عوالم چهارگانه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۲۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
هستی یاوجود به معنای جهانی است که ما از راه حس‌های خود نسبت به آن آگاهی داریم.
+
فلاسفه، حکما و عرفا معتقدند که هستی و عالم، طبقات و مراتب چهار گانه ای دارد که عبارتند از: [[عالم ناسوت]]، [[عالم ملکوت]]، [[عالم جبروت]] و [[عالم لاهوت]].  
 +
==عالم ناسوت==
  
فلاسفه و حکماء عوالم وجود را بر چهار گونه میدانند.
+
«ناسوت» بمعنای طبیعت، عالم مادی.<ref> [http://www.vajehyab.com/moein/%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%AA فرهنگ معین] </ref> و [[عالم ناسوت]]، یعنی عالم ماده و حرکت و زمان و مکان، و به عبارت دیگر عالم طبیعت و محسوسات یا عالم دنیا.<ref> آشنائی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، ج۱، درس ششم:مسائل فلسفه، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/book/view/45217/14889/ سایت حوزه]، بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ </ref>
  
عالم لاهوت
+
==عالم ملکوت==
  
لاهوت مشتق از الله و به معانی عالم غیب، عالم الهی، جهان مینوی. عالم لاهوت عالم خداوندی است که برهمه عوالم وجود مستولی است خداوند که درقرآن با نام الله آمده است بزرگترین محوراصلی قرآن کریم وادیان الهی است
+
[[عالم ملکوت]] همان عالم مثال است که مرتبه ظهور حقایق مجرد و لطیف با آثار و عوارض مادى نظیر شکل و مقدار است. از این مرتبه به «خیال منفصل» و در لسان شرع به «[[برزخ]]» تعبیر شده است. این عالم واسطهٔ عالم [[روح|ارواح]] و عالم ماده و اجسام است، [[محمد بن اسحاق صدرالدین قونوی|قونوى]] در بیان علت ایجاد و ظهور عالم مثال می‌گوید: «عالم ارواح تقدم وجودى و رتبى بر عالم اجسام دارد و واسطه رسیدن فیض حق بر اجسام است؛ اما از آنجا که میان ارواح و اجسام، به جهت ترکیب و بساطت آنها، مباینت ذاتى برقرار است و سنخیتى با یکدیگر ندارند، [[الله|خداوند]] عالم مثال را خلق نمود که برزخ و جامع و حدّ فاصل میان عالم ارواح و اجسام باشد تا موجب ارتباط دو عالم شده، فیض حق و امداد و تدبیر او از طریق ارواح به عالم اجسام برسد».<ref> [http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa18651# تقسیم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و ... برچه اساسی است؟، اسلام کوئست]، بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ </ref>
  
اثبات وجود خدا
+
==عالم جبروت==
  
درقرآن برای اثبات وجودخداازبراهین زیر استفاده شده است برهان فطرت: برهان نظم: برهان تغییروحرکت برهان علیت: برهان صدیقین:
+
[[عالم جبروت]] که از آن به حضرت لوح المحفوظی و عالم ارواح مجرده تعبیر شده است، همان مرتبه مفارقات تام در اصطلاح [[حکمت]] اسلامی است. موجودات این مرتبه بر دو قسم‌اند:
  
صفات خدا
+
'''الف: کروبیان'''
  
به جز نام خداوند که الله است خداوند دارای صفات واوصاف بسیاری است. صفات خداوند بردو گونه است
+
اینان موجوداتى هستند که تدبیر و تصرفى در عالم اجسام ندارند و غرق در جمال و جلال الاهى‌اند؛ به ایشان «[[ملائکه|ملائکة]] مهیّمه» نیز گفته مى‌شود. تهیّم به معناى شدت هَیَمان است. ملائکة مهیّمه موجوداتى هستند که محبت و عشق به [[الله|خداى سبحان]] سراسر وجودشان را در برگرفته و براى قبول فیض از حق تعالى نیازى به واسطه ندارند. آنان محو و شیفتة جمال الاهى‌اند و لذا کسى را جز خداى تعالى نمى‌شناسند و حتى به خودشان نیز توجهی ندارند. عارفان به برکت شهودات خود در مورد آنها سخن گفته‌اند و به تبیین و توصیف هویت آنها پرداخته‌اند. گفتنی است دسته ای از این موجودات اگرچه تعلقى به عالم اجسام ندارند ولی واسطهٔ فیض الاهى بر عالم اجسام‌اند.
  
ذاتی (ثبوتی): بخشی ازصفات مربوط بذات خداوند است وعین ذات اومیباشد. مجموعه صفات ذاتی خداونددر۴صفت اصلی قابل جمع است که عبارتنداز: واحد سرمد عالم وقادر
+
'''ب: روحانیان'''
  
ذاتی (سلبی):دو صفت قدوس و سبوح در قرآن بعنوان صفت سلبی معروف اندکه مفهوم ان دو تنزیه خداوند ازصفات محدود ناقص و بشری است اولی تنزیه معنوی ودومی تنزیه مادی صفات سلبیه[۱۶]
+
اینان موجوداتی هستند که در عین تجرد به عالم اجسام تعلق داشته و در آن تدبیر و تصرف مى‌کنند. به این مرتبه در [[آیه|آیات]] و روایات اشاره های فراوانی شده و در باب ملائکه کروبی و ارواح قدسی و روح اعظم و اصطلاح الروح در [[قرآن]] آنجا که می فرماید: «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»<ref> [[سوره قدر]]، آیه ۴ </ref> می توان به این بحث پرداخت.<ref> [http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa18651# تقسیم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و ... برچه اساسی است؟، اسلام کوئست]، بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ </ref>
  
فعلی:بخشی ازصفات مربوط به ا فعال خدا است اینگونه صفات حادث وناشی از قدرت و علم اویند مجموعه صفات فعل خداوند در۴صفت اصلی قابل جمع است که عبارتند از خالق (خلق دفعی) رب (خلق تدریجی)- حاکم و مالک
+
==عالم لاهوت==
  
عالم جبروت
+
«لاهوت» مشتق از [[الله]] و به معانی عالم غیب، عالم الهی، جهان مینوی است.<ref> فرهنگ معین </ref> [[عالم لاهوت]] عالم [[الله|خداوندی]] است که بر همه عوالم وجود مستولی است. خداوند که در قرآن با نام «الله» آمده است، بزرگترین محور اصلی قرآن کریم و ادیان الهی است.<ref> توحید، شهید مرتضی مطهری </ref>
 
 
جبروت از ریشه جبر و بمعنای قدرت و عظمت است. عالم جبروت جهانی که درآن فرشته یا فرشتگان وجودارند که اسباب اداره جهانند وامر جهان در مدیریت چهار فرشته مقرب بترتیب بشرح زیر است
 
 
 
جبرائیل
 
 
 
جبرئیل (فرشته وحی) که در قرآن با نام روح الامین یا روح القدس نیز آمده‌ است. القاب:روح الامین ٬روح القدس ٫شدیدالقوی ٫ذومره ٫امین وحی.
 
 
 
مسئولیتها:عالم ذر ٫خلقت ٫وحی ٫موکل برانبیا
 
 
 
پیامبر اسلام دوبارجبرائیل را باچهره اصلی دیدار کردند یکبار در افق و بار دیگر درمعراج. در سایر مواردبصورت دحیه کلبی ظاهر میشدند
 
 
 
میکائیل
 
 
 
میکائیل (فرشته روزی)
 
 
 
مسئولیتها:عالم دنیا ٫تقسیم روزی ٫پرورش موجودات
 
 
 
عزرائیل
 
 
 
عزرائیل (فرشته مرگ)
 
 
 
مسئولیتها:عالم برزخ-مرگ وقبض روح-کتابت اعمال
 
 
 
نام عزرائیل در قرآن نیامده بلکه باعنوان ملک الموت کلیه امورقبض روح و اموربرزخ را بعهده دارد
 
 
 
اسرافیل
 
 
 
اسرافیل (فرشته صور)
 
 
 
القاب:نافخ در صور و ناقردر ناقور
 
 
 
مسئولیتها:عالم آخرت-دمنده درصور-محاسبه اعمال-اداره دوزخ ودوزخیان
 
 
 
نام ایشان درقرآن نیامده است و کلیه امور درآخرت پیش از ورود به بهشت بعهده ایشان است.
 
 
 
دراینکه آفرینش فرشتگان پیش ازهرموجوددیگری بوده تردیدی نیست و آیات بسیاری در قرآن کریم ناظر براین امراست. علت این امرهم روشن است چون ملائکه اسباب اجرای اوامرالهی اند و تعداد انان نیز بیشمارند. فرشتگان موجوداتی لطیف و مجردند و فاقد غرائز بلکه عقل صرف اندو دقیقاتحت اوامرالهی. ازالقاب فرشتگان مقرب براحتی استنباط می‌شود که هریک ازآنان مسوولیت یکی از عوالم چهارگانه ناسوت را برعهده دارند
 
 
 
فلاسفه این عالم را بعالم عقل یا جبروت اطلاق می‌کنند. بموجب آیات فرشتگان دارای اقسامی وهرقسمی ازان وظایفی رابه عهده دارند. ملائکه جزءعالم غیب اندوتمامی معتقدین به ادیان الهی بوجودانهااعتقاد دارند
 
 
 
عالم ملکوت
 
 
 
ملکوت بمعنای سلطة الهی و آسمانی. بطورقطع پیش ازعالم ناسوت (مادی) جهان دیگری توسط فرشتگان بوجودامده است که فلاسفه ازان به عالم مثال یاصورت تعبیر نموده اند در قرآن کریم بان عالم کمترین اشاره‌ای شده است و درابهام قراردارداماروایات اسلامی درباره آن توضیحات بیشتری داده اند برخی ازان بعالم ذر وگروهی انرا همان عالم برزخ مینامند در حالیکه ایندو عالم ازامور مادیند وعالم ملکوت مجرداست بنظرمی رسد پیش ازایجاد جهان مادی توسط فرشتگان ترسیم جهان بصورت مجرد صورت پذیرفته است درست همانند مهندسی که میخواهد بنائی را بسازدابتدا نقشه انرادرذهن پرورانده و سپس در روی کاغذ ترسیم میکند در نتیجه همه آنچه که در عالم مادی وجود دارد و یا بوجود خواهند امد در عالم ملکوت ومثال بصورت ترسیم وجود دارد
 
 
 
عالم ناسوت
 
 
 
ناسوت بمعنای طبیعت، عالم مادی. عالم ناسوت یا عالم ماده به طور کلی تمام آن چیزی است که اشیاء فیزیکی شامل آن می‌شوند. معمول‌ترین تعریفی که از ماده وجود دارد این است که ماده هرچیزی است که حجم و جرم داشته باشد. درقرآن بیش ازده بارازآفرینش جهان سخن رفته است بدینگونه که ما اسمانهاوزمین وانچه میان اندواست رادرشش روزآفریدیم. هوالذ ی خلق السموات والارض فی سته ایام مشابه همین مطلب درکتاب عهد عتیق یا تورات آمده است.
 
 
 
آفرینش جهان در شش روز
 
 
 
آنچه از تفاسیر با توجه به کشفیات بشر بدست میاید اینست که جهان در اغاز با یک انفجار بزرگ مهبانگ بصورت گازهای سرگردان و باحرارت بالا آفریده شد این روز اول یا دوره اول است. سپس با سرد شدن گاز هابه مرورآب زمین سپس گیاه ان وجانوران وازجمله جن و درنهایت انسانآفریده شد. بسیاری از مفسرین مسلمان بیان می‌کنند که در قرآن از مهبانگ یاد شده است
 
 
 
هفت آسمان
 
 
 
در مورد آسمان‌های هفتگانه یا السموات السبع نظرات متفاوتی وجود دارد از جمله می‌توان آنها را آسمانهای عوالم هستی دانست.
 
 
 
عالم ناسوت نیز خود برچهار گونه است
 
 
 
عالم ذر
 
 
 
ذر بمعنای ریز کوچک و مورچه. عالم ذر یا روز اَلَست، زمانی است که خداوند پیمانی از انسان برای گواهی دادن بر یگانگیش گرفته‌است.
 
 
عالم دنیا
 
 
 
دنیا ازریشه دنو و بمعنای گیتی و جهان دنیا یا گیتی جهانی است که هم اکنون درآن زندگی می‌کنیم ومحصول تلاش خود رادرجهان دیگر دریافت می‌کنیم.دنیا جهان تکلیف است و مسئولیت و سرنوشت انسان دراین جهان ساخته و پرداخته میشود
 
 
 
دفعات آفرینش ومرگ براساس آیات الهی موجودات جهان بویژه انسان دارای دوخلق یاآفرینش اند که به تعبیرقرآن به نشاه الاولی و نشاه الاخری یانشاه الاخره شده است وهمچنین دارای دومرگ اند که اولی به موته الاولی وموته الاخری یاموته الاخره تعبیر میگردد. باین صورت که آفرینش اول بصورت تدریجی ازاغاز خلقت شروع و بدنبال آن مرگ تدریجی برای مخلوقات حاصل میگردداین آفرینش ومرگ او ل است که بدنبال آن برزخ اول (تدریجی) حاصل می‌گردد. سپس در پایان دنیا پس ازاعلام صوراول جهان و هرانچه درانست حتی ارواح می‌میرند و جهان بطور کلی درسکوت و نیستی قرار میگیرد این مرگ دوم است و پس از مدتی حدود۴۰سال که برزخ دوم (دفعی) میباشدباصوردوم رستاخیز اغاز میگردد که این نیزخلق دوم محسوب می‌شود بنابراین خلق و مرگ اول تدریجی و خلق و مرگ دوم دفعه واحده میباشد برهمین سیاق برزخ نیز ابتدا تدریجی وسپس دفعی است. آفرینش تدریجی از عالم ذراغازو به دنیا میانجامد و در رستاخیز خلق دفعی صورت میپذیرد همانطور که در دنیا مرگ تدریجی حاصل و سرانجام در صور اول مرگ دفعی صورت می‌پذیرد. سایر منابع عبارتند از
 
 
 
عصر نبوت
 
 
 
آدم و مروجان دین وی ٫نوح و مروجان دین وی ٫ابراهیم و مروجان دین وی ٫موسی و مروجان دین وی ٫عیسی و مروجان دین وی ٫محمد و جانشینان ایشان
 
 
 
عصر امامت
 
 
 
غیبت صغری ٫ غیبت کبری ٫ ظهور ٫رجعت
 
 
 
عالم برزخ
 
 
 
برزخ در لغت، به معنای چیزی است که در میان دو چیز دیگر حایل شود و در اصطلاح علمای اسلام به عالمی (جهانی) گفته می‌شود که مابین این جهان و جهان اخروی (قیامت) است. پس ازمرگ اول ازجهان دنیابجهان برزخ اول واردمیشویم که عالمی میان دنیاوآخرت است از آیات الهی اینگونه استنباط میگرددکه برزخ نیز دو گونه است ابتدا برزخ تدریجی است که با مرگ هرانسان اغازمیگردد سپس در پایان جهان با صوراول برزخ همه هستی بمدت ۴۰سال اغازمیگردد.
 
 
   
 
   
عالم معاد
+
==پانویس==
 +
<references />
  
معاد برگرفته از «عود» است و به‌معنای «بازگشتن»، «رستاخیز» یا «دوباره‌برخاستن» (پس از مرگ) است. باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. منظور از رستاخیز همان خلق دومست که پس از پایان جهان بعنوان نشاه الاخره ازان درقرآن یادشده است جهان آخرت یا رستاخیز جهان هدف و غایت جهان است و دران جهان انسان محصول تلاشهای خود در دنیا را خواهددیدو هرکس در نتیجه اعمال خود بدوزخ یا بهشت خداوند واردمیشود
+
[[رده:فلسفه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۷

فلاسفه، حکما و عرفا معتقدند که هستی و عالم، طبقات و مراتب چهار گانه ای دارد که عبارتند از: عالم ناسوت، عالم ملکوت، عالم جبروت و عالم لاهوت.

عالم ناسوت

«ناسوت» بمعنای طبیعت، عالم مادی.[۱] و عالم ناسوت، یعنی عالم ماده و حرکت و زمان و مکان، و به عبارت دیگر عالم طبیعت و محسوسات یا عالم دنیا.[۲]

عالم ملکوت

عالم ملکوت همان عالم مثال است که مرتبه ظهور حقایق مجرد و لطیف با آثار و عوارض مادى نظیر شکل و مقدار است. از این مرتبه به «خیال منفصل» و در لسان شرع به «برزخ» تعبیر شده است. این عالم واسطهٔ عالم ارواح و عالم ماده و اجسام است، قونوى در بیان علت ایجاد و ظهور عالم مثال می‌گوید: «عالم ارواح تقدم وجودى و رتبى بر عالم اجسام دارد و واسطه رسیدن فیض حق بر اجسام است؛ اما از آنجا که میان ارواح و اجسام، به جهت ترکیب و بساطت آنها، مباینت ذاتى برقرار است و سنخیتى با یکدیگر ندارند، خداوند عالم مثال را خلق نمود که برزخ و جامع و حدّ فاصل میان عالم ارواح و اجسام باشد تا موجب ارتباط دو عالم شده، فیض حق و امداد و تدبیر او از طریق ارواح به عالم اجسام برسد».[۳]

عالم جبروت

عالم جبروت که از آن به حضرت لوح المحفوظی و عالم ارواح مجرده تعبیر شده است، همان مرتبه مفارقات تام در اصطلاح حکمت اسلامی است. موجودات این مرتبه بر دو قسم‌اند:

الف: کروبیان

اینان موجوداتى هستند که تدبیر و تصرفى در عالم اجسام ندارند و غرق در جمال و جلال الاهى‌اند؛ به ایشان «ملائکة مهیّمه» نیز گفته مى‌شود. تهیّم به معناى شدت هَیَمان است. ملائکة مهیّمه موجوداتى هستند که محبت و عشق به خداى سبحان سراسر وجودشان را در برگرفته و براى قبول فیض از حق تعالى نیازى به واسطه ندارند. آنان محو و شیفتة جمال الاهى‌اند و لذا کسى را جز خداى تعالى نمى‌شناسند و حتى به خودشان نیز توجهی ندارند. عارفان به برکت شهودات خود در مورد آنها سخن گفته‌اند و به تبیین و توصیف هویت آنها پرداخته‌اند. گفتنی است دسته ای از این موجودات اگرچه تعلقى به عالم اجسام ندارند ولی واسطهٔ فیض الاهى بر عالم اجسام‌اند.

ب: روحانیان

اینان موجوداتی هستند که در عین تجرد به عالم اجسام تعلق داشته و در آن تدبیر و تصرف مى‌کنند. به این مرتبه در آیات و روایات اشاره های فراوانی شده و در باب ملائکه کروبی و ارواح قدسی و روح اعظم و اصطلاح الروح در قرآن آنجا که می فرماید: «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر»[۴] می توان به این بحث پرداخت.[۵]

عالم لاهوت

«لاهوت» مشتق از الله و به معانی عالم غیب، عالم الهی، جهان مینوی است.[۶] عالم لاهوت عالم خداوندی است که بر همه عوالم وجود مستولی است. خداوند که در قرآن با نام «الله» آمده است، بزرگترین محور اصلی قرآن کریم و ادیان الهی است.[۷]

پانویس

  1. فرهنگ معین
  2. آشنائی با علوم اسلامی، مرتضی مطهری، ج۱، درس ششم:مسائل فلسفه، در دسترس در سایت حوزه، بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
  3. تقسیم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و ... برچه اساسی است؟، اسلام کوئست، بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
  4. سوره قدر، آیه ۴
  5. تقسیم مراتب وجود به لاهوت، جبروت، ملکوت و ... برچه اساسی است؟، اسلام کوئست، بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
  6. فرهنگ معین
  7. توحید، شهید مرتضی مطهری