خطیب بغدادی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
خطيب بغدادى، ابوبكر احمد بن على بن ثابت احمد بن مهدى( 392- 463 ه) در محل تولدش دو قول است: برخى غزيه در اطراف حجاز را محل ولادت او دانسته اند و برخى روستايى در هنيقه را. | خطيب بغدادى، ابوبكر احمد بن على بن ثابت احمد بن مهدى( 392- 463 ه) در محل تولدش دو قول است: برخى غزيه در اطراف حجاز را محل ولادت او دانسته اند و برخى روستايى در هنيقه را. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | پدرش در جامع روستا به مدت بيست سال به ايراد خطابه اشتغال داشت. از اينرو فرزندش را به هلال بن عبداللّه طيبى سپرد تا به او ادب و قرآن بياموزد، چنانكه در قرائات از منصور حبّال نيز بهره مند گشت. در حلقه درس ابوالحسن بن رزقويه در جامع بغداد به استماع حديث نشست و به مجالس ابى حامد اسفراينى، فقيه شافعى، نيز رفت و آمد داشت. بعد از وفات حبّال، خطيب از ابن صيدلانى كه به تعليم قرائات در جامع دار قطنى اشتغال داشت بهره برد. پس از آن به حلقه ابن رزقويه بازگشت و تا سال 412 ه در آن حلقه حضور داشت. وى همچنين از محدث بزرگ ديگرى چون ابوبكر برقانى كه خطيب به وى بسيار احترام مى گذاشت، بهره مند گشت. وى علاوه بر حديث از محضر فقهايى چون ابى الطيب طبرى و احمد بن محمد محاملي فقه آموخت. خطيب از تعداد زيادى از علماى بغداد و نيز علمايى كه به اين شهر وارد مى شدند استفاده كرد از جمله: ابوالقاسم عبيد بن احمد ازهرى، ابومحمد حسن بن محمد خلال بغدادى، ابن توزى، ابوالقاسم على بن محسن تنوخى، ابومحمد حسن بن على جوهرى و غيره. | |
+ | |||
+ | وى در جستجوى دانش سفرهاى متعددى انجام داد. سفرهايى به شهرها و روستاهايى چون: عكبرا، بعقوبه، انبار، نهروان، درزيجان، كوفه، بصرة، نيشابور، حلوان، اسدآباد، همدان، رى، ساوه، دمشق، صور، مكة، بيت المقدس و... | ||
+ | |||
+ | درباره شخصيت وى نوشته اند كه مردى باوقار و خوش لباس و داراى مروت و اهل بخشش و تواضع بود هيچ اشتياقى به تقرّب با سلاطين و ثروتمندان نداشت. با اين همه از گزند تيغ تهمت دشمنان بى نصيب نماند تا جائيكه برخى او را به شرب خمر و برخى به انحراف جنسى متهم ساختند. ولى اينهمه باشخصيت علمى او سازگار نيست علاوه بر اينكه راويان برخى از اين گونه اخبار مورد اطمينان نيستند. | ||
+ | |||
+ | بيشتر همت و تلاش خطيب مصروف حديث و علوم مرتبط با آن گشت هر چند به فقه و اصول و نيز ادبيات و تاريخ و اخبار نيز اهميت مى داد. وى در اصول پيرو مذهب اشعرى و در فروع پيرو مذهب شافعى بود. برخى از معاصرين وى او را توثيق كرده اند و برخى ديگر كه از دشمنان وى به شمار مى روند دانش او را خدشه دار دانسته اند, برخى او را متهم به روايت از ضعفاء كرده اند و برخى ديگر او را فردى متعصب كه با حنابله ضديت دارد معرفى نموده اند. | ||
+ | |||
+ | ==برخى آثار== | ||
1- الأمالى | 1- الأمالى | ||
2- حديث النزول | 2- حديث النزول | ||
− | + | 3- كتاب السنن | |
4- المسلسلات | 4- المسلسلات | ||
5- اطراف الموطأ | 5- اطراف الموطأ | ||
− | + | 6- الكفاية في علم الرواية | |
− | + | 7- تاريخ بغداد | |
8- مناقب شافعى و غيره. | 8- مناقب شافعى و غيره. | ||
− | + | ||
+ | خطيب بغدادى در رمضان سال 463 ه به بيمارى دچار شد و دستور داد تمام دارايى اش را به ديگران بدهند. همچنين كتابهايش را وقف مسلمانان كرد. وى در ذى حجه همان سال بدرود حيات گفت و در مقبره باب حرب در كنار بشر حافي به خاك سپرده شد. | ||
+ | |||
«تاريخ بغداد» از مهمترين و بزرگترين تأليفات خطيب بغدادى است. چرا كه كتاب شرح حال 7831 محدث و ديگر صاحبان علوم مختلف و رجال اجتماعى و دولتى را در خود جاى داده است. اهميت اين كتاب از جهت حيات علمى در اينست كه اين كتاب از روشهاى تدريس و رويه هاى علما در برخورد با شاگردانشان و نيز از مدارسى كه در دو قرن 4 و 5 هجرى وجود داشته و حلقات علمى و نشسته اى دانشمندان در مساجد به جهت حديث كردن و تدريس، گزارشى مى دهد. چنانكه از نشاط علمى موجود در شهرهاى اسلامى آن دوران خبر مىدهد. | «تاريخ بغداد» از مهمترين و بزرگترين تأليفات خطيب بغدادى است. چرا كه كتاب شرح حال 7831 محدث و ديگر صاحبان علوم مختلف و رجال اجتماعى و دولتى را در خود جاى داده است. اهميت اين كتاب از جهت حيات علمى در اينست كه اين كتاب از روشهاى تدريس و رويه هاى علما در برخورد با شاگردانشان و نيز از مدارسى كه در دو قرن 4 و 5 هجرى وجود داشته و حلقات علمى و نشسته اى دانشمندان در مساجد به جهت حديث كردن و تدريس، گزارشى مى دهد. چنانكه از نشاط علمى موجود در شهرهاى اسلامى آن دوران خبر مىدهد. | ||
− | + | ||
− | + | اهميت خاص اين كتاب در توجه آن به «حديث» آشكار مى شود، چرا كه مؤلف شرح حال حدود پنج هزار نفر از رجال حديث را در اين كتاب گرد آورده است. مؤلف در سند اخبارى كه نقل مىكند نهايت دقت را به كار مى برد. خطيب به شرح حال رياضى دانان، منجمين و فلاسفه نپرداخته چنانكه درباره رجال سياسى و فرماندهان جنگ و اديبان و شاعران و مغنى ها نيز بصورت كامل بحث نكرده است. از اين رو « تاريخ بغداد» يك كتاب تاريخى فراگير و شامل به شمار نمىآيد. | |
− | + | ||
+ | خطيب در اين كتاب به شرح حال دانشمندانى كه در بغداد مىزيسته و يا از آن ديدار كردهاند مىپردازد. از اينرو به نوشتههايى كه قبل از وى در شرح حال محدثين، خلفاء، أدبا و شعراء به رشته تحرير در آمده است اعتماد مىورزد. وى در اين كتاب در صدد ارائه شرح حال كاملى از افراد است كه شامل معرفى شخصى به وسيله ذكر نام و نسب و كنيه او و نيز ياد كرد شيوخ و شاگردان وى و برخى ويژگىهاى اخلاقى افراد و نيز جرح و تعديلهايى كه نسبت به آنها از جانب منتقدان صورت گرفته و همچنين تاريخ درگذشت و محل دفن آنان مى باشد. | ||
+ | |||
+ | خطيب دانشمندى نقّاد و جستجوگر است. وسعت اطلاعات و قابليت وى براى نقد و ارزيابى در آنجا ظاهر مى شود كه وى به بيان اوهام علماء و مصنفين گذشته مىپردازد و سپس اين اوهام را تصحيح مىكند. اين اوهام يا مربوط به تاريخ وفات افراد و يا مربوط به تاريخ ولادت آنان و نيز شهرهايى كه افراد در آن مى زيسته اند و... مى باشد. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
تراث (لوح فشرده) | تراث (لوح فشرده) | ||
+ | |||
+ | [[رده:تاریخ نویسان]] | ||
+ | [[رده:علمای قرن پنجم]] |
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۴۳
خطيب بغدادى، ابوبكر احمد بن على بن ثابت احمد بن مهدى( 392- 463 ه) در محل تولدش دو قول است: برخى غزيه در اطراف حجاز را محل ولادت او دانسته اند و برخى روستايى در هنيقه را.
پدرش در جامع روستا به مدت بيست سال به ايراد خطابه اشتغال داشت. از اينرو فرزندش را به هلال بن عبداللّه طيبى سپرد تا به او ادب و قرآن بياموزد، چنانكه در قرائات از منصور حبّال نيز بهره مند گشت. در حلقه درس ابوالحسن بن رزقويه در جامع بغداد به استماع حديث نشست و به مجالس ابى حامد اسفراينى، فقيه شافعى، نيز رفت و آمد داشت. بعد از وفات حبّال، خطيب از ابن صيدلانى كه به تعليم قرائات در جامع دار قطنى اشتغال داشت بهره برد. پس از آن به حلقه ابن رزقويه بازگشت و تا سال 412 ه در آن حلقه حضور داشت. وى همچنين از محدث بزرگ ديگرى چون ابوبكر برقانى كه خطيب به وى بسيار احترام مى گذاشت، بهره مند گشت. وى علاوه بر حديث از محضر فقهايى چون ابى الطيب طبرى و احمد بن محمد محاملي فقه آموخت. خطيب از تعداد زيادى از علماى بغداد و نيز علمايى كه به اين شهر وارد مى شدند استفاده كرد از جمله: ابوالقاسم عبيد بن احمد ازهرى، ابومحمد حسن بن محمد خلال بغدادى، ابن توزى، ابوالقاسم على بن محسن تنوخى، ابومحمد حسن بن على جوهرى و غيره.
وى در جستجوى دانش سفرهاى متعددى انجام داد. سفرهايى به شهرها و روستاهايى چون: عكبرا، بعقوبه، انبار، نهروان، درزيجان، كوفه، بصرة، نيشابور، حلوان، اسدآباد، همدان، رى، ساوه، دمشق، صور، مكة، بيت المقدس و...
درباره شخصيت وى نوشته اند كه مردى باوقار و خوش لباس و داراى مروت و اهل بخشش و تواضع بود هيچ اشتياقى به تقرّب با سلاطين و ثروتمندان نداشت. با اين همه از گزند تيغ تهمت دشمنان بى نصيب نماند تا جائيكه برخى او را به شرب خمر و برخى به انحراف جنسى متهم ساختند. ولى اينهمه باشخصيت علمى او سازگار نيست علاوه بر اينكه راويان برخى از اين گونه اخبار مورد اطمينان نيستند.
بيشتر همت و تلاش خطيب مصروف حديث و علوم مرتبط با آن گشت هر چند به فقه و اصول و نيز ادبيات و تاريخ و اخبار نيز اهميت مى داد. وى در اصول پيرو مذهب اشعرى و در فروع پيرو مذهب شافعى بود. برخى از معاصرين وى او را توثيق كرده اند و برخى ديگر كه از دشمنان وى به شمار مى روند دانش او را خدشه دار دانسته اند, برخى او را متهم به روايت از ضعفاء كرده اند و برخى ديگر او را فردى متعصب كه با حنابله ضديت دارد معرفى نموده اند.
برخى آثار
1- الأمالى 2- حديث النزول 3- كتاب السنن 4- المسلسلات 5- اطراف الموطأ 6- الكفاية في علم الرواية 7- تاريخ بغداد 8- مناقب شافعى و غيره.
خطيب بغدادى در رمضان سال 463 ه به بيمارى دچار شد و دستور داد تمام دارايى اش را به ديگران بدهند. همچنين كتابهايش را وقف مسلمانان كرد. وى در ذى حجه همان سال بدرود حيات گفت و در مقبره باب حرب در كنار بشر حافي به خاك سپرده شد.
«تاريخ بغداد» از مهمترين و بزرگترين تأليفات خطيب بغدادى است. چرا كه كتاب شرح حال 7831 محدث و ديگر صاحبان علوم مختلف و رجال اجتماعى و دولتى را در خود جاى داده است. اهميت اين كتاب از جهت حيات علمى در اينست كه اين كتاب از روشهاى تدريس و رويه هاى علما در برخورد با شاگردانشان و نيز از مدارسى كه در دو قرن 4 و 5 هجرى وجود داشته و حلقات علمى و نشسته اى دانشمندان در مساجد به جهت حديث كردن و تدريس، گزارشى مى دهد. چنانكه از نشاط علمى موجود در شهرهاى اسلامى آن دوران خبر مىدهد.
اهميت خاص اين كتاب در توجه آن به «حديث» آشكار مى شود، چرا كه مؤلف شرح حال حدود پنج هزار نفر از رجال حديث را در اين كتاب گرد آورده است. مؤلف در سند اخبارى كه نقل مىكند نهايت دقت را به كار مى برد. خطيب به شرح حال رياضى دانان، منجمين و فلاسفه نپرداخته چنانكه درباره رجال سياسى و فرماندهان جنگ و اديبان و شاعران و مغنى ها نيز بصورت كامل بحث نكرده است. از اين رو « تاريخ بغداد» يك كتاب تاريخى فراگير و شامل به شمار نمىآيد.
خطيب در اين كتاب به شرح حال دانشمندانى كه در بغداد مىزيسته و يا از آن ديدار كردهاند مىپردازد. از اينرو به نوشتههايى كه قبل از وى در شرح حال محدثين، خلفاء، أدبا و شعراء به رشته تحرير در آمده است اعتماد مىورزد. وى در اين كتاب در صدد ارائه شرح حال كاملى از افراد است كه شامل معرفى شخصى به وسيله ذكر نام و نسب و كنيه او و نيز ياد كرد شيوخ و شاگردان وى و برخى ويژگىهاى اخلاقى افراد و نيز جرح و تعديلهايى كه نسبت به آنها از جانب منتقدان صورت گرفته و همچنين تاريخ درگذشت و محل دفن آنان مى باشد.
خطيب دانشمندى نقّاد و جستجوگر است. وسعت اطلاعات و قابليت وى براى نقد و ارزيابى در آنجا ظاهر مى شود كه وى به بيان اوهام علماء و مصنفين گذشته مىپردازد و سپس اين اوهام را تصحيح مىكند. اين اوهام يا مربوط به تاريخ وفات افراد و يا مربوط به تاريخ ولادت آنان و نيز شهرهايى كه افراد در آن مى زيسته اند و... مى باشد.
منابع
تراث (لوح فشرده)