احمد ناظرزاده کرمانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{مدخل دائرة المعارف|اثر آفرینان}} '''ناظرزاده کرمانی، احمد''' قرن: 14 فرزند آقا ...' ایجاد کرد)
 
(منابع)
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
  
 
[[رده:شعرا]]
 
[[رده:شعرا]]
 +
[[رده:شعرای پارسی گو]]

نسخهٔ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۵۶

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ناظرزاده کرمانی، احمد

قرن: 14

فرزند آقا محمد ناظر در 1296 تولد یافت و از دانشكده ادبیات تهران لیسانس گرفت. مدتى در وزارت كشور شاغل بود و آخرین سمتش در آن وزراتخانه معاونت فرماندارى تهران بود. از اهم مشاغل او شهردارى كرمان مى‌باشد.

در انتخابات دوره شانزدهم كه در 1328 انجام یافت ناظرزاده از طرف سیرجان وكیل شد و در دوره هفدهم نیز این سمت را احراز كرد و با جبهه ملى نزدیك شد و جزو فراكسیون جبه ملى در مجلس بود و قلما و قدما حكومت مصدق‌السلطنه را تأیید مى‌كرد. بعد از مرداد 1332 از وكالت عزل و تحت تعقیب فرماندارى نظامى وقت قرار گرفت و به قلعه فلك‌الافلاك تبعید شد.

یك قسمت از این تبعید مولود اختلافى بود كه بین او و فرماندار نظامى تهران كه در آن تاریخ سرتیپ فرهاد دادستان بود وجود داشت و گویا مورد هتك و حرمت هم شده و در حضور جمع او را مضروب ساخته بودند. سرتیپ مزبور با تلاش فراوان فرماندهى لشكر كرمان را براى خود دست و پا كرده بود ولى چون وجهه زیادى نداشت و قوم و خویش نزدیك شاه بود ناظرزاده از این انتصاب جلوگیرى و ابلاغ فرماندهى لشكر او را لغو ساخته، همین موضوع بعدا دردسر شدیدى پیش آورد.

دكتر ناظرزاده در 1331 درجه دكتراى زبان و ادبیات از دانشگاه تهران گرفت و در دانشكده ادبیات و دانشكده معقول و منقول تدریس مى‌نمود. وى نویسنده و شاعر بود و غیر از روزنامه شهرآشوب كه مدتى در تهران انتشار مى‌داد در روزنامه‌هاى مختلف مقاله مى‌نوشت. ابتدا بیشتر مقالاتش جنبه سیاسى داشت بعد سلسله مقالاتى در ادبیات و عرفان و مسائل تحقیقى تاریخى به رشته تحریر درآورد. سبك و انشاء روان و ذوق ادبى و تاریخى به نوشته‌هاى او شیرینى خاصى مى‌داد و گاهى با طنز و مطایبه همراه بود و خواننده را به تحسین وامى‌داشت. ناظرزاده كرمانى در آخر عمر از حلیه بینایى محروم شد و بیمارى‌هاى مختلف گریبان او را گرفت و در حدود 60 سالگى وفات یافت. مردى خوش خلق، خوش طینت، فاضل و محقق ساده دل، نیك فطرت و خوش محضر بود. گاهى شعر مى‌سرود و اشعارش هم دلنشین و مضامین شیرین دربرداشتند.

(1355-1296/1292 ش)

نویسنده، شاعر، استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار. در كرمان به دنیا آمد. وى تحصیلات مقدماتى را نزد پدر و تحصیلات ابتدایى را در زادگاهش و تهران به پایان برد و از دارالفنون در رشته‌ى ادبى فارغ‌التحصیل شد و به موازات علوم جدید، علوم قدیم و فقه و عربى و فلسفه را نیز آموخت. ناظرزاده رشته‌ى علوم سیاسى را در دانشكده‌ى حقوق گذراند و سپس موفق به اخذ لیسانس عالى گردید. وى درجه‌ى دكتراى خود را در رشته‌ى ادبیات فارسى اخذ نمود و رساله‌اش را در «شرح حال و آثار عمادالدین على فقیه كرمانى» نوشت.

سپس از طرف دانشگاه تهران به پاریس مأمور شد و توانست در این مأموریت، دوره‌ى دكتراى جامعه‌شناسى ادیان را نیز در دانشگاه سوربن به پایان برساند و رساله‌ى خود را در «تحقیق درباره‌ى مذهب جعفرى» زیر نظر پروفسور هانرى درش بنویسد. وى از 1335 ق تدریس در دانشگاه تهران را آغاز كرد و در 1341 ش با سمت نمایندگى ایران در كنگره مؤتمر اسلامى شركت كرد.

ناظرزاده در كار مطبوعاتى نیز دست داشت و مقالات متعددى در روزنامه‌ها و مجله‌هاى داخلى و خارجى چاپ مى‌كرد و مدتى معاون مجله‌ى «ایران امروز» و چندى هم سردبیر مجله‌ى «سلامت فكر» بود و زمانى نیز روزنامه‌ى «شهر آشوب» را شخصاً منتشر كرد. وى در طول خدمات دولتى عهده‌دار مشاغلى چون: شهردار تهران، پیشكار دارایى كرمان، بازرس استاندارى كرمان و كفیل استاندارى تهران بود. وى بر اثر بیمارى قند نابینا شد و سرانجام بر اثر سكته درگذشت. از دیگر آثار وى: «آوازهاى جوانى»؛ «اختر»؛ «برفراز سیحون»؛ «دختر شامگاه»؛ «رقص به سه خنجر»؛ «شام شوم»؛ «آفات قرن»، شعر؛ «دیوان» شعر.

منابع