خون شهید: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | خون ماده ای است جاری در رگ های بدن که به واسطه گردش آن مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت لازم برای بقای جسم به بافتهای بدن میرسد. اما هنگامی که همت عالیه مسلمانی در راه تحقق اهداف مقدس اسلام فزونی گیرد و روحش درذ پرتو آموزه های اسلام عظمت انسانی یابد در وقت نیاز حاضر می شود که با نثار خون در راه هدف مقدسش به خون خود ارزش دهد. و در عین حال به فیض شهود حقائق یعنی شهادت نائل آید. | |
− | آن روز كه جان خود فدا مىكرديم با «خون» به [[امام حسين]] | + | پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله. |
+ | |||
+ | هيچ قطره اي در نزد خداوند، دوست داشتني تر از قطره خوني که در راه خدا ريخته شود نيست.<ref> وسائل الشيعه، ج 11، ص 8 </ref> | ||
+ | |||
+ | شهید مطهری در رابطه با خون شهید می گوید: هيچوقت خون شهيد هدر نمیرود ، خون شهيد بزمين نمیريزد ، خون شهيد هر | ||
+ | قطرهاش تبديل به صدها قطره ، و هزارها قطره ، بلكه به دريايی از خون میگردد و در پيكر اجتماع وارد میشود.<ref> قيام و انقلاب مهدی ( عج ) از ديدگاه فلسفه تاريخ، شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، 1373، چاپ سيزدهم، ص 104 </ref> | ||
+ | ==خون در فرهنگ عاشورا<ref> این بخش از مقاله از کتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثی نقل گردیده است. </ref>== | ||
+ | |||
+ | {{بیت | ||
+ | |آن روز كه جان خود فدا مىكرديم | ||
+ | |با «خون» به [[امام حسين|حسین]] اقتدا مىكرديم}} | ||
+ | {{بیت|چون منطق ما منطق عاشورا بود |با نفى «خود»، اثبات «خدا» مىكرديم. | ||
+ | |منبع=از مؤلف.}} | ||
خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون» خويش در راه مكتب و [[عدالت]] و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان «شهادت طلبى» است كه از الفباى «فرهنگ عاشورا» است. | خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون» خويش در راه مكتب و [[عدالت]] و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان «شهادت طلبى» است كه از الفباى «فرهنگ عاشورا» است. | ||
سطر ۱۵: | سطر ۲۷: | ||
هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به عزت مىرسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مىشوند. امام خمينى ره مىفرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».<ref> صحيفه نور، ج 20، ص 239.</ref> | هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به عزت مىرسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مىشوند. امام خمينى ره مىفرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».<ref> صحيفه نور، ج 20، ص 239.</ref> | ||
− | خونشان آيت سرافرازى است رمز خودسوزى و جهان سازى است | + | {{بیت|خونشان آيت سرافرازى است |رمز خودسوزى و جهان سازى است}} |
+ | {{بیت|سنگ خونرنگ هر مزار شهيد|غزل خون نشان جانبازى است.|منبع=از مولف}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۲۲: | سطر ۳۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف. | جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف. | ||
+ | |||
+ | [[رده:واقعه عاشورا]] |
نسخهٔ ۴ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۱۶
خون ماده ای است جاری در رگ های بدن که به واسطه گردش آن مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت لازم برای بقای جسم به بافتهای بدن میرسد. اما هنگامی که همت عالیه مسلمانی در راه تحقق اهداف مقدس اسلام فزونی گیرد و روحش درذ پرتو آموزه های اسلام عظمت انسانی یابد در وقت نیاز حاضر می شود که با نثار خون در راه هدف مقدسش به خون خود ارزش دهد. و در عین حال به فیض شهود حقائق یعنی شهادت نائل آید.
پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : ما من قطره احبّ الي الله عزّوجلّ من قطره دمٍ في سبيل الله.
هيچ قطره اي در نزد خداوند، دوست داشتني تر از قطره خوني که در راه خدا ريخته شود نيست.[۱]
شهید مطهری در رابطه با خون شهید می گوید: هيچوقت خون شهيد هدر نمیرود ، خون شهيد بزمين نمیريزد ، خون شهيد هر قطرهاش تبديل به صدها قطره ، و هزارها قطره ، بلكه به دريايی از خون میگردد و در پيكر اجتماع وارد میشود.[۲]
خون در فرهنگ عاشورا[۳]
آن روز كه جان خود فدا مىكرديم
با «خون» به حسین اقتدا مىكرديم
چون منطق ما منطق عاشورا بود با نفى «خود»، اثبات «خدا» مىكرديم. از مؤلف.
خون، عزيزترين موجودى پيكر انسان است كه با نبود آن، جان هم نيست. با اين حساب، كسى كه حاضر باشد از «خون» خويش در راه مكتب و عدالت و حق بگذرد، آماده جانبازى است و اين همان «شهادت طلبى» است كه از الفباى «فرهنگ عاشورا» است.
هم آن كه خون مىدهد و از جان مىگذرد، عزيز است و ماندگار، هم آن كه در راه انتقام خون هاى به ناحق ريخته قيام مىكند، كارى امام زمان گونه مىكند، چرا كه آن حضرت خونخواه كشتگان كربلاست «اين الطالب بدم المقتول بكربلا» و هم آنان كه از خون شهيدان، الهام حماسه و فداكارى مىگيرند، شاگردان لايق مكتب شهادتند.
اين كه سیدالشهدا علیه السلام در آغاز حركت به سوى كربلا فرمود: هر كس حاضر است خون قلب خويش را در راه ما نثار و ايثار كند، با ما همراه شود: «من كان باذلا فينا مهجته فليرحل معنا»[۴] اشاره به همين فرهنگ شهادت طلبى است.
قداست خون شهيد نيز از همين جاست، چرا كه او با خدا معامله مىكند و حق اوست كه با اولين قطره خونش كه بر زمين ريخته مىشود، آمرزيده شود: «اول ما يهراق من دم الشهيد يغفر له ذنبه كله الا الدين»[۵] و قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود، يا قطره اشكى از خوف خدا، محبوبترين قطره نزد خداوند است: «ما من قطرة احب الى الله عزوجل من قطرتين: قطرة دم فى سبيل الله و قطرة دمعة فى سواد الليل لايريد بها عبد الا الله».[۶]
در روايات و زيارات نيز نسبت به سیدالشهدا علیه السلام و ياران شهيدش تعبيراتى از اين قبيل زياد است كه: شما جانتان را، نفستان را، ارواحتان را، خونتان را، خون قلبتان را، خودتان را و... در راه خدا بذل و نثار كرديد.
هر ملتى هم كه اين روح و روحيه را داشته باشد به عزت مىرسد و آنان كه از خون دادن و جان باختن گريزانند، گرفتار ذلت مىشوند. امام خمينى ره مىفرمايد: «مسلم خون شهيدان انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براى ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مىداند كه راه و رسم شهادت كور شدنى نيست و اين ملت ها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود».[۷]
خونشان آيت سرافرازى است رمز خودسوزى و جهان سازى است
سنگ خونرنگ هر مزار شهيد غزل خون نشان جانبازى است.از مولف
پانویس
- ↑ وسائل الشيعه، ج 11، ص 8
- ↑ قيام و انقلاب مهدی ( عج ) از ديدگاه فلسفه تاريخ، شهيد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، 1373، چاپ سيزدهم، ص 104
- ↑ این بخش از مقاله از کتاب فرهنگ عاشورا نوشته جواد محدثی نقل گردیده است.
- ↑ مقتل الحسين، مقرم، ص 194.
- ↑ ميزان الحكمه، ج 5، ص 192 (از پيامبر خدا).
- ↑ همان، ص 187 (از امام زين العابدين علیه السلام).
- ↑ صحيفه نور، ج 20، ص 239.
منابع
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.