اخبات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} '''اخبات''' ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
  
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
==جایگاه فروتنی==
  
 +
فروتنی به عنوان یک فضیلت و یا هنجار اجتماعی در جامعه پذیرفته شده است. هر چند کسانی هستند که در برابر این فضیلت تنها به ستایش آن بسنده می‌کنند و در مقام عمل چیزی از آن را نشان نمی دهند اما کشش طبیعی و فطری انسان به فروتنی و تواضع، آن را به فضیلت انسانی تبدیل نموده است و حتی کسانی که در عمل از آن سرباز می زنند در برابر انسان های متواضع، واکنشی از سر ستایش نشان می‌دهند.
 +
 +
فروتنی در علوم اخلاقی به عنوان یک فضیلت مورد تشویق قرار می‌گیرد و در علوم تربیتی و رفتاری به شکل یک هنجار در جامعه ترویج می‌شود. در مقابل هر انسانی از تکبر و استکبار در حوزه اخلاق و رفتار بیزاری می‌جوید و به عنوان امری ضدارزشی نفرت خویش را ابراز می‌کند. هر چند که ممکن است در برابر متکبران و مستکبران توان ایستادگی نداشته باشد و گاه به ناچار در برابرشان تسلیم شود ولی در دل از آنان نفرت دارد.
 +
 +
در فرهنگ اسلامی به همان اندازه که از فروتنی در حوزه اخلاق و رفتار ستایش شده از تکبر و استکبار انتقاد گردیده و حتی به فروتنان فرمان داده شده تا در برابر مستکبران مقابله به مثل کرده و از فروتنی بپرهیزند که این تواضع و فروتنی، مستکبران را بر رفتار نابهنجار و اخلاق زشت و ناپسندشان تشویق و ترغیب می‌کند.
  
'''اخبات'''
+
==معنای اخبات==
  
== جایگاه فروتنی ==
+
اخبات که از واژه خبت گرفته شده در اصل به معنای زمین هموار، دشت و زمین مطمئن و دارای ریگ، دشت بدون گیاه، زمین سخت و هموار و زمین گود و پهناور است<ref>راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ قرآن، دمشق سوریه، دارلقلم، 1412ه، چاپ اول، ص۲۷۲.</ref> و اصطلاحا به معنی فروتنی کردن، خضوع و خشوع می باشد.<ref>دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال 1325 ش، ج3، ص1484.</ref>
  
فروتنی به عنوان یک فضیلت و یا هنجار اجتماعی در جامعه پذیرفته شده است. هر چند کسانی هستند که در برابر این فضیلت تنها به ستایش آن بسنده می‌کنند و در مقام عمل چیزی از آن را نشان نمی دهند اما کشش طبیعی و فطری انسان به فروتنی و تواضع، آن را به فضیلت انسانی تبدیل نموده است و حتی کسانی که در عمل از آن سرباز می زنند در برابر انسان های متواضع، واکنشی از سر ستایش نشان می‌دهند.
+
==اخبات (تواضع) در آیات و روایات==
فروتنی در علوم اخلاقی به عنوان یک فضیلت مورد تشویق قرار می‌گیرد و در علوم تربیتی و رفتاری به شکل یک هنجار در جامعه ترویج می‌شود. در مقابل، هر انسانی از تکبر و استکبار در حوزه اخلاق و رفتار بیزاری می‌جوید و به عنوان امری ضدارزشی نفرت خویش را ابراز می‌کند. هر چند که ممکن است در برابر متکبران و مستکبران توان ایستادگی نداشته باشد و گاه به ناچار در برابرشان تسلیم شود ولی در دل از آنان نفرت دارد.
+
 
در فرهنگ اسلامی به همان اندازه که از فروتنی در حوزه اخلاق و رفتار ستایش شده از تکبر و استکبار انتقاد گردیده و حتی به فروتنان فرمان داده شده تا در برابر مستکبران مقابله به مثل کرده و از فروتنی بپرهیزند که این تواضع و فروتنی، مستکبران را بر رفتار نابهنجار و اخلاق زشت و ناپسندشان تشویق و ترغیب می‌کند.
+
اخبات به معنای حقیقت و باطن [[ایمان]] است ولذا کسی که به این مقام دست یابد به حقیقت ایمان دست یافته و انسانی مطمئن و دارای ثبات عقیده و آرامش می‌باشد که هیچگونه خوف و حزن ندارد و تسلیم محض خداست. از امیرمومنان علی علیه السلام در دعای ختم [[قرآن]] روایت شده که آن حضرت چنین درخواستی از خداوند می‌کند: «اللهم انی اسالک اخبات المخبتین»،<ref>مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرراخبارالائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم، ج۸۹، ص۲۰۶.</ref> خداوندا از تو خشوع خاشعان را مسألت می نمایم.
+
 
 +
در قرآن در [[سوره‌ هود]]، آیه ۲۳ و [[سوره حج]] آیه ۳۴ و ۵۴ به مقام مخبتین اشاره شده و صفات آنان تبیین گردیده است. مفسران با توجه به این آیات، اخبات را اطمینان به خدا دانسته‌اند که به واسطه آن [[ایمان]] شخص هرگز متزلزل و سست نمی‌شود و همانند زمینی سخت و محکم در آنجا استقرار یافته است.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان، بیروت، الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1391، ج۱۰، ص۱۹۳.</ref> چنین شخصی دارای نوعی خشوع و خضوع و حالتی استمراری از انابه و تضرع است؛ به گونه‌ای که هرگز از خدا منقطع نمی‌شود و دمی از او غافل نمی گردد. کسی است که تنها در اندیشه پروردگار و عمل برای رضای اوست و برای [[عبادت]] او از همگان بریده و به وی پیوسته است.<ref>طبرسی؛ مجمع البیان، رسولی محلاتی و یزدی طباطبایی، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، 1408، ج۵، ص۲۳۰.</ref>
  
== معنای اخبات ==
+
برخی از مفسران با توجه به آیه ۲۳ [[سوره هود]] که می فرماید: «وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ» بر این باورند که مخبتان به حالتی قلبی و معنوی دست می‌یابند که قبول [[ایمان]] و عمل را می‌بایست در این حالت دانست و بی وجود این حالت روحی و روانی در انسان نمی‌توان از درستی ایمان و قبولی عمل سخن گفت. از این رو این دسته از مفسران معتقدند که بدون اخبات نمی‌توان [[ایمان]] و عمل را کامل دانست و شرط کارساز بودن ایمان و عمل را می‌بایست در اخبات جست که به خاطر آن شخص وارد [[بهشت]] برین می‌شود.<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378، ج۸، ص۶۱.</ref>
  
اخبات که از واژه خبت گرفته شده در اصل به معنای زمین هموار، دشت و زمین مطمئن و دارای ریگ، دشت بدون گیاه، زمین سخت و هموار و زمین گود و پهناور است<ref>- راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ قرآن، دمشق سوریه، دارلقلم، 1412ه، چاپ اول،ص ۲۷۲</ref>و اصطلاحا به معنی فروتنی کردن، خضوع و خشوع می باشد.<ref>- دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال 1325 ش، ج3، ص1484.</ref>
+
از آنجا که حقیقت اسلام جز تسلیم در برابر خدا نیست و این تسیلم برخاسته از بینش و نگرش خاصی در انسان می‌باشد که در حوزه عمل به شکل عمل به آموزه های وحیانی ظهور می‌کند حقیقت تسلیم را اخبات دانسته‌اند و گفته‌اند که تسلیم و اخبات یکی هستند و برای تایید نظر خویش به این روایت [[امام صادق]] علیه السلام استناد می‌کنند که می‌فرماید: «أتَدْرُونَ مَا التَّسْلِیمُ... هُوَ وَاللَّهِ الْإِخْبَات»؛<ref>کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، ج1، ص391.</ref> آیا می دانید که تسلیم چیست؟... به خدا سوگند تسلیم همان اخبات است.
 
  
== اخبات (تواضع) در آیات و روایات ==
+
==ویژگی مخبتان==
  
اخبات به معنای حقیقت و باطن ایمان است و لذا کسی که به این مقام دست یابد به حقیقت ایمان دست یافته و انسانی مطمئن و دارای ثبات عقیده و آرامش می‌باشد که هیچگونه خوف و حزن ندارد و تسلیم محض خداست. از امیر مومنان علی علیه السلام در دعای ختم قرآن روایت شده که آن حضرت چنین درخواستی از خداوند می‌کند:«اللهم انی اسالک اخبات المخبتین»<ref>- مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرراخبارالائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم،ج ۸۹، ص۲۰۶.</ref>، خداوندا از تو خشوع خاشعان را مسألت مینمایم.
+
چنان که گفته شد اخبات ارتباط تنگاتنگی با ایمان و عمل صالح دارد و از این رو مُخبِت، همان کسی است که تقید کامل به ایمان و عمل صالح داشته و در مقام تسلیم نشسته است. خداوند در آیه ۲۳ [[سوره هود]] می‌فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ»}} آنان در برابر خدا متواضع و فروتن و مطمئن به پروردگار و اهل دانش هستند. این دانش ایشان همراه بصیرتی است که برخاسته از دانش و بصیرت الهی می‌باشد و خداوند است که به طور مستقیم به ایشان حقایق را نشان می‌دهد.
در قرآن در سوره‌های هود آیه ۲۳ و حج آیه ۳۴ و ۵۴ به مقام مخبتین اشاره شده و صفات آنان تبیین گردیده است.
 
مفسران با توجه به این آیات، اخبات را اطمینان به خدا دانسته‌اند که به واسطه آن ایمان شخص هرگز متزلزل و سست نمی‌شود و همانند زمینی سخت و محکم در آن جا استقرار یافته است.<ref>- طباطبایی، سید محمد حسین؛المیزان،بیروت، الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1391، ج ۱۰، ص ۱۹۳.</ref> چنین شخصی دارای نوعی خشوع و خضوع و حالتی استمراری از انابه و تضرع است؛ به گونه‌ای که هرگز از خدا منقطع نمی‌شود و دمی از او غافل نمی گردد. کسی است که تنها در اندیشه پروردگار و عمل برای رضای اوست و برای عبادت او از همگان بریده و به وی پیوسته است.<ref>- طبرسی؛مجمع البیان، رسولی محلاتی و یزدی طباطبایی،بیروت،دارالمعرفه، چاپ دوم، 1408، ج ۵ ص ۲۳۰.</ref>
 
برخی از مفسران با توجه به آیه ۲۳ سوره هود که می فرماید:«وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ» بر این باورند که مخبتان به حالتی قلبی و معنوی دست می‌یابند که قبول ایمان و عمل را می‌بایست در این حالت دانست و بی وجود این حالت روحی و روانی در انسان نمی‌توان از درستی ایمان و قبولی عمل سخن گفت. از این رو این دسته از مفسران معتقدند که بدون اخبات نمی‌توان ایمان و عمل را کامل دانست و شرط کارساز بودن ایمان و عمل را می‌بایست در اخبات جست که به خاطر آن شخص وارد بهشت برین می‌شود.<ref>- هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378، ج ۸ ص ۶۱</ref>
 
از آنجا که حقیقت اسلام جز تسلیم در برابر خدا نیست و این تسیلم برخاسته از بینش و نگرش خاصی در انسان می‌باشد که در حوزه عمل به شکل عمل به آموزه های وحیانی ظهور می‌کند حقیقت تسلیم را اخبات دانسته‌اند و گفته‌اند که تسلیم و اخبات یکی هستند و برای تایید نظر خویش به این روایت امام صادق علیه السلام استناد می‌کنند که می‌فرماید:«أتَدْرُونَ مَا التَّسْلِیمُ... هُوَ وَ اللَّهِ الْإِخْبَات»<ref>- کلینی محمدبن یعقوب؛ الکافی، علی اکبر غفاری،بیروت، ج1 ص391.</ref> آیا می دانید که تسلیم چیست؟... به خدا سوگند تسلیم همان اخبات است.
 
 
  
== ویژگی مخبتان ==
+
از این رو آنان را کسانی شمرده است که دارای نشانه و بینه‌ای از سوی پروردگارشان هستند که آنان را می‌پروراند. مخبتان انسانهایی با دلی سالم و قلبی نرم در برابر حق و حقیقت هستند: «تُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ»<ref>قرآن کریم، [[سوره حج]]، آیه ۵۴.</ref>
  
چنان که گفته شد اخبات ارتباط تنگاتنگی با ایمان و عمل صالح دارد و از این رو مُخبِت، همان کسی است که تقید کامل به ایمان و عمل صالح داشته و در مقام تسلیم نشسته است. خداوند در آیه ۲۳ سوره هود می‌فرماید:«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ» آنان در برابر خدا متواضع و فروتن و مطمئن به پروردگار و اهل دانش هستند. این دانش ایشان همراه بصیرتی است که برخاسته از دانش و بصیرت الهی می‌باشد و خداوند است که به طور مستقیم به ایشان حقایق را نشان می‌دهد.
 
از این رو آنان را کسانی شمرده است که دارای نشانه و بینه‌ای از سوی پروردگارشان هستند که آنان را می‌پروراند.
 
مخبتان انسان هایی با دلی سالم و قلبی نرم در برابر حق و حقیقت هستند:«تُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ»<ref>- قرآن کریم، سوره حج، آیه ۵۴.</ref>
 
 
آنان کسانی هستند که هرگز ستم نمی‌ورزند و از آنجا که به طور کامل به روز جزا ایمان و اطمینان دارند از حقوق شخصی خویش گذشته و در صدد انتقام برنمی‌آیند و همه اعمال و رفتارشان بر پایه تسلیم محض به خداوند انجام می‌شود.
 
آنان کسانی هستند که هرگز ستم نمی‌ورزند و از آنجا که به طور کامل به روز جزا ایمان و اطمینان دارند از حقوق شخصی خویش گذشته و در صدد انتقام برنمی‌آیند و همه اعمال و رفتارشان بر پایه تسلیم محض به خداوند انجام می‌شود.
 
  
== تواضع و فروتنی در روایات اسلامی ==
+
==تواضع و فروتنی در روایات اسلامی==
 +
 
 +
در منابع [[شیعه]] و اهل سنت احادیث فراوانی در مورد تواضع به چشم می‌خورد که بعضی درباره اهمیت تواضع و بعضی درباره علامت و آثار متواضعان و یا ثمره تواضع و آداب آن می‌باشد.
  
در منابع شیعه و اهل سنت احادیث فراوانی در مورد تواضع به چشم می‌خورد که بعضی درباره اهمیت تواضع و بعضی در باره علامت و آثار متواضعان و یا ثمره تواضع و آداب آن می‌باشد.
 
 
در اهمیت تواضع تعبیرات بسیار جالبی در روایات آمده است:
 
در اهمیت تواضع تعبیرات بسیار جالبی در روایات آمده است:
1- در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم:
+
 
«مَالِی لَاأَرَی عَلَیکُمْ حَلَاوَةَ الْعِبَادَةِ؟ قَالُوا وَ مَا حَلَاوَةُ الْعِبَادَةِ؟ قَالَ التَّوَاضُع»<ref>- ورام،مجموعه‌ ورام (تنبیه الخواطر)، قم، فضیلت تواضع، ص374.</ref>
+
1- در حدیثی از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم: «مَالِی لَاأَرَی عَلَیکُمْ حَلَاوَةَ الْعِبَادَةِ؟ قَالُوا وَ مَا حَلَاوَةُ الْعِبَادَةِ؟ قَالَ التَّوَاضُع»؛<ref>ورام، مجموعه‌ ورام (تنبیه الخواطر)، قم، فضیلت تواضع، ص374.</ref> چرا من در شما حلاوت عبادت را نمی‌بینم؟ عرض کردند: حلاوت عبادت چیست؟ فرمود: تواضع.
چرا من در شما حلاوت عبادت را نمی‌بینم؟ عرض کردند:حلاوت عبادت چیست؟ فرمود:تواضع.
+
 
 
 
ناگفته پیداست‌ ‌حقیقت عبادت، نهایت ‌خضوع در برابر پروردگار است. کسی که شیرینی خضوع و تواضع در برابر خدا را دریابد در برابر خلق خدا نیز متواضع است.
 
ناگفته پیداست‌ ‌حقیقت عبادت، نهایت ‌خضوع در برابر پروردگار است. کسی که شیرینی خضوع و تواضع در برابر خدا را دریابد در برابر خلق خدا نیز متواضع است.
 
2- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است:
 
«عَلَیکَ بِالتَّوَاضُعِ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ الْعِبَادَة»<ref>- مجلسی محمد باقر، بحارالانوارالجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم ج‌ 72 ص 119</ref>
 
بر تو باد تواضع که از بزرگترین عبادات است.
 
 
3- از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است که فرمود:
 
«التَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لَا یحْسَدُ عَلَیهَا»<ref>- همان، ج‌ 75 ص 374</ref>
 
تواضع نعمتی است که در آن، مورد حسد دیگران قرار نمی‌گیری.
 
 
معمولا هر نعمتی نصیب انسان می‌شود مزاحمت‌های حسودان افزوده می‌گردد و گاه این حسادت چنان فضای زندگی را تنگ می‌کند که زندگی بر صاحب نعمت مشکل می‌شود ولی تواضع از این قاعده کلی مستثنی است.
 
 
  
== آثار تواضع: ==
+
2- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است: «عَلَیکَ بِالتَّوَاضُعِ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ الْعِبَادَة»؛<ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم، ج‌72، ص119.</ref> بر تو باد تواضع که از بزرگترین عبادات است.
 +
 
 +
3- از [[امام حسن عسکری]] علیه السلام نقل شده است که فرمود: «التَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لَایحْسَدُ عَلَیهَا»؛<ref>همان، ج‌75، ص374.</ref> تواضع نعمتی است که در آن، مورد حسد دیگران قرار نمی‌گیری.
 +
 
 +
معمولاً هر نعمتی نصیب انسان می‌شود مزاحمت‌های حسودان افزوده می‌گردد و گاه این حسادت چنان فضای زندگی را تنگ می‌کند که زندگی بر صاحب نعمت مشکل می‌شود ولی تواضع از این قاعده کلی مستثنی است.
 +
 
 +
==آثار تواضع==
 +
 
 +
درباره ثمرات و آثار مثبت تواضع نیز روایات فراوانی از معصومین به ما رسیده است که چند حدیث پرمعنی را در ذیل می‌آوریم:
 +
 
 +
در حدیثی از امام امیرالمؤمنین علیه السلام می‌خوانیم: «ثَمَرَةُ التَّوَاضُعِ الْمَحَبَّةُ<ref>عبدالواحد، آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378، چاپ دوم، ص249.</ref> و ثَمَرَةُ الْکِبْرِ الْمَسَبَّةُ»<ref>همان، ص310.</ref> میوه درخت تواضع و فروتنی کردن دوستی و محبت است.
 +
 
 +
در حدیث دیگری از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم: «التَّوَاضُعُ لَایزِیدُ الْعَبْدَ إِلَّا رِفْعَةً فَتَوَاضَعُوا یرْفَعْکُمُ اللَّه‌».<ref>ورام، مجموعه‌ ورام (تنبیه الخواطر)، قم، ج‌1، باب الغضب، ص 126.</ref> تواضع و فروتنی جز بلندی و رفعت مقام بر انسان نمی‌افزاید پس شما هم متواضع باشید تا خداوند شما را بلند مقام سازد.
  
در باره ثمرات و آثار مثبت تواضع نیز روایات فراوانی از معصومین به ما رسیده است که چند حدیث پر معنی را در ذیل می‌آوریم:
 
در حدیثی از امام امیرالمؤمنین علیه السلام می‌خوانیم:
 
«ثَمَرَةُ التَّوَاضُعِ الْمَحَبَّةُ<ref>- عبد الواحد، آمدی،تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378،چاپ دوم، ص249.</ref>و ثَمَرَةُ الْکِبْرِ الْمَسَبَّةُ»<ref>- همان، ص310.</ref>
 
میوه درخت تواضع و فروتنی کردن دوستی و محبت است،
 
 
در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم:
 
«التَّوَاضُعُ لَا یزِیدُ الْعَبْدَ إِلَّا رِفْعَةً فَتَوَاضَعُوا یرْفَعْکُمُ اللَّه‌».<ref>- ورام،مجموعه‌ ورام (تنبیه الخواطر)، قم، ج‌1، باب الغضب، ص 126</ref>
 
تواضع و فروتنی جز بلندی و رفعت مقام بر انسان نمی‌افزاید پس شما هم متواضع باشید تا خداوند شما را بلند مقام سازد.
 
 
 
گاه چنین تصور می‌شود که تواضع انسان را کوچک می‌کند در حالی که این یک برداشت ‌سطحی و نادرست است. همواره می‌بینیم افراد متواضع در جامعه مورد احترام و دارای عظمت و شخصیت هستند و تواضع بر منزلت آنها می‌افزاید.
 
گاه چنین تصور می‌شود که تواضع انسان را کوچک می‌کند در حالی که این یک برداشت ‌سطحی و نادرست است. همواره می‌بینیم افراد متواضع در جامعه مورد احترام و دارای عظمت و شخصیت هستند و تواضع بر منزلت آنها می‌افزاید.
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است:
+
 
«التَّوَاضُعُ أَصْلُ کُلِّ خَیرٍ نَفِیسٍ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِیعَةٍ... وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ شَرَّفَهُ اللَّهُ عَلَی کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ... وَ لَیسَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادَةٌ یقْبَلُهَا وَ یرْضَاهَا إِلَّا وَ بَابُهَا التَّوَاضُعُ- وَ لَا یعْرِفُ مَا فِی مَعْنَی حَقِیقَةِ التَّوَاضُعِ إِلَّا الْمُقَرَّبُونَ مِنْ عِبَادِهِ الْمُسْتَقِلِّینَ بِوَحْدَانِیتِهِ-...<ref>- مجلسی محمد باقر، بحارالانوارالجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم ج‌72 ص 121</ref>
+
در حدیثی از [[امام صادق]] علیه السلام آمده است: «التَّوَاضُعُ أَصْلُ کُلِّ خَیرٍ نَفِیسٍ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِیعَةٍ... وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ شَرَّفَهُ اللَّهُ عَلَی کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ... وَلَیسَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِبَادَةٌ یقْبَلُهَا وَ یرْضَاهَا إِلَّا وَ بَابُهَا التَّوَاضُعُ - وَلَا یعْرِفُ مَا فِی مَعْنَی حَقِیقَةِ التَّوَاضُعِ إِلَّا الْمُقَرَّبُونَ مِنْ عِبَادِهِ الْمُسْتَقِلِّینَ بِوَحْدَانِیتِهِ...»؛<ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم، ج‌72، ص121.</ref> تواضع ریشه هر کار نیک و باارزش است و مقام والایی است... و هر کس برای خدا تواضع کند، خداوند او را بر بسیاری از بندگانش شرافت می‌بخشد... و هیچ عبادتی برای خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود مگر این که درب آن تواضع است و حقیقت تواضع را جز مقربانی که مستقل در وحدانیت‌ خداوند هستند، درک نمی‌کنند...
تواضع ریشه هر کار نیک و با ارزش است و مقام والایی است... و هر کس برای خدا تواضع کند خداوند او را بر بسیاری از بندگانش شرافت می‌بخشد... و هیچ عبادتی برای خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود مگر اینکه درب آن تواضع است و حقیقت تواضع را جز مقربانی که مستقل در وحدانیت‌خداوند هستند درک نمی‌کنند...
+
 
+
این سخن را با حدیثی که از حضرت مسیح علیه السلام نقل شده است، پایان می‌دهیم که می‌فرماید: «بِالتَّوَاضُعِ تُعْمَرُ الْحِکْمَةُ لَا بِالتَّکَبُّرِ وَ کَذَلِکَ فِی السَّهْلِ ینْبُتُ الزَّرْعُ لَا فِی الْجَبَل‌»؛<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، ج‌1، ص37.</ref> به وسیله تواضع، مزرعه حکمت آباد می‌شود نه به وسیله تکبر، چنانکه زراعت در زمین نرم و هموار می‌روید نه بر روی کوه!
این سخن را با حدیثی که از حضرت مسیح(ع) نقل شده است پایان می‌دهیم که می‌فرماید:
+
 
«بِالتَّوَاضُعِ تُعْمَرُ الْحِکْمَةُ لَا بِالتَّکَبُّرِ وَ کَذَلِکَ فِی السَّهْلِ ینْبُتُ الزَّرْعُ لَا فِی الْجَبَل‌».<ref>- کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، علی اکبر غفاری،بیروت، ج‌1،ص 37</ref>
+
==انواع تواضع==
به وسیله تواضع، مزرعه حکمت آباد می‌شود نه به وسیله تکبر، چنانکه زراعت در زمین نرم و هموار می‌روید نه بر روی کوه!
+
 
 +
تواضع بر دو گونه است:
 +
 
 +
# تواضع در برابر خدا که از خواص اصلی عبودیت و بندگی است و بدون آن ماهیت بندگی محقق نمی‌شود.
 +
# تواضع در برابر انسان‌های باایمان یا انسان‌هایی که تواضع در برابر آن‌ها اثر مثبت دارد و موجب جذب آن‌ها به سوی ارزش‌ها می‌گردد.
 
   
 
   
 +
===تواضع در برابر خدا===
 +
 +
نشانه تواضع در برابر خدا، تسلیم در برابر فرمان‌های او، اطاعت و کمال خشوع و خضوع در برابر عظمت او می‌باشد. به گونه‌ای که انسان آنچه دارد همه را از آن خدا دانسته و خود را ذره‌ای بسیار ناچیز از مخلوقات او بداند؛ شاکر و سپاسگزار بی‌چون و چرا باشد و از هر گونه خودخواهی در برابر خواست خدا پرهیز نماید.
 +
 +
===تواضع نسبت به همدیگر===
 +
 +
نوع دیگر تواضع، تواضع در برابر انسان‌ها، در برابر پدر و مادر، همسایگان، دوستان، بستگان و سایر مردم است. تواضع موجب استحکام پیوند انسان‌ها و محبت و الفت بیشتر شده و بر صفا و صمیمیت می‌افزاید و هر گونه کدورت و بدبینی و آثار شوم دیگر، مثل تکبر و خودخواهی را از جامعه پاک می‌سازد.
  
== انواع تواضع: ==
+
تواضع موجب ارتفاع مقام و افزایش احترام انسان در جامعه شده و باعث اعتماد و آرامش می‌گردد و به اخلاق انسان زینت می‌بخشد و رشته‌های روابط حسنه و ارتباط صمیمانه را محکم می‌کند و انسان را در برابر حق تسلیم نموده و از هر گونه زورگویی و تجاوز به حقوق دیگران بازمی‌دارد و به طور خلاصه، منشأ برکات معنوی و اخلاقی فردی و اجتماعی بسیاری خواهد شد.
  
تواضع بر دو گونه است:1 تواضع در برابر خدا که از خواص اصلی عبودیت و بندگی است و بدون آن ماهیت بندگی محقق نمی‌شود 2 تواضع در برابر انسان‌های با ایمان یا انسان‌هایی که تواضع در برابر آن‌ها اثر مثبت دارد و موجب جذب آن‌ها به سوی ارزش‌ها می‌گردد.
+
===تواضع مثبت و منفی===
 
تواضع در برابر خدا
 
نشانه تواضع در برابر خدا، تسلیم در برابر فرمان‌های او، اطاعت و کمال خشوع و خضوع در برابر عظمت او می‌باشد. به گونه‌ای که انسان آنچه دارد همه را از آن خدا دانسته و خود را ذره‌ای بسیار ناچیز از مخلوقات او بداند؛ شاکر و سپاسگزار بی‌چون و چرا باشد و از هرگونه خودخواهی در برابر خواست خدا پرهیز نماید.
 
 
تواضع نسبت به همدیگر
 
نوع دیگر تواضع، تواضع در برابر انسان‌ها، در برابر پدر و مادر، همسایگان، دوستان، بستگان و سایر مردم است. تواضع موجب استحکام پیوند انسان‌ها و محبّت و الفت بیشتر شده و بر صفا و صمیمیت می‌افزاید و هر گونه کدورت و بدبینی و آثار شوم دیگر، مثل تکبّر و خودخواهی را از جامعه پاک می‌سازد.
 
تواضع موجب ارتفاع مقام و افزایش احترام انسان در جامعه شده و باعث اعتماد و آرامش می‌گردد و به اخلاق انسان زینت می‌بخشد و رشته‌های روابط حسنه و ارتباط صمیمانه را محکم می‌کند و انسان را در برابر حق تسلیم نموده و از هرگونه زورگویی و تجاوز به حقوق دیگران باز می‌دارد و به طور خلاصه، منشأ برکات معنوی و اخلاقی فردی و اجتماعی بسیاری خواهد شد.
 
 
تواضع مثبت و منفی
 
البته لازم به تذکّر است که باید مرزها را شناخت و دانست که مرز بین ذلّت و تواضع، مرز باریکی است. ای بسا افرادی که بر اثر اشتباه، به عنوان تواضع، تن به گناه ذلّت می‌دهند که می‌توان از آن به تواضع منفی تعبیر کرد. این گونه تواضع ساختگی در اسلام به شدّت نهی شده است. قرآن در توصیف فرزانگان ممتاز می‌فرماید:«أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ»<ref>- قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> آنها در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران، خشن و سرسخت هستند.
 
از این آیه به روشنی استفاده می‌شود که تواضع در برابر کافران و سرکشان، منفی و ناصحیح است.
 
  
 +
البته لازم به تذکر است که باید مرزها را شناخت و دانست که مرز بین ذلّت و تواضع، مرز باریکی است. ای بسا افرادی که بر اثر اشتباه به عنوان تواضع، تن به گناه ذلت می‌دهند که می‌توان از آن به تواضع منفی تعبیر کرد. این گونه تواضع ساختگی در اسلام به شدت نهی شده است. قرآن در توصیف فرزانگان ممتاز می‌فرماید: {{متن قرآن|«أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ»}}؛<ref>قرآن کریم، [[سوره مائده]]، آیه ۵۴.</ref> آنها در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران، خشن و سرسخت هستند.
  
 +
از این آیه به روشنی استفاده می‌شود که تواضع در برابر کافران و سرکشان، منفی و ناصحیح است.
  
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
 
{{پانویس}}  
 
{{پانویس}}  
== منابع ==
+
 
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=35462علي اكبريان تبريزي،سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392.
+
==منابع==
 +
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=35462 علي اكبريان تبريزي، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 4 شهریور 1392.
 +
 
 
[[رده:اخلاق ]]
 
[[رده:اخلاق ]]

نسخهٔ ‏۲۷ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۱

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


جایگاه فروتنی

فروتنی به عنوان یک فضیلت و یا هنجار اجتماعی در جامعه پذیرفته شده است. هر چند کسانی هستند که در برابر این فضیلت تنها به ستایش آن بسنده می‌کنند و در مقام عمل چیزی از آن را نشان نمی دهند اما کشش طبیعی و فطری انسان به فروتنی و تواضع، آن را به فضیلت انسانی تبدیل نموده است و حتی کسانی که در عمل از آن سرباز می زنند در برابر انسان های متواضع، واکنشی از سر ستایش نشان می‌دهند.

فروتنی در علوم اخلاقی به عنوان یک فضیلت مورد تشویق قرار می‌گیرد و در علوم تربیتی و رفتاری به شکل یک هنجار در جامعه ترویج می‌شود. در مقابل هر انسانی از تکبر و استکبار در حوزه اخلاق و رفتار بیزاری می‌جوید و به عنوان امری ضدارزشی نفرت خویش را ابراز می‌کند. هر چند که ممکن است در برابر متکبران و مستکبران توان ایستادگی نداشته باشد و گاه به ناچار در برابرشان تسلیم شود ولی در دل از آنان نفرت دارد.

در فرهنگ اسلامی به همان اندازه که از فروتنی در حوزه اخلاق و رفتار ستایش شده از تکبر و استکبار انتقاد گردیده و حتی به فروتنان فرمان داده شده تا در برابر مستکبران مقابله به مثل کرده و از فروتنی بپرهیزند که این تواضع و فروتنی، مستکبران را بر رفتار نابهنجار و اخلاق زشت و ناپسندشان تشویق و ترغیب می‌کند.

معنای اخبات

اخبات که از واژه خبت گرفته شده در اصل به معنای زمین هموار، دشت و زمین مطمئن و دارای ریگ، دشت بدون گیاه، زمین سخت و هموار و زمین گود و پهناور است[۱] و اصطلاحا به معنی فروتنی کردن، خضوع و خشوع می باشد.[۲]

اخبات (تواضع) در آیات و روایات

اخبات به معنای حقیقت و باطن ایمان است ولذا کسی که به این مقام دست یابد به حقیقت ایمان دست یافته و انسانی مطمئن و دارای ثبات عقیده و آرامش می‌باشد که هیچگونه خوف و حزن ندارد و تسلیم محض خداست. از امیرمومنان علی علیه السلام در دعای ختم قرآن روایت شده که آن حضرت چنین درخواستی از خداوند می‌کند: «اللهم انی اسالک اخبات المخبتین»،[۳] خداوندا از تو خشوع خاشعان را مسألت می نمایم.

در قرآن در سوره‌ هود، آیه ۲۳ و سوره حج آیه ۳۴ و ۵۴ به مقام مخبتین اشاره شده و صفات آنان تبیین گردیده است. مفسران با توجه به این آیات، اخبات را اطمینان به خدا دانسته‌اند که به واسطه آن ایمان شخص هرگز متزلزل و سست نمی‌شود و همانند زمینی سخت و محکم در آنجا استقرار یافته است.[۴] چنین شخصی دارای نوعی خشوع و خضوع و حالتی استمراری از انابه و تضرع است؛ به گونه‌ای که هرگز از خدا منقطع نمی‌شود و دمی از او غافل نمی گردد. کسی است که تنها در اندیشه پروردگار و عمل برای رضای اوست و برای عبادت او از همگان بریده و به وی پیوسته است.[۵]

برخی از مفسران با توجه به آیه ۲۳ سوره هود که می فرماید: «وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ» بر این باورند که مخبتان به حالتی قلبی و معنوی دست می‌یابند که قبول ایمان و عمل را می‌بایست در این حالت دانست و بی وجود این حالت روحی و روانی در انسان نمی‌توان از درستی ایمان و قبولی عمل سخن گفت. از این رو این دسته از مفسران معتقدند که بدون اخبات نمی‌توان ایمان و عمل را کامل دانست و شرط کارساز بودن ایمان و عمل را می‌بایست در اخبات جست که به خاطر آن شخص وارد بهشت برین می‌شود.[۶]

از آنجا که حقیقت اسلام جز تسلیم در برابر خدا نیست و این تسیلم برخاسته از بینش و نگرش خاصی در انسان می‌باشد که در حوزه عمل به شکل عمل به آموزه های وحیانی ظهور می‌کند حقیقت تسلیم را اخبات دانسته‌اند و گفته‌اند که تسلیم و اخبات یکی هستند و برای تایید نظر خویش به این روایت امام صادق علیه السلام استناد می‌کنند که می‌فرماید: «أتَدْرُونَ مَا التَّسْلِیمُ... هُوَ وَاللَّهِ الْإِخْبَات»؛[۷] آیا می دانید که تسلیم چیست؟... به خدا سوگند تسلیم همان اخبات است.

ویژگی مخبتان

چنان که گفته شد اخبات ارتباط تنگاتنگی با ایمان و عمل صالح دارد و از این رو مُخبِت، همان کسی است که تقید کامل به ایمان و عمل صالح داشته و در مقام تسلیم نشسته است. خداوند در آیه ۲۳ سوره هود می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَی رَبِّهِمْ» آنان در برابر خدا متواضع و فروتن و مطمئن به پروردگار و اهل دانش هستند. این دانش ایشان همراه بصیرتی است که برخاسته از دانش و بصیرت الهی می‌باشد و خداوند است که به طور مستقیم به ایشان حقایق را نشان می‌دهد.

از این رو آنان را کسانی شمرده است که دارای نشانه و بینه‌ای از سوی پروردگارشان هستند که آنان را می‌پروراند. مخبتان انسانهایی با دلی سالم و قلبی نرم در برابر حق و حقیقت هستند: «تُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ»[۸]

آنان کسانی هستند که هرگز ستم نمی‌ورزند و از آنجا که به طور کامل به روز جزا ایمان و اطمینان دارند از حقوق شخصی خویش گذشته و در صدد انتقام برنمی‌آیند و همه اعمال و رفتارشان بر پایه تسلیم محض به خداوند انجام می‌شود.

تواضع و فروتنی در روایات اسلامی

در منابع شیعه و اهل سنت احادیث فراوانی در مورد تواضع به چشم می‌خورد که بعضی درباره اهمیت تواضع و بعضی درباره علامت و آثار متواضعان و یا ثمره تواضع و آداب آن می‌باشد.

در اهمیت تواضع تعبیرات بسیار جالبی در روایات آمده است:

1- در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم: «مَالِی لَاأَرَی عَلَیکُمْ حَلَاوَةَ الْعِبَادَةِ؟ قَالُوا وَ مَا حَلَاوَةُ الْعِبَادَةِ؟ قَالَ التَّوَاضُع»؛[۹] چرا من در شما حلاوت عبادت را نمی‌بینم؟ عرض کردند: حلاوت عبادت چیست؟ فرمود: تواضع.

ناگفته پیداست‌ ‌حقیقت عبادت، نهایت ‌خضوع در برابر پروردگار است. کسی که شیرینی خضوع و تواضع در برابر خدا را دریابد در برابر خلق خدا نیز متواضع است.

2- در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است: «عَلَیکَ بِالتَّوَاضُعِ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ الْعِبَادَة»؛[۱۰] بر تو باد تواضع که از بزرگترین عبادات است.

3- از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است که فرمود: «التَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لَایحْسَدُ عَلَیهَا»؛[۱۱] تواضع نعمتی است که در آن، مورد حسد دیگران قرار نمی‌گیری.

معمولاً هر نعمتی نصیب انسان می‌شود مزاحمت‌های حسودان افزوده می‌گردد و گاه این حسادت چنان فضای زندگی را تنگ می‌کند که زندگی بر صاحب نعمت مشکل می‌شود ولی تواضع از این قاعده کلی مستثنی است.

آثار تواضع

درباره ثمرات و آثار مثبت تواضع نیز روایات فراوانی از معصومین به ما رسیده است که چند حدیث پرمعنی را در ذیل می‌آوریم:

در حدیثی از امام امیرالمؤمنین علیه السلام می‌خوانیم: «ثَمَرَةُ التَّوَاضُعِ الْمَحَبَّةُ[۱۲] و ثَمَرَةُ الْکِبْرِ الْمَسَبَّةُ»[۱۳] میوه درخت تواضع و فروتنی کردن دوستی و محبت است.

در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌خوانیم: «التَّوَاضُعُ لَایزِیدُ الْعَبْدَ إِلَّا رِفْعَةً فَتَوَاضَعُوا یرْفَعْکُمُ اللَّه‌».[۱۴] تواضع و فروتنی جز بلندی و رفعت مقام بر انسان نمی‌افزاید پس شما هم متواضع باشید تا خداوند شما را بلند مقام سازد.

گاه چنین تصور می‌شود که تواضع انسان را کوچک می‌کند در حالی که این یک برداشت ‌سطحی و نادرست است. همواره می‌بینیم افراد متواضع در جامعه مورد احترام و دارای عظمت و شخصیت هستند و تواضع بر منزلت آنها می‌افزاید.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: «التَّوَاضُعُ أَصْلُ کُلِّ خَیرٍ نَفِیسٍ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِیعَةٍ... وَ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ شَرَّفَهُ اللَّهُ عَلَی کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ... وَلَیسَ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِبَادَةٌ یقْبَلُهَا وَ یرْضَاهَا إِلَّا وَ بَابُهَا التَّوَاضُعُ - وَلَا یعْرِفُ مَا فِی مَعْنَی حَقِیقَةِ التَّوَاضُعِ إِلَّا الْمُقَرَّبُونَ مِنْ عِبَادِهِ الْمُسْتَقِلِّینَ بِوَحْدَانِیتِهِ...»؛[۱۵] تواضع ریشه هر کار نیک و باارزش است و مقام والایی است... و هر کس برای خدا تواضع کند، خداوند او را بر بسیاری از بندگانش شرافت می‌بخشد... و هیچ عبادتی برای خدا مورد رضا و قبول نخواهد بود مگر این که درب آن تواضع است و حقیقت تواضع را جز مقربانی که مستقل در وحدانیت‌ خداوند هستند، درک نمی‌کنند...

این سخن را با حدیثی که از حضرت مسیح علیه السلام نقل شده است، پایان می‌دهیم که می‌فرماید: «بِالتَّوَاضُعِ تُعْمَرُ الْحِکْمَةُ لَا بِالتَّکَبُّرِ وَ کَذَلِکَ فِی السَّهْلِ ینْبُتُ الزَّرْعُ لَا فِی الْجَبَل‌»؛[۱۶] به وسیله تواضع، مزرعه حکمت آباد می‌شود نه به وسیله تکبر، چنانکه زراعت در زمین نرم و هموار می‌روید نه بر روی کوه!

انواع تواضع

تواضع بر دو گونه است:

  1. تواضع در برابر خدا که از خواص اصلی عبودیت و بندگی است و بدون آن ماهیت بندگی محقق نمی‌شود.
  2. تواضع در برابر انسان‌های باایمان یا انسان‌هایی که تواضع در برابر آن‌ها اثر مثبت دارد و موجب جذب آن‌ها به سوی ارزش‌ها می‌گردد.

تواضع در برابر خدا

نشانه تواضع در برابر خدا، تسلیم در برابر فرمان‌های او، اطاعت و کمال خشوع و خضوع در برابر عظمت او می‌باشد. به گونه‌ای که انسان آنچه دارد همه را از آن خدا دانسته و خود را ذره‌ای بسیار ناچیز از مخلوقات او بداند؛ شاکر و سپاسگزار بی‌چون و چرا باشد و از هر گونه خودخواهی در برابر خواست خدا پرهیز نماید.

تواضع نسبت به همدیگر

نوع دیگر تواضع، تواضع در برابر انسان‌ها، در برابر پدر و مادر، همسایگان، دوستان، بستگان و سایر مردم است. تواضع موجب استحکام پیوند انسان‌ها و محبت و الفت بیشتر شده و بر صفا و صمیمیت می‌افزاید و هر گونه کدورت و بدبینی و آثار شوم دیگر، مثل تکبر و خودخواهی را از جامعه پاک می‌سازد.

تواضع موجب ارتفاع مقام و افزایش احترام انسان در جامعه شده و باعث اعتماد و آرامش می‌گردد و به اخلاق انسان زینت می‌بخشد و رشته‌های روابط حسنه و ارتباط صمیمانه را محکم می‌کند و انسان را در برابر حق تسلیم نموده و از هر گونه زورگویی و تجاوز به حقوق دیگران بازمی‌دارد و به طور خلاصه، منشأ برکات معنوی و اخلاقی فردی و اجتماعی بسیاری خواهد شد.

تواضع مثبت و منفی

البته لازم به تذکر است که باید مرزها را شناخت و دانست که مرز بین ذلّت و تواضع، مرز باریکی است. ای بسا افرادی که بر اثر اشتباه به عنوان تواضع، تن به گناه ذلت می‌دهند که می‌توان از آن به تواضع منفی تعبیر کرد. این گونه تواضع ساختگی در اسلام به شدت نهی شده است. قرآن در توصیف فرزانگان ممتاز می‌فرماید: «أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ»؛[۱۷] آنها در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران، خشن و سرسخت هستند.

از این آیه به روشنی استفاده می‌شود که تواضع در برابر کافران و سرکشان، منفی و ناصحیح است.

پانویس

  1. راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ قرآن، دمشق سوریه، دارلقلم، 1412ه، چاپ اول، ص۲۷۲.
  2. دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال 1325 ش، ج3، ص1484.
  3. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرراخبارالائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم، ج۸۹، ص۲۰۶.
  4. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان، بیروت، الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1391، ج۱۰، ص۱۹۳.
  5. طبرسی؛ مجمع البیان، رسولی محلاتی و یزدی طباطبایی، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، 1408، ج۵، ص۲۳۰.
  6. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1378، ج۸، ص۶۱.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، ج1، ص391.
  8. قرآن کریم، سوره حج، آیه ۵۴.
  9. ورام، مجموعه‌ ورام (تنبیه الخواطر)، قم، فضیلت تواضع، ص374.
  10. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم، ج‌72، ص119.
  11. همان، ج‌75، ص374.
  12. عبدالواحد، آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378، چاپ دوم، ص249.
  13. همان، ص310.
  14. ورام، مجموعه‌ ورام (تنبیه الخواطر)، قم، ج‌1، باب الغضب، ص 126.
  15. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرراخبار الائمة الاطهار، بیروت، وفا، 1403ه، نوبت دوم، ج‌72، ص121.
  16. کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، ج‌1، ص37.
  17. قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۵۴.


منابع