شهدای کربلا از فرزندان حضرت زینب(س): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
 
+
پس از شهادت خاندان عقیل حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم علیه السلام دو فرزندش [[عون بن عبدالله بن جعفر]] و [[محمد بن عبدالله بن جعفر]] را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله علیه السلام فرستاد.
پس از شهادت خاندان عقیل حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم (ع) دو فرزندش [[عون بن عبد الله بن جعفر]] و [[محمد بن عبد الله بن جعفر]] را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله (ع) فرستاد.
 
  
 
در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند.
 
در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند.
  
ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد:
+
ابتدا محمد در حالی که این گونه رجز می خواند وارد میدان شد: به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند. جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سرانجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند.
 
 
به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند.
 
 
 
جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند.
 
 
 
بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند:
 
 
 
اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.
 
  
نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید.
+
بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند: اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در [[بهشت]] نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.
  
منقول است حضرت زینب (سلام الله علیها) زماني که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) براي تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.
+
نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه بدست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید.
  
== منابع: ==
+
منقول است حضرت زینب سلام الله علیها زماني که هر یک از بنی هاشم علیه السلام به شهادت می رسیدند، به کمک [[سیدالشهدا]] علیه السلام براي تعزیت می آمد ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.
  
* علی ثمری، شرح شمع: در آداب سوگواری و مقتل سیدالشهداء(ع)، تهران:1382.
+
==منابع==
 +
* علی ثمری، شرح شمع: در آداب سوگواری و مقتل سیدالشهداء علیه السلام، تهران: 1382.
  
 
[[رده:شهدای کربلا]]
 
[[رده:شهدای کربلا]]

نسخهٔ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


پس از شهادت خاندان عقیل حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم علیه السلام دو فرزندش عون بن عبدالله بن جعفر و محمد بن عبدالله بن جعفر را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله علیه السلام فرستاد.

در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند.

ابتدا محمد در حالی که این گونه رجز می خواند وارد میدان شد: به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند. جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سرانجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند.

بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند: اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.

نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه بدست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید.

منقول است حضرت زینب سلام الله علیها زماني که هر یک از بنی هاشم علیه السلام به شهادت می رسیدند، به کمک سیدالشهدا علیه السلام براي تعزیت می آمد ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.

منابع

  • علی ثمری، شرح شمع: در آداب سوگواری و مقتل سیدالشهداء علیه السلام، تهران: 1382.