عبدالجلیل قزوینی رازی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ عبد الجليل قزوينی را به عبدالجلیل قزوینی رازی منتقل کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''عبدالجلیل قزوینی رازی''' (متولد اواخر سده ۵ قمری) دانشمندی فاضل و [[فقیه|فقیهی]] فصیح و زبان آور بود. مهم‌ترین اثر وی، کتاب «النقض» است که هم از نظر محتوا (به عنوان اعتقادات [[شیعه]]) و هم از جهت متن (نثر فارسی) پراهمیت قلمداد شده است. از شاگردان وی می‌توان به [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]] اشاره نمود.
+
'''«عبدالجلیل قزوینی رازی»''' فقیه، واعظ و متکلم بزرگ [[شیعه]] در قرن ششم قمری است. مهم‌ترین اثر وی، کتاب «[[النقض (کتاب)|النقض]]» است که در آن اعتقادات شیعه را با استدلال‌های منطقی و با نثر فصیح فارسی بیان نموده است.  
 
+
{{شناسنامه عالم
==معرفی اجمالی==
+
||نام کامل = عبدالجلیل قزوینی رازی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =
 +
|زادگاه = قزوین
 +
|وفات =  قرن ششم قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =  اوحدالدین قزوینی، ابومنصور المظفر العبادی،...
 +
|شاگردان = [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]]، [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب مازندرانی]]، عبدالكريم رافعى قزوينى، سید واثق بالله جبلی،...
 +
|آثار = [[النقض (کتاب)|النقض]]، البراهین فی امامة امیرالمؤمنین، السؤالات و الجوابات، مفتاح الراحات فی فنون الحکایات، تنزیه عایشه، رساله‌ در رد [[اسماعیلیه|اسماعیلیه]]،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
 
عبدالجلیل، فرزند ابوالحسین بن ابوالفضل قزوینی است. تاریخ و محل دقیق تولد وی روشن نیست، اما شواهدی وجود دارد که در اواخر سده پنجم قمری متولد شده است. باتوجه به نگارش کتاب «‌البراهین فی امامة امیرالمؤمنین(ع)‌» در سال ۵۳۷ قمری، و نیز بنابر تصریح خود در کتاب النقض در سال ۵۵۰ هجری، داشتن مجلس وعظ در مدرسه بزرگ خود، این احتمال را قوت می‌بخشد که او در این سال‌ها، فردی میانسال و جاافتاده در میان مشاهیر شهر ری بوده است، بنابراین زمان تولد او را می‌توان حدوداً اواخر قرن ۵ قمری تخمین زد.  
 
عبدالجلیل، فرزند ابوالحسین بن ابوالفضل قزوینی است. تاریخ و محل دقیق تولد وی روشن نیست، اما شواهدی وجود دارد که در اواخر سده پنجم قمری متولد شده است. باتوجه به نگارش کتاب «‌البراهین فی امامة امیرالمؤمنین(ع)‌» در سال ۵۳۷ قمری، و نیز بنابر تصریح خود در کتاب النقض در سال ۵۵۰ هجری، داشتن مجلس وعظ در مدرسه بزرگ خود، این احتمال را قوت می‌بخشد که او در این سال‌ها، فردی میانسال و جاافتاده در میان مشاهیر شهر ری بوده است، بنابراین زمان تولد او را می‌توان حدوداً اواخر قرن ۵ قمری تخمین زد.  
  
عبدالجلیل اصالتاً اهل قزوین بوده اما به سبب سکونت در شهر ری و قرار گرفتن در شمار علمای [[شیعه]] آن بلاد، او را عبدالجلیل رازی نیز می‌خوانده‌اند.
+
عبدالجلیل قزوینی اصالتاً اهل قزوین بوده، اما به سبب سکونت در شهر ری و قرار گرفتن در شمار علمای [[شیعه]] آن بلاد، او را عبدالجلیل رازی نیز می‌خوانده‌اند. عبدالجلیل در شهر ری، بسیار مورد احترام [[اهل سنت|عامه]] بوده، و او بصورت تلویحی، اشاره‌ای به وجاهت خود در ری داشته است.
  
[[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجب‌الدین]] در معرفى وى ضمن آنکه او را از جمله عالمان شیعى دانسته که به [[تقوا|پرهیزگارى]] شهره بوده‌اند، به مهارت و استادى قزوینى در [[علم کلام|علم کلام]] اشاره کرده است.
+
در مورد چگونگی شروع تحصیلات و همچنین استادان وی در کتاب‌های شرح‌حال‌نگاری مطالب زیادی نمی‌توان یافت. احتمالاً تحصیلات خود را از شهر قزوین شروع و پس از هجرت به ری، تحصیلات خود را در آنجا تکمیل کرده است. عبدالجلیل در کتاب «[[النقض (کتاب)|النقض]]» به شاگردی نزد «اوحدالدین قزوینی» (برادر بزرگ‌تر عبدالجلیل) و ابومنصور المظفر العبادی تصریح کرده است. اما قرائن دال بر این است که او، از محضر دیگر علمای آن دوره هم کسب فیض کرده است. از بزرگان آن دوره می‌توان به ابوالوفاء عبدالجبار رازی، شیخ معین الدین امیر کاعجلی و... اشاره داشت.
  
بعد از منتجب‌الدین، رافعى مؤلف «التدوین فى اخبار اهل العلم بقزوین» از عبدالجلیل قزوینى چنین یاد کرده است: «عبدالجلیل بن ابوالحسین مشهور به ابورشید قزوینى، واعظ، اصولى، داراى کلامى شیوا در وعظ است. تألیفاتى در علم کلام دارد. در رى سکونت دارد و از شیعیان است».
+
در مورد تعداد شاگردان او هم نمی‌توان اظهار نظر صریحی کرد، اما به نظر می‌رسد این افراد از شاگردان وی بوده‌اند: [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]]، رافعی و سید واثق بالله بن احمد جبلی عالم [[زیدیه|زیدی]] مذهب بوده که توسط شیخ عبدالجلیل مستبصر شد. همچنین [[صاحب روضات]] می گوید [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب مازندرانی]] در [[معالم العلماء (کتاب)|معالم العلماء]] اظهار می دارد: عبدالجلیل رازی فرزند عیسی از اساتید با کفایت من بود و نقضی بر کتاب ابوحسین بصری [[سنی]] مرقوم داشت.
  
نقطه ثقل بزرگان اهل ترجمه در ذکر احوال قزوینی، تأکید بر تصنیف کتاب «‌النقض‌» بوده است و در ضبط صریح و دقیق تاریخ ولادت، وفات و دیگر مسائل زندگی وی تساهل شده است. گفته شده وفاتش در نیمه‌ دوم سده‌ ششم هجری یعنی پس از سال ۵۶۰ قمری بوده است.
+
توجه بزرگان اهل ترجمه در ذکر احوال قزوینی، بیشتر بر تصنیف کتاب «[[النقض (کتاب)|النقض]]» او بوده است و در ضبط صریح و دقیق تاریخ ولادت، وفات و دیگر مسائل زندگی وی تساهل شده است. گفته شده وفاتش در نیمه‌ دوم سده‌ ششم هجری، یعنی پس از سال ۵۶۰ قمری بوده است.
  
==تحصیلات==
+
==ویژگی‌های علمی==
در مورد چگونگی شروع تحصیلات و همچنین استادان وی در کتاب‌های شرح‌حال‌نگاری مطالب زیادی نمی‌توان یافت. احتمالاً تحصیلات خود را از شهر قزوین شروع و پس از هجرت به ری، تحصیلات خود را در آنجا تکمیل کرده است. عبدالجلیل در کتاب النقض به شاگردی نزد «اوحد الدین قزوینی» (برادر بزرگ‌تر عبدالجلیل) و ابومنصور المظفر العبادی تصریح کرده است. اما قرائن دال بر اینست که او، از محضر دیگر علمای آن دوره هم کسب فیض کرده است. از بزرگان آن دوره می‌توان به ابوالوفاء عبدالجبار رازی، شیخ معین الدین امیر کاعجلی و... اشاره داشت.
+
[[شیخ منتجب الدین رازی|شیخ منتجب‌الدین]] در معرفى وى ضمن آنکه او را از جمله عالمان [[شیعه|شیعى]] دانسته که به [[تقوا|پرهیزگارى]] شهره بوده‌اند، به مهارت و استادى قزوینى در [[علم کلام|علم کلام]] اشاره کرده است.
  
==واعظ شهیر==
+
عبدالكريم رافعى قزوينى مؤلف «التدوین فى اخبار اهل العلم بقزوین» از عبدالجلیل قزوینى چنین یاد کرده است: «عبدالجلیل بن ابوالحسین مشهور به ابورشید قزوینى، واعظ، اصولى، داراى کلامى شیوا در وعظ است. تألیفاتى در علم کلام دارد. در رى سکونت دارد و از شیعیان است».
اکثر قریب به اتفاق تراجم‌نگاران و شرح حال‌نویسان، از وی بالفظ «‌الواعظ‌» یاد کرده و در شرح زندگانی او، تأکید بر وعظ و فصاحت وی کرده‌اند.
 
  
در قلم تراجم نویسان اگر شخصیتی به لفظ «‌واعظ‌» توصیف گردید بدین معنا اشاره دارد که او دارای تمام صفات لازمه برای شهرت به این صفت، اعم از فصاحت، [[بلاغت]]، تسلط بر [[منطق]] و... است.
+
همچنین اکثر قریب به اتفاق تراجم‌نگاران و شرح حال‌نویسان، از وی با لفظ «‌الواعظ‌» یاد کرده و در شرح حال او، تأکید بر وعظ و فصاحت وی کرده‌اند. در قلم تراجم نویسان اگر شخصیتی به لفظ «‌واعظ‌» توصیف گردد، بدین معنا اشاره دارد که او دارای تمام صفات لازمه برای شهرت به این صفت، اعم از فصاحت، [[بلاغت]]، تسلط بر [[منطق]] و... است. بسیاری از بزرگان همچون [[شیخ حر عاملى|شیخ حر عاملی]] در [[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]]، [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|محمدباقر خوانساری]] در [[روضات الجنات (کتاب)|روضات الجنات]]، [[میرزا عبدالله افندی|عبدالله افندی اصفهانی]] در [[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]، [[عبدالله مامقانی]] در [[تنقيح المقال فى علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] و...، در توصیف عبدالجلیل، او را واعظی فصیح خوانده‌اند. البته آنان، مبنا و مستند خویش را کتاب «‌[[فهرست شیخ منتجب الدین (کتاب)|الفهرست‌]]» نوشته [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]] قرار داده‌اند و غالباً سخن وی را تکرار نموده‌اند.
  
بسیاری از بزرگان همچون [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]]، [[شیخ حر عاملى|شیخ حر عاملی]] در [[امل الآمل فی علماء جبل عامل (کتاب)|امل الآمل]]، [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|محمد باقر خوانساری]] در [[روضات الجنات (کتاب)|روضات الجنات]]، شیخ [[میرزا عبدالله افندی|عبدالله افندی اصفهانی]] در [[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]]، شیخ [[عبدالله مامقانی]] در [[تنقيح المقال فى علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]]، [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمی]] در [[فوائد الرضویه (کتاب)|فوائد الرضویه]] و... در توصیف عبدالجلیل، او را واعظی فصیح خوانده‌اند. البته آنان، مبنا و مستند خویش را کتاب «‌[[فهرست شیخ منتجب الدین (کتاب)|الفهرست‌]]» نوشته [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]] قرار داده‌اند و غالباً سخن وی را تکرار نموده‌ و اگر مطلبی خارج از آن کتاب بدست آورده‌اند، بعد از نقل مطلب از الفهرست آن را بیان کرده‌اند.
+
در روزگار زندگانی عبدالجلیل رازی، به سبب حکومت و قدرت [[اهل سنت]]، نزاع‌های درون دینی، بیشتر به ضرر [[شیعه|شیعیان]] تمام می‌شده است. تلاش عبدالجلیل نیز به عنوان یکی از سرشناسان ری، بیشتر معطوف به انجام این امر مهم بوده است. برخی از نوشته‌های وی، نشان دهندۀ تلاش او در این راه بوده است. عبدالجلیل در مورد ایمان [[عمر بن خطاب|عمر خطاب]] مطالبی را نگاشته است که شاید آن را باید به نوعی تلطیف کردن فضای موجود بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] دانست. همچنین برخی از آثار عبدالجلیل مورد توجه بزرگان اهل سنت قرار گرفته، و از آن نسخه برداری می‌کردند و حتی [[تقریظ]] هم بر آن نوشته بوده‌اند.
 
 
==شخصیت وی در میان عامه==
 
در روزگار زندگانی عبدالجلیل، به سبب حکومت و قدرت [[اهل سنت]]، نزاع‌های درون دینی، بیشتر به ضرر [[شیعه|شیعیان]] تمام می‌شده است. تلاش عبدالجلیل نیز به عنوان یکی از سرشناسان ری، بیشتر معطوف به انجام این امر مهم بوده است، برخی از نوشته‌های وی، نشان دهندۀ تلاش او در این راه بوده است.
 
 
 
عبدالجلیل در شهر ری، به شدت مورد احترام [[اهل سنت|عامه]] بوده است، به گونه‌ای که برخی از نوشته‌های وی مورد توجه بزرگان اهل سنت قرار می‌گرفت، و از آن نسخه برداری می‌کردند و حتی [[تقریظ]] هم بر آن نوشته بوده‌اند. عبدالجلیل در مورد ایمان [[عمر بن خطاب|عمر خطاب]] مطالبی را نگاشته است که شاید آن را باید به نوعی تلطیف کردن فضای موجود بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل تسنن]] دانست.
 
 
 
از عبارات او در کتاب النقض برمی آید که عمادالدین حسن استرآبادی بر کتاب تنزیه عایشه تقریظ نوشته است و حتی امیرعباس غازی ملحدکش از سران اباحتیان در زمان حکومت خود در شهر ری، این نسخه را طلب کرده بوده تا در خزانه وی از آن نگهداری شود.
 
 
 
عبدالجلیل خود نیز بصورت تلویحی، اشاره‌ای به وجاهت خود در ری داشته است.
 
 
 
==شاگردان==
 
در مورد تعداد شاگردان او هم نمی‌توان اظهار نظر صریحی کرد اما به نظر می‌رسد این افراد از شاگردان وی بوده‌اند: [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین بن بابویه]]، رافعی و سید واثق بالله بن احمد جبلی: عالم [[زیدیه|زیدی]] مذهب بوده و توسط شیخ عبدالجلیل مستبصر شد.
 
 
 
همچنین [[صاحب روضات]] می گوید [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب مازندرانی]] در [[معالم العلماء (کتاب)|معالم العلماء]] اظهار می دارد: عبدالجلیل رازی فرزند عیسی از اساتید با کفایت من بود و نقضی بر کتاب ابوحسین بصری [[سنی]] مرقوم داشت.
 
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
عبدالجلیل قزوینی از افراد متبحر در فن نویسندگی بود و آثاری چند که بیشتر در مباحث اعتقادی و کلامی به وی نسبت داده‌اند. تصانیف وی عبارتند از:
+
عبدالجلیل قزوینی از افراد متبحر در فن نویسندگی بود و آثاری چند که بیشتر در مباحث اعتقادی و [[علم کلام|کلامی]] به وی نسبت داده‌اند. تصانیف وی عبارتند از:
  
* النقض (بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض): مهم‌ترین و ماندگارترین نقشی که قزوینی در تاریخ [[تشیع]] داشته، نگارش کتابی در پاسخ به تهمت‌ها و نوشته‌های خارج از ادب، اخلاق و دین، توسط یک متعصب [[ناصبی]] بوده است. قزوینی کتاب نقض را در رد کتابی به نام «بعض فضائح الروافض» نوشته، که نویسنده‌ای [[سنی]] مذهب، ساکن ری، در [[ماه محرم|محرّم]] سال ۵۵۵ تألیف آن را به پایان برده و ظاهراً عبدالجلیل تا سال ۵۵۹ به تکمیل آن مشغول بوده است. [[قاضی نورالله شوشتری|قاضی شهید]] صاحب [[مجالس المؤمنین (کتاب)|مجالس]] می نویسد: واعظ قزوینی مدتها در ری تبلیغ می نمود و دانشمندی بلند همت بود، شیعیان ایران در جو آن روزگار (که اغلب پیرو مذاهب دیگر بودند) از مکتوبات نواصب و بعضی اتهامات بی مورد خیلی ناراحت می شدند و در این زمینه مطالب [[مثالب]] و نواصب را به رخ شیعیان می کشیدند. تا اینکه به درخواست نقیب شریف محمد بن علی مرتضی و یا به درخواست سید مرتضی که از اعیان با نفوذ شهر ری بوده از عبدالجلیل کتابی مستدل و مستند در نقض بر مثالب (مثالب نواصب) درخواست می شود. سپس این دانشمند بزرگوار کتاب «النقض» را به رشته تحریر  درآورد. باید دانست النقض با استفاده از اخبار صحیح فریقین پس از ضرورت به رشته تحریر می رود. صاحب [[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]] ضمن نقل قول صاحب مجالس اضافه می کند نسخه ای از کتاب النقض نزد ما موجود است، این کتاب در عصر خود بی نظیر بوده است و تاریخ  تألیف آ ن سال ۵۵۶ قمری به درخواست سید مرتضی محمد بن علی نقیب شیعیان آن زمان صورت گرفته است.
+
*[[النقض (کتاب)|النقض]] (بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض): مهم‌ترین نقشی که قزوینی در تاریخ [[تشیع]] داشته، نگارش کتابی در پاسخ به تهمت‌ها و نوشته‌های خارج از ادب، اخلاق و دین، توسط یک متعصب [[ناصبی]] بوده است. قزوینی کتاب نقض را در رد کتابی به نام «بعض فضائح الروافض» نوشته، که نویسنده‌ای [[سنی]] مذهب، ساکن ری، در [[ماه محرم|محرّم]] سال ۵۵۵ تألیف آن را به پایان برده و ظاهراً عبدالجلیل تا سال ۵۵۹ به تکمیل آن مشغول بوده است. [[قاضی نورالله شوشتری|قاضی شهید]] صاحب [[مجالس المؤمنین (کتاب)|مجالس]] می نویسد: واعظ قزوینی مدتها در ری تبلیغ می نمود و دانشمندی بلند همت بود، شیعیان [[ایران]] در جوّ آن روزگار (که اغلب پیرو مذاهب دیگر بودند) از مکتوبات نواصب و بعضی اتهامات بی مورد خیلی ناراحت می شدند و در این زمینه مطالب [[مثالب]] و نواصب را به رخ شیعیان می کشیدند. تا اینکه به درخواست نقیب شریف محمد بن علی مرتضی که از اعیان با نفوذ شهر ری بوده از عبدالجلیل کتابی مستدل و مستند در نقض بر مثالب درخواست می شود. سپس این دانشمند بزرگوار کتاب «النقض» را با استفاده از اخبار صحیح فریقین به رشته تحریر درآورد. صاحب [[ریاض العلماء (کتاب)|ریاض العلماء]] می گوید نسخه ای از کتاب النقض نزد ما موجود است، این کتاب در عصر خود بی نظیر بوده است.
  
*البراهین فی امامة امیرالمؤمنین: این کتاب را در سال ۵۳۷ ق تألیف نموده است و مشتمل بر دلائل [[امامت]] [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام است.
+
*البراهین فی امامة امیرالمؤمنین: این کتاب را در سال ۵۳۷ ق. تألیف نموده است و مشتمل بر دلائل [[امامت]] [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام است.
 
*السؤالات و الجوابات (در هفت مجلّد): مجموعه سؤالاتی که وی به صورت کتبی به آنها پاسخ داده است. ذکر این کتاب به عنوان هفت مجلد در شرح زندگانی شیخ عبدالجلیل، می‌تواند گواهی بر سرآمدی و سرشناسی او در میان اهل علم در ری باشد که او را مرجع حل مشکلات خود می‌دانسته‌اند.
 
*السؤالات و الجوابات (در هفت مجلّد): مجموعه سؤالاتی که وی به صورت کتبی به آنها پاسخ داده است. ذکر این کتاب به عنوان هفت مجلد در شرح زندگانی شیخ عبدالجلیل، می‌تواند گواهی بر سرآمدی و سرشناسی او در میان اهل علم در ری باشد که او را مرجع حل مشکلات خود می‌دانسته‌اند.
  
*مفتاح الراحات فی فنون الحکایات (مفتاح التذکیر): این کتاب مورد توجه عده‌ای از بزرگان اهل سنت و شیعه بوده و به سبب آنکه حاجت واعظان و مناظران را در مذاکرات و مواعظ رفع می‌کرده، به مفتاح التذکیر تغییر نام یافته است، و نام اصلی آن همان مفتاح الراحات می‌باشد که خود مصنف به آن تصریح می‌نماید. وی در این اثر اعتقاد شیعه در حق زهاد، عباد و مفسران را بیان کرده است.
+
*مفتاح الراحات فی فنون الحکایات (مفتاح التذکیر): این کتاب مورد توجه عده‌ای از بزرگان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] بوده و به سبب آنکه حاجت واعظان و مناظران را در مذاکرات و مواعظ رفع می‌کرده، به «مفتاح التذکیر» تغییر نام یافته است، و نام اصلی آن همان «مفتاح الراحات» می‌باشد که خود مصنف به آن تصریح می‌نماید. وی در این اثر اعتقاد شیعه در حق زهّاد، عبّاد و مفسران را بیان کرده است.
 
 
*تنزیه عایشه: این کتاب در بیان پاکی [[عایشه]] و دیگر همسران [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]](ص) از نسبت ناشایست [[زنا]] و در اثبات پاکدامنی آنان است.
 
*رساله‌اى در رد [[اسماعیلیه|اسماعیلیه]].
 
 
 
==پیوندها==
 
  
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=64236&scope=QxqEK673b5gx4DRFfkdlFwILADADRHEMILADADRHEM&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%84%D9%8A%D9%84%20%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%8A%D9%86%D9%8A&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگينامه]'''
+
*تنزیه عایشه: این کتاب در بیان پاکی [[عایشه]] و دیگر همسران [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]](ص) از نسبت ناشایست [[زنا]] و در اثبات پاکدامنی آنان است. از عبارات عبدالجلیل در کتاب «[[النقض (کتاب)|النقض]]» برمی آید که عمادالدین حسن استرآبادی بر کتاب «تنزیه عایشه» [[تقریظ]] نوشته است و حتی امیرعباس غازی از سران [[اباحه گری|اباحتیان]] در زمان حکومت خود در شهر ری، این نسخه را طلب کرده بوده تا در خزانه وی از آن نگهداری شود.
 +
*رساله‌اى در ردّ [[اسماعیلیه|اسماعیلیه]].
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*[[ویکی شیعه]].
+
*"عبدالجلیل قزوینی رازی"، [[ویکی شیعه]].
*ویکی نور.
+
*"عبدالجلیل قزوینی رازی"، ویکی نور.
 
*پایگاه شعائر.
 
*پایگاه شعائر.
  
 
[[رده:علمای قرن ششم]]
 
[[رده:علمای قرن ششم]]
 +
[[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:متکلمان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶

«عبدالجلیل قزوینی رازی» فقیه، واعظ و متکلم بزرگ شیعه در قرن ششم قمری است. مهم‌ترین اثر وی، کتاب «النقض» است که در آن اعتقادات شیعه را با استدلال‌های منطقی و با نثر فصیح فارسی بیان نموده است.

نام کامل عبدالجلیل قزوینی رازی
زادگاه قزوین
وفات قرن ششم قمری

Line.png

اساتید

اوحدالدین قزوینی، ابومنصور المظفر العبادی،...

شاگردان

منتجب الدین رازی، ابن شهر آشوب مازندرانی، عبدالكريم رافعى قزوينى، سید واثق بالله جبلی،...

آثار

النقض، البراهین فی امامة امیرالمؤمنین، السؤالات و الجوابات، مفتاح الراحات فی فنون الحکایات، تنزیه عایشه، رساله‌ در رد اسماعیلیه،...

زندگی‌نامه

عبدالجلیل، فرزند ابوالحسین بن ابوالفضل قزوینی است. تاریخ و محل دقیق تولد وی روشن نیست، اما شواهدی وجود دارد که در اواخر سده پنجم قمری متولد شده است. باتوجه به نگارش کتاب «‌البراهین فی امامة امیرالمؤمنین(ع)‌» در سال ۵۳۷ قمری، و نیز بنابر تصریح خود در کتاب النقض در سال ۵۵۰ هجری، داشتن مجلس وعظ در مدرسه بزرگ خود، این احتمال را قوت می‌بخشد که او در این سال‌ها، فردی میانسال و جاافتاده در میان مشاهیر شهر ری بوده است، بنابراین زمان تولد او را می‌توان حدوداً اواخر قرن ۵ قمری تخمین زد.

عبدالجلیل قزوینی اصالتاً اهل قزوین بوده، اما به سبب سکونت در شهر ری و قرار گرفتن در شمار علمای شیعه آن بلاد، او را عبدالجلیل رازی نیز می‌خوانده‌اند. عبدالجلیل در شهر ری، بسیار مورد احترام عامه بوده، و او بصورت تلویحی، اشاره‌ای به وجاهت خود در ری داشته است.

در مورد چگونگی شروع تحصیلات و همچنین استادان وی در کتاب‌های شرح‌حال‌نگاری مطالب زیادی نمی‌توان یافت. احتمالاً تحصیلات خود را از شهر قزوین شروع و پس از هجرت به ری، تحصیلات خود را در آنجا تکمیل کرده است. عبدالجلیل در کتاب «النقض» به شاگردی نزد «اوحدالدین قزوینی» (برادر بزرگ‌تر عبدالجلیل) و ابومنصور المظفر العبادی تصریح کرده است. اما قرائن دال بر این است که او، از محضر دیگر علمای آن دوره هم کسب فیض کرده است. از بزرگان آن دوره می‌توان به ابوالوفاء عبدالجبار رازی، شیخ معین الدین امیر کاعجلی و... اشاره داشت.

در مورد تعداد شاگردان او هم نمی‌توان اظهار نظر صریحی کرد، اما به نظر می‌رسد این افراد از شاگردان وی بوده‌اند: منتجب الدین رازی، رافعی و سید واثق بالله بن احمد جبلی عالم زیدی مذهب بوده که توسط شیخ عبدالجلیل مستبصر شد. همچنین صاحب روضات می گوید ابن شهر آشوب مازندرانی در معالم العلماء اظهار می دارد: عبدالجلیل رازی فرزند عیسی از اساتید با کفایت من بود و نقضی بر کتاب ابوحسین بصری سنی مرقوم داشت.

توجه بزرگان اهل ترجمه در ذکر احوال قزوینی، بیشتر بر تصنیف کتاب «النقض» او بوده است و در ضبط صریح و دقیق تاریخ ولادت، وفات و دیگر مسائل زندگی وی تساهل شده است. گفته شده وفاتش در نیمه‌ دوم سده‌ ششم هجری، یعنی پس از سال ۵۶۰ قمری بوده است.

ویژگی‌های علمی

شیخ منتجب‌الدین در معرفى وى ضمن آنکه او را از جمله عالمان شیعى دانسته که به پرهیزگارى شهره بوده‌اند، به مهارت و استادى قزوینى در علم کلام اشاره کرده است.

عبدالكريم رافعى قزوينى مؤلف «التدوین فى اخبار اهل العلم بقزوین» از عبدالجلیل قزوینى چنین یاد کرده است: «عبدالجلیل بن ابوالحسین مشهور به ابورشید قزوینى، واعظ، اصولى، داراى کلامى شیوا در وعظ است. تألیفاتى در علم کلام دارد. در رى سکونت دارد و از شیعیان است».

همچنین اکثر قریب به اتفاق تراجم‌نگاران و شرح حال‌نویسان، از وی با لفظ «‌الواعظ‌» یاد کرده و در شرح حال او، تأکید بر وعظ و فصاحت وی کرده‌اند. در قلم تراجم نویسان اگر شخصیتی به لفظ «‌واعظ‌» توصیف گردد، بدین معنا اشاره دارد که او دارای تمام صفات لازمه برای شهرت به این صفت، اعم از فصاحت، بلاغت، تسلط بر منطق و... است. بسیاری از بزرگان همچون شیخ حر عاملی در امل الآمل، محمدباقر خوانساری در روضات الجنات، عبدالله افندی اصفهانی در ریاض العلماء، عبدالله مامقانی در تنقیح المقال و...، در توصیف عبدالجلیل، او را واعظی فصیح خوانده‌اند. البته آنان، مبنا و مستند خویش را کتاب «‌الفهرست‌» نوشته منتجب الدین رازی قرار داده‌اند و غالباً سخن وی را تکرار نموده‌اند.

در روزگار زندگانی عبدالجلیل رازی، به سبب حکومت و قدرت اهل سنت، نزاع‌های درون دینی، بیشتر به ضرر شیعیان تمام می‌شده است. تلاش عبدالجلیل نیز به عنوان یکی از سرشناسان ری، بیشتر معطوف به انجام این امر مهم بوده است. برخی از نوشته‌های وی، نشان دهندۀ تلاش او در این راه بوده است. عبدالجلیل در مورد ایمان عمر خطاب مطالبی را نگاشته است که شاید آن را باید به نوعی تلطیف کردن فضای موجود بین شیعه و اهل تسنن دانست. همچنین برخی از آثار عبدالجلیل مورد توجه بزرگان اهل سنت قرار گرفته، و از آن نسخه برداری می‌کردند و حتی تقریظ هم بر آن نوشته بوده‌اند.

آثار و تألیفات

عبدالجلیل قزوینی از افراد متبحر در فن نویسندگی بود و آثاری چند که بیشتر در مباحث اعتقادی و کلامی به وی نسبت داده‌اند. تصانیف وی عبارتند از:

  • النقض (بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض): مهم‌ترین نقشی که قزوینی در تاریخ تشیع داشته، نگارش کتابی در پاسخ به تهمت‌ها و نوشته‌های خارج از ادب، اخلاق و دین، توسط یک متعصب ناصبی بوده است. قزوینی کتاب نقض را در رد کتابی به نام «بعض فضائح الروافض» نوشته، که نویسنده‌ای سنی مذهب، ساکن ری، در محرّم سال ۵۵۵ تألیف آن را به پایان برده و ظاهراً عبدالجلیل تا سال ۵۵۹ به تکمیل آن مشغول بوده است. قاضی شهید صاحب مجالس می نویسد: واعظ قزوینی مدتها در ری تبلیغ می نمود و دانشمندی بلند همت بود، شیعیان ایران در جوّ آن روزگار (که اغلب پیرو مذاهب دیگر بودند) از مکتوبات نواصب و بعضی اتهامات بی مورد خیلی ناراحت می شدند و در این زمینه مطالب مثالب و نواصب را به رخ شیعیان می کشیدند. تا اینکه به درخواست نقیب شریف محمد بن علی مرتضی که از اعیان با نفوذ شهر ری بوده از عبدالجلیل کتابی مستدل و مستند در نقض بر مثالب درخواست می شود. سپس این دانشمند بزرگوار کتاب «النقض» را با استفاده از اخبار صحیح فریقین به رشته تحریر درآورد. صاحب ریاض العلماء می گوید نسخه ای از کتاب النقض نزد ما موجود است، این کتاب در عصر خود بی نظیر بوده است.
  • البراهین فی امامة امیرالمؤمنین: این کتاب را در سال ۵۳۷ ق. تألیف نموده است و مشتمل بر دلائل امامت امام علی علیه السلام است.
  • السؤالات و الجوابات (در هفت مجلّد): مجموعه سؤالاتی که وی به صورت کتبی به آنها پاسخ داده است. ذکر این کتاب به عنوان هفت مجلد در شرح زندگانی شیخ عبدالجلیل، می‌تواند گواهی بر سرآمدی و سرشناسی او در میان اهل علم در ری باشد که او را مرجع حل مشکلات خود می‌دانسته‌اند.
  • مفتاح الراحات فی فنون الحکایات (مفتاح التذکیر): این کتاب مورد توجه عده‌ای از بزرگان اهل سنت و شیعه بوده و به سبب آنکه حاجت واعظان و مناظران را در مذاکرات و مواعظ رفع می‌کرده، به «مفتاح التذکیر» تغییر نام یافته است، و نام اصلی آن همان «مفتاح الراحات» می‌باشد که خود مصنف به آن تصریح می‌نماید. وی در این اثر اعتقاد شیعه در حق زهّاد، عبّاد و مفسران را بیان کرده است.
  • تنزیه عایشه: این کتاب در بیان پاکی عایشه و دیگر همسران پیامبر اکرم(ص) از نسبت ناشایست زنا و در اثبات پاکدامنی آنان است. از عبارات عبدالجلیل در کتاب «النقض» برمی آید که عمادالدین حسن استرآبادی بر کتاب «تنزیه عایشه» تقریظ نوشته است و حتی امیرعباس غازی از سران اباحتیان در زمان حکومت خود در شهر ری، این نسخه را طلب کرده بوده تا در خزانه وی از آن نگهداری شود.
  • رساله‌اى در ردّ اسماعیلیه.

منابع

  • "عبدالجلیل قزوینی رازی"، ویکی شیعه.
  • "عبدالجلیل قزوینی رازی"، ویکی نور.
  • پایگاه شعائر.