مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تهجد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن محتوا به کمک منبع جدید)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
__toc__
+
{{خوب}}
  
این دو عنوان اخلاقی(شب زنده داری و [[نماز شب]]) در منابع قرآنی، روایی و اخلاقی با تعابیری چون '''«تهجد»'''<ref>الإسراء: 79.</ref>، به معني اعمالى كه پس از بيدار شدن از خواب گزارده مى‌شود.<ref>راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، سيد محمدصادق عارف؛ مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1372 هجرى شمسى‌، ج2، ص 79.</ref> و '''«سهر»'''<ref>كلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دارالكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ ‌چهارم، 1407 ه.ق، ج1، ص 49.</ref> به معناي بيدار ماندن در شب و '''«قیام اللیل»'''<ref>[[سوره آل ‌عمران]]: 113.</ref> به معناي به‌ پاخواستن در شب براي [[عبادت]] مطرح شده است و بسيار ملازم هم هستند گرچه يكي نمي‌باشند؛ زيرا واژه‌هاي مذكور به معني عبادت در شب‌ها (هر عبادتي گرچه خدمت به بيمار و شيردادن بچه) در فاصله‌ي پس از نماز عشاء تا اذان صبح است؛ گرچه از نظر زماني، نيمه‌ي شب بهتر است.<ref>سيوطى جلال الدين؛ الدرالمنثور فى تفسير المأثور، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى - قم، 1404 ق، ج6، ص 117.</ref> همان طور كه نماز شب، برترين اعمال شب‌زنده‌داران است.<ref>قمى، على بن ابراهيم؛ تفسير قمى، دارالكتاب - قم، چاپ چهارم، 1367 ش، ص 168 و 169.</ref>
+
'''«تهجّد»''' به معنای شب زنده‌دارى جهت اقامه [[نماز شب]]، [[تلاوت قرآن]]، [[ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)|ذکر]] خداوند و طلب مغفرت است. آیات و روایات اسلامی اثرات مادی و معنوی زیادی را برای تهجد برشمرده اند. [[ریا]]، [[عجب]] و [[تکبر]]، از جمله آفات تهجد است.  
  
== تهجد ==
+
==معنای تهجد==
  
ریشه واژه تهجّد «ه ج د» از اضداد است كه هم به معناى در شب خفتن آمده و هم در شب بیدار بودن. مراد از آن در [[فقه]]، شب زنده‌دارى جهت اقامه [[نماز شب]]، تلاوت [[قرآن]]، ذكر خداوند و طلب مغفرت است.  
+
ریشه واژه تهجّد «ه ج د» از اضداد است که هم به معناى در شب خفتن آمده و هم در شب بیدار بودن. مراد از آن در [[فقه]]، شب زنده‌دارى جهت اقامه [[نماز شب]]، تلاوت [[قرآن]]، ذکر [[الله|خداوند]] و طلب مغفرت است.  
  
واژه تهجّد در روایات و نیز كلمات فقها در خصوص نماز شب، زیاد بكار رفته است؛ به گونه‌اى كه مراد از آن هنگام اطلاق، همان نماز شب است. به كسى كه عمل تهجّد را بجا مى‌آورد «متهجّد» گویند.  
+
واژه تهجّد در روایات و نیز کلمات فقها در خصوص نماز شب، زیاد بکار رفته است؛ به گونه‌اى که مراد از آن هنگام اطلاق، همان نماز شب است. به کسى که عمل تهجّد را بجا مى‌آورد «متهجّد» گویند.  
  
خداوند در قرآن كریم رسول اكرم صلى الله علیه و آله را امر به تهجّد كرده<ref> [[سوره اسراء]]/ 79. </ref> كه مراد از آن نماز شب است.<ref> تفسیر الصافى ج3، ص210؛ من لایحضره الفقیه ج1، ص484. </ref>بر اساس این آیه كریمه، نماز شب بر پیامبر صلى الله علیه و آله واجب است و این حكم از اختصاصات آن حضرت به شمار مى‌رود.<ref> جواهرالكلام، 2ج9، ص126. </ref> (رجوع شود به: [[اختصاصات النبى]])
+
خداوند در قرآن کریم، [[رسول اکرم]] صلى الله علیه و آله را امر به تهجّد کرده<ref> [[سوره اسراء]]: ۷۹. </ref> که مراد از آن نماز شب است.<ref> تفسیر الصافى ج۳، ص۲۱۰؛ من لایحضره الفقیه ج۱، ص۴۸۴. </ref> بر اساس این آیه کریمه، نماز شب بر پیامبر صلى الله علیه و آله [[واجب]] است و این حکم از اختصاصات آن حضرت به شمار مى‌رود.<ref> جواهرالکلام، ۲ج۹، ص۱۲۶. </ref>
  
از این عنوان در فقه در باب صلات و صوم به مناسبت سخن رفته است. تهجّد به ویژه هنگام سحر جهت عبادت و تلاوت قرآن، استغفار، خواندن نمازهاى مستحب بخصوص نماز شب و غیر آن از اعمال عبادى، مستحب مؤكّد است؛<ref> الجامع للشرائع/635؛ تذكرة الفقهاء ج2، ص297. </ref> چنان‌كه در شب‌هایى خاص، همچون شب جمعه،<ref> مصباح المتهجد/262. </ref> عید قربان و فطر،<ref> نهایة الإحكام، ج2، ص68. </ref> نیمه شعبان<ref> كتاب السرائر، ج1، ص313. </ref> و شب‌هاى قدر<ref> كشف الغطاء، ج4، ص16؛ وسائل الشیعة ج8، ص 17-19. </ref> استحباب ویژه دارد.
+
این دو عنوان اخلاقی (شب زنده داری و [[نماز شب]]) در منابع قرآنی، روایی و اخلاقی، با تعابیری چون '''«تهجد»'''<ref>الإسراء: ۷۹.</ref>، به معنی اعمالى که پس از بیدار شدن از خواب گزارده مى‌شود<ref>راه روشن (ترجمه المحجة البیضاء)، سید محمدصادق عارف؛ مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، ۱۳۷۲ هجرى شمسى‌، ج۲، ص ۷۹.</ref> و '''«سهر»'''<ref>کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، دارالکتب الإسلامیة - تهران - ایران، چاپ ‌چهارم، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۱، ص ۴۹.</ref> به معنای بیدار ماندن در شب و '''«قیام اللیل»'''<ref>[[سوره آل ‌عمران]]: ۱۱۳.</ref> به معنای به‌ پاخواستن در شب برای [[عبادت]] مطرح شده است و بسیار ملازم هم هستند گرچه یکی نمی‌باشند؛ زیرا واژه‌های مذکور به معنی عبادت در شب‌ها در فاصله‌ی پس از نماز عشاء تا [[اذان]] صبح است؛ گرچه از نظر زمانی، نیمه‌ی شب بهتر است.<ref>سیوطى جلال الدین؛ الدرالمنثور فى تفسیر المأثور، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى - قم، ۱۴۰۴ ق، ج۶، ص ۱۱۷.</ref>
  
==انواع شب‌زنده‌داري==
+
از این عنوان در فقه در باب صلات و صوم به مناسبت سخن رفته است. تهجّد به ویژه هنگام سحر جهت عبادت و تلاوت قرآن، [[استغفار]]، خواندن نمازهاى [[مستحب]] بخصوص نماز شب و غیر آن از اعمال عبادى، مستحب مؤکد است؛<ref> الجامع للشرائع/۶۳۵؛ تذکرة الفقهاء ج۲، ص۲۹۷. </ref> چنان‌که در شب‌هایى خاص، همچون شب جمعه،<ref> مصباح المتهجد/۲۶۲. </ref> [[عید قربان]] و [[عید فطر]]،<ref> نهایة الإحکام، ج۲، ص۶۸. </ref> نیمه [[شعبان]]<ref> کتاب السرائر، ج۱، ص۳۱۳. </ref> و [[شب قدر|شب‌هاى قدر]]<ref> کشف الغطاء، ج۴، ص۱۶؛ وسائل الشیعة ج۸، ص ۱۷-۱۹. </ref> استحباب ویژه دارد.
  
علماي اخلاق چون مرحوم فيض <ref>فيض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البيضاء، چاپ دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم، 1417 هجرى،‌ ج3، ص 342.</ref> و مرحوم ملكي تبريزي<ref>ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، تهران، انتشارات پيام آزادى، 1378، چاپ هشتم، ص 458.</ref> و جناب نراقي و امام خميني<ref>خمينى، روح الله؛ چهل حديث، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 203.</ref> شب‌زنده‌داري را در چند مصداق عبادي چون دعا و قرائت قرآن و به ويژه [[نماز شب]] خلاصه كرده‌اند، اما حقیقت این است که در منابع اسلامی، مصادیق شب‌زنده‌داری بیشتر از نماز شب است:
+
==انواع تهجد==
  
* بيداري شب به ذكر خدا: قرآن كريم مي‌فرمايد: «در بخشى از شب او را تسبيح كن».<ref>‌([[سوره طور]]: 49)</ref> و امام خميني از اساتيد خود نقل مي‌فرمايد: كارسازترين عمل ‌ در تأثر قلب، [[سجده]] طولانى در دل شب كه يك ساعت و يا لااقل سه ربع ساعت به درازا كشد و در آن گفته شود: لا اله الا أنت سبحانك انّى كنت من الظّالمين.<ref>امام خمينى، آداب الصلاة، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ هفتم، 1378، ص 164.</ref>
+
علمای اخلاق چون [[فیض کاشانی|فیض کاشانی]]،<ref>فیض کاشانى، ملا محسن؛ المحجة البیضاء، چاپ دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ هجرى،‌ ج۳، ص ۳۴۲.</ref> [[میرزا جواد آقا ملکی تبریزی|میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]]<ref>ملکى تبریزى، أسرار الصلاة، تهران، انتشارات پیام آزادى، ۱۳۷۸، چاپ هشتم، ص ۴۵۸.</ref> و [[امام خمینی]]<ref>خمینى، روح الله؛ چهل حدیث، مؤسسه‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ بیستم، ۱۳۷۸، ص ۲۰۳.</ref>، تهجد و شب‌زنده‌داری را در چند مصداق عبادی چون [[دعا]] و قرائت [[قرآن]] و به ویژه [[نماز شب]] خلاصه کرده‌اند، اما حقیقت این است که در منابع اسلامی، مصادیق شب‌زنده‌داری بیشتر از نماز شب است:
  
* بيداري شب به تلاوت قرآن: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس شبى ده آيه از [[قرآن]] بخواند از بى‌خبران شمرده نمى‌شود.<ref> كلينى، پيشين، ج2، ص 612.</ref>
+
*بیداری شب به ذکر خدا: قرآن کریم می‌فرماید: «در بخشى از شب او را تسبیح کن».<ref>[[سوره طور]]: ۴۹.</ref> و امام خمینی از اساتید خود نقل می‌فرماید: کارسازترین عمل ‌ در تأثر قلب، [[سجده]] طولانى در دل شب که یک ساعت و یا لااقل سه ربع ساعت به درازا کشد و در آن گفته شود: لا اله الا أنت سبحانک انّى کنت من الظّالمین.<ref>امام خمینى، آداب الصلاة، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ هفتم، ۱۳۷۸، ص ۱۶۴.</ref>
  
* بيداري شب به خدمت به خلق: وقتى [[امام صادق]] علیه السلام نماز عشا را به‌جا مى‌آورد و پاسى از شب مى‌گذشت کیسه‌ای پر از نان و گوشت و پول برمى‌داشت و آن را بر گردن خود حمل مى‌كرد و بين فقراي [[مدينه‌]] تقسيم مي‌كرد.<ref>كلينى، پيشين، ‌ج4، ص8.</ref> در روايت است هر كه در راه حاجت برادر مؤمنش ساعتى از شب يا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد يا نه، براى او از [[اعتكاف ]] دو ماه بهتر است.<ref>مجتبوى، سيد جلال الدين (مترجم)؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ چهارم، 1377، ج2، ص 307.</ref> همچنين در روایتی آمده است که مردى خدمت نبى اكرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: «من مردى جوان هستم و جهاد را دوست دارم و مادرى دارم كه از آن اكراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى كه مرا به حق برانگيخته است آرام گرفتن مادر تو با تو در يك شب بهتر است از يك سال جهاد در راه خدا».<ref>كلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دارالكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ ‌چهارم، 1407 ه.ق، ج2، ص 160.</ref>
+
*بیداری شب به [[تلاوت قرآن|تلاوت]] قرآن: [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس شبى ده آیه از قرآن بخواند از بى‌خبران شمرده نمى‌شود.<ref> کلینى، پیشین، ج۲، ص ۶۱۲.</ref>
  
* بيداري شب به تحصيل علم: نبى اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: شب‌زنده‌داري درست نيست مگر در در سه چيز: طلب علم، تهجد و قرائت [[قرآن]]، بردن عروس به خانه‌ي شوهر (كه مستحب است شب باشد نه روز).<ref>سيد فضل الله راوندى؛ النوادر للراوندي، دارالكتاب - قم، چاپ: اول، بي‌تا، ص 13.</ref>
+
*بیداری شب به خدمت به خلق: وقتى [[امام صادق]] علیه السلام [[نماز]] عشا را به‌جا مى‌آورد و پاسى از شب مى‌گذشت، کیسه‌ای پر از نان و گوشت و پول برمى‌داشت و آن را بر گردن خود حمل مى‌کرد و بین فقرای [[مدینه‌]] تقسیم می‌کرد.<ref>کلینى، پیشین، ‌ج۴، ص۸.</ref> در روایت است هر که در راه حاجت برادر مؤمنش ساعتى از شب یا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد یا نه، براى او از [[اعتکاف ]] دو ماه بهتر است.<ref>مجتبوى، سید جلال الدین (مترجم)؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حکمت، چاپ چهارم، ۱۳۷۷، ج۲، ص ۳۰۷.</ref> همچنین در روایتی آمده است که مردى خدمت نبى اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «من مردى جوان هستم و [[جهاد]] را دوست دارم و مادرى دارم که از آن اکراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى که مرا به حق برانگیخته است آرام گرفتن مادر تو با تو در یک شب بهتر است از یک سال جهاد در راه خدا».<ref>کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، دارالکتب الإسلامیة - تهران - ایران، چاپ ‌چهارم، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۲، ص ۱۶۰.</ref>
  
* بيداري شب در اثر درد بيماري: [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: شب‌ بيداري يك شب در اثر بيماري، ‌از [[عبادت]] يكسال برتر است.<ref>طبرسى، حسن بن فضل؛ مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضى، چاپ چهارم، قم، 1412 هجرى،‌ ص 358.</ref>
+
*بیداری شب به تحصیل علم: نبى اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شب‌زنده‌داری درست نیست مگر در در سه چیز: طلب علم، تهجد و قرائت [[قرآن]]، بردن عروس به خانه‌ی شوهر (که مستحب است شب باشد نه روز).<ref>سید فضل الله راوندى؛ النوادر للراوندی، دارالکتاب - قم، چاپ: اول، بی‌تا، ص ۱۳.</ref>
  
* هر نوع شب بيداري در راه رضاي خدا: همان طور كه روايت است هر چشمي در قيامت گريان است مگر سه چشم: يكي از آن‌ها چشمي است كه در راه خدا بيداري كشد.<ref>كلينى، پيشين، ج2، ص 80.</ref>
+
*بیداری شب در اثر درد بیماری: [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: شب‌ بیداری یک شب در اثر بیماری، ‌از [[عبادت]] یکسال برتر است.<ref>طبرسى، حسن بن فضل؛ مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضى، چاپ چهارم، قم، ۱۴۱۲ هجرى،‌ ص ۳۵۸.</ref>
  
* بيداري شب به نماز شب: نماز شب هشت ركعت است و هر دو ركعت به يك سلام ختم مي‌شود. سپس دو ركعت نماز شفع به يك سلام و يك ركعت [[نماز وتر]] است.<ref> كمره‌اى، محمدباقر؛ امالى [[شيخ صدوق]] - ترجمه كمره‌اى، اسلاميه - تهران، چاپ: ششم، 1376 ش، ص 641.</ref> نماز شب در سفر كه نافله‌هاى روز ساقط است، ساقط نشده<ref>محمدباقر كمره‌اى، پيشين، ص 645</ref> و در همه حال براى مردم مستحب مؤكّد و براى پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله واجب بود.<ref> مهدوى كنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1376، ج1، ‌ص45.</ref>  
+
*هر نوع شب بیداری در راه رضای خدا: همان طور که روایت است هر چشمی در [[قیامت]] گریان است مگر سه چشم: یکی از آن‌ها چشمی است که در راه خدا بیداری کشد.<ref>کلینى، پیشین، ج۲، ص ۸۰.</ref>
  
== فضيلت نماز شب ==
+
*بیداری شب به نماز شب: نماز شب هشت [[رکعت]] است و هر دو رکعت به یک سلام ختم می‌شود. سپس دو رکعت نماز شفع به یک سلام و یک رکعت [[نماز وتر]] است.<ref> کمره‌اى، محمدباقر؛ امالى شیخ صدوق - ترجمه کمره‌اى، اسلامیه - تهران، چاپ: ششم، ۱۳۷۶ ش، ص ۶۴۱.</ref> نماز شب در سفر -که نافله‌هاى روز ساقط است-، ساقط نشده<ref>محمدباقر کمره‌اى، پیشین، ص ۶۴۵</ref> و در همه حال براى مردم مستحب مؤکد و براى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله واجب بود.<ref> مهدوى کنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ج۱، ‌ص۴۵.</ref>
  
[[امام باقر]] علیه السلام از جد خود نقل فرمود كه براى خداى تعالى نداكننده‌اى است كه در سحرها فرياد ميزند كه آيا خواننده‌اى هست كه او را جواب دهم و حاجت و نيازمنديش را برآورم، استغفاركننده‌اى مي‌باشد كه من او را بيامرزم، طلب‌كننده‌اى هست كه او را عطا كنم.<ref>ديلمى حسن، پيشين، ج1، ص 92.</ref>
+
==آسیب‌شناسی تهجد==
 
 
امام خمينی مي‌فرمايد: سيره ائمه هدى علیهم السلام و مشايخ عظام و علماء اعلام بر مواظبت بر [[نماز شب]] بوده بلكه بيدارى در آخر شب را با قطع نظر از [[عبادت]] اهميت مى‌دادند.<ref>امام خمينى، چهل حديث، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 202.</ref> زيرا شب، هنگام انزواى از خلق و انقطاع از مشاغل روز است كه انسان را به خلوت و وحدت مى‌كشاند و خلوت و وحدت به توحّد مى‌رسانند و تا انسان به توحّد نرسيده است به ادراكات عقلى و سير انفسى نائل نمى‌گردد.<ref>حسن زاده آملى، نور على نور، انتشارات تشيع، چاپ ششم، 1376، ص 56.</ref>
 
 
 
==فضيلت [[نماز شب]] در قرآن==
 
 
 
خداي متعال، مومنين را به وصف «استغفاركنندگان در سحرگاهان» ستوده است.<ref>[[سوره آل ‌عمران]]: 17 و [[سوره الذاريات]]: 18</ref> چه اين استغفار سحرگاهي در [[نماز شب]] باشد چه در غير آن<ref>موسوى همدانى، سيد محمدباقر؛ ترجمه تفسير الميزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‌ى مدرسين حوزه علميه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش، ج‌3، ص: 177.</ref> و به رسول گرامي­اش دستور داده است كه پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد!<ref>الإسراء: 79.</ref> و شب‌زنده‌داران را خردمنداني دانسته است كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خوابيده‌اند، ياد مى‌كنند.<ref>[[سوره آل ‌عمران]]: 191.</ref>
 
 
 
و فرمود: مسلّماً [[نماز]] و [[عبادت]] شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است.<ref>[[سوره مزمل]]: 6.</ref>؛ زيرا نماز شب استوارترين و صائب‌ترين سخن است، براى اين كه در [[نماز شب]] حضور قلب بيشتر و توجه به كلام دقيق‌تر است.<ref>موسوى همدانى، سيد محمدباقر؛ پيشين، ج‌20، ص 99.</ref>
 
 
 
==فضيلت نماز شب در روايات==
 
 
 
در احاديث بسيار وارد است كه نماز شب شرف مؤمن است<ref>كلينى، پيشين، ج2، ص 148.</ref> و زينت آخرت، چنانچه مال و اولاد زينت دنياست‌.<ref>طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ تهذيب الأحكام، دارالكتب الإسلامية - تهران - ايران، چاپ ‌چهارم، 1407 ه.ق،‌ ج2، ص 120.</ref> حضرت رسول صلی الله علیه و آله در وصيتش به اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: كه بر تو باد به [[نماز شب]] خواندن و سه مرتبه اين كلام را تكرار كرد.<ref>شيخ حسن ديلمى، پيشين، ج1، ص 92.</ref>
 
 
 
در روايت است كه ‌هر كس در نماز وترش كه آخرين ركعت [[نماز شب]] است، هفتاد بار در حال ايستاده‌ بگويد: "استغفراللَّه و اتوب اليه" و تا يك سال اين عمل را ادامه دهد خداى تعالى او را در درگاه خود از مصاديق "مستغفرين بالاسحار" به حساب آورده و آمرزش خداى تعالى برايش حتمى خواهد شد.<ref>شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دارالرضى - قم، چاپ: اول، 1406ق، ص 171.</ref> و شايد مهم‌ترين فضيلت [[نماز شب]] در این روايت باشد که [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: از ما نيست كسي كه نماز شب نخواند.<ref>  حر عاملى، محمد بن حسن بن على؛ تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، مؤسسه آل البيت عليهم‌السلام - قم - ايران، چاپ‌ اول، 1409 ه.ق،‌ ج8، ص 162.</ref>
 
 
 
==فضيلت نماز شب در كلمات علماي اخلاق==
 
 
 
آخوند ملا حسينقلي همداني مي‌گويد: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دينى نرسيد مگر آنان كه اهل تهجد و شب زنده‌دارى بودند.<ref> ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 462 و 463.</ref>
 
 
 
شيخ انصارى به شاگردان دستور مى‌داد كه حتماً بايد [[نماز شب]] بخوانند و خيلى روى اين معنى تأكيد داشت.<ref>طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ ولايت فقيه در حكومت اسلام (4-1)، [[علامه طباطبایی]] - مشهد مقدس، چاپ سوم، 1428 ه.ق،‌ ج4،‌ ص 96.</ref>
 
 
 
علامه‌ طباطبایی امر شانزدهم از امور ضروري براي سالك را شب‌زنده‌داري مي‌داند<ref> طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ رسالة لُبّ اللباب فى سير وسلوك أولي الألباب، دارالمحجة البيضاء - بيروت، چاپ چهارم، 2010 – 1431، ص 132.</ref> و نقل مي‌كند كه در آغاز ورودم به [[نجف]] يك روز درِ مدرسه‌اى ايستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى‌كردند، چون به من رسيدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنيا مى‌خواهى [[نماز شب]] بخوان؛ و آخرت مى‌خواهى نماز شب بخوان!».<ref>طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ مهر تابان، علامه طباطبايى - مشهد مقدس، چاپ پنجم، 1423 ه.ق، ص 26.</ref>
 
 
 
==آثار و فوايد نماز شب==
 
 
 
===آثار معنوي و روحي===
 
 
 
# رسيدن به مقام محمود<ref>حسن زاده آملى؛ پيشين، ص130.</ref> زيرا اين معنا اختصاصى به حضرت رسول صلی الله علیه و آله ندارد، بلكه براى غير آن حضرت صلی الله علیه و آله نیز ميسور است، تفاوت بين آن حضرت صلی الله علیه و آله و ديگران در درجه كمال وجودى است، نه در اصل تكامل.<ref>امام خمينى؛ سرّ الصلاة، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ ششم، 1378،‌ مقدمه‌ي آيت‌ الله جوادي آملي، ص 11 و 12.</ref>
 
# از اسباب رسيدن حضرت ابراهيم به مقام خلّت (دوستي الهي)<ref>نورى، ميرزاحسين؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل‌البيت عليهم‌السلام - بيروت - لبنان، چاپ‌اول، 1408 ه.ق،‌ ج 16، ‌ص 244.</ref>
 
# نزديك كننده به خداوند، پاك‌كننده‌ي گناهان و بازدارنده از گناهان.<ref>راوندى، قطب الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين؛ دعوات الراوندي - سلوة الحزين، مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم - ايران، چاپ‌اول، 1407 ه.ق، ص 77.</ref>
 
# ابوطالب مكى از برخي علما نقل مي‌كند كه هر كس چهل شب را خالصانه شب‌زنده‌داري كند،‌ ملكوت آسمان را به او ارائه مي‌كنند.<ref> مكى ابوطالب؛ قوت القلوب، دارالكتب العلمية، بيروت، چاپ اول، 1417 هجرى قمرى،‌ ص 175.</ref>
 
# چيرگي روح بر قواى بدن و تقويت اراده كه كم كم زحمت آن كم مى‌شود و اطاعت بدن از نفس زياد مى‌شود، چنانچه مى‌بينيم اهل آن بدون زحمت ‌انجام مي‌دهند.<ref>امام خمينى؛ چهل حديث، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ بيستم، 1378، ص 126.</ref>
 
# جبران نواقص نمازهاى يوميه دارد.<ref>مهدوى كنى؛ پيشين، ص 338.</ref>
 
 
 
===آثار مادي و جسمي===
 
 
 
# زيبايي چهره: آنان که در شب با خدا خلوت مي­كنند خدا آنان را به نور خود مي­پوشاند.<ref>ديلمى حسن؛ پيشين، ج1، ص 92.</ref>
 
# اداي قرض.
 
# از بين بردن اندوه
 
# از بين بردن درد از تن.<ref>راوندى، قطب الدين سعيد بن عبداللَّه بن حسين؛ دعوات الراوندي - سلوة الحزين، مؤسسه آل البيت عليهم السلام - قم - ايران، چاپ‌اول، 1407 ه.ق، ص 77.</ref>
 
# تضمين كننده‌ي روزي روز<ref>قمى، [[شيخ صدوق]]، محمد بن على بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم - قم - ايران، چاپ ‌دوم، 1413 ه.ق، ج1، ص 471.</ref> بدون زحمت و رنج.<ref> ديلمى حسن؛ پيشين، ج1، ص 92.</ref>
 
 
 
===آثار و فوايد اجتماعي===
 
 
 
شب‌ زنده‌داران، شيران روز و راهبان شب‌اند كه خداوند به وسيله‌ي انان عذاب را از امت برمي دارد.<ref>سيوطى، جلال الدين؛ الدرالمنثور فى تفسيرالمأثور، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى - قم، 1404 ق، ج3، ص 216.</ref> و اين خود بزرگترين خدمت اجتماعي آنان است.
 
 
 
خداي متعال در [[سوره مزمل]] (سوره المزمل: 2–9) به رسولش صلی الله علیه و آله امر مى‌كند که [[نماز شب]] بخواند، تا به اين وسيله آماده گرفتن مسئوليتى گردد كه بزودى به او محول مى‌شود و بتواند در برابر حرف هاى بيهوده‌اى كه دشمنان مى‌زنند و شاعر و كاهن يا ديوانه‌اش مى‌خوانند صبر كند و به نحوى پسنديده از آنان كناره‌گيرى نمايد.<ref>موسوى همدانى، سيد محمدباقر؛ پيشين، ج‌20، ص 94.</ref>
 
 
 
==مقدمات نماز شب==
 
 
 
مؤمن بايد از ابتداى روز و در اول شب به فكر تهيه اسباب شب‌زنده‌دارى باشد.<ref>ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 465.</ref> بنابراين اين اسباب بر سه دسته هستند:
 
 
 
'''در طول روز:'''
 
 
 
از امور مهم، خواب در روز و در اول شب است.<ref> همان.</ref> همان‌طور كه نبى اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: از خواب قيلوله براى بيدارى يارى بخواهيد.<ref>شيخ حسن ديلمى، پيشين، ج1، ص 91.</ref> همچنين نقل است پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در اول شب پس از [[نماز عشا]] مى‌خوابيد. <ref>راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، پيشين، ج2، ص 518.</ref> در روايت است كه شيعيان اهل‌ بيت علیهم السلام اول شب مي‌خوابند.<ref>قمى، [[شيخ صدوق]]، محمد بن على بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه، پيشين، ج1، ص 479، ج1، ص481.</ref>
 
 
 
'''قبل از خواب و هنگام خواب:'''
 
 
 
حالات اول شب در توفيق آخر شب مؤثر است لذا سزاوار است كه انسانى كه قصد تهجد دارد بر وظايف و آداب خوابيدن مواظبت داشته باشد تا توفيق قيام براى نماز شب نصيبش شود. بخشي از اين وظايف مهم عبارتند از:
 
 
 
# محاسبه نفس.
 
# با طهارت و ياد خدا به بستر رفتن
 
# قرائت ادعيه و اذكار قبل از خواب.<ref>ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 467.</ref>
 
# خواست قلبي براي بيدار شدن: [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: هر كس نيت كند كه هر ساعتى كه خدا بخواهد بيدار شود خدا همانا دو فرشته به او گمارد كه در آن ساعت او را بجنبانند.<ref> قمى، [[شيخ صدوق]]، محمد بن على بن بابويه؛ من لايحضره الفقيه، پيشين، ج1، ص 479.</ref>
 
 
 
'''بعد از بيدار شدن از خواب:'''
 
 
 
مرحوم قاضى به شاگردان خود دستور داده بود كه در ميان شب چون براى [[نماز شب]] برمى‌خيزيد چيز مختصرى تناول كنيد؛ مثل چاى يا دوغ يا يك خوشه انگور يا چيز مختصر ديگرى كه بدن شما از كسالت بيرون آيد و نشاط براى [[عبادت]] داشته باشيد.<ref>طهرانى سيد محمد حسين حسينى؛ روح مجرد، علامه طباطبایی، مشهد مقدس، چاپ هشتم، 1425 ه.ق،‌ ص 76.</ref>
 
 
 
==عوامل محروم كننده از نماز شب==
 
 
 
# تنبلي: حضرت نبى اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: كسى نيست مگر اين كه در شبى دو مرتبه فرشته‌اى او را از خواب بيدارش مي‌كند و مي‌گويد: بنده‌ى خدا بنشين و به ياد خدا باش در مرتبه‌ى سوم كه فرشته او را بيدار مى‌كند اگر آگاه نشد شيطان در گوشش ادرار مي‌كند.<ref>شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ج1، ص 91.</ref>
 
# پرخوري سبب پرخوابي مي‌شود و پرخوابي نيز سبب از دست رفتن نماز شب می‌شود.<ref>نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377،‌ ص 314.</ref>
 
# مطلق گناهان<ref>كلينى، پيشين، ج2، ص 272.</ref> به‌ ويژه دروغ.<ref>شيخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دارالرضى - قم، چاپ: اول، 1406 ق، ص 42.</ref>
 
# در روايات آمده است كه بنده يك يا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى‌گردد براى اين كه به خود عجب نكند.<ref>ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 403.</ref>
 
 
 
==ارمغان سحرگاهی مومنان به سوی خدا==
 
 
 
[[امام باقر]] علیه السلام فرمود: نماز شب ارمغان مؤمن به سوى پروردگارش است پس ارمغان‌هاى خويش را براى پروردگارتان نيكو كنيد كه خدا جائزه‌هاى شما را نيكو كند؛ زيرا كه اين ارمغان را نگهدارى نمي‌كند مگر مؤمن درستكار راستگو.<ref>شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ج1، ص 92.</ref>
 
 
 
در اين زمينه آداب و وظايف مفصل و دعاهاو مناجات‌هايى از ائمه علیهم السلام رسيده است كه مضامين عالى و بلندى دارند و با شئون محضر پروردگار و احوال سالكين إلى اللّه از هر مرتبه و مقامى باشند مناسبت دارد<ref> ملكى تبريزى؛ پيشين، ص 472.</ref> و برخی از آنها عبارتند از: مسواك زدن و خود را معطر نمودن، <ref>برقى احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن، دارالكتب الإسلامية، قم، 1371 هجرى قمري، ج2، ص 559.</ref> نظركردن به آسمان و قرائت آيات آخر [[سوره‌ آل عمران]] (190 – 194)<ref>راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء)، پيشين، ج2، ص 507.</ref> حضور قلب در استغفارات و آنچه كه بر زبان مى‌آورد تا در مقام مناجات و گفتگوى با خدا دروغ نگويد.<ref> ملكى تبريزى، ميرزا جواد آقا؛ پيشين، ص 473 و 474.</ref>
 
 
 
==آسيب‌شناسي شب‌زنده‌داري==
 
 
 
# رياكاري در نماز شب: نوعی از رياى آشکار در [[نماز شب]] وجود دارد كه از ریای پنهان هم پنهان‌تر است و آن این است كه صاحبش را به عمل وادار نمى‌كند ولى انجام عمل را برايش آسانتر مى‌كند مثلا كسى كه اهل نماز شب است ولى بيدار شدن براى او مشكل است در صورتى كه گرفتار اين مرتبه ريا باشد هنگامى كه مهمان دارد براى بيدار شدن آمادگى بيشترى پيدا مى‌كند.<ref>شبر، سيد عبدالله؛ الأخلاق، ترجمه‌ي جباران محمدرضا، قم، انتشارات هجرت، 1378، چاپ چهارم، 270.</ref>
 
# تهجد بدون تفكر: دو ركعت متوسط با فكر بهتر است از ايستادن يك شب در صورتى كه قلب غافل باشد» خوشا خواب زيركان و افطار كردنشان<ref>سيد رضى؛ نهج البلاغة، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق،‌ ص 495.</ref>
 
# كوتاهي در اداى فرائض و انجام واجبات.<ref>شبر، سيد عبدالله؛ الأخلاق، پيشين، ص، 327.</ref>
 
# تکبر: نبى اكرم صلی الله علیه و آله وقتي فضايل نماز شب را ذكر نمودند در ادامه فرمود: پس قدر اين فرصت را بدانيد كه چه عاقبت خوبى است زمانى كه از عجب و ريا سالم بماند.<ref> شيخ حسن ديلمى؛ پيشين، ص 92.</ref> البته مسرور شدن به تهجد با تواضع و فروتنى كردن براى خدا و شكر او بر اين توفيق و طلب زياده كردن عجب نيست و ممدوح است.<ref>امام خمينى؛ چهل حديث، پيشين، ص 62.</ref>
 
 
 
==نماز شب یا تحصيل علم==
 
 
 
استاد بزرگ اخلاق، مرحوم ملكي تبريزي مي‌فرمايد: بعضى از مردم هستند كه شيطان از سمت راست<ref>سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان مى‌روم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!»([[سوره اعراف]]: 17)</ref> بر آنها وارد مى‌شود و آنها را به خيال اين كه مطالعه از شب زنده دارى افضل است از اين فضيلت عظمى بازمي‌دارد و اين چيزى جز غرور و فريب نيست.
 
 
 
زيرا نماز شب يكي از مهمات در راه [[تهذيب نفس]] كه واجب عيني است مي‌باشد ولي تحصيل علم واجب كفايي است. مؤمن، نماز شب را در راه تحصيل علم از مطالعه كارسازتر مى‌بيند. همان گونه كه در بعضى از روايات به اين مطلب تصريح شده است که علم به كثرت تعلم و مطالعه نيست، بلكه علم نورى است كه خدا در دل هر يك از بندگان خود كه بخواهد مى‌افكند و شب زنده‌دارى و مناجات در شب، دل را نورانى مى‌گرداند و باعث ثبات نور در دل مؤمن مى‌شود.
 
  
 +
*[[ریا|ریاکاری]] در نماز شب: نوعی از ریاى آشکار در [[نماز شب]] وجود دارد که از ریای پنهان هم پنهان‌تر است و آن این است که صاحبش را به عمل وادار نمى‌کند ولى انجام عمل را برایش آسانتر مى‌کند؛ مثلا کسى که بیدار شدن براى نماز شب برای او مشکل است، اما هنگامى که مهمان دارد براى بیدار شدن آمادگى بیشترى پیدا مى‌کند.<ref>شبر، سید عبدالله؛ الأخلاق، ترجمه‌ی جباران محمدرضا، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸، چاپ چهارم، ۲۷۰.</ref>
 +
*تهجد بدون [[تفکر]]: دو رکعت نماز متوسط با فکر بهتر است از ایستادن یک شب در صورتى که قلب غافل باشد، خوشا خواب زیرکان و افطار کردنشان.<ref>سید رضى؛ نهج البلاغة، هجرت - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق،‌ ص ۴۹۵.</ref>
 +
*کوتاهی در اداى فرائض و انجام [[واجب|واجبات]].<ref>شبر، سید عبدالله؛ الأخلاق، پیشین، ص، ۳۲۷.</ref>
 +
*[[عجب|عُجب]] و [[تکبر]]: نبى اکرم صلی الله علیه و آله وقتی فضایل نماز شب را ذکر نمودند در ادامه فرمود: پس قدر این فرصت را بدانید که چه عاقبت خوبى است زمانى که از عجب و ریا سالم بماند.<ref> شیخ حسن دیلمى؛ پیشین، ص ۹۲.</ref> البته مسرور شدن به تهجد با [[تواضع]] و فروتنى کردن براى خدا و شکر او بر این توفیق و طلب زیاده کردن، عجب نیست و ممدوح است.<ref>امام خمینى؛ چهل حدیث، پیشین، ص ۶۲.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43095 شب زنده داری و نماز شب، مصطفی همدانی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 9 اردیبهشت 1391.
+
*[http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، "شب زنده‌داری و نماز شب"، مصطفی همدانی، تاریخ بازیابی: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۱.
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، جلد ‌2، ص 671.
+
*[[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام]]، سید محمود هاشمى شاهرودى، ج۲، ص۶۷۱.
  
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
[[رده:صفات پسندیده]]
 
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:نماز]]
 
[[رده:نماز]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۵


«تهجّد» به معنای شب زنده‌دارى جهت اقامه نماز شب، تلاوت قرآن، ذکر خداوند و طلب مغفرت است. آیات و روایات اسلامی اثرات مادی و معنوی زیادی را برای تهجد برشمرده اند. ریا، عجب و تکبر، از جمله آفات تهجد است.

معنای تهجد

ریشه واژه تهجّد «ه ج د» از اضداد است که هم به معناى در شب خفتن آمده و هم در شب بیدار بودن. مراد از آن در فقه، شب زنده‌دارى جهت اقامه نماز شب، تلاوت قرآن، ذکر خداوند و طلب مغفرت است.

واژه تهجّد در روایات و نیز کلمات فقها در خصوص نماز شب، زیاد بکار رفته است؛ به گونه‌اى که مراد از آن هنگام اطلاق، همان نماز شب است. به کسى که عمل تهجّد را بجا مى‌آورد «متهجّد» گویند.

خداوند در قرآن کریم، رسول اکرم صلى الله علیه و آله را امر به تهجّد کرده[۱] که مراد از آن نماز شب است.[۲] بر اساس این آیه کریمه، نماز شب بر پیامبر صلى الله علیه و آله واجب است و این حکم از اختصاصات آن حضرت به شمار مى‌رود.[۳]

این دو عنوان اخلاقی (شب زنده داری و نماز شب) در منابع قرآنی، روایی و اخلاقی، با تعابیری چون «تهجد»[۴]، به معنی اعمالى که پس از بیدار شدن از خواب گزارده مى‌شود[۵] و «سهر»[۶] به معنای بیدار ماندن در شب و «قیام اللیل»[۷] به معنای به‌ پاخواستن در شب برای عبادت مطرح شده است و بسیار ملازم هم هستند گرچه یکی نمی‌باشند؛ زیرا واژه‌های مذکور به معنی عبادت در شب‌ها در فاصله‌ی پس از نماز عشاء تا اذان صبح است؛ گرچه از نظر زمانی، نیمه‌ی شب بهتر است.[۸]

از این عنوان در فقه در باب صلات و صوم به مناسبت سخن رفته است. تهجّد به ویژه هنگام سحر جهت عبادت و تلاوت قرآن، استغفار، خواندن نمازهاى مستحب بخصوص نماز شب و غیر آن از اعمال عبادى، مستحب مؤکد است؛[۹] چنان‌که در شب‌هایى خاص، همچون شب جمعه،[۱۰] عید قربان و عید فطر،[۱۱] نیمه شعبان[۱۲] و شب‌هاى قدر[۱۳] استحباب ویژه دارد.

انواع تهجد

علمای اخلاق چون فیض کاشانی،[۱۴] میرزا جواد آقا ملکی تبریزی[۱۵] و امام خمینی[۱۶]، تهجد و شب‌زنده‌داری را در چند مصداق عبادی چون دعا و قرائت قرآن و به ویژه نماز شب خلاصه کرده‌اند، اما حقیقت این است که در منابع اسلامی، مصادیق شب‌زنده‌داری بیشتر از نماز شب است:

  • بیداری شب به ذکر خدا: قرآن کریم می‌فرماید: «در بخشى از شب او را تسبیح کن».[۱۷] و امام خمینی از اساتید خود نقل می‌فرماید: کارسازترین عمل ‌ در تأثر قلب، سجده طولانى در دل شب که یک ساعت و یا لااقل سه ربع ساعت به درازا کشد و در آن گفته شود: لا اله الا أنت سبحانک انّى کنت من الظّالمین.[۱۸]
  • بیداری شب به تلاوت قرآن: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس شبى ده آیه از قرآن بخواند از بى‌خبران شمرده نمى‌شود.[۱۹]
  • بیداری شب به خدمت به خلق: وقتى امام صادق علیه السلام نماز عشا را به‌جا مى‌آورد و پاسى از شب مى‌گذشت، کیسه‌ای پر از نان و گوشت و پول برمى‌داشت و آن را بر گردن خود حمل مى‌کرد و بین فقرای مدینه‌ تقسیم می‌کرد.[۲۰] در روایت است هر که در راه حاجت برادر مؤمنش ساعتى از شب یا روز گام بردارد، خواه آن حاجت را برآورد یا نه، براى او از اعتکاف دو ماه بهتر است.[۲۱] همچنین در روایتی آمده است که مردى خدمت نبى اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: «من مردى جوان هستم و جهاد را دوست دارم و مادرى دارم که از آن اکراه دارد. فرمود: برگرد و با مادر خود باش، به خدائى که مرا به حق برانگیخته است آرام گرفتن مادر تو با تو در یک شب بهتر است از یک سال جهاد در راه خدا».[۲۲]
  • بیداری شب به تحصیل علم: نبى اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شب‌زنده‌داری درست نیست مگر در در سه چیز: طلب علم، تهجد و قرائت قرآن، بردن عروس به خانه‌ی شوهر (که مستحب است شب باشد نه روز).[۲۳]
  • بیداری شب در اثر درد بیماری: امام باقر علیه السلام فرمود: شب‌ بیداری یک شب در اثر بیماری، ‌از عبادت یکسال برتر است.[۲۴]
  • هر نوع شب بیداری در راه رضای خدا: همان طور که روایت است هر چشمی در قیامت گریان است مگر سه چشم: یکی از آن‌ها چشمی است که در راه خدا بیداری کشد.[۲۵]
  • بیداری شب به نماز شب: نماز شب هشت رکعت است و هر دو رکعت به یک سلام ختم می‌شود. سپس دو رکعت نماز شفع به یک سلام و یک رکعت نماز وتر است.[۲۶] نماز شب در سفر -که نافله‌هاى روز ساقط است-، ساقط نشده[۲۷] و در همه حال براى مردم مستحب مؤکد و براى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله واجب بود.[۲۸]

آسیب‌شناسی تهجد

  • ریاکاری در نماز شب: نوعی از ریاى آشکار در نماز شب وجود دارد که از ریای پنهان هم پنهان‌تر است و آن این است که صاحبش را به عمل وادار نمى‌کند ولى انجام عمل را برایش آسانتر مى‌کند؛ مثلا کسى که بیدار شدن براى نماز شب برای او مشکل است، اما هنگامى که مهمان دارد براى بیدار شدن آمادگى بیشترى پیدا مى‌کند.[۲۹]
  • تهجد بدون تفکر: دو رکعت نماز متوسط با فکر بهتر است از ایستادن یک شب در صورتى که قلب غافل باشد، خوشا خواب زیرکان و افطار کردنشان.[۳۰]
  • کوتاهی در اداى فرائض و انجام واجبات.[۳۱]
  • عُجب و تکبر: نبى اکرم صلی الله علیه و آله وقتی فضایل نماز شب را ذکر نمودند در ادامه فرمود: پس قدر این فرصت را بدانید که چه عاقبت خوبى است زمانى که از عجب و ریا سالم بماند.[۳۲] البته مسرور شدن به تهجد با تواضع و فروتنى کردن براى خدا و شکر او بر این توفیق و طلب زیاده کردن، عجب نیست و ممدوح است.[۳۳]

پانویس

  1. سوره اسراء: ۷۹.
  2. تفسیر الصافى ج۳، ص۲۱۰؛ من لایحضره الفقیه ج۱، ص۴۸۴.
  3. جواهرالکلام، ۲ج۹، ص۱۲۶.
  4. الإسراء: ۷۹.
  5. راه روشن (ترجمه المحجة البیضاء)، سید محمدصادق عارف؛ مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، چاپ اول، ۱۳۷۲ هجرى شمسى‌، ج۲، ص ۷۹.
  6. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، دارالکتب الإسلامیة - تهران - ایران، چاپ ‌چهارم، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۱، ص ۴۹.
  7. سوره آل ‌عمران: ۱۱۳.
  8. سیوطى جلال الدین؛ الدرالمنثور فى تفسیر المأثور، کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى - قم، ۱۴۰۴ ق، ج۶، ص ۱۱۷.
  9. الجامع للشرائع/۶۳۵؛ تذکرة الفقهاء ج۲، ص۲۹۷.
  10. مصباح المتهجد/۲۶۲.
  11. نهایة الإحکام، ج۲، ص۶۸.
  12. کتاب السرائر، ج۱، ص۳۱۳.
  13. کشف الغطاء، ج۴، ص۱۶؛ وسائل الشیعة ج۸، ص ۱۷-۱۹.
  14. فیض کاشانى، ملا محسن؛ المحجة البیضاء، چاپ دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ هجرى،‌ ج۳، ص ۳۴۲.
  15. ملکى تبریزى، أسرار الصلاة، تهران، انتشارات پیام آزادى، ۱۳۷۸، چاپ هشتم، ص ۴۵۸.
  16. خمینى، روح الله؛ چهل حدیث، مؤسسه‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ بیستم، ۱۳۷۸، ص ۲۰۳.
  17. سوره طور: ۴۹.
  18. امام خمینى، آداب الصلاة، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ هفتم، ۱۳۷۸، ص ۱۶۴.
  19. کلینى، پیشین، ج۲، ص ۶۱۲.
  20. کلینى، پیشین، ‌ج۴، ص۸.
  21. مجتبوى، سید جلال الدین (مترجم)؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حکمت، چاپ چهارم، ۱۳۷۷، ج۲، ص ۳۰۷.
  22. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، دارالکتب الإسلامیة - تهران - ایران، چاپ ‌چهارم، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۲، ص ۱۶۰.
  23. سید فضل الله راوندى؛ النوادر للراوندی، دارالکتاب - قم، چاپ: اول، بی‌تا، ص ۱۳.
  24. طبرسى، حسن بن فضل؛ مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضى، چاپ چهارم، قم، ۱۴۱۲ هجرى،‌ ص ۳۵۸.
  25. کلینى، پیشین، ج۲، ص ۸۰.
  26. کمره‌اى، محمدباقر؛ امالى شیخ صدوق - ترجمه کمره‌اى، اسلامیه - تهران، چاپ: ششم، ۱۳۷۶ ش، ص ۶۴۱.
  27. محمدباقر کمره‌اى، پیشین، ص ۶۴۵
  28. مهدوى کنى، نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، ۱۳۷۶، ج۱، ‌ص۴۵.
  29. شبر، سید عبدالله؛ الأخلاق، ترجمه‌ی جباران محمدرضا، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸، چاپ چهارم، ۲۷۰.
  30. سید رضى؛ نهج البلاغة، هجرت - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق،‌ ص ۴۹۵.
  31. شبر، سید عبدالله؛ الأخلاق، پیشین، ص، ۳۲۷.
  32. شیخ حسن دیلمى؛ پیشین، ص ۹۲.
  33. امام خمینى؛ چهل حدیث، پیشین، ص ۶۲.

منابع