دوستی: تفاوت بین نسخهها
(←منابع: افزودن 1 رده) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | دوستی در | + | {{خوب}} |
+ | [[اسلام|دین اسلام]] ارزش بالایی برای معاشرت بر پایه دوستی قائل است و در روایات، مؤمن به دوستی با افراد صالح که او را در امر [[دین]] یاری برساند تشویق شده است. از نظر اسلام هنگامی که انسان با کسی دوست میشود، حقوقی بر ذمّه او قرار می گیرد که باید کوشش کند تا آنها را به جا آورد و در تداوم پیمان دوستی بکوشد. | ||
+ | ==اهمیت دوستی== | ||
− | + | دوست خوب یکی از نعمت های بزرگ الهی و پناهگاه [[انسان]] و آرامش بخش دل و روان است. وجود دوست حقیقی در این جهان پرتلاطم یکی از نیازهای هر انسانی است. کسی که از نعمت دوست مهربان محروم باشد احساس غربت و تنهایی میکند. یکی از بهترین خوشیهای زندگی، رفت و آمد و گفتوگوهای دوستانه است که غم را میزداید و به انسان نیرو میبخشد.<ref>امینی، ابراهیم؛ تربیت، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، چاپ اول، ص۲۴۲.</ref> از حضرت [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسی بن جعفر]] علیه السلام پرسیدند: بهترین وسیله آسایش در دنیا چیست؟ فرمودند: «منزل وسیع و دوستان زیاد».<ref>مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۱۷۷.</ref> | |
− | + | انسانی که در انتخاب دوست توانا باشد در زندگی سعادتمند و پیروز خواهد بود و اگر نتواند با کسی دوست شود نشانه ضعف وی است. [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام میفرمایند: «عاجزترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست، ناتوان باشد».<ref>نهجالبلاغه، مترجم فیض الاسلام، تهران، انتشارات فقیه، ۱۳۷۹ش، حکمت ۱۱، ص۱۰۹۳.</ref> همچنین میفرمایند: «فقدان دوستان، یک نوع غربت و تنهایی است».<ref> مجلسی، محدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۱۷۷.</ref> | |
− | دوست | + | اگر انسان دوست نیکصفت و خوشاخلاق داشته باشد از خوبیهای او پیروی خواهد کرد و اگر رفیق بد نصیبش گردد از بدیهای او سرمشق خواهد گرفت و چه بسیارند جوانان پاک و بیگناهی که به وسیله دوستان فاسد به وادی فساد کشیده شدهاند و دنیا و آخرتشان تباه گشته است. [[پیامبر اسلام|پیامبر اعظم]] صلی الله علیه و آله میفرمایند: «انسان بر راه و روش دوست و همنشین، خو میگیرد».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مترجم صادق حسنزاده، قم، صلوات، ۱۳۸۳ش، چاپ اول، ج۲، ص۳۷۵.</ref> |
− | + | ==معیار انتخاب دوست== | |
− | + | انسان برای این که بتواند به زندگی مطلوب برسد باید در این مسیر دوستانی انتخاب کند که معاشرت با آنها انسان را متوجه خداوند متعال نموده و او را به حق و حقیقت نزدیک سازند. «[[امام صادق]] علیه السلام می فرماید: [[حواریون|حواریون]] [[حضرت مسیح]] علیه السلام به ایشان عرض کردند: یا روح الله با چه کسانی همنشینی و دوستی کنیم؟ حضرت در جواب فرمودند: با شخصی همنشینی کنید که سه ویژگی داشته باشد: | |
− | + | *دیدن او تو را به یاد [[الله|خدا]] بیاندازد. | |
+ | *سخن او علم تو را بیشتر کند. | ||
+ | *عمل او تو را به [[آخرت]] ترغیب کند».<ref>مجلسی، محمدتقی؛ بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۶۷، ص۳۲۲.</ref> | ||
− | + | ==نحوه انتخاب دوست== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | تا دوستی را نیازمودهایم نباید کاملاً به او اعتماد کنیم؛ دیدن روی خوش از یک نفر کافی نیست که او را به دوستی برگزینیم؛ زیرا نفوس آدمی همچون غارهاست و به مجرد برخورد گذرا با یک نفر نمیتوان هویت و شخصیت درونی او را کشف کرد، بلکه باید وارد آن شد و در اعماق آن پیش رفت و در این هنگام است که آدمی با مناظر زیبا و دلکش روبرو میشود و یا با مارها و عقربها روبرو می گردد و نفوس آدمی نیز چنین است و جز با آزمایش و امتحان شناخته نمیشود. [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام میفرمایند: «پیش از آزمودن دوست به او اعتماد مکن».<ref>ریشهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷ش، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش، ج۶، ص۳۰۲۶.</ref> | |
− | + | در اینجا به برخی از این ویژگی ها اشاره میشود: | |
− | در | + | الف. آزمودن به هنگام نیاز: برای شناخت هر انسانی، او را به هنگام نیازمندی امتحان کن و ببین که آیا به نیاز تو توجهی میکند یا نه؟ آیا هنگامی که در مشکلی گرفتار هستی به تو اعتنا و اهتمام میورزد؟ [[لقمان|لقمان حکیم]] میگوید: «برادرت را نمی توانی بشناسی مگر در وقت نیازت به او».<ref>ریشهری، محمد؛ ترجمه میزانالحکمه، مترجم حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷ش، چاپ چهارم، ۱۳۸۳، ج۶، ص۳۰۲۶.</ref> |
− | + | ب. آزمودن علاقه دوست: علاقه دوست را به چند امر میتوان با معیارهای زیر مورد آزمایش قرار داد: - آیا او دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ | |
+ | - آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح میکند؟ | ||
+ | - آیا از همنشینی با تو احساس راحتی و رضایت دارد؟ | ||
+ | - آیا سعی دارد که موجبات خشنودی و شادی تو را فراهم آورد؟ | ||
− | + | ج. آزمودن در سختیها: دوست خوب کسی است که در سختیها و گرفتاریها یاریات رساند، هنگامی که دیگران رهایت میکنند او در کنارت باشد و آنگاه که دیگران تو را تکذیب میکنند، او تو را تصدیق کند. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «دوستت را در هنگام گرفتاری و سختی بیازمای».<ref>همان، ص ۳۰۲۶.</ref> | |
− | + | د. آزمودن در هنگام خشم: گاهی انسان در حالت عادی با تو خوشرویی و خوشرفتاری میکند و سخنان محبتآمیز بر زبان میراند، اما چون او را به خشمآوری حقیقت را که مدتها بر تو پنهان داشته آشکار میسازد و بر زبان میآورد. [[امام صادق]] علیه السلام میفرمایند: «اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی دربارهات نگفت او را برای خود حفظ کن».<ref>همان، ص ۳۰۲۶.</ref> | |
− | + | هـ. آزمودن در سفر: آدمی در سفر لباس تکلف و ریا را از تن خود میکند و آن طوری رفتار میکند که میاندیشد. اینجاست که میتوانی او را به سادگی بیازمایی. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | و. آزمودن به هنگام زوال قدرت: اگر دوستی به خاطر میز و مقام نباشد، به هنگام نبود آن نیز دوستی پابرجاست و در غیر این صورت دوستی حقیقی نیست بلکه آن شخص، میز و مقام تو را دوست میداشته است نه شخص تو را. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته میشود».<ref>همان، ص۳۰۲۶.</ref> <ref>کاشفی، محمدرضا؛ برگزیده از کتاب آیین مهرورزی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش، چاپ دوم، ص۱۳۶ به بعد.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==حقوق دوستان== | ==حقوق دوستان== | ||
− | + | هنگامی که انسان با کسی دوست میشود حقوقی بر انسان ثابت می شود و هر دو طرف باید کوشش کنند تا آنها را به جا آورند. برخی از حقوق دوستان را در اینجا یادآور میشویم: | |
− | |||
− | |||
− | + | الف. حق در مال: همان گونه که انسان برای برطرف شدن نیازهای خود میکوشد، باید برای تأمین کردن نیازهای دوستش نیز بکوشد و حتی اگر میتواند او را بر خودش مقدم بدارد و نیازهای او را بر احتیاجات خویش ترجیح دهد. چنان که [[قرآن کریم]] میفرماید: «...و آنها را بر خود مقدم میدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند».<ref>[[سوره حشر]]، آیه ۹.</ref> | |
− | + | ب. یاری کردن با جانش: انسان باید قبل از این که دوستش از او خواهش کند و برای برطرف شدن نیازش یاری طلبد او را با جان و تن یاری نماید و با گشادهرویی به درخواستش پاسخ دهد. | |
− | دوم | + | ج. حق در زبان: اول این که عیب هایش را بپوشاند و اسراری که به دوستش مرتبط است افشا نسازد، حتی اگر قطع رابطه کنند و با [[طعنه]] زدن و مسخره کردن به دوستش یا خانواده او، او را آزرده نکند. دوم این که دوستی و محبت را برای دوستش اظهار کند و حال او را جویا شود؛ هنگامی که خطائی مرتکب شد وی را نصیحت کند. [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله میفرمایند: «مؤمن آینه مومن است».<ref>مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۷۱، ص۲۶۷.</ref> یعنی انسان از ناحیه دوستش و به وسیله او میتواند آن عیوبی را که بدون او توانایی دیدنش را ندارد، ببیند. |
− | + | د. بخشیدن اشتباهات: اگر اشتباهی از دوستش سر زد باید چشم بپوشد و او را مؤاخذه نکند و اگر عذر خواست، عذرش را بپذیرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «کسی که برادر مؤمنش از او معذرت بخواهد و عذرش را نپذیرد گناهش به اندازه باجگیران است».<ref>همان، ج۹۴، ص۶۱.</ref> | |
− | + | هـ. دعاکردن: یک دوست چه در مدت حیات و چه بعد از آن باید به یاد دوستش باشد و او را [[دعا]] کند؛ چرا که دعا برای او، دعا در حق خودش به حساب میآید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هنگامی که مردی برادر مؤمنش را در پشت سر دعا میکند فرشتهای همان دعا را در حق او میکند».<ref>همان.</ref> | |
− | + | و. وفا و اخلاص: وفا عبارت است از پایداری در دوستی تا رسیدن [[مرگ]] و بعد از آن هر آنچه نتیجه اخروی داشته باشد، از خود دریغ نکند. یکی از شاخههای وفا در دوستی، مراعات کردن جمیع نزدیکان و دوستان دوست و با دشمنان او دوستی نکردن میباشد. | |
− | + | ز. به سختی نینداختن دیگری: هر انسانی به خاطر راحتی خویش نباید رفیقش را به سختی بیاندازد. ملاک دوستی با دیگران باید رضای خداوند باشد، نه این که هدف از دوستی این باشد که دیگری کارهایت را انجام دهد و به سختی و زحمت بیافتد. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «سنگینترین دوستان من بر من کسی است که برای من تکلّف کند و من از چنین دوستانی پرهیز دارم».<ref>نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل؛ مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۸ق، چاپ اول، ج۹، ص۱۵۵.</ref> | |
− | + | ==راههای تقویت دوستی== | |
− | + | لازمه یک زندگی اجتماعی ایدهآل آن است که انسانها با یکدیگر روابطی دوستانه و صمیمانه داشته باشند و هر یک از طرفین در جهت حفظ و استحکام این روابط کوشش کنند. در اینجا به برخی از راهها اشاره میکنیم: | |
− | + | الف. صمیمیت: «از جمله اموری که باید در مقام حفظ رفاقت رعایت گردد، صمیمیت در دوستی است. از جمله لوازم صمیمیت آن است که وقتی با کسی رفیق میشویم نباید دشمنانش را به دوستی انتخاب کنیم، چون وقتی او مشاهده میکند که شما با دشمنش روابط دوستانه برقرار کردید دیگر آن صمیمت قلبی را با شما نخواهد داشت».<ref>مصباح یزدی، محمدتقی؛ مشکاة، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۴ش، چاپ اول، ج۲، ص۱۹۰.</ref> | |
− | + | ب. خیرخواهی و دلسوزی: شایسته است وقتی با کسی عهد رفاقت بستیم کاملاً خیرخواهش باشیم. مثلاً او را در مشکلات یاری کنیم، لغزش هایش را به او گوشزد کنیم تا او به صورت صحیح آن را برطرف نماید و همین طور اگر کار خوبی انجام داد او را از ته دل تحسین کنیم. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «نصیحت و دلسوزی خالصانه خود را به برادر و دوست خود پیشکش کن؛ چه در کار خیر و چه در کار شر و خالصانه برای او دلسوزی و خیرخواهی و در تمام حالات یار و یاور او باش».<ref>حرانی، حسن بن شعبه؛ تحفالعقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۴ق، ص۷۹.</ref> | |
− | + | ج. استمرار در رفاقت: بیتردید انسان در شرایط گوناگون زندگی مشکلات گوناگونی دارد و برای برطرف کردن آن نیازمند کمک است. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «رفاقت خود را در همهجا و همه حال حفظ کنید و در هر حالی دوست و رفیق خود را کمک کنید و هر جا که هست، همچون سایه همراه او باشید».<ref>همان، ص۷۹.</ref> | |
− | + | د. دوری از انتقام: وقتی دوستی با شما بدرفتاری میکند و آداب دوستی را زیر پا میگذارد، راهی برخلاف دوستی در پیش گرفته است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اگر اشتباهی از دوست شما سر زد و نسبت به شما کوتاهی کرد یا حتی کار زشت مرتکب شد، فوراً درصد انتقام برنیایید و مقابله به مثل نکنید حتی اگر رفیق شما خاک بر سر و صورت شما ریخت باز هم درصدد انتقام از او برنیایید».<ref>همان، ص۷۹.</ref> | |
− | |||
− | |||
==عدم دوستی با چند گروه== | ==عدم دوستی با چند گروه== | ||
− | با افراد نااهل | + | [[اسلام]] از دوستی با افراد [[دروغ|دروغگو]]، [[فسق|فاسق]]، [[بخل|بخیل]]، نادان، چاپلوس و خائن منع نموده است. افراد نااهل نباید رفیق و همنشین شد؛ چرا که این گونه افراد انسان را از مسیر کمال خارج میکنند. در اینجا به برخی از این افراد اشاره میشود: |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | امام سجاد علیه السلام به فرزندش | + | الف. افراد دروغگو: کسی که باطل را حق جلوه میدهد و حق را باطل مینمایاند به هیچ اصولی پایبند نیست و انسان نمیتواند به او تکیه کند. [[امام سجاد]] علیه السلام درباره مصاحبت و رفاقت نکردن با دروغگو به فرزندش [[امام باقر علیه السلام|امام محمدباقر]] علیه السلام میفرمایند: «با دروغگو رفاقت نکن زیرا دروغگو مانند سراب است تو را فریب میدهد، دور را نزدیک و نزدیک را دور معرفی میکند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، ۱۳۸۸ش، چاپ اول، ج۲، ص۳۷۶.</ref> |
− | + | ب. فاسق و بدکردار: فرد فاسق، پیمانشکن است و قولی که میدهد اعتبار ندارد. «فاسق، گفتار و کردارش ناسازگار است و اصل حرف زدن و عمل نکردن از خصوصیات فرد فاسق است».<ref>ایزوتسو، توشیهیکو؛ مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن، مترجم دکتر فریدون بدرهای، انتشارات قلم، ۱۳۶۰ش، ص۱۹۸.</ref> امام سجاد علیه السلام به فرزندش درباره فاسق میفرمایند: «فرد فاسق و بد کردار، تو را با اندک چیزی حتی یک لقمه خواهد فروخت. اگر انسان با فرد فاسق دوست باشد در شرایط سخت و ناگهانی، انسان را تنها خواهد گذاشت و بهتر آن است که از ابتدا با اینگونه افراد طرح دوستی نکنیم».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، ۱۳۸۸ش، چاپ اول، ج۲، ص۳۷۶.</ref> | |
− | + | ج. بخیل: فرد بخیل تنها به خودش فکر میکند و اگر با فردی دوست شود به این خاطر است که به خواستههایش برسد نه این که خدمتی کرده باشد. امام سجاد علیه السلام درباره دوستی نکردن با بخیل میفرمایند: «از دوستی با بخیل بپرهیز. زیرا وقتی که به کمک او نیازمند باشی کمک نمیکند و تو را خوار میکند».<ref>همان، ص۳۷۶.</ref> | |
− | + | د. نادان: دوست نادان به سبب [[جهل]]، وقتی میخواهد سودی برساند چون راه را نمیشناسد جز ضرر چیزی عاید انسان نمی کند و رفته رفته طرفش را به طرف نادانیش که تاریکی محض است میکشاند. «امام صادق علیه السلام میفرمایند: از دوستی با نادان بپرهیز. زیرا هر چه به دوستی با او خوشحالتر باشی خطر زیان رساندن او به سبب حماقتش به تو نزدیکتر میباشد».<ref>عاملی، حر؛ آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهمالسلام، مترجم محمدعلی فارابی، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰ش، چاپ پنجم، ص۳۴.</ref> | |
− | حضرت | + | هـ. چاپلوس: چاپلوس کسی است که به انگیزه ترس یا طمع، برخلاف عقیده باطنی خود، لب به تمجید این و آن میگشاید و میکوشد عمل نادرست خود را درست و حقیقی جلوه دهد و اصرار میورزد تا دیگران را در این روش همرنگ و هم عقیده سازد. [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام میفرمایند: «با چاپلوس رفاقت نکن که او با چربزبانی تو را اغفال میکند، کار ناروای خود را در نظرت زیبا مینماید و دوست دارد که تو نیز مانند او باشی».<ref>تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ شرح غررالحکم و دررالکلم، شرح جمال الدین محمد خوانساری، دانشگاه تهران، ص۸۱۱.</ref> |
− | + | و. خائن، سخنچین و ستمگر: چنین افرادی انسان را به تباهی میکشانند و جز ضرر و زیان چیزی نمیرسانند. [[امام صادق]] علیه السلام میفرمایند: «با خائن و سخنچین و ستمگر طرح دوستی و رفاقت مکن و از آنها کنارهگیری کن. زیرا کسی که به خاطر تو به دیگری خیانت کند، روزی به تو نیز خیانت خواهد کرد و کسی که به خاطر تو به دیگران ظلم کند، به تو نیز ظلم خواهد کرد و کسی که از دیگران نزد تو سخنچینی کند، علیه تو نیز نزد دیگران سخنچینی خواهد کرد».<ref>حرانی، حسن بن شعبه؛ تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۴ق، ص۳۶۶.</ref> | |
==معیار سنجش دوستی== | ==معیار سنجش دوستی== | ||
− | [[ | + | محبت مانند تلگراف است، هرگاه در خویش نسبت به کسی احساس محبت و دوستی کردی، بدان که او نیز نسبت به تو مثل آن حالت را در قلبش احساس میکند. البته این کار نیازمند آن است که روان و عواطف و وجدان خویش را به خوبی بشناسیم تا اشارههای غریزی را از انگیزههای راستین عاطفی بازشناسیم. در [[حدیث]] آمده است: «محبت قلبی برادرت را نسبت به خود، از محبت قلبی خود نسبت به او بشناس».<ref>مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۴۶، ص۲۹۱.</ref> |
− | [[ | + | حسن بن جهم گوید: به [[امام رضا|حضرت ابى الحسن]] علیه السلام عرض کردم: مرا از دعا فراموش مکن، فرمود تو میدانى که من فراموشت کنم؟ .... عرض کردم: نه، شما مرا فراموش نمیکنى، فرمود: این را از کجا دانستى؟ عرض کردم: من از [[شیعه|شیعیان]] شما هستم و شما هم که براى شیعیان دعا میکنى (پس مرا هم در ضمن دعا می کنید) ... فرمود: هرگاه خواستى بدانى نزد من چگونه هستى، بنگر که من نزد تو چگونه هستم.<ref>اصول کافى، جلد ۴ صفحه: ۴۷۰ روایة: ۴.</ref> |
− | [[ | + | مسعدة بن یسع گوید: به [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه السلام عرض کردم: به خدا سوگند من شما را دوست دارم. حضرت سر را پائین انداخت و سپس بلند کرد و فرمود: اى ابا بشیر راست گفتى، از دلت بپرس از آن مقدار دوستى که به من دارى، و دل من از آن مقدار محبتى که از من در دل تو هست مرا آگاه ساخت.<ref>اصول کافى، جلد ۴، صفحه: ۴۷۰ روایة: ۳.</ref> |
− | |||
− | |||
+ | صالح بن حکم گوید: شنیدم که مردى از حضرت صادق علیه السلام مى پرسید و مى گفت: مردى می گوید: تو را دوست دارم، من چگونه بدانم که او مرا دوست دارد؟ فرمود: دلت را آزمایش کن، پس اگر تو نیز او را دوست دارى (بدان که) او هم تو را دوست داد.<ref>اصول کافى، جلد ۴، صفحه: ۴۶۹ روایة: ۲.</ref> | ||
+ | [[حماد بن عثمان]] گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام مى فرمود: بدلت بنگر پس اگر دیدى که نسبت برفیقت نگران هستى (و چیزى در دل دارى) پس (بدان) که یکى از شماها کار تازه اى کرده است.<ref>اصول کافى جلد ۴ صفحه: ۴۷۰ روایة: ۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | [http://www.pajoohe. | + | * مهدی امینی، دوستی، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۸ بهمن ۱۳۹۱. |
− | + | * گروهی از محققان و پژوهشگران، همنشینی با افراد نیکو، سایت دانلود بوک. | |
− | گروهی از محققان و پژوهشگران، همنشینی با افراد نیکو، سایت دانلود بوک | ||
− | |||
[[رده:اخلاق اجتماعی]] | [[رده:اخلاق اجتماعی]] | ||
[[رده:صفات پسندیده]] | [[رده:صفات پسندیده]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | |||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= متوسط | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۰۹
دین اسلام ارزش بالایی برای معاشرت بر پایه دوستی قائل است و در روایات، مؤمن به دوستی با افراد صالح که او را در امر دین یاری برساند تشویق شده است. از نظر اسلام هنگامی که انسان با کسی دوست میشود، حقوقی بر ذمّه او قرار می گیرد که باید کوشش کند تا آنها را به جا آورد و در تداوم پیمان دوستی بکوشد.
محتویات
اهمیت دوستی
دوست خوب یکی از نعمت های بزرگ الهی و پناهگاه انسان و آرامش بخش دل و روان است. وجود دوست حقیقی در این جهان پرتلاطم یکی از نیازهای هر انسانی است. کسی که از نعمت دوست مهربان محروم باشد احساس غربت و تنهایی میکند. یکی از بهترین خوشیهای زندگی، رفت و آمد و گفتوگوهای دوستانه است که غم را میزداید و به انسان نیرو میبخشد.[۱] از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام پرسیدند: بهترین وسیله آسایش در دنیا چیست؟ فرمودند: «منزل وسیع و دوستان زیاد».[۲]
انسانی که در انتخاب دوست توانا باشد در زندگی سعادتمند و پیروز خواهد بود و اگر نتواند با کسی دوست شود نشانه ضعف وی است. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «عاجزترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست، ناتوان باشد».[۳] همچنین میفرمایند: «فقدان دوستان، یک نوع غربت و تنهایی است».[۴]
اگر انسان دوست نیکصفت و خوشاخلاق داشته باشد از خوبیهای او پیروی خواهد کرد و اگر رفیق بد نصیبش گردد از بدیهای او سرمشق خواهد گرفت و چه بسیارند جوانان پاک و بیگناهی که به وسیله دوستان فاسد به وادی فساد کشیده شدهاند و دنیا و آخرتشان تباه گشته است. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «انسان بر راه و روش دوست و همنشین، خو میگیرد».[۵]
معیار انتخاب دوست
انسان برای این که بتواند به زندگی مطلوب برسد باید در این مسیر دوستانی انتخاب کند که معاشرت با آنها انسان را متوجه خداوند متعال نموده و او را به حق و حقیقت نزدیک سازند. «امام صادق علیه السلام می فرماید: حواریون حضرت مسیح علیه السلام به ایشان عرض کردند: یا روح الله با چه کسانی همنشینی و دوستی کنیم؟ حضرت در جواب فرمودند: با شخصی همنشینی کنید که سه ویژگی داشته باشد:
نحوه انتخاب دوست
تا دوستی را نیازمودهایم نباید کاملاً به او اعتماد کنیم؛ دیدن روی خوش از یک نفر کافی نیست که او را به دوستی برگزینیم؛ زیرا نفوس آدمی همچون غارهاست و به مجرد برخورد گذرا با یک نفر نمیتوان هویت و شخصیت درونی او را کشف کرد، بلکه باید وارد آن شد و در اعماق آن پیش رفت و در این هنگام است که آدمی با مناظر زیبا و دلکش روبرو میشود و یا با مارها و عقربها روبرو می گردد و نفوس آدمی نیز چنین است و جز با آزمایش و امتحان شناخته نمیشود. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «پیش از آزمودن دوست به او اعتماد مکن».[۷]
در اینجا به برخی از این ویژگی ها اشاره میشود:
الف. آزمودن به هنگام نیاز: برای شناخت هر انسانی، او را به هنگام نیازمندی امتحان کن و ببین که آیا به نیاز تو توجهی میکند یا نه؟ آیا هنگامی که در مشکلی گرفتار هستی به تو اعتنا و اهتمام میورزد؟ لقمان حکیم میگوید: «برادرت را نمی توانی بشناسی مگر در وقت نیازت به او».[۸]
ب. آزمودن علاقه دوست: علاقه دوست را به چند امر میتوان با معیارهای زیر مورد آزمایش قرار داد: - آیا او دوست دارد که به سخن تو گوش دهد؟ - آیا کارهای خوب تو را میان مردم مطرح میکند؟ - آیا از همنشینی با تو احساس راحتی و رضایت دارد؟ - آیا سعی دارد که موجبات خشنودی و شادی تو را فراهم آورد؟
ج. آزمودن در سختیها: دوست خوب کسی است که در سختیها و گرفتاریها یاریات رساند، هنگامی که دیگران رهایت میکنند او در کنارت باشد و آنگاه که دیگران تو را تکذیب میکنند، او تو را تصدیق کند. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «دوستت را در هنگام گرفتاری و سختی بیازمای».[۹]
د. آزمودن در هنگام خشم: گاهی انسان در حالت عادی با تو خوشرویی و خوشرفتاری میکند و سخنان محبتآمیز بر زبان میراند، اما چون او را به خشمآوری حقیقت را که مدتها بر تو پنهان داشته آشکار میسازد و بر زبان میآورد. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «اگر برادرت سه بار بر تو خشمگین شد و سخن ناخوشایندی دربارهات نگفت او را برای خود حفظ کن».[۱۰]
هـ. آزمودن در سفر: آدمی در سفر لباس تکلف و ریا را از تن خود میکند و آن طوری رفتار میکند که میاندیشد. اینجاست که میتوانی او را به سادگی بیازمایی.
و. آزمودن به هنگام زوال قدرت: اگر دوستی به خاطر میز و مقام نباشد، به هنگام نبود آن نیز دوستی پابرجاست و در غیر این صورت دوستی حقیقی نیست بلکه آن شخص، میز و مقام تو را دوست میداشته است نه شخص تو را. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «هنگام زوال قدرت، دوست از دشمن شناخته میشود».[۱۱] [۱۲]
حقوق دوستان
هنگامی که انسان با کسی دوست میشود حقوقی بر انسان ثابت می شود و هر دو طرف باید کوشش کنند تا آنها را به جا آورند. برخی از حقوق دوستان را در اینجا یادآور میشویم:
الف. حق در مال: همان گونه که انسان برای برطرف شدن نیازهای خود میکوشد، باید برای تأمین کردن نیازهای دوستش نیز بکوشد و حتی اگر میتواند او را بر خودش مقدم بدارد و نیازهای او را بر احتیاجات خویش ترجیح دهد. چنان که قرآن کریم میفرماید: «...و آنها را بر خود مقدم میدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند».[۱۳]
ب. یاری کردن با جانش: انسان باید قبل از این که دوستش از او خواهش کند و برای برطرف شدن نیازش یاری طلبد او را با جان و تن یاری نماید و با گشادهرویی به درخواستش پاسخ دهد.
ج. حق در زبان: اول این که عیب هایش را بپوشاند و اسراری که به دوستش مرتبط است افشا نسازد، حتی اگر قطع رابطه کنند و با طعنه زدن و مسخره کردن به دوستش یا خانواده او، او را آزرده نکند. دوم این که دوستی و محبت را برای دوستش اظهار کند و حال او را جویا شود؛ هنگامی که خطائی مرتکب شد وی را نصیحت کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «مؤمن آینه مومن است».[۱۴] یعنی انسان از ناحیه دوستش و به وسیله او میتواند آن عیوبی را که بدون او توانایی دیدنش را ندارد، ببیند.
د. بخشیدن اشتباهات: اگر اشتباهی از دوستش سر زد باید چشم بپوشد و او را مؤاخذه نکند و اگر عذر خواست، عذرش را بپذیرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «کسی که برادر مؤمنش از او معذرت بخواهد و عذرش را نپذیرد گناهش به اندازه باجگیران است».[۱۵]
هـ. دعاکردن: یک دوست چه در مدت حیات و چه بعد از آن باید به یاد دوستش باشد و او را دعا کند؛ چرا که دعا برای او، دعا در حق خودش به حساب میآید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «هنگامی که مردی برادر مؤمنش را در پشت سر دعا میکند فرشتهای همان دعا را در حق او میکند».[۱۶]
و. وفا و اخلاص: وفا عبارت است از پایداری در دوستی تا رسیدن مرگ و بعد از آن هر آنچه نتیجه اخروی داشته باشد، از خود دریغ نکند. یکی از شاخههای وفا در دوستی، مراعات کردن جمیع نزدیکان و دوستان دوست و با دشمنان او دوستی نکردن میباشد.
ز. به سختی نینداختن دیگری: هر انسانی به خاطر راحتی خویش نباید رفیقش را به سختی بیاندازد. ملاک دوستی با دیگران باید رضای خداوند باشد، نه این که هدف از دوستی این باشد که دیگری کارهایت را انجام دهد و به سختی و زحمت بیافتد. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «سنگینترین دوستان من بر من کسی است که برای من تکلّف کند و من از چنین دوستانی پرهیز دارم».[۱۷]
راههای تقویت دوستی
لازمه یک زندگی اجتماعی ایدهآل آن است که انسانها با یکدیگر روابطی دوستانه و صمیمانه داشته باشند و هر یک از طرفین در جهت حفظ و استحکام این روابط کوشش کنند. در اینجا به برخی از راهها اشاره میکنیم:
الف. صمیمیت: «از جمله اموری که باید در مقام حفظ رفاقت رعایت گردد، صمیمیت در دوستی است. از جمله لوازم صمیمیت آن است که وقتی با کسی رفیق میشویم نباید دشمنانش را به دوستی انتخاب کنیم، چون وقتی او مشاهده میکند که شما با دشمنش روابط دوستانه برقرار کردید دیگر آن صمیمت قلبی را با شما نخواهد داشت».[۱۸]
ب. خیرخواهی و دلسوزی: شایسته است وقتی با کسی عهد رفاقت بستیم کاملاً خیرخواهش باشیم. مثلاً او را در مشکلات یاری کنیم، لغزش هایش را به او گوشزد کنیم تا او به صورت صحیح آن را برطرف نماید و همین طور اگر کار خوبی انجام داد او را از ته دل تحسین کنیم. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «نصیحت و دلسوزی خالصانه خود را به برادر و دوست خود پیشکش کن؛ چه در کار خیر و چه در کار شر و خالصانه برای او دلسوزی و خیرخواهی و در تمام حالات یار و یاور او باش».[۱۹]
ج. استمرار در رفاقت: بیتردید انسان در شرایط گوناگون زندگی مشکلات گوناگونی دارد و برای برطرف کردن آن نیازمند کمک است. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «رفاقت خود را در همهجا و همه حال حفظ کنید و در هر حالی دوست و رفیق خود را کمک کنید و هر جا که هست، همچون سایه همراه او باشید».[۲۰]
د. دوری از انتقام: وقتی دوستی با شما بدرفتاری میکند و آداب دوستی را زیر پا میگذارد، راهی برخلاف دوستی در پیش گرفته است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اگر اشتباهی از دوست شما سر زد و نسبت به شما کوتاهی کرد یا حتی کار زشت مرتکب شد، فوراً درصد انتقام برنیایید و مقابله به مثل نکنید حتی اگر رفیق شما خاک بر سر و صورت شما ریخت باز هم درصدد انتقام از او برنیایید».[۲۱]
عدم دوستی با چند گروه
اسلام از دوستی با افراد دروغگو، فاسق، بخیل، نادان، چاپلوس و خائن منع نموده است. افراد نااهل نباید رفیق و همنشین شد؛ چرا که این گونه افراد انسان را از مسیر کمال خارج میکنند. در اینجا به برخی از این افراد اشاره میشود:
الف. افراد دروغگو: کسی که باطل را حق جلوه میدهد و حق را باطل مینمایاند به هیچ اصولی پایبند نیست و انسان نمیتواند به او تکیه کند. امام سجاد علیه السلام درباره مصاحبت و رفاقت نکردن با دروغگو به فرزندش امام محمدباقر علیه السلام میفرمایند: «با دروغگو رفاقت نکن زیرا دروغگو مانند سراب است تو را فریب میدهد، دور را نزدیک و نزدیک را دور معرفی میکند».[۲۲]
ب. فاسق و بدکردار: فرد فاسق، پیمانشکن است و قولی که میدهد اعتبار ندارد. «فاسق، گفتار و کردارش ناسازگار است و اصل حرف زدن و عمل نکردن از خصوصیات فرد فاسق است».[۲۳] امام سجاد علیه السلام به فرزندش درباره فاسق میفرمایند: «فرد فاسق و بد کردار، تو را با اندک چیزی حتی یک لقمه خواهد فروخت. اگر انسان با فرد فاسق دوست باشد در شرایط سخت و ناگهانی، انسان را تنها خواهد گذاشت و بهتر آن است که از ابتدا با اینگونه افراد طرح دوستی نکنیم».[۲۴]
ج. بخیل: فرد بخیل تنها به خودش فکر میکند و اگر با فردی دوست شود به این خاطر است که به خواستههایش برسد نه این که خدمتی کرده باشد. امام سجاد علیه السلام درباره دوستی نکردن با بخیل میفرمایند: «از دوستی با بخیل بپرهیز. زیرا وقتی که به کمک او نیازمند باشی کمک نمیکند و تو را خوار میکند».[۲۵]
د. نادان: دوست نادان به سبب جهل، وقتی میخواهد سودی برساند چون راه را نمیشناسد جز ضرر چیزی عاید انسان نمی کند و رفته رفته طرفش را به طرف نادانیش که تاریکی محض است میکشاند. «امام صادق علیه السلام میفرمایند: از دوستی با نادان بپرهیز. زیرا هر چه به دوستی با او خوشحالتر باشی خطر زیان رساندن او به سبب حماقتش به تو نزدیکتر میباشد».[۲۶]
هـ. چاپلوس: چاپلوس کسی است که به انگیزه ترس یا طمع، برخلاف عقیده باطنی خود، لب به تمجید این و آن میگشاید و میکوشد عمل نادرست خود را درست و حقیقی جلوه دهد و اصرار میورزد تا دیگران را در این روش همرنگ و هم عقیده سازد. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «با چاپلوس رفاقت نکن که او با چربزبانی تو را اغفال میکند، کار ناروای خود را در نظرت زیبا مینماید و دوست دارد که تو نیز مانند او باشی».[۲۷]
و. خائن، سخنچین و ستمگر: چنین افرادی انسان را به تباهی میکشانند و جز ضرر و زیان چیزی نمیرسانند. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «با خائن و سخنچین و ستمگر طرح دوستی و رفاقت مکن و از آنها کنارهگیری کن. زیرا کسی که به خاطر تو به دیگری خیانت کند، روزی به تو نیز خیانت خواهد کرد و کسی که به خاطر تو به دیگران ظلم کند، به تو نیز ظلم خواهد کرد و کسی که از دیگران نزد تو سخنچینی کند، علیه تو نیز نزد دیگران سخنچینی خواهد کرد».[۲۸]
معیار سنجش دوستی
محبت مانند تلگراف است، هرگاه در خویش نسبت به کسی احساس محبت و دوستی کردی، بدان که او نیز نسبت به تو مثل آن حالت را در قلبش احساس میکند. البته این کار نیازمند آن است که روان و عواطف و وجدان خویش را به خوبی بشناسیم تا اشارههای غریزی را از انگیزههای راستین عاطفی بازشناسیم. در حدیث آمده است: «محبت قلبی برادرت را نسبت به خود، از محبت قلبی خود نسبت به او بشناس».[۲۹]
حسن بن جهم گوید: به حضرت ابى الحسن علیه السلام عرض کردم: مرا از دعا فراموش مکن، فرمود تو میدانى که من فراموشت کنم؟ .... عرض کردم: نه، شما مرا فراموش نمیکنى، فرمود: این را از کجا دانستى؟ عرض کردم: من از شیعیان شما هستم و شما هم که براى شیعیان دعا میکنى (پس مرا هم در ضمن دعا می کنید) ... فرمود: هرگاه خواستى بدانى نزد من چگونه هستى، بنگر که من نزد تو چگونه هستم.[۳۰]
مسعدة بن یسع گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: به خدا سوگند من شما را دوست دارم. حضرت سر را پائین انداخت و سپس بلند کرد و فرمود: اى ابا بشیر راست گفتى، از دلت بپرس از آن مقدار دوستى که به من دارى، و دل من از آن مقدار محبتى که از من در دل تو هست مرا آگاه ساخت.[۳۱]
صالح بن حکم گوید: شنیدم که مردى از حضرت صادق علیه السلام مى پرسید و مى گفت: مردى می گوید: تو را دوست دارم، من چگونه بدانم که او مرا دوست دارد؟ فرمود: دلت را آزمایش کن، پس اگر تو نیز او را دوست دارى (بدان که) او هم تو را دوست داد.[۳۲]
حماد بن عثمان گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام مى فرمود: بدلت بنگر پس اگر دیدى که نسبت برفیقت نگران هستى (و چیزى در دل دارى) پس (بدان) که یکى از شماها کار تازه اى کرده است.[۳۳]
پانویس
- ↑ امینی، ابراهیم؛ تربیت، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، چاپ اول، ص۲۴۲.
- ↑ مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۱۷۷.
- ↑ نهجالبلاغه، مترجم فیض الاسلام، تهران، انتشارات فقیه، ۱۳۷۹ش، حکمت ۱۱، ص۱۰۹۳.
- ↑ مجلسی، محدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۷۱، ص۱۷۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مترجم صادق حسنزاده، قم، صلوات، ۱۳۸۳ش، چاپ اول، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ مجلسی، محمدتقی؛ بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۶۷، ص۳۲۲.
- ↑ ریشهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷ش، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش، ج۶، ص۳۰۲۶.
- ↑ ریشهری، محمد؛ ترجمه میزانالحکمه، مترجم حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۷ش، چاپ چهارم، ۱۳۸۳، ج۶، ص۳۰۲۶.
- ↑ همان، ص ۳۰۲۶.
- ↑ همان، ص ۳۰۲۶.
- ↑ همان، ص۳۰۲۶.
- ↑ کاشفی، محمدرضا؛ برگزیده از کتاب آیین مهرورزی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش، چاپ دوم، ص۱۳۶ به بعد.
- ↑ سوره حشر، آیه ۹.
- ↑ مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۷۱، ص۲۶۷.
- ↑ همان، ج۹۴، ص۶۱.
- ↑ همان.
- ↑ نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل؛ مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۸ق، چاپ اول، ج۹، ص۱۵۵.
- ↑ مصباح یزدی، محمدتقی؛ مشکاة، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۴ش، چاپ اول، ج۲، ص۱۹۰.
- ↑ حرانی، حسن بن شعبه؛ تحفالعقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۴ق، ص۷۹.
- ↑ همان، ص۷۹.
- ↑ همان، ص۷۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، ۱۳۸۸ش، چاپ اول، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ ایزوتسو، توشیهیکو؛ مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن، مترجم دکتر فریدون بدرهای، انتشارات قلم، ۱۳۶۰ش، ص۱۹۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، ۱۳۸۸ش، چاپ اول، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ همان، ص۳۷۶.
- ↑ عاملی، حر؛ آداب معاشرت از دیدگاه معصومان علیهمالسلام، مترجم محمدعلی فارابی، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۰ش، چاپ پنجم، ص۳۴.
- ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ شرح غررالحکم و دررالکلم، شرح جمال الدین محمد خوانساری، دانشگاه تهران، ص۸۱۱.
- ↑ حرانی، حسن بن شعبه؛ تحف العقول، انتشارات جامعه مدرسین قم، ۱۴۰۴ق، ص۳۶۶.
- ↑ مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۴۶، ص۲۹۱.
- ↑ اصول کافى، جلد ۴ صفحه: ۴۷۰ روایة: ۴.
- ↑ اصول کافى، جلد ۴، صفحه: ۴۷۰ روایة: ۳.
- ↑ اصول کافى، جلد ۴، صفحه: ۴۶۹ روایة: ۲.
- ↑ اصول کافى جلد ۴ صفحه: ۴۷۰ روایة: ۵.
منابع
- مهدی امینی، دوستی، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۸ بهمن ۱۳۹۱.
- گروهی از محققان و پژوهشگران، همنشینی با افراد نیکو، سایت دانلود بوک.