دومة الجندل: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
}} | }} | ||
+ | '''«دومة الجندل»''' (به ضمّ دال)، دهکده اى است از توابع جوف در شمال [[عربستان]] سعودى که در ۴۵۰ کیلومترى شمال تیماء واقع شده است. در سیره و [[تاریخ اسلام]] از این مکان یاد شده است. | ||
+ | [[ابن فقیه همدانی|ابن فقیه]] «دومة الجندل» را از توابع [[مدینه]] شمرده و به دلیل سکونت یکى از فرزندان [[حضرت اسماعیل]] علیهالسلام به نام «دوم» یا «دوماء» در آنجا و ساختن دژى با «جندل» (سنگ خارا) به این اسم نامیده شده است. | ||
− | + | در خبر است که [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] صلى الله علیه و آله «[[خالد بن ولید]]» را از [[تبوک]] براى جنگ با «اکیدر» که از [[یهود|یهودیان]] ساکن در آنجا و رئیس دومة الجندل بود، فرستاد و به او فرمود: بزودى با او در حال شکار دیدار مى کنى. خالد به آنجا رفت و شب هنگام بزى کوهى به کنار دژ او آمد و شاخ هاى خود را بر دیوار دژ مالید، اکیدر براى شکار آن بز پایین دژ آمد. در آن هنگام خالد او را به اسارت گرفت. سپس پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به شرط پرداخت [[جزیه]] با او پیمان صلح بست و به نقل دیگرى مسلمان شد و آن حضرت آن مناطق را به وى واگذارد و در این باره نوشته اى به او داد. | |
− | + | بعضى از راویان اخبار، جریان حکمیت [[ابوموسی اشعری|ابوموسى]] [[ابوموسى اشعرى|اشعرى]] و [[عمرو بن عاص]] را در این منطقه مى دانند. | |
− | + | [[ابن ابی لیلی|عبدالرحمان بن ابى لیلى]] مى گوید: با ابوموسى از دومة الجندل مى گذشتم، ابوموسى به من گفت: حبیبم [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله به من فرمود: دو تن از [[بنی اسرائیل|بنى اسرائیل]] در اینجا حکم ظالمانه صادر کردند و دو نفر از [[امّت|امت]] من نیز در اینجا حکم ظالمانه صادر خواهند کرد. چند روزى بیش نگذشت که از ابوموسى و عمرو بن عاص در آنجا آن چنان حکمى که در تاریخ به ثبت رسیده صادر شد. | |
− | + | عبدالرحمان مى گوید: پس از آن با ابوموسى دیدار کردم و گفتم: «قد حدّثتنی عن رسول الله صلى الله علیه و آله بما حدّثتنى! فقال: واللّه المستعان»؛ تو از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چنان حدیثى را نقل کردى! ابوموسى گفت: خدا باید انسان را کمک کند.<ref> یاقوت حموی، ج ۲، صص ۴۸۹-۴۸۷.</ref> | |
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
− | |||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | محمد محمدحسن شرّاب؛ "فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى"؛ ترجمه حمیدرضا | + | * محمد محمدحسن شرّاب؛ "فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى"؛ ترجمه حمیدرضا شیخی. |
[[رده:اماکن تاریخ صدر اسلام]] | [[رده:اماکن تاریخ صدر اسلام]] | ||
[[رده:اماکن مربوط به تاریخ پیامبر اسلام]] | [[رده:اماکن مربوط به تاریخ پیامبر اسلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۸
کشور |
عربستان |
شهر |
450 كیلومترى شمال تیماء |
| |
مشاهده در نقشه |
«دومة الجندل» (به ضمّ دال)، دهکده اى است از توابع جوف در شمال عربستان سعودى که در ۴۵۰ کیلومترى شمال تیماء واقع شده است. در سیره و تاریخ اسلام از این مکان یاد شده است.
ابن فقیه «دومة الجندل» را از توابع مدینه شمرده و به دلیل سکونت یکى از فرزندان حضرت اسماعیل علیهالسلام به نام «دوم» یا «دوماء» در آنجا و ساختن دژى با «جندل» (سنگ خارا) به این اسم نامیده شده است.
در خبر است که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله «خالد بن ولید» را از تبوک براى جنگ با «اکیدر» که از یهودیان ساکن در آنجا و رئیس دومة الجندل بود، فرستاد و به او فرمود: بزودى با او در حال شکار دیدار مى کنى. خالد به آنجا رفت و شب هنگام بزى کوهى به کنار دژ او آمد و شاخ هاى خود را بر دیوار دژ مالید، اکیدر براى شکار آن بز پایین دژ آمد. در آن هنگام خالد او را به اسارت گرفت. سپس پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به شرط پرداخت جزیه با او پیمان صلح بست و به نقل دیگرى مسلمان شد و آن حضرت آن مناطق را به وى واگذارد و در این باره نوشته اى به او داد.
بعضى از راویان اخبار، جریان حکمیت ابوموسى اشعرى و عمرو بن عاص را در این منطقه مى دانند.
عبدالرحمان بن ابى لیلى مى گوید: با ابوموسى از دومة الجندل مى گذشتم، ابوموسى به من گفت: حبیبم پیامبر صلى الله علیه و آله به من فرمود: دو تن از بنى اسرائیل در اینجا حکم ظالمانه صادر کردند و دو نفر از امت من نیز در اینجا حکم ظالمانه صادر خواهند کرد. چند روزى بیش نگذشت که از ابوموسى و عمرو بن عاص در آنجا آن چنان حکمى که در تاریخ به ثبت رسیده صادر شد.
عبدالرحمان مى گوید: پس از آن با ابوموسى دیدار کردم و گفتم: «قد حدّثتنی عن رسول الله صلى الله علیه و آله بما حدّثتنى! فقال: واللّه المستعان»؛ تو از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله چنان حدیثى را نقل کردى! ابوموسى گفت: خدا باید انسان را کمک کند.[۱]
پانویس
- ↑ یاقوت حموی، ج ۲، صص ۴۸۹-۴۸۷.
منابع
- محمد محمدحسن شرّاب؛ "فرهنگ اعلام جغرافیایى، تاریخى در حدیث و سیره نبوى"؛ ترجمه حمیدرضا شیخی.