اربد بن قیس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' ابوحزاز<ref> الاغانى، ج‌ 17، ص‌ 62.</ref> اربد‌ بن قيس‌ بن جزء<ref> الاكمال، ج‌ 1، ص‌ ...' ایجاد کرد)
 
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 ابوحزاز<ref> الاغانى، ج‌ 17، ص‌ 62.</ref> اربد‌ بن قيس‌ بن جزء<ref> الاكمال، ج‌ ص‌ 53.</ref> كلابى،<ref> جمهرة انساب العرب، ص‌ 285.</ref> از سران ‌بنى عامر.<ref> تاريخ يعقوبى، ج‌ ص‌ 79.</ref>
+
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
اَربَد‌ بن قیس‌ بن جزء کلابى،<ref> جمهرة انساب العرب، ص‌ ۲۸۵.</ref> از سران [[بنی عامر|قبیله ‌بنى عامر]]<ref> تاریخ یعقوبى، ج‌ ۲، ص‌ ۷۹.</ref> و فردی جنگجو و شاعر<ref> الاکمال، ج‌ ۱، ص‌ ۵۳؛ المؤتلف والمختلف، ص‌ ۲۹.</ref> بود. وى را برادر مادرى لبید، شاعر معروف دانسته‌اند.<ref> الاغانى، ج ‌۱۷، ص‌ ۵۸.</ref> اربد، [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه وآله را دیدار کرد؛ ولى به بحث و [[جدال و مراء|جدل]] با ایشان پرداخت<ref> مجمع البیان، ج‌ ۶، ص‌ ۴۳۵.</ref> و براى مسلمان‌ شدن خود شرایطى قرار داد که پیامبر آن را نپذیرفت؛ از این ‌رو با همدستى عامر بن‌ طفیل، درصدد سوء قصد به جان پیامبر اکرم بر‌آمد که ناکام ماند و با نفرین پیامبر بر اثر صاعقه مُرد.<ref> السیرة النبویه، ج‌ ۴، ص‌ ۵۶۸‌ـ‌۵۶۹؛ جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۵۷‌ـ‌۱۵۸؛ اسدالغابه، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۵.</ref>
 +
==اربد در شأن نزول آیات==
  
 
+
#گفته شده در سال نهم یا دهم هجرى،<ref> المنتظم، ج ۲، ص ۴۴۷؛ تاریخ طبرى، ج ۲، ص‌ ۲۰۲.</ref> اربد بن قیس همراه گروهى از سران [[بنی عامر|بنى‌عامر]] از ‌جمله عامر بن طفیل براى دیدار با [[رسول خدا]] صلى الله علیه وآله به [[مدینه]] رفت و چون پیامبر خواسته‌هاى آنان را در مقابل [[اسلام]] آوردن نپذیرفت به پیشنهاد عامر قصد کرد پیامبر اکرم را بکشد. عامر با مشغول کردن پیامبر به صحبت، این فرصت را به اربد داد تا از پشت سر، پیامبر را به قتل برساند؛ ولى هنگامى که دست به شمشیر برد، دستش از حرکت بازماند و قادر به انجام قصد سوء خود نشد. وى در پى نکوهش عامر<ref> السیرة النبویه، ج‌ ۴، ص‌ ۵۶۸؛ جامع‌البیان، ج‌ ۸، ص‌ ۱۵۷‌ـ‌۱۵۸.</ref> بدو گفت: دو بار دست به قبضه شمشیر بردم؛ بار اول دیوارى آهنین در برابرم قرار گرفت و بار دوم، تو را در مقابل خود مشاهده کردم و از پیامبر اثرى ندیدم.<ref> مناقب، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۵.</ref><p></p><p>به گفته برخى مفسران آیات ۱۰‌ـ‌۱۱ [[سوره رعد]] در پى این ماجرا نازل شد و پیامبر صلى الله علیه وآله را از توطئه آن‌ها آگاه ‌ساخت: {{متن قرآن|«سَوَاء مِّنکم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ * لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ...»}} (براى او) یکسان است: کسى از شما سخن (خود) را نهان ‌کند و کسى که آن را فاش گرداند و کسى که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند. براى او فرشتگانى است که پى ‌در ‌پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت ‌سرش پاسدارى مى‌کنند. آیه ‌۱۴ [[سوره رعد]] نیز نازل شد: {{متن قرآن|«لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیءٍ إِلاَّ کبَاسِطِ کفَّیهِ إِلَى الْمَاء لِیبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْکافِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلاَلٍ»}} دعوت حق براى او است و کسانى‌ که جز او را مى‌خوانند، هیچ پاسخى به آنان نمى‌دهند مگر مانند کسى که دو دستش را به ‌سوى آب بگشاید تا (آب) به دهانش برسد، در ‌حالى ‌که به او نخواهد رسید و دعاى کافران جز بر هدر نباشد.</p><p>با این همه، [[علامه طباطبایى]] داستان پیش گفته را در ذیل آیات نمى‌پذیرد. به اعتقاد وى اولا [[سیاق آیات]] نشانگر [[سوره های مکی و مدنی|مکى]] بودن آن‌ها است و ثانیاً این داستان با سیاق آیات هماهنگى ندارد.<ref> المیزان، ج‌ ۱۱، ص‌ ۳۳۰.</ref></p>
 
+
#برخى از مفسران، نزول آیه‌ ۱۳ [[سوره رعد]] را پس از نابودى اربد و اشاره به آن دانسته‌اند:<ref> جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۶۶؛ مجمع البیان، ج‌ ۶، ص ‌۴۳۵.</ref> {{متن قرآن|«وَیرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیصِیبُ بِهَا مَن یشَاء وَهُمْ یجَادِلُونَ فِی اللّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ»}} و صاعقه‌ها را فرو مى‌فرستد و با آن‌ها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار مى‌دهد؛ در ‌حالى ‌که آنان درباره خدا مجادله مى‌کنند و او سخت کیفر است».<p>به گفته [[محمد بن جریر طبری|طبرى]]، اربد به ‌سوى عَذْبَه (منطقه‌اى نزدیک [[بصره]])<ref> معجم البلدان، ج‌ ۴، ص‌ ۹۱؛ جامع‌البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۳، ص ۱۵۸.</ref> حرکت کرد تا براى نبرد با مسلمانان سپاهى فراهم آورد؛ ولى هنگامى که به منطقه رَقَمْ (محلى در [[مدینه]])<ref> معجم البلدان، ج ۳، ص‌ ۵۸.</ref> رسید، صاعقه‌اى بر سر او فرود آمد و او را کشت.<ref> جامع البیان، مج‌ ۸، ج ‌۱۳، ص‌ ۱۵۸.</ref> [[ابن هشام حمیری|ابن هشام]] کشته شدن او را پس از اهانت به ساحت مقدس پروردگار و در ‌حالى ‌که براى فروش شتر خود بیرون رفته بود،<ref> السیرة النبویه، ج‌ ۴، ص‌ ۵۶۹.</ref> و [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفرج اصفهانى]]، پس از شنیدن آیاتى از [[سوره الرحمن]] از زبان برادرش لبید و اهانت به پروردگار دانسته‌اند.<ref> الاغانى، ج‌ ۱۷، ص‌ ۵۸‌ـ‌۵۹.</ref></p>
او جنگجويى شجاع، سخاوتمند<ref> الاغانى، ج‌ 17، ص‌ 61 و 63.</ref> و شاعر<ref> الاكمال، ج‌ 1، ص‌ 53؛ المؤتلف والمختلف، ص‌ 29.</ref> بود. وى را برادر مادرى لبيد، شاعر معروف دانسته‌اند.<ref> الاغانى، ج ‌17، ص‌ 58.</ref> اربد پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدار كرد؛ ولى به بحث و جدل با ايشان پرداخت<ref> مجمع البيان، ج‌ 6، ص‌ 435.</ref> و براى مسلمان‌ شدن خود شرايطى قرار داد كه پيامبر آن را نپذيرفت؛ از اين ‌رو با همدستى عامر بن‌ طفيل درصدد سوء قصد به جان پيامبر صلى الله عليه و آله بر‌آمد كه ناكام ماند و با نفرين پيامبر بر اثر صاعقه مرد.<ref> السيرة النبويه، ج‌ 4، ص‌ 568‌ـ‌569؛ جامع البيان، مج‌ 8، ج‌ 13، ص‌ 157‌ـ‌158؛ اسدالغابه، ج‌ 3، ص‌ 125.</ref>
+
#در نقل دیگرى آمده است: در پى پرسش اربد از پیامبر صلى الله علیه وآله درباره حقیقت خداوند و این ‌که آیا خدا از جنس طلا، نقره، آهن و یا چوب است، [[سوره اخلاص]] بر پیامبر صلى الله علیه وآله فرو فرستاده شد:<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۸۵۹.</ref> {{متن قرآن|«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ * وَلَمْ یکن لَّهُ کفُوًا أَحَدٌ»}}؛ بگو او خدایى یکتا است. خداى صمد، نه کسى را زاده و نه از کسى زاییده شده و هیچ همتایى ندارد.
 
+
==پانویس==
'''اربد بن قيس در شأن نزول:'''
 
 
 
# ‌در سال نهم يا دهم<ref> المنتظم، ج ص 447؛ تاريخ طبرى، ج ص‌ 202.</ref> هجرى، اربد بن قيس همراه گروهى از سران بنى‌عامر از ‌جمله عامر بن طفيل براى ديدار با [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله به [[مدينه]] رفت و چون پيامبر خواسته‌هاى آنان را در مقابل اسلام آوردن نپذيرفت به پيشنهاد عامر قصد كرد پيامبر صلى الله عليه و آله را بكشد.
 
 
 
عامر با مشغول كردن پيامبر صلى الله عليه و آله به صحبت، اين فرصت را به اربد داد تا از پشت سر، پيامبر صلى الله عليه و آله را به قتل برساند؛ ولى هنگامى كه دست به شمشير برد، دستش از حركت بازماند و قادر به انجام قصد سوء خود نشد.
 
 
 
وى در پى نكوهش عامر<ref> السيرة النبويه، ج‌ ص‌ 568؛ جامع‌البيان، ج‌ ص‌ 157‌ـ‌158.</ref> بدو گفت: دو بار دست به قبضه شمشير بردم؛ بار اول ديوارى آهنين در برابرم قرار گرفت و بار دوم، تو را در مقابل خود مشاهده كردم و از پيامبر صلى الله عليه و آله اثرى نديدم.<ref> مناقب، ج‌ ص‌ 105.</ref>
 
 
 
به گفته برخى مفسران آيات 10‌ـ‌11 [[سوره رعد]]/13 در پى اين ماجرا نازل شد و پيامبر صلى الله عليه و آله را از توطئه آن‌ها آگاه ‌ساخت: «سَواءٌ مِنكُم مَن اَسَرَّ القَولَ و مَن جَهَرَ بِهِ و مَن هُوَ مُستَخف بِالَّيلِ و سارِبٌ بِالنَّهار × لَهُ مُعَقِّبتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ و مِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن اَمرِاللّهِ= (براى او) يكسان است: كسى از شما سخن (خود) را نهان ‌كند و كسى كه آن را فاش گرداند و كسى كه خويشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشكارا حركت كند. براى او فرشتگانى است كه پى ‌در ‌پى او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت ‌سرش پاسدارى مى‌كنند».
 
 
 
آيه ‌14 [[سوره رعد]]/13 نيز نازل شد: «لَهُ دَعوَةُ الحَقِّ والَّذينَ يَدعونَ مِن دونِهِ لايَستَجيبونَ لَهُم بِشَىء اِلاّ كَبسِطِ كَفَّيهِ اِلَى الماءِ لِيَبلُغَ فاهُ و‌ما هُوَ بِبلِغِهِ و ما دُعاءُ الكفِرينَ اِلاّ فى ضَلل = دعوت حق براى او است و كسانى‌ كه جز او را مى‌خوانند، هيچ پاسخى به آنان نمى‌دهند مگر مانند كسى كه دو دستش را به ‌سوى آب بگشايد تا (آب) به دهانش برسد، در ‌حالى ‌كه (آب) به (دهان) او نخواهد رسيد و دعاى كافران جز بر هدر نباشد».
 
 
 
با اين همه، [[علامه طباطبايى]] داستان پيش گفته را در ذيل آيات نمى‌پذيرد. به اعتقاد وى اولا سياق آيات نشانگر مكى بودن آن‌ها است و ثانياً اين داستان با سياق آيات هماهنگى ندارد.<ref> الميزان، ج‌ 11، ص‌ 330.</ref>
 
 
 
# برخى از مفسران، نزول آيه‌ 13 [[سوره رعد]]/13 را پس از نابودى اربد و اشاره به آن دانسته‌اند:<ref> جامع البيان، مج‌ ج‌ 13، ص‌ 166؛ مجمع البيان، ج‌ ص ‌435.</ref> «و‌يُرسِلُ الصَّوعِقَ فَيُصيبُ بِها مَن يَشاءُ و هُم يُجدِلونَ فِى اللّهِ و هُوَ شَديدُ المِحال = و صاعقه‌ها را فرو مى‌فرستد و با آن‌ها هر كه را بخواهد مورد اصابت قرار مى‌دهد؛ در ‌حالى ‌كه آنان درباره خدا مجادله مى‌كنند و او سخت كيفر است».
 
 
 
به گفته طبرى، اربد به ‌سوى عَذْبَه (منطقه‌اى نزديك بصره)<ref> معجم البلدان، ج‌ ص‌ 91؛ جامع‌البيان، مج‌ ج‌ 13، ص 158.</ref> حركت كرد تا براى نبرد با مسلمانان سپاهى فراهم آورد؛ ولى هنگامى كه به منطقه رَقَمْ (محلى در مدينه)<ref> معجم البلدان، ج ص‌ 58.</ref> رسيد، صاعقه‌اى بر سر او فرود آمد و او را كشت.<ref> جامع البيان، مج‌ ج ‌13، ص‌ 158.</ref> ابن هشام كشته شدن او را پس از اهانت به ساحت مقدس پروردگار و در ‌حالى ‌كه براى فروش شتر خود بيرون رفته بود،<ref> السيرة النبويه، ج‌ ص‌ 569.</ref> و ابوالفرج اصفهانى پس از شنيدن آياتى از سوره الرحمن از زبان برادرش لبيد و اهانت به پروردگار دانسته‌اند.<ref> الاغانى، ج‌ 17، ص‌ 58‌ـ‌59.</ref>
 
 
 
# در نقل ديگرى آمده است: در پى پرسش اربد از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره حقيقت خداوند و اين ‌كه آيا خدا از جنس طلا، نقره، آهن و يا چوب است، [[سوره اخلاص]]/112 بر پيامبر صلى الله عليه و آله فرو فرستاده شد:<ref> مجمع البيان، ج‌ 10، ص‌ 859.</ref>
 
 
 
«قُل هُوَ اللّهُ اَحَد × اَللّهُ الصَّمَد × لَم ‌يَلِد و‌لَم ‌يُولَد × ولَم‌ يَكُن لَهُ كُفُوًا اَحَد؛ بگو او خدايى يكتا است. خداى صمد نه كسى را زاده و نه از كسى زاييده شده و هيچ همتايى ندارد».
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
===منابع===
+
==منابع==
 
+
* [[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، على‌اکبر رضایی، جلد ۲، صفحه ۴۴۸-۴۵۰.
على‌اكبر رضايی، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد صفحه 448-450.
 
 
 
 
[[رده: دشمنان پیامبر]]
 
[[رده: دشمنان پیامبر]]
 
+
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
[[رده: شخصیت های شان نزول آیات قرآن]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۶

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

اَربَد‌ بن قیس‌ بن جزء کلابى،[۱] از سران قبیله ‌بنى عامر[۲] و فردی جنگجو و شاعر[۳] بود. وى را برادر مادرى لبید، شاعر معروف دانسته‌اند.[۴] اربد، پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله را دیدار کرد؛ ولى به بحث و جدل با ایشان پرداخت[۵] و براى مسلمان‌ شدن خود شرایطى قرار داد که پیامبر آن را نپذیرفت؛ از این ‌رو با همدستى عامر بن‌ طفیل، درصدد سوء قصد به جان پیامبر اکرم بر‌آمد که ناکام ماند و با نفرین پیامبر بر اثر صاعقه مُرد.[۶]

اربد در شأن نزول آیات

  1. گفته شده در سال نهم یا دهم هجرى،[۷] اربد بن قیس همراه گروهى از سران بنى‌عامر از ‌جمله عامر بن طفیل براى دیدار با رسول خدا صلى الله علیه وآله به مدینه رفت و چون پیامبر خواسته‌هاى آنان را در مقابل اسلام آوردن نپذیرفت به پیشنهاد عامر قصد کرد پیامبر اکرم را بکشد. عامر با مشغول کردن پیامبر به صحبت، این فرصت را به اربد داد تا از پشت سر، پیامبر را به قتل برساند؛ ولى هنگامى که دست به شمشیر برد، دستش از حرکت بازماند و قادر به انجام قصد سوء خود نشد. وى در پى نکوهش عامر[۸] بدو گفت: دو بار دست به قبضه شمشیر بردم؛ بار اول دیوارى آهنین در برابرم قرار گرفت و بار دوم، تو را در مقابل خود مشاهده کردم و از پیامبر اثرى ندیدم.[۹]

    به گفته برخى مفسران آیات ۱۰‌ـ‌۱۱ سوره رعد در پى این ماجرا نازل شد و پیامبر صلى الله علیه وآله را از توطئه آن‌ها آگاه ‌ساخت: «سَوَاء مِّنکم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَن جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیلِ وَسَارِبٌ بِالنَّهَارِ * لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ...» (براى او) یکسان است: کسى از شما سخن (خود) را نهان ‌کند و کسى که آن را فاش گرداند و کسى که خویشتن را به شب پنهان دارد و در روز آشکارا حرکت کند. براى او فرشتگانى است که پى ‌در ‌پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت ‌سرش پاسدارى مى‌کنند. آیه ‌۱۴ سوره رعد نیز نازل شد: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ یسْتَجِیبُونَ لَهُم بِشَیءٍ إِلاَّ کبَاسِطِ کفَّیهِ إِلَى الْمَاء لِیبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْکافِرِینَ إِلاَّ فِی ضَلاَلٍ» دعوت حق براى او است و کسانى‌ که جز او را مى‌خوانند، هیچ پاسخى به آنان نمى‌دهند مگر مانند کسى که دو دستش را به ‌سوى آب بگشاید تا (آب) به دهانش برسد، در ‌حالى ‌که به او نخواهد رسید و دعاى کافران جز بر هدر نباشد.

    با این همه، علامه طباطبایى داستان پیش گفته را در ذیل آیات نمى‌پذیرد. به اعتقاد وى اولا سیاق آیات نشانگر مکى بودن آن‌ها است و ثانیاً این داستان با سیاق آیات هماهنگى ندارد.[۱۰]

  2. برخى از مفسران، نزول آیه‌ ۱۳ سوره رعد را پس از نابودى اربد و اشاره به آن دانسته‌اند:[۱۱] «وَیرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیصِیبُ بِهَا مَن یشَاء وَهُمْ یجَادِلُونَ فِی اللّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» و صاعقه‌ها را فرو مى‌فرستد و با آن‌ها هر که را بخواهد مورد اصابت قرار مى‌دهد؛ در ‌حالى ‌که آنان درباره خدا مجادله مى‌کنند و او سخت کیفر است».

    به گفته طبرى، اربد به ‌سوى عَذْبَه (منطقه‌اى نزدیک بصره)[۱۲] حرکت کرد تا براى نبرد با مسلمانان سپاهى فراهم آورد؛ ولى هنگامى که به منطقه رَقَمْ (محلى در مدینه)[۱۳] رسید، صاعقه‌اى بر سر او فرود آمد و او را کشت.[۱۴] ابن هشام کشته شدن او را پس از اهانت به ساحت مقدس پروردگار و در ‌حالى ‌که براى فروش شتر خود بیرون رفته بود،[۱۵] و ابوالفرج اصفهانى، پس از شنیدن آیاتى از سوره الرحمن از زبان برادرش لبید و اهانت به پروردگار دانسته‌اند.[۱۶]

  3. در نقل دیگرى آمده است: در پى پرسش اربد از پیامبر صلى الله علیه وآله درباره حقیقت خداوند و این ‌که آیا خدا از جنس طلا، نقره، آهن و یا چوب است، سوره اخلاص بر پیامبر صلى الله علیه وآله فرو فرستاده شد:[۱۷] «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ * وَلَمْ یکن لَّهُ کفُوًا أَحَدٌ»؛ بگو او خدایى یکتا است. خداى صمد، نه کسى را زاده و نه از کسى زاییده شده و هیچ همتایى ندارد.

پانویس

  1. جمهرة انساب العرب، ص‌ ۲۸۵.
  2. تاریخ یعقوبى، ج‌ ۲، ص‌ ۷۹.
  3. الاکمال، ج‌ ۱، ص‌ ۵۳؛ المؤتلف والمختلف، ص‌ ۲۹.
  4. الاغانى، ج ‌۱۷، ص‌ ۵۸.
  5. مجمع البیان، ج‌ ۶، ص‌ ۴۳۵.
  6. السیرة النبویه، ج‌ ۴، ص‌ ۵۶۸‌ـ‌۵۶۹؛ جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۵۷‌ـ‌۱۵۸؛ اسدالغابه، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۵.
  7. المنتظم، ج ۲، ص ۴۴۷؛ تاریخ طبرى، ج ۲، ص‌ ۲۰۲.
  8. السیرة النبویه، ج‌ ۴، ص‌ ۵۶۸؛ جامع‌البیان، ج‌ ۸، ص‌ ۱۵۷‌ـ‌۱۵۸.
  9. مناقب، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۵.
  10. المیزان، ج‌ ۱۱، ص‌ ۳۳۰.
  11. جامع البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۶۶؛ مجمع البیان، ج‌ ۶، ص ‌۴۳۵.
  12. معجم البلدان، ج‌ ۴، ص‌ ۹۱؛ جامع‌البیان، مج‌ ۸، ج‌ ۱۳، ص ۱۵۸.
  13. معجم البلدان، ج ۳، ص‌ ۵۸.
  14. جامع البیان، مج‌ ۸، ج ‌۱۳، ص‌ ۱۵۸.
  15. السیرة النبویه، ج‌ ۴، ص‌ ۵۶۹.
  16. الاغانى، ج‌ ۱۷، ص‌ ۵۸‌ـ‌۵۹.
  17. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۸۵۹.

منابع