حاج اسماعیل رضایی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{منبع الکترونیکی معتبر}} | {{منبع الکترونیکی معتبر}} | ||
+ | [[پرونده:رضایی.jpg|بندانگشتی|حاج اسماعیل رضایی در جلسه دادگاه]] | ||
− | + | '''«حاج اسماعیل رضایی»''' در زمره مبارزین انقلابی است که در کنار روحانیون به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت. وی از نقش آفرینان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود که بعد از آن توسط رژیم دستگیر و پس از تحمل شکنجههای [[ساواک]]، در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شد و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. | |
− | + | == زندگینامه و فعالیتها == | |
+ | اسماعیل رضایی فرزند لطفالله متولد ۱۳۰۴ شمسی در [[تهران]]، از دوران نوجوانی به شغل بارفروشی در میدان میوه و تره بار تهران روی آورد. | ||
− | + | او مقلد [[امام خمینی|امام خمینی]] بود و در رسیدگی به خانوادههای بی سرپرست نهایت تلاش را مینمود. در ساخت [[مسجد|مسجدی]] در محله بیسیم نجف آباد تهران همت گماشت و بسیاری از مساجد بر اثر مساعدت و همراهی او فرش شده بود. | |
− | + | حاج اسماعیل رضایی یکی از عناصر اصلی پخش اعلامیههای حضرت امام در سطح تهران بود و در سازمان دادن هیئت های مذهبی در روزهای [[تاسوعا]] و [[عاشورا|عاشورای]] ۱۳۴۲ نقش موثری داشت. وی در سال ۱۳۳۹ به [[حج]] مشرف شد. رفاقت او با طیب حاج رضایی - همکار میدانی - قدمتی ۲۰ ساله داشت.<ref> آزادمرد شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸، ص۱۱۰.</ref> | |
− | + | از جمله کارهای عام المنفعه و خدمات بسیار مهم او میتوان به احداث حدود ۳۰۰ خانه دو اتاقه در جنوبیترین نقطههای تهران جهت اسکان زنان منحرف به منظور ارشاد و هدایت آنان توسط دو تن از خانمهای بزرگ، تحصیلکرده و متدین تهران اشاره کرد که پس از حصول اطمینان از اصلاح آنان، شرایط [[ازدواج|ازدواجشان]] را با عدهای از کارگران شهرستانی که در میدان بار کار میکردند با قول مساعدت نسبت به تأمین مسکن و شغلی مناسب در میدان با تفکیک سند خانه به تساوی بین زن و مرد فراهم میساخت. | |
− | + | به هنگام تحریم خرید و فروش و مصرف پپسی کولا توسط [[مرجعیت|مراجع]] تقلید - به علت وابستگی مالک آن به فرقه [[بهائیت|بهائیت]] و صرف بخشی از درآمد آن در راه مبارزه با اعتقادات مذهبی [[شیعه|شیعیان]] - یک تظاهرات باشکوه مذهبی بر ضد بهائی ها سامان داد و در بنای مسجد صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) واقع در خیابان آزادی نقش اساسی داشت. | |
− | + | ارتباط او در بین روحانیت، عمدتاً با مرحوم [[سید محمدمهدی حسینی لاله زاری|سید مهدی لاله زاری]] بود. او و یارانش شبهای جمعه با آقای لالهزاری جلسات بسیاری داشتند. ایادی دستگاه، ظاهراً بیش از هر چیز به علت نقشی که او بر ضد بهائی ها در چراغانی و بنای مسجد صاحب الزمان داشت از شخص وی انتقام گرفتند.<ref>«مصاحبه با آقای حسین شاه حسینی» راجع به: شعبان جعفری و طیب حاج رضایی، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، شماره ۲۶، ۱۳۸۲: صص ۲۰۱ـ۲۰۷.</ref> | |
− | + | == دستگیری و شهادت == | |
+ | پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که رژیم شروع به دستگیری سران بازار و میدان تره بار نمود، در مرداد همان سال در پاساژ نیمه کارهاش واقع در میدان شوش تهران دستگیر شد. سرانجام به جرم رابطه با آیت الله امام خمینی، اقدام علیه امنیت ملی و ایجاد بلوا و تحریک اهالی به جنگ و قتال با سلطنت مشروطه [[ایران|ایران]]، در دادگاه بدوی و تجدید نظر - علیرغم اعتراض مردم تهران و اقدام علما و آیت الله بهبهانی به ممانعت از اجرای حکم - در سحرگاه یازدهم آبان ۱۳۴۲ در سن ۳۸ سالگی به همراه طیب حاج رضایی اعدام شد.<ref>آزادمرد شهید طیب حاج رضایی، ص۱۱۰.</ref> | ||
− | + | اعدام وی موجب تأثر شدید [[حوزه علمیه قم]] شد که برای اولین بار حوزه علمیه و دروس دینی برای غیرروحانی یکپارچه تعطیل شد و این در حالی بود که [[ساواک]] با پخش این مطلب که «حوزه به خاطر لوطیای عکس العمل نشان نخواهد داد»، سعی در تحقیر این شهید داشت. | |
− | در | + | با همه اختناقی که رژیم اعمال کرده بود، در سرتاسر کشور برای تجلیل از وی مجالس ختم برپا شد.<ref>روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه (۱۳۴۳ـ۱۳۴۱)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۳۵۴.</ref> و در هفتم شهادت آنان جمعی از مبارزان سرشناس و متدین بازاری و روحانی با عنوان «هیئت های مؤتلقه اسلامی» اعلامیهای صادر کردند.<ref>مجموعه سخنرانی های حضرت امام خمینی، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۳، ص۱۳۱.</ref> |
+ | |||
+ | حاج اسماعیل رضایی به هنگام اعدام از روحیهای قوی برخوردار بود، چنانکه از عکاسان و خبرنگاران خواسته بود که دوربینشان را خوب تنظیم کنند و عکس زیبایی از وی بگیرند. آنها به او میگویند حالا میخواهند تو را اعدام کنند و تو دیگر زنده نیستی که عکس خودت را ببینی. او میخندد و به عکاسها میگوید شما نمیفهمید اگر این عکسها را خوب بگیرید در آخرت به ما نشان میدهند.<ref>انقلاب اسلامی به روایت خاطره (از دوران زعامت آیت الله العظمی بروجردی تا قیام ۱۵ خرداد)، گروه تدوین خاطرات و تاریخ شفاهی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۷۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | در وصیتنامهاش که شب اعدام تنظیم کرد، اسامی طلبکاران، بدهکاران و بدهی بابت قضای [[نماز]] و [[روزه|روزهاش]] را نوشته بود. متن آن وصیت نامه در روزنامهها چاپ شد. وصایای مالی او حدود یک میلیون تومان برآورد میشد که در آن زمان پول هنگفتی بود.<ref>حسین انصاریان، خاطرات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، تدوین محمدرضا دهقانی اشکذری، حمید کرمی پور، رحیم نیکبخت، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۹۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | *سهیلا عینالله زاده، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تاریخ بازیابی: ۱۰ آذرماه ۱۳۹۲. |
[[رده:شخصیت های سیاسی]] | [[رده:شخصیت های سیاسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۶
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«حاج اسماعیل رضایی» در زمره مبارزین انقلابی است که در کنار روحانیون به مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت. وی از نقش آفرینان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود که بعد از آن توسط رژیم دستگیر و پس از تحمل شکنجههای ساواک، در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شد و به شهادت رسید.
زندگینامه و فعالیتها
اسماعیل رضایی فرزند لطفالله متولد ۱۳۰۴ شمسی در تهران، از دوران نوجوانی به شغل بارفروشی در میدان میوه و تره بار تهران روی آورد.
او مقلد امام خمینی بود و در رسیدگی به خانوادههای بی سرپرست نهایت تلاش را مینمود. در ساخت مسجدی در محله بیسیم نجف آباد تهران همت گماشت و بسیاری از مساجد بر اثر مساعدت و همراهی او فرش شده بود.
حاج اسماعیل رضایی یکی از عناصر اصلی پخش اعلامیههای حضرت امام در سطح تهران بود و در سازمان دادن هیئت های مذهبی در روزهای تاسوعا و عاشورای ۱۳۴۲ نقش موثری داشت. وی در سال ۱۳۳۹ به حج مشرف شد. رفاقت او با طیب حاج رضایی - همکار میدانی - قدمتی ۲۰ ساله داشت.[۱]
از جمله کارهای عام المنفعه و خدمات بسیار مهم او میتوان به احداث حدود ۳۰۰ خانه دو اتاقه در جنوبیترین نقطههای تهران جهت اسکان زنان منحرف به منظور ارشاد و هدایت آنان توسط دو تن از خانمهای بزرگ، تحصیلکرده و متدین تهران اشاره کرد که پس از حصول اطمینان از اصلاح آنان، شرایط ازدواجشان را با عدهای از کارگران شهرستانی که در میدان بار کار میکردند با قول مساعدت نسبت به تأمین مسکن و شغلی مناسب در میدان با تفکیک سند خانه به تساوی بین زن و مرد فراهم میساخت.
به هنگام تحریم خرید و فروش و مصرف پپسی کولا توسط مراجع تقلید - به علت وابستگی مالک آن به فرقه بهائیت و صرف بخشی از درآمد آن در راه مبارزه با اعتقادات مذهبی شیعیان - یک تظاهرات باشکوه مذهبی بر ضد بهائی ها سامان داد و در بنای مسجد صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) واقع در خیابان آزادی نقش اساسی داشت.
ارتباط او در بین روحانیت، عمدتاً با مرحوم سید مهدی لاله زاری بود. او و یارانش شبهای جمعه با آقای لالهزاری جلسات بسیاری داشتند. ایادی دستگاه، ظاهراً بیش از هر چیز به علت نقشی که او بر ضد بهائی ها در چراغانی و بنای مسجد صاحب الزمان داشت از شخص وی انتقام گرفتند.[۲]
دستگیری و شهادت
پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که رژیم شروع به دستگیری سران بازار و میدان تره بار نمود، در مرداد همان سال در پاساژ نیمه کارهاش واقع در میدان شوش تهران دستگیر شد. سرانجام به جرم رابطه با آیت الله امام خمینی، اقدام علیه امنیت ملی و ایجاد بلوا و تحریک اهالی به جنگ و قتال با سلطنت مشروطه ایران، در دادگاه بدوی و تجدید نظر - علیرغم اعتراض مردم تهران و اقدام علما و آیت الله بهبهانی به ممانعت از اجرای حکم - در سحرگاه یازدهم آبان ۱۳۴۲ در سن ۳۸ سالگی به همراه طیب حاج رضایی اعدام شد.[۳]
اعدام وی موجب تأثر شدید حوزه علمیه قم شد که برای اولین بار حوزه علمیه و دروس دینی برای غیرروحانی یکپارچه تعطیل شد و این در حالی بود که ساواک با پخش این مطلب که «حوزه به خاطر لوطیای عکس العمل نشان نخواهد داد»، سعی در تحقیر این شهید داشت.
با همه اختناقی که رژیم اعمال کرده بود، در سرتاسر کشور برای تجلیل از وی مجالس ختم برپا شد.[۴] و در هفتم شهادت آنان جمعی از مبارزان سرشناس و متدین بازاری و روحانی با عنوان «هیئت های مؤتلقه اسلامی» اعلامیهای صادر کردند.[۵]
حاج اسماعیل رضایی به هنگام اعدام از روحیهای قوی برخوردار بود، چنانکه از عکاسان و خبرنگاران خواسته بود که دوربینشان را خوب تنظیم کنند و عکس زیبایی از وی بگیرند. آنها به او میگویند حالا میخواهند تو را اعدام کنند و تو دیگر زنده نیستی که عکس خودت را ببینی. او میخندد و به عکاسها میگوید شما نمیفهمید اگر این عکسها را خوب بگیرید در آخرت به ما نشان میدهند.[۶]
در وصیتنامهاش که شب اعدام تنظیم کرد، اسامی طلبکاران، بدهکاران و بدهی بابت قضای نماز و روزهاش را نوشته بود. متن آن وصیت نامه در روزنامهها چاپ شد. وصایای مالی او حدود یک میلیون تومان برآورد میشد که در آن زمان پول هنگفتی بود.[۷]
پانویس
- ↑ آزادمرد شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک، تدوین مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸، ص۱۱۰.
- ↑ «مصاحبه با آقای حسین شاه حسینی» راجع به: شعبان جعفری و طیب حاج رضایی، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، شماره ۲۶، ۱۳۸۲: صص ۲۰۱ـ۲۰۷.
- ↑ آزادمرد شهید طیب حاج رضایی، ص۱۱۰.
- ↑ روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه (۱۳۴۳ـ۱۳۴۱)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۳۵۴.
- ↑ مجموعه سخنرانی های حضرت امام خمینی، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۳، ص۱۳۱.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت خاطره (از دوران زعامت آیت الله العظمی بروجردی تا قیام ۱۵ خرداد)، گروه تدوین خاطرات و تاریخ شفاهی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۷۱.
- ↑ حسین انصاریان، خاطرات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، تدوین محمدرضا دهقانی اشکذری، حمید کرمی پور، رحیم نیکبخت، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۹۶.
منابع
- سهیلا عینالله زاده، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تاریخ بازیابی: ۱۰ آذرماه ۱۳۹۲.