عمير بن عدی: تفاوت بین نسخهها
جز (صفحهای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: عصماء، سريه عمير بن عدى، عمير بن عدى، ' />...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
دكتر محمد ابراهيم آيتى, تاريخ پيامبران اسلام، ص 294 | دكتر محمد ابراهيم آيتى, تاريخ پيامبران اسلام، ص 294 | ||
+ | [[Category:سريه عمير]] |
نسخهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۳۶
=سريه عمير بن عدى=(1)
«عصماء» دختر «مروان» همسر «يزيد بن زيد خطمى» زنى بود شاعر و زبان آور، در هجو اسلام و مسلمانان شعر مى گفت، رسول خدا و انصار را آزار مى رساند و دشنام مى داد و دشمنان رسول خدا را در اشعار خود بر ضد مسلمين تحريك مى كرد. برخى از اشعار تند او و هم پاسخى را كه «حسان» به او داده است، ابن اسحاق نقل مى كند: رسول خدا روزى گفت: كسى نيست داد مرا از دختر «مروان» بگيرد؟ «عمير بن عدى خطمى» كه مردى نابينا بود شنيد و شبانه بر آن زن تاخت و او را كشت و بامداد نزد رسول خدا آمد و گفت: اى رسول خدا من «عصماء» را كشتم.
رسول خدا گفت: خدا و رسولش را يارى كردى. «عمير» گفت: مرا از اين كار زيانى نخواهد رسيد؟ رسول خدا گفت: «لاينتطح فيها عنزان» و اين سخن مثلى شد كه اول بار از رسول خدا شنيده شد. / - يعنى - «در اين باره دو بز با هم شاخ به شاخ نخواهند شد».(2)
«عمير» نزد «بنى خطمه» كه از كشته شدن «عصماء» سخت برآشفته بودند، بازگشت و گفت: اى «بنى خطمه»! من دختر «مروان» را كشته ام، هر چه از دستتان برمى آيد انجام دهيد و مرا مهلت ندهيد. «عصماء» را در اين تاريخ پنج پسر بود كه همه از مردان قوم بودند، رسول خدا «عمير» را پس از اين واقعه «عمير بصير» ناميد.
ابن سعد مى نويسد كه: در روز كشته شدن دختر «مروان» مردانى از «بنى خطمه» به دين اسلام درآمدند.(3)
پى نوشت
(1). (طبقات: 5 روز مانده از رمضان، 19 ماه پس از هجرت، ج 2، ص 27).
(2). كنايه از اين كه اتفاقى است ساده، سبب بروز اختلاف و خون خواهى نخواهد شد.
(3). سيرة النبى، ج 4، ص 313. طبقات، ج 2، ص 27.
منبع
دكتر محمد ابراهيم آيتى, تاريخ پيامبران اسلام، ص 294