عفو: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (گذشت را به عفو منتقل کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۰

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


عفو به معنای گذشتن از گناه و ترک کیفر آن است و اصل و ریشه آن به معنی محو و نابودی است.[۱] ولی راغب در مفردات این معنی را ریشه اصلی نمی داند و معتقد است که عفو به معنای قصد گرفتن چیزی است و به همین مناسبت به وزش بادهایی که منجر به ویرانی و گرفتن چیزی می شود، این واژه اطلاق شده است و اگر به محوکردن، عفو اطلاق می گردد. بخاطر این است که آن هم نوعی قصد برگرفتن چیزی است.[۲]

امام صادق علیه السلام در تعریف عفو می فرمایند: عفوکردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه پیامبران و متقیان است و معنی عفو آن است که هرگاه از کسی جرمی و تقصیری نسبت به تو واقع شود، پیِ او نروی و به او اظهار نکنی و از ظاهر و باطن فراموش کنی و احسان را به او زیاده تر از پیش کنی.[۳]

عفو در آیات

مطالعه قرآن کریم به ما نشان می دهد. آیاتی که مشتمل بر واژه عفو بوده و یا واژه هایی که بر معنی عفو دلالت می کنند (مانند رحمت و مغفرت و...) به روشنی گویای موضوع عفو و گذشت هستند. دسته ای از آیات به عفو خداوند اشاره دارند: «بعضی از شما خواهان دنیا بودند و بعضی خواهان آخرت، پس خداوند شما را از آنها منصرف ساخت (و پیروزی شما به شکست انجامید) تا شما را آزمایش کند و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد».[۴]

برخی آیات به عفو اولیای خداوند اشاره دارد: «گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست. خداوند شما را می بخشد و ارحم الراحمین است».[۵]

در این آیه حضرت یوسف علیه السلام نه تنها از حق خود گذشت و حتی حاضر نشد کمترین توبیخ و سرزنشی را در حق برادرانش روا دارد، بلکه از نظر حق الله نیز آنان را اطمینان داد که خداوند غفور و بخشنده است.[۶] برخی دیگر از آیات، پیغامی الهی و خطابی ملکوتی به بندگان است تا عفو و گذشت را سنتی حسنه در زندگی خود قرار دهند.

«ما آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است، جز به حق نیافریدیم و ساعت موعود (قیامت) قطعا فراخواهد رسید. از آنها (دشمنان) به خوبی صرفنظر کن (و آنها را به نادانیشان ملامت ننما)».[۷]

خداوند در این آیه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور می دهد که در برابر لجاجت ها، نادانی ها، تعصب ها، کارشکنی ها و مخالفت های سرسختانه انسان ها ملایمت و محبت نشان ده و از گناهان آنان صرفنظر کن و آنها را ببخش، بخششی زیبا که حتی توأم با ملامت نباشد.[۸]

عفو در روایات

روایات بسیاری مبنی بر عفو و تشویق کردن ائمه علیهم السلام به این صفت کریمانه وجود دارد که نشان دهنده اهمیت و ارزش بسیار بالای آن است. البته عفوی که با شرایط خاص توأم باشد و اگر با این شرایط نباشد، نه تنها ممدوح و پسندیده نیست بلکه مذموم و ناپسند نیز می باشد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: هر کس قدرت (بر انتقام) دارد، گذشت کند. خداوند در روز لغزش از او درگذرد.[۹]امام علی علیه السلام درباره عفو می فرماید: (بدی یا خوبی را) به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آن که به دین لطمه ای نزند یا در قدرت اسلامی ضعفی پدید نیاورد.[۱۰]

انواع عفو

عفو برخلاف تصور عمومی همیشه پسندیده نیست، عفوی که در راه خدا باشد و به گستاخی گناهکار و جنایتکار نگردد، پسندیده است و در غیر این صورت مذموم است، بر این اساس عفو دو نوع است:

  1. عفو ممدوح و پسندیده: عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات معصومین علیه السلام، هر گونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد.[۱۱] علاوه بر این، همان طور که در بالا گفته شد، عفوی پسندیده است که منجر به گستاخی جنایتکار نگردد.
  2. عفو مذموم و ناپسند: در فضیلت عفو و گذشت و ترک انتقام جویی تردیدی نیست، اما این بدان معنا نیست که استثنایی در کار نباشد بلکه مواردی پیش می آید که عفو و گذشت سبب جرأت جانیان و خاطیان می شود. در این موارد برای حفظ نظم جامعه و پیشگیری از تکرار جرم باید از عفو صرفنظر کرد. لذا خداوند در عین این که بندگان خود را به عفو و بخشش فرامی خواند. در آیات مختلف مردم را به قتال نیز دعوت می کند تا حرمت های الهی حفظ شوند.

خداوند در قرآن می فرماید: «و با آنها پیکار کنید تا فتنه (و بت پرستی و سلب آزادی از مردم) باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (مزاحم آنها نشوید. زیرا) تعدی جز بر ستمگران روا نیست».[۱۲]

آثار و فوائد عفو

هرگاه عفو و گذشت های بزرگوارانه و چشم پوشی های کریمانه، به شیوه ای آگاهانه انجام بگیرد، برکت ها و سازندگی های فراوانی را به همراه خواهد داشت که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

  1. آثار دنیوی:
    1. حصول تقوا: خداوند در قرآن می فرماید: «اگر شما گذشت کنید، به پرهیزگاری نزدیکتر است».[۱۳] بر این اساس یکی از آثار بخشش، نزدیک بودن بخشش به تقوا می باشد که این امر از دو جهت است:
      1. کسی که از حق خود می گذرد و آن را می بخشد، قطعا می تواند مطمئن باشد که در این گرفتن حق، به هیچ وجه اشتباه نکرده و حق دیگری را پایمال نکرده است، بنابراین گذشت به تقوا نزدیکتر است.
      2. کسی که با گذشت از حق قانونی و شرعی خود صرفنظر می کند، امید است که نافرمانی و گناه خدا را - در گرفتن آنچه حق اوست - نکند.[۱۴]
    2. موجب عزت: عفو و گذشت سبب عزت می باشد؛ چرا که در نظر مردم نشانه بزرگواری، شخصیت و سعه صدر است. در حالی که انتقام جویی در مسائل شخصی نشانه عدم تسلط بر نفس است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «عفو و گذشت سبب عزت و آبرو می گردد. چرا که عفو چیزی جز عزت بر انسان نمی افزاید».[۱۵]
    3. سلامت روح و آرام جان: عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و در نتیجه، سبب طول عمر می شود. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «عفو و گذشت سبب سلامت روح و آرامش جان و طول عمر خواهد شد».[۱۶]
    4. پیروزی: امام رضا علیه السلام می فرمایند: «هرگز دو گروه با هم رویاروی نشدند، مگر این که با گذشت ترین آنها پیروز شد».[۱۷]
    5. از بین رفتن کینه توزی: انتقام جویی سبب برافروخته شدن آتش کینه در دلها شده، طرف مقابل را به انتقامی خشن تر وا می دارد و آن انتقام سبب خشونت بیشتری شده، گاه به جنگی تمام عیار در میان طوائف و قبائل بزرگ تبدیل می شود. عفو و گذشت جلوی این ناهنجاری ها، کینه ورزی ها، خشونت ها و جنایت ها را می گیرد و آن را از بین می برد.[۱۸]
    6. محبت خداوند[۱۹] و نزول رحمت الهی.[۲۰]
  2. آثار اخروی:
    1. ورود در بهشت: روایت شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آنگاه که بندگان در صحرای محشر گرد آورده شوند، آواز دهنده ای ندا می دهد آن کس که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته می شود: چه کسی مزدش با خداست؟ می فرمایند: بخشایندگان مردم.[۲۱]
    2. موجب اجر و پاداش: در روایتی آمده است: در کیفر برای گناه شتاب مکن و بین کیفر و گناه جایی برای گذشت باقی بگذار، با این کار پاداش آخرت و ثواب بدست می آوری.[۲۲]

عوامل تحصیل ملکه عفو

برای اکتساب ملکه عفو باید شرایط و مقدماتی را تحصیل و به آنها توجه کرد که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم:

  1. توجه به قدرت و عفو الهی: مهمترین عامل در ایجاد و تقویت فضیلت اخلاقی چون عفو و گذشت آن است که آدمی متوجه قدرت الهی شود. توجه به قدرت الهی و این که خداوند خود کمتر به عدل خویش مردم را در دنیا مؤاخذه می کند، بلکه به عفو و گذشت با آنان مواجه می شود و از بسیاری از گناهان و خطاهای بشر می گذرد. نشان می دهد که اصل عفو و احسان امری خوب و فضیلتی الهی است. از این رو خداوند در آیه 149 سوره نساء به عفو و قدرت خویش توجه می دهد و از مردم می خواهد تا آنان نیز از خطاها و گناه دیگران از آشکار و پنهان بگذرند و اهل گذشت باشند. چرا که خداوند نیز این گونه است که در عین قدرت، اهل عفو و گذشت است.
  2. توجه به ظرفیت و توانایی خود: از آنجا که خداوند در قرآن می فرماید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی کند».[۲۳] بنابراین می توان دریافت که ظرفیت و توانایی برای کسب قدرت بر عفو و گذشت از خطای دیگران در وجود انسان هست و خداوند متعال بر اساس عدل، آن را به همه انسان ها عطا فرموده است.
  3. توجه به آمرزش خداوند: از دیگر عوامل ایجادی و تقویت کننده می توان به توجه انسان نسبت به آمرزش و غفران خداوند اشاره کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: از گناهان مردم درگذرید، تا خداوند بدین سبب عذاب دوزخ را از شما دور گرداند. پس اگر دوست داری مورد رحمت خداوندی قرار گیری، خودت نیز اهل رحمت و گذشت و مهربانی باش.
  4. کظم غیظ: خداوند می فرماید: «همان کسانی که از گناهان بزرگ و عمال زشت اجتناب می ورزند و هنگامی که خشمگین می شوند، عفو می کنند».[۲۴]

بر اساس این آیه کظم غیظ و فرونشاندن خشم بر غضب مقدم شده است، پس فرو نشاندن خشم شرط اساسی عفو به شمار می رود و از سوی دیگر فرو نشاندن خشم شامل کنترل اعصاب، اراده و سایر اعضاء و جوارح است. بنابراین معلوم می شود که عفو و بخشش از برکات و آثار کظم غیظ محسوب می شود.

پانویس

  1. ابن منظور؛ لسان العرب، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1416، چاپ اول، ج9، ص294.
  2. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، قم، طلیعه نور، چاپ اول، 1426، ج1، ماده عفا.
  3. گیلانی، عبدالرزاق؛ ترجمه مصباح الشریعة، انتشارات پیام حق، تهران، 1377، چاپ اول، ج1، ص374.
  4. سوره آل عمران/152.
  5. سوره یوسف/92.
  6. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1379، چاپ نوزدهم، ج10، ص57.
  7. سوره حجر/85.
  8. مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج11، ص126.
  9. ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث، قم، چاپ پنجم 1384، ج8، ص3837.
  10. همان، ص3839.
  11. همان، ص3837.
  12. سوره بقره/193.
  13. سوره بقره/237.
  14. طبرسی، فضل بن حسن؛ ترجه تفسیر مجمع البیان، مفتح، محمد؛ انتشارات فراهانی، تهران، 1350، چاپ اول، ج3، ص49.
  15. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، ج23، ص108.
  16. ری شهری، محمد؛ پیشین، ج3، حدیث 13184.
  17. همان، ج8، ص3835.
  18. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق، چاپ دوم، ج74، ص 168.
  19. سوره مائده/3.
  20. آمدي، عبدالواحد بن محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: هاشم رسولي محلاتي، قم، دارالکتاب الاسلامي، 1381، حدیث4307.
  21. مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ج20، ص467.
  22. آمدي، عبدالواحد بن محمد؛ پیشین، حدیث7508.
  23. سوره بقره/286.
  24. سوره شوری/37.

منابع

عفو و گذشت، سیده معصومه جوادی زاویه، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی: 1 خرداد 1391.