ولى (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
ولی یکی از اسماء الله است که در قرآن نیز بارها به آن اشاره شده است.مانند:  
+
لفظ «وَلیّ» به صورت مجرد، يا مضاف به كلمه ديگر، 44 بار در [[قرآن]] وارد شده و در 35 مورد وصف [[خدا]] قرار گرفته است،<ref>منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج2 ص389.</ref> مانند: {{متن قرآن|«أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَ هُوَ يُحْيِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى  كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ»}}. ([[سوره شوری]]، 9).
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَ هُوَ يُحْيِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى  كُلِّ شَيْ ءٍ قَديرٌ <ref> سوره شوری آیه 9 </ref>
 
 
==معنای ولی==
 
==معنای ولی==
به سرپرست و اداره كننده امر ولی گویند و نيز بمعنى دوست و يارى كننده نیز آمده است .
+
به سرپرست و اداره كننده امر وَلیّ گویند و نيز به معنى دوست و يارى كننده نیز آمده است.
طبرسى در ذيل اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا <ref>  سوره بقره آیه 257 </ref>.می گوید: ولّى از “و ل ى” است بمعنى نزديكى بدون فاصله و او كسى است كه به تدبير امور از ديگرى احقّ و سزاوارتر است. به رئيس قوم والى گويند كه به تدبير و امر و نهى امور نزديك و مباشر است.
+
[[شیخ طبرسی|طبرسى]] در ذيل آیه {{متن قرآن|«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا...»}} ([[سوره بقره]]، 257) می گوید: ولّى از «و ل ى» است بمعنى نزديكى بدون فاصله و او كسى است كه به تدبير امور از ديگرى احقّ و سزاوارتر است.  
به آقا مولى گويند كه بامر بنده سرپرستى و مباشرت مي كند به بنده مولى گويند كه با اطاعت مباشر امر مولى است و از آنست ولىّ يتيم كه مباشر مال يتيم و اداره اوست.
 
در مصباح از ابن فارس نقل كرده:
 
هر كه كار كسى را اداره كند ولّى آنكار است. اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ...<ref> سوره بقره آیه 257. </ref>                       
 
جمع ولّى اولياء است بمعانى فوق كه گفته شد وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ <ref> سوره انفال آیه 72.آنانكه در نزد خود جا دادند و يارى كردند آنها بعضى اولياء بعضى اند </ref>
 
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ <ref> سوره آل عمران آیه 28 مؤمنان كافران را در جاى برادران مؤمن خود دوست و يار نگيرند.</ref>                        <ref> قاموس قران، ج‌7، ص: 248 </ref>
 
  
==پی نوشت==
+
به رئيس قوم والى گويند كه به تدبير و امر و نهى امور نزديك و مباشر است. به آقا، مولى گويند كه به امر بنده سرپرستى و مباشرت مي كند، به بنده مولى گويند كه با اطاعت، مباشر امر مولى است، و از آن است ولىّ يتيم كه مباشر مال يتيم و اداره اوست.
 +
 
 +
از [[ابن فارس]] نقل شده که گوید: هر كه كار كسى را اداره كند، ولىّ آن كار است: {{متن قرآن|«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ...»}} ([[سوره بقره]]، 257).<ref> قاموس قرآن، قرشی، ج‌7، ص248. </ref>
 +
 
 +
کلمه «وَلیّ» گاهى در صدد اثبات [[ولايت]] خدا است، و احياناً نيز همراه با نفى ولايت از غير او است، مانند:
 +
 
 +
{{متن قرآن|«وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعدائِكُمْ وَ كَفى بِاللّهِ وَليّـاً وكَفى بِاللّهِ نَصِيراً»}}؛([[سوره نساء]]، 45) «خدا دشمنان شما را بهتر مى شناسد، همين بس كه او ولى و همين بس كه او يار شما است».
 +
 
 +
و نيز مى فرمايد: {{متن قرآن|«...ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلىّ وَ لا شَفِيع...»}}؛([[سوره سجده]]، 4) «شما جز خدا ولى و شفيعى نداريد».<ref>منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج2 ص390.</ref>
 +
 
 +
جمع «ولىّ»، کلمه «اولياء» است بمعانى فوق كه گفته شد: {{متن قرآن|«وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»}}؛ ([[سوره انفال]]، 72) آنانكه در نزد خود جا دادند و يارى كردند آنها بعضى اولياء بعضى اند.
 +
 
 +
{{متن قرآن|«لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ»}}؛ مؤمنان كافران را بجاى برادران مؤمن خود دوست و يار نگيرند ([[سوره آل عمران]]). <ref> قاموس قرآن، ج‌7، ص248. </ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
==منبع==
+
==منابع==
قاموس قران،  قرشى سيد على اكبرتهران:دار الكتب الإسلامية, 1371
+
*[[قاموس قرآن قرشی|قاموس قرآن]]، سيد على‌اكبر قرشى، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1371.
 +
*منشور جاوید، آیت الله جعفر سبحانی، ج2 ص389-390.
 +
[[رده:واژگان قرآنی]][[رده:اسماء و صفات الهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۰

لفظ «وَلیّ» به صورت مجرد، يا مضاف به كلمه ديگر، 44 بار در قرآن وارد شده و در 35 مورد وصف خدا قرار گرفته است،[۱] مانند: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَ هُوَ يُحْيِ الْمَوْتى وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ». (سوره شوری، 9).

معنای ولی

به سرپرست و اداره كننده امر وَلیّ گویند و نيز به معنى دوست و يارى كننده نیز آمده است. طبرسى در ذيل آیه «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا...» (سوره بقره، 257) می گوید: ولّى از «و ل ى» است بمعنى نزديكى بدون فاصله و او كسى است كه به تدبير امور از ديگرى احقّ و سزاوارتر است.

به رئيس قوم والى گويند كه به تدبير و امر و نهى امور نزديك و مباشر است. به آقا، مولى گويند كه به امر بنده سرپرستى و مباشرت مي كند، به بنده مولى گويند كه با اطاعت، مباشر امر مولى است، و از آن است ولىّ يتيم كه مباشر مال يتيم و اداره اوست.

از ابن فارس نقل شده که گوید: هر كه كار كسى را اداره كند، ولىّ آن كار است: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ...» (سوره بقره، 257).[۲]

کلمه «وَلیّ» گاهى در صدد اثبات ولايت خدا است، و احياناً نيز همراه با نفى ولايت از غير او است، مانند:

«وَاللّهُ أَعْلَمُ بِأَعدائِكُمْ وَ كَفى بِاللّهِ وَليّـاً وكَفى بِاللّهِ نَصِيراً»؛(سوره نساء، 45) «خدا دشمنان شما را بهتر مى شناسد، همين بس كه او ولى و همين بس كه او يار شما است».

و نيز مى فرمايد: «...ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلىّ وَ لا شَفِيع...»؛(سوره سجده، 4) «شما جز خدا ولى و شفيعى نداريد».[۳]

جمع «ولىّ»، کلمه «اولياء» است بمعانى فوق كه گفته شد: «وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»؛ (سوره انفال، 72) آنانكه در نزد خود جا دادند و يارى كردند آنها بعضى اولياء بعضى اند.

«لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ»؛ مؤمنان كافران را بجاى برادران مؤمن خود دوست و يار نگيرند (سوره آل عمران). [۴]

پانویس

  1. منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج2 ص389.
  2. قاموس قرآن، قرشی، ج‌7، ص248.
  3. منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج2 ص390.
  4. قاموس قرآن، ج‌7، ص248.

منابع

  • قاموس قرآن، سيد على‌اكبر قرشى، تهران، دارالكتب الإسلامية، 1371.
  • منشور جاوید، آیت الله جعفر سبحانی، ج2 ص389-390.