ادیب ترمذی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«ادیب صابر تِرمذی»''' (م ۵۴۲ ق)'''،''' از شعراى نامدار پارسی زبان و [[شیعه|شیعى]] مذهب عهد سلاجقه در قرن ششم قمری بود. تذکرهنویسان او را به روانی گفتار، شیرینی زبان و بلندی طبع ستودهاند. [[شعر]] ادیب حاکی از آگاهی وی از مبادی [[ریاضی|ریاضی]] و [[فلسفه]] و تسلط به زبان و [[ادبیات عرب|ادبیات عربی]] است. از ادیب صابر، [[دیوان (شعر)|دیوان]] اشعاری مشتمل بر [[قصیده|قصیده]]، [[غزل|غزل]]، [[رباعی|رباعی]] و [[ترکیب بند|ترکیببند]] باقی مانده است. | |
− | ''' | + | ==زندگینامه== |
+ | '''اَدیب صابِر تِرْمِذی،''' شهابالدین صابر بن اسماعیل ترمذی در نیمۀ اول سدۀ ۶ق، در خاندانی اهل علم و ادب زاده شد. پدر وی نیز ادیب اسماعیل شهرت داشت. [[تذکره|تذکره]]<nowiki/>نویسان دربارۀ محل تولد ادیب ترمذی اختلاف کردهاند. دولتشاه سمرقندی اصل او را از بخارا، و برخی دیگر وی را از ترمذ دانستهاند و به گفتۀ تقیالدین کاشانی در خلاصة الاشعار، ادیب در بخارا نشو و نما یافته، اما اصل وی از ترمذ است. | ||
− | + | ادیب صابر در آغاز جوانی برای تحصیل به هرات رفت، سپس راهی نیشابور شد و در زمرۀ مصاحبان ابوالقاسم علی موسوی، نقیب ترمذ در نیشابور در آمد و در اشعار خویش به ستایش او پرداخت. ابوالقاسم علی بن جعفر که به سبب نفوذ بسیار خود رئیس [[خراسان|خراسان]] خوانده میشد، با سلطان سنجر سلجوقی و دربار او ارتباط نزدیک داشت، چنانکه سنجر او را برادر خطاب میکرد. ادیب نیز به یاری وی به دربار سنجر راه یافت. دیری نپایید که ادیب نزد سلطان منزلتی یافت و در کنار مدیحهسرایی به امور سیاسی نیز کشانده شد، چنانکه پس از اختلاف میان آتسز خوارزمشاه و سلطان سنجر که به جنگی بزرگ در ۵۳۸ق/۱۱۴۳م. و شکست آتسز انجامید، ادیب صابر همراه با پیامها و نصایحی از سوی سنجر به عنوان سفیر و به گفتۀ برخی برای جاسوسی به خوارزم گسیل شد. اما این سفر به قتل ادیب انجامید، زیرا وی سلطان سنجر را از توطئۀ آتسز برای قتل سلطان آگاه ساخت و آتسز دستور داد او را در رود جیحون غرق کردند. | |
− | |||
− | + | برخی از تذکرهنویسان، قتل ادیب صابر را در ۵۴۶ق. دانستهاند؛ حال آنکه اقامت ادیب در خوارزم از ۵۳۸ تا ۵۴۲ق، یعنی میان دو جنگ آتسز و سنجر بوده است؛ در این صورت [[مرگ|مرگ]] وی میبایست پیش از ۵۴۲ق، یا در همان سال بوده باشد. | |
− | ادیب صابر | + | ==شعر ادیب== |
+ | ادیب صابر با بسیاری از شعرای عصر خویش چون حکیم [[انوری|انوری]]، رشیدالدین وطواط، [[سوزنی سمرقندی|سوزنی سمرقندی]]، عبدالواسع جبلی و فتوحی مروزی ارتباط دوستانه و مشاعره داشته است و برخی از ایشان چکامههایی در ستایش ادیب سرودهاند و به جهت متکلف و سهل و ممتنع بودن بیانش، او را بسان استاد دانسته اند. [[سنائی|سنایی]] خود را کمتر از او برشمرده و گفته است: «چون سنایی هستم آخر گر نه همچون صابرم». در این میان اگرچه رشید وطواط بیش از همه در ستایش ادیب [[شعر]] سروده است، اما بعد میان این دو اختلافاتی بروز کرد که به مشاجرات رکیک لفظی انجامید. | ||
− | + | اشعارش به سادگی و روانی ممتاز است، وی مذهب [[تشیع]] داشته و در اشعار خود به این معنی اشاره کرده است. از ادیب صابر، [[دیوان (شعر)|دیوان]] اشعاری دارای ۲۰۰‘۳ [[بیت (شعر)|بیت]]، مشتمل بر [[قصیده|قصیده]]، [[غزل|غزل]]، [[رباعی|رباعی]] و [[ترکیب بند|ترکیببند]] باقی مانده است. این «دیوان» تاکنون دوبار در تهران چاپ شده است. | |
− | + | ادیب صابر از جمله شعرای [[سبک خراسانی|سبک خراسانی]] است. ویژگیهایی که در سرودههای او دیده میشود، در سرودههای شاعران سدههای ۵ و ۶ق. و بهویژه شاعران [[خراسان|خراسان]] به چشم میخورد. [[شعر]] او حاکی از آگاهی وی از مبادی [[ریاضی|ریاضی]] و [[فلسفه]] و تسلط به زبان و [[ادبیات عرب|ادبیات عربی]] است. چنانکه گاه مضمون برخی از اشعار فارسی را به تازی گفته، و گاه برخی از مضامین اشعار عربی را به فارسی ترجمه کرده است. او در شعر خود از شعرای بزرگ عرب چون اخطل، اعشى، عجاج، [[ابوتمام شاعر|ابوتمام]] و حتى از [[علم نحو|نحویانی]] چون زجاج، [[اخفش|اخفش]] و [[ابوالاسود دئلى|ابوالاسود دؤلی]] و بزرگانی چون خصیب و احنف یاد کرده، و به تضمین شعری از متنبّی پرداخته است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ادیب صابر از جمله شعرای [[سبک خراسانی| | ||
− | |||
− | |||
+ | شعر ادیب از نظر لفظ، معنی و موضوع به سبک [[فرخی|فرخی]] - یعنى سهل و ممتنع - نزدیک است، جز آنکه تکلفاتی چون حذف الف و التزام ردیفهای بلند و تقریباً نامتناسب، از لطافت سخن او میکاهد. او گاه به سبک [[منوچهری دامغانی|منوچهری]]، [[عنصری|عنصری]]، [[مسعود سعد سلمان|مسعود سعد]]، [[انوری|انوری]] و معزی نیز قصایدی دارد. وی در شعری، معزی و مسعود را بر خویش مقدم دانسته است. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/229643/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8-%D8%B5%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D9%85%D8%B0%DB%8C "ادیب صابر ترمذی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]. | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/229643/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A8-%D8%B5%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D9%85%D8%B0%DB%8C "ادیب صابر ترمذی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]. | ||
− | *[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، | + | *[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۱، ص۲۲۰. |
− | + | *دانشنامه شعر عاشورایی، محمدزاده، ج۲، ص۷۴۹. | |
+ | [[رده:شعرای پارسی گو]] | ||
[[رده:شعرای پارسی گوی قرن ششم]] | [[رده:شعرای پارسی گوی قرن ششم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۴۸
«ادیب صابر تِرمذی» (م ۵۴۲ ق)، از شعراى نامدار پارسی زبان و شیعى مذهب عهد سلاجقه در قرن ششم قمری بود. تذکرهنویسان او را به روانی گفتار، شیرینی زبان و بلندی طبع ستودهاند. شعر ادیب حاکی از آگاهی وی از مبادی ریاضی و فلسفه و تسلط به زبان و ادبیات عربی است. از ادیب صابر، دیوان اشعاری مشتمل بر قصیده، غزل، رباعی و ترکیببند باقی مانده است.
زندگینامه
اَدیب صابِر تِرْمِذی، شهابالدین صابر بن اسماعیل ترمذی در نیمۀ اول سدۀ ۶ق، در خاندانی اهل علم و ادب زاده شد. پدر وی نیز ادیب اسماعیل شهرت داشت. تذکرهنویسان دربارۀ محل تولد ادیب ترمذی اختلاف کردهاند. دولتشاه سمرقندی اصل او را از بخارا، و برخی دیگر وی را از ترمذ دانستهاند و به گفتۀ تقیالدین کاشانی در خلاصة الاشعار، ادیب در بخارا نشو و نما یافته، اما اصل وی از ترمذ است.
ادیب صابر در آغاز جوانی برای تحصیل به هرات رفت، سپس راهی نیشابور شد و در زمرۀ مصاحبان ابوالقاسم علی موسوی، نقیب ترمذ در نیشابور در آمد و در اشعار خویش به ستایش او پرداخت. ابوالقاسم علی بن جعفر که به سبب نفوذ بسیار خود رئیس خراسان خوانده میشد، با سلطان سنجر سلجوقی و دربار او ارتباط نزدیک داشت، چنانکه سنجر او را برادر خطاب میکرد. ادیب نیز به یاری وی به دربار سنجر راه یافت. دیری نپایید که ادیب نزد سلطان منزلتی یافت و در کنار مدیحهسرایی به امور سیاسی نیز کشانده شد، چنانکه پس از اختلاف میان آتسز خوارزمشاه و سلطان سنجر که به جنگی بزرگ در ۵۳۸ق/۱۱۴۳م. و شکست آتسز انجامید، ادیب صابر همراه با پیامها و نصایحی از سوی سنجر به عنوان سفیر و به گفتۀ برخی برای جاسوسی به خوارزم گسیل شد. اما این سفر به قتل ادیب انجامید، زیرا وی سلطان سنجر را از توطئۀ آتسز برای قتل سلطان آگاه ساخت و آتسز دستور داد او را در رود جیحون غرق کردند.
برخی از تذکرهنویسان، قتل ادیب صابر را در ۵۴۶ق. دانستهاند؛ حال آنکه اقامت ادیب در خوارزم از ۵۳۸ تا ۵۴۲ق، یعنی میان دو جنگ آتسز و سنجر بوده است؛ در این صورت مرگ وی میبایست پیش از ۵۴۲ق، یا در همان سال بوده باشد.
شعر ادیب
ادیب صابر با بسیاری از شعرای عصر خویش چون حکیم انوری، رشیدالدین وطواط، سوزنی سمرقندی، عبدالواسع جبلی و فتوحی مروزی ارتباط دوستانه و مشاعره داشته است و برخی از ایشان چکامههایی در ستایش ادیب سرودهاند و به جهت متکلف و سهل و ممتنع بودن بیانش، او را بسان استاد دانسته اند. سنایی خود را کمتر از او برشمرده و گفته است: «چون سنایی هستم آخر گر نه همچون صابرم». در این میان اگرچه رشید وطواط بیش از همه در ستایش ادیب شعر سروده است، اما بعد میان این دو اختلافاتی بروز کرد که به مشاجرات رکیک لفظی انجامید.
اشعارش به سادگی و روانی ممتاز است، وی مذهب تشیع داشته و در اشعار خود به این معنی اشاره کرده است. از ادیب صابر، دیوان اشعاری دارای ۲۰۰‘۳ بیت، مشتمل بر قصیده، غزل، رباعی و ترکیببند باقی مانده است. این «دیوان» تاکنون دوبار در تهران چاپ شده است.
ادیب صابر از جمله شعرای سبک خراسانی است. ویژگیهایی که در سرودههای او دیده میشود، در سرودههای شاعران سدههای ۵ و ۶ق. و بهویژه شاعران خراسان به چشم میخورد. شعر او حاکی از آگاهی وی از مبادی ریاضی و فلسفه و تسلط به زبان و ادبیات عربی است. چنانکه گاه مضمون برخی از اشعار فارسی را به تازی گفته، و گاه برخی از مضامین اشعار عربی را به فارسی ترجمه کرده است. او در شعر خود از شعرای بزرگ عرب چون اخطل، اعشى، عجاج، ابوتمام و حتى از نحویانی چون زجاج، اخفش و ابوالاسود دؤلی و بزرگانی چون خصیب و احنف یاد کرده، و به تضمین شعری از متنبّی پرداخته است.
شعر ادیب از نظر لفظ، معنی و موضوع به سبک فرخی - یعنى سهل و ممتنع - نزدیک است، جز آنکه تکلفاتی چون حذف الف و التزام ردیفهای بلند و تقریباً نامتناسب، از لطافت سخن او میکاهد. او گاه به سبک منوچهری، عنصری، مسعود سعد، انوری و معزی نیز قصایدی دارد. وی در شعری، معزی و مسعود را بر خویش مقدم دانسته است.
منابع
- "ادیب صابر ترمذی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- انجمن مفاخر فرهنگی، اثرآفرینان، ج۱، ص۲۲۰.
- دانشنامه شعر عاشورایی، محمدزاده، ج۲، ص۷۴۹.