اخلاق: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
#صفات راسخ نفساني : صفات و هيئتهاي پايدار در نفس كه موجب صدور افعالي متناسب با آنها بهطور خودجوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان ميشوند. | #صفات راسخ نفساني : صفات و هيئتهاي پايدار در نفس كه موجب صدور افعالي متناسب با آنها بهطور خودجوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان ميشوند. | ||
#صفات نفساني: هرگونه صفت نفساني است كه موجب پيدايش كارهاي خوب يا بد ميشود؛ چه آن صفت نفساني بهصورت پايدار و راسخ باشد و چه بهصورت ناپايدار و غيرراسخ، و چه ازروي فكر و انديشه حاصل شود و يا بدون تفكر و تأمل سرزند. | #صفات نفساني: هرگونه صفت نفساني است كه موجب پيدايش كارهاي خوب يا بد ميشود؛ چه آن صفت نفساني بهصورت پايدار و راسخ باشد و چه بهصورت ناپايدار و غيرراسخ، و چه ازروي فكر و انديشه حاصل شود و يا بدون تفكر و تأمل سرزند. | ||
− | #فضایل اخلاقی: گاهي واژة اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نيك و فضايل اخلاقي بهکار ميرود؛ مثلا وقتي گفته ميشود «فلان كار اخلاقي است» يا «دروغگويي كاري غيراخلاقي است»، و يا زماني كه گفته ميشود «عصاره اخلاق عشق و محبت است» منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضيلت است. اين معنا از اخلاق، در زبان انگليسي هم رايج است و غالبا تعبير «اخلاقي» (ethical) معادل با «درست» يا «خوب» و مقابل آن، يعني «غيراخلاقي» (unethical)، به معناي «نادرست» و «بد» است. | + | #فضایل اخلاقی: گاهي واژة اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نيك و فضايل اخلاقي بهکار ميرود؛ مثلا وقتي گفته ميشود «فلان كار اخلاقي است» يا «دروغگويي كاري غيراخلاقي است»، و يا زماني كه گفته ميشود «عصاره اخلاق عشق و محبت است» منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضيلت است. اين معنا از اخلاق، در زبان انگليسي هم رايج است و غالبا تعبير «اخلاقي» (ethical) معادل با «درست» يا «خوب» و مقابل آن، يعني «غيراخلاقي» (unethical)، به معناي «نادرست» و «بد» است.<ref>فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز 1394، ص 19 تا 22</ref> |
اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد. | اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد. |
نسخهٔ ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۲
اخلاق در اصطلاح به صفات درونی انسان گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است[۱] به گونه ای که عمل مربوط به آن صفت در جایی که موقعیت ان پیش می آید بدون درنگ از شخص سر بزند. و علم اخلاق، که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمی است که با شناساندن صفات نیک و بد و اعمال درست و نادرست اخلاقی، انسان ها را به کسب صفات نیک و انجام اعمال درست توصیه می کند و راه کارهای عملی این مهم را بیان می کند.[۲]
واژه شناسی اخلاق
«اخلاق» در اصل، واژهاي عربي است كه مفرد آن «خُلْق» و «خُلُق» ميباشد. در لغت بهمعناي «سرشت و سجيّه» بهکار رفته است؛ اعم از اينكه سجيّه و سرشتي نيكو و پسنديده باشد مانند جوانمردي و دليري، يا زشت و ناپسند باشد مثل فرومايگي و بزدلي.[۳] در لغت نامه دهخدا آمده است: اخلاق «جمع خُلق» و در لغت به معناى خويهاست[۴]
اخلاق در اصطلاح
استاد مصباح یزدی در کتاب فلسفه اخلاق با اشاره به اینکه اخلاق در اصطلاح دانشمندان و عالمان اخلاقي، معاني و كاربردهاي متفاوتي دارد. سه معنی را به شرح زیر برای آن بر می شمارد :
- صفات راسخ نفساني : صفات و هيئتهاي پايدار در نفس كه موجب صدور افعالي متناسب با آنها بهطور خودجوش و بدون نياز به تفكر و تأمل از انسان ميشوند.
- صفات نفساني: هرگونه صفت نفساني است كه موجب پيدايش كارهاي خوب يا بد ميشود؛ چه آن صفت نفساني بهصورت پايدار و راسخ باشد و چه بهصورت ناپايدار و غيرراسخ، و چه ازروي فكر و انديشه حاصل شود و يا بدون تفكر و تأمل سرزند.
- فضایل اخلاقی: گاهي واژة اخلاق صرفاً در مورد اخلاق نيك و فضايل اخلاقي بهکار ميرود؛ مثلا وقتي گفته ميشود «فلان كار اخلاقي است» يا «دروغگويي كاري غيراخلاقي است»، و يا زماني كه گفته ميشود «عصاره اخلاق عشق و محبت است» منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضيلت است. اين معنا از اخلاق، در زبان انگليسي هم رايج است و غالبا تعبير «اخلاقي» (ethical) معادل با «درست» يا «خوب» و مقابل آن، يعني «غيراخلاقي» (unethical)، به معناي «نادرست» و «بد» است.[۵]
اما در کتابهایی که به علم اخلاق اختصاص دارند معمولا کاربرد نخست به عنوان تعریف اخلاق ارائه می گردد.
علم اخلاق نیز که اغلب با حذف کلمه علم از ابتدای آن به طورمطلق بکار می رود، علمى است كه از انواع صفات خوب و بد بحث کرده، آنها را مورد شناسایی و تعریف و تبیین قرار داده، کیفیت اکتساب صفات خوب و فضایل را و نیز چگونگی زدودن صفات رذیله را بیان کرده است. [۶]
از اين رو، علم اخلاق يكى از ضرورى ترين علوم براى انسان است.
اهمیت اخلاق در اسلام
در حدیث معروفی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق؛ من از آن جهت برانگيخته شدم كه مكرمتها (شرافتها) ى اخلاقى را كامل و تمام كنم (و همه را بياموزم)».
تعبیر به «انما» در این حدیث که به اصطلاح برای حصر است نشان می دهد که تمام اهداف بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله در همین امر یعنی تکامل اخلاقی انسانها خلاصه می شود.[۷]
و امام كاظم عليه السلام فرمود: «الْزَمُ الْعِلْمِ لَكَ مادَلَّكَ عَلى صَلاحِ قَلْبِكَ وَاظْهَرَلَكَ فَسادَهُ؛[۸] لازمترين علم براى تو آن است كه تو را به پاكسازى دل (و تهذيب نفس) راهنمايى كرده، فساد آن را براى تو آشكار كند».
این احادیث نشان از میزان اهمیت پرداختن به اخلاق و تلاش برای کسب فضایل اخلاقی در اسلام دارد. در حدیث دیگری از امام علی علیه السلام می خوانیم که فرمود: «لو کنا لانرجو جنة ولانخشی نارا ولاثوابا ولاعقابا لکان ینبغی لنا ان نطالب بمکارم الاخلاق فانها مما تدل علی سبیل النجاح؛ اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند. »[۹]
پانویس
- ↑ اخلاق، ویکی شیعه
- ↑ اخلاق کاربردي، معنا و مفهوم، حسین اترک، ویژه نامه سومین همایش ملی بزرگداشت سهروردی با موضوع اخلاق کاربردی
- ↑ فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز 1394، ص 19
- ↑ لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، ج 5، ص 1525.
- ↑ فلسفه اخلاق، مصباح یزدی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سوم، پاییز 1394، ص 19 تا 22
- ↑ فرق میان اخلاق و علم اخلاق چیست؟، اسلام کوئست
- ↑ الحياة، ترجمه احمد آرام، ج6، ص 675
- ↑ بحارالانوار، ج 78، ص 333، اسلاميه.
- ↑ پیام قرآن، مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان، ج2، ص 22 به نقل از مستدرک الوسائل، جلد 2، صفحه 283. (چاپ قدیم)