آیه 70 انفال: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (صفحهای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّمَن فِی أَیْدِیكُم مِ...' ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | ==متن آیه== | |
− | {{قرآن در قاب| | + | {{قرآن در قاب|«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّمَن فِی أَیْدِیكُم مِّنَ الأَسْرَى إِن یَعْلَمِ اللّهُ فِی قُلُوبِكُمْ خَیْرًا یُؤْتِكُمْ خَیْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ».|سوره=8|آیه=70}} |
− | + | ==ترجمه== | |
− | ای | + | ای پیامبر به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: اگر خدا در دلهایتان نشان ایمان ببیند، بهتر از آنچه از شما گرفته اند ارزانیتان خواهد داشت و می آمرزدتان و خدا آمرزنده و مهربان است. |
− | + | ==شأن نزول== | |
− | «[[شیخ طوسی]]» ابن عباس و ضحاک و قتادة و دیگران گویند که عباس عموى پیامبر گفت: این آیه درباره من و یاران من نازل گردیده است.<ref> محمد بن یعقوب کلینى بنا به نقل صاحب البرهان بعد از سه واسطه از معاویة بن عمار او از [[امام صادق]] علیهالسلام روایت کند که این آیه درباره عباس عموى پیامبر و عقیل و نوفل در جنگ بدر نازل گردیده است و نیز گوید در [[جنگ بدر]] پیامبر دستور داد که از بنىهاشم کسانى که در صف کفار باشند کسى را به قتل نرسانند و نیز فرمود که ابوالبخترى را به قتل نرسانند و همه را اسیر نگه دارند و دستور فرمود که على بن ابىطالب علیهالسلام در میان اسیران برود و افرادى که از بنىهاشم باشند، بشناسد. على پس از تفحص نزد پیامبر آمد و گزارش افراد بنىهاشم را که هر یک بدست فردى از اصحاب اسیر بودند به پیامبر داد. [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نزد آنان آمد و وضع آنها را از نزدیک مشاهده فرمود. وقتى به عباس عموى خود رسید، فرمود: اى عمّ براى خودت و برادرزاده ات عقیل فدیه بده تا آزاد شوید. عباس گفت: یا رسول اللّه دستور بده مرا رها کنند تا از قریش درباره فدیه خود چیزى بستانم. پیامبر فرمود: آن مالى را که در نزد امالفضل به امانت گذاشته اى و به او گفتى که اگر در جنگ بدر بلائى بر سرت بیاید براى خود و فرزندش صرف نماید از آن مال فدیه بده. عباس در تعجب فرو رفت زیرا از امانت مزبور جز خودش و امالفضل، دیگرى خبر نداشته است لذا با حالت مبهوت از پیامبر پرسید چه کسى خبر این امانت را به تو داده است. پیامبر فرمود: اى عم جبرئیل مرا از این امانت باخبر ساخته است. عباس وقتى این موضوع را شنید شهادتین را بر زبان جارى ساخت و اسلام اختیار نمود.</ref><ref> طبرانى در کتاب اوسط از ابن عباس روایت کرده که عباس گفت: به خدا سوگند این آیه درباره من نازل شده هنگامى که پیامبر را به مسلمان شدن خودم خبر دادم و از او خواستم که درباره من بیست اوقیه طلا حساب نموده و بگیرد پیامبر به جاى آن بیست برده به من عطا فرمود.</ref> | + | «[[شیخ طوسی]]» گویند: ابن عباس و ضحاک و قتادة و دیگران گویند که عباس عموى پیامبر گفت: این آیه درباره من و یاران من نازل گردیده است.<ref> محمد بن یعقوب کلینى بنا به نقل صاحب البرهان بعد از سه واسطه از معاویة بن عمار او از [[امام صادق]] علیهالسلام روایت کند که این آیه درباره عباس عموى پیامبر و عقیل و نوفل در جنگ بدر نازل گردیده است و نیز گوید در [[جنگ بدر]] پیامبر دستور داد که از بنىهاشم کسانى که در صف کفار باشند کسى را به قتل نرسانند و نیز فرمود که ابوالبخترى را به قتل نرسانند و همه را اسیر نگه دارند و دستور فرمود که على بن ابىطالب علیهالسلام در میان اسیران برود و افرادى که از بنىهاشم باشند، بشناسد. على پس از تفحص نزد پیامبر آمد و گزارش افراد بنىهاشم را که هر یک بدست فردى از اصحاب اسیر بودند به پیامبر داد. [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نزد آنان آمد و وضع آنها را از نزدیک مشاهده فرمود. وقتى به عباس عموى خود رسید، فرمود: اى عمّ براى خودت و برادرزاده ات عقیل فدیه بده تا آزاد شوید. عباس گفت: یا رسول اللّه دستور بده مرا رها کنند تا از قریش درباره فدیه خود چیزى بستانم. پیامبر فرمود: آن مالى را که در نزد امالفضل به امانت گذاشته اى و به او گفتى که اگر در جنگ بدر بلائى بر سرت بیاید براى خود و فرزندش صرف نماید از آن مال فدیه بده. عباس در تعجب فرو رفت زیرا از امانت مزبور جز خودش و امالفضل، دیگرى خبر نداشته است لذا با حالت مبهوت از پیامبر پرسید چه کسى خبر این امانت را به تو داده است. پیامبر فرمود: اى عم جبرئیل مرا از این امانت باخبر ساخته است. عباس وقتى این موضوع را شنید شهادتین را بر زبان جارى ساخت و اسلام اختیار نمود.</ref><ref> طبرانى در کتاب اوسط از ابن عباس روایت کرده که عباس گفت: به خدا سوگند این آیه درباره من نازل شده هنگامى که پیامبر را به مسلمان شدن خودم خبر دادم و از او خواستم که درباره من بیست اوقیه طلا حساب نموده و بگیرد پیامبر به جاى آن بیست برده به من عطا فرمود.</ref> |
− | ==پانویس == | + | ==پانویس== |
− | <references /> | + | <references/> |
− | |||
− | + | ==منابع== | |
− | |||
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | * قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی. | ||
+ | * محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 396. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | [[ | + | * [[سوره انفال]] |
+ | * [[سوره انفال/متن و ترجمه سوره]] | ||
+ | [[رده:آیات سوره انفال]] | ||
[[رده:آیات دارای شان نزول]] | [[رده:آیات دارای شان نزول]] |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۲۷
متن آیه
ترجمه
ای پیامبر به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: اگر خدا در دلهایتان نشان ایمان ببیند، بهتر از آنچه از شما گرفته اند ارزانیتان خواهد داشت و می آمرزدتان و خدا آمرزنده و مهربان است.
شأن نزول
«شیخ طوسی» گویند: ابن عباس و ضحاک و قتادة و دیگران گویند که عباس عموى پیامبر گفت: این آیه درباره من و یاران من نازل گردیده است.[۱][۲]
پانویس
- ↑ محمد بن یعقوب کلینى بنا به نقل صاحب البرهان بعد از سه واسطه از معاویة بن عمار او از امام صادق علیهالسلام روایت کند که این آیه درباره عباس عموى پیامبر و عقیل و نوفل در جنگ بدر نازل گردیده است و نیز گوید در جنگ بدر پیامبر دستور داد که از بنىهاشم کسانى که در صف کفار باشند کسى را به قتل نرسانند و نیز فرمود که ابوالبخترى را به قتل نرسانند و همه را اسیر نگه دارند و دستور فرمود که على بن ابىطالب علیهالسلام در میان اسیران برود و افرادى که از بنىهاشم باشند، بشناسد. على پس از تفحص نزد پیامبر آمد و گزارش افراد بنىهاشم را که هر یک بدست فردى از اصحاب اسیر بودند به پیامبر داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد آنان آمد و وضع آنها را از نزدیک مشاهده فرمود. وقتى به عباس عموى خود رسید، فرمود: اى عمّ براى خودت و برادرزاده ات عقیل فدیه بده تا آزاد شوید. عباس گفت: یا رسول اللّه دستور بده مرا رها کنند تا از قریش درباره فدیه خود چیزى بستانم. پیامبر فرمود: آن مالى را که در نزد امالفضل به امانت گذاشته اى و به او گفتى که اگر در جنگ بدر بلائى بر سرت بیاید براى خود و فرزندش صرف نماید از آن مال فدیه بده. عباس در تعجب فرو رفت زیرا از امانت مزبور جز خودش و امالفضل، دیگرى خبر نداشته است لذا با حالت مبهوت از پیامبر پرسید چه کسى خبر این امانت را به تو داده است. پیامبر فرمود: اى عم جبرئیل مرا از این امانت باخبر ساخته است. عباس وقتى این موضوع را شنید شهادتین را بر زبان جارى ساخت و اسلام اختیار نمود.
- ↑ طبرانى در کتاب اوسط از ابن عباس روایت کرده که عباس گفت: به خدا سوگند این آیه درباره من نازل شده هنگامى که پیامبر را به مسلمان شدن خودم خبر دادم و از او خواستم که درباره من بیست اوقیه طلا حساب نموده و بگیرد پیامبر به جاى آن بیست برده به من عطا فرمود.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 396.