منابع و پی نوشتهای ضعیف
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سب و فحش دادن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
(ویرایش)
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{خوب}}
 
 
 
{{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی پایگاه معتبر}}
 +
از جمله آفات زبان و استفاده های غیرصحیح از آن، «فحش و ناسزاگویی» به معنای گفتار زشت نسبت به دیگران است. در روایات ضمن نکوهش ناسزاگویی، از آن نهی شده و آثار بدی برایش بیان گردیده است.
  
== توضيحی پيرامون معنای فحش و ناسزا ==
+
==معنای فحش و ناسزا==
يكی از نعمت های باارزشی كه خداوند متعال به [[انسان]] عنايت نموده است نعمت زبان است كه ارزش وجودی آن بر كسی پوشيده نيست؛ و از طرفی هم مي دانيم كه از نعمت های الهی، هم می توان در راه صحيح و هم در راه نادرست بهره گرفت، يعنی هر نعمتی كه خداوند به انسان عنايت نموده است قابليت استفاده ارزشی و ضد ارزشی را داراست. مثلا با زبان هم می توان به عبادت پروردگار و مناجات با رب الارباب، مباحثه مسايل علمی و يا مشاوره صحيح دادن به ديگران و... پرداخت و هم مي توان در راه آزار رساندن به ديگران، دروغگويی و فحش دادن... از آن بهره گرفت. پس اين انسان است كه بايد به اختيار سعی كند از نعمت ها در مسير صحيح بهره گيرد و بداند كه: همه نعمت های الهی در نزد ما اماناتی هستند كه خداوند متعال برای رسيدن به كمال انسانی به ما عنايت فرموده است و لازمه امانتداری اين است كه انسان امانت را در راه صحيح استفاده نمايد و در راه درست از آن بهره گيرد.
+
فحش عبارت است از این که انسان امور بد و زشت را به واسطه کلمات صریح و در بعضی موارد رکیک و زننده بیان نماید و بیشتر اوقات به وسیله الفاظ مربوط به مسایل جنسی (آمیزش) و آلات و متعلّقات آن به کار می رود و افراد لاابالی و بی شرم و [[حیا|حیا]] آن عبارات را صریحا بر زبان جاری می کنند و در نکوهش آن همین بس که انسان ابتداء از به کار بردن چنین الفاظی ابا می کند و لذا انسان های با شخصیت و شرافتمند چنین کاری را هرگز برای خود نمی پسندند، بلکه حتی در موقع ضرورت هم با کنایه و رمز به آن اشاره می کنند.
 
 
استفاده های غيرصحيح از زبان بسيار زيادند كه بعضی از بزرگان برای زبان بيش از هفتاد آفت را ذكر نموده اند كه يكی از آن ها فحش و ناسزاگويی است كه ما در مورد آن در اين گفتار اندكی توضيح خواهيم داد و جايگاه آن را در زندگی انسان از ديدگاه اخلاقی [[اسلام]] بيان خواهيم نمود.
 
 
 
فحش عبارت است از اين كه انسان امور بد و زشت را به واسطه كلمات صريح و در بعضی موارد ركيك و زننده بيان نمايد و بيشتر اوقات به وسيله الفاظ مربوط به مسايل جنسی (آميزش) و آلات و متعلّقات آن به كار می رود و افراد لاابالی و بی شرم و [[حیا|حيا]] آن عبارات را صريحا بر زبان جاری می كنند و در نكوهش آن همين بس كه انسان ابتداء از به كار بردن چنين الفاظی ابا می كند و لذا انسان های با شخصيت و شرافتمند چنين كاری را هرگز برای خود نمی پسندند، بلكه حتی در موقع ضرورت هم با كنايه و رمز به آن اشاره می كنند.
 
 
 
== نكته ای در مورد حيا و كرامت پروردگار ==
 
{{متن قرآن|«وَلاتَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّوا اللّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ»}}؛ ای مؤمنان دشنام ندهيد كسانی را كه غير خدا را می خوانند تا آنها هم دشنام دهند خدا را از روی دشمنی و جهالت. ([[سوره انعام]]: 108)
 
 
 
يكی از [[صحابی|اصحاب]] [[پیامبر اسلام|پيامبر]] گفته است: [[الله|خداوند]] با حيا و كريم است [[عفت|عفّت]] می ورزد و نه تنها الفاظ ركيك را در كلامش نمی آورد بلكه در اين امور به كنايه سخن می گويد، اين [[ادب]] و عفّت كلام در [[قرآن]] و كلام الهی مخصوص به امور زناشويی نيست بلكه حتی از قضاء حاجت و بول و غايط هم به كنايه تعبير می كند و اين رمز گونه صحبت كردن به مراتب از صريح و بی پرده سخن گفتن شايسته تر است.
 
 
 
اما تعبيرهای كه مثل حيوان بودن يا پائين تر از حيوان {{متن قرآن|«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا»}} [[سوره فرقان]]: 44 و غيره در [[قرآن كريم]] آمده برای بيان واقعيت است. يعنی فردی كه گناهكار است و غرق در ماديات بدون گوش شنوای [[حق]] و تعقل در آن و بدون صفات و آداب انسانی، در واقع حيوان است و همچون حيوان زندگی می كند.
 
 
 
== احادیثی درباره فحش و ناسزا ==
 
منشاء فحاشی و بدگويی را به جرات می توان پستی و خباثت نفس معرفی نمود به گونه ای كه در كلام [[عصمت|معصومين]] عليهم السلام ريشه اين صفت را در آغاز شكل گيری انسان يعنی نطفه جستجو می كنند به گونه ای كه [[پیامبر اسلام|رسول مكرم اسلام]] می فرمايند: إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَی كُلِّ فَحَّاشٍ بَذِيٍّ قَلِيلِ الْحَياءِ لَا يُبَالِي مَا قَالَ و َلَا مَا قِيلَ لَهُ فَإِنَّكَ إِنْ فَتَّشْتَهُ لَمْ تَجِدْهُ إِلَّا لِغَيَّةٍ أَوْ شِرْكِ شَيْطَان؛ خداوند [[بهشت]] را بر هر فحّاش بی آبرو و كم شرمی كه باكی از آن چه گويد و آن چه به او گويند ندارد حرام كرده است، زيرا اگر درباره او كنجكاوی و بازرسی كنی يا از [[زنا]] است يا [[شيطان]] در نطفه او با پدرش شريك شده است... ([[بحارالانوار]]، ج60، ص207)
 
 
 
انسان به خودی خود و در شرايطی كه از انسانيت خود دور نشده است از به زبان آوردن الفاظ زشت و ركيك امتناع می كند اما كم كم با دور شدن از مدار انسانيت و نزديكی به محدوده خصايص حيوانی ذكر چنين الفاظی برايش عادی می شود و گاهی به عادت تبديل می شود، كه به بيان [[امام علی علیه السلام|اميرالمؤمنين]] علی عليه السلام: سُنَّةُ اللِّئامِ قُبْحُ الْكَلامِ؛ سنت و منش انسان های پست بدگويی و بدزبانی است. ([[غررالحكم]]، ص223)
 
 
 
منشا فحش و ناسزا در كلام انسان گرايش او به پستی و انحراف از مسير انسانی است و دور شدن از انسانيت و تبعات آن چيزی است كه به هيچ عنوان مورد رضايت و پسند پروردگار عالم نيست.
 
 
 
پيامبر اعظم اسلام صلی اللّه عليه و آله و سلّم می فرمايد: إِيَّاكُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا يُحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ؛ از فحش بر حذر باشيد زيرا خدای تعالی ناسزا و بدگويی را دوست ندارد. (بحارالانوار، ج76، ص110)
 
 
 
و می فرمايد: الْجنَّةُ حرامٌ علی كُلِّ فاحِشٍ انْ يدخُلها؛ دخول در [[بهشت]] بر فحّاش حرام است. ([[مجموعه ورام|مجموعة ورام]]، ج1، ص110)
 
 
 
و می فرمايد: يا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ كَانَ مُمَثَّلًا لَكَانَ مِثَالَ سَوْءٍ؛ ای [[عايشه]] اگر فحش بصورت انسانی متمثّل می شد حتما بد انسانی بود. (الكافي، ج2، ص326)
 
 
 
و فرمود: سِبابُ المُسْلِمِ فُسُوقٌ و قِتالُهُ كُفرٌ؛ بد گفتن به مسلمان فسق و جنگ با او كفر است. (بحارالانوار، ج71، ص246)
 
 
 
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْحَيِيَّ الْحَلِيم... أَلَا و َإِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِيَّ...؛ خداوند بنده با حيای بردبار را دوست دارد و فحش گوی بی شرم را دشمن دارد. (بحارالانوار، ج93، ص156)
 
 
 
== اثرات مخرب فحش در زندگی انسان ==
 
  
*فحش دادن موجب از بين رفتن علاقه بين برادران دينی و ايجاد دشمنی و كينه توزی بين آن ها می شود و چه بسا به خاطر يك حرف زشت برای هميشه رابطه دو دوست و يا حتی دو برادر قطع و حتی محبت بين آن ها به كينه مبدل شود، علاوه بر اين كه به گفته ضرب المثل مشهور زخم شمشير التيام می پذيرد ولی زخم زبان التيام ندارد و بسا كه تا آخر عمر اين حرف در ذهن طرف باقی بماند.
+
چنانکه در مورد [[قرآن|قرآن کریم]] نیز گفته شده: [[الله|خداوند]] با حیا و کریم است، [[عفت|عفّت]] می ورزد و نه تنها الفاظ رکیک را در کلامش نمی آورد بلکه در این امور به کنایه سخن می گوید، این [[ادب]] و عفّت کلام در [[قرآن]] و کلام الهی مخصوص به امور زناشویی نیست، بلکه حتی از قضاء حاجت و بول و غائط هم به کنایه تعبیر می کند و این رمز گونه صحبت کردن به مراتب از صریح و بی پرده سخن گفتن شایسته تر است.  
  
پيامبر مكرم اسلام حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله عليه و آله و سلم در وصيتی كه به مردی از [[بنی تمیم|بنی تميم]] دارند می فرمايند: لاَ تَسُبُّوا النّاسَ فَتَكْتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَيْنَهُمْ؛ به مردم دشنام مدهيد زيرا باعث مي شود كه از آن ها كسب عداوت و دشمنی كنيد. ([[الکافی|الكافی]]، ج2، ص360)
+
سیره بزرگان دین نیز بر این بوده است که نه تنها زبان را به فحش آلوده نمی نمودند، بلکه حتی امور عادی را هم با ظرافت خاصی بیان می نمودند که بوی بد زبانی از آن به مشام نرسد.
  
در جای ديگر [[امام علی علیه السلام|امام علی]] عليه السلام می فرمايد: سُوْءُ الْمَنْطِقِ يُزْرِي بِالْقَدرِ و َيُفْسِدُ الاُخُوَّةَ؛ بدگويی و هرزه گويی قدر و منزلت انسان را پايين می آورد و اخوت (برادری و دوستی) را از بين می برد. (غررالحكم، ص223)
+
[[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله در نکوهش فحش می فرماید:{{متن حدیث| یا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کانَ مُمَثَّلًا لَکانَ مِثَالَ سَوْءٍ}}؛ ای [[عایشه]] اگر فحش بصورت انسانی متمثّل می شد حتما به شکل بدی ظاهر می شد.<ref>الکافی، ج۲، ص۳۲۶</ref>
  
و همچنين در وصيت مولای متقيان علی عليه السلام آمده است كه: وَلَا تَتَكَلَّمُوا بِالْفُحْشِ فَإِنَّهُ لَا يَلِيقُ بِنَا و لا بِشِيعَتِنَا وَ إِنَّ الْفَاحِشَ لَا يَكُونُ صَدِيقاً؛ در كلامتان از فحش استفاده نكنيد چرا كه فحش و بدزبانی زيبنده ما خاندان و [[شیعه|شيعيان]] ما نيست و انسان فحاش شايستگی و لياقت دوستی را ندارد. ([[مستدرك الوسائل]]، ج12، ص82)
+
==منشاء فحاشی و بدگویی==
 +
منشاء فحاشی و بدگویی را می توان پستی و خباثت [[نفس]] معرفی نمود به گونه ای که در کلام [[عصمت|معصومین]] علیهم السلام ریشه این صفت را در آغاز شکل گیری انسان یعنی نطفه جستجو می کنند به گونه ای که [[پیامبر اسلام|رسول مکرم اسلام]] می فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَی کلِّ فَحَّاشٍ بَذِی قَلِیلِ الْحَیاءِ لَا یبَالِی مَا قَالَ و َلَا مَا قِیلَ لَهُ فَإِنَّک إِنْ فَتَّشْتَهُ لَمْ تَجِدْهُ إِلَّا لِغَیةٍ أَوْ شِرْک شَیطَان}}؛ خداوند [[بهشت]] را بر هر فحّاش بی آبرو و کم شرمی که باکی از آن چه گوید و آن چه به او گویند ندارد حرام کرده است، زیرا اگر درباره او کنجکاوی و بازرسی کنی یا از [[زنا]] است یا [[شیطان]] در نطفه او با پدرش شریک شده است.<ref>[[بحارالانوار]]، ج۶۰، ص۲۰۷</ref>
  
*به بيان معصومين و [[ائمه اطهار|ائمه]] دين عليهم صلوات الله اجمعين فحش و ناسزاگويی انسان را از [[اسلام]] دور و به [[نفاق]] و [[کفر|كفر]] نزديك می كند. لذا پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله و سلم می فرمايند: إِنَّ الْفُحْشَ والتَّفَحُّشَ لَيْسَا مِن الاِسْلامِ فِي شيْءٍ؛ هرزه گويی و بدزبانی از صفات اسلام نيست. (با اسلام سازگار نيست). (مجموعة ورام، ج1، ص110)
+
انسان به خودی خود و در شرایطی که از انسانیت خود دور نشده است از به زبان آوردن الفاظ زشت و رکیک امتناع می کند اما کم کم با دور شدن از مدار انسانیت و نزدیکی به محدوده خصایص حیوانی، ذکر چنین الفاظی برایش عادی می شود و گاهی به عادت تبدیل می شود، که به بیان [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]] علیه السلام: {{متن حدیث|سُنَّةُ اللِّئامِ قُبْحُ الْکلامِ}}؛ سنت و منش انسان های پست بدگویی و بدزبانی است.<ref>[[غرر الحکم و درر الکلم (کتاب)|غرر الحکم]]، ص۲۲۳</ref>
  
و فرمود: الَبذَاءُ وَالبيَانُ شُعبَتَانِ مِنَ النِّفَاقِ؛ هرزه گوئی و پرده دری دو شعبه از شعبه های نفاق و دوروئی است (و روايت شده است كه مراد از بيان (در اين جا) كشف و اظهار چيزی است كه كشف و اظهار آن جائز نيست. (مجموعة ورام، ج1، ص110)
+
بنابراین منشا فحش و ناسزا در کلام انسان گرایش او به پستی و انحراف از مسیر انسانی است و دور شدن از انسانیت و تبعات آن چیزی است که به هیچ عنوان مورد رضایت و پسند پروردگار عالم نیست.
  
*وبال و نتيجه بدزبانی در همين دنيا دامن گير صاحبش می شود و او در همين دنيا گرفتار می شود چرا كه فحاشی و بدگويی [[برکت|بركت]] را از زندگی انسان می برد. امام معصوم عليهم السلام می فرمايد: مَنْ فَحُشَ عَلَی أَخِيهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَكَةَ رِزْقِهِ وَ وَكَلَهُ إِلَی نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَيْهِ مَعِيشَتَهُ؛ كسی كه به برادر دينی اش فحش دهد خداوند بركت را از روزی او برمی دارد و او را به حال خود رها می نمايد و زندگانی را بر او تنگ می گيرد. (الكافي، ج2، ص326)
+
==آثار فحش و ناسزا در زندگی ==
 +
الف. فحش دادن موجب از بین رفتن علاقه بین برادران دینی و ایجاد دشمنی و [[کینه|کینه توزی]] بین آن ها می شود:
  
در جای ديگر علی عليه السلام مي فرمايد: مَن سَاءَ لَفْظُهُ سَاءَ حَظُّهُ؛ كسی كه كلامش زشت و نكوهيده باشد بهره اش از زندگی بد خواهد بود. (غررالحكم، ص223)
+
* پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم در وصیتی که به مردی از [[بنی تمیم|بنی تمیم]] دارند می فرمایند: {{متن حدیث|لاَ تَسُبُّوا النّاسَ فَتَکتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَینَهُمْ}}؛ به مردم دشنام مدهید زیرا باعث می شود که از آن ها کسب عداوت و دشمنی کنید.<ref>[[الکافی|الکافی]]، ج۲، ص۳۶۰</ref>
 +
* در جای دیگر [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام می فرماید: {{متن حدیث|سُوْءُ الْمَنْطِقِ یزْرِی بِالْقَدرِ و یفْسِدُ الاُخُوَّةَ}}؛ بدگویی و هرزه گویی قدر و منزلت انسان را پایین می آورد و اخوت (برادری و دوستی) را از بین می برد.<ref>غررالحکم، ص۲۲۳</ref>
 +
* و همچنین در وصیت مولای متقیان علی علیه السلام آمده است که: {{متن حدیث|وَلَا تَتَکلَّمُوا بِالْفُحْشِ فَإِنَّهُ لَا یلِیقُ بِنَا و لا بِشِیعَتِنَا وَ إِنَّ الْفَاحِشَ لَا یکونُ صَدِیقاً}}؛ در کلامتان از فحش استفاده نکنید چرا که فحش و بدزبانی زیبنده ما خاندان و [[شیعه|شیعیان]] ما نیست و انسان فحاش شایستگی و لیاقت دوستی را ندارد.<ref>[[مستدرک الوسائل]]، ج۱۲، ص۸۲</ref>
  
*خداوند متعال انسانهای بدگو و فحش دهنده رادر [[آخرت]] به عذاب های دردناكی مبتلا خواهد نمود، همان گونه كه پيامبر اعظم می فرمايند: أَرْبَعَةٌ يَزِيدُ عَذَابُهُمْ عَلَی عَذَابِ أَهْلِ النَّارِ، إِلَی أَنْ قَالَ و َرجُلٌ يَسْتَلِذُّ الرَّفَثَ وَ الْفُحْشَ فَيَسِيلُ مِنْ فِيهِ قَيْحٌ وَدَمٌ؛ چهار نفرند كه عذاب آن ها سبب زياد شدن عذاب دوزخيان می شود... و يكی از آن ها مردی است كه با فحش (بدزبانی) دنبال لذت جويی است كه پيوسته چرك از دهان او در جهنم روان و سبب زيادشدن عذاب دوزخيان می شود. ([[مستدرك الوسائل]]، ج12، ص82)
+
ب. به بیان معصومین و [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم صلوات الله اجمعین، فحش و ناسزاگویی انسان را از [[اسلام]] دور و به [[نفاق]] و [[کفر|کفر]] نزدیک می کند:
  
و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] عليه السلام فرمودند: الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَالْجَفَاءُ فِي النَّار؛ بدزبانی از جفاكاری است و جفاكاری در آتش است. (بحارالا نوار، ج1، ص149)
+
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ الْفُحْشَ والتَّفَحُّشَ لَیسَا مِن الاِسْلامِ فِی شیءٍ}}؛ هرزه گویی و بدزبانی از صفات اسلام نیست. (با اسلام سازگار نیست).<ref>[[مجموعه ورام (کتاب)|مجموعه ورام]]، ج۱، ص۱۱۰</ref>
 +
* و فرمود: {{متن حدیث|الَبذَاءُ وَالبیانُ شُعبَتَانِ مِنَ النِّفَاقِ}}؛ هرزه گوئی و پرده دری دو شعبه از شعبه های نفاق و دوروئی است (و روایت شده است که مراد از بیان (در این جا) کشف و اظهار چیزی است که کشف و اظهار آن جائز نیست.<ref>مجموعة ورام، ج۱، ص۱۱۰</ref>
 +
* و فرمود: {{متن حدیث|سِبابُ المُسْلِمِ فُسُوقٌ و قِتالُهُ کفرٌ}}؛ بد گفتن به مسلمان [[فسق]] و جنگ با او [[کفر|کفر]] است.<ref>بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۴۶</ref>
  
و در جای ديگر فرمودند: مَنْ خَافَ النَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ فِي النَّار؛ هر كه مردم از زبان او بترسند در آتش خواهد بود. (الكافي، ج2، ص327)
+
ج. نتیجه بدزبانی در همین دنیا دامنگیر صاحبش می شود، چرا که فحاشی و بدگویی [[برکت|برکت]] را از زندگی انسان می برد:
  
و بالاخره پيامبر مكرم اسلام صلی الله عليه و آله و سلم می فرمايند: شَرُّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِينَ يُكْرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ؛ بدترين مردم نزد خدا در قيامت كسانی اند كه مردم از بيم شرّ آن ها اكرام و احترامشان كنند. (الكافي، ج2، ص327)
+
* امام [[معصوم]] علیه السلام می فرماید: {{متن حدیث|مَنْ فَحُشَ عَلَی أَخِیهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَکةَ رِزْقِهِ وَ وَکلَهُ إِلَی نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَیهِ مَعِیشَتَهُ}}؛ کسی که به برادر دینی اش فحش دهد خداوند برکت را از روزی او برمی دارد و او را به حال خود رها می نماید و زندگانی را بر او تنگ می گیرد.<ref>الکافی، ج۲، ص۳۲۶</ref>
 +
* در جای دیگر علی علیه السلام می فرماید: {{متن حدیث|مَن سَاءَ لَفْظُهُ سَاءَ حَظُّهُ}}؛ کسی که کلامش زشت و نکوهیده باشد بهره اش از زندگی بد خواهد بود.<ref>غررالحکم، ص۲۲۳.</ref>
  
== جواب دشنام دهنده ==
+
د. خداوند متعال انسانهای بدگو و فحش دهنده را دشمن می دارد و در [[آخرت]] به عذاب مبتلا خواهد نمود:
خداوند متعال در [[قرآن مجيد]] می فرمايد: {{متن قرآن|«وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»}}؛ بندگان خالص خداوند كسانی هستند كه در روی زمين به نرمی و راهوار راه می روند و زمانی كه مخاطب انسان های جاهل قرار می گيرند به سلامت از كنار آنها درمی گذرند. ([[سوره فرقان]]: 63)
 
  
تا جايی كه امكان دارد انسان بايد در برخورد با اين گونه انسان ها سعه صدر داشته باشد و عكس العمل نشان ندهد وحتی آن ها را مورد مهر و ملاطفت قرار دهد و به درستی سيره معصومين ما بر اين بوده است.
+
* پیامبر اعظم می فرمایند: {{متن حدیث|أَرْبَعَةٌ یزِیدُ عَذَابُهُمْ عَلَی عَذَابِ أَهْلِ النَّارِ، إِلَی أَنْ قَالَ و َرجُلٌ یسْتَلِذُّ الرَّفَثَ وَ الْفُحْشَ فَیسِیلُ مِنْ فِیهِ قَیحٌ وَ دَمٌ}}؛ چهار نفرند که عذاب آن ها سبب زیاد شدن عذاب دوزخیان می شود... و یکی از آن ها مردی است که با فحش (بدزبانی) دنبال لذت جویی است که پیوسته چرک از دهان او در [[جهنم]] روان و سبب زیادشدن عذاب دوزخیان می شود.<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۸۲</ref>
 +
* و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام فرمودند: {{متن حدیث|الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَالْجَفَاءُ فِی النَّار}}؛ بدزبانی از جفاکاری است و جفاکاری در آتش است.<ref>بحارالانوار، ج۱، ص۱۴۹</ref>
 +
* و در جای دیگر فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ خَافَ النَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ فِی النَّار}}؛ هر که مردم از زبان او بترسند در آتش خواهد بود.<ref>الکافی، ج۲، ص۳۲۷.</ref>
 +
* [[پیامبر اسلام|پیامبر اعظم]] صلی اللّه علیه و آله می فرماید: {{متن حدیث|إِیاکمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا یحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ}}؛ از فحش بر حذر باشید زیرا خدای تعالی شخص ناسزاگو را دوست ندارد.<ref>بحارالانوار، ج۷۶، ص۱۱۰</ref>
 +
* و می فرماید: {{متن حدیث|الْجنَّةُ حرامٌ علی کلِّ فاحِشٍ انْ یدخُلها}}؛ دخول در [[بهشت]] بر فحّاش حرام است.<ref>مجموعه ورام، ج۱، ص۱۱۰</ref>
 +
* و فرمود: {{متن حدیث| إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْحَیی الْحَلِیم... أَلَا و َإِنَّ اللَّهَ یبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِی}}؛ خداوند بنده با حیای بردبار را دوست دارد و فحش گوی بی شرم را دشمن دارد.<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۵۶</ref>
 +
* و می فرمایند: شَرُّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ الَّذِینَ یکرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ؛ بدترین مردم نزد خدا در قیامت کسانی اند که مردم از بیم شرّ آن ها اکرام و احترامشان کنند.<ref>الکافی، ج۲، ص۳۲۷</ref>
  
يكى از بستگان [[امام زين العابدين]] عليه السلام در حضور جمعى به آن گرامي ناسزا گفت و رفت، امام به حاضران فرمود: گفتار او را شنيديد، اكنون دوست دارم همراه من بياييد تا پاسخ مرا بشنويد. گفتند: همراه شما مى آييم و چه خوب بود همان وقت كه بدگويي مي كرد شما و ما پاسخش را مي داديم.
+
==جواب دشنام دهنده==
 +
خداوند متعال در [[قرآن مجید]] می فرماید: {{متن قرآن|«وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»}}؛ بندگان خالص خداوند کسانی هستند که در روی زمین به نرمی و راهوار راه می روند و زمانی که مخاطب انسان های جاهل قرار می گیرند به سلامت از کنار آنها درمی گذرند.<ref>[[سوره فرقان]]،آیه ۶۳</ref>
  
امام با آنان به سوى خانه ي آن ناسزا گو رفت، و در راه اين آيه را كه اوصاف عالى برخى از مؤمنان را شرح مي دهد قرائت مي فرمود: {{متن قرآن|«وَالْكاظِمينَ الْغَيْظِ والْعافينَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ»}}؛ و فرو خورندگان خشم و درگذرندگان از مردم و خداوند نيكوكاران را دوست مي دارد. ([[سوره آل عمران]]: 134)
+
تا جایی که امکان دارد انسان باید در برخورد با این گونه انسان ها [[شرح صدر|سعه صدر]] داشته باشد و عکس العمل نشان ندهد و حتی آن ها را مورد مهر و ملاطفت قرار دهد و به درستی سیره معصومین ما بر این بوده است.
  
همراهان كه نخست گمان ديگرى داشتند دريافتند امام براي تلافي نمى رود. به خانه آن مرد رسيدند و امام او را صدا زد و فرمود به او بگوييد (علي بن الحسين) آمده است. او به گمان آن كه امام عليه السلام براى تلافى آمده خود را آماده ى ستيز ساخت و بيرون آمد. امام فرمود: برادرم تو چند دقيقه پيش نزد من آمدى و حرف هايى زدى، اگر آن چه گفتى در من هست از خدا مي خواهم مرا بيامرزد و اگر در من نيست از خدا مي خواهم تو را بيامرزد. نرمش عظيم امام مرد را شرمنده ساخت، پيش آمد و پيشانى امام را بوسيد و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و اعتراف مي كنم كه خود به آن چه گفتم سزاوارترم.
+
یکى از بستگان [[امام زین العابدین]] علیه السلام در حضور جمعى به آن گرامی ناسزا گفت و رفت، امام به حاضران فرمود: گفتار او را شنیدید، اکنون دوست دارم همراه من بیایید تا پاسخ مرا بشنوید. گفتند: همراه شما مى آییم و چه خوب بود همان وقت که بدگویی می کرد شما و ما پاسخش را می دادیم. امام با آنان به سوى خانه ی آن ناسزاگو رفت، و در راه این [[آیه|آیه]] را که اوصاف عالى برخى از مؤمنان را شرح می دهد قرائت می فرمود: {{متن قرآن|«وَالْکاظِمینَ الْغَیظِ والْعافینَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»}}؛ و فرو خورندگان خشم و درگذرندگان از مردم و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. <ref>[[سوره آل عمران]]،آیه ۱۳۴</ref>
  
و روايت شده است كه شخصی در محضر پيغمبر صلّی اللّه عليه و آله و سلّم به [[ابوبکر|ابوبكر]] دشنام داد و او ساكت بود وچون أبوبكر به تلافی آغاز كرد، پيغمبر صلّی اللّه عليه و آله برخاست و به او خطاب كرد: فرشته ای از جانب تو به او جواب می داد، و چون به سخن آمدی فرشته رفت و شيطان آمد و در مجلسی كه شيطان در آن است من نمی نشينم.  
+
همراهان که نخست گمان دیگرى داشتند دریافتند امام برای تلافی نمى رود. به خانه آن مرد رسیدند و امام او را صدا زد و فرمود به او بگویید علی بن الحسین آمده است. او به گمان آن که امام علیه السلام براى تلافى آمده خود را آماده ى ستیز ساخت و بیرون آمد. امام فرمود: برادرم تو چند دقیقه پیش نزد من آمدى و حرف هایى زدى، اگر آن چه گفتى در من هست از خدا می خواهم مرا بیامرزد و اگر در من نیست از خدا می خواهم تو را بیامرزد. نرمش عظیم امام مرد را شرمنده ساخت، پیش آمد و پیشانى امام را بوسید و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و اعتراف می کنم که خود به آن چه گفتم سزاوارترم.
  
البته بر كسی پوشيده نيست كه مساله [[امر به معروف و نهی از منكر]] با حفظ مراتب و شرايط به كمال قوت خويش ‍ باقی است و ما به خاطر بديهی بودن اين مساله كه وظيفه هر انسان متعهدی با دينی امر به معروف و نهی از منكر است به اين مساله به طور جداگانه نپرداختيم.
+
و روایت شده است که شخصی در محضر [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به [[ابوبکر|ابوبکر]] دشنام داد و او ساکت بود و چون أبوبکر به تلافی آغاز کرد، پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله برخاست و به او خطاب کرد: فرشته ای از جانب تو به او جواب می داد، و چون به سخن آمدی فرشته رفت و شیطان آمد و در مجلسی که شیطان در آن است من نمی نشینم.  
  
== تذكر نهايی ==
+
البته بر کسی پوشیده نیست که مسأله [[امر به معروف و نهی از منکر]] با حفظ مراتب و شرایط به کمال قوت خویش ‍ باقی است و ما به خاطر بدیهی بودن این مساله که وظیفه هر انسان متعهدی با دینی امر به معروف و نهی از منکر است به این مساله به طور جداگانه نپرداختیم.
در جامعه امروزی مخصوصا در شهرهای بزرگ فحش در شكل قديم خود به مراتب كمتر از گذشته است ولی باز هم زياد است و متاسفانه عده ای زشتی اين مساله برايشان عادی شده است و اين قضيه در مسايل حساسی همچون هنگام رانندگی و... خيلی خودنمايی می كند كه بايد با فضاسازی فرهنگی و روشنگری توسط آحاد انسان های متعهد اين حقيقت را به جامعه بقبولانيم كه شان انسان بسيار بالاتر از اين است كه از جملات ركيك و مبتذل در كلامش استفاده كند و زبانی را كه برای نيايش با پروردگار در اختيار ما قرار گرفته است به اين امور زشت آلوده نماييم.
 
  
بزرگان دين ما سيره شان بر اين بوده است كه نه تنها زبان را به فحش آلوده نمی نمودند كه حتی امور عادی را هم با ظرافت خاصی بيان می نمودند كه خدای نكرده بوی بد زبانی از آن به مشام نرسد مثلا می فرمايند: اگر كسی عيب و نقصی دارد كه از آن شرم می كند ـ (و اين حقيقتی است كه هر كس نسبت به ياد آوری كمبود و نقص خود توسط ديگران حساسيت بالای دارد)ـ، اگر ذكر آن ضروری شود شايسته نيست كه با الفاظ صريح بيان شود مثل پيسی و كچلی و امثال اين ها؛ مثلا اگر كسی بخواهد علّت پيسی يا كچلی را بپرسد نگويد تو در چه وقت پيس يا كچل شدی؟ بلكه به كنايه و با عبارات غير صريح بگويد: اين عارضه كی برای شما روی داد؟ و مانند آن، زيرا تصريح به اين ها داخل در بی ادبی و بد زبانی است.
+
== پانویس ==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
* [http://www.downloadbook.org/maasumin/np/fohsh.htm گروهی از پژوهشگران، سب و فحش دادن، سایت دانلود بوک، بخش با معصومین]، بازیابی :۱ بهمن ۱۳۹۱.
  
خداوند به ما توفيق دوری از اين رذيله اخلاقی را عنايت فرمايد.
+
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= ضعیف
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= ضعیف
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= متوسط
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= متوسط
 +
|کیفیت پژوهش= متوسط
 +
}}
  
==منبع==
 
[http://www.downloadbook.org/maasumin/np/fohsh.htm گروهی از پژوهشگران، سب و فحش دادن، سایت دانلود بوک، بخش با معصومین]، بازیابی :1 بهمن 1391.
 
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۰۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

از جمله آفات زبان و استفاده های غیرصحیح از آن، «فحش و ناسزاگویی» به معنای گفتار زشت نسبت به دیگران است. در روایات ضمن نکوهش ناسزاگویی، از آن نهی شده و آثار بدی برایش بیان گردیده است.

معنای فحش و ناسزا

فحش عبارت است از این که انسان امور بد و زشت را به واسطه کلمات صریح و در بعضی موارد رکیک و زننده بیان نماید و بیشتر اوقات به وسیله الفاظ مربوط به مسایل جنسی (آمیزش) و آلات و متعلّقات آن به کار می رود و افراد لاابالی و بی شرم و حیا آن عبارات را صریحا بر زبان جاری می کنند و در نکوهش آن همین بس که انسان ابتداء از به کار بردن چنین الفاظی ابا می کند و لذا انسان های با شخصیت و شرافتمند چنین کاری را هرگز برای خود نمی پسندند، بلکه حتی در موقع ضرورت هم با کنایه و رمز به آن اشاره می کنند.

چنانکه در مورد قرآن کریم نیز گفته شده: خداوند با حیا و کریم است، عفّت می ورزد و نه تنها الفاظ رکیک را در کلامش نمی آورد بلکه در این امور به کنایه سخن می گوید، این ادب و عفّت کلام در قرآن و کلام الهی مخصوص به امور زناشویی نیست، بلکه حتی از قضاء حاجت و بول و غائط هم به کنایه تعبیر می کند و این رمز گونه صحبت کردن به مراتب از صریح و بی پرده سخن گفتن شایسته تر است.

سیره بزرگان دین نیز بر این بوده است که نه تنها زبان را به فحش آلوده نمی نمودند، بلکه حتی امور عادی را هم با ظرافت خاصی بیان می نمودند که بوی بد زبانی از آن به مشام نرسد.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در نکوهش فحش می فرماید: یا عَائِشَةُ إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کانَ مُمَثَّلًا لَکانَ مِثَالَ سَوْءٍ؛ ای عایشه اگر فحش بصورت انسانی متمثّل می شد حتما به شکل بدی ظاهر می شد.[۱]

منشاء فحاشی و بدگویی

منشاء فحاشی و بدگویی را می توان پستی و خباثت نفس معرفی نمود به گونه ای که در کلام معصومین علیهم السلام ریشه این صفت را در آغاز شکل گیری انسان یعنی نطفه جستجو می کنند به گونه ای که رسول مکرم اسلام می فرمایند: إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَی کلِّ فَحَّاشٍ بَذِی قَلِیلِ الْحَیاءِ لَا یبَالِی مَا قَالَ و َلَا مَا قِیلَ لَهُ فَإِنَّک إِنْ فَتَّشْتَهُ لَمْ تَجِدْهُ إِلَّا لِغَیةٍ أَوْ شِرْک شَیطَان؛ خداوند بهشت را بر هر فحّاش بی آبرو و کم شرمی که باکی از آن چه گوید و آن چه به او گویند ندارد حرام کرده است، زیرا اگر درباره او کنجکاوی و بازرسی کنی یا از زنا است یا شیطان در نطفه او با پدرش شریک شده است.[۲]

انسان به خودی خود و در شرایطی که از انسانیت خود دور نشده است از به زبان آوردن الفاظ زشت و رکیک امتناع می کند اما کم کم با دور شدن از مدار انسانیت و نزدیکی به محدوده خصایص حیوانی، ذکر چنین الفاظی برایش عادی می شود و گاهی به عادت تبدیل می شود، که به بیان امیرالمؤمنین علیه السلام: سُنَّةُ اللِّئامِ قُبْحُ الْکلامِ؛ سنت و منش انسان های پست بدگویی و بدزبانی است.[۳]

بنابراین منشا فحش و ناسزا در کلام انسان گرایش او به پستی و انحراف از مسیر انسانی است و دور شدن از انسانیت و تبعات آن چیزی است که به هیچ عنوان مورد رضایت و پسند پروردگار عالم نیست.

آثار فحش و ناسزا در زندگی

الف. فحش دادن موجب از بین رفتن علاقه بین برادران دینی و ایجاد دشمنی و کینه توزی بین آن ها می شود:

  • پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم در وصیتی که به مردی از بنی تمیم دارند می فرمایند: لاَ تَسُبُّوا النّاسَ فَتَکتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَینَهُمْ؛ به مردم دشنام مدهید زیرا باعث می شود که از آن ها کسب عداوت و دشمنی کنید.[۴]
  • در جای دیگر امام علی علیه السلام می فرماید: سُوْءُ الْمَنْطِقِ یزْرِی بِالْقَدرِ و یفْسِدُ الاُخُوَّةَ؛ بدگویی و هرزه گویی قدر و منزلت انسان را پایین می آورد و اخوت (برادری و دوستی) را از بین می برد.[۵]
  • و همچنین در وصیت مولای متقیان علی علیه السلام آمده است که: وَلَا تَتَکلَّمُوا بِالْفُحْشِ فَإِنَّهُ لَا یلِیقُ بِنَا و لا بِشِیعَتِنَا وَ إِنَّ الْفَاحِشَ لَا یکونُ صَدِیقاً؛ در کلامتان از فحش استفاده نکنید چرا که فحش و بدزبانی زیبنده ما خاندان و شیعیان ما نیست و انسان فحاش شایستگی و لیاقت دوستی را ندارد.[۶]

ب. به بیان معصومین و ائمه علیهم صلوات الله اجمعین، فحش و ناسزاگویی انسان را از اسلام دور و به نفاق و کفر نزدیک می کند:

  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: إِنَّ الْفُحْشَ والتَّفَحُّشَ لَیسَا مِن الاِسْلامِ فِی شیءٍ؛ هرزه گویی و بدزبانی از صفات اسلام نیست. (با اسلام سازگار نیست).[۷]
  • و فرمود: الَبذَاءُ وَالبیانُ شُعبَتَانِ مِنَ النِّفَاقِ؛ هرزه گوئی و پرده دری دو شعبه از شعبه های نفاق و دوروئی است (و روایت شده است که مراد از بیان (در این جا) کشف و اظهار چیزی است که کشف و اظهار آن جائز نیست.[۸]
  • و فرمود: سِبابُ المُسْلِمِ فُسُوقٌ و قِتالُهُ کفرٌ؛ بد گفتن به مسلمان فسق و جنگ با او کفر است.[۹]

ج. نتیجه بدزبانی در همین دنیا دامنگیر صاحبش می شود، چرا که فحاشی و بدگویی برکت را از زندگی انسان می برد:

  • امام معصوم علیه السلام می فرماید: مَنْ فَحُشَ عَلَی أَخِیهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَکةَ رِزْقِهِ وَ وَکلَهُ إِلَی نَفْسِهِ وَ أَفْسَدَ عَلَیهِ مَعِیشَتَهُ؛ کسی که به برادر دینی اش فحش دهد خداوند برکت را از روزی او برمی دارد و او را به حال خود رها می نماید و زندگانی را بر او تنگ می گیرد.[۱۰]
  • در جای دیگر علی علیه السلام می فرماید: مَن سَاءَ لَفْظُهُ سَاءَ حَظُّهُ؛ کسی که کلامش زشت و نکوهیده باشد بهره اش از زندگی بد خواهد بود.[۱۱]

د. خداوند متعال انسانهای بدگو و فحش دهنده را دشمن می دارد و در آخرت به عذاب مبتلا خواهد نمود:

  • پیامبر اعظم می فرمایند: أَرْبَعَةٌ یزِیدُ عَذَابُهُمْ عَلَی عَذَابِ أَهْلِ النَّارِ، إِلَی أَنْ قَالَ و َرجُلٌ یسْتَلِذُّ الرَّفَثَ وَ الْفُحْشَ فَیسِیلُ مِنْ فِیهِ قَیحٌ وَ دَمٌ؛ چهار نفرند که عذاب آن ها سبب زیاد شدن عذاب دوزخیان می شود... و یکی از آن ها مردی است که با فحش (بدزبانی) دنبال لذت جویی است که پیوسته چرک از دهان او در جهنم روان و سبب زیادشدن عذاب دوزخیان می شود.[۱۲]
  • و امام صادق علیه السلام فرمودند: الْبَذَاءُ مِنَ الْجَفَاءِ وَالْجَفَاءُ فِی النَّار؛ بدزبانی از جفاکاری است و جفاکاری در آتش است.[۱۳]
  • و در جای دیگر فرمودند: مَنْ خَافَ النَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ فِی النَّار؛ هر که مردم از زبان او بترسند در آتش خواهد بود.[۱۴]
  • پیامبر اعظم صلی اللّه علیه و آله می فرماید: إِیاکمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَا یحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ؛ از فحش بر حذر باشید زیرا خدای تعالی شخص ناسزاگو را دوست ندارد.[۱۵]
  • و می فرماید: الْجنَّةُ حرامٌ علی کلِّ فاحِشٍ انْ یدخُلها؛ دخول در بهشت بر فحّاش حرام است.[۱۶]
  • و فرمود: إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْحَیی الْحَلِیم... أَلَا و َإِنَّ اللَّهَ یبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِی؛ خداوند بنده با حیای بردبار را دوست دارد و فحش گوی بی شرم را دشمن دارد.[۱۷]
  • و می فرمایند: شَرُّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ یوْمَ الْقِیامَةِ الَّذِینَ یکرَمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِمْ؛ بدترین مردم نزد خدا در قیامت کسانی اند که مردم از بیم شرّ آن ها اکرام و احترامشان کنند.[۱۸]

جواب دشنام دهنده

خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»؛ بندگان خالص خداوند کسانی هستند که در روی زمین به نرمی و راهوار راه می روند و زمانی که مخاطب انسان های جاهل قرار می گیرند به سلامت از کنار آنها درمی گذرند.[۱۹]

تا جایی که امکان دارد انسان باید در برخورد با این گونه انسان ها سعه صدر داشته باشد و عکس العمل نشان ندهد و حتی آن ها را مورد مهر و ملاطفت قرار دهد و به درستی سیره معصومین ما بر این بوده است.

یکى از بستگان امام زین العابدین علیه السلام در حضور جمعى به آن گرامی ناسزا گفت و رفت، امام به حاضران فرمود: گفتار او را شنیدید، اکنون دوست دارم همراه من بیایید تا پاسخ مرا بشنوید. گفتند: همراه شما مى آییم و چه خوب بود همان وقت که بدگویی می کرد شما و ما پاسخش را می دادیم. امام با آنان به سوى خانه ی آن ناسزاگو رفت، و در راه این آیه را که اوصاف عالى برخى از مؤمنان را شرح می دهد قرائت می فرمود: «وَالْکاظِمینَ الْغَیظِ والْعافینَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ یحِبُّ الْمُحْسِنینَ»؛ و فرو خورندگان خشم و درگذرندگان از مردم و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. [۲۰]

همراهان که نخست گمان دیگرى داشتند دریافتند امام برای تلافی نمى رود. به خانه آن مرد رسیدند و امام او را صدا زد و فرمود به او بگویید علی بن الحسین آمده است. او به گمان آن که امام علیه السلام براى تلافى آمده خود را آماده ى ستیز ساخت و بیرون آمد. امام فرمود: برادرم تو چند دقیقه پیش نزد من آمدى و حرف هایى زدى، اگر آن چه گفتى در من هست از خدا می خواهم مرا بیامرزد و اگر در من نیست از خدا می خواهم تو را بیامرزد. نرمش عظیم امام مرد را شرمنده ساخت، پیش آمد و پیشانى امام را بوسید و گفت: آنچه گفتم در شما نبود و اعتراف می کنم که خود به آن چه گفتم سزاوارترم.

و روایت شده است که شخصی در محضر پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به ابوبکر دشنام داد و او ساکت بود و چون أبوبکر به تلافی آغاز کرد، پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله برخاست و به او خطاب کرد: فرشته ای از جانب تو به او جواب می داد، و چون به سخن آمدی فرشته رفت و شیطان آمد و در مجلسی که شیطان در آن است من نمی نشینم.

البته بر کسی پوشیده نیست که مسأله امر به معروف و نهی از منکر با حفظ مراتب و شرایط به کمال قوت خویش ‍ باقی است و ما به خاطر بدیهی بودن این مساله که وظیفه هر انسان متعهدی با دینی امر به معروف و نهی از منکر است به این مساله به طور جداگانه نپرداختیم.

پانویس

  1. الکافی، ج۲، ص۳۲۶
  2. بحارالانوار، ج۶۰، ص۲۰۷
  3. غرر الحکم، ص۲۲۳
  4. الکافی، ج۲، ص۳۶۰
  5. غررالحکم، ص۲۲۳
  6. مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۸۲
  7. مجموعه ورام، ج۱، ص۱۱۰
  8. مجموعة ورام، ج۱، ص۱۱۰
  9. بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۴۶
  10. الکافی، ج۲، ص۳۲۶
  11. غررالحکم، ص۲۲۳.
  12. مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۸۲
  13. بحارالانوار، ج۱، ص۱۴۹
  14. الکافی، ج۲، ص۳۲۷.
  15. بحارالانوار، ج۷۶، ص۱۱۰
  16. مجموعه ورام، ج۱، ص۱۱۰
  17. بحارالانوار، ج۹۳، ص۱۵۶
  18. الکافی، ج۲، ص۳۲۷
  19. سوره فرقان،آیه ۶۳
  20. سوره آل عمران،آیه ۱۳۴

منابع