرات آيات: بحرالعلوم، ضيابري و ميرزا كاظم صادقي بود و آنها سالها به مذاكره و مباحثه علمی اشتغال داشتند و از طرفي چون فرزند برومند ايشان خطيب نامدار گيلان، مرحوم حاج شيخ حسن حجتي با بسياري از فضلا و محققين و دانشمندان برجسته ارتباط مستمر داشت؛ همانند آيات و حجج الاسلام: حاج آقا مصطفي خميني، امام موسي صدر، حاج آقا رضا صدر، ميرزا خليل كمرهاي، شيخ هادي طالقاني، حاج سراج انصاري، صدرايي اشكوري، شيخ عباسعلي اسلامي، فلسفي واعظ و... كه جهت ديدار با مرحوم حاج شيخ حسن حجتي، به منزل آقا در رشت میرفتند و گاهي مناظرات و مباحثات جدي و طولاني بين او و آن آقايان رخ میداد. اين گونه استفادهها را آقا در طول عمر شريف داشت و هيچ لحظهاي از عمرش را هدر نمیدادند.<ref> تلخيص از مجموعه مقالات هفتهنامه تحول، نشريه علمي، اجتماعي، سياسي گيلان، سالهاي 1371-1374 ش در سالگرد رحلت آیت الله شخ حسن حجتي هر ساله چاپ میشود.</ref>
| |
− | | |
− | ==تأليفات حاج شیخ ابوالقاسم حجتی==
| |
− | | |
− | آیت الله حجتي تأليفات طبع شده ندارد؛ ولي نوشتههاي دستهبندي شده و آماده طبع دارد كه شامل يك دوره تفسير [[سوره يوسف]] و شرح حال امامان معصوم علیهمالسلام میشود. ضمناً تقريرات فراواني نيز از دروس آيات عظام به يادگار باقي گذاشته است.
| |
− | | |
− | ==فرزندان وی==
| |
− | | |
− | آیت الله شيخ ابوالقاسم حجتي، قبل از هجرت به [[نجف]] اشرف، در همان اوان تحصيل با بانويي صالح، مؤمن و علوي ازدواج كرد كه ثمره اين ازدواج پنج فرزند: چهار دختر و يك پسر بود كه عبارتند از:
| |
− | | |
− | مرحوم حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ حسن حجتي (1307-1338 ش)، خطيب و واعظِ نامدار و مسئول نشريه ديني راه حق كه در پنجم آبان 1338 ش. در جاده قم-اصفهان تصادف كرد و پيكرش با تشييع باشكوه در قبرستان شيخان به خاك سپرده شد. شرح اين فرزانه بزرگوار، جداگانه نگاشته شد؛ اما بايد به دو نكته، به نقل از دختر مرحوم آیت الله حجتي اشاره شود:
| |
− | | |
− | * 1- مرحوم آقا فقط همين يك فرزند ذكور را داشت. وقتي حادثه تصادف و [[مرگ]] او را شنيد، به اندرون منزل رفت و به همسرش گفت: خداوند امانتي به ما داده بود حالا اين امانت را از ما پس گرفته است و ما بايد خوشحال باشيم كه اين امانت الهي را سالم به صاحبش پس داديم. آن مرحوم، با اين جملات در آن زمان حساس همسرش را آرام كرد. او صبر و حلم عجيبي در اين مصيبت عُظما از خود نشان داد. بزرگان و علماي قم، همگي به ديدن پدرم میآمدند؛ حتي من حضرت [[امام خمينی]] را كه در آن زمان به حاج آقا روح الله خميني معروف بود، در منزلمان ديدم؛ ولي تكيهگاه اصليِ مادرم در آن شرايط بحراني، كلمات آرامبخش پدرم بود.
| |
− | | |
− | * 2- دوم اين كه مرحوم حاج شيخ حسن حجتي، واقعاً امانت حضرت [[امام علی]] علیهالسلام بود؛ زيرا مادرم صاحب چهار دختر شده بود و دلش میخواست خداوند به او فرزند ذكوري عطا بفرمايد ولذا مادرم كه علوي متدين و صالحي بود، براي رسيدن به خواستهاش توسلات زيادي داشت، خصوصاً متوسل به حضرت علي علیهالسلام میشد؛ تا اين كه شبي در عالم رؤيا ديد كه در حرم حضرت علي علیهالسلام است و مشاهده كرد كه ضريح شكافته شد و آقايي نوراني از درون آن بيرون آمد و شمشيري را در دست داشت كه آن شمشير را به دست من داد و فرمود: «بگير اين شمشير را و آن را نگه دار». بعد از خواب آن را به پدرم گفت و پدرم اين گونه تعبير كرد كه فرزندي به شما عطا میشود كه همانند شمشير بُرنده باشد و همان طور هم شد؛ شيخ حسن بيان و قلمش مانند شمشير برنده بود و اين همه موفقيت بدون عنايت آن حضرت براي جواني چون او امكانپذير نبود.<ref> مصاحبه با خانم حجتي.</ref> | |
− | | |
− | ==دامادهای ایشان==
| |
− | | |
− | آن بزرگوار چهار داماد داشت كه عبارتند از:
| |
− | | |
− | * 1- حجت الاسلام سيد ابوالحسن موسوي لاهيجاني كه در ايام جواني در [[نجف]] اشرف رحلت كرد.
| |
− | | |
− | * 2- مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ فضل الله سعادت (1374-1294 ش) وي از شاگردان حضرات آيات: بروجردي و مرتضوي لنگرودي بود و صاحب تأليفات، خصوصاً مقالات فراواني در مجلات علمی آن روز علي الخصوص در مجله راه حق بود.<ref> دانشوران گيل و ديلم، ص 331؛ چهرهاي از زندگاني آیت الله لنگردوي، محمد واصف، ص 61؛ گنجينه دانشمندان، ج 5، ص 181.</ref>
| |
− | | |
− | * 3- مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ احمد مولائي همداني (1293-1367 ش) وي از شاگردان آيات عظام: بروجردي، امام خميني و مرعشي نجفي بود و تأليفاتي همانند نخبةالابرار داشت.<ref> اطلاعات فوق را خانم مولايي در اختيار حقير گذاشته است.</ref>
| |
− | | |
− | * 4- حاج مرتضي نوبخت.
| |
− | | |
− | ==وفات حاج شیخ ابوالقاسم حجتی==
| |
− | | |
− | آیت الله حجتي پس از عمري تلاش در راه [[اسلام]] و تحمل مشقات و مصائب، سرانجام در صبح روز 25 [[محرم]]، مصادف با روز شهادت [[امام سجاد]] علیهالسلام، سال 1387 ق. (1344 ش) بعد از اداي فريضه صبح و انجام تعقيبات، هنوز از سجاده برنخاسته بود كه دچار سكته قلبي گرديد و روحش به ملكوت اعلي پرواز كرد.
| |
− | | |
− | پيكر پاكش پس از انتقال به مسجد صفي رشت، با شركت گسترده مردم و علما و مسئولان ادارات دولتي تا ميدان صيقلان رشت تشييع گرديد و آن گاه حضرت آیت الله ضيابري بر او نماز گزارد. سپس جنازه او براي تدفين به [[قم]] انتقال يافت و بار ديگر از مسجد رضوي (خيابان باجك) كه محل اقامه نماز جماعت ايشان بود با حضور گسترده مردم، علما و بزرگان به سوي حرم [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها تشييع شد و پس طواف مرقد آن حضرت پيكر پاكش را در كنار قبر جوان برومندش در قبرستان شيخان به خاك سپردند. مجالس متعددي از سوي علما، روحانيت و اقشار مختلف مردم در قم و گيلان براي آن فقيد سعيد منعقد گرديد. روحش شاد باد!
| |
− | | |
− | بر لوح مزارش چنين نگاشته شده است: «تربت پاك عبد صالح و عالم رباني و عارف فرزانه و مجتهد پرهيزگار، حضرت آیت الله حاج شيخ ابوالقاسم حجتي كه عمر شريف و پربركت خود را در راه [[تهذيب نفس]] و تحصيل و نشر و تعليم و ترويج معارف الهي و [[احكام]] [[دين]] و كمالات انساني و فضايل اخلاقي و خدمت به [[اسلام]] و اعتلاي قرآن و تربيت شخصيتهاي بزرگ و انسانهاي مظهر تقوا و فضيلت و شرف و آزادگي سپري نمود. در تاريخ چهارم خرداد سال 1344 ش. دعوت حق را اجابت كرد و روح مقدسش به ملكوت اعلی پيوست و در جوار رحمت ايزدي آرميد».
| |
− | | |
− | ==پانویس ==
| |
− | <references />
| |
− | ==منابع==
| |
| | | |
− | محمدتقي ادهمنژاد لنگرودي, ستارگان حرم، جلد 17، صفحه 187-203
| + | ==آرشیو عکس و تصویر== |
− | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] | + | <gallery mode="packed" heights="170"> |
| + | پرونده:حجتی00.jpg|مزار ابوالقاسم حجتی در قبرستان شیخان قم |
| + | پرونده:Waez.jpg|موقعیت مکانی قبور آیت الله ابوالقاسم حجتی و پسرش [[حسن حجتی واعظ]] در قبرستان شیخان |
| + | </gallery> |
| + | [[رده:علمای قرن چهاردهم|حجتی واعظ،ابوالقاسم]] |
| + | [[رده:علماء شیعه]] |
| + | [[رده:خطیبان]] |
| + | [[رده:مدفونین در قبرستان شیخان]] |
آیتالله شیخ ابوالقاسم حجتی (۱۲۷۲ - ۱۳۴۴ ش)، عالم ربانی و خطیب واعظ شیعه معاصر و از شاگردان سید ابراهیم اصطهباناتی بود. وی سالیان متمادی عمر شریف خود را در راه تبلیغ دین، اقامه نماز جماعت و تدریس معارف اسلامی سپری نمود.
ولادت و خاندان
ابوالقاسم حجتی لشت نشائی در حدود سال ۱۳۱۰ ق (۱۲۷۲ ش)، در خانوادهای مشهور به فضیلت و تقوا در لشت نشاء گیلان دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش شیخ حسین حجتی، اصالتاً اصفهانی بود که برای تبلیغ و ترویج معارف دینی در لشت نشاء رحل اقامت افکند. شیخ حسین، از وعاظ متقی و از عالمان پرهیزگار و زاهد منطقه به شمار میرفت و اهالی آن سامان همگی از علاقمندان و مریدان او به شمار میآمدند.
حجةالاسلام حسن حجتی واعظ (۱۳۰۶-۱۳۳۸ ش) از فرزندان آیت الله ابوالقاسم حجتی، واعظ جوان گیلانی و از روحانیون مبارز پیش از انقلاب است.
تحصیل و استادان
شیخ ابوالقاسم حجتی دوران کودکی را در لشت نشاء سپری نمود و برای فراگیری قرآن و ادبیات فارسی راهی مکتبخانه محل گردید. وی، بعد از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی به سبب علاقه وافر و تشویقهای والدین محترم خود، راهی حوزه علمیه رشت گردید و دروس مقدمات، ادبیات و سطوح متوسط فقه و اصول را نزد استادان بزرگ فراگرفت. معظمله در همین دوران در حوزه علمیه رشت با چهرههایی همانند آیات بزرگوار: سید حسن بحرالعلوم، سید مرتضی مرتضوی لنگرودی، سید رضی رودباری و میرزا علیاکبر طلوعی (صاحب دیوان طلوعی)، آشنا گردید که بعد همگی آنان در شمار استوانههای علمی قرار گرفتند.
دوران تحصیلی آیت الله حجتی در رشت، مصادف با انقلاب مشروطه بود. علما و بزرگان رشت نیز نقش فعالانه و عالمانهای داشتند. مرحوم حجتی در این ایام جزء طلاب انقلابی و پرشور بود و در مجالس گوناگون مردم را با سخنرانیهای خویش تشویق به تبدیل حکومت استبداد به مشروطه میکرد.
آیت الله حجتی در ایام اقامت خود در رشت، تحصیلات مقدماتی خویش را تا اتمام «لمعه» در نزد این استادان آموخت: آیت الله آقا سید عبدالوهاب ضیابری از علما و یکی از رهبران مشروطه در گیلان، آقا شیخ محمد صیقلانی و آقا شیخ محمد زرگر.
آیت الله حجتی بعد از اتمام لمعتین در رشت، راهی حوزه علمیه نجف اشرف گردید. او برای کسب معارف و طی مدارج و مراحل عالی علمی و معنوی، به مدت دوازده سال نزد استادان فرزانه آن دیار مقدس، حاضر شد و بهرهها برد. مکاسب را نزد آیت الله سید ابراهیم اصطهباناتی، درس رسائل (فرائد الاصول) را نزد آیت الله شیخ فتاح نجفی، کفایةالاصول را نزد آیت الله شیخ عبدالحسین رشتی تلمذ نمود. آن گاه دروس خارج فقه و اصول را از محضر آیات بزرگوار که ذیلاً نامشان میآید، آموخت:
آیت الله شیخ ابوالقاسم حجتی به سبب داشتن پشتکار، جدیت و حافظه قدرتمند توانست از همه مراجع و اعلام یاد شده اجازه اجتهاد دریافت نماید. آن بزرگوار خود نیز در سالیان اقامتش در نجف اشرف، سطوح مختلف حوزه را برای عدهای از فضلا تدریس میفرمود.
فعالیتهای علمی و اجتماعی
آیت الله حجتی بعد از دوازده سال اقامت در حوزه نجف و بهرهگیری از دانش فراوان فرزانگان علمی و معنوی آن سامان، به زادگاه خویش مراجعت نمود و مورد استقبال علما و مردم آن دیار قرار گرفت. وی به دعوت علمای رشت به این شهر رفت و در طول بیست سال اقامت در رشت مقید بود نماز جماعت را در سه وعده در مسجد کاسهفروشان، مسجد آقا سید ابوالقاسم و مسجد میدان اقامه نماید. او علاوه بر تدریس در مدرسه کاسهفروشان، برای عدهای از طلاب در منزل نیز تدریس خصوصی داشت.
آیت الله حجتی به فضایل و کمالات والای اخلاقی و انسانی آراسته بود و همواره به تهذیب نفس و مراقبه حالات نفسانی اشتغال داشت. او چون انسانی متواضع و متخلق به آداب پسندیده و زهد و وارستگی بود و اعتنایی به زخارف دنیوی نداشت، لذا فوقالعاده میان مردم و علما محبوبیت یافت.
آیت الله حجتی چون مقید بود که بعد از نماز منبر برود، در مدت کوتاهی مواعظ و نصایح حکیمانه وی مورد علاقه اقشار مردم قرار گرفت. همین امر باعث شد که مردم محله میدان هم از وی بخواهند که در مسجد آن محله نیز اقامه نماز جماعت نماید. آیت الله حجتی بدان جهت اقامه نماز جماعت را در آن مسجد پذیرفت که آن مسجد را تعمیر کند و از حالت متروکه بودن بیرون آورد. این اقدام معظمله باعث گردید که آن مسجد قدیمی را به طرز آبرومندی مرمت کند؛ به طوری که پررونقترین و آبرومندترین مساجد شهر رشت درآمد.
آیت الله حجتی معتقد بود هر کسی که به کسوت روحانیت درآمده، باید به قدر توانایی خویش به اسلام و مسلمین و پیشبرد اهداف عالی مکتب جعفری کمک نماید. او دیده بود که برخی از روحانیان با وجود قدرت علمی و فقهی، فقط به اقامه نماز جماعت قناعت میورزند و منبر رفتن و پند و اندرز دادن را دون شأن خود میدانند و از نشر معارف و ترویج دین عملاً امتناع میورزند. ایشان این شیوه برخی از روحانیان را نمیپسندید؛ بلکه او اعتقاد داشت که آنها باید مردم را با مواعظ و خواندن روایات و منبر رفتن ارشاد کنند و اصولاً فلسفه خواندن دروس علوم اسلامی این است که مردم را هدایت و ارشاد کنند تا همگی سعادتمند شوند.
وی در جواب کسانی که با لحن دوستانه و دلسوزانه به او اعتراض میکردند که شما با وجود این موقعیت علمی، صلاح نیست به منبر بروید؟ فرموده بود: در منبر رفتن، مطامع مادی در نظر نیست؛ بلکه این کار وظیفه است و هر کس وظیفه خویش را شناخت، باید بدان عمل نماید. او منبر رفتن را عار و ننگ نمیدانست؛ بلکه عاشقانه و خالصانه به منبر میرفت و سخن میگفت و قلبهای غفلت زده جامعه را متوجه خدا و برنامههای مترقی اسلام میکرد.
در زمانی که ایشان به رشت آمده بود، تقریباً روضهخوانی در همه جا قدغن بود، اما ایشان مجالس روضه را در منازل همگانی کرد و هنوز هم این سنت جاریه ایشان باقی است.
آیت الله حجتی در اواخر عمر تمایل داشت که در یکی از حوزههای بزرگ نجف یا قم باشد و چون استادان بزرگوارشان در نجف همگی درگذشته بودند و از طرفی، آوازه و شهرت علمی حوزه علمیه قم را شنیده بود، تمایل پیدا کرد که به این حوزه جوان برود. لذا در حدود سال ۱۳۳۰ ش. به قم رفت و در این شهر رحل اقامت افکند و در درس آیت الله العظمی بروجردی حضور یافت و از محضر علمی این استاد فرزانه استفاده کرد. خود نیز در تکیه آقا سید حسن قمی برای عدهای از فضلا تدریس میکرد و ماهیانه به همان افراد نیز شهریهای میپرداخت. وی همچنین در سه وعده در مسجد رضوی (واقع در چهارراه بازار، ابتدای خیابان باجک قم) اقامه جماعت میکرد و بعضی اوقات نیز به وعظ و خطابه و ارشاد مردم میپرداخت.
آثار و تألیفات
آیت الله حجتی تألیفات چاپ شده ندارد؛ ولی نوشتههای دستهبندی شده و آماده طبع دارد که شامل یک دوره تفسیر سوره یوسف و شرح حال امامان معصوم علیهمالسلام میباشد. همچنین تقریرات فراوانی نیز از دروس برخی اساتید خود به یادگار باقی گذاشته است.
وفات
مرحوم آیت الله حجتی پس از عمری تلاش در راه اسلام، سرانجام در صبح روز ۲۵ محرم سال ۱۳۸۷ ق (۱۳۴۴ ش) مصادف با روز شهادت امام سجاد علیهالسلام، بعد از ادای فریضه صبح و انجام تعقیبات، هنوز از سجاده برنخاسته بود که دچار سکته قلبی گردید و روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد.
پیکر پاکش از مسجد رضوی (خیابان باجک قم) که محل اقامه نماز جماعت ایشان بود، با حضور گسترده مردم و علما به سوی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تشییع گردید و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.
منابع
- ستارگان حرم، محمدتقی ادهمنژاد لنگرودی، ج ۱۷، ص ۱۸۷-۲۰۳.
آرشیو عکس و تصویر
مزار ابوالقاسم حجتی در قبرستان شیخان قم
موقعیت مکانی قبور آیت الله ابوالقاسم حجتی و پسرش حسن حجتی واعظ در قبرستان شیخان