باطل: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) (تعیین رده) |
|||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
− | ''' | + | '''کلیدواژه ها: باطل، حق، قرآن کریم''' |
__toc__ | __toc__ | ||
− | |||
− | |||
− | + | «باطل» از ريشه «ب ـ ط ـ ل» به معناى ضايع، پوچ و بى محتوا و هدرشدن است. <ref> لسان العرب، ج1، ص432، «بطل».</ref> موجود متصف به وصف «باطل»، امری است خلاف «[[حق]]» که فاقد ثبات و غيرمنطبق با طبيعت و خلقت اصلى خود می باشد. | |
− | واژه «باطل» در برخى اشعار پيش از [[اسلام]] نيز | + | '''سخن باطل''' نيز سخن بى محتوا و غيرمطابق با واقع است و از نظر جرجانى، هر آنچه از اساس نادرست است و هر امر بى فايده و فاقد نتيجه كه تنها ظاهرى درست و نيكو دارد «باطل» است.<ref>التعريفات، ص19.</ref> |
+ | |||
+ | واژه «باطل» در برخى اشعار پيش از [[اسلام]] نيز بكار رفته كه داراى مفهوم سلبى و منفى است؛ مانند: «ألا كلّ شىء ما خلا الله باطل»؛<ref>السيرة النبويه، ج1، ص370؛ مجمعالبحرين، ج1، ص213، «بطل».</ref> همچنین در فلسفه اسلامى، '''«حق»''' به معناى واقعيت و وجود و '''«باطل»''' در مقابل آن است.<ref>الشفاء، ص48.</ref> از نظر عرفا نيز «حق» يا وجه الله، جنبه هستى اشيا بوده و به آنها حقيقت و بقا داده است و هر چيزى جز او «باطل»، عدم و هالك است.<ref>شرح اصطلاحات تصوف، ص236.</ref> | ||
افزون بر دين اسلام در اديان و مكاتب ديگر نيز درباره باطل بحث شده است؛ متون دينى چون عهد عتيق و عهد جديد<ref> كتاب مقدس، متى، 15: 7؛ امثال، 30: 31. </ref>، پيروان خود را از پيروى باطل نهى كردهاند. | افزون بر دين اسلام در اديان و مكاتب ديگر نيز درباره باطل بحث شده است؛ متون دينى چون عهد عتيق و عهد جديد<ref> كتاب مقدس، متى، 15: 7؛ امثال، 30: 31. </ref>، پيروان خود را از پيروى باطل نهى كردهاند. | ||
− | سوفسطايى گرى در يونان قديم نيز با انكار | + | سوفسطايى گرى در يونان قديم نيز با انكار هر گونه حق و باطل ثابتى، حق را به چيزى كه فرد آن را حق بپندارد و باطل را آنچه باطل بشمرد، دانستهاند. پيدايش [[فلسفه]] به وسيله سقراط و شاگردانش افلاطون و ارسطو، نوعى واكنش در برابر اين جريان و تلاش براى شناخت حق و باطل به شمار مىرود.<ref>مجموعه آثار، ج6، ص76ـ77، «اصول فلسفه و روش رئاليسم».</ref> |
==واژه «باطل» در [[قرآن کریم]]== | ==واژه «باطل» در [[قرآن کریم]]== | ||
− | '''باطل''' و هم خانوادههاى آن 36 بار در قرآن | + | '''باطل''' و هم خانوادههاى آن 36 بار در [[قرآن]] بكار رفته است. بيشتر استعمال هاى اين واژه در قرآن به همراه واژه «حق» و در برابر آن است. |
− | + | ||
− | قرآن كريم خداوند را عين حق: «فَتَعلَى اللّهُ المَلِكُ الحَقُّ» ([[سوره طه]]/114) و منشأ حق: «اَلحَقُّ مِن رَبِّكَ» ([[سوره بقره]]/147) | + | قرآن كريم خداوند را عين حق: {{متن قرآن|«فَتَعلَى اللّهُ المَلِكُ الحَقُّ»}} ([[سوره طه]]/114) و منشأ حق: {{متن قرآن|«اَلحَقُّ مِن رَبِّكَ»}} ([[سوره بقره]]/147) دانسته و هر معبودى را جز او باطل خوانده است: {{متن قرآن|«ذلِكَ بِاَنَّ اللّهَ هُوَ الحَقُّ و اَنَّ ما يَدعُونَ مِن دونِهِ هُوَ البطِلُ»}}. ([[سوره حج]]/62) |
− | قرآن واژه '''باطل''' را در مناسبت هاى گوناگونى بكار برده است؛ در مواردى به تقابل حق و باطل به طور مطلق اشاره كرده و باطل را نابود شونده دانسته: «جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البطِلُ اِنَّ البطِلَ كانَ زَهوقا» ([[سوره اسراء]]/81)، در مواردى نيز مصاديقى از اين دو مفهوم را بيان كرده است. | + | قرآن واژه '''باطل''' را در مناسبت هاى گوناگونى بكار برده است؛ در مواردى به تقابل حق و باطل به طور مطلق اشاره كرده و باطل را نابود شونده دانسته: {{متن قرآن|«جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البطِلُ اِنَّ البطِلَ كانَ زَهوقا»}} ([[سوره اسراء]]/81)، در مواردى نيز مصاديقى از اين دو مفهوم را بيان كرده است. |
'''برخى از كاربردهاى واژه باطل در قرآن بدين قرار است:''' | '''برخى از كاربردهاى واژه باطل در قرآن بدين قرار است:''' | ||
− | * حق بودن كلام الهى و راه نداشتن باطل در آن، در مقابل ادعاى كافران مبنى بر بطلان قرآن: «لايَأتيهِ | + | * حق بودن كلام الهى و راه نداشتن باطل در آن، در مقابل ادعاى كافران مبنى بر بطلان قرآن: {{متن قرآن|«لايَأتيهِ البطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ و لا مِن خَلفِهِ تَنزيلٌ مِن حَكيم حَميد»}}. ([[سوره فصلت]]/41،42) |
− | * پيروى كافران از باطل در برابر پيروى اهل ايمان از حق: «ذلِكَ بِاَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا البطِلَ واَنَّ الَّذينَ ءامَنُوا اتَّبَعُوا الحَقّ». ([[سوره محمد]]/47،3) | + | * پيروى كافران از باطل در برابر پيروى اهل ايمان از حق: {{متن قرآن|«ذلِكَ بِاَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا البطِلَ واَنَّ الَّذينَ ءامَنُوا اتَّبَعُوا الحَقّ»}}. ([[سوره محمد]]/47،3) |
− | * شهادت دروغ و اختلاط حق و باطل: «ولا تَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ وتَكتُموا الحَقَّ». ([[سوره بقره]]/42) | + | * شهادت دروغ و اختلاط حق و باطل: {{متن قرآن|«ولا تَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ وتَكتُموا الحَقَّ»}}. ([[سوره بقره]]/42) |
− | * باطل و بيهوده نبودن آفرينش جهان: «رَبَّنا ما خَلَقتَ | + | * باطل و بيهوده نبودن آفرينش جهان: {{متن قرآن|«رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً»}}. ([[سوره آل عمران]]/ 191) |
− | * بى فايده و بى نتيجه بودن اعمال و رفتار كافران براى از بين بردن حق با مجادله به باطل: «و يُجادِلُ الَّذينَ كَفَروا بِالبطِل لِيُدحِضوا بِهِ الحَقَّ». ([[سوره كهف]]/ 56)، «فَوَقَعَ الحَقُّ و | + | * بى فايده و بى نتيجه بودن اعمال و رفتار كافران براى از بين بردن حق با مجادله به باطل: {{متن قرآن|«و يُجادِلُ الَّذينَ كَفَروا بِالبطِل لِيُدحِضوا بِهِ الحَقَّ»}}. ([[سوره كهف]]/ 56)، {{متن قرآن|«فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما كانوا يَعمَلون»}}. ([[سوره اعراف]]/118) |
− | * منع مردم از استفاده ناروا از اموال ديگران: | + | * منع مردم از استفاده ناروا از اموال ديگران: {{متن قرآن|«لاتَأكُلوا اَمولَكُم بَينَكُم بِالبطِل»}}. ([[سوره نساء]]/ 29) |
− | اشاره به مفهوم عدم و نيستى در همه كاربردهاى واژه «باطل» مشترك است. از مجموع آيات چنين برمىآيد كه باطل، مفهومى اعتبارى بوده و وجود مستقلى ندارد و با نقيض خود شناخته مىشود. در نگاه قرآن حق اصيل و باطل بى ريشه است و همواره بين اين دو نزاع و اختلاف | + | اشاره به مفهوم عدم و نيستى در همه كاربردهاى واژه «باطل» مشترك است. از مجموع آيات چنين برمىآيد كه باطل، مفهومى اعتبارى بوده و وجود مستقلى ندارد و با نقيض خود شناخته مىشود. در نگاه [[قرآن]] حق اصيل و باطل بى ريشه است و همواره بين اين دو نزاع و اختلاف وجود دارد.<ref>مجموعه آثار، ج3، ص427، «حق و باطل».</ref> |
==ويژگي ها و نشانههاى «باطل»== | ==ويژگي ها و نشانههاى «باطل»== | ||
سطر ۳۹: | سطر ۳۹: | ||
در برخی از آیات قرآن کریم تعابیری در وصف «باطل» ملاحضه می شود که به مواردی از آن اشاره می شود: | در برخی از آیات قرآن کریم تعابیری در وصف «باطل» ملاحضه می شود که به مواردی از آن اشاره می شود: | ||
− | # | + | # بدفرجامى باطل؛ «حق» همواره اصيل است و «باطل» از هيچ گونه ثبات و استقرارى برخوردار نيست: {{متن قرآن|«اِنَّ الباطِلَ كانَ زَهوقاً»}}.([[سوره اسراء]]/81)، {{متن قرآن|«و ما يُبدِئُ البطِلُ و ما يُعيد»}}. ([[سوره سبأ]]/ 49) |
− | # درآميختگى و فرورفتن در پوشش حق؛ اهل باطل براى جلوه دادن باطل خود آن را با حق درآميخته، لباس حق بر آن مى پوشانند و در مقابل، حق را باطل جلوه مىدهند: «و لاتَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ و تَكتُموا الحَقَّ و اَنتُم تَعلَمون». ([[سوره بقره]]/ 42) | + | # درآميختگى و فرورفتن در پوشش حق؛ اهل باطل براى جلوه دادن باطل خود آن را با حق درآميخته، لباس حق بر آن مى پوشانند و در مقابل، حق را باطل جلوه مىدهند: {{متن قرآن|«و لاتَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ و تَكتُموا الحَقَّ و اَنتُم تَعلَمون»}}. ([[سوره بقره]]/ 42) |
− | # پيروى نابخردان از باطل؛ قرآن بارها اهل باطل را افرادى سفيه، فاقد تعقل و فاقد ادراك می داند: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّيَفْقَهُونَ بِهَا | + | # پيروى نابخردان از باطل؛ قرآن بارها اهل باطل را افرادى سفيه، فاقد تعقل و فاقد ادراك می داند: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّيَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّيُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّيَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ»}}. ﴿[[سوره منافقون]]/179﴾ |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۴۷: | سطر ۴۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایره المعارف قرآن کریم، مدخل "باطل" از ابوالفضل خوش منش [http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=5] | + | مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایره المعارف قرآن کریم، مدخل "باطل" از ابوالفضل خوش منش [http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=5]. |
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۹
کلیدواژه ها: باطل، حق، قرآن کریم
«باطل» از ريشه «ب ـ ط ـ ل» به معناى ضايع، پوچ و بى محتوا و هدرشدن است. [۱] موجود متصف به وصف «باطل»، امری است خلاف «حق» که فاقد ثبات و غيرمنطبق با طبيعت و خلقت اصلى خود می باشد.
سخن باطل نيز سخن بى محتوا و غيرمطابق با واقع است و از نظر جرجانى، هر آنچه از اساس نادرست است و هر امر بى فايده و فاقد نتيجه كه تنها ظاهرى درست و نيكو دارد «باطل» است.[۲]
واژه «باطل» در برخى اشعار پيش از اسلام نيز بكار رفته كه داراى مفهوم سلبى و منفى است؛ مانند: «ألا كلّ شىء ما خلا الله باطل»؛[۳] همچنین در فلسفه اسلامى، «حق» به معناى واقعيت و وجود و «باطل» در مقابل آن است.[۴] از نظر عرفا نيز «حق» يا وجه الله، جنبه هستى اشيا بوده و به آنها حقيقت و بقا داده است و هر چيزى جز او «باطل»، عدم و هالك است.[۵]
افزون بر دين اسلام در اديان و مكاتب ديگر نيز درباره باطل بحث شده است؛ متون دينى چون عهد عتيق و عهد جديد[۶]، پيروان خود را از پيروى باطل نهى كردهاند.
سوفسطايى گرى در يونان قديم نيز با انكار هر گونه حق و باطل ثابتى، حق را به چيزى كه فرد آن را حق بپندارد و باطل را آنچه باطل بشمرد، دانستهاند. پيدايش فلسفه به وسيله سقراط و شاگردانش افلاطون و ارسطو، نوعى واكنش در برابر اين جريان و تلاش براى شناخت حق و باطل به شمار مىرود.[۷]
واژه «باطل» در قرآن کریم
باطل و هم خانوادههاى آن 36 بار در قرآن بكار رفته است. بيشتر استعمال هاى اين واژه در قرآن به همراه واژه «حق» و در برابر آن است.
قرآن كريم خداوند را عين حق: «فَتَعلَى اللّهُ المَلِكُ الحَقُّ» (سوره طه/114) و منشأ حق: «اَلحَقُّ مِن رَبِّكَ» (سوره بقره/147) دانسته و هر معبودى را جز او باطل خوانده است: «ذلِكَ بِاَنَّ اللّهَ هُوَ الحَقُّ و اَنَّ ما يَدعُونَ مِن دونِهِ هُوَ البطِلُ». (سوره حج/62)
قرآن واژه باطل را در مناسبت هاى گوناگونى بكار برده است؛ در مواردى به تقابل حق و باطل به طور مطلق اشاره كرده و باطل را نابود شونده دانسته: «جاءَ الحَقُّ و زَهَقَ البطِلُ اِنَّ البطِلَ كانَ زَهوقا» (سوره اسراء/81)، در مواردى نيز مصاديقى از اين دو مفهوم را بيان كرده است.
برخى از كاربردهاى واژه باطل در قرآن بدين قرار است:
- حق بودن كلام الهى و راه نداشتن باطل در آن، در مقابل ادعاى كافران مبنى بر بطلان قرآن: «لايَأتيهِ البطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ و لا مِن خَلفِهِ تَنزيلٌ مِن حَكيم حَميد». (سوره فصلت/41،42)
- پيروى كافران از باطل در برابر پيروى اهل ايمان از حق: «ذلِكَ بِاَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا البطِلَ واَنَّ الَّذينَ ءامَنُوا اتَّبَعُوا الحَقّ». (سوره محمد/47،3)
- شهادت دروغ و اختلاط حق و باطل: «ولا تَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ وتَكتُموا الحَقَّ». (سوره بقره/42)
- باطل و بيهوده نبودن آفرينش جهان: «رَبَّنا ما خَلَقتَ هذا باطِلاً». (سوره آل عمران/ 191)
- بى فايده و بى نتيجه بودن اعمال و رفتار كافران براى از بين بردن حق با مجادله به باطل: «و يُجادِلُ الَّذينَ كَفَروا بِالبطِل لِيُدحِضوا بِهِ الحَقَّ». (سوره كهف/ 56)، «فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما كانوا يَعمَلون». (سوره اعراف/118)
- منع مردم از استفاده ناروا از اموال ديگران: «لاتَأكُلوا اَمولَكُم بَينَكُم بِالبطِل». (سوره نساء/ 29)
اشاره به مفهوم عدم و نيستى در همه كاربردهاى واژه «باطل» مشترك است. از مجموع آيات چنين برمىآيد كه باطل، مفهومى اعتبارى بوده و وجود مستقلى ندارد و با نقيض خود شناخته مىشود. در نگاه قرآن حق اصيل و باطل بى ريشه است و همواره بين اين دو نزاع و اختلاف وجود دارد.[۸]
ويژگي ها و نشانههاى «باطل»
در برخی از آیات قرآن کریم تعابیری در وصف «باطل» ملاحضه می شود که به مواردی از آن اشاره می شود:
- بدفرجامى باطل؛ «حق» همواره اصيل است و «باطل» از هيچ گونه ثبات و استقرارى برخوردار نيست: «اِنَّ الباطِلَ كانَ زَهوقاً».(سوره اسراء/81)، «و ما يُبدِئُ البطِلُ و ما يُعيد». (سوره سبأ/ 49)
- درآميختگى و فرورفتن در پوشش حق؛ اهل باطل براى جلوه دادن باطل خود آن را با حق درآميخته، لباس حق بر آن مى پوشانند و در مقابل، حق را باطل جلوه مىدهند: «و لاتَلبِسُوا الحَقَّ بِالبطِلِ و تَكتُموا الحَقَّ و اَنتُم تَعلَمون». (سوره بقره/ 42)
- پيروى نابخردان از باطل؛ قرآن بارها اهل باطل را افرادى سفيه، فاقد تعقل و فاقد ادراك می داند: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّيَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّيُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّيَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ». ﴿سوره منافقون/179﴾
پانویس
منابع
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایره المعارف قرآن کریم، مدخل "باطل" از ابوالفضل خوش منش [۱].