مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علی اکبر دهخدا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
سطر ۱۰۵: سطر ۱۰۵:
 
</gallery>
 
</gallery>
  
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|دهخدا،علی اکبر]]
 
[[رده:ادیبان]]
 
[[رده:ادیبان]]
 
[[رده:لغت شناسان]]
 
[[رده:لغت شناسان]]

نسخهٔ ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۲۳

استاد علی ­اکبر دهخدا (۱۲۵۷ - ۱۳۳۴ ش) از نویسندگان دوره مشروطیت درایران است.او یکی از پایه گذاران روزنامه‌ صور اسرافیل، محبوب­ترین و تاثیرگزارترین نشریه آن دوره، است. او در دومین مجلس شورای ملی از کرمان و تهران به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. وی همواره در آثار خود نظام استبدادی زمان خود را مورد انتقاد قرار می داد. "لغت­نامه دهخدا" ،بزرگترین فرهنگ لغت و اعلام فارسی، مهم­ترین اثر اوست. از دیگر آثار او می توان از امثال و حکم و دیوان اشعار نام برد.

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


۲۲۰px
نام کامل علی اکبر دهخدا
زادروز ۱۲۵۷ شمسی
زادگاه تهران
وفات ۱۳۳۴
مدفن ابن بابویه - شهرری

Line.png

اساتید

آیت الله بروجردی، آیت ­الله هادی نجم­‌آبادی


آثار

لغت نامه، امثال و حکم، دیوان اشعار


زندگینامه

علی ­اکبر دهخدا در سال ۱۲۵۷ شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش خان‌باباخان، یک ملاک متوسط از قزوین بود که در تهران سکونت داشت. نه ساله بود که پدرش درگذشت و مادرش که به گفته دهخدا "مَثَل اعلای مادری بود وی را در کنف تربیت خود گرفت."[۱]

از همان زمان زبان عربی و علوم معارف اسلامی را در محضر شیخ غلام‌حسین بروجردی آموخت و از محضر آیت­‌الله حاج شیخ­‌ هادی نجم­‌آبادی نیز بهره فراوان برد.[۲] او در نزد آیت­‌الله بروجردی به مدت ۱۴ سال علوم مختلفه صرف، نحو، معانی، بیان، فقه، اصول، حکمت و فلسفه آموخت.[۳]

بیست ساله بود که در دسته‌­ی اولین دانشجویان مدرسه­‌ی سیاسی که میرزا حسن­خان مشیرالمللک بنیاد نهاده بود، پذیرفته شد.[۴] و در این مدرسه فقه، ادبیات، تاریخ قدیم و معاصر، به ویژه تاریخ انقلاب و حوادث اروپا، جغرافیا، حقوق، جنگ، دیپلماسی، اقتصاد و زبان­های عربی و فرانسوی آموخت و در تدریس به معلمان و اولیای مدرسه یاری می­‌رساند.[۵]

فارغ­‌التحصیلان مدرسه سیاسی در وزارت امورخارجه استخدام می­‌شدند، دهخدا نیز پس از استخدام با معاون­‌الدوله غفاری که به سفارت بالکان منصوب شده بود، به عنوان منشی به اروپا رفت و مدت دو سال بیشتر در وین پایتخت اتریش و اندکی در رم و بخارست اقامت داشت و در آن­جا زبان فرانسوی را تکمیل کرد و با دانش­‌های جدید اروپا آشنا گردید.[۶]

دهخدا یک سالی پیش از آغاز جنبش مشروطه‌­خواهی در ۱۳۲۳ قمری به ایران بازگشت.[۷] سپس به جنبش مشروطه پیوست و با دو تن از روشنفکران روزگار خویش، میرزا جهانگیر شیرازی و میرزا قاسم تبریزی، روزنامه­‌ "صور اسرافیل" را تاسیس کردند.[۸]

این روزنامه که محبوب­ترین و تاثیرگزارترین نشریه این دوره است، در دو بخش رسمی و طنز تقسیم می‌­شد، دهخدا سر محرر و نویسنده اصلی صور اسرافیل بود، و هر دو قسمت رسمی و فکاهی آن را می­ نوشت.[۹] نخستین شماره آن در دهم خرداد ۱۲۸۶ در تهران در هشت صفحه منتشر شد. از صوراسرافیل در فاصله ۱۴ ماه با تعطیل و توقیف‌هایی که شد، جمعا سی و دو شماره منتشر شده که آخرین شماره آن در بیستم جمادی الاول ۱۳۲۶ هجری قمری نشر شده است. دهخدا در آغاز هر شماره این روزنامه، مقاله­‌ای در زمینه مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در پایان مقاله‌ای طنزآمیز با عنوان "چرند و پرند" نوشته است.[۱۰]

روزنامه صور اسرافیل در کودتای محمدعلی شاه تعطیل شد، میرزا جهانگیرخان شیرازی مدیر آن در باغشاه به دار آویخته شد و دهخدا و چند تن دیگر که به سفارت انگلیس پناه برده بودند به اروپا تبعید شد و در ایوردن سویس اقامت گزید. در سوئیس در عین تنگدستی به یاری ابوالحسن پیرنیا معاضدالسلطنه و همکاری علامه محمد قزوینی سه شماره دیگر صور اسرافیل را منتشر ساخت.[۱۱]

اقامت دهخدا در سوئیس دیری نپایید و بزودی عازم اسلامبول ترکیه شد و ایرانیان مقیم اسلامبول که کمیته ­ای به نام "سعادت" را تشکیل داده بودند مقدم او را فوق‌­العاده گرامی شمردند و او را به ریاست آن کمیته برگزیدند و از او خواستند روزنامه ملایم­تر از صور اسرافیل بنویسد. در اثر این درخواست روزنامه "سروش" را منتشر ساخت که ۱۴ شماره آن در استانبول منتشر گردید.[۱۲]

پس از فتح تهران توسط مجاهدین مشروطه­‌خواه و پایان استبداد صغیر، دهخدا به تهران بازگشت. و از طرف هیئت مدیره که از زعمای مشروطه‌­خواهان و برگزیدگان ملت تشکیل یافته بود و موقتا تا افتتاح مجلس شورای ملی زمام امور مملکت را بر عهده داشت، به عضویت کمیسیونی انتخاب شد که برای بهبود اوضاع مالی و ترتیب و تنظیم بودجه مملکت تشکیل شده بود و جز دهخدا، صنیع‌الدوله، مستوفی‌الممالک و... عضو بودند.[۱۳]

در دومین مجلس شورای ملی از کرمان و تهران به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد.[۱۴] و از روئسای حزب و فراکسیون "اعتدالیون" در این مجلس بود.[۱۵] در فاصله ورود به تهران تا آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۸-۱۹۱۴م) گذشته از نمایندگی مجلس، در روزنامه­‌های مجلس، آفتاب، شورا، ایران کنونی و پیکار مقالات سیاسی و انتقادی می­‌نوشت. به هنگام جنگ جهانی اول و اولتیماتوم‌های روسیه تزاری و مهاجرت آزادی­خواهان به استانبول و بغداد و برلین، دهخدا به ایل بختیاری پناه برد و تا پایان جنگ در میان بختیاری‌­ها ماند. بعد از این از سیاست کناره گرفت و به کار فرهنگی پرداخت. و در همین زمان بود که طرح ایجاد لغت­‌نامه و امثال و حکم را ریخت. پس از پایان جنگ جهانی به تهران بازگشت و ضمن اشتغال به مشاغلی چون ریاست کابینه­ (دفتر) وزارت معارف، از ۱۳۰۶ش به ریاست مدرسه­ سیاسی که بعدا به دانشکده­ حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی تبدیل شد، رسید و تا شهریور ۱۳۲۰ در این سمت باقی بود. آن­گاه از کار دیوانی بازنشسته شد و یکسره به کار لغت­نامه پرداخت. در همین زمان در نخستین کنگره­‌ی­ نویسندگان (تیرماه ۱۳۲۵ش) جزو هیئت رئیسه شرکت جست و در اوایل اسفند ۱۳۲۹ش "جمعیت مبارزه با بی­سوادی" را تأسیس کرد.

با روی کار آمدن دولت ملی دکتر مصدق (اردیبهشت ۱۳۳۰ش) دهخدا دوباره به عرصه­‌ی سیاست کشیده شد.[۱۶] در دفاع از دولت دکتر مصدق، مقاله نوشت و مصاحبه کرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق، بازجویی شد و به اتهام واهی نیابت سلطنت محمدرضا پهلوی مورد زجر و آزار قرار گرفت و حقوق بازنشستگی وی را قطع گردید.[۱۷] دهخدا سرانجام روز دوشنبه هفتم اسفند ۱۳۳۴ شمسی در تهران درگذشت و در قبرستان ابن­‌بابویه شهر ری به خاک سپرده شد.

اندیشه و مبارزات سیاسی

دهخدا در تفکرات سیاسی خویش وارث متفکران ایرانی و غربی پیش از خود بود. درک محضر عالم دینی دل‌­آگاهی چون آقا شیخ­ هادی نجم­ آبادی و آموزش علوم اسلامی نزد وی که خود از مصلحان صادق و از مروجان اندیشه‌­ی ترقی بود و آموزش در مدرسه سیاسی و نیز آشنایی با آثار عصر روشنگری اروپا چون، هابس، لاک، منتسکیو، ولتر و اصحاب دایرة­المعارف،[۱۸] فرصتی بود تا در اندیشه‌ی او دانش­‌های کهن با دیدگاه­‌های نو درآمیزد و به آمیزه‌­ای از معارف سنتی ایران و اندیشه­‌های نوین غربی و مشاهدات عینی دست یابد.

وقتی دهخدا از سفر بالکان بازگشت، انقلاب مشروطه کم و بیش آغاز شده بود. او که همیشه به فکر پیشرفت و ترقی مملکت خود بود، انقلاب مشروطه را راه مناسبی برای رسیدن به این هدف می‌­دید، به مشروطه­‌خواهی پیوست و به وسیله نشر «صور اسرافیل»، اندیشه و قلم خویش را به تمامی در راه پیروزی مشروطه به کار انداخت، ورود دهخدا به روزنامه صور اسرافیل در واقع آغاز فعالیت‌های سیاسی دهخدا بود. صور اسرافیل که مهمترین روزنامه دوران مشروطیت است، "حریت، مساوات، اخوت" را شعار اصلی خویش قرار داده و "آزادی، حکومت قانون، کوشش در راه تکمیل معنی مشروطیت، حمایت از مجلس شورای ملی، یاری به روستائیان و ضعفا و فقرا و مظلومین" را هدف خود معرفی کرده بود، هدفی که دهخدا تا پایان زندگانی به آن وفادار ماند.[۱۹]

دهخدا اندیشه سیاسی خویش را در شماره‌­های متعدد "صور اسرافیل" و "سروش" آورده است. وی در بیان اندیشه و دیدگاه سیاسی خود دو روش بکار می‌­برد: طنز و جد. مقاله­‌های طنز او نشان‌­دهنده‌­ی موضع مخالف و ضداستبدادی اوست و مقالات جدی او حاوی جستارهای منطقی است.

صور اسرافیل یکی از اساسی­‌ترین سلاح­‌های مشروطه­‌خواهان بود که تیراژ هر شماره آن در حدود بیست و چهار هزار نسخه بود. این روزنامه به طرز ماهرانه‌ای و برای اولین بار در ایران توانسته بود طنز و اخبار و مقالات سیاسی و نیازهای مردم آن زمان را به طور دلپذیر و مردم­پسندی در قالب یک روزنامه چاپ کند. شاید این اولین روزنامه ایرانی بود که مردم کوچه و بازار نیز آن را از کودکان روزنامه­‌فروش می­‌خریدند و با شور و شوق می­‌خواندند.

از میان مطالب این روزنامه آنچه بیش از همه طرفدار داشت و باعث شهرت روزنامه شده بود مقاله‌­های "چرند و پرند" بود که با امضای دخو، خرمگس، سگ حسن دله، غلام گدا، اسیرالجوال، دخو علی­شاه، روزنامه‌­چی، خادم­‌الفقرا، دخو علی، و نخود همه آش،[۲۰] برهنه خوشحال، رییس انجمن لات و لوت­ها، جغد، دمدمی و مانند آنها به چاپ می­‌رسید و نویسنده آن دهخدا بود.[۲۱]

لبه تیز مقالات دهخدا، متوجه رژیم استبدادی بود. وی هر حادثه و پیشامدی را دستاویز قرار می‌­داد و با استفاده از سلاح طنز، بر فساد دستگاه سلطنت، بی‌شرمی و خیانت رجال دولت و ظلم و ستم ملاکان می ­تاخت و آنان را بدون عفو و اغماض به باد تمسخر و استهزا می ­گرفت و از شوربختی کشاورزان ایرانی، بیکاری مردم شهرنشین، عدم امنیت اجتماعی، نادانی و اسارت زن ایرانی، خرابی جاده­‌ها و راه‌­های مملکت، رشوه‌­خواری، جهل و تعصب عامه مردم، نفوذ و مداخله بیگانگان در امور کشور و ضعف حکومت مرکزی، جهل و ناآگاهی زمامداران وقت از اوضاع دنیا و مسایلی از این دست سخن می­‌گوید و انتقاد می­‌کند.[۲۲]

دهخدا در این هنگام یکی از اعضای شانزده­‌گانه "کمیته انقلاب" نیز بود، که هدف آن کمیته حفظ مشروطیت و مقابله با تفکر و عملکردهای مستبدانه محمدعلی شاه و هواخواهان استبداد بود.[۲۳]

در دوران استبداد صغیر و در تبعید هم هوشمندی دهخدا در ارزیابی از اوضاع ایران و نیز از کسانی که در فرنگ بودند، بسیار روشن­گرانه و بینش سیاسی او روشن و صریح است. لحظه­‌ای نیست که دل­نگران اوضاع ایران نباشد. دهخدا با آن‌که خود زیر بار قرض رفته و اهل و عیالش در تهران "برای نان یومیه معطلند"، دست از مبارزه با استبداد برنمی‌دارد و به نشر مجدد صور اسرافیل می­ پردازد و این بار شمشیر قلم را علیه استبداد از رو می­‌بندد.[۲۴]

دهخدا بعد از ورود به شورای ملی در صف رهبری "اعتدالیون" قرار گرفت، حزب اعتدالیون یکی از دو حزب اصلی در مجلس بود که از حمایت روحانیون ایران و مراجع نجف برخوردار بود، در برابر عامیون یا دموکرات که طرفدار حذف روحانیت از صحنه سیاست، نظام سکولار و حتی گرایش مارکسیستی بودند.

او تدوین "لغت­نامه" را هم راهبرد بزرگ پیکار با جهل و مسلح شدن به سلاح دانایی می­ داند. یادداشت او در مقدمه جلد نخست لغت­نامه گویاترین بیان از نیت او در پرداختن به لغت­نامه و امثال و حکم است: «مرا هیچ چیز از نام و نان به تحمل این تعب طویل جز مظلومیت مشرق در مقابل ظالمین و ستمکاران مغربی وانداشت. چه برای نان همه­ طرق به روی من باز بود و... می ­دیدم که شرق باید به هر نحو شده است، با اسلحه تمدن جدید مسلح گردد.»[۲۵]

طرفداری بی­‌دریغ دهخدا از دولت ملی دکتر مصدق و حتی تحمل زجر و شکنجه حکومت پهلوی در این راه، نشان عزم راسخ دهخدا در جهت­گیری سیاسی او به نفع ملت ایران است. طرفداری دهخدا از مصدق و یارانش تا به آنجا بود که وقتی کودتای بیست و هشت مرداد به پیروزی رسیده بود و سربازان شاه به دنبال دکتر فاطمی یار وفادار دکتر مصدق می­‌گشتند تا او را دستگیر کنند، به خانه دهخدا ریختند و خانه او را برای پیدا کردن دکتر فاطمی به هم ریختند و چون او را نیافتند، دهخدا را بازداشت و مورد شکنجه قرار دادند.

آثار دهخدا

"لغت­نامه دهخدا" که بزرگترین فرهنگ لغت و اعلام است که تاکنون به فارسی نوشته­ ­شده مهم­ترین اثر دهخدا است. نگارش این اثر بزرگ تحقیقی ۴۵ سال به طول انجامید و طی این مدت دهخدا کلیه لغات و اسامی را که در زبان فارسی بکار می­ رود، بر روی یک ملیون فیش که در بین آن­ها جعبه سیگار، روزنامه، پاکت میوه و غیره به چشم می­ خورد، نگاشت. بعدا "سازمان لغت­نامه دهخدا" به ریاست "دکتر محمد معین" تاسیس شد و این فیش­ها را مرتب کرده به چاپ رساند. طبق وصیت آن مرحوم حتی یک کلمه هم نمی­ توان بر آن­چه که او نوشته است افزود.

سایر آثار او عبارت است از:

  1. امثال و حکم در چهار جلد
  2. دیوان اشعار
  3. فرهنگ فرانسه به فارسی
  4. شرح حال ابوریحان بیرونی
  5. تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو
  6. تصحیح دیوان­‌های بزرگان ادبیات فارسی مانند: سید حسن غزنوی، حافظ، منوچهری دامغانی، فرخی سیستانی، مسعود سعد سلمان، ابن یمین و سوزنی سمرقندی و نیز تصحیح: یوسف و زلخیای منسوب به فردوسی، لغت فرس اسدی طوسی، صحاح الفرس عبدالعی طاعتی.
  7. ترجمه عظمت و انحطاط رومیان؛[۲۶]
  8. ترجمه روح­‌القوانین از منتسکیو؛[۲۷]

مجموعه مقالات "چرند و پرند" و دیگر مقالات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در صور اسرافیل، سروش، شفق سرخ، ایران کنونی و... چاپ شده بود و به همت دکتر سید محمد دبیر سیاقی در دو مجلد چاپ و منتشر شده است.[۲۸]

پانویس

  1. عابدی، کامیار؛ صور اسرافیل و علی‌­اکبر دهخدا یک بررسی تاریخی و ادبی، تهران، نشر کتاب نادر، ۱۳۷۹، ص۸۷.
  2. درودیان، ولی­‌الله؛ دخوی نابغه مجموعه مقالات، تهران، گل آقا، چ۲، ۱۳۸۴، ص ۲۱ و اصیل، حجت­‌الله؛ دهخدا در افق روشنفکری ایران، تهران، کویر، ۱۳۸۷ ص ۲۵.
  3. رضوی­‌نژاد، میرابوطالب؛ چهار سیاستمدار ملی و متقی و نام‌­آور ایران، تهران، انتشارات گوتنبرگ، ۱۳۷۷، ص۲۴۴.
  4. مستوفی، عبدالله؛ شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره­ی قاجاریه، ج۲، تهران، زوار، چ۶، صص ۸۸ و ۷۳.
  5. عابدی، کامیار؛ پیشین، ص۸۸.
  6. درودیان، ولی الله؛ پیشین ص۲۱ و عابدی، کامیار؛ پیشین، ص ۹۰.
  7. اصیل، حجت‌­الله؛ پیشین، ص ۱۲.
  8. اصیل، حجت­‌الله؛ پیشین، ص ۱۳.
  9. ر.ک: رضوی­‌نژاد، میر ابوطالب؛ پشیین، ص۲۴۵.
  10. درودیان، ولی­‌الله؛ پیشین، ص ۲۱.
  11. اصیل، حجت­‌الله؛ پیشین، ص ۱۴ و درودیان، ولی ­الله؛ پیشین، ص ۲۳.
  12. رضوی­‌نژاد، میر ابوطالب؛ پیشین، ص ۲۴۶.
  13. ملک زاده، مهدی؛ تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶ و ۷، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۳، ص ۱۲۸۰.
  14. علت این که کرمانی­ها دهخدا را در حالی­که هنوز در خارج از کشور و در استانبول به سر می­‌برد، به نمایندگی مجلس انتخاب کردند دفاع او از حقوق مردم کرمان در برابر نصرت­‌الدوله نایب­‌الایاله ۱۹ ساله کرمان، در روزنامه سور اسرافیل بود. ر.ک: مستوفی، عبدالله؛ پیشین، ج۲، ص۲۹۱ و دهخدا، علی­ اکبر؛ چرند و پرند، نشر معرفت، بی تا، بی جا، ص ۱۸-۲۰.
  15. ملک­‌الشعرا بهار، محمدتقی؛ تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، تهران، شرکت انتشارات کتاب­های جیبی و موسسه انتشاراتی امیرکبیر، چاپ سوم ۱۳۵۷، ج۱ ص ۱۰.
  16. درودیان، ولی ­الله؛ دهخدای شاعر، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۴ چ ۴، ص ۳۶.
  17. نجاتی، غلامرضا؛ تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران (از کودتا تا انقلاب)، تهران، موسسه خدماتی فرهنگی سبا، چ سوم ۱۳۷۱، ص ۱۱۶ و ص ۱۰۹ و درودیان، ولی­‌الله، دخوی نابغه، پیشین، ص ۲۳.
  18. اصیل، حجت ­الله؛ پیشین، ص ۲۶.
  19. مومنی، باقر؛ صور اسرافیل، بی جا، مسعود سعد، ۲۵۳۷. صص ۳ و ۴ و اصیل، حجت الله؛ پیشین، ص ۱۳.
  20. درودیان، ولی ­الله؛ پیشین، ص ۲۱.
  21. عابدی، کامیار؛ پیشین، ص ۹۳.
  22. درودیان، ولی ­الله؛ پشین ص۲۲.
  23. درودیان، ولی­ الله؛ دهخدای شاعر، پیشین، ص۸۲.
  24. سیف، احمد؛ در انکار خودگامگی، تهران، رسانش، ۱۳۸۲، ص ۱۱۹-۱۲۰.
  25. اصیل، حجت الله؛ پیشین، ص ۴۴.
  26. این کتاب را اکثرا به منتسکیو نسبت داده ­اند، اما دکتر احمد تاجبخش، آن را از گیبسن می­داند. ر.ک: تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی (دوره قاجاریه)، دکتر احمد تاجبخش، شیراز، انتشارات نوید شیراز، ۱۳۸۰، ص۳۹۶.
  27. رضوی­ نژاد، میرابوطالب؛ پیشین، ص ۲۴۴.
  28. اصیل، حجت­ الله؛ پیشین، ص۱۹، و رضوی­ نژاد، میرابوطالب؛ پیشین، ص ۲۴۴.

منابع

آرشیو عکس و تصویر