حجر: تفاوت بین نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{مدخل دائرة المعارف|[[نثر طوبی]] (دائرة المعارف لغات قرآن کریم)}} | |
− | + | '''«حِجر»''' (به کسر حاء) در [[قرآن|قرآن کریم]] به چند معنی آمده است: | |
− | * | + | *اول به معنی [[حرام]]: {{متن قرآن|«هَٰذِهِ أَنْعَامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ»}} ([[سوره انعام]]، ۱۳۹) مشرکان بعض حیوانات و محصولات زراعت را خاص بتان خویش می کردند و تصرف در آن نمی کردند و چون بی دلیل چیزی را حرام کردن برخلاف حکم الهی است، خداوند آنها را مذمت فرمود و از اینجا توان دانست اصل بر [[ملاح|اباحت]] است و در آن خلافی است. |
+ | *مشهور دوم به معنی [[عقل]]: {{متن قرآن|«هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ»}} ([[سوره فجر]]، ۵) آیا این سوگندها برای خردمند کافی است؟ چون عقل از کار زشت منع می کند آن را حِجر گفتند. | ||
+ | *سوم به معنی حاجب و مانع: {{متن قرآن|«وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَ حِجْرًا مَحْجُورًا»}} ([[سوره فرقان]]، ۵۳). | ||
+ | *چهارم به معنی کنار و دامن و جمع آن حُجور در قرآن آمده است: {{متن قرآن|«وَ رَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ»}} ([[سوره نساء]]، ۲۳) دختر زنهای شما که در دامن شما و کنار شما هستند بر شما حرامند. این علت است که غالباً دختر زن همراه مادر خود در خانه شوهر مادر می باشد و از این جهت محرم است تا از پوشیدن خود بر او حرج نباشد. | ||
+ | *پنجم به معنی نام بلاد [[ثمود]] است: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ»}} و به این مناسبت یک [[سوره]] قرآن به نام [[سوره حجر]] موسوم شده است. | ||
− | + | ==منابع== | |
− | * | + | *[[علامه شعرانی]]، [[نثر طوبی (کتاب)|نثر طوبی (دائرةالمعارف لغات قرآن کریم)]]، ج۱، واژه حجر. |
− | + | [[رده:واژگان قرآنی]] | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | [[ | ||
− | [[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۵
«حِجر» (به کسر حاء) در قرآن کریم به چند معنی آمده است:
- اول به معنی حرام: «هَٰذِهِ أَنْعَامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ» (سوره انعام، ۱۳۹) مشرکان بعض حیوانات و محصولات زراعت را خاص بتان خویش می کردند و تصرف در آن نمی کردند و چون بی دلیل چیزی را حرام کردن برخلاف حکم الهی است، خداوند آنها را مذمت فرمود و از اینجا توان دانست اصل بر اباحت است و در آن خلافی است.
- مشهور دوم به معنی عقل: «هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ» (سوره فجر، ۵) آیا این سوگندها برای خردمند کافی است؟ چون عقل از کار زشت منع می کند آن را حِجر گفتند.
- سوم به معنی حاجب و مانع: «وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَ حِجْرًا مَحْجُورًا» (سوره فرقان، ۵۳).
- چهارم به معنی کنار و دامن و جمع آن حُجور در قرآن آمده است: «وَ رَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ» (سوره نساء، ۲۳) دختر زنهای شما که در دامن شما و کنار شما هستند بر شما حرامند. این علت است که غالباً دختر زن همراه مادر خود در خانه شوهر مادر می باشد و از این جهت محرم است تا از پوشیدن خود بر او حرج نباشد.
- پنجم به معنی نام بلاد ثمود است: «وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ» و به این مناسبت یک سوره قرآن به نام سوره حجر موسوم شده است.
منابع
- علامه شعرانی، نثر طوبی (دائرةالمعارف لغات قرآن کریم)، ج۱، واژه حجر.