اهل الذکر: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف قرآن کریم}} اهل اطلاع و يادآورى، امامان مع...' ایجاد کرد) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | «أهل الذِّکر» از تعابیر [[قرآن|قرآنی]] به معنای اهل علم و اطلاع و یادآورى است، که در دو آیه از قرآن آمده است. بر اساس روایات متعدد، [[اهل بیت]] (علیهمالسلام) از مصادیق بارز «اهل الذّکر» هستند. | |
− | + | ==واژهشناسی== | |
+ | «أهلالذّکر» ترکیبى مرکب از «اهل» و «ذکر» است. | ||
− | + | *واژه أهل به معنای سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزى و اختصاص داشتن به آن است و هرچه تعلق چیزى به چیزى بیشتر باشد، اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان «اهلیت» قوىتر خواهد بود.<ref>التحقیق، ج۱، ص۱۶۹، «اهل».</ref> | |
− | واژه | + | *واژه «ذکر» نیز در اصل خلاف نسیان<ref>مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۹، «ذکر».</ref> و به معناى یادآورى است.<ref> نثر طوبى، ج۱، ص۲۷۵.</ref> |
− | به گفته | + | به گفته برخى، واژه «ذکر» در [[قرآن]] بالغ بر ۲۰ معنا دارد<ref>[[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، محسن اصغرپور قراملکى، ج۵، ص۱۳۰-۱۳۳.</ref>، از جمله: [[قرآن]] <ref>[[سوره انبیاء]]/۲۱،۵۰؛ [[سوره طه]]/۲۰، ۱۲۴</ref>، [[پیامبر اسلام|پیامبر]] <ref>[[سوره طلاق]]/۶۵، ۱۰-۱۱</ref> و [[تورات]]<ref>[[سوره انبیاء]]/۲۱، ۱۰۵</ref>و... |
− | + | ترکیب «أهل الذکر» در [[قرآن]] دوبار و به یک مضمون بکار رفته است: | |
− | + | #{{متن قرآن|«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»}} ([[سوره نحل]]/۱۶،۴۳)، | |
+ | #{{متن قرآن|«وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»}} ([[سوره انبیاء]]/۲۱،۷). | ||
− | == | + | ==أهل الذکر== |
− | براى | + | [[سیاق آیات|سیاق آیات]] مشتمل بر این ترکیب براى تثبیت و تاکید این حقیقت است که [[پیامبران ]] الهى همگی از جنس بشر بوده اند.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج12، ص: 256</ref> در شأن نزول آیات اهلالذکر نیز آمده است که چون مشرکان چنین مىپنداشتند که فرستاده خداوند فقط باید [[فرشتگان|فرشته]] باشد، با نزول آیات مذکور این پندار باطل گردیده است،<ref>روض الجنان، ج۱۲، ص۴۲.</ref> با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و شأن نزول آنها، روشن مىشود که مراد از اهل الذکر، اهل علم و خبرگاناند؛<ref>انوار الاصول، ج۳، ص۶۶۶.</ref> کسانى که بیشترین اختصاص، تعلق و سنخیت را با ذکر (حفظ، یاد دادن، قرآن، [[تورات]]، کتب آسمانى، پیامبر و...) دارند و مراجعه به آنها مىتواند مضمون و محتواى آیات مورد بحث یعنى بشر بودن پیامبران را تبیین و تأیید کند. بر این اساس امر به سؤال از اهل الذکر در [[آیه]]، ارشاد به این اصل عام عقلایى است که رجوع جاهل به اهل خبره لازم است و دربردارنده حکم تعبدى نیست.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹. </ref> |
− | + | ===اقوال در تبیین اهل الذکر=== | |
+ | با توجه به آنچه گذشت، معناى اهلالذکر عام و فراگیر است و اقوال دیگرى که در این زمینه ارائه شده مىتواند از باب تبیین مصادیق گوناگون آن باشد؛ از جمله: | ||
− | + | *مراد از اهل الذکر، اهل کتب آسمانى پیشین از علماى [[یهود]] و [[مسیحیت|نصارا]]<ref>البحرالمحیط، ج۶، ص۵۳۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۸.</ref> و مقصود از سؤال، پرسش از نشانی هاى [[نبوت]] پیامبر اسلام است که در کتاب هاى ایشان وجود دارد. این نظر از کسانى است که در [[تفسیر]] آیه به خصوصِ سیاق آیات و شأن نزول آنها توجه کردهاند. | |
+ | *مراد از اهل الذکر، اهل علم به اخبار گذشتگان و آگاه به احوال امت هاى پیشین است.<ref>البحرالمحیط، ج۷، ص۴۱۱؛ روح المعانى، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۷.</ref> | ||
+ | *أهل الذکر، [[امامان معصوم]] علیهم السلام هستند. این قول با توجه به روایات صحیحه در این زمینه مطرح شده است.<ref>فرائد الاصول، ج ۱، ص۱۸۱.</ref> | ||
− | + | ===اهل الذکر در روایات اهل بیت علیهم السلام=== | |
+ | روایات در بیان مراد از ، اهل الذکر فراوان است. از جمله | ||
− | + | *رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « الذِّكْرُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ الذِّكْرِ»؛ من ذکر هستم و اهل بیت اهل الذکر هستند. | |
+ | *َ امام صادق علیه السلام : «َ الذِّكْرُ الْقُرْآنُ وَ نَحْنُ قَوْمُهُ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ.»؛ | ||
+ | *[[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیه السلام که فرمود: «نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُون.<ref>الکافى، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ </ref> | ||
− | + | مراد این دسته از روایات را مىتوان بیان روشنترین مصداق اهلالذکر، یعنى امامان معصوم علیهم السلام دانست.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> برخى در توضیح مضمون روایات یاد شده گفتهاند: مقصود ائمه از این که گفتهاند: اهلالذکر ما هستیم، این نیست که مفهوم ظاهر آیه چنین است، زیرا کافران اهل [[مکه]] ممکن نبود از ائمه چیزى بپرسند و بر فرض پرسش هم کلام ایشان را حجت ندانسته و باور نمىکردند، چنان که کلام خود [[رسول خدا]] صلی الله علیه وآله را نمىپذیرفتند، بنابراین مراد تشبیه و تمثیل است؛ یعنى این که هر چیز را باید از اهلش پرسید و همان گونه که بشر بودن پیامبران پیشین را باید از عالمان امت آن پیامبران پرسید، [[تفسیر]] و [[احکام]] اسلام را نیز باید از امام [[معصوم]] پرسید.<ref>نثر طوبى، ج۱، ص۲۷۶.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | برخى در | ||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | ==منابع== | ||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده: واژگان قرآنی]] | [[رده: واژگان قرآنی]] | ||
+ | [[رده:جایگاه اهل البیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۵
«أهل الذِّکر» از تعابیر قرآنی به معنای اهل علم و اطلاع و یادآورى است، که در دو آیه از قرآن آمده است. بر اساس روایات متعدد، اهل بیت (علیهمالسلام) از مصادیق بارز «اهل الذّکر» هستند.
محتویات
واژهشناسی
«أهلالذّکر» ترکیبى مرکب از «اهل» و «ذکر» است.
- واژه أهل به معنای سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزى و اختصاص داشتن به آن است و هرچه تعلق چیزى به چیزى بیشتر باشد، اختصاص بدان شدیدتر است و هرچه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان «اهلیت» قوىتر خواهد بود.[۱]
به گفته برخى، واژه «ذکر» در قرآن بالغ بر ۲۰ معنا دارد[۴]، از جمله: قرآن [۵]، پیامبر [۶] و تورات[۷]و...
ترکیب «أهل الذکر» در قرآن دوبار و به یک مضمون بکار رفته است:
- «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (سوره نحل/۱۶،۴۳)،
- «وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (سوره انبیاء/۲۱،۷).
أهل الذکر
سیاق آیات مشتمل بر این ترکیب براى تثبیت و تاکید این حقیقت است که پیامبران الهى همگی از جنس بشر بوده اند.[۸] در شأن نزول آیات اهلالذکر نیز آمده است که چون مشرکان چنین مىپنداشتند که فرستاده خداوند فقط باید فرشته باشد، با نزول آیات مذکور این پندار باطل گردیده است،[۹] با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و شأن نزول آنها، روشن مىشود که مراد از اهل الذکر، اهل علم و خبرگاناند؛[۱۰] کسانى که بیشترین اختصاص، تعلق و سنخیت را با ذکر (حفظ، یاد دادن، قرآن، تورات، کتب آسمانى، پیامبر و...) دارند و مراجعه به آنها مىتواند مضمون و محتواى آیات مورد بحث یعنى بشر بودن پیامبران را تبیین و تأیید کند. بر این اساس امر به سؤال از اهل الذکر در آیه، ارشاد به این اصل عام عقلایى است که رجوع جاهل به اهل خبره لازم است و دربردارنده حکم تعبدى نیست.[۱۱]
اقوال در تبیین اهل الذکر
با توجه به آنچه گذشت، معناى اهلالذکر عام و فراگیر است و اقوال دیگرى که در این زمینه ارائه شده مىتواند از باب تبیین مصادیق گوناگون آن باشد؛ از جمله:
- مراد از اهل الذکر، اهل کتب آسمانى پیشین از علماى یهود و نصارا[۱۲] و مقصود از سؤال، پرسش از نشانی هاى نبوت پیامبر اسلام است که در کتاب هاى ایشان وجود دارد. این نظر از کسانى است که در تفسیر آیه به خصوصِ سیاق آیات و شأن نزول آنها توجه کردهاند.
- مراد از اهل الذکر، اهل علم به اخبار گذشتگان و آگاه به احوال امت هاى پیشین است.[۱۳]
- أهل الذکر، امامان معصوم علیهم السلام هستند. این قول با توجه به روایات صحیحه در این زمینه مطرح شده است.[۱۴]
اهل الذکر در روایات اهل بیت علیهم السلام
روایات در بیان مراد از ، اهل الذکر فراوان است. از جمله
- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « الذِّكْرُ أَنَا وَ الْأَئِمَّةُ أَهْلُ الذِّكْرِ»؛ من ذکر هستم و اهل بیت اهل الذکر هستند.
- َ امام صادق علیه السلام : «َ الذِّكْرُ الْقُرْآنُ وَ نَحْنُ قَوْمُهُ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ.»؛
- امام رضا علیه السلام که فرمود: «نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُون.[۱۵]
مراد این دسته از روایات را مىتوان بیان روشنترین مصداق اهلالذکر، یعنى امامان معصوم علیهم السلام دانست.[۱۶] برخى در توضیح مضمون روایات یاد شده گفتهاند: مقصود ائمه از این که گفتهاند: اهلالذکر ما هستیم، این نیست که مفهوم ظاهر آیه چنین است، زیرا کافران اهل مکه ممکن نبود از ائمه چیزى بپرسند و بر فرض پرسش هم کلام ایشان را حجت ندانسته و باور نمىکردند، چنان که کلام خود رسول خدا صلی الله علیه وآله را نمىپذیرفتند، بنابراین مراد تشبیه و تمثیل است؛ یعنى این که هر چیز را باید از اهلش پرسید و همان گونه که بشر بودن پیامبران پیشین را باید از عالمان امت آن پیامبران پرسید، تفسیر و احکام اسلام را نیز باید از امام معصوم پرسید.[۱۷]
پانویس
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۱۶۹، «اهل».
- ↑ مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۹، «ذکر».
- ↑ نثر طوبى، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ دائرةالمعارف قرآن کریم، محسن اصغرپور قراملکى، ج۵، ص۱۳۰-۱۳۳.
- ↑ سوره انبیاء/۲۱،۵۰؛ سوره طه/۲۰، ۱۲۴
- ↑ سوره طلاق/۶۵، ۱۰-۱۱
- ↑ سوره انبیاء/۲۱، ۱۰۵
- ↑ الميزان في تفسير القرآن، ج12، ص: 256
- ↑ روض الجنان، ج۱۲، ص۴۲.
- ↑ انوار الاصول، ج۳، ص۶۶۶.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.
- ↑ البحرالمحیط، ج۶، ص۵۳۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۸.
- ↑ البحرالمحیط، ج۷، ص۴۱۱؛ روح المعانى، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۷.
- ↑ فرائد الاصول، ج ۱، ص۱۸۱.
- ↑ الکافى، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ نثر طوبى، ج۱، ص۲۷۶.