کظم غیظ (فرو بردن خشم): تفاوت بین نسخهها
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
− | "کظم" در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس | + | "کظم" در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس است، «کظم فلان» یعنی نفس او بند آمد و ساکت شد.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات، ترجمه غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، 1372، اول، ج3، ص32.</ref> "غیظ" هم به معنی خشم و غضب شدید و حرارتی است که انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش میفهمد و در مییابد.<ref>همان، ج2، ص974.</ref> اصطلاح «کظم غیظ» یعنی خودداری از اظهار [[خشم]] و نگه داشتن آن در دل است.<ref>همان، ج3، ص33.</ref> انسان در روابط اجتماعی با دیگران، بعضاً با عملکرد غلط آنها و خطاهایی دور از انتظار مواجه میشود و این باعث عصبانی شدن فرد میگردد. در چنین حالتی، وظیفه [[اخلاق|اخلاقی]] و دینی انسان این است که خشم را آشکار نکند و به آن ترتیب اثر ندهد.<ref>نصر اصفهانی، محمد؛ اخلاق دینی در اندیشه شیعی، قم، نهاوندی، 1378، اول ص117.</ref> |
− | + | == ضرورت کنترل غضب == | |
+ | کمتر صفتی از صفات رذیله به اندازه غضب ویرانی به بار میآورد و اگر فهرستی از آثار سوء غضب نوشته شود معلوم میگردد که این آثار از بسیاری از اخلاق رذیله بیشتر است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام 1382، دوم، ج3، ص388.</ref> عصبانی شدن انسان یا برای دفع اذیت و ضرر است یا برای انتقام، اگر این خشم نسبت به کسی باشد که ضعیفتر است، در این حالت خون منبسط شده و رنگ شخص عصبانی، سرخ میشود؛ ولی اگر این عصبانیت نسبت به کسی باشد که قویتر از اوست و خود را از انتقام گرفتن ناتوان بداند، خون منقبض میشود و شخص اندوهگین میگردد<ref>نراقی، مهدی؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده ترجمه جامع السعادات)، ترجمه جلال الدین مجتبوی بیجا، حکمت، 1372، سوم، ص 137.</ref> و رنگ رخسار زرد میشود. | ||
− | + | انسان در حالت [[غضب]] تجلیگاه [[جهنم]] است و اگر خود را کنترل نکرد شراره این آتش به بیرون سرایت میکند و در قیامت با همین آتش خواهد سوخت؛ صدای تنفس و ناله انسان غضب کرده، صدای غیظ آلود جهنم است.<ref>[[سوره فرقان]]/12.</ref> و در حال عصبانیت [[شیطان]] به انسان بسیار نزدیک است بنابراین شخص عصبانی نباید تصمیم بگیرد و عملی را انجام دهد.<ref>خادم الذاکرین، اکبر؛ اخلاق اسلامی در [[نهج البلاغه]]، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام 1382، چهارم، ج2، ص402.</ref> | |
− | + | غضب از بیماری دل و نقصان [[عقل]] است و باعث ضعف نفس و نقص آن میشود (البته منظور غضبی است که مورد تأئید عقل و شرع نباشد). دیوانه زودتر از عاقل و مریض زودتر از سالم عصبانی میشود اما نفس نیرومند و با فضیلت همچون کوهی است که طوفانها تکانش نمیدهد.<ref>علم اخلاق اسلامی، پیشین، ص 140.</ref> | |
− | |||
− | غضب از بیماری دل و نقصان عقل است و باعث ضعف نفس و نقص آن میشود (البته منظور غضبی است که مورد تأئید عقل و شرع نباشد | ||
==کظم غیظ در قرآن== | ==کظم غیظ در قرآن== | ||
− | {{متن قرآن|«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»}}؛<ref>[[سوره آل عمران]]/134.</ref> | + | {{متن قرآن|«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»}}؛<ref>[[سوره آل عمران]]/134.</ref> همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطاهای مردم درمیگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد. |
در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان است: | در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان است: | ||
− | # [[انفاق]] در تنگدستی و توانگری: انفاق فقط به معنی مالی نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادی را شامل میشود مثل علم، مال و... | + | #[[انفاق]] در تنگدستی و توانگری: انفاق فقط به معنی مالی نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادی را شامل میشود مثل علم، مال و... |
− | # کظم غیظ: فواید ذکر گردید. | + | #کظم غیظ: فواید ذکر گردید. |
− | # عفو و بخشش: در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به | + | #[[عفو]] و بخشش: در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به عداوت، فرو بردن خشم باید توأم با عفو و بخشش باشد البته نسبت به کسانی که شایسته آنند. نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 هفدهم، ج3، ص98–96.</ref> |
− | |||
− | نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 هفدهم، ج3، ص98–96.</ref> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==راهکارهای کنترل غضب== | |
− | + | از بین بردن [[غضب]] ممکن نیست و آنچه مد نظر است شکستن حدّت و شدّت آن است:<ref>علم اخلاق اسلامی (گزیده ترجمه جامع السعادات، پیشین، ص 139.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | + | 1. کظم غیظ: فروبردن خشم، آثار بسیار خوبی بر فرد و جامعه دارد. [[احادیث]] فراوانی در مدح کظم غیظ وارد شده که نوعی ترغیب در جهت اعمال این صفت پسندیده است، از جمله حدیثی از [[امام صادق علیه السلام|امام جعفرصادق]] علیه السلام در این باب نقل شده که میفرماید: «هر که خشمی را فرو خورد که اگر بخواهد میتواند آن را به کار بندد (و از طرف خود انتقام گیرد) خداوند در روز [[قیامت]] دلش را از خشنودی خود پر میسازد».<ref>میزان الحکمه، پیشین، ص 4335.</ref> [[عزت]] و بزرگی، عدم تحمل فشارهای جسمی و روحی، حفظ وحدت و اخوت دینی و بالاتر از آن جلب رضایت حق تعالی از آثار برجسته فروبردن خشم است.<ref>اخلاق دینی در اندیشه شیعی، پیشین، ص 119.</ref> | |
− | + | 2. ذکر خدا (مانند ذکر اعوذ بالله من الشیطان الرجیم<ref>سفینة البحار، باب غضب، به نقل از اخلاق در قرآن، ص 294.</ref> و ذکر لاحول ولا قوة الا بالله و...).<ref>جامع الاحادیث، ج13، ص472، به نقل از اخلاق در قرآن، ص294.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | 3. مشغول کردن خود به امری مهم. | |
− | + | 4. سرکوب کردن غضب با نقطه مقابل اسباب آن (کبر با تواضع، حرص با قناعت و...).<ref>حقایق، پیشین، ص 168.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | 5. تغییر حالت بدن (اگر شخص در حالت عصبانیت ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، برخیزد و...).<ref>میزان الحکمه، پیشین، ص4339.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | 5. تغییر حالت بدن (اگر شخص در حالت عصبانیت ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، برخیزد و...)<ref>میزان الحکمه، پیشین، ص4339.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۸۷: | سطر ۴۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [http://www.pajoohe. | + | |
+ | *علی محمودی،کظم غیظ (فروبردن خشم)، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: 31 اردیبهشت 1391. | ||
[[رده:اخلاق فردی]] | [[رده:اخلاق فردی]] | ||
[[رده:صفات پسندیده]] | [[رده:صفات پسندیده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۱
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
"کظم" در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس است، «کظم فلان» یعنی نفس او بند آمد و ساکت شد.[۱] "غیظ" هم به معنی خشم و غضب شدید و حرارتی است که انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش میفهمد و در مییابد.[۲] اصطلاح «کظم غیظ» یعنی خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل است.[۳] انسان در روابط اجتماعی با دیگران، بعضاً با عملکرد غلط آنها و خطاهایی دور از انتظار مواجه میشود و این باعث عصبانی شدن فرد میگردد. در چنین حالتی، وظیفه اخلاقی و دینی انسان این است که خشم را آشکار نکند و به آن ترتیب اثر ندهد.[۴]
ضرورت کنترل غضب
کمتر صفتی از صفات رذیله به اندازه غضب ویرانی به بار میآورد و اگر فهرستی از آثار سوء غضب نوشته شود معلوم میگردد که این آثار از بسیاری از اخلاق رذیله بیشتر است.[۵] عصبانی شدن انسان یا برای دفع اذیت و ضرر است یا برای انتقام، اگر این خشم نسبت به کسی باشد که ضعیفتر است، در این حالت خون منبسط شده و رنگ شخص عصبانی، سرخ میشود؛ ولی اگر این عصبانیت نسبت به کسی باشد که قویتر از اوست و خود را از انتقام گرفتن ناتوان بداند، خون منقبض میشود و شخص اندوهگین میگردد[۶] و رنگ رخسار زرد میشود.
انسان در حالت غضب تجلیگاه جهنم است و اگر خود را کنترل نکرد شراره این آتش به بیرون سرایت میکند و در قیامت با همین آتش خواهد سوخت؛ صدای تنفس و ناله انسان غضب کرده، صدای غیظ آلود جهنم است.[۷] و در حال عصبانیت شیطان به انسان بسیار نزدیک است بنابراین شخص عصبانی نباید تصمیم بگیرد و عملی را انجام دهد.[۸]
غضب از بیماری دل و نقصان عقل است و باعث ضعف نفس و نقص آن میشود (البته منظور غضبی است که مورد تأئید عقل و شرع نباشد). دیوانه زودتر از عاقل و مریض زودتر از سالم عصبانی میشود اما نفس نیرومند و با فضیلت همچون کوهی است که طوفانها تکانش نمیدهد.[۹]
کظم غیظ در قرآن
«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛[۱۰] همانها که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطاهای مردم درمیگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان است:
- انفاق در تنگدستی و توانگری: انفاق فقط به معنی مالی نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادی را شامل میشود مثل علم، مال و...
- کظم غیظ: فواید ذکر گردید.
- عفو و بخشش: در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به عداوت، فرو بردن خشم باید توأم با عفو و بخشش باشد البته نسبت به کسانی که شایسته آنند. نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.[۱۱]
راهکارهای کنترل غضب
از بین بردن غضب ممکن نیست و آنچه مد نظر است شکستن حدّت و شدّت آن است:[۱۲]
1. کظم غیظ: فروبردن خشم، آثار بسیار خوبی بر فرد و جامعه دارد. احادیث فراوانی در مدح کظم غیظ وارد شده که نوعی ترغیب در جهت اعمال این صفت پسندیده است، از جمله حدیثی از امام جعفرصادق علیه السلام در این باب نقل شده که میفرماید: «هر که خشمی را فرو خورد که اگر بخواهد میتواند آن را به کار بندد (و از طرف خود انتقام گیرد) خداوند در روز قیامت دلش را از خشنودی خود پر میسازد».[۱۳] عزت و بزرگی، عدم تحمل فشارهای جسمی و روحی، حفظ وحدت و اخوت دینی و بالاتر از آن جلب رضایت حق تعالی از آثار برجسته فروبردن خشم است.[۱۴]
2. ذکر خدا (مانند ذکر اعوذ بالله من الشیطان الرجیم[۱۵] و ذکر لاحول ولا قوة الا بالله و...).[۱۶]
3. مشغول کردن خود به امری مهم.
4. سرکوب کردن غضب با نقطه مقابل اسباب آن (کبر با تواضع، حرص با قناعت و...).[۱۷]
5. تغییر حالت بدن (اگر شخص در حالت عصبانیت ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، برخیزد و...).[۱۸]
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات، ترجمه غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، 1372، اول، ج3، ص32.
- ↑ همان، ج2، ص974.
- ↑ همان، ج3، ص33.
- ↑ نصر اصفهانی، محمد؛ اخلاق دینی در اندیشه شیعی، قم، نهاوندی، 1378، اول ص117.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ اخلاق در قرآن، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام 1382، دوم، ج3، ص388.
- ↑ نراقی، مهدی؛ علم اخلاق اسلامی (گزیده ترجمه جامع السعادات)، ترجمه جلال الدین مجتبوی بیجا، حکمت، 1372، سوم، ص 137.
- ↑ سوره فرقان/12.
- ↑ خادم الذاکرین، اکبر؛ اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، قم، مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام 1382، چهارم، ج2، ص402.
- ↑ علم اخلاق اسلامی، پیشین، ص 140.
- ↑ سوره آل عمران/134.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 هفدهم، ج3، ص98–96.
- ↑ علم اخلاق اسلامی (گزیده ترجمه جامع السعادات، پیشین، ص 139.
- ↑ میزان الحکمه، پیشین، ص 4335.
- ↑ اخلاق دینی در اندیشه شیعی، پیشین، ص 119.
- ↑ سفینة البحار، باب غضب، به نقل از اخلاق در قرآن، ص 294.
- ↑ جامع الاحادیث، ج13، ص472، به نقل از اخلاق در قرآن، ص294.
- ↑ حقایق، پیشین، ص 168.
- ↑ میزان الحکمه، پیشین، ص4339.
منابع
- علی محمودی،کظم غیظ (فروبردن خشم)، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 31 اردیبهشت 1391.