شیخ احمد قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ شيخ احمد قمي را به شیخ احمد قمی منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
سفير هدايت
+
'''شیخ احمد قمی''' از علمای [[شیعه]] اهل [[قم]] در قرن دهم هجری بود. وی در ایام جوانی همراه برادرش به کشور [[تایلند]] سفر کرد، که منشأ ترویج و تبلیغ [[اسلام|دین اسلام]] و فرهنگ [[تشیع]] در آن سرزمین شد و خود پس از مدتی به مقام [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]] در آن دیار رسید. مزار شیخ احمد قمی‌‌ اکنون در دانشکده تربیت معلم شهر آیودیا، واقع در هشتاد کیلومتری شهر بانکوک (مرکز تایلند) قرار دارد.
 +
[[پرونده:Ahmad ghomi.jpg|بندانگشتی|مزار شیخ احمد قمی]]
  
==از كودكي تا تحصيلات==
+
==ولادت و تحصیلات==
  
در سال 922 ق. مطابق با 1543 ميلادی در محله قديمی ‌‌چهارمردانِ قم، در خانواده‌اي متدين كه صفاي ايمان و نيكومنشي بر آن پرتو افكنده بود، كودكي ديده به جهان گشود كه نامش را «احمد» گذاشتند.<ref> «مسلمانان تايلند»، سيد احمد فدايي، مجله مشكوه، ش 46، ص 86، بهار 1374.‌‌</ref> اين نورسته دوران كودكي را تحت پرورش‌هاي اخلاقي و ايماني پدري پارسا كه عاطفه و مودت در او موج می‌‌زد، سپري كرد. مراقبت‌هاي ويژه خانواده و تأثيرپذيري از فرهنگ [[قرآن]] و عترت، احمد را از همان سنين طفوليت به عنوان كودكي مشتاقِ فضيلت و علاقه‌مند به ديانت و پاكي بارآورد.
+
احمد قمی در سال ۹۲۲ ق. (مطابق با ۱۵۴۳ میلادی) در محله قدیمی ‌‌چهارمردانِ [[قم]]، در خانواده‌ای متدین دیده به جهان گشود.<ref> «مسلمانان تایلند»، سید احمد فدایی، مجله مشکوه، ش ۴۶، ص ۸۶، بهار ۱۳۷۴.</ref> این نورسته دوران کودکی را تحت پرورش‌های اخلاقی و ایمانی پدری پارسا که عاطفه و مودت در او موج می‌‌زد، سپری کرد. زحمات پدر و مادر سرانجام به ثمر نشست و به رغم آن که خانواده‌اش از راه تجارت روزگار می‌‌گذرانیدند، او وقتی به سنین نوجوانی گام نهاد، تصمیم گرفت به تحصیل علوم دینی روی آورد. وی در این راه، آن چنان موفقیتی کسب کرد که پس از مدت زمانی نسبتاً کوتاه، به مدارج علمی ‌‌دست یافت.
  
زحمات پدر و مادر سرانجام به ثمر نشست و به رغم آن كه خانواده‌اش از راه تجارت روزگار می‌‌گذرانيدند، او وقتي به سنين نوجواني گام نهاد، تصميم گرفت به تحصيل علوم ديني روي آورد. وي در اين راه، آن چنان موفقيتي كسب كرد كه پس از مدت زماني نسبتاً كوتاه، به مدارج علمی ‌‌دست يافت.  
+
این توفیق علمی ‌‌موجب گردید که در دوران جوانی به لقب «شیخ» مفتخر گردد و استادان و برخی دانشوران حوزه‌ای که در آن درس می‌‌خواند، مقام علمی‌‌ و شایستگی‌های وی را در آموختن علوم دینی تکریم کنند. دوران جوانی شیخ احمد با روی کار آمدن شاه اسماعیل [[صفویه|صفوی]] و تأسیس سلسله قدرتمند [[شیعه|شیعی]]، مقارن بود که با استحکام قدرت آنان و گسترش روابط [[ایران|ایران]] با کشورهای دیگر هئیت‌های مذهبی و تجاری از سوی ایران به دیگر هیئت‌ها رهسپار شد.<ref> همان.</ref>
  
اين توفيق علمی ‌‌موجب گرديد كه در دوران جواني به لقب «شيخ» مفتخر گردد و استادان و برخي دانشوران حوزه‌اي كه در آن درس می‌‌خواند، مقام علمی‌‌ و شايستگي‌هاي وي را در آموختن علوم ديني تكريم كنند. دوران جواني شيخ احمد با روي كار آمدن شاه اسماعيل صفوي و تأسيس سلسله قدرتمند شيعي، مقارن بود كه با استحكام قدرت آنان و گسترش روابط ايران با كشورهاي ديگر هئيت‌هاي مذهبي و تجاري از سوي ايران به ديگر هيئت‌ها رهسپار شد.<ref> همان.‌‌</ref>
+
==سفر به تایلند==
  
==هجرت بابركت==
+
شیخ احمد از طریق پدر و آشنایان و همکارانش، اطلاعاتی در مورد سرزمین‌های دیگر بدست آورد و عده‌ای از بازرگانان برایش خاطر نشان ساختند که مسافرت با کشتی از طریق بنادر خلیج فارس و دریای عمان و روی آوردن به نواحی جنوب شرقی آسیا چقدر جالب و پرماجرا است.
  
شيخ احمد از طريق پدر و آشنايان و همكارانش، اطلاعاتي در مورد سرزمين‌هاي ديگر بدست آورد و عده‌اي از بازرگانان برايش خاطر نشان ساختند كه مسافرت با كشتي از طريق بنادر خليج فارس و درياي عمان و روي آوردن به نواحي جنوب شرقي آسيا چقدر جالب و پرماجرا است.  
+
جالب‌تر از این، خبرهایی بود که در مورد راه یافتن [[اسلام]] به این نواحی از طریق تجار مسلمان و ارتباط آنان با امرا و فرمانروایان آن سامان به گوشش می‌‌رسید. شیخ احمد هم علاقه‌مند گردید همراه برادرش محمدسعید در یک سفر تجارتی، به آسیای جنوب شرقی برود تا در صورت مساعدبودن شرایط اجتماعی و فرهنگی آن مناطق، پیام [[توحید|توحید]] و کلمه طیبه حق را به گوش انسان‌های تشنه حقیقت برساند. او اطمینان داشت که حتی با وجود [[شرک|شرک]] و [[بت پرستی|بت‌پرستی]] در برخی جوامع، رایحه یکتاپرستی و [[عدالت]] گستر و آزادگی [[اسلام]] به دلیل تعالیم بسیار غنی خود، می‌‌تواند تیرگی‌ها را کنار بزند و طلوع صبح صادق ایمان را نوید دهد.
  
جالب‌تر از اين، خبرهايي بود كه در مورد راه يافتن [[اسلام]] به اين نواحي از طريق تجار مسلمان و ارتباط آنان با امرا و فرمانروايان آن سامان به گوشش می‌‌رسيد. شيخ احمد هم علاقه‌مند گرديد همراه برادرش محمدسعيد در يك سفر تجارتي، به آسياي جنوب شرقي برود تا در صورت مساعدبودن شرايط اجتماعي و فرهنگي آن مناطق، پيام توحيد و كلمه طيبه حق را به گوش انسان‌هاي تشنه حقيقت برساند. او اطمينان داشت كه حتي با وجود شرك و بت‌پرستي در برخي جوامع، رايحه يكتاپرستي و عدالت گستر و آزادگي اسلام به دليل تعاليم بسيار غني خود، می‌‌تواند تيرگي‌ها را كنار بزند و طلوع صبح صادق ايمان را نويد دهد.
+
سرانجام این پرورش یافته مکتب [[تشیع]] با کوله‌باری از [[علم]] و [[ایمان]] به همراه برادرش بار سفر بست و در سال ۱۶۰۲ میلادی و در دوران زمامداری نارسوآن (۱۵۹۰-۱۶۰۵ م) به وسیله یک کشتی بزرگ ایرانی و از طریق سواحل جنوب شرقی [[ایران|ایران]] پس از طی مسیری پرمخاطره وارد [[تایلند]] گردید.<ref> تایلند سرزمین طلایی، محمد تمهیدی، ص ۱۸۳؛ تاریخ مذهبی قم، علی‌اصغر فقیهی، ص ۱۵۳.</ref>
  
سرانجام اين پرورش يافته مكتب تشيع با كوله‌باري از [[علم]] و [[ايمان]] به همراه برادرش بار سفر بست و در سال 1602 ميلادي و در دوران زمامداري نارسوآن (1590-1605 م) به وسيله يك كشتي بزرگ ايراني و از طريق سواحل جنوب شرقي ايران پس از طي مسيري پرمخاطره و پشت سرنهادن توفان‌هاي دريايي، وارد تايلند گرديد.<ref> تايلند سرزمين طلايي، محمد تمهيدي، ص 183؛ تاريخ مذهبي قم، علي‌اصغر فقيهي، ص 153.‌‌</ref>  
+
در آن زمان به دلیل رونق تجاری، گروه‌های زیادی از بازرگانان اروپایی، عرب و ایرانی در این شهر بسر می‌‌بردند. به همین دلیل مسافران کشتی حامل شیخ احمد و برادر کوچکترش محمدسعید به منظور تجارت رهسپار تایلند گردیده بودند؛ اما در آن میان، شیخ احمد می‌‌خواست با توانمندی علمی‌‌ و تسلط به چندین زبان خارجی، رایحه عطرآگین توحید را در تایلند بپراکند و بوستانی از فضیلت فراهم سازد.<ref> مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۷.</ref>
  
در آن زمان به دليل رونق تجاري، گروه‌هاي زيادي از بازرگانان اروپايي، عرب و ايراني در اين شهر بسر می‌‌بردند. به همين دليل مسافران كشتي حامل شيخ احمد و برادر كوچكترش محمدسعيد به منظور تجارت رهسپار تايلند گرديده بودند؛ اما در آن ميان، شيخ احمد می‌‌خواست با توانمندي علمی‌‌ و تسلط به چندين زبان خارجي، رايحه عطرآگين توحيد را در تايلند بپراكند و بوستاني از فضيلت فراهم سازد.<ref> مجله مشكوة، ش 46، ص 87.‌‌</ref>
+
در آن زمان شهر آیودیا - مرکز سابق تایلند - شهر کوچکی بود که نارسوآن به توسعه‌اش همت گماشت. این شهر تازه رشد یافته، دارای خلأهایی بود که تجار خارجی می‌‌توانستند با معلومات خویش این کاستی‌ها را ترمیم کنند و تنها به تجارت اکتفا نکنند و به کارهای اجرایی هم مشغول شوند. این امر موجب شد که مردمان سرزمین‌های دیگر در امور اداری و حکومتی تایلند نیز فعالیت کنند. همچنین در این دوران در اصول و مناسبات اجتماعی و فکری تغییرات عمده‌ای رخ داد.  
  
در آن زمان شهر آيوديا - مركز سابق تايلند - شهر كوچكي بود كه نارسوآن به توسعه‌اش همت گماشت. اين شهر تازه رشد يافته، داراي خلأهايي بود كه تجار خارجي می‌‌توانستند با معلومات خويش اين كاستي‌ها را ترميم كنند و تنها به تجارت اكتفا نكنند و به كارهاي اجرايي هم مشغول شوند. اين امر موجب شد كه مردمان سرزمين‌هاي ديگر در امور اداري و حكومتي تايلند نيز فعاليت كنند. همچنين در اين دوران در اصول و مناسبات اجتماعي و فكري تغييرات عمده‌اي رخ داد.  
+
حکمران‌ها اگر چه بودایی بودند، ولی اجازه رشد و نمو به عقاید و مذاهب دیگر را می‌‌دادند. لذا نژادهای گوناگونی در دربار فرمانروایان حضور داشتند. تشکیلات حکومتی مرکز مهمی ‌‌برای ورود فرزانگان و افراد لایق به پست‌های اداری بود. افراد شایسته و توانا می‌‌توانستند ضمن اقامت در آن سرزمین، از حمایت‌های حکمرانان بهره‌مند شوند. دولت وقت سیاست همگرایی را به جای همانندسازی اتخاذ کرد و این شیوه مطلوب به مسلمانان اجازه داد با آرامش در آیودیا سکونت گزینند و به دلیل بروز توانایی‌های ویژه در آنان، بیش از ملیت‌های دیگر وارد حکومت شوند و بسیاری از پست‌های حساس را در نیروی انتظامی، دریایی و خدمات اجتماعی احراز کنند و همانند مردم سیام (تایلند) درجه و القاب دریافت کنند. چنین سیاستی ارتباطات اجتماعی را استوار و با ثبات کرد و مسلمانان بدون هیچ گونه آزار و اذیتی توانستند بر دیانت خویش باقی بمانند و با تبلیغات خود، افراد تایلندی را جذب مذهب خویش نمایند؛ با آنان پیوند برقرار کنند و در مجاور معابد بودایی، مساجدی بنیان نهند.<ref> تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۲۸.</ref>
  
حكمران‌ها اگر چه بودايي بودند، ولي اجازه رشد و نمو به عقايد و مذاهب ديگر را می‌‌دادند. لذا نژادهاي گوناگوني در دربار فرمانروايان حضور داشتند. تشكيلات حكومتي مركز مهمی ‌‌براي ورود فرزانگان و افراد لايق به پست‌هاي اداري بود. افراد شايسته و توانا می‌‌توانستند ضمن اقامت در آن سرزمين، از حمايت‌هاي حكمرانان بهره‌مند شوند. دولت وقت سياست همگرايي را به جاي همانندسازي اتخاذ كرد و اين شيوه مطلوب به مسلمانان اجازه داد با آرامش در آيوديا سكونت گزينند و به دليل بروز توانايي‌هاي ويژه در آنان، بيش از مليت‌هاي ديگر وارد حكومت شوند و بسياري از پست‌هاي حساس را در نيروي انتظامي، دريايي و خدمات اجتماعي احراز كنند و همانند مردم سيام (تايلند) درجه و القاب دريافت كنند. چنين سياستي ارتباطات اجتماعي را استوار و با ثبات كرد و مسلمانان بدون هيچ گونه آزار و اذيتي توانستند بر ديانت خويش باقي بمانند و با تبليغات خود، افراد تايلندي را جذب مذهب خويش نمايند؛ با آنان پيوند برقرار كنند و در مجاور معابد بودايي، مساجدي بنيان نهند.<ref> تايلند سرزمين طلايي، ص 128.‌‌</ref>
+
==اقدامات و فعالیتها در تایلند==
  
==گوهر شب‌افروز==
+
شیخ احمد قبل از این سفر سرنوشت ساز، خویشتن را به اصول [[اخلاق|اخلاقی]] مطابق با موازین و [[احکام]] شرع آراسته بود. منش و رفتار او به گونه‌ای بود که حتی افراد بودایی که به صورت افراطی از آیین خود دفاع می‌‌کردند، به مذهبی که شیخ احمد مبلغ آن بود، روی آوردند. وی هم عاشقانه خود را وقف جامعه مسلمانان تایلند کرد و به عنوان رهبر و راهنمای آنان احکام و فرایض دینی را تبیین کرد و در ترویج باورهای [[شیعه|شیعه]] نهایت اهتمام را به خرج داد.<ref> برگرفته از سخنرانی حاج آقا معزی در سمینار بزرگداشت شیخ احمد قمی‌‌ (سال ۱۳۷۳ ش - تایلند).</ref> او گرچه به عنوان تاجر وارد سیام شد، اما هدف اصلی‌اش ترویج و تبلیغ [[فرهنگ]] اسلامی‌‌ بود و به قول استاد یکی از دانشگاه‌های تایلند و مدیر موسسه پژوهش‌های اقیانوسیه - آسیا: «شیخ احمد اندیشمندی بود در لباس یک تاجر».<ref> سخنرانی دانشیار پلابلانگ کونچاناچوآن (دانشگاه) در سمینار شیخ احمد قمی‌‌ در تایلند.</ref>
  
شيخ احمد قبل از اين سفر سرنوشت ساز، خويشتن را به اصول اخلاقي مطابق با موازين و [[احكام]] شرع آراسته بود. منش و رفتار او به گونه‌اي بود كه حتي افراد بودايي كه به صورت افراطي از آيين خود دفاع می‌‌كردند، به مذهبي كه شيخ احمد مبلغ آن بود، روي آوردند. وي هم عاشقانه خود را وقف جامعه مسلمانان تايلند كرد و به عنوان رهبر و راهنماي آنان [[احكام]] و فرايض ديني را تبيين كرد و در ترويج باورهاي شيعه نهايت اهتمام را به خرج داد.<ref> برگرفته از سخنراني حاج آقا معزي در سمينار بزرگداشت شيخ احمد قمی‌‌ (سال 1373 ش - تايلند).</ref> او گرچه به عنوان تاجر وارد سيام شد، اما هدف اصلي‌اش ترويج و تبليغ فرهنگ اسلامی‌‌ بود و به قول استاد يكي از دانشگاه‌هاي تايلند و مدير موسسه پژوهش‌هاي اقيانوسيه - آسيا: «شيخ احمد انديشمندي بود در لباس يك تاجر».<ref> سخنراني دانشيار پلابلانگ كونچاناچوآن (دانشگاه) در سمينار شيخ احمد قمی‌‌ در تايلند.‌‌</ref>
+
او علیرغم اهمیت و موقعیت شهر [[قم]] به این مسافرت دست زد؛ در حالی که می‌‌توانست با استعداد خارق‌العاده و توانایی شگفت، نزد اساتید [[حوزه علمیه]] قم به کسب معارف افزونتری بپردازد و به مقام‌های علمی ‌‌برجسته‌ای برسد؛ وطن را ترک گفت و به دوردست‌ها هجرت کرد تا به تبلیغ و نشر معارف [[اسلام]] به عنوان دین برادری و برابری بپردازد.<ref> برگرفته از سخنرانی وی در همان سمینار.</ref>  
  
او عليرغم اهميت و موقعيت شهر [[قم]] به اين مسافرت دست زد؛ در حالي كه می‌‌توانست با استعداد خارق‌العاده و توانايي شگفت، نزد اساتيد حوزه علميه قم به كسب معارف افزونتري بپردازد و به مقام‌هاي علمی ‌‌برجسته‌اي برسد؛ وطن را ترك گفت و به دوردست‌ها هجرت كرد تا به تبليغ و نشر معارف اسلام به عنوان دين برادري و برابري بپردازد.<ref> برگرفته از سخنراني وي در همان سمينار.‌‌</ref> شيخ احمد علاوه بر فعاليت‌هاي ديني، از تلاش براي پيشرفت و سعادت محل اقامتش غافل نبود.
+
شیخ احمد علاوه بر فعالیت‌های دینی، از تلاش برای پیشرفت و سعادت محل اقامتش غافل نبود. او در محیط آزاد و قانونمندی چون آیودیا به دلیل ذکاوتی که در امور اقتصادی از خویشتن نشان داد و نیز با شایستگی در مدیریت و صفات فردی یک مسلمان صدیق و باپشتکار، به مقامات عالی سیاسی و اجتماعی در تایلند نائل آمد.<ref> تاریخ مذهبی قم، ص ۱۵۲.</ref>
  
او در محيط آزاد و قانونمندي چون آيوديا به دليل ذكاوتي كه در امور اقتصادي از خويشتن نشان داد و نيز با شايستگي در مديريت و صفات فردي يك مسلمان صديق و باپشتكار، به مقامات عالي سياسي و اجتماعي در تايلند نائل آمد.<ref> تاريخ مذهبي [[قم]]، ص 152.‌‌</ref>
+
آری، گوهری شب‌افروز از حوزه علمیه قم بیرون آمد و در ظلمانی‌ترین عصرها (به لحاظ شرایط جهانی) چنان در راه نشر فرهنگ [[اهل البیت|اهل بیت]] از خود صلابت و پایداری نشان داد و در مسیر [[حق]] کوشید که خداوند هم او را موفق ساخت و راه‌های روشنی را به رویش گشود که ارمغان آن، وجود شیعیانی قابل توجه در تایلند می‌‌باشد.  
  
آري، گوهري شب‌افروز از اقيانوس [[حوزه علميه]] قم بيرون آمد و در ظلماتي‌ترين عصرها (به لحاظ شرايط جهاني) چنان در راه نشر فرهنگ اهل بيت از خود صلابت و پايداري نشان داد و در مسير [[حق]] كوشيد كه خداوند هم او را موفق ساخت و راه‌هاي روشني را به رويش گشود كه ارمغان آن، وجود شيعياني قابل توجه در تايلند می‌‌باشد.  
+
بی‌پیرایگی، مردم‌داری، مهرورزی، همزیستی با فرودستان، چشم‌پوشی از زخارف دنیا و مهمتر از همه، پایبندی به ارزش‌های معنوی دین مبین [[اسلام]]، رمز موفقیت او به شمار می‌‌روند. همچنین کوشش‌ها و موقعیت‌های این عنصر گرانمایه، مؤید این حقیقت مسلم است که تعالیم اسلام هماهنگ با [[فطرت]] آدمیان از هر قوم و نژاد و سرزمینی است و اگر غبارهای [[شرک|شرک]] و [[کفر|کفر]] و آفات [[خرافات]] و افکار موهوم از تمایلات عالی انسان‌ها زدوده شود، نور [[توحید|توحید]] بر اعماق وجودشان می‌‌تابد.
  
بي‌پيرايگي، مردم‌داري، مهرورزي، همزيستي با فرودستان، چشم‌پوشي از زخارف دنيا و مهمتر از همه، پايبندي به ارزش‌هاي معنوي دين مبين [[اسلام]] رمز موفقيت او به شمار می‌‌روند. همچنين كوشش‌ها و موقعيت‌هاي اين عنصر گرانمايه، مؤيد اين حقيقت مسلم است كه تعاليم اسلام هماهنگ با فطرت آدميان از هر قوم و نژاد و سرزميني است و اگر غبارهاي شرك و كفر و آفات خرافات و افكار موهوم از تمايلات عالي انسان‌ها زدوده شود، نور توحيد بر اعماق وجودشان می‌‌تابد.
+
شیخ احمد پس از یک دهه تلاش مستمر، توانست گروه چائوسن (چائومن) را تشکیل دهد تا به وی در امر تبلیغ دین [[اسلام]] در جنوب شرقی آسیا کمک کنند؛ با تلاش وی و دوستان وفادارش، جامعه مسلمانان به شهرت فرهنگی و سیاسی بالایی دست یابند و هر روز بر تعداد آنان افزوده شود. حضور پرقدرت او در دربار سیام، سبب مسافرت تاجران مسلمان به این منطقه گردید و توافق‌نامه‌های تجاری پرسودی منعقد شد.
  
==صلابت و استقامت==
+
فرمانروای وقت، مسلمانان را به عنوان یک اقلیت به رسمیت شناخت؛ زیرا توسعه کمی و کیفی آنان در سیام افزایش یافته بود و شیخ احمد قمی ‌‌به عنوان رئیس این جامعه دینی برگزیده شد. توطئه برخی عوامل بیگانه، از جمله مهاجمان ژاپنی که می‌‌خواستند در تایلند آشوب به پا کنند، با فراست و [[حکمت]] این شیخ وارسته ناکام ماند و به این ترتیب، مسلمانان در دربار احترام و اعتبار بیشتری بدست آوردند؛ به طوری که بنا به تقاضای شیخ احمد، حاکم وقت فرمان داد معبدی را ویران کرده، به جای آن [[مسجد|مسجدی]] بنا کنند. این مرکز عقیدتی در منطقه دشت بانیکوک بنا گردید.
  
شيخ احمد پس از يك دهه تلاش مستمر، توانست گروه چائوسن (چائومن) را تشكيل دهد تا به وي در امر تبليغ دين [[اسلام]] در جنوب شرقي آسيا كمك كنند؛ با تلاش وي و دوستان وفادارش، جامعه مسلمانان به شهرت فرهنگي و سياسي بالايي دست يابند و هر روز بر تعداد آنان افزوده شود. حضور پرقدرت او در دربار سيام، سبب مسافرت تاجران مسلمان به اين منطقه گرديد و توافق‌نامه‌هاي تجاري پرسودي منعقد شد.
+
در طول این ده سال، شهرت شیخ احمد چنان رو به تزاید رفت که ملاقات و همکاری با او در امور بازرگانی و فرهنگی، جزو آرزوهای بزرگ تاجران و مسافران و حتی نیروهای بومی ‌‌به شمار می‌‌رفت. در این موقع شیخ با دختری از خانواده‌ای متشخص به نام «اُب چوای» ازدواج کرد که نتیجه این وصلت، یک دختر و دو پسر بود. پسر بزرگتر «چوئن» نامیده شد؛ ولی فرزند کوچکتر (ذکور) قبل از آن که به سن ده سالگی برسد، بر اثر بیماری آبله درگذشت؛ دخترش «شی» نام داشت. به این ترتیب، یک خانواده تایلندی از نسل شیخ احمد شکل گرفت.<ref> مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۷.</ref>
  
فرمانرواي وقت، مسلمانان را به عنوان يك اقليت به رسميت شناخت؛ زيرا توسعه كمي و كيفي آنان در سيام افزايش يافته بود و شيخ احمد قمی ‌‌به عنوان رئيس اين جامعه ديني برگزيده شد. توطئه برخي عوامل بيگانه، از جمله مهاجمان ژاپني كه می‌‌خواستند در تايلند آشوب به پا كنند، با فراست و [[حكمت]] اين شيخ وارسته ناكام ماند و به اين ترتيب، مسلمانان در دربار احترام و اعتبار بيشتري بدست آوردند؛ به طوري كه بنا به تقاضاي شيخ احمد، حاكم وقت فرمان داد معبدي را ويران كرده، به جاي آن مسجدي بنا كنند. اين مركز عقيدتي در منطقه دشت بانيكوك بنا گرديد.
+
موقعیت تجاری شیخ احمد که با ویژگی‌های [[اخلاق|اخلاقی]] او توأم گردیده بود، اعتماد و اطمینان گروهی از بازرگانان را چنان برانگیخت که او را به عنوان رئیس صنف خود برگزیدند. همین انتخاب، به وی امکان داد تا گاهی به دیدار فرمانروای آیودیا برود و در این ملاقات‌ها امتیازات مهمی برای رونق کارهای خویش و یارانش بدست آورد.
  
در طول اين ده سال، شهرت شيخ احمد چنان رو به تزايد رفت كه ملاقات و همكاري با او در امور بازرگاني و فرهنگي، جزو آرزوهاي بزرگ تاجران و مسافران و حتي نيروهاي بومی ‌‌به شمار می‌‌رفت. در اين موقع شيخ با دختري از خانواده‌اي متشخص به نام «اُب چواي» ازدواج كرد كه نتيجه اين وصلت، يك دختر و دو پسر بود. پسر بزرگتر «چوئن» ناميده شد؛ ولي فرزند كوچكتر (ذكور) قبل از آن كه به سن ده سالگي برسد، بر اثر بيماري آبله درگذشت؛ دخترش «شي» نام داشت. به اين ترتيب، يك خانواده تايلندي از نسل شيخ احمد شكل گرفت.<ref> مجله مشكوة، ش 46، ص 87.‌‌</ref>
+
در این هنگام نارسوآن - فرمانروای وقت - درگذشت و برادرش «اکاتوت ساروت» به قدرت رسید. حاکم جدید بیشتر به عمران و بهبودی اوضاع اجتماعی و اقتصادی سرزمین تحت قلمرو خود می‌‌اندیشید. طبیعی است در این دوره، تاجران هوشمند و باذکاوت موقعیت مناسب‌تری بدست آوردند و زمینه بسط اقتدارشان فزونی گرفت. به دلیل رابطه شیخ احمد با یکی از درباریان، که «چائومن سوراساکتی» نام داشت، رفت و آمد او به مقر حکومت گسترش ویژه‌ای یافت و در موقعیتی قرار گرفت که از نزدیک ناظر تحولات داخلی باشد و از منازعات سیاسی مخفی، که پس از به قدرت رسیدن اکاتوت ساروت میان شاهزادگان در حال تکوین بود، باخبر گردد. او برای رفع این اختلافات تدابیری اندیشید و بانفوذی که در دربار داشت و با تدبیر و حکمت، توانست شعله‌های تفرقه و دشمنی را خاموش کند.  
  
موقعيت تجاري شيخ احمد كه با ويژگي‌هاي اخلاقي او توأم گرديده بود، اعتماد و اطمينان گروهي از بازرگانان را چنان برانگيخت كه او را به عنوان رئيس صنف خود برگزيدند. همين انتخاب، به وي امكان داد تا گاهي به ديدار فرمانرواي آيوديا برود و در اين ملاقات‌ها امتيازات مهمي براي رونق كارهاي خويش و يارانش بدست آورد. در اين هنگام نارسوآن - فرمانرواي وقت - درگذشت و برادرش «اكاتوت ساروت» به قدرت رسيد.  
+
در همین زمان، استعمارگران هلندی و در کنارشان سیاستمداران انگلیسی به منطقه وارد شدند تا با حیله‌هایی از رونق اقتصادی تایلند بهره ببرند. رقابت شدید سیاسی و تجاری بین قوای استعماری و تجار و صاحب منصبان سیامی‌‌(تایلندی) ارمغان شوم این فزون طلبی باطل بود؛ اما شیخ احمد، خود را از درگیر شدن در چنین رقابت خطرناک دور نگه داشت و کوشید تا جامعه آیودیا را از این حیله جدید آگاه سازد.
  
حاكم جديد بيشتر به عمران و بهبودي اوضاع اجتماعي و اقتصادي سرزمين تحت قلمرو خود می‌‌انديشيد. طبيعي است در اين دوره، تاجران هوشمند و باذكاوت موقعيت مناسب‌تري بدست آوردند و زمينه بسط اقتدارشان فزوني گرفت. به دليل رابطه شيخ احمد با يكي از درباريان، كه «چائومن سوراساكتي» نام داشت، رفت و آمد او به مقر حكومت گسترش ويژه‌اي يافت و در موقعيتي قرار گرفت كه از نزديك ناظر تحولات داخلي باشد و از منازعات سياسي مخفي، كه پس از به قدرت رسيدن اكاتوت ساروت ميان شاهزادگان در حال تكوين بود، باخبر گردد. او براي رفع اين اختلافات تدابيري انديشيد و بانفوذي كه در دربار داشت و با تدبير و حكمت، توانست شعله‌هاي تفرقه و دشمني را خاموش كند.
+
طی سال‌های ۱۶۰۵ تا ۱۶۱۵ میلادی چائوسن سوراساکتی با تأثیرپذیری از افکار و اندیشه‌های شیخ احمد، نفوذ خویش را در دربار افزایش داد و در سال‌های ۱۶۰۹ و ۱۶۱۰ میلادی با کمک سونگ هام برای در دست گرفتن قدرت، یکی از متنفذترین شخصیت‌های کشور درآمد. حاکم جدید وزارت امور داخلی و مدیریت تجارت امور خارجی را به سونگ هام سپرد و او نیز مسئولیت مدیریت امور اقلیت‌های خارجی را به شیخ احمد تفویض کرد.<ref> «با شیخ احمد در آیودیا»، مسعود ترقی جاه، مجله نامه فرهنگ، سال سوم، ش اول، (مسلسل ۹)؛ مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۸.</ref>
  
در همين زمان، استعمارگران هلندي و در كنارشان سياستمداران انگليسي به منطقه وارد شدند تا با حيله‌هايي از رونق اقتصادي تايلند بهره ببرند. رقابت شديد سياسي و تجاري بين قواي استعماري و تجار و صاحب منصبان سيامی‌‌(تايلندي) ارمغان شوم اين فزون طلبي باطل بود؛ اما شيخ احمد، خود را از درگير شدن در چنين رقابت خطرناك دور نگه داشت و كوشيد تا جامعه آيوديا را از اين حيله جديد آگاه سازد.
+
موقعیت فرهنگی و نفوذ اجتماعی شیخ احمد موجب شد تا مدیریت توسعه بندر و گمرک آیودیا را بدست آورد. شیخ احمد، پس از چندی به عنوان دومین فرد پس از وزیر خارجی و بازرگانی در تصمیم‌گیری‌های مهم کشور تایلند برگزیده شد و پس از درگذشت دوستش چائومن، به جانشینی او منصوب گردید. شیخ احمد در تمامی ‌‌دوران حکومت «اکاتوت ساروت» (۱۶۰۵-۱۶۱۰ م) و «سونگ هام» (۱۶۱۰-۱۶۲۸ م)، که حاکمی ‌‌عادل بود، در مقام خویش باقی ماند؛ اما در سال ۱۶۲۸ میلادی علی‌الظاهر به دلیل سالخوردگی و در واقع به دلیل مخالفت «چتا» در دوران کوتاه سلطنتش با وی برکنار گردید.<ref> مجله مشکوه، ش ۴۶، ص ۸۸.</ref>
  
طي سال‌هاي 1605 تا 1615 ميلادي چائوسن سوراساكتي با تأثيرپذيري از افكار و انديشه‌هاي شيخ احمد، نفوذ خويش را در دربار افزايش داد و در سال‌هاي 1609 و 1610 ميلادي با كمك سونگ هام براي در دست گرفتن قدرت، يكي از متنفذترين شخصيت‌هاي كشور درآمد. حاكم جديد وزارت امور داخلي و مديريت تجارت امور خارجي را به سونگ هام سپرد و او نيز مسئوليت مديريت امور اقليت‌هاي خارجي را به شيخ احمد تفويض كرد.<ref> «با شيخ احمد در آيوديا»، مسعود ترقي جاه، مجله نامه فرهنگ، سال سوم، ش اول، (مسلسل 9)؛ مجله مشكوة، ش 46، ص 88.‌‌</ref>
+
شیخ احمد در زمانی که قائم مقام ریاست وزارت امور خارجه تایلند بود به گسترش روابط سیاسی این کشور با سایر سرزمین‌ها اقدام ورزید و از این رو، گروهی از نمایندگان حکومتی سیام (تایلند) را به ژاپن فرستاد تا با آن کشور روابط دوستانه ایجاد کنند.
  
موقعيت فرهنگي و نفوذ اجتماعي شيخ احمد موجب شد تا مديريت توسعه بندر و گمرك آيوديا را بدست آورد. شيخ احمد، پس از چندي به عنوان دومين فرد پس از وزير خارجي و بازرگاني در تصميم‌گيري‌هاي مهم كشور تايلند برگزيده شد و پس از درگذشت دوستش چائومن، به جانشيني او منصوب گرديد. شيخ احمد در تمامی ‌‌دوران حكومت «اكاتوت ساروت» (1605-1610 م) و «سونگ هام» (1610-1628 م)، كه حاكمی ‌‌عادل بود، در مقام خويش باقي ماند؛ اما در سال 1628 ميلادي علي‌الظاهر به دليل سالخوردگي و در واقع به دليل مخالفت «چتا» در دوران كوتاه سلطنتش با وي بركنار گرديد.<ref> مجله مشكوه، ش 46، ص 88.‌‌</ref>
+
گفته می‌‌شود در زمان ساگهام شاه، چائوفریاچاکری پیر (وزیراعظم) درگذشت و در همان زمان مهاس نا، رئیس امور نظام نیز فوت کرد و این دو پست با اهمیت خالی ماند و حاکم تایلند کسی را به جای آنان معین نکرد و وظایف آنان به معاونان محول گردید. در آن زمان تاجران ژاپنی با قایق به آیودیا می‌‌آمدند و بساط خود را در بیرون دروازه شهر می‌‌گسترانیدند؛ این بازرگانان، دچار مشکلی مالی شدند و به اداره امور خارجه مراجعه کردند؛ اما به دلیل بی‌کفایتی رئیس آن منطقه، به این تقاضا رسیدگی نشد.  
  
==ارمغان لياقت==
+
ژاپنی‌ها از شدت خشم شورش کردند. شاه که سنین کهن سالی را می‌‌گذرانید، ترسید و متواری گشت؛ اما رئیس عالی مقام امور کشوری همراه با شیخ احمد قمی ‌‌برای سرکوب شورش، چندین هزار نفر از چینی‌ها، خائق‌ها و تایلندی‌ها را سازماندهی و مسلح کردند. برخی از ژاپنی‌ها کشته شدند و عده‌ای با قایق‌های خود به تنگه چائوفریا فرار کردند و عده‌ای دستگیر شدند.
  
شيخ احمد در زماني كه قائم مقام رياست وزارت امور خارجه تايلند بود به گسترش روابط سياسي اين كشور با ساير سرزمين‌ها اقدام ورزيد و از اين رو، گروهي از نمايندگان حكومتي سيام (تايلند) را به ژاپن فرستاد تا با آن كشور روابط دوستانه ايجاد كنند.
+
شیخ احمد، نیروهای خود را به مرکز فرمانروایی تایلند فرستاد تا آن را از هجوم شورشیان ژاپنی در امان نگه دارند. پس از این اقدامات شجاعانه که با پیروزی توأم بود، ساگهام، شیخ احمد را به سمت وزیر اعظم کشور گماشت و به او مدال سلطنتی اعطا کرد و «فراماها آمارت» به مقام وزیر عالی امور نظامی ‌‌منصوب گردید.<ref> تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۶۳.</ref> حتی بعد از شیخ احمد قمی، فرزندانش تا چهارده نسل در مقامات بالای دولتی در آیودیا و سیام (تایلند) قرار داشتند.  
  
گفته می‌‌شود در زمان ساگهام شاه، چائوفرياچاكري پير (وزيراعظم) درگذشت و در همان زمان مهاس نا، رئيس امور نظام نيز فوت كرد و اين دو پست با اهميت خالي ماند و حاكم تايلند كسي را به جاي آنان معين نكرد و وظايف آنان به معاونان محول گرديد. در آن زمان تاجران ژاپني با قايق به آيوديا می‌‌آمدند و بساط خود را در بيرون دروازه شهر می‌‌گسترانيدند؛ اين بازرگانان، دچار مشكلي مالي شدند و به اداره امور خارجه مراجعه كردند؛ اما به دليل بي‌كفايتي رئيس آن منطقه، به اين تقاضا رسيدگي نشد.  
+
شیخ احمد همچنان نفوذ و مقامش را در دربار حفظ کرد تا زمانی که «سامت فارا چائوسانگ هارم» بر اریکه قدرت تکیه زد. در طی ۲۵ سال، بین سال‌های ۱۶۳۰ تا ۱۶۵۵ م. به عنوان وزیر اعظم سیام، خدمات مذهبی و اجرایی باارزشی انجام داد و سرزمین تایلند در این دوران با همسایگان در صلح و صفا روزگار گذرانید. شیخ احمد در طی زمامداریی شش پادشاه آیودیا، در پست‌های مهم دولتی خدمت کرد. او از اعتماد و اطمینانی که بدست آورده بود، برای تبلیغ [[اسلام]] همراه با پیشرفت و توسعه سیاسی، اقتصادی مرکز حکومت تایلند بهره گرفت و سعادت معنوی و مادی را به دوستان مسلمانش در سیام هدیه کرد.<ref> همان، ص ۱۹۰.</ref>
  
ژاپني‌ها از شدت خشم شورش كردند. شاه كه سنين كهن سالي را می‌‌گذرانيد، ترسيد و متواري گشت؛ اما رئيس عالي مقام امور كشوري همراه با شيخ احمد قمی ‌‌براي سركوب شورش، چندين هزار نفر از چيني‌ها، خائق‌ها و تايلندي‌ها را سازماندهي و مسلح كردند. برخي از ژاپني‌ها كشته شدند و عده‌اي با قايق‌هاي خود به تنگه چائوفريا فرار كردند و عده‌اي دستگير شدند.  
+
شیخ احمد، اولین [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلام]] تایلند است که لیاقت خود را در امور فرهنگی و سیاسی نشان داد و موفق گردید از سوی پادشاه به مقام «چائوفایاراج نایوک»، که به معنی وزیر اعظم می‌‌باشد، دست یابد. همچنین با عنوان چائوفرا شیخ احمد راتانادی بودی، یعنی رهبر جامعه مسلمانان تایلند گرفت. پراسات سونگ به خاطر کوشش‌های توأم با صداقت و درستی شیخ احمد، او را با مقام افتخاری وزارت امور اجتماعی و عنوان وزیر اعظم بازنشسته کرد. زحمات او موجب شد که عده زیادی راه حقیقت را بجویند و به سرچشمه ارزش‌های والای اسلامی‌‌ راه یابند.<ref> اظهارات دکتر بهزاد شاهنده، ریاست گروه پژوهش‌های آسیای شرقی و معاون بین‌الملل مرکز گفتگوی تمدن‌ها در سمینار شیخ احمد قمی‌‌ در تاریخ سیام.</ref>
  
شيخ احمد، نيروهاي خود را به مركز فرمانروايي تايلند فرستاد تا آن را از هجوم شورشيان ژاپني در امان نگه دارند. پس از اين اقدامات شجاعانه كه با پيروزي توأم بود، ساگهام، شيخ احمد را به سمت وزير اعظم كشور گماشت و به او مدال سلطنتي اعطا كرد و «فراماها آمارت» به مقام وزير عالي امور نظامی ‌‌منصوب گرديد.<ref> تايلند سرزمين طلايي، ص 163.‌‌</ref> حتي بعد از شيخ احمد قمي، فرزندانش تا چهارده نسل در مقامات بالاي دولتي در آيوديا و سيام (تايلند) قرار داشتند. شيخ احمد همچنان نفوذ و مقامش را در دربار حفظ كرد تا زماني كه «سامت فارا چائوسانگ هارم» بر اريكه قدرت تكيه زد. در طي 25 سال، بين سال‌هاي 1630 تا 1655 م. به عنوان وزير اعظم سيام، خدمات مذهبي و اجرايي باارزشي انجام داد و سرزمين تايلند در اين دوران با همسايگان در صلح و صفا روزگار گذرانيد. شيخ احمد در طي زمامداريي شش پادشاه آيوديا، در پست‌هاي مهم دولتي خدمت كرد. او از اعتماد و اطميناني كه بدست آورده بود، براي تبليغ [[اسلام]] همراه با پيشرفت و توسعه سياسي، اقتصادي مركز حكومت تايلند بهره گرفت و سعادت معنوي و مادي را به دوستان مسلمانش در سيام هديه كرد.<ref> همان، ص 190.‌‌</ref>
+
شیخ احمد تنها به مسلمانان خدمت نکرد؛ بلکه کوشید مردمان تایلند را برای یک استقلال سیاسی، فرهنگی راستین تربیت کند. می‌‌گویند تایلند در آسیای جنوب شرقی تنها کشوری بود که هیچ‌گاه تحت سلطه استعمار قرار نگرفت. تحلیل‌گران سیاسی، عامل اصلی این امر را وجود رهبران و سیاست گزاران لایق حکومتی در طول تاریخ تایلند دانسته‌اند.<ref> سیاست و حکومت در آسیای جنوب شرقی، دکتر بهزاد شاهنده، ص ۵۶.</ref> که در این میان نباید نقش شیخ احمد قمی‌‌ و بازماندگان و یاران او را فراموش کرد؛ کما این که نظام اقتصادی در آن زمان به دلیل تصمیم‌های درست شیخ احمد، از حکومت‌های دیگر موفق‌تر بود تا جایی که سانگ هارم (شاه) به چائوفریاکلانگ گفت: «شیخ احمد برای امور کشوری بسیار معتمد و صادق است. پیشنهادهای گرانبهایش به ریاست امور خارجه، موجب پیشرفت و نظم و انضباط بسیاری گردیده است. بر این باورم که او خود را [[وقف]] مردم کرده است. پس مصلحت است که گه گاهی به او جایزه شرفیابی به دربار داده شود».<ref> مأخوذ از مقاله احمد جولا، که به سمینار شیخ احمد قمی ‌‌ارسال کرده است. ر.ک: تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۶۱.</ref>
  
==درايت و هوشياري==
+
شیخ احمد علاقه داشت برای سال‌های متمادی در تایلند بماند و به امور فرهنگی و سیاسی در سطوح بالای حکومتی بپردازد و برای نشر [[اسلام]] در سیام بکوشد؛ اما برادر کوچک ترش که احساس غریبی می‌‌کرد و برادرش هم آن قدر درگیر مسایل گوناگون بود که کمتر می‌‌توانست با او مجالستی داشته باشد، به همراه همسر تایلندی خود به [[قم]] بازگشت و هرگز به سیام نرفت. اما در شهر قم برای آشنایان و دوستان از توفیق‌های شگفت برادرش شیخ احمد سخن گفت و نفوذ فوق‌العاده و اعتبار و شایستگی وی را ستود و اهل محل را از مجاهدت‌های برادرش آگاه کرد.<ref> همان.</ref>
  
شيخ احمد، اولين شيخ الاسلام تايلند است كه لياقت خود را در امور فرهنگي و سياسي نشان داد و موفق گرديد از سوي پادشاه به مقام «چائوفاياراج نايوك»، كه به معني وزير اعظم می‌‌باشد، دست يابد. همچنين با عنوان چائوفرا شيخ احمد راتانادي بودي، يعني رهبر جامعه مسلمانان تايلند گرفت. پراسات سونگ به خاطر كوشش‌هاي توأم با صداقت و درستي شيخ احمد، او را با مقام افتخاري وزارت امور اجتماعي و عنوان وزير اعظم بازنشسته كرد. زحمات او موجب شد كه عده زيادي راه حقيقت را بجويند و به سرچشمه ارزش‌هاي والاي اسلامی‌‌ راه يابند.<ref> اظهارات دكتر بهزاد شاهنده، رياست گروه پژوهش‌هاي آسياي شرقي و معاون بين‌الملل مركز گفتگوي تمدن‌ها در سمينار شيخ احمد قمی‌‌ در تاريخ سيام.‌‌</ref>
+
در برخی منابع تاریخی آمده است که در دوران نارایان، مسجدی به یاد بود آقا محمد ساخته شد. وی در زمان حکومت پاراسانگ شاه، به مقام فراکلانگ منصوب شده بود و این محمد فرزند محمدسعید، برادر کوچکتر شیخ احمد بود که با «تان چائی» دختر شیخ ازدواج کرده بود.<ref> همان، ص ۱۶۹.</ref> و گویا او تمایل داشته در تایلند بماند و با عموی خویش همکاری کند.
  
شيخ احمد تنها به مسلمانان خدمت نكرد؛ بلكه كوشيد مردمان تايلند را براي يك استقلال سياسي، فرهنگي راستين تربيت كند. می‌‌گويند تايلند در آسياي جنوب شرقي تنها كشوري بود كه هيچ‌گاه تحت سلطه استعمار قرار نگرفت. تحليل‌گران سياسي، عامل اصلي اين امر را وجود رهبران و سياست گزاران لايق حكومتي در طول تاريخ تايلند دانسته‌اند.<ref> سياست و حكومت در آسياي جنوب شرقي، دكتر بهزاد شاهنده، ص 56.‌‌</ref> كه در اين ميان نبايد نقش شيخ احمد قمی‌‌ و بازماندگان و ياران او را فراموش كرد؛ كما اين كه نظام اقتصادي در آن زمان به دليل تصميم‌هاي درست شيخ احمد، از حكومت‌هاي ديگر موفق‌تر بود تا جايي كه سانگ هارم (شاه) به چائوفرياكلانگ گفت: «شيخ احمد براي امور كشوري بسيار معتمد و صادق است. پيشنهادهاي گرانبهايش به رياست امور خارجه، موجب پيشرفت و نظم و انضباط بسياري گرديده است. بر اين باورم كه او خود را [[وقف]] مردم كرده است. پس مصلحت است كه گه گاهي به او جايزه شرفيابي به دربار داده شود».<ref> مأخوذ از مقاله احمد جولا، كه به سمينار شيخ احمد قمی ‌‌ارسال كرده است. ر.ك: تايلند سرزمين طلايي، ص 161.‌‌</ref>
+
==رمز موفقیت==
  
شيخ احمد علاقه داشت براي سال‌هاي متمادي در تايلند بماند و به امور فرهنگي و سياسي در سطوح بالاي حكومتي بپردازد و براي نشر [[اسلام]] در سيام بكوشد؛ اما برادر كوچك ترش كه احساس غريبي می‌‌كرد و برادرش هم آن قدر درگير مسايل گوناگون بود كه كمتر می‌‌توانست با او مجالستي داشته باشد، به همراه همسر تايلندي خود به [[قم]] بازگشت و هرگز به سيام نرفت. اما در شهر قم براي آشنايان و دوستان از توفيق‌هاي شگفت برادرش شيخ احمد سخن گفت و نفوذ فوق‌العاده و اعتبار و شايستگي وي را ستود و اهل محل را از مجاهدت‌هاي برادرش آگاه كرد.<ref> همان.‌‌</ref>
+
راستی راز موفقیت شیخ احمد قمی ‌‌در چیست؟ عوامل متعددی در موفقیت اعجاب‌انگیز او دخالت داشته‌اند. با توجه به تحقیق‌ها و گزارش‌هایی که از تلاش‌های وی در منابع گوناگون دیده می‌‌شود، می‌‌توان به عوامل ذیل اشاره کرد:
  
در برخي منابع تاريخي آمده است كه در دوران نارايان، مسجدي به ياد بود آقا محمد ساخته شد. وي در زمان حكومت پاراسانگ شاه، به مقام فراكلانگ منصوب شده بود و اين محمد فرزند محمدسعيد، برادر كوچكتر شيخ احمد بود كه با «تان چائي» دختر شيخ ازدواج كرده بود.<ref> همان، ص 169.‌‌</ref> و گويا او تمايل داشته در تايلند بماند و با عموي خويش همكاري كند.
+
*۱- بر منابع اسلامی‌‌ و معارف دینی در حد توان، تسلط داشت و می‌‌توانست از گنجینه گرانبهای [[قرآن]]، روایات و منابع معتبر دینی بر حسب موقعیت‌ها و شرایط پدید آمده کمک بگیرد.
  
==رمز موفقيت==
+
*۲- فضایل و خصلت‌های دینی را در رفتار و کردار خود تجسم بخشیده بود و افراد را با اعمال و برخوردهای خود به سوی حق و معنویت فرامی‌‌خواند.
  
راستي راز موفقيت شيخ احمد قمی ‌‌در چيست؟ عوامل متعددي در موفقيت اعجاب‌انگيز او دخالت داشته‌اند. با توجه به تحقيق‌ها و گزارش‌هايي كه از تلاش‌هاي وي در منابع گوناگون ديده می‌‌شود، می‌‌توان به عوامل ذيل اشاره كرد:
+
*۳- به هدف خودش ایمان داشت و این محرک باطنی، یک نوع نشاط معنوی در وی پدید آورده بود. در پرتو این اعتقاد، تلخی‌ها و ناکامی‌‌ها را پشت سر نهاد و با چهره‌ای باز به استقبال مشکلات رفت.
  
* 1- بر [[منابع اسلامی‌‌]] و معارف ديني در حد توان، تسلط داشت و می‌‌توانست از گنجينه گرانبهاي [[قرآن]]، روايات و منابع معتبر ديني بر حسب موقعيت‌ها و شرايط پديد آمده كمك بگيرد.
+
*۴- در برخورد با شدائد و سختی‌ها خود را نباخت و در این راه شکیبایی ورزید و باصلابت و قاطعیت به سوی مقاصدی که در پیش داشت، گام برداشت.
  
* 2- فضايل و خصلت‌هاي ديني را در رفتار و كردار خود تجسم بخشيده بود و افراد را با اعمال و برخوردهاي خود به سوي حق و معنويت فرامی‌‌خواند.
+
*۵- مرد کار و زحمت بود و با کوشش خستگی‌ناپذیر در مزرعه جان انسان‌ها بذرهایی را کاشت که ایمان و پرهیزگاری و گرایش به حق، میوه آن بود.
  
* 3- به هدف خودش [[ايمان]] داشت و اين محرك باطني، يك نوع نشاط معنوي در وي پديد آورده بود. در پرتو اين اعتقاد، تلخي‌ها و ناكامی‌‌ها را پشت سر نهاد و با چهره‌اي باز به استقبال مشكلات رفت.
+
*۶- تمام توانایی‌های فکری، روحی و جسمی ‌‌خود را برای اجرای برنامه‌ها و طرح‌ها و رسیدن به مقصود، متمرکز کرد و نیروهای مستعد و فعال را بکار گرفت و با مشورت و خلاقیت، اهداف خود را پی می‌‌گرفت.
  
* 4- در برخورد با شدائد و سختي‌ها خود را نباخت و در اين راه شكيبايي ورزيد و باصلابت و قاطعيت به سوي مقاصدي كه در پيش داشت، گام برداشت.
+
*۷- با اراده‌ای پولادین به استقبال حوادث رفت و مظاهر فریبنده دنیا، شهرت و شهوت و امیال نفسانی، او را از هدف بازنداشت و وقار و عزت خویش را در تمامی ‌‌امور و رویدادها حفظ کرد.
  
* 5- مرد كار و زحمت بود و با كوشش خستگي‌ناپذير در مزرعه جان انسان‌ها بذرهايي را كاشت كه ايمان و پرهيزگاري و گرايش به حق، ميوه آن بود.
+
*۸- با در نظر گرفتن ارزش هدف و قداست و تعالی مسیری که انتخاب کرده بود، پس از طرح و نقشه و بررسی جوانب کار، با شجاعت و شهامت به آنچه مصلحت می‌‌دانست، اقدام می‌‌کرد؛ بدون آن که قلّت یاران و محیط غریب، او را به وحشت اندازد. این فرمایش گرانبار حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام آویزه گوشش بود که: «لاتستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله».<ref> نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.</ref>
  
* 6- تمام توانايي‌هاي فكري، روحي و جسمی ‌‌خود را براي اجراي برنامه‌ها و طرح‌ها و رسيدن به مقصود، متمركز كرد و نيروهاي مستعد و فعال را بكار گرفت و با مشورت و خلاقيت، اهداف خود را پي می‌‌گرفت.
+
*۹- درک شرایط زمان، استفاده از وسایل و امکانات مشروع، پذیرش پدیده‌ها و سنت‌های زمانه، مبارزه با جریانات منحرف با توجه به وضعیت اجتماعی که در آن می‌‌زیست، پرهیز از دخل و تصرف‌های جاهلانه و تصمیم‌گیری‌هایی که با واقعیت انطباق نداشت و غنیمت شمردن فرصت‌ها، عوامل دیگر موفقیت او بود. در واقع به فرمایش [[امام صادق]] علیه‌السلام عمل کرد که فرموده‌اند: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس؛<ref> تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۳۵۶.</ref> کسی که به اوضاع زمان خود آشنا باشد، هرگز مورد هجوم ناگهانی حوادث قرار نمی‌‌گیرد».
  
* 7- با اراده‌اي پولادين به استقبال حوادث رفت و مظاهر فريبنده دنيا، شهرت و شهوت و اميال نفساني، او را از هدف بازنداشت و وقار و عزت خويش را در تمامی ‌‌امور و رويدادها حفظ كرد.
+
*۱۰- به زندگی و موقعیت‌های زودگذر دنیایی، دل نبست و چون هدف را بالاتر و والاتر از امور عادی و مادی تلقی کرد، برای تحقق آرمان الهی خود با نهایت آرامش تلاش کرد.
  
* 8- با در نظر گرفتن ارزش هدف و قداست و تعالي مسيري كه انتخاب كرده بود، پس از طرح و نقشه و بررسي جوانب كار، با شجاعت و شهامت به آنچه مصلحت می‌‌دانست، اقدام می‌‌كرد؛ بدون آن كه قلّت ياران و محيط غريب، او را به وحشت اندازد. اين فرمايش گرانبار حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام آويزه گوشش بود كه: «لاتستوحشوا في طريق الهدي لقلّة اهله».<ref> نهج البلاغه، خطبه 199.‌‌</ref>
+
*۱۱- امید، [[توکل|توکل]] و انبساط برخاسته از [[ایمان]]، در روانش موج می‌‌زد و هرگز در طول سال‌ها مجاهدت و مبارزه با [[بت پرستی|بت‌پرستی]] و گروه‌های منحرف، ناامید نگردید و می‌‌دانست که چه می‌‌گوید و چه می‌‌کند.
  
* 9- درك شرايط زمان، استفاده از وسايل و امكانات مشروع، پذيرش پديده‌ها و سنت‌هاي زمانه، مبارزه با جريانات منحرف با توجه به وضعيت اجتماعي كه در آن می‌‌زيست، پرهيز از دخل و تصرف‌هاي جاهلانه و تصميم‌گيري‌هايي كه با واقعيت انطباق نداشت و غنيمت شمردن فرصت‌ها، عوامل ديگر موفقيت او بود. در واقع به فرمايش [[امام صادق]] علیه‌السلام عمل كرد كه فرموده‌اند: «العالم بزمانه لاتهجم عليه اللوابس؛<ref> تحف العقول، ابن شعبه حراني، ص 356.‌‌</ref> كسي كه به اوضاع زمان خود آشنا باشد، هرگز مورد هجوم ناگهاني حوادث قرار نمی‌‌گيرد».
+
*۱۲- شیخ احمد دریافت که شرط اصلی دعوت دیگران، این است که لااقل دعوت کننده الگوی عملی [[اسلام]] باشد و این، اصل بسیار مهمی ‌‌است که در متن دعوت دین مبین اسلام بر آن تأکید شده است: «وکذلک جعلناکم امة وسطاً لتکونوا شهداء علی النّاس؛<ref> [[سوره بقره]]، ۱۴۳.</ref> وقتی غیرمسلمان به یکتاپرستی دعوت می‌‌شود، بهترین دلیل برای پی بردن به حقانیت دین مبین اسلام، کردار و رفتار کسی است که او را به [[حق]] دعوت می‌‌کند».
  
* 10- به زندگي و موقعيت‌هاي زودگذر دنيايي، دل نبست و چون هدف را بالاتر و والاتر از امور عادي و مادي تلقي كرد، براي تحقق آرمان الهي خود با نهايت آرامش تلاش كرد.
+
*۱۳- محیطی که شیخ احمد به آن وارد شد، گرچه مشکلاتی داشت، اما مسموم نبود و نیاز به زمینه‌هایی داشت تا بتواند حرکت تبلیغی خویش را آغاز کند. او با استفاده از شرایط نسبتاً مطلوب تایلند، به اصلاح فرهنگ حاکم بر آن جامعه پرداخت و برای احیای عزت و کرامت افراد کوشید.<ref> مجله مشکوه، ش ۴۶، ص ۸۶.</ref> پس از آن، تعالیم دینی را عرضه کرد و یادآور شد که تنها بندگی خدای متعال و حرکت در مسیر حق، سعادت دنیوی و اخروی را به ارمغان خواهد آورد و ذلت‌پروری و قدرت طلبی را مضمحل می‌‌نماید.
  
* 11- اميد، توكل و انبساط برخاسته از [[ايمان]]، در روانش موج می‌‌زد و هرگز در طول سال‌ها مجاهدت و مبارزه با بت‌پرستي و گروه‌هاي منحرف، نااميد نگرديد و می‌‌دانست كه چه می‌‌گويد و چه می‌‌كند.
+
==وفات و آرامگاه==
  
* 12- شيخ احمد دريافت كه شرط اصلي دعوت ديگران، اين است كه لااقل دعوت كننده الگوي عملي اسلام باشد و اين، اصل بسيار مهمی ‌‌است كه در متن دعوت دين مبين [[اسلام]] بر آن تأكيد شده است: «وكذلك جعلناكم امة وسطاً لتكونوا شهداء علي النّاس؛<ref> [[سوره بقره]]، 143.‌‌</ref> وقتي غيرمسلمان به يكتاپرستي دعوت می‌‌شود، بهترين دليل براي پي بردن به حقانيت دين مبين [[اسلام]]، كردار و رفتار كسي است كه او را به حق دعوت می‌‌كند».
+
در مورد تاریخ دقیق رحلت شیخ احمد قمی، مدرک مستندی یافت نشد. البته در دهه‌های اخیر برخی محققان تلاش کردند جای دقیق مقبره‌اش را بیابند. در سال ۱۹۵۰ میلادی «آرجان پرم احمد» کوشید تا جای دفن وی را مشخص کند و گرچه به نتایجی دست یافت ولی تحقیقاتش ناتمام ماند و در ۳۱ ژانویه ۱۹۶۷ میلادی درگذشت. «خوآن سری تنگترونی» همراه با همسرش «خان جوئن چیل» و تعدادی از دوستانش، در چهارم آگوست ۱۹۶۷ م. دنباله پژوهش‌های آرجان را ادامه دادند و سرانجام زیارتگاه شیخ احمد را کشف کردند. آن‌ها دریافتند که مردم بومی ‌‌به مزارش می‌‌روند و آن را قبر «شیخ احمد فقیه» می‌‌نامند. بعد از این، مؤسسه‌ای به نام شیخ احمد قمی‌‌ (چائوپایا بوورن راج نایوک) تأسیس شد.<ref> برگرفته از سخنرانی اوتای بوناونگ، دهمین وارث شیخ احمد قمی‌‌ در سمینار شیخ احمد قمی ‌‌ر.ک: تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۲۶.</ref>
  
* 13- محيطي كه شيخ احمد به آن وارد شد، گرچه مشكلاتي داشت، اما مسموم نبود و نياز به زمينه‌هايي داشت تا بتواند حركت تبليغي خويش را آغاز كند. او با استفاده از شرايط نسبتاً مطلوب تايلند، به اصلاح فرهنگ حاكم بر آن جامعه پرداخت و براي احياي عزت و كرامت افراد كوشيد.<ref> مجله مشكوه، ش 46، ص 86.‌‌</ref> پس از آن، تعاليم ديني را عرضه كرد و يادآور شد كه تنها بندگي خداي متعال و حركت در مسير حق، سعادت دنيوي و اخروي را به ارمغان خواهد آورد و ذلت‌پروري و قدرت طلبي را مضمحل می‌‌نمايد.
+
در حال حاضر مقبره شیخ احمد قمی‌‌ در دانشکده تربیت معلم شهر آیودیا، واقع در هشتاد کیلومتری شهر بانکوک (مرکز تایلند) همچون مزار یکی از مهمترین شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی تایلند به شمار می‌‌رود که با بنای اسلامی‌‌ و به سبک معماری مالزیایی تزیین شده است. گنبد طلایی رنگ این بنا و سبک ساخت آن، به خوبی هویت اسلامی ‌‌شیخ احمد را بازگو می‌‌کند. در مقابل مقبره، کتیبه‌ای سنگی قرار دارد که به اختصار زندگینامه شیخ احمد به دو زبان انگلیسی و تایلندی بر آن حک شده است و ترجمه آن چنین می‌‌باشد: «شیخ احمد، نخست وزیر دولت سیام در آیودیا، در محله پایین در شهر قم - مرکز دینی ایران - در سال ۱۵۴۳ میلادی به دنیا آمد. شیعه [[اثنی عشریه|اثنی عشری]] بود و در زمان نارسوان کبیر به این سامان مهاجرت کرد».
  
==آرامگاه==
+
سنگ مزار شیخ احمد از مرمر سفید به ارتفاع بیش از یک متر ساخته شده است که همه روزه با گُل‌های رنگارنگ تازه و معطر تزیین می‌‌گردد. در کنار سنگ قبر، گاه‌گاهی عودی روشن می‌‌شود که به زائران غیرمسلمان تعلق دارد و نشان می‌‌دهد که کرامات این شیخ وارسته و فداکار از محدوده پیروان [[اسلام]] گذشته و بودائیان منطقه را به تعظیم و کرنش در برابرش واداشته است.<ref> نامه فرهنگ، (شماره مسلسل ۹)، ص ۱۶۶-۱۶۹.</ref> در واقع مزار و بارگاه این عالم نامدار [[شیعه]] همچون مقبره یک شخصیت برجسته محلی درآمده است. اغلب ساکنان تایلند، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، در سالگرد رحلتش از آن دیدار کرده و به احترام آن، تاج گل‌هایی بر روی آن می‌‌گذارند و در یاد بود این مرد بزرگوار، جشن باشکوهی برگزار می‌‌کنند و به تجلیل از مقام فکری و فرهنگی او می‌‌پردازند.<ref> مجله پیام انقلاب، ش ۱۵۰، ص ۵۹؛ آفاق اسلام، ج ۲۰، ص ۱۹.</ref>
  
در مورد تاريخ دقيق رحلت شيخ احمد قمي، مدرك مستندي يافت نشد. البته در دهه‌هاي اخير برخي محققان تلاش كردند جاي دقيق مقبره‌اش را بيابند. در سال 1950 ميلادي «آرجان پرم احمد» كوشيد تا جاي دفن وي را مشخص كند و گرچه به نتايجي دست يافت ولي تحقيقاتش ناتمام ماند و در 31 ژانويه 1967 ميلادي درگذشت. «خوآن سري تنگتروني» همراه با همسرش «خان جوئن چيل» و تعدادي از دوستانش، در چهارم آگوست 1967 م. دنباله پژوهش‌هاي آرجان را ادامه دادند و سرانجام زيارتگاه شيخ احمد را كشف كردند. آن‌ها دريافتند كه مردم بومی ‌‌به مزارش می‌‌روند و آن را قبر «شيخ احمد فقيه» می‌‌نامند. بعد از اين، مؤسسه‌اي به نام شيخ احمد قمی‌‌ (چائوپايا بوورن راج نايوك) تأسيس شد.<ref> برگرفته از سخنراني اوتاي بوناونگ، دهمين وارث شيخ احمد قمی‌‌ در سمينار شيخ احمد قمی ‌‌ر.ك: تايلند سرزمين طلايي، ص 126.‌‌</ref>
+
==بازماندگان==
  
در حال حاضر مقبره شيخ احمد قمی‌‌ در دانشكده تربيت معلم شهر آيوديا، واقع در هشتاد كيلومتري شهر بانكوك (مركز تايلند) همچون مزار يكي از مهمترين شخصيت‌هاي سياسي و فرهنگي تايلند به شمار می‌‌رود كه با بناي اسلامی‌‌ و به سبك معماري مالزيايي تزيين شده است. گنبد طلايي رنگ اين بنا و سبك ساخت آن، به خوبي هويت اسلامی ‌‌شيخ احمد را بازگو می‌‌كند. در مقابل مقبره، كتيبه‌اي سنگي قرار دارد كه به اختصار زندگينامه شيخ احمد به دو زبان انگليسي و تايلندي بر آن حك شده است و ترجمه آن چنين می‌‌باشد: «شيخ احمد، نخست وزير دولت سيام در آيوديا، در محله پايين در شهر قم - مركز ديني ايران - در سال 1543 ميلادي به دنيا آمد. شيعه اثني عشري بود و در زمان نارسوان كبير به اين سامان مهاجرت كرد».
+
بازماندگان و اعقاب شیخ احمد قمی ‌‌هنوز در تایلند هستند و بسیاری از آنان در تشکیلات دولتی مسئولیت‌هایی قبول کرده‌اند و عده‌ای به نخست وزیری و وزارت امور خارجه نیز رسیده‌اند.<ref> مباحث کشورها و سازمان‌های بین المللی، ج ۴، تایلند، محمود مسائلی، ص ۱۷۵.</ref>
  
سنگ مزار شيخ احمد از مرمر سفيد به ارتفاع بيش از يك متر ساخته شده است كه همه روزه با گُل‌هاي رنگارنگ تازه و معطر تزيين می‌‌گردد. در كنار سنگ قبر، گاه‌گاهي عودي روشن می‌‌شود كه به زائران غيرمسلمان تعلق دارد و نشان می‌‌دهد كه كرامات اين شيخ وارسته و فداكار از محدوده پيروان [[اسلام]] گذشته و بودائيان منطقه را به تعظيم و كُرنش در برابرش واداشته است.<ref> نامه فرهنگ، (شماره مسلسل 9)، ص 166-169.‌‌</ref> در واقع مزار و بارگاه اين عالم نامدار [[شيعه]] همچون مقبره يك شخصيت برجسته محلي درآمده است. اغلب ساكنان تايلند، اعم از مسلمان و غيرمسلمان، در سالگرد رحلتش از آن ديدار كرده و به احترام آن، تاج گل‌هايي بر روي آن می‌‌گذارند و در ياد بود اين مرد بزرگوار، جشن باشكوهي برگزار می‌‌كنند و به تجليل از مقام فكري و فرهنگي او می‌‌پردازند.<ref> مجله پيام انقلاب، ش 150، ص 59؛ آفاق اسلام، ج 20، ص 19.‌‌</ref>
+
شیخ احمد قمی‌‌ سر سلسله خاندان «بورنارک»، که نامی ‌‌شناخته شده در تایلند است، می‌‌باشد. آقای کوکریت پراموی، نخست وزیر سابق تایلند که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ میلادی این سمت را عهده‌دار بود و نیز آقای ماروت بورناک - رئیس قبلی پارلمان تایلند - از خاندان بورناک می‌‌باشند.<ref> گیتاشناسی کشورها، محمود محجوب - فرامرز یاوری، ص ۱۱۱، پیام انقلاب، ش ۱۵۰، ص ۵۸ و ۵۹.</ref>
  
==بازماندگان==
+
درباره خاندان بورناک، پژوهش‌های متعددی صورت گرفته و کتب و مقالاتی درباره شجره‌نامه آنان تألیف شده است؛ از جمله این تحقیقات، مطالعه تحلیلی پیتیابورناک، پروفسور بخش هنرهای زیبا در دانشگاه چییانگ مای، می‌‌باشد که از معدود اندیشمندان و محققان تاریخ در این خاندان می‌‌باشد و با این طایفه خویشاوند است.
  
بازماندگان و اعقاب شيخ احمد قمی ‌‌هنوز در تايلند هستند و بسياري از آنان در تشكيلات دولتي مسئوليت‌هايي قبول كرده‌اند و عده‌اي به نخست وزيري و وزارت امور خارجه نيز رسيده‌اند.<ref> مباحث كشورها و سازمان‌هاي بين المللي، ج 4، تايلند، محمود مسائلي، ص 175.‌‌</ref>
+
==تشیع و شیعیان در تایلند==
  
شيخ احمد قمی‌‌ سر سلسله خاندان «بورنارك»، كه نامی ‌‌شناخته شده در تايلند است، می‌‌باشد. آقاي كوكريت پراموي، نخست وزير سابق تايلند كه از سال 1975 تا 1979 ميلادي اين سمت را عهده‌دار بود و نيز آقاي ماروت بورناك - رئيس قبلي پارلمان تايلند - از خاندان بورناك می‌‌باشند.<ref> گيتاشناسي كشورها، محمود محجوب - فرامرز ياوري، ص 111، پيام انقلاب، ش 150، ص 58 و 59.‌‌</ref>
+
نهال [[شیعه|تشیع]] در تایلند در اوایل قرن هفدهم میلادی با تلاش شیخ احمد قمی ‌‌غرس گردید. از برخی سفرنامه‌ها و منابع تاریخی برمی‌‌آید که شیعیان آن دیار، از آزادی‌های نسبتاً کاملی برخوردار بوده‌اند؛ حتی با فرارسیدن [[ماه محرم]] مراسم عزاداری [[سیدالشهداء|سالار شهیدان]] علیه‌السلام را به نحو احسن و شیوه‌ای مطلوب برگزار می‌‌کرده‌اند و با وجود روی آوردن به امور سیاسی و نفوذ در تشکیلات حکومتی، همچنان به اعتقادات خود پای بند بوده‌اند.<ref> سفینه سلیمانی، بخش تعلیقات، ش ۵۱، ص ۲۸۰.</ref>
  
درباره خاندان بورناك، پژوهش‌هاي متعددي صورت گرفته و كتب و مقالاتي درباره شجره‌نامه آنان تأليف شده است؛ از جمله اين تحقيقات، مطالعه تحليلي پيتيابورناك، پروفسور بخش هنرهاي زيبا در دانشگاه چييانگ ماي، می‌‌باشد كه از معدود انديشمندان و محققان تاريخ در اين خاندان می‌‌باشد و با اين طايفه خويشاوند است.
+
برخی بازماندگان، دوستان و پیروان شیخ احمد قمی‌‌ توانستند کلاس‌هایی مذهبی برای خارجیان و نیز اهالی مقیم آیودیا برگزار کنند که به برکت همین جلسات مذهبی، به سرعت بر تعداد مسلمانان افزوده شد. تثبیت موقعیت اجتماعی و اقتدار سیاسی مسلمانان که ریشه در مجاهدت‌های شیخ احمد داشت، موجب شد که تاجران مسلمان بتوانند در این منطقه تردد کنند و از امتیازات ویژه بازرگانی برخوردار شوند. بانفوذ جامعه شیعیان سیام، فرمانروای این سامان، آنان را به عنوان اقلیت رسمی ‌‌پذیرفت.<ref> نامه فرهنگ، ش ۹، ص ۱۶۴.</ref>
  
==ياد ماندگار==
+
در سال ۱۶۵۶ م. «سری وارونگ» وفات یافت و برادرش جانشین او گردید؛ اما «فرائی» (فرزندش) با مساعدت شیعیان ایرانی عموی خود را از حکومت معزول ساخت و در هشتم محرم سال ۱۰۶۸ ق.‌‌ به حکومت رسید. فرائی یکی از بزرگترین حاکمان سیام به شمار می‌‌آید که در زمان او شیعیان مقام‌های عالی کشوری را عهده‌دار گردیدند و حتی گارد محافظ او نیز ایرانی بودند. این پادشاه حتی در طرز لباس پوشیدن و غذا خوردن و سایر آداب و رسوم، از دربار دولت [[صفویه|صفوی]] تقلید می‌‌کرد و برای مقابله با دشمنان خارجی، از شاه سلیمان صفوی (حاکم وقت ایران) یاری می‌‌طلبید.<ref> سفینه سلیمانی، ش ۵۱، ص ۶۵ و ۹۲.</ref>
  
در سال 1373 ش. با ابتكار رايزني فرهنگي جمهوري اسلامی ‌‌ايران، سميناري تحت عنوان «شيخ احمد قمی‌‌ و تاريخ سيام» با حضور شخصيت‌هاي مسلمان و غيرمسلمان، استادان دانشگاه تايلند و تعدادي از ايرانيان مقيم، در سالن اجتماعات مركز مطالعات تاريخي آيوديا - در شهر آيوديا - برگزار گرديد. در اين سمينار محققان دانشگاه‌هاي تايلند خدمات شيخ احمد و نيز نفوذ ايرانيان را در زماني كه آيوديا مركز تايلند بود، تشريح كردند. بازتاب خبري آن تأثير مطلوبي در معرفي شيخ احمد قمی ‌‌به جامعه كنوني تايلند داشت. اين سمينار به وسيله ماروت بورناك، رئيس پارلمان تايلند كه از اقوام شيخ احمد قمی ‌‌است، افتتاح گرديد و مقالات ارائه شده و قطعنامه آن در كتاب «تايلند، سرزمين طلايي» آمده است.
+
پس از روی کار آمدن سلاطین چکری در سال ۱۷۸۷ م. یکی از شیعیان ایرانی به نام «بونگ»، فرمانده قوا و وزیر جنگ تایلند گردید. اعقابش به نام خانوادگی یونگ مشهورند که با خاندان حکومتی تایلند وصلت کردند و در قرن نوزدهم و در زمان فرمانروایی راما چهارم (۱۸۵۱ - ۱۸۶۸ م) و راما پنجم (۱۸۶۸ - ۱۹۱۰ م) دو نفر از آنان با القاب ویژه حکومتی خطاب می‌‌گردیدند. در موقعی که راما پنجم نوجوان بود یکی از آن دو، تربیت او را عهده‌دار گردید و از فردی یازده ساله حاکمی‌‌ با افکار مترقی و اقدامات مفید و مراعات کننده عدل و انصاف ساخت که در زمره فرمانروایان بزرگ و معروف سیام به شمار می‌‌رفت.<ref> همان، ص ۲۷۹-۲۸۱.</ref>
  
==بوستان معطر==
+
قریب به ده هزار مسلمان [[شیعه]] در تایلند زندگی می‌‌کنند که بخش مهمی‌‌ از آنان که به شیعیان بومی‌‌تایلند موسوم هستند، از اقوام شیخ احمد قمی ‌‌می‌‌باشند.<ref> اسلام در ژاپن، ص ۳۱.</ref> نیاکان آنان نخست در شهر آیودیا ساکن بودند ولی پس از سال‌ها سکونت در این دیار، به محلی دیگر به نام «تونبوری» مهاجرت کردند. این گروه غالباً در محله «جاران پارت» سکنا گزیده و [[مسجد|مساجدی]] در اطراف منازل خود بنا کرده‌اند.
  
نهال تشيع در تايلند در اوايل قرن هفدهم ميلادي با تلاش شيخ احمد قمی ‌‌غرس گرديد. از برخي سفرنامه‌ها و منابع تاريخي برمی‌‌آيد كه شيعيان آن ديار، از آزادي‌هاي نسبتاً كاملي برخوردار بوده‌اند؛ حتي با فرارسيدن ماه [[محرم]] مراسم عزاداري سالار شهيدان علیه‌السلام را به نحو احسن و شيوه‌اي مطلوب برگزار می‌‌كرده‌اند و با وجود روي آوردن به امور سياسي و نفوذ در تشكيلات حكومتي، همچنان به اعتقادات خود پاي بند بوده‌اند.<ref> سفينه سليماني، بخش تعليقات، ش 51، ص 280.‌‌</ref>
+
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ‌‌[[ایران|ایران]]، تحول زیادی در [[فرهنگ]] و اعتقادات این جامعه کوچک شیعه به وجود آمد و آنان تصمیم گرفتند بیش از گذشته مقید به تکالیف مذهبی و رعایت موازین شرعی باشند. این گروه که به شیعیان جاران پارت نیز موسوم هستند، به حدود سه هزار نفر می‌‌رسند که در ایام مبارک [[رمضان]]، ماه [[ماه محرم|محرم]] و ولادت [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام برنامه‌های مختلفی را در مساجد تدارک می‌‌بینند. مسجد پتونگ تام اسلام - که سر در ورودی آن با کاشی‌های ایرانی که آیاتی از [[قرآن کریم]] بر روی آن نقش بسته تزیین گردیده و گنبدهای کوچک سفید بر دو مناره کوتاه در بالای در ورودی آن به چشم می‌‌خورد از آثار مذهبی این شیعیان می‌‌باشد که به فاصله نزدیکی از مسجد امامباره قرار گرفته و با عبور از یک کوچه تنگ و باریک به یکدیگر وصل می‌‌شوند.  
  
برخي بازماندگان، دوستان و پيروان شيخ احمد قمی‌‌ توانستند كلاس‌هايي مذهبي براي خارجيان و نيز اهالي مقيم آيوديا برگزار كنند كه به بركت همين جلسات مذهبي، به سرعت بر تعداد مسلمانان افزوده شد. تثبيت موقعيت اجتماعي و اقتدار سياسي مسلمانان كه ريشه در مجاهدت‌هاي شيخ احمد داشت، موجب شد كه تاجران مسلمان بتوانند در اين منطقه تردد كنند و از امتيازات ويژه بازرگاني برخوردار شوند. بانفوذ جامعه شيعيان سيام، فرمانرواي اين سامان، آنان را به عنوان اقليت رسمی ‌‌پذيرفت.<ref> نامه فرهنگ، ش 9، ص 164.‌‌</ref>
+
هر کدام از این مساجد حدود ۲۰۰ نفر را در خود جای می‌‌دهد و هر یک از این اماکن دارای سالن بزرگی به نام حسینیه هستند که معمولاً در ایام محرم از آن استفاده می‌‌گردد. مسجدالفلاح نیز به فاصله کمی ‌‌از مسجد امامباره، در نزدیکی مرکز اسلام دار اهل البیت قرار دارد. در کنار این مسجد، قبرستان شیعیان دیده می‌‌شود. به فاصله نسبتاً دوری از این سه مسجد، مساجد قوی لانگ (المهدی) و مسجد الهدی قرار گرفته است.<ref> تایلند سرزمین طلایی، ص ۵۵-۵۷.</ref>  
  
در سال 1656 م. «سري وارونگ» وفات يافت و برادرش جانشين او گرديد؛ اما «فرائي» (فرزندش) با مساعدت شيعيان ايراني عموي خود را از حكومت معزول ساخت و در هشتم [[محرم]] سال 1068 ق.‌‌ به حكومت رسيد. فرائي يكي از بزرگترين حاكمان سيام به شمار می‌‌آيد كه در زمان او شيعيان مقام‌هاي عالي كشوري را عهده‌دار گرديدند و حتي گارد محافظ او نيز ايراني بودند. اين پادشاه حتي در طرز لباس پوشيدن و غذا خوردن و ساير آداب و رسوم، از دربار دولت صفوي تقليد می‌‌كرد و براي مقابله با دشمنان خارجي، از شاه سليمان صفوي (حاكم وقت ايران) ياري می‌‌طلبيد.<ref> سفينه سليماني، ش 51، ص 65 و 92.‌‌</ref>
+
مساجد شیعیان تحت سرپرستی مرکز گسترش فرهنگ اسلام اداره می‌‌شود. این مرکز با همکاری انجمن دوستی جوانان شیعه، عهده‌دار امور مذهبی شیعیان تایلند می‌‌باشد و با ترجمه کتب اسلامی‌‌ به زبان تایلندی و ترتیب دادن جلسات مذهبی برای اقشار گوناگون شیعه، به وظایف خود عمل می‌‌کنند. اخبار مربوط به شیعیان در نشریه‌ای که به وسیله این دو مرکز انتشار می‌‌یابد، درج می‌‌گردد.<ref> مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۲.</ref>
  
پس از روي كار آمدن سلاطين چكري در سال 1787 م. يكي از شيعيان ايراني به نام «بونگ»، فرمانده قوا و وزير جنگ تايلند گرديد. اعقابش به نام خانوادگي يونگ مشهورند كه با خاندان حكومتي تايلند وصلت كردند و در قرن نوزدهم و در زمان فرمانروايي راما چهارم (1851 - 1868 م) و راما پنجم (1868 - 1910 م) دو نفر از آنان با القاب ويژه حكومتي خطاب می‌‌گرديدند. در موقعي كه راما پنجم نوجوان بود يكي از آن دو، تربيت او را عهده‌دار گرديد و از فردي يازده ساله حاكمی‌‌ با افكار مترقي و اقدامات مفيد و مراعات كننده عدل و انصاف ساخت كه در زمره فرمانروايان بزرگ و معروف سيام به شمار می‌‌رفت.<ref> همان، ص 279-281.‌‌</ref>
+
شیعیان نشریه‌ای به نام «اَضواء» در شمارگان ده هزار نسخه منتشر می‌‌کنند. آنان برخی آثار [[شهید مطهری]] و [[شهید سید محمدباقر صدر|شهید سید محمدباقر صدر]] را ترجمه کرده و به طبع رسانیده‌اند.<ref> مجله مکتب اسلام، سال ۳۳، تیر ۱۳۷۲، ص ۳۰۲.</ref>
  
==شيعيان تايلند==
+
آقای غلامرضا، مدیر مسجد الاعانة الاسلامیه و کاپیتان نیروی دریایی، از نسل شیخ احمد قمی ‌‌است که در سال ۱۹۶۹ م. به منظور [[زیارت]] مشاهد مشرفه [[عراق]]، [[ایران|ایران]]، [[عربستان]] و [[مصر]] به این نقاط و نیز به هند و [[پاکستان|پاکستان]] سفر کرد و در [[نجف]]، [[قم]] و [[مشهد]] به محضر آیات عظام و مراجع عالی‌قدر شیعه رسید و با آیت الله [[سید محسن حکیم|سید محسن حکیم]] ملاقات کرد. در اثر فعالیت‌های وی در سال ۱۹۷۳ م. یک مرکز تعلیمی‌‌ برای شیعیان بنیان نهاده شد که امروزه نوجوانان از برنامه‌های آموزنده آن استفاده می‌‌کنند.<ref> «سخنی از شیعیان تایلند»، مکتب اسلام، سال ۱۸، ش ۱۱، ص ۷۷۷ و ۷۷۸.</ref>
  
قريب به ده هزار مسلمان [[شيعه]] در تايلند زندگي می‌‌كنند كه بخش مهمی‌‌ از آنان كه به شيعيان بومی‌‌تايلند موسوم هستند، از اقوام شيخ احمد قمی ‌‌می‌‌باشند.<ref> اسلام در ژاپن، ص 31.‌‌</ref> نياكان آنان نخست در شهر آيوديا ساكن بودند ولي پس از سال‌ها سكونت در اين ديار، به محلي ديگر به نام «تونبوري» مهاجرت كردند. اين گروه غالباً در محله «جاران پارت» سكنا گزيده و مساجدي در اطراف منازل خود بنا كرده‌اند.
+
تعدادی از شیعیان اهل تایلند که از نسل شیخ احمد قمی ‌‌هستند، در [[حوزه علمیه قم]] مشغول تحصیل علوم دینی می‌‌باشند. مرکز اسلامی ‌‌اهل بیت که در زمینه‌های فرهنگی و آموزشی اهداف بزرگی را دنبال می‌‌کند، نشریه‌ای به نام «خانواده مسلمان» منتشر می‌‌کند و نیمی ‌‌از اعضای آن را زنان تشکیل می‌‌دهند. این مرکز در جهت عمران و آبادانی اماکن مذهبی و نیز برطرف کردن مشکلات اقتصادی و اجتماعی شیعیان، فعالیت‌های مهمی ‌‌دارد.<ref> روزنامه کیهان، ۱۵ دی ۱۳۷۱ (شماره ۱۴۶۷۰)؛ روزنامه رسالت، ۲۲ مهر ۱۳۶۵، ش ۲۲۰.</ref>
  
پس از پيروزي انقلاب اسلامی ‌‌ايران، تحول زيادي در فرهنگ و اعتقادات اين جامعه كوچك شيعه به وجود آمد و آنان تصميم گرفتند بيش از گذشته مقيد به تكاليف مذهبي و رعايت موازين شرعي باشند. اين گروه كه به شيعيان جاران پارت نيز موسوم هستند، به حدود سه هزار نفر می‌‌رسند كه در ايام مبارك [[رمضان]]، ماه [[محرم]] و ولادت [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام برنامه‌هاي مختلفي را در مساجد تدارك می‌‌بينند. مسجد پتونگ تام اسلام - كه سر در ورودي آن با كاشي‌هاي ايراني كه آياتي از [[قرآن كريم]] بر روي آن نقش بسته تزيين گرديده و گنبدهاي كوچك سفيد بر دو مناره كوتاه در بالاي در ورودي آن به چشم می‌‌خورد از آثار مذهبي اين شيعيان می‌‌باشد كه به فاصله نزديكي از مسجد امامباره قرار گرفته و با عبور از يك كوچه تنگ و باريك به يكديگر وصل می‌‌شوند.  
+
غیر از شیعیانی که از نسل شیخ احمد قمی‌ ‌می‌‌باشند، «پتان‌ها» که اصالتاً افغانی هستند و نیز گروه‌های زیادی از اتباع هند، عراق، پاکستان و [[لبنان]] نیز [[شیعه]] هستند و در مراکز مختلف تجاری و اداری فعالیت می‌‌کنند. اخیراً عده‌ای از شیعیان در شهر سون گولوی تایلند، حسینیه‌ای را به نام [[امام خمینی]] تأسیس کرده‌اند. این شهر در مرز تایلند با کشور [[مالزی|مالزی]] (ایالت کلانتان) قرار گرفته است و شیعیان آن می‌‌توانند با مسلمانان مالزی در ارتباط باشند.<ref> تایلند سرزمین طلایی، ص ۶۱.</ref>
  
هر كدام از اين مساجد حدود 200 نفر را در خود جاي می‌‌دهد و هر يك از اين اماكن داراي سالن بزرگي به نام حسينيه هستند كه معمولاً در ايام [[محرم]] از آن استفاده می‌‌گردد. مسجدالفلاح نيز به فاصله كمی ‌‌از مسجد امامباره، در نزديكي مركز اسلام دار اهل البيت قرار دارد. در كنار اين مسجد، قبرستان شيعيان ديده می‌‌شود. به فاصله نسبتاً دوري از اين سه مسجد، مساجد قوي لانگ (المهدي) و مسجد الهدي قرار گرفته است.<ref> تايلند سرزمين طلايي، ص 55-57.‌‌</ref> مساجد شيعيان تحت سرپرستي مركز گسترش فرهنگ اسلام اداره می‌‌شود. اين مركز با همكاري انجمن دوستي جوانان شيعه، عهده‌دار امور مذهبي شيعيان تايلند می‌‌باشد و با ترجمه كتب اسلامی‌‌ به زبان تايلندي و ترتيب دادن جلسات مذهبي براي اقشار گوناگون شيعه، به وظايف خود عمل می‌‌كنند. اخبار مربوط به شيعيان در نشريه‌اي كه به وسيله اين دو مركز انتشار می‌‌يابد، درج می‌‌گردد.<ref> مجله مشكوة، ش 46، ص 82.‌‌</ref>
+
==یاد ماندگار==
  
شيعيان نشريه‌اي به نام «اَضواء» در شمارگان ده هزار نسخه منتشر می‌‌كنند. آنان برخي آثار [[شهيد مطهری]] و شهيد سيد محمدباقر صدر را ترجمه كرده و به طبع رسانيده‌اند.<ref> مجله مكتب اسلام، سال 33، تير 1372، ص 302.‌‌</ref>
+
در سال ۱۳۷۳ ش. با ابتکار رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ‌‌ایران، سمیناری تحت عنوان «شیخ احمد قمی‌‌ و تاریخ سیام» با حضور شخصیت‌های مسلمان و غیرمسلمان، استادان دانشگاه تایلند و تعدادی از ایرانیان مقیم، در سالن اجتماعات مرکز مطالعات تاریخی آیودیا - در شهر آیودیا - برگزار گردید.  
  
آقاي غلامرضا، مدير مسجد الاعانة الاسلاميه و كاپيتان نيروي دريايي، از نسل شيخ احمد قمی ‌‌است كه در سال 1969 م. به منظور [[زيارت]] مشاهد مشرفه [[عراق]]، ايران، عربستان و مصر به اين نقاط و نيز به هند و پاكستان سفر كرد و در [[نجف]]، [[قم]] و [[مشهد]] به محضر آيات عظام و مراجع عالي‌قدر شيعه رسيد و با آيت الله سيد محسن حكيم ملاقات كرد. در اثر فعاليت‌هاي وي در سال 1973 م. يك مركز تعليمی‌‌ براي شيعيان بنيان نهاده شد كه امروزه نوجوانان از برنامه‌هاي آموزنده آن استفاده می‌‌كنند.<ref> «سخني از شيعيان تايلند»، مكتب اسلام، سال 18، ش 11، ص 777 و 778.‌‌</ref>
+
در این سمینار محققان دانشگاه‌های تایلند خدمات شیخ احمد و نیز نفوذ ایرانیان را در زمانی که آیودیا مرکز تایلند بود، تشریح کردند. بازتاب خبری آن تأثیر مطلوبی در معرفی شیخ احمد قمی ‌‌به جامعه کنونی تایلند داشت. این سمینار به وسیله ماروت بورناک، رئیس پارلمان تایلند که از اقوام شیخ احمد قمی ‌‌است، افتتاح گردید و مقالات ارائه شده و قطعنامه آن در کتاب «تایلند، سرزمین طلایی» آمده است.
  
تعدادي از شيعيان اهل تايلند كه از نسل شيخ احمد قمی ‌‌هستند، در حوزه علميه قم مشغول تحصيل علوم ديني می‌‌باشند. مركز اسلامی ‌‌اهل بيت كه در زمينه‌هاي فرهنگي و آموزشي اهداف بزرگي را دنبال می‌‌كند، نشريه‌اي به نام «خانواده مسلمان» منتشر می‌‌كند و نيمی ‌‌از اعضاي آن را زنان تشكيل می‌‌دهند. اين مركز در جهت عمران و آباداني اماكن مذهبي و نيز برطرف كردن مشكلات اقتصادي و اجتماعي شيعيان، فعاليت‌هاي مهمی ‌‌دارد.<ref> روزنامه كيهان، 15 دي 1371 (شماره 14670)؛ روزنامه رسالت، 22 مهر 1365، ش 220.‌‌</ref>
+
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
  
غير از شيعياني كه از نسل شيخ احمد قمی‌ ‌می‌‌باشند، «پتان‌ها» كه اصالتاً افغاني هستند و نيز گروه‌هاي زيادي از اتباع هند، عراق، پاكستان و لبنان نيز [[شيعه]] هستند و در مراكز مختلف تجاري و اداري فعاليت می‌‌كنند. اخيراً عده‌اي از شيعيان در شهر سون گولوي تايلند، حسينيه‌اي را به نام [[امام خمينی]] تأسيس كرده‌اند. اين شهر در مرز تايلند با كشور مالزي (ايالت كلانتان) قرار گرفته است و شيعيان آن می‌‌توانند با مسلمانان مالزي در ارتباط باشند.<ref> تايلند سرزمين طلايي، ص 61.‌‌</ref>
+
*غلامرضا گلی‌زواره، "شیخ احمد قمی"، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۴، صفحه ۱۳۱-۱۵۰.
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
===منبع===
 
  
*غلامرضا گلي‌زواره" شیخ احمد قمی"ستارگان حرم، جلد 14، صفحه 131-150
 
 
[[رده:علمای قرن دهم]]
 
[[رده:علمای قرن دهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۸

شیخ احمد قمی از علمای شیعه اهل قم در قرن دهم هجری بود. وی در ایام جوانی همراه برادرش به کشور تایلند سفر کرد، که منشأ ترویج و تبلیغ دین اسلام و فرهنگ تشیع در آن سرزمین شد و خود پس از مدتی به مقام شیخ الاسلامی در آن دیار رسید. مزار شیخ احمد قمی‌‌ اکنون در دانشکده تربیت معلم شهر آیودیا، واقع در هشتاد کیلومتری شهر بانکوک (مرکز تایلند) قرار دارد.

مزار شیخ احمد قمی

ولادت و تحصیلات

احمد قمی در سال ۹۲۲ ق. (مطابق با ۱۵۴۳ میلادی) در محله قدیمی ‌‌چهارمردانِ قم، در خانواده‌ای متدین دیده به جهان گشود.[۱] این نورسته دوران کودکی را تحت پرورش‌های اخلاقی و ایمانی پدری پارسا که عاطفه و مودت در او موج می‌‌زد، سپری کرد. زحمات پدر و مادر سرانجام به ثمر نشست و به رغم آن که خانواده‌اش از راه تجارت روزگار می‌‌گذرانیدند، او وقتی به سنین نوجوانی گام نهاد، تصمیم گرفت به تحصیل علوم دینی روی آورد. وی در این راه، آن چنان موفقیتی کسب کرد که پس از مدت زمانی نسبتاً کوتاه، به مدارج علمی ‌‌دست یافت.

این توفیق علمی ‌‌موجب گردید که در دوران جوانی به لقب «شیخ» مفتخر گردد و استادان و برخی دانشوران حوزه‌ای که در آن درس می‌‌خواند، مقام علمی‌‌ و شایستگی‌های وی را در آموختن علوم دینی تکریم کنند. دوران جوانی شیخ احمد با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی و تأسیس سلسله قدرتمند شیعی، مقارن بود که با استحکام قدرت آنان و گسترش روابط ایران با کشورهای دیگر هئیت‌های مذهبی و تجاری از سوی ایران به دیگر هیئت‌ها رهسپار شد.[۲]

سفر به تایلند

شیخ احمد از طریق پدر و آشنایان و همکارانش، اطلاعاتی در مورد سرزمین‌های دیگر بدست آورد و عده‌ای از بازرگانان برایش خاطر نشان ساختند که مسافرت با کشتی از طریق بنادر خلیج فارس و دریای عمان و روی آوردن به نواحی جنوب شرقی آسیا چقدر جالب و پرماجرا است.

جالب‌تر از این، خبرهایی بود که در مورد راه یافتن اسلام به این نواحی از طریق تجار مسلمان و ارتباط آنان با امرا و فرمانروایان آن سامان به گوشش می‌‌رسید. شیخ احمد هم علاقه‌مند گردید همراه برادرش محمدسعید در یک سفر تجارتی، به آسیای جنوب شرقی برود تا در صورت مساعدبودن شرایط اجتماعی و فرهنگی آن مناطق، پیام توحید و کلمه طیبه حق را به گوش انسان‌های تشنه حقیقت برساند. او اطمینان داشت که حتی با وجود شرک و بت‌پرستی در برخی جوامع، رایحه یکتاپرستی و عدالت گستر و آزادگی اسلام به دلیل تعالیم بسیار غنی خود، می‌‌تواند تیرگی‌ها را کنار بزند و طلوع صبح صادق ایمان را نوید دهد.

سرانجام این پرورش یافته مکتب تشیع با کوله‌باری از علم و ایمان به همراه برادرش بار سفر بست و در سال ۱۶۰۲ میلادی و در دوران زمامداری نارسوآن (۱۵۹۰-۱۶۰۵ م) به وسیله یک کشتی بزرگ ایرانی و از طریق سواحل جنوب شرقی ایران پس از طی مسیری پرمخاطره وارد تایلند گردید.[۳]

در آن زمان به دلیل رونق تجاری، گروه‌های زیادی از بازرگانان اروپایی، عرب و ایرانی در این شهر بسر می‌‌بردند. به همین دلیل مسافران کشتی حامل شیخ احمد و برادر کوچکترش محمدسعید به منظور تجارت رهسپار تایلند گردیده بودند؛ اما در آن میان، شیخ احمد می‌‌خواست با توانمندی علمی‌‌ و تسلط به چندین زبان خارجی، رایحه عطرآگین توحید را در تایلند بپراکند و بوستانی از فضیلت فراهم سازد.[۴]

در آن زمان شهر آیودیا - مرکز سابق تایلند - شهر کوچکی بود که نارسوآن به توسعه‌اش همت گماشت. این شهر تازه رشد یافته، دارای خلأهایی بود که تجار خارجی می‌‌توانستند با معلومات خویش این کاستی‌ها را ترمیم کنند و تنها به تجارت اکتفا نکنند و به کارهای اجرایی هم مشغول شوند. این امر موجب شد که مردمان سرزمین‌های دیگر در امور اداری و حکومتی تایلند نیز فعالیت کنند. همچنین در این دوران در اصول و مناسبات اجتماعی و فکری تغییرات عمده‌ای رخ داد.

حکمران‌ها اگر چه بودایی بودند، ولی اجازه رشد و نمو به عقاید و مذاهب دیگر را می‌‌دادند. لذا نژادهای گوناگونی در دربار فرمانروایان حضور داشتند. تشکیلات حکومتی مرکز مهمی ‌‌برای ورود فرزانگان و افراد لایق به پست‌های اداری بود. افراد شایسته و توانا می‌‌توانستند ضمن اقامت در آن سرزمین، از حمایت‌های حکمرانان بهره‌مند شوند. دولت وقت سیاست همگرایی را به جای همانندسازی اتخاذ کرد و این شیوه مطلوب به مسلمانان اجازه داد با آرامش در آیودیا سکونت گزینند و به دلیل بروز توانایی‌های ویژه در آنان، بیش از ملیت‌های دیگر وارد حکومت شوند و بسیاری از پست‌های حساس را در نیروی انتظامی، دریایی و خدمات اجتماعی احراز کنند و همانند مردم سیام (تایلند) درجه و القاب دریافت کنند. چنین سیاستی ارتباطات اجتماعی را استوار و با ثبات کرد و مسلمانان بدون هیچ گونه آزار و اذیتی توانستند بر دیانت خویش باقی بمانند و با تبلیغات خود، افراد تایلندی را جذب مذهب خویش نمایند؛ با آنان پیوند برقرار کنند و در مجاور معابد بودایی، مساجدی بنیان نهند.[۵]

اقدامات و فعالیتها در تایلند

شیخ احمد قبل از این سفر سرنوشت ساز، خویشتن را به اصول اخلاقی مطابق با موازین و احکام شرع آراسته بود. منش و رفتار او به گونه‌ای بود که حتی افراد بودایی که به صورت افراطی از آیین خود دفاع می‌‌کردند، به مذهبی که شیخ احمد مبلغ آن بود، روی آوردند. وی هم عاشقانه خود را وقف جامعه مسلمانان تایلند کرد و به عنوان رهبر و راهنمای آنان احکام و فرایض دینی را تبیین کرد و در ترویج باورهای شیعه نهایت اهتمام را به خرج داد.[۶] او گرچه به عنوان تاجر وارد سیام شد، اما هدف اصلی‌اش ترویج و تبلیغ فرهنگ اسلامی‌‌ بود و به قول استاد یکی از دانشگاه‌های تایلند و مدیر موسسه پژوهش‌های اقیانوسیه - آسیا: «شیخ احمد اندیشمندی بود در لباس یک تاجر».[۷]

او علیرغم اهمیت و موقعیت شهر قم به این مسافرت دست زد؛ در حالی که می‌‌توانست با استعداد خارق‌العاده و توانایی شگفت، نزد اساتید حوزه علمیه قم به کسب معارف افزونتری بپردازد و به مقام‌های علمی ‌‌برجسته‌ای برسد؛ وطن را ترک گفت و به دوردست‌ها هجرت کرد تا به تبلیغ و نشر معارف اسلام به عنوان دین برادری و برابری بپردازد.[۸]

شیخ احمد علاوه بر فعالیت‌های دینی، از تلاش برای پیشرفت و سعادت محل اقامتش غافل نبود. او در محیط آزاد و قانونمندی چون آیودیا به دلیل ذکاوتی که در امور اقتصادی از خویشتن نشان داد و نیز با شایستگی در مدیریت و صفات فردی یک مسلمان صدیق و باپشتکار، به مقامات عالی سیاسی و اجتماعی در تایلند نائل آمد.[۹]

آری، گوهری شب‌افروز از حوزه علمیه قم بیرون آمد و در ظلمانی‌ترین عصرها (به لحاظ شرایط جهانی) چنان در راه نشر فرهنگ اهل بیت از خود صلابت و پایداری نشان داد و در مسیر حق کوشید که خداوند هم او را موفق ساخت و راه‌های روشنی را به رویش گشود که ارمغان آن، وجود شیعیانی قابل توجه در تایلند می‌‌باشد.

بی‌پیرایگی، مردم‌داری، مهرورزی، همزیستی با فرودستان، چشم‌پوشی از زخارف دنیا و مهمتر از همه، پایبندی به ارزش‌های معنوی دین مبین اسلام، رمز موفقیت او به شمار می‌‌روند. همچنین کوشش‌ها و موقعیت‌های این عنصر گرانمایه، مؤید این حقیقت مسلم است که تعالیم اسلام هماهنگ با فطرت آدمیان از هر قوم و نژاد و سرزمینی است و اگر غبارهای شرک و کفر و آفات خرافات و افکار موهوم از تمایلات عالی انسان‌ها زدوده شود، نور توحید بر اعماق وجودشان می‌‌تابد.

شیخ احمد پس از یک دهه تلاش مستمر، توانست گروه چائوسن (چائومن) را تشکیل دهد تا به وی در امر تبلیغ دین اسلام در جنوب شرقی آسیا کمک کنند؛ با تلاش وی و دوستان وفادارش، جامعه مسلمانان به شهرت فرهنگی و سیاسی بالایی دست یابند و هر روز بر تعداد آنان افزوده شود. حضور پرقدرت او در دربار سیام، سبب مسافرت تاجران مسلمان به این منطقه گردید و توافق‌نامه‌های تجاری پرسودی منعقد شد.

فرمانروای وقت، مسلمانان را به عنوان یک اقلیت به رسمیت شناخت؛ زیرا توسعه کمی و کیفی آنان در سیام افزایش یافته بود و شیخ احمد قمی ‌‌به عنوان رئیس این جامعه دینی برگزیده شد. توطئه برخی عوامل بیگانه، از جمله مهاجمان ژاپنی که می‌‌خواستند در تایلند آشوب به پا کنند، با فراست و حکمت این شیخ وارسته ناکام ماند و به این ترتیب، مسلمانان در دربار احترام و اعتبار بیشتری بدست آوردند؛ به طوری که بنا به تقاضای شیخ احمد، حاکم وقت فرمان داد معبدی را ویران کرده، به جای آن مسجدی بنا کنند. این مرکز عقیدتی در منطقه دشت بانیکوک بنا گردید.

در طول این ده سال، شهرت شیخ احمد چنان رو به تزاید رفت که ملاقات و همکاری با او در امور بازرگانی و فرهنگی، جزو آرزوهای بزرگ تاجران و مسافران و حتی نیروهای بومی ‌‌به شمار می‌‌رفت. در این موقع شیخ با دختری از خانواده‌ای متشخص به نام «اُب چوای» ازدواج کرد که نتیجه این وصلت، یک دختر و دو پسر بود. پسر بزرگتر «چوئن» نامیده شد؛ ولی فرزند کوچکتر (ذکور) قبل از آن که به سن ده سالگی برسد، بر اثر بیماری آبله درگذشت؛ دخترش «شی» نام داشت. به این ترتیب، یک خانواده تایلندی از نسل شیخ احمد شکل گرفت.[۱۰]

موقعیت تجاری شیخ احمد که با ویژگی‌های اخلاقی او توأم گردیده بود، اعتماد و اطمینان گروهی از بازرگانان را چنان برانگیخت که او را به عنوان رئیس صنف خود برگزیدند. همین انتخاب، به وی امکان داد تا گاهی به دیدار فرمانروای آیودیا برود و در این ملاقات‌ها امتیازات مهمی برای رونق کارهای خویش و یارانش بدست آورد.

در این هنگام نارسوآن - فرمانروای وقت - درگذشت و برادرش «اکاتوت ساروت» به قدرت رسید. حاکم جدید بیشتر به عمران و بهبودی اوضاع اجتماعی و اقتصادی سرزمین تحت قلمرو خود می‌‌اندیشید. طبیعی است در این دوره، تاجران هوشمند و باذکاوت موقعیت مناسب‌تری بدست آوردند و زمینه بسط اقتدارشان فزونی گرفت. به دلیل رابطه شیخ احمد با یکی از درباریان، که «چائومن سوراساکتی» نام داشت، رفت و آمد او به مقر حکومت گسترش ویژه‌ای یافت و در موقعیتی قرار گرفت که از نزدیک ناظر تحولات داخلی باشد و از منازعات سیاسی مخفی، که پس از به قدرت رسیدن اکاتوت ساروت میان شاهزادگان در حال تکوین بود، باخبر گردد. او برای رفع این اختلافات تدابیری اندیشید و بانفوذی که در دربار داشت و با تدبیر و حکمت، توانست شعله‌های تفرقه و دشمنی را خاموش کند.

در همین زمان، استعمارگران هلندی و در کنارشان سیاستمداران انگلیسی به منطقه وارد شدند تا با حیله‌هایی از رونق اقتصادی تایلند بهره ببرند. رقابت شدید سیاسی و تجاری بین قوای استعماری و تجار و صاحب منصبان سیامی‌‌(تایلندی) ارمغان شوم این فزون طلبی باطل بود؛ اما شیخ احمد، خود را از درگیر شدن در چنین رقابت خطرناک دور نگه داشت و کوشید تا جامعه آیودیا را از این حیله جدید آگاه سازد.

طی سال‌های ۱۶۰۵ تا ۱۶۱۵ میلادی چائوسن سوراساکتی با تأثیرپذیری از افکار و اندیشه‌های شیخ احمد، نفوذ خویش را در دربار افزایش داد و در سال‌های ۱۶۰۹ و ۱۶۱۰ میلادی با کمک سونگ هام برای در دست گرفتن قدرت، یکی از متنفذترین شخصیت‌های کشور درآمد. حاکم جدید وزارت امور داخلی و مدیریت تجارت امور خارجی را به سونگ هام سپرد و او نیز مسئولیت مدیریت امور اقلیت‌های خارجی را به شیخ احمد تفویض کرد.[۱۱]

موقعیت فرهنگی و نفوذ اجتماعی شیخ احمد موجب شد تا مدیریت توسعه بندر و گمرک آیودیا را بدست آورد. شیخ احمد، پس از چندی به عنوان دومین فرد پس از وزیر خارجی و بازرگانی در تصمیم‌گیری‌های مهم کشور تایلند برگزیده شد و پس از درگذشت دوستش چائومن، به جانشینی او منصوب گردید. شیخ احمد در تمامی ‌‌دوران حکومت «اکاتوت ساروت» (۱۶۰۵-۱۶۱۰ م) و «سونگ هام» (۱۶۱۰-۱۶۲۸ م)، که حاکمی ‌‌عادل بود، در مقام خویش باقی ماند؛ اما در سال ۱۶۲۸ میلادی علی‌الظاهر به دلیل سالخوردگی و در واقع به دلیل مخالفت «چتا» در دوران کوتاه سلطنتش با وی برکنار گردید.[۱۲]

شیخ احمد در زمانی که قائم مقام ریاست وزارت امور خارجه تایلند بود به گسترش روابط سیاسی این کشور با سایر سرزمین‌ها اقدام ورزید و از این رو، گروهی از نمایندگان حکومتی سیام (تایلند) را به ژاپن فرستاد تا با آن کشور روابط دوستانه ایجاد کنند.

گفته می‌‌شود در زمان ساگهام شاه، چائوفریاچاکری پیر (وزیراعظم) درگذشت و در همان زمان مهاس نا، رئیس امور نظام نیز فوت کرد و این دو پست با اهمیت خالی ماند و حاکم تایلند کسی را به جای آنان معین نکرد و وظایف آنان به معاونان محول گردید. در آن زمان تاجران ژاپنی با قایق به آیودیا می‌‌آمدند و بساط خود را در بیرون دروازه شهر می‌‌گسترانیدند؛ این بازرگانان، دچار مشکلی مالی شدند و به اداره امور خارجه مراجعه کردند؛ اما به دلیل بی‌کفایتی رئیس آن منطقه، به این تقاضا رسیدگی نشد.

ژاپنی‌ها از شدت خشم شورش کردند. شاه که سنین کهن سالی را می‌‌گذرانید، ترسید و متواری گشت؛ اما رئیس عالی مقام امور کشوری همراه با شیخ احمد قمی ‌‌برای سرکوب شورش، چندین هزار نفر از چینی‌ها، خائق‌ها و تایلندی‌ها را سازماندهی و مسلح کردند. برخی از ژاپنی‌ها کشته شدند و عده‌ای با قایق‌های خود به تنگه چائوفریا فرار کردند و عده‌ای دستگیر شدند.

شیخ احمد، نیروهای خود را به مرکز فرمانروایی تایلند فرستاد تا آن را از هجوم شورشیان ژاپنی در امان نگه دارند. پس از این اقدامات شجاعانه که با پیروزی توأم بود، ساگهام، شیخ احمد را به سمت وزیر اعظم کشور گماشت و به او مدال سلطنتی اعطا کرد و «فراماها آمارت» به مقام وزیر عالی امور نظامی ‌‌منصوب گردید.[۱۳] حتی بعد از شیخ احمد قمی، فرزندانش تا چهارده نسل در مقامات بالای دولتی در آیودیا و سیام (تایلند) قرار داشتند.

شیخ احمد همچنان نفوذ و مقامش را در دربار حفظ کرد تا زمانی که «سامت فارا چائوسانگ هارم» بر اریکه قدرت تکیه زد. در طی ۲۵ سال، بین سال‌های ۱۶۳۰ تا ۱۶۵۵ م. به عنوان وزیر اعظم سیام، خدمات مذهبی و اجرایی باارزشی انجام داد و سرزمین تایلند در این دوران با همسایگان در صلح و صفا روزگار گذرانید. شیخ احمد در طی زمامداریی شش پادشاه آیودیا، در پست‌های مهم دولتی خدمت کرد. او از اعتماد و اطمینانی که بدست آورده بود، برای تبلیغ اسلام همراه با پیشرفت و توسعه سیاسی، اقتصادی مرکز حکومت تایلند بهره گرفت و سعادت معنوی و مادی را به دوستان مسلمانش در سیام هدیه کرد.[۱۴]

شیخ احمد، اولین شیخ الاسلام تایلند است که لیاقت خود را در امور فرهنگی و سیاسی نشان داد و موفق گردید از سوی پادشاه به مقام «چائوفایاراج نایوک»، که به معنی وزیر اعظم می‌‌باشد، دست یابد. همچنین با عنوان چائوفرا شیخ احمد راتانادی بودی، یعنی رهبر جامعه مسلمانان تایلند گرفت. پراسات سونگ به خاطر کوشش‌های توأم با صداقت و درستی شیخ احمد، او را با مقام افتخاری وزارت امور اجتماعی و عنوان وزیر اعظم بازنشسته کرد. زحمات او موجب شد که عده زیادی راه حقیقت را بجویند و به سرچشمه ارزش‌های والای اسلامی‌‌ راه یابند.[۱۵]

شیخ احمد تنها به مسلمانان خدمت نکرد؛ بلکه کوشید مردمان تایلند را برای یک استقلال سیاسی، فرهنگی راستین تربیت کند. می‌‌گویند تایلند در آسیای جنوب شرقی تنها کشوری بود که هیچ‌گاه تحت سلطه استعمار قرار نگرفت. تحلیل‌گران سیاسی، عامل اصلی این امر را وجود رهبران و سیاست گزاران لایق حکومتی در طول تاریخ تایلند دانسته‌اند.[۱۶] که در این میان نباید نقش شیخ احمد قمی‌‌ و بازماندگان و یاران او را فراموش کرد؛ کما این که نظام اقتصادی در آن زمان به دلیل تصمیم‌های درست شیخ احمد، از حکومت‌های دیگر موفق‌تر بود تا جایی که سانگ هارم (شاه) به چائوفریاکلانگ گفت: «شیخ احمد برای امور کشوری بسیار معتمد و صادق است. پیشنهادهای گرانبهایش به ریاست امور خارجه، موجب پیشرفت و نظم و انضباط بسیاری گردیده است. بر این باورم که او خود را وقف مردم کرده است. پس مصلحت است که گه گاهی به او جایزه شرفیابی به دربار داده شود».[۱۷]

شیخ احمد علاقه داشت برای سال‌های متمادی در تایلند بماند و به امور فرهنگی و سیاسی در سطوح بالای حکومتی بپردازد و برای نشر اسلام در سیام بکوشد؛ اما برادر کوچک ترش که احساس غریبی می‌‌کرد و برادرش هم آن قدر درگیر مسایل گوناگون بود که کمتر می‌‌توانست با او مجالستی داشته باشد، به همراه همسر تایلندی خود به قم بازگشت و هرگز به سیام نرفت. اما در شهر قم برای آشنایان و دوستان از توفیق‌های شگفت برادرش شیخ احمد سخن گفت و نفوذ فوق‌العاده و اعتبار و شایستگی وی را ستود و اهل محل را از مجاهدت‌های برادرش آگاه کرد.[۱۸]

در برخی منابع تاریخی آمده است که در دوران نارایان، مسجدی به یاد بود آقا محمد ساخته شد. وی در زمان حکومت پاراسانگ شاه، به مقام فراکلانگ منصوب شده بود و این محمد فرزند محمدسعید، برادر کوچکتر شیخ احمد بود که با «تان چائی» دختر شیخ ازدواج کرده بود.[۱۹] و گویا او تمایل داشته در تایلند بماند و با عموی خویش همکاری کند.

رمز موفقیت

راستی راز موفقیت شیخ احمد قمی ‌‌در چیست؟ عوامل متعددی در موفقیت اعجاب‌انگیز او دخالت داشته‌اند. با توجه به تحقیق‌ها و گزارش‌هایی که از تلاش‌های وی در منابع گوناگون دیده می‌‌شود، می‌‌توان به عوامل ذیل اشاره کرد:

  • ۱- بر منابع اسلامی‌‌ و معارف دینی در حد توان، تسلط داشت و می‌‌توانست از گنجینه گرانبهای قرآن، روایات و منابع معتبر دینی بر حسب موقعیت‌ها و شرایط پدید آمده کمک بگیرد.
  • ۲- فضایل و خصلت‌های دینی را در رفتار و کردار خود تجسم بخشیده بود و افراد را با اعمال و برخوردهای خود به سوی حق و معنویت فرامی‌‌خواند.
  • ۳- به هدف خودش ایمان داشت و این محرک باطنی، یک نوع نشاط معنوی در وی پدید آورده بود. در پرتو این اعتقاد، تلخی‌ها و ناکامی‌‌ها را پشت سر نهاد و با چهره‌ای باز به استقبال مشکلات رفت.
  • ۴- در برخورد با شدائد و سختی‌ها خود را نباخت و در این راه شکیبایی ورزید و باصلابت و قاطعیت به سوی مقاصدی که در پیش داشت، گام برداشت.
  • ۵- مرد کار و زحمت بود و با کوشش خستگی‌ناپذیر در مزرعه جان انسان‌ها بذرهایی را کاشت که ایمان و پرهیزگاری و گرایش به حق، میوه آن بود.
  • ۶- تمام توانایی‌های فکری، روحی و جسمی ‌‌خود را برای اجرای برنامه‌ها و طرح‌ها و رسیدن به مقصود، متمرکز کرد و نیروهای مستعد و فعال را بکار گرفت و با مشورت و خلاقیت، اهداف خود را پی می‌‌گرفت.
  • ۷- با اراده‌ای پولادین به استقبال حوادث رفت و مظاهر فریبنده دنیا، شهرت و شهوت و امیال نفسانی، او را از هدف بازنداشت و وقار و عزت خویش را در تمامی ‌‌امور و رویدادها حفظ کرد.
  • ۸- با در نظر گرفتن ارزش هدف و قداست و تعالی مسیری که انتخاب کرده بود، پس از طرح و نقشه و بررسی جوانب کار، با شجاعت و شهامت به آنچه مصلحت می‌‌دانست، اقدام می‌‌کرد؛ بدون آن که قلّت یاران و محیط غریب، او را به وحشت اندازد. این فرمایش گرانبار حضرت امام علی علیه‌السلام آویزه گوشش بود که: «لاتستوحشوا فی طریق الهدی لقلّة اهله».[۲۰]
  • ۹- درک شرایط زمان، استفاده از وسایل و امکانات مشروع، پذیرش پدیده‌ها و سنت‌های زمانه، مبارزه با جریانات منحرف با توجه به وضعیت اجتماعی که در آن می‌‌زیست، پرهیز از دخل و تصرف‌های جاهلانه و تصمیم‌گیری‌هایی که با واقعیت انطباق نداشت و غنیمت شمردن فرصت‌ها، عوامل دیگر موفقیت او بود. در واقع به فرمایش امام صادق علیه‌السلام عمل کرد که فرموده‌اند: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس؛[۲۱] کسی که به اوضاع زمان خود آشنا باشد، هرگز مورد هجوم ناگهانی حوادث قرار نمی‌‌گیرد».
  • ۱۰- به زندگی و موقعیت‌های زودگذر دنیایی، دل نبست و چون هدف را بالاتر و والاتر از امور عادی و مادی تلقی کرد، برای تحقق آرمان الهی خود با نهایت آرامش تلاش کرد.
  • ۱۱- امید، توکل و انبساط برخاسته از ایمان، در روانش موج می‌‌زد و هرگز در طول سال‌ها مجاهدت و مبارزه با بت‌پرستی و گروه‌های منحرف، ناامید نگردید و می‌‌دانست که چه می‌‌گوید و چه می‌‌کند.
  • ۱۲- شیخ احمد دریافت که شرط اصلی دعوت دیگران، این است که لااقل دعوت کننده الگوی عملی اسلام باشد و این، اصل بسیار مهمی ‌‌است که در متن دعوت دین مبین اسلام بر آن تأکید شده است: «وکذلک جعلناکم امة وسطاً لتکونوا شهداء علی النّاس؛[۲۲] وقتی غیرمسلمان به یکتاپرستی دعوت می‌‌شود، بهترین دلیل برای پی بردن به حقانیت دین مبین اسلام، کردار و رفتار کسی است که او را به حق دعوت می‌‌کند».
  • ۱۳- محیطی که شیخ احمد به آن وارد شد، گرچه مشکلاتی داشت، اما مسموم نبود و نیاز به زمینه‌هایی داشت تا بتواند حرکت تبلیغی خویش را آغاز کند. او با استفاده از شرایط نسبتاً مطلوب تایلند، به اصلاح فرهنگ حاکم بر آن جامعه پرداخت و برای احیای عزت و کرامت افراد کوشید.[۲۳] پس از آن، تعالیم دینی را عرضه کرد و یادآور شد که تنها بندگی خدای متعال و حرکت در مسیر حق، سعادت دنیوی و اخروی را به ارمغان خواهد آورد و ذلت‌پروری و قدرت طلبی را مضمحل می‌‌نماید.

وفات و آرامگاه

در مورد تاریخ دقیق رحلت شیخ احمد قمی، مدرک مستندی یافت نشد. البته در دهه‌های اخیر برخی محققان تلاش کردند جای دقیق مقبره‌اش را بیابند. در سال ۱۹۵۰ میلادی «آرجان پرم احمد» کوشید تا جای دفن وی را مشخص کند و گرچه به نتایجی دست یافت ولی تحقیقاتش ناتمام ماند و در ۳۱ ژانویه ۱۹۶۷ میلادی درگذشت. «خوآن سری تنگترونی» همراه با همسرش «خان جوئن چیل» و تعدادی از دوستانش، در چهارم آگوست ۱۹۶۷ م. دنباله پژوهش‌های آرجان را ادامه دادند و سرانجام زیارتگاه شیخ احمد را کشف کردند. آن‌ها دریافتند که مردم بومی ‌‌به مزارش می‌‌روند و آن را قبر «شیخ احمد فقیه» می‌‌نامند. بعد از این، مؤسسه‌ای به نام شیخ احمد قمی‌‌ (چائوپایا بوورن راج نایوک) تأسیس شد.[۲۴]

در حال حاضر مقبره شیخ احمد قمی‌‌ در دانشکده تربیت معلم شهر آیودیا، واقع در هشتاد کیلومتری شهر بانکوک (مرکز تایلند) همچون مزار یکی از مهمترین شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی تایلند به شمار می‌‌رود که با بنای اسلامی‌‌ و به سبک معماری مالزیایی تزیین شده است. گنبد طلایی رنگ این بنا و سبک ساخت آن، به خوبی هویت اسلامی ‌‌شیخ احمد را بازگو می‌‌کند. در مقابل مقبره، کتیبه‌ای سنگی قرار دارد که به اختصار زندگینامه شیخ احمد به دو زبان انگلیسی و تایلندی بر آن حک شده است و ترجمه آن چنین می‌‌باشد: «شیخ احمد، نخست وزیر دولت سیام در آیودیا، در محله پایین در شهر قم - مرکز دینی ایران - در سال ۱۵۴۳ میلادی به دنیا آمد. شیعه اثنی عشری بود و در زمان نارسوان کبیر به این سامان مهاجرت کرد».

سنگ مزار شیخ احمد از مرمر سفید به ارتفاع بیش از یک متر ساخته شده است که همه روزه با گُل‌های رنگارنگ تازه و معطر تزیین می‌‌گردد. در کنار سنگ قبر، گاه‌گاهی عودی روشن می‌‌شود که به زائران غیرمسلمان تعلق دارد و نشان می‌‌دهد که کرامات این شیخ وارسته و فداکار از محدوده پیروان اسلام گذشته و بودائیان منطقه را به تعظیم و کرنش در برابرش واداشته است.[۲۵] در واقع مزار و بارگاه این عالم نامدار شیعه همچون مقبره یک شخصیت برجسته محلی درآمده است. اغلب ساکنان تایلند، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، در سالگرد رحلتش از آن دیدار کرده و به احترام آن، تاج گل‌هایی بر روی آن می‌‌گذارند و در یاد بود این مرد بزرگوار، جشن باشکوهی برگزار می‌‌کنند و به تجلیل از مقام فکری و فرهنگی او می‌‌پردازند.[۲۶]

بازماندگان

بازماندگان و اعقاب شیخ احمد قمی ‌‌هنوز در تایلند هستند و بسیاری از آنان در تشکیلات دولتی مسئولیت‌هایی قبول کرده‌اند و عده‌ای به نخست وزیری و وزارت امور خارجه نیز رسیده‌اند.[۲۷]

شیخ احمد قمی‌‌ سر سلسله خاندان «بورنارک»، که نامی ‌‌شناخته شده در تایلند است، می‌‌باشد. آقای کوکریت پراموی، نخست وزیر سابق تایلند که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ میلادی این سمت را عهده‌دار بود و نیز آقای ماروت بورناک - رئیس قبلی پارلمان تایلند - از خاندان بورناک می‌‌باشند.[۲۸]

درباره خاندان بورناک، پژوهش‌های متعددی صورت گرفته و کتب و مقالاتی درباره شجره‌نامه آنان تألیف شده است؛ از جمله این تحقیقات، مطالعه تحلیلی پیتیابورناک، پروفسور بخش هنرهای زیبا در دانشگاه چییانگ مای، می‌‌باشد که از معدود اندیشمندان و محققان تاریخ در این خاندان می‌‌باشد و با این طایفه خویشاوند است.

تشیع و شیعیان در تایلند

نهال تشیع در تایلند در اوایل قرن هفدهم میلادی با تلاش شیخ احمد قمی ‌‌غرس گردید. از برخی سفرنامه‌ها و منابع تاریخی برمی‌‌آید که شیعیان آن دیار، از آزادی‌های نسبتاً کاملی برخوردار بوده‌اند؛ حتی با فرارسیدن ماه محرم مراسم عزاداری سالار شهیدان علیه‌السلام را به نحو احسن و شیوه‌ای مطلوب برگزار می‌‌کرده‌اند و با وجود روی آوردن به امور سیاسی و نفوذ در تشکیلات حکومتی، همچنان به اعتقادات خود پای بند بوده‌اند.[۲۹]

برخی بازماندگان، دوستان و پیروان شیخ احمد قمی‌‌ توانستند کلاس‌هایی مذهبی برای خارجیان و نیز اهالی مقیم آیودیا برگزار کنند که به برکت همین جلسات مذهبی، به سرعت بر تعداد مسلمانان افزوده شد. تثبیت موقعیت اجتماعی و اقتدار سیاسی مسلمانان که ریشه در مجاهدت‌های شیخ احمد داشت، موجب شد که تاجران مسلمان بتوانند در این منطقه تردد کنند و از امتیازات ویژه بازرگانی برخوردار شوند. بانفوذ جامعه شیعیان سیام، فرمانروای این سامان، آنان را به عنوان اقلیت رسمی ‌‌پذیرفت.[۳۰]

در سال ۱۶۵۶ م. «سری وارونگ» وفات یافت و برادرش جانشین او گردید؛ اما «فرائی» (فرزندش) با مساعدت شیعیان ایرانی عموی خود را از حکومت معزول ساخت و در هشتم محرم سال ۱۰۶۸ ق.‌‌ به حکومت رسید. فرائی یکی از بزرگترین حاکمان سیام به شمار می‌‌آید که در زمان او شیعیان مقام‌های عالی کشوری را عهده‌دار گردیدند و حتی گارد محافظ او نیز ایرانی بودند. این پادشاه حتی در طرز لباس پوشیدن و غذا خوردن و سایر آداب و رسوم، از دربار دولت صفوی تقلید می‌‌کرد و برای مقابله با دشمنان خارجی، از شاه سلیمان صفوی (حاکم وقت ایران) یاری می‌‌طلبید.[۳۱]

پس از روی کار آمدن سلاطین چکری در سال ۱۷۸۷ م. یکی از شیعیان ایرانی به نام «بونگ»، فرمانده قوا و وزیر جنگ تایلند گردید. اعقابش به نام خانوادگی یونگ مشهورند که با خاندان حکومتی تایلند وصلت کردند و در قرن نوزدهم و در زمان فرمانروایی راما چهارم (۱۸۵۱ - ۱۸۶۸ م) و راما پنجم (۱۸۶۸ - ۱۹۱۰ م) دو نفر از آنان با القاب ویژه حکومتی خطاب می‌‌گردیدند. در موقعی که راما پنجم نوجوان بود یکی از آن دو، تربیت او را عهده‌دار گردید و از فردی یازده ساله حاکمی‌‌ با افکار مترقی و اقدامات مفید و مراعات کننده عدل و انصاف ساخت که در زمره فرمانروایان بزرگ و معروف سیام به شمار می‌‌رفت.[۳۲]

قریب به ده هزار مسلمان شیعه در تایلند زندگی می‌‌کنند که بخش مهمی‌‌ از آنان که به شیعیان بومی‌‌تایلند موسوم هستند، از اقوام شیخ احمد قمی ‌‌می‌‌باشند.[۳۳] نیاکان آنان نخست در شهر آیودیا ساکن بودند ولی پس از سال‌ها سکونت در این دیار، به محلی دیگر به نام «تونبوری» مهاجرت کردند. این گروه غالباً در محله «جاران پارت» سکنا گزیده و مساجدی در اطراف منازل خود بنا کرده‌اند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ‌‌ایران، تحول زیادی در فرهنگ و اعتقادات این جامعه کوچک شیعه به وجود آمد و آنان تصمیم گرفتند بیش از گذشته مقید به تکالیف مذهبی و رعایت موازین شرعی باشند. این گروه که به شیعیان جاران پارت نیز موسوم هستند، به حدود سه هزار نفر می‌‌رسند که در ایام مبارک رمضان، ماه محرم و ولادت ائمه اطهار علیهم‌السلام برنامه‌های مختلفی را در مساجد تدارک می‌‌بینند. مسجد پتونگ تام اسلام - که سر در ورودی آن با کاشی‌های ایرانی که آیاتی از قرآن کریم بر روی آن نقش بسته تزیین گردیده و گنبدهای کوچک سفید بر دو مناره کوتاه در بالای در ورودی آن به چشم می‌‌خورد از آثار مذهبی این شیعیان می‌‌باشد که به فاصله نزدیکی از مسجد امامباره قرار گرفته و با عبور از یک کوچه تنگ و باریک به یکدیگر وصل می‌‌شوند.

هر کدام از این مساجد حدود ۲۰۰ نفر را در خود جای می‌‌دهد و هر یک از این اماکن دارای سالن بزرگی به نام حسینیه هستند که معمولاً در ایام محرم از آن استفاده می‌‌گردد. مسجدالفلاح نیز به فاصله کمی ‌‌از مسجد امامباره، در نزدیکی مرکز اسلام دار اهل البیت قرار دارد. در کنار این مسجد، قبرستان شیعیان دیده می‌‌شود. به فاصله نسبتاً دوری از این سه مسجد، مساجد قوی لانگ (المهدی) و مسجد الهدی قرار گرفته است.[۳۴]

مساجد شیعیان تحت سرپرستی مرکز گسترش فرهنگ اسلام اداره می‌‌شود. این مرکز با همکاری انجمن دوستی جوانان شیعه، عهده‌دار امور مذهبی شیعیان تایلند می‌‌باشد و با ترجمه کتب اسلامی‌‌ به زبان تایلندی و ترتیب دادن جلسات مذهبی برای اقشار گوناگون شیعه، به وظایف خود عمل می‌‌کنند. اخبار مربوط به شیعیان در نشریه‌ای که به وسیله این دو مرکز انتشار می‌‌یابد، درج می‌‌گردد.[۳۵]

شیعیان نشریه‌ای به نام «اَضواء» در شمارگان ده هزار نسخه منتشر می‌‌کنند. آنان برخی آثار شهید مطهری و شهید سید محمدباقر صدر را ترجمه کرده و به طبع رسانیده‌اند.[۳۶]

آقای غلامرضا، مدیر مسجد الاعانة الاسلامیه و کاپیتان نیروی دریایی، از نسل شیخ احمد قمی ‌‌است که در سال ۱۹۶۹ م. به منظور زیارت مشاهد مشرفه عراق، ایران، عربستان و مصر به این نقاط و نیز به هند و پاکستان سفر کرد و در نجف، قم و مشهد به محضر آیات عظام و مراجع عالی‌قدر شیعه رسید و با آیت الله سید محسن حکیم ملاقات کرد. در اثر فعالیت‌های وی در سال ۱۹۷۳ م. یک مرکز تعلیمی‌‌ برای شیعیان بنیان نهاده شد که امروزه نوجوانان از برنامه‌های آموزنده آن استفاده می‌‌کنند.[۳۷]

تعدادی از شیعیان اهل تایلند که از نسل شیخ احمد قمی ‌‌هستند، در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل علوم دینی می‌‌باشند. مرکز اسلامی ‌‌اهل بیت که در زمینه‌های فرهنگی و آموزشی اهداف بزرگی را دنبال می‌‌کند، نشریه‌ای به نام «خانواده مسلمان» منتشر می‌‌کند و نیمی ‌‌از اعضای آن را زنان تشکیل می‌‌دهند. این مرکز در جهت عمران و آبادانی اماکن مذهبی و نیز برطرف کردن مشکلات اقتصادی و اجتماعی شیعیان، فعالیت‌های مهمی ‌‌دارد.[۳۸]

غیر از شیعیانی که از نسل شیخ احمد قمی‌ ‌می‌‌باشند، «پتان‌ها» که اصالتاً افغانی هستند و نیز گروه‌های زیادی از اتباع هند، عراق، پاکستان و لبنان نیز شیعه هستند و در مراکز مختلف تجاری و اداری فعالیت می‌‌کنند. اخیراً عده‌ای از شیعیان در شهر سون گولوی تایلند، حسینیه‌ای را به نام امام خمینی تأسیس کرده‌اند. این شهر در مرز تایلند با کشور مالزی (ایالت کلانتان) قرار گرفته است و شیعیان آن می‌‌توانند با مسلمانان مالزی در ارتباط باشند.[۳۹]

یاد ماندگار

در سال ۱۳۷۳ ش. با ابتکار رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ‌‌ایران، سمیناری تحت عنوان «شیخ احمد قمی‌‌ و تاریخ سیام» با حضور شخصیت‌های مسلمان و غیرمسلمان، استادان دانشگاه تایلند و تعدادی از ایرانیان مقیم، در سالن اجتماعات مرکز مطالعات تاریخی آیودیا - در شهر آیودیا - برگزار گردید.

در این سمینار محققان دانشگاه‌های تایلند خدمات شیخ احمد و نیز نفوذ ایرانیان را در زمانی که آیودیا مرکز تایلند بود، تشریح کردند. بازتاب خبری آن تأثیر مطلوبی در معرفی شیخ احمد قمی ‌‌به جامعه کنونی تایلند داشت. این سمینار به وسیله ماروت بورناک، رئیس پارلمان تایلند که از اقوام شیخ احمد قمی ‌‌است، افتتاح گردید و مقالات ارائه شده و قطعنامه آن در کتاب «تایلند، سرزمین طلایی» آمده است.

پانویس

  1. «مسلمانان تایلند»، سید احمد فدایی، مجله مشکوه، ش ۴۶، ص ۸۶، بهار ۱۳۷۴.
  2. همان.
  3. تایلند سرزمین طلایی، محمد تمهیدی، ص ۱۸۳؛ تاریخ مذهبی قم، علی‌اصغر فقیهی، ص ۱۵۳.
  4. مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۷.
  5. تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۲۸.
  6. برگرفته از سخنرانی حاج آقا معزی در سمینار بزرگداشت شیخ احمد قمی‌‌ (سال ۱۳۷۳ ش - تایلند).
  7. سخنرانی دانشیار پلابلانگ کونچاناچوآن (دانشگاه) در سمینار شیخ احمد قمی‌‌ در تایلند.
  8. برگرفته از سخنرانی وی در همان سمینار.
  9. تاریخ مذهبی قم، ص ۱۵۲.
  10. مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۷.
  11. «با شیخ احمد در آیودیا»، مسعود ترقی جاه، مجله نامه فرهنگ، سال سوم، ش اول، (مسلسل ۹)؛ مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۸.
  12. مجله مشکوه، ش ۴۶، ص ۸۸.
  13. تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۶۳.
  14. همان، ص ۱۹۰.
  15. اظهارات دکتر بهزاد شاهنده، ریاست گروه پژوهش‌های آسیای شرقی و معاون بین‌الملل مرکز گفتگوی تمدن‌ها در سمینار شیخ احمد قمی‌‌ در تاریخ سیام.
  16. سیاست و حکومت در آسیای جنوب شرقی، دکتر بهزاد شاهنده، ص ۵۶.
  17. مأخوذ از مقاله احمد جولا، که به سمینار شیخ احمد قمی ‌‌ارسال کرده است. ر.ک: تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۶۱.
  18. همان.
  19. همان، ص ۱۶۹.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.
  21. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۳۵۶.
  22. سوره بقره، ۱۴۳.
  23. مجله مشکوه، ش ۴۶، ص ۸۶.
  24. برگرفته از سخنرانی اوتای بوناونگ، دهمین وارث شیخ احمد قمی‌‌ در سمینار شیخ احمد قمی ‌‌ر.ک: تایلند سرزمین طلایی، ص ۱۲۶.
  25. نامه فرهنگ، (شماره مسلسل ۹)، ص ۱۶۶-۱۶۹.
  26. مجله پیام انقلاب، ش ۱۵۰، ص ۵۹؛ آفاق اسلام، ج ۲۰، ص ۱۹.
  27. مباحث کشورها و سازمان‌های بین المللی، ج ۴، تایلند، محمود مسائلی، ص ۱۷۵.
  28. گیتاشناسی کشورها، محمود محجوب - فرامرز یاوری، ص ۱۱۱، پیام انقلاب، ش ۱۵۰، ص ۵۸ و ۵۹.
  29. سفینه سلیمانی، بخش تعلیقات، ش ۵۱، ص ۲۸۰.
  30. نامه فرهنگ، ش ۹، ص ۱۶۴.
  31. سفینه سلیمانی، ش ۵۱، ص ۶۵ و ۹۲.
  32. همان، ص ۲۷۹-۲۸۱.
  33. اسلام در ژاپن، ص ۳۱.
  34. تایلند سرزمین طلایی، ص ۵۵-۵۷.
  35. مجله مشکوة، ش ۴۶، ص ۸۲.
  36. مجله مکتب اسلام، سال ۳۳، تیر ۱۳۷۲، ص ۳۰۲.
  37. «سخنی از شیعیان تایلند»، مکتب اسلام، سال ۱۸، ش ۱۱، ص ۷۷۷ و ۷۷۸.
  38. روزنامه کیهان، ۱۵ دی ۱۳۷۱ (شماره ۱۴۶۷۰)؛ روزنامه رسالت، ۲۲ مهر ۱۳۶۵، ش ۲۲۰.
  39. تایلند سرزمین طلایی، ص ۶۱.

منابع

  • غلامرضا گلی‌زواره، "شیخ احمد قمی"، ستارگان حرم، جلد ۱۴، صفحه ۱۳۱-۱۵۰.