علی بن حسین بن بابویه قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 +
اِبْن‌ِ بابِویه‌ْ، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابویه‌ قمی‌ (د ۳۲۹ق‌/۹۴۱م‌)، فقیه‌، محدث‌ شیعی‌ و مرجع‌ مردم‌ قم‌ و اطراف‌ آن‌.
 +
 
==ابن بابویه قمی، (‌‌صدوق اول)==
 
==ابن بابویه قمی، (‌‌صدوق اول)==
  

نسخهٔ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۱:۲۳

اِبْن‌ِ بابِویه‌ْ، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ حسین‌ بن‌ موسی‌ بن‌ بابویه‌ قمی‌ (د ۳۲۹ق‌/۹۴۱م‌)، فقیه‌، محدث‌ شیعی‌ و مرجع‌ مردم‌ قم‌ و اطراف‌ آن‌.

ابن بابویه قمی، (‌‌صدوق اول)

ابوالحسن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، فقیه روشن ضمیر و محدث فرزانه قم در نیمه دوم قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری قمری یعنی در زمان غیبت صغری امام زمان ارواحنا فداه زندگانی گرانمایه داشت. گرچه لقب «ابن بابویه» بیشتر به فرزندش ابوجعفر محمد (شیخ صدوق متوفی 381 ق) گفته می‌‌شود ولی پدر و نیز فرزند دیگرش ابوعبدالله حسین بدین لقب شهرت داشته‌اند و در کتاب‌های تراجم و نوشته‌های علم رجال، پدر و دو فرزندش به «ابن بابویه» معروف‌اند.

بابویه، نام جد بزرگ او یک نام کهن ایرانی است که در روزگار پس از ظهور اسلام نیز افرادی به این نام موسوم بوده‌اند. برخی این کلمه را منسوب به «بابُو» یعنی بابا، پدر، پیر و مرشد می‌‌دانند و در زبان عربی هم به ضم با و فتح واو و سکون یاء تلفظ می‌‌شود. بنابراین «ابن بابویه» به معنای پسر بابا می‌‌شود و هم اکنون نیز در میان خانواده‌های ایرانی تعبیر «فرزند بابا» یا «پسر بابا» به فرزند مورد احترام و علاقه پدر بسیار شهرت دارد.[۱]

علی بن حسین به «صدوق اول» نیز معروف است که هر جا «صدوقین» یا «ابنا بابویه» گفته شود او و فرزندش ابوجعفر محمد در نظر است و تصور این که شیخ صدوق و برادرش مراد باشد اشتباه است.[۲]

ابن بابویه قمی ‌‌این رادمرد بزرگ علم و دین در قم حرم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام چشم به جهان گشود و به حیات پربار علمی ‌‌و معنوی خویش ادامه داد.

گرچه تاریخ ولادتش معلوم نیست ولی با توجه به نامه‌ای که از امام حسن عسکری علیه‌السلام دریافت کرد و در آن نوشته از او تجلیل شده است، حکی از منزلت علمی‌‌ و فقهی این محدث بزرگ شیعی در عصر امامت امام یازدهم علیه‌السلام دارد. بنابراین در سال شهادت امام عسکری علیه‌السلام یعنی سال 260 ق، حداقل بیست بهار از عمر خود را سپری کرده است و سالروز تولد وی ممکن است از سال 235 ق، به بعد باشد.

منشور حیات طیبه

فقیه بزرگوار ابن بابویه قمی، در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه سلام الله علیها از فقها و محدثان به نام قم که از قله‌های فرازمند فرهنگ تشیع به شمار می‌‌آمدند و در فقه، حدیث و دیگر علوم و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام سرآمد روزگار بودند بهره برد و به سرعت در حدیث و فقه و دیگر علوم اسلامی‌‌ و نیز در تقوا و پارسایی و فضائل اخلاقی از چهره‌های بی‌نظیر تاریخ اسلام گشت. نامه‌ای که یازدهمین پیشوای انسان‌ها برای وی نگاشت جایگاه رفیع ابن بابویه قمی‌‌ را در بین دیگر دانشمندان و فقهای قم و نیز موقعیت خاص و احترامی‌‌ که در نزد ائمه معصومین علیهم‌السلام داشت آشکار می‌‌سازد.

امام حسن عسکری علیه‌السلام پس از حمد و ثنای ربوبی و صلوات و سلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله و عترت طاهرینش خطاب به او می‌‌نویسد: «یا شیخی و معتمدی و فقیهی ابا الحسن علی بن الحسین القمی‌‌ وفّقک الله لمرضاته و جعل من صلبک اولادا صالحین برحمته؛ ای فقیه بزرگوار و مورد اعتمادم ابوالحسن علی بن حسین قمی! خداوند تو را بر انجام افعال پسندیده حق توفیق دهد و از نسلت به رحمت و کرمش فرزندان شایسته‌ای به وجود آورد».

امام علیه‌السلام در ادامه این پیام که به حق منشور عبادی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی برای یک زندگانی شرافتمندانه انسانی است، در روزگار پر از مخاطره و گرداب‌های جهالت و هوس‌ها چنین وصیت می‌‌کند: تو را وصیت می‌‌کنم به تقوای الهی، به پا داشتن نماز و پرداخت زکات زیرا نماز کسانی که زکات نمی‌‌دهند پذیرفته نمی‌‌شود، و تو را وصیت می‌‌کنم به گذشت از گناه دیگران، فرو بردن خشم، صله رحم، همدردی با برادران و کوشش در انجام نیازمندی‌های آنان در هنگامه کارها، هم‌پیمانی با قرآن، خوش خلقی و امر به معروف و نهی از منکر چرا که خداوند متعال می‌‌فرماید: «لاخیر فی کثیر من نجویهم الاّ من أمر بصدقة او معروف او اصلاح بین النّاس؛[۳] در بسیاری از گفتگوهای درگوشی آنان خیری نیست جز آن کس که به صدقه یا معروفی امر کند و یا میان مردم اصلاح نماید».


منزلت دینی و اجتماعی صدوق اول

ابن بابویه قمی، در بین مردم قم از موقعیت خاصی برخوردار بود و تعبیر دو رجالی معروف شیعی نجاشی و علامه حلی از او به «شیخ القمیین فی عصره»، «متقدمهم» و «فقیههم»[۴] آشکار می‌‌سازد که او منصب مرجعیت و پیشوایی شیعیان قم و اطراف آن را در روزگار خویش داشته است. به سبب همین مقام و منزلت دین و اجتماعی ارزشمند و بس خطیر این فقیه است که امام عسکری علیه‌السلام از سامرا برای شخص ایشان پیام می‌‌فرستد و به او وصایایی دارد که در ابتدا خود عمل کند و آنگاه شیعیان و پیروان راستین‌اش را بر انجام آن‌ها فرمان دهد.

او علاوه بر این مسئولیت بزرگ دینی که پاسخگوی مسائل شرعی مؤمنان بود و پرچم هدایت و ارشاد شیعیان را بر دوش داشت؛ به کار تجارت نیز مشغول بود. از آغاز تحصیل که در شهر قم فقه می‌‌آموخت دارای مغازه‌ای بود و در آنجا به تجارت اشتغال داشت. صاحب ثروت و مال بود و از این راه زندگی روزمره‌اش را می‌‌گذراند. آن طور که فرزندش ابوعبدالله حسین نقل کرده است، این شغل را تا اواخر عمر پربارش و نیز در زمان تصدی مرجعیت داشته است.[۵]

گرچه از چگونگی شغل شریف‌اش اطلاعی در دست نیست ولی این کار را برای این که در بیت المال تصرف نکند انتخاب کرد تا با امکانات بیشتر و دست بازتری به نیازمندی‌های شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام اهتمام ورزد.

منزلت علمی صدوق اول

ابن بابویه قمی ‌‌را در زمره پرکارترین محدثان در فرهنگ تشیع شمرده‌اند و فقهای بزرگ برای نظریات اجتهادی و فقهی او ارزش زیادی قائلند. او در فقه، حدیث و دیگر علوم اسلامی ‌‌آثار بسیاری از خویش به یادگار گذارد که ابن ندیم چنین اعتراف می‌‌کند: من به خط ابوجعفر محمد بن علی (شیخ صدوق) پسر ابن بابویه قمی، بر پشت کتابی خواندم که نوشته بود: به فلانی اجازه کتاب‌های پدرم علی بن حسین را که دویست کتاب و نیز کتاب‌های خود را که هیجده اثر است، دادم.[۶]

گرچه در نقل این سخن ممکن است اشتباهی رخ داده و جابجا شده است، زیرا نجاشی وقتی آثار علمی ‌‌ابن بابویه قمی ‌‌را یادآور می‌‌شود تنها هیجده اثر از آثار او را نام می‌‌برد، ولی جایگاه رفیع و دست به قلم بودن این دانشور را آشکار می‌‌سازد.

یکی از آثار ارزشمندش «الشرائع» همان رساله معروفی است که برای فرزندش نوشته و شیخ صدوق در کتاب‌هایش از آن بهره زیادی برده است. دانشمندان و فقهای بزرگ هر وقت به حدیث و روایتی از امامان معصوم علیهم‌السلام دسترسی پیدا نمی‌‌کردند به فتاوی و نظریاتی که در این رساله ارائه شده مراجعه می‌‌کردند و آراء مطرح شده در آن را به مثابه متن حدیث می‌‌دانستند و این به سبب سخن نویسنده در آغاز کتاب است که فرموده: آنچه در این کتاب موجود است از ائمه طاهرین علیهم‌السلام گرفته شده است.[۷]

دانشمندان و فرهیختگان حوزه علوم اسلامی، شیوه ابن بابویه قمی ‌‌را در رساله الشرائع ستوده‌اند چرا که وی اولین شخصیتی است که در این رساله مبتکر جمع روایات شبیه به هم بود و اصل حدیث را با قرائن آن یادآور گردید.[۸]

از آثار او می‌‌توان از الامامة من الحیره، الاملاء والنطق، الأخوان، التسلیم، التوحید، التفسیر، الجنائز، الصلاة، الطب، قرب الاسناد، المعراج، مناسک الحج، المنطق، المواریث، النکاح، النساء والولدان، الوضوء، الحج که کامل نیست والنوادر نام برد.[۹]

شاگردان و راویان صدوق اول

جمعی از محدثان و استادان اندیشمند از ابن بابویه قمی ‌‌حدیث نقل کرده‌اند که از جمله آن‌ها عبارتند از:

  1. قرزندش ابوجعفر محمد (شیخ صدوق، متوفی 381 ق) که بیشترین روایت را در کتاب‌هایش از پدرش دارد.
  2. فرزند دیگرش ابوعبدالله حسین (متوفی 381 به بعد).
  3. ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی‌‌ (متوفی 368 ق) که در کامل الزیارات این محدث بزرگوار احادیث زیادی را از این استادش نقل کرده است.[۱۰]
  4. احمد بن داوود بن علی قمی.
  5. فرزند خواهرش ابوعبدالله حسین بن حسن بن محمد.
  6. هارون بن موسی تلعکبری.[۱۱]
  7. محمد بن حسن بن بندار قمی.[۱۲]
  8. ابوالحسن عباس بن عمر بن عباس کلوذاتی که خود می‌‌گوید: زمانی که علی بن حسین (ابن بابویه قمی) وارد بعداد شد به من اجازه تمام کتاب‌هایش را داد.[۱۳]

استادان حدیث صدوق اول

ابن بابویه قمی، در محضر بسیاری از بزرگان و استادان فقه و حدیث شاگردی نمود و از دریای دانش و تقوای آن‌ها عطش درونی‌اش را سیراب کرد و به مقام نقل حدیث از آنان نایل گشت. وی بیشترین حدیث را از این محدثان و راویان شیعی نقل کرده که عبارتند از:

ابوالقاسم سعد بن عبدالله اشعری قمی (متوفی 301 ق)؛ ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری؛ علی بن ابراهیم بن هاشم قمی‌‌(307) احمد بن ادریس قمی؛ محمد بن یحیی العطار؛ محمد بن حسن صفار قمی (متوفی 290 ق) محمد بن ابی‌القاسم ماجیلویه؛ علی بن موسی بن جعفر کمندانی؛ حسین بن احمد مالکی؛ عبدالله بن حسن مؤدب؛ حسین بن محمد بن عامر؛ علی بن محمد بن قتیبه؛ علی بن حسن بن علی کوفی؛ علی بن حسین سعدآبادی.[۱۴]

آرامگاه ابدی صدوق اول

صدوق اول، ابن بابویه قمی در دانش و کرامت‌ها و صداقت و راستی‌ها مورد احترام و اطمینان نایبان خاص صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف بود. ابوالحسن علی بن محمد سمری - چهارمین نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف - پیوسته از فقها و راویانی که به دیدارش می‌‌رفتند از سلامتی او می‌‌پرسید و آن‌ها از تندرستی و زندگی پربارش خبر می‌‌دادند و از این که می‌‌شنیدند صدوق اول مرد راستی‌ها حیات دارد و همچنان نورافشانی می‌‌کنند، خوشحالی در سیمای مبارکش آشکار می‌‌گشت.

در سال 329 ق، پیش از آن که علی بن محمد سمری از زندگانی دنیا رخت بربندد و عصر غیبت صغری به پایان رسد، جمعی از استادان بزرگ و ستارگان آسمان حدیث در محضرش بودند که ناگاه فرمود: رحم الله علی بن الحسین بن بابویه القمی! خدای تبارک و تعالی علی بن حسین بن بابویه قمی‌ ‌را بیامرزد! به نقلی چنین فرمود: آجرکم الله فی علی بن الحسین فقد قبض فی هذه الساعة. خداوند به شما مصیبت علی بن حسین (ابن بابویه قمی) اجر عنایت فرماید، او در این ساعت از دنیا رفت.

حاضران با شگفتی تاریخ آن روز را یادداشت کردند که پس از 17 یا 18 روز، از قم خبر آمد که علی بن حسین، صدوق اول در همان ساعت و روزی که علی بن محمد سمری آن جملات را فرمود چشم از این جهان فروبست.

فقها و شیعیان قم پیکر مطهرش را تشییع کردند و در جوار بارگاه ملکوتی فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپردند، هم اکنون آرامگاه این ستاره آسمان معرفت در مکانی که در ابتدای خیابان چهار مردان قم واقع است، زیارتگاهی است و دانشمندان و شیعیان به زیارتش می‌‌روند و از روح ملکوتی و فضای سرشار از معنویت گنبد و بارگاهش بهره می‌‌برند. رحمت خدا بر روانش باد!

پانویس

  1. اعیان الشیعه، سید محسن امین؛ دارالتعارف بیروت، ج 2، ص 261؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 3، ص 61؛ دائرةالمعارف تشیع بنیاد اسلامی‌‌ طاهر، ج 1،‌ ص 305.
  2. اعیان الشیعه، ج 2،‌ ص 261.
  3. سوره نساء، آیه 114.
  4. رجال النجاشی، ج 2، ص 89؛ خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ص 178.
  5. کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 403؛ نامه دانشوران، ج 1، ص 2.
  6. الفهرست، ص 363.
  7. الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 13،‌ ص 46، رقم 57.
  8. روضات الجنات، ج 4، ص 274.
  9. رجال النجاشی، ج 2، ص 89 و 90؛ الفهرست، شیخ طوسی، ص 93؛ معالم العلماء، محمد بن علی بن شهر آشوب، چاپ نجف، ص 65.
  10. مقدمه کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، نشر الفقاهه، ص 11 و اساتید آن در صفحات متعدد.
  11. رجال طوسی، ص 432؛ طبقات اعلام الشیعه، آقای بزرگ تهرانی، اسماعیلیان، ج 1،‌ ص 185؛ بحارالانوار، ج 5، ص 79.
  12. اختیار معرفة الرجال، ص 222، رقم 397.
  13. رجال نجاشی، ص 90.
  14. رک: اسانید کامل الزیارات در صفحات متعدد؛ اسانید کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق؛ صفحات متعدد؛ اسانید التوحید، معانی الاخبار، من لایحضره الفقیه در صفحات متعدد آنها؛ شرح مشیخیه من لایحضره الفقیه، ج 4،‌ صفحات 107 و 40 و 110 و 31 و 81 و 27 و 136 در بحار نام 32 نفر از استادان او ذکر شده است. ج 5، ص 76 به بعد.

منابع

محمدحسن امانی ، ستارگان حرم، شماره 2، صفحه 26-46