خطابیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رده اولویت مقاله)
(ویرایش)
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
نام فرقه اى از [[غلاة]] شيعه ميباشد كه پيروان [[محمد بن ابى زينب اسدى]] معروف به ابو الخطاب اند.
+
«خطابیه» نام فرقه‌اى از «[[غلاة]]» [[شیعه|شیعه]] می باشد که پیروان محمد بن ابى زینب اسدى معروف به ابو الخطاب هستند. [[امام صادق]] (علیه السلام) از این فرقه منحرف تبرّى می‌جست.
  
== ابوالخطاب و دعوی امامت ==
+
==عقاید خطابیه==
  
او خود را در آغاز از پيروان [[امام صادق]] (ع) ميدانسته و چون منحرف شد و به غلوّ دست زد و حضرت شنيد فوراً از او تبرى جست، و چون ابوالخطاب به اعتراض امام پى برد مردم را به سوى خود خواند و دعوى امامت كرد و مي گفت امامان پيامبرانند و خود يكى از آنها است و به مردم مى فهماند كه پيامبران فرمانبردارى ابو الخطاب را بر همگى واجب شمرده اند، بدين حد نيز اكتفا ننمود و پيروانش گفتند: امامان خدايند و حسن و حسين (ع) فرزندان خدا و امام جعفر الصادق (ع) نيز خدا ميباشد لكن ابو الخطاب از او برتر است. و در مسلك آنها است كه بهشت و دوزخ نعيم و رنج اين جهان است و دنيا فنا پذير نيست و پيروان اين مسلك [[محرمات]] را [[مباح]] ميشمردند و واجبات را ترك ميكردند. سرانجام عيسى بن موسى والى كوفه بسال 143 او را دستگير و بقتل رسانيد. <ref> دهخدا نقل از شرح مواقف </ref>
+
ابوالخطاب خود را در آغاز از پیروان [[امام صادق]] (ع) می دانست و چون منحرف شد و به [[غلو|غلوّ]] دست زد و حضرت شنید، فوراً از او تبرى جست، و چون ابوالخطاب به اعتراض امام پى برد، مردم را به سوى خود خواند و دعوى [[امامت]] کرد و می گفت امامان پیامبرانند و خود یکى از آنها است و به مردم مى فهماند که پیامبران فرمانبردارى ابو الخطاب را بر همگى واجب شمرده اند، بدین حد نیز اکتفا ننمود و پیروانش گفتند: امامان خدایند و [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] (ع) فرزندان خدا و [[امام صادق علیه السلام|امام جعفر الصادق]] (ع) نیز خدا می باشد، لکن ابو الخطاب از او برتر است!
  
[[نصر بن صبّاح]] گويد: روزى سجاده حسن بن على بن عثمان (كه از پيروان فرقه خطابيه بود) به من گفت: كداميك افضلند محمد بن ابى زينب يا محمد بن عبدالله بن عبد المطلب؟ گفتم: تو خود بگو. وى گفت: از نظر من محمد بن ابى زينب، مگر نمى بينى كه خداوند در چند جاى قرآن محمد بن عبدالله را توبيخ نموده از جمله (و لولا ان ثبتناك لقد كدت تركن اليهم...) ولى محمد بن ابى زينب را هرگز توبيخ ننموده؟!
+
و در مسلک آنها است که [[بهشت]] و [[جهنم|دوزخ]]، نعیم و رنج این جهان است و دنیا فنا پذیر نیست و پیروان این مسلک [[حرام|محرمات]] را [[مباح]] می شمردند و [[واجب|واجبات]] را ترک می کردند. سرانجام عیسى بن موسى والى [[کوفه|کوفه]] در سال ۱۴۳ هجری او را دستگیر کرد و بقتل رسانید.<ref> فرهنگ دهخدا، نقل از شرح مواقف. </ref>
  
ابو عمرو كشى گويد: «خدا لعنت كند سجاده را كه وى از فرقه عليائيه بود و حضرت رسول (ص) را قَدْح مى كرد و به ساحت قدس حضرت جسارت مى نمود». <ref> بحار:25/320 </ref>
+
نصر بن صبّاح گوید: روزى سجادة حسن بن على بن عثمان (که از پیروان فرقه خطابیه بود) به من گفت: کدامیک افضلند، محمد بن ابى زینب یا [[پیامبر اسلام|محمد بن عبدالله بن عبد المطلب]]؟ گفتم: تو خود بگو. وى گفت: از نظر من محمد بن ابى زینب، مگر نمى بینى که خداوند در چند جاى [[قرآن]]، محمد بن عبدالله را توبیخ نموده از جمله {{متن قرآن|«وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاک لَقَدْ کدْتَ تَرْکنُ إِلَیهِمْ ...»}}<ref>[[سوره اِسراء|سوره اسراء]]، آیه ۷۴.</ref> ولى محمد بن ابى زینب را هرگز توبیخ ننموده؟!
  
==پانویس ==  
+
[[ابوعمرو کشی|ابو عمرو کشى]] گوید: «خدا لعنت کند سجادة را که وى از فرقه علیائیه بود و [[پیامبر اسلام|حضرت رسول]] (صلی الله علیه وآله) را قَدْح و نکوهش مى کرد و به ساحت قدس آن حضرت جسارت مى نمود».<ref> بحارالانوار، ۲۵/۳۲۰. </ref>
 +
 
 +
==پانویس==  
 
<references />
 
<references />
  
== منبع ==
+
==منابع==
*سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف.  
+
 
 +
*سید مصطفی حسینی دشتی، [[فرهنگ معارف و معاریف (کتاب)|فرهنگ معارف و معاریف]].  
  
 
[[رده:فرقه های انحرافی در اسلام]]
 
[[رده:فرقه های انحرافی در اسلام]]
 
[[رده:ادیان و فرق]]
 
[[رده:ادیان و فرق]]
[[رده:مقاله های مرتبط با دانشنامه]]
+
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۶

«خطابیه» نام فرقه‌اى از «غلاة» شیعه می باشد که پیروان محمد بن ابى زینب اسدى معروف به ابو الخطاب هستند. امام صادق (علیه السلام) از این فرقه منحرف تبرّى می‌جست.

عقاید خطابیه

ابوالخطاب خود را در آغاز از پیروان امام صادق (ع) می دانست و چون منحرف شد و به غلوّ دست زد و حضرت شنید، فوراً از او تبرى جست، و چون ابوالخطاب به اعتراض امام پى برد، مردم را به سوى خود خواند و دعوى امامت کرد و می گفت امامان پیامبرانند و خود یکى از آنها است و به مردم مى فهماند که پیامبران فرمانبردارى ابو الخطاب را بر همگى واجب شمرده اند، بدین حد نیز اکتفا ننمود و پیروانش گفتند: امامان خدایند و حسن و حسین (ع) فرزندان خدا و امام جعفر الصادق (ع) نیز خدا می باشد، لکن ابو الخطاب از او برتر است!

و در مسلک آنها است که بهشت و دوزخ، نعیم و رنج این جهان است و دنیا فنا پذیر نیست و پیروان این مسلک محرمات را مباح می شمردند و واجبات را ترک می کردند. سرانجام عیسى بن موسى والى کوفه در سال ۱۴۳ هجری او را دستگیر کرد و بقتل رسانید.[۱]

نصر بن صبّاح گوید: روزى سجادة حسن بن على بن عثمان (که از پیروان فرقه خطابیه بود) به من گفت: کدامیک افضلند، محمد بن ابى زینب یا محمد بن عبدالله بن عبد المطلب؟ گفتم: تو خود بگو. وى گفت: از نظر من محمد بن ابى زینب، مگر نمى بینى که خداوند در چند جاى قرآن، محمد بن عبدالله را توبیخ نموده از جمله «وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاک لَقَدْ کدْتَ تَرْکنُ إِلَیهِمْ ...»[۲] ولى محمد بن ابى زینب را هرگز توبیخ ننموده؟!

ابو عمرو کشى گوید: «خدا لعنت کند سجادة را که وى از فرقه علیائیه بود و حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) را قَدْح و نکوهش مى کرد و به ساحت قدس آن حضرت جسارت مى نمود».[۳]

پانویس

  1. فرهنگ دهخدا، نقل از شرح مواقف.
  2. سوره اسراء، آیه ۷۴.
  3. بحارالانوار، ۲۵/۳۲۰.

منابع