مرجعیت: تفاوت بین نسخهها
(←چند پرسش) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
«مَرجَعیت» مهمترین جایگاه مذهبی اجتماعی در جامعه شیعیان است. به کسی که مقام مرجعیت داشته باشد مَرجَع تقلید می گویند. مرجع تقلید مجتهدی است که تعدادی از شیعیان از او تقلید میکنند یعنی اعمال دینی خود را بر اساس نظریات فقهی (فتاوای) آن مجتهد انجام میدهند. | «مَرجَعیت» مهمترین جایگاه مذهبی اجتماعی در جامعه شیعیان است. به کسی که مقام مرجعیت داشته باشد مَرجَع تقلید می گویند. مرجع تقلید مجتهدی است که تعدادی از شیعیان از او تقلید میکنند یعنی اعمال دینی خود را بر اساس نظریات فقهی (فتاوای) آن مجتهد انجام میدهند. | ||
سطر ۵۹: | سطر ۵۹: | ||
[[رده:اسلام]] | [[رده:اسلام]] | ||
[[رده:مقاله های مهم]] | [[رده:مقاله های مهم]] | ||
+ | |||
+ | == منابع == | ||
+ | |||
+ | * ملكى اصفهانى، مجتبى، فرهنگ اصطلاحات اصول، 2جلد، عالمه - ايران - قم، چاپ: 1، 1379 ه.ش. | ||
+ | * هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 5جلد، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير - ايران - قم، چاپ: 1، 1426 ه.ق. | ||
+ | * و[https://fa.wikishia.net/view/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C یکی شیعه] | ||
+ | * [https://makarem.ir/index.aspx?lid=0 پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی] | ||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده | ||
− | |شناسه= | + | |شناسه= خوب |
|عنوان بندی مناسب= خوب | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط | |کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط | ||
سطر ۷۰: | سطر ۷۷: | ||
|رعایت اختصار= خوب | |رعایت اختصار= خوب | ||
|سیر منطقی= خوب | |سیر منطقی= خوب | ||
− | |||
− | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۱۷
«مَرجَعیت» مهمترین جایگاه مذهبی اجتماعی در جامعه شیعیان است. به کسی که مقام مرجعیت داشته باشد مَرجَع تقلید می گویند. مرجع تقلید مجتهدی است که تعدادی از شیعیان از او تقلید میکنند یعنی اعمال دینی خود را بر اساس نظریات فقهی (فتاوای) آن مجتهد انجام میدهند.
محتویات
مقام مرجعیت در مذهب شیعه
مرجعیت، مهمترین جایگاه مذهبی اجتماعی در جامعه شیعی است. مرجع تقلید مجتهدی است که تعدادی از شیعیان از او تقلید میکنند یعنی اعمال دینی خود را بر اساس نظریات فقهی (فتاوای) آن مجتهد انجام میدهند و معمولا وجوهات شرعی خود را به او یا نمایندگان او میپردازند.[۱]
شرايط مرجع تقليد
گفته شده كه مرجع تقليد بايد بالغ، عاقل، مؤمن، عادل، مرد، آزاد، مجتهد مطلق، زنده، اعلم و حلال زاده بوده و دنياپرست نباشد. [۲] و بر فقيهى كه داراى ملكه استنباط احكام از ادلّه است و شرايط لازم، همچون ايمان، عدالت، زهد، و پارسايى را براى تصدى منصب مرجعيت دارد، فقيه جامع شرايط اطلاق مى شود. [۳]
عادل كسى است كه داراى حالت خداترسى باطنى است كه او را از انجام گناه كبيره و اصرار بر گناه صغيره بازمى دارد.[۴]
لزوم زنده بودن مرجع تقلید
لزوم زنده بودن مرجع تقلید شاید از این باب باشد که غالباً علماى زنده از علماى پيشين از نظر معلومات پيشرفته ترند، نه اينكه استعداد آنها به طور مطلق از آنها برتر باشد بلكه از اين جهت كه علوم پيشينيان را گرفته اند و علوم ديگرى بر آن افزوده اند و در واقع رمز تكامل علم همين است كه نسلها بعد از يكديگر مى آيند و بر علوم پيشينيان مى افزايند و علم را به پيش مى برند. نیز ضرورت پاسخ به مسائل جدید اقتضای آن دارد که از مجتهد زنده تقلید شود.[۴]
ضرورت مرد بودن مرجع تقلید
لزوم مرد بودن مرجع تقلید نیز بخاطر محذوراتی چون حشر و نشر با نامحرم یا عاطفی بودن زنان و... می باشد. البته گرچه زنان نمی توانند مرجع تقلید باشند؛ اما آنها مى توانند علوم اسلامى را تحصيل نموده، و به مقام رفيع و بلند اجتهاد، كه به تعبير بعضى از فقهاى بزرگ از جنگ و جهاد سخت تر است، برسند. در این صورت تقليد بر آنها نيز همچون مردان مجتهد حرام است و در اين مسأله فرقى ميان مرد و زن نيست.[۴]
ضرورت اعلم بودن مرجع تقلید
باید از بین مجتهدانِ جامع الشرایط، مجتهدی که از بقیۀ مجتهدان «اعلم» هست را انتخاب کرد. «أعلم» به کسی می گویند که در فهمیدن حكم خدا از تمام مجتهدين زمان خود استادتر باشد.مهمترین دلیل برای لزوم پیروی از اعلم عقل می باشد. عقل و عقلا حكم مى كنند كه با وجود اعلم نبايد به سراغ غير اعلم رفت، همانگونه كه اگر دو طبيب در تشخيص بيمارى و داروى كسى به يقين با هم اختلاف داشته باشند و يكى از آنها آگاه تر و باتجربه تر و پرسابقه تر باشد عقل و عقلا اجازه نمى دهند كه نظر او را رها كرده و به قول كسى عمل نمايد كه از نظر علم و تجربه، نسبت به او ضعيف تر است.[۴]
«مجتهدِ أعلم» را از سه راه مىتوان شناخت:
- اوّل: اينكه خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
- دوم: اينكه دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، به شرط اينكه دو نفر عالم ديگر بر خلاف گفتۀ آنها شهادت ندهند.
- سوم: اينكه آنچنان در ميان اهل علم و محافل علمى مشهور باشد كه انسان يقين پيدا كند او اعلم است.[۴]
ضرورت عقلی تقلید از مراجع تقلید
هر مسلمانی موظف است که به احکام شرعی الهی عمل کند. حال یا خود با تحصیل مداوم علوم حوزوی به درجه اجتهاد می رسد و وظایف شرعی خود را از متون دینی استخراج می کند. یا به احتیاط عمل می کند و یا از مجتهدی که شرایط تقلید را دارد تقلید می کند.
لذا آگاهی مهمترین ملاک در تقلید از مجتهد می باشد و آنچه اهمیت دارد این است که هر کسی به وظیفه شرعی خود علم پیدا کند و اگر نتوانست خودش به درجه اجتهاد برسد از راه دیگری باید این علم حاصل شود و آن رجوع به کسی است که این آگاهی را دارد.
این مسأله هم با دلیل عقل که «سیره عقلا مراجعه به اهل خبره است» قابل اثبات است و هم با ادله نقلی ثابت می شود. بلحاظ عقلی حجّيت قول خبره در نزد عقلا پذيرفته شده است و مصداق روشن رجوع به اهل خبره رجوع به قول مجتهد است كه به عنوان اهل خبره قولش حجّت است.[۴]
تقلید از مجتهد در منابع دینی
در آیات و روایات نیز به تقلید از مجتهد و پیروی از او به عنوان شخص آگاه سفارش شده است:
الف) در آیات قرآن:
از جمله آياتى كه براى ضرورت تقليد از مجتهد مورد استناد قرار گرفته است، آيه ذكر [۵] است. خداوند متعال مى فرمايد: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ». دلالت آيه شريفه به اين نحوست كه ظاهر از وجوب سؤال اين است كه به جواب آن عمل كنند وگرنه سؤال نمودن لغوست. بنابراين، آيه شريفه دلالت مى كند كه افراد ناآگاه در مقام عمل بايد به عالم و متخصّص مراجعه كند و اين همان تقليد است.[۴]
ب) در روایات:
در برخی روایات نیز صراحتا به تقلید از مجتهد تاکید شده است؛ به عنوان مثال در مرسله احتجاج از امام عسكرى عليه السلام آمده است: «فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه»؛ پس آن كس از فقيهان كه از نفس خويش صيانت كند، نگهبان دين خويش بوده، با هواى نفسانى خود به مخالفت برخيزد و فرمانبردار مولاى خويش باشد، پس بر توده مردم است كه از وى پيروى نمايند. در این روایت علاوه بر اینکه بر لزوم پیروی از مجتهد تاکید شده است، برخی از ملاک های مجتهد مثل نگهبان دین بودن و مخالفت با هوای نفس و... نیز بیان شده است.[۴]
قدرت و نفوذ مراجع شیعه
مراجع تقلید شیعه معمولا در مقلدان و پیروان خود و بلکه سایر شیعیان نفوذ دارند و از همین طریق میتوانند نظریات اجتماعی و سیاسی خود را در بین شیعیان تثبیت کنند. بهعنوان نمونه با فتوای سید محمد مجاهد گروه زیادی از شیعیان به جنگ علیه روسیه رفتند. صدور فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی منجر به لغو امتیاز تنباکو در ایران شد. نهضت مشروطه در ایران با فتوای آخوند خراسانی و تنی دیگر از علمای نجف به پیروزی رسید. و قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ش در ایران که در اعتراض به دستگیری آیت الله خمینی صورت گرفت. و در سالهای بعدانقلاب مردم ایران به رهبری یک مرجع تقلید (آيتالله خمینی) به پیروزی رسید.
به گفته محمد رشیدرضا عالم اهل سنت، هیچیک از عالمان اهل سنت چه به تنهایی و چه گروهی، نفوذ کلمه مجتهدان شیعه بهخصوص تحصیلکردگان حوزه نجف را ندارند. او در همین راستا تحریم انتخابات در عراق در زمان ملک فیصل و نیز تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی را مثال میزند. ساموئل بنجامین که فرستاده آمریکا به ایران بود در جایی گفته است مهمترین مجتهد تهران هرچند برای رفت و آمد از قاطر استفاده میکند و یک خدمتکار بیشتر ندارد؛ ولی با یک کلمه میتواند شاه را از سلطنت ساقط کند.[۶]
پانویس
منابع
- ملكى اصفهانى، مجتبى، فرهنگ اصطلاحات اصول، 2جلد، عالمه - ايران - قم، چاپ: 1، 1379 ه.ش.
- هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 5جلد، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير - ايران - قم، چاپ: 1، 1426 ه.ق.
- ویکی شیعه
- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی