حرام: تفاوت بین نسخهها
(افزودن بخش جدید) |
(←انواع حرام و گستره ی آن در دین اسلام) |
||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
«حرام» به معنای ممنوع و ضدحلال است<ref>قاموس قرآن، ج2، ص122.</ref> و در اصطلاح دینی كارى است كه از طرف خدا ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن گناه محسوب شود.<ref>فرهنگ معین.</ref> ترک محرمات در کنار انجام واجبات نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است. | «حرام» به معنای ممنوع و ضدحلال است<ref>قاموس قرآن، ج2، ص122.</ref> و در اصطلاح دینی كارى است كه از طرف خدا ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن گناه محسوب شود.<ref>فرهنگ معین.</ref> ترک محرمات در کنار انجام واجبات نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است. | ||
− | == واژه شناسی == | + | ==واژه شناسی== |
حرمت از ریشه « ح ـ ر ـ م » در لغت به معناى منع است<ref>مقاييس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم».</ref> و برخى آن را منع چیزى پیش از به وجود آمدن آن دانستهاند<ref>التحقيق، ج 2، ص 204، «حرم».</ref> و در اصطلاح، حرمت شىء به معناى روا نبودن هتک آن است<ref>معجم لغة الفقهاء، ص 177.</ref> یا به حکم شرعى گفته مىشود که به شکل الزامى از عمل یا شیئى که به آن تعلق گرفته است منع مىکند<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 158؛ المعالم الجديده، ص 101.</ref> به ممنوع شرعى، « حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته مىشود؛<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 373؛ القاموس الفقهى، ص 85.</ref> | حرمت از ریشه « ح ـ ر ـ م » در لغت به معناى منع است<ref>مقاييس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم».</ref> و برخى آن را منع چیزى پیش از به وجود آمدن آن دانستهاند<ref>التحقيق، ج 2، ص 204، «حرم».</ref> و در اصطلاح، حرمت شىء به معناى روا نبودن هتک آن است<ref>معجم لغة الفقهاء، ص 177.</ref> یا به حکم شرعى گفته مىشود که به شکل الزامى از عمل یا شیئى که به آن تعلق گرفته است منع مىکند<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 158؛ المعالم الجديده، ص 101.</ref> به ممنوع شرعى، « حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته مىشود؛<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 373؛ القاموس الفقهى، ص 85.</ref> | ||
سطر ۱۴: | سطر ۱۴: | ||
محرّمات اسلامى گستردهاند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال عبادى، سیاسى، اقتصادى و موارد دیگر مىشوند. | محرّمات اسلامى گستردهاند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال عبادى، سیاسى، اقتصادى و موارد دیگر مىشوند. | ||
− | == انواع حرام و گستره ی آن در دین اسلام== | + | ==انواع حرام و گستره ی آن در دین اسلام== |
حرمت در شریعت اسلام و قرآن بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسانها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مىشود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ مانند شرک به خدا<ref>سوره انعام آیه 151</ref> و گاه مربوط به رفتارهاى عملىاند؛ نظیر کشتن انسانهاى بىگناه<ref>سوره اسراء آیه 33</ref> | حرمت در شریعت اسلام و قرآن بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسانها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مىشود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ مانند شرک به خدا<ref>سوره انعام آیه 151</ref> و گاه مربوط به رفتارهاى عملىاند؛ نظیر کشتن انسانهاى بىگناه<ref>سوره اسراء آیه 33</ref> | ||
این موارد، گاه دائمى و براى همیشه حراماند؛مانند حرمت ازدواج با مادر<ref>سوره نساء آیه 23</ref> و گاه زمانى خاص دارند؛ همچون حرمت ازدواج با خواهر زن<ref>سوره نساء آیه 23</ref>که تنها تا زمان پایدارى ازدواج همسر نخست که خواهر اوست حرام است. افزون بر این، این محرّمات، گاه مشترک میان همه مکلّفاناند؛و گاه به برخى افراد اختصاص دارند؛ نظیر تراشیدن سر در حال احرام و پیش از قربانى<ref>سوره بقره آیه 196</ref> که ویژه مردان است. | این موارد، گاه دائمى و براى همیشه حراماند؛مانند حرمت ازدواج با مادر<ref>سوره نساء آیه 23</ref> و گاه زمانى خاص دارند؛ همچون حرمت ازدواج با خواهر زن<ref>سوره نساء آیه 23</ref>که تنها تا زمان پایدارى ازدواج همسر نخست که خواهر اوست حرام است. افزون بر این، این محرّمات، گاه مشترک میان همه مکلّفاناند؛و گاه به برخى افراد اختصاص دارند؛ نظیر تراشیدن سر در حال احرام و پیش از قربانى<ref>سوره بقره آیه 196</ref> که ویژه مردان است. | ||
+ | |||
+ | حرمت در شریعت اسلام و قرآن بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسانها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مىشود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ و گاه مربوط به رفتارهای عملی | ||
+ | |||
+ | === عقاید حرام === | ||
+ | مانند اعتقاد به الوهیت و ربوبیت خود<ref>( انبیاء / 21، 29؛ نازعات / 79، 24 ـ 25 )</ref>، شرک <ref>( بقره / 2، 22 )</ref>، اعتقاد به تثلیث <ref>( نساء / 4، 171؛ مائده / 5، 73 )،</ref> کفر و انکار خدا <ref>( بقره / 2، 6، 7، 39، 126 و ...)،</ref> کفر به آخرت <ref>( بقره / 2، 126 )،</ref>کفر به قرآن <ref>( بقره / 2، 41 )،</ref> کفر به ملائکه، پیامبران الهى و کتابهاى آسمانى <ref>( نساء / 4، 136 )</ref>، نفاق <ref>( بقره / 2، 8 - 10؛ نساء / 4، 138، 140، 145 )</ref>، تکذیب پیامبران الهى<ref>( بقره / 2، 87 )</ref>، تبعیض در پذیرش احکام الهى <ref>( بقره / 2، 85 )</ref>، غلو در دین <ref>( نساء / 4، 171 و ...)</ref> و ناامیدى از رحمت خدا،<ref>( یوسف / 12، 87؛ عنکبوت / 29، 23؛ زمر / 39، 53 )</ref> | ||
+ | |||
+ | === رفتار های حرام === | ||
+ | رفتارهاى ممنوع اقسامى دارند: | ||
+ | |||
+ | * '''رفتارهاى عبادى و دینى''' | ||
+ | |||
+ | نظیر بتپرستى<ref>( بقره / 2، 22؛ اعراف / 7، 138 - 139 )</ref>، گوساله پرستى <ref>( بقره / 2، 54 )</ref>، شیطانپرستى<ref>( مریم / 19، 44 )،</ref> بدعتگذارى در دین<ref>( بقره / 2، 79 )</ref>، ارتداد از دین<ref>( بقره / 2، 217؛ آلعمران / 3، 86 ـ 90 )</ref>، استغفار براى مشرکان<ref>( توبه / 9، 113 )</ref>، تغییر احکام الهى <ref>( نحل / 16، 116 )</ref>، ترک نماز <ref>( قیامت / 75، 31 - 32 )</ref>، نپرداختن زکات <ref>( توبه / 9، 34 - 35؛ فصّلت / 41، 7 )</ref>، ترک حج <ref>( آلعمران / 3، 97 )</ref>، تضییع نماز<ref>( مریم / 19، 59 )</ref>، ریا<ref>( بقره / 2، 264؛ نساء / 4، 38 )</ref>، اکراه بر دین<ref>( بقره / 2، 256 )</ref>، قربانى براى بتها<ref>( مائده / 5، 3 )</ref> وسجده براى غیر خدا.<ref>( جنّ / 72، 18 )</ref> | ||
+ | |||
+ | * '''رفتارهاى اخلاقى ـ تربیتى''' | ||
+ | |||
+ | مانند آزار خدا و رسول ( احزاب / 33، 57 )، رنجاندن مؤمنان ( احزاب / 33، 58 )، اذیّت والدین ( اسراء / 17، 23 )، آزار صدقهگیران ( بقره / 2، 264 )، منّت در صدقه ( بقره / 2، 264 )، قطع رحم ( رعد / 13، 25 )، فخرفروشى ( نساء / 4، 36 )، عهدشکنى ( بقره / 2، 27؛ آل عمران / 3، 77 )، خیانت ( نساء / 4، 107؛ انفال / 8، 27 )، تکبّر ( اسراء / 17، 37 )، بىمهرى به یتیم ( فجر / 89، 16 ـ 17 )، تبرّج ( احزاب / 33، 33 )، تجسّس ( حجرات / 49، 12 )، غیبت ( حجرات / 49، 12 )، تحریف کلام دیگران ( بقره / 2، 59 )، افترا به بیگناهان ( نور / 24، 11، 16؛ ممتحنه / 60، 12 )، لقب بد دادن ( حجرات / 49، 11 )، دروغ ( آل عمران / 3، 61 )، سوء ظن ( حجرات / 49، 12 )، بهتان ( احزاب / 33، 58؛ ممتحنه / 60، 12 )، قذف ( نور / 24، 4 )، نجواى آلوده به گناه ( مجادله / 58، 9 )، اف گفتن به پدر و مادر ( اسراء / 17، 23 )، غنا (1) ( لقمان / 31، 6؛ حجّ / 22، 30 )، اهانت به مشرکان در صورت در پى داشتن اهانت به مقدّسات اسلامى ( انعام / 6، 108 )، جدال در حال احرام ( بقره / 2، 197 )، سخنچینى ( قلم / 68، 10 - 11 )، شایعه پراکنى ( نساء / 4، 83 )، استهزاى دیگران ( همزه / 104، 1 )، ریشخند دین و مقدسات دینى ( نساء / 4، 140؛ انعام / 6، 5، 68 )، زیان زدن به دیگران ( بقره / 2، 233؛ طلاق / 65، 6 )، همنشینى با استهزاگران دین ( نساء / 4، 140 )، اسراف ( اعراف / 7، 31 )، تبذیر ( اسراء / 17، 26 ـ 27 )، امتناع از اداى گواهى ( بقره / 2، 282 )، شهادت دروغ ( فرقان / 25، 72 )، پشتیبانى از گناهکار ( قصص / 28، 17 )، کمک به گناه و ظلم ( بقره / 2، 85 ) و اخراج زنان مطلّقه از خانه. ( طلاق / 65، 1 و ...) ج. رفتارهاى فرهنگى ـ اجتماعى؛ همچون طغیانگرى ( هود / 11، 112؛ نازعات / 79، 37 - 39 )، ظلم ( بقره / 2، 54، 59، 165 و ...)، فساد در زمین ( بقره / 2، 11 )، هتک شعائر الهى ( مائده / 5، 2 )، کتمان حق ( بقره / 2، 42 )، داورى و حکم کردن برخلاف احکام الهى ( مائده / 5، 44 )، گمراه کردن دیگران از راه خدا ( حجّ / 22، 8 - 9؛ لقمان / 31، 6 )، طرد مؤمنان تهیدست ( انعام / 6، 52 )، تخریب معابد و مساجد ( بقره / 2، 114 )، افتاى بىعلم ( بقره / 2، 168 - 169 )، تغییر ماههاى حرام ( توبه / 9، 37 )، تغییر وصیّت ( بقره / 2، 180 - 181 )، تقسیم ارث پیش از پرداخت دَیْن یا عمل به وصیّت ( نساء / 4، 11 - 12 )، سحر ( بقره / 2، 102 )، پیشى گرفتن بر خدا و رسول ( حجرات / 49، 1 )، به ارث بردن زنان ( نساء / 4، 19 )، تفرقه و اختلافافکنى میان دیگران ( بقره / 2، 102؛ آل عمران / 3، 103، 105 )، دوستى با کافران و دشمنان مسلمانان ( ممتحنه / 60، 1 )، اعراض از حق ( طه / 20، 124 - 127 )، پیروى از گناهکاران و کافران ( انسان / 76، 24 )، کتمان حق ( بقره / 2، 42 ) و ترک نهى از منکر. ( مائده / 5، 79 ) د. رفتارهاى مالى و اقتصادى؛ نظیر غصب اموال دیگران ( نساء / 4، 29 )، رشوه ( بقره / 2، 188؛ مائده / 5، 42 )، ربا ( بقره / 2، 275 )، ترک انفاق واجب ( آل عمران / 3، 180؛ نساء / 4، 37 )، قمار ( بقره / 2، 219 )، غصب و تصرف نابجا در اموال یتیمان ( نساء / 4، 10 )، تصرّف ارث دیگران ( فجر / 89، 19 ) و کمفروشى. ( انعام / 6، 152؛ اعراف / 7، 85 ) ه. رفتارهاى سیاسى و امنیتى؛ مانند جاسوسى براى دشمن ( توبه / 9، 47 )، افشاى اسرار مسلمانان ( آل عمران / 3، 118؛ نساء / 4، 83 )، بازنشستن از جهاد ( توبه / 9، 81 - 82 )، شکنجه مؤمنان ( بروج / 85، 4 - 10 )، سستى در برابر دشمن ( محمد / 47، 35 )، بغى بر ضدّ امام و حکومت اسلامى (2) ( حجرات / 49، 9 )، محاربه ( مائده / 5، 33 )، اختلافافکنى در میان مسلمانان ( توبه / 9، 107 )، استرداد زنان مهاجر به کافران ( ممتحنه / 60، 10 )، سرقت ( مائده / 5، 38 )، اسیر گرفتن از دشمن پیش از محکم شدن جاى پا ( انفال / 8، 67 )، آواره ساختن خداپرستان از سرزمین خود ( بقره / 2، 85، 217 )، جنگ در حرم ( بقره / 2، 191 )، پیکار در ماههاى حرام ( بقره / 2، 194، 217 )، خودکشى ( بقره / 2، 195 )، زنده به گور کردن دختران ( نحل / 16، 58 - 59 )، کشتن فرزند ( ممتحنه / 60، 12 )، کشتن انسانهاى بیگناه. ( نساء / 4، 93 - 94 ) و. رفتارهاى جنسى؛ مانند ازدواج با مادر، دختر، خواهر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، مادر رضاعى، خواهر رضاعى، مادرزن، ربیبه، همسر فرزند و جمع میان دو خواهر ( نساء / 4، 23 )، ازدواج با زنان همسردار ( نساء / 4، 24 )، ازدواج با همسر پدر ( نساء / 4، 19 )، ازدواج دائم با بیش از 4 همسر (3) ( نساء / 4، 3 )، ازدواج با مشرکان ( بقره / 2، 221 )، ازدواج با زنان در حال عده ( بقره / 2، 228، 234 ـ 235 )، خواستگارى صریح از زنان در حال عده ( بقره / 2، 235 )، ازدواج با همسران پیامبر صلىاللهعلیهوآله ( احزاب / 33، 53 )، ظهار ( مجادله / 58، 2 )، زنا ( نور / 24، 2 ـ 3 )، لواط ( اعراف / 7، 80 ـ 81 )، خودارضایى (4) ( مؤمنون / 23، 7 )، اکراه کنیزان بر زنا ( نور / 24، 33 )، آمیزش با همسر در حال حیض ( بقره / 2، 222 )، آمیزش با همسر در حال اعتکاف ( بقره / 2، 187 )، آمیزش با همسر در حال احرام ( بقره / 2، 197 )، آمیزش با همسر در روزهاى ماه رمضان ( بقره / 2، 187 )، آمیزش با همسر ظهار شده پیش از پرداخت کفّاره ( مجادله / 58، 2 - 4 )، آشکار کردن عورت ( نور / 24، 30 )، نگاه به نامحرم ( نور / 24، 31 )، رجوع به زن سه طلاقه قبل از ازدواج او با محلِّل ( بقره / 2، 229 - 230 ) و زینت کردن براى غیر محارم. ( نور / 24، 31 ) ز. خوردنىها و آشامیدنىهاى حرام؛ نظیر مردار، خون ریخته شده، گوشت خوک، حیوانى که به نام غیر خدا ذبح شده است، حیواناتى که با خفگى، زجرکشى، پرت شدن از بلندى، شاخ زدن حیوانى دیگر بمیرند، نیمخورده حیواناتى که به دست درندگانى شکار شده و حیوانى که براى بتها ذبح شود ( مائده / 5، 3 )، حیوان صید شده با حیوانات تعلیم ندیده ( مائده / 5، 4 )، شراب ( بقره / 2، 219؛ مائده / 5، 90 ) و هر چیز خبیث. ( اعراف / 7، 157 ) | ||
==کاربردهای قرآنی== | ==کاربردهای قرآنی== |
نسخهٔ ۲۶ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۱
«حرام» به معنای ممنوع و ضدحلال است[۱] و در اصطلاح دینی كارى است كه از طرف خدا ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن گناه محسوب شود.[۲] ترک محرمات در کنار انجام واجبات نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.
محتویات
واژه شناسی
حرمت از ریشه « ح ـ ر ـ م » در لغت به معناى منع است[۳] و برخى آن را منع چیزى پیش از به وجود آمدن آن دانستهاند[۴] و در اصطلاح، حرمت شىء به معناى روا نبودن هتک آن است[۵] یا به حکم شرعى گفته مىشود که به شکل الزامى از عمل یا شیئى که به آن تعلق گرفته است منع مىکند[۶] به ممنوع شرعى، « حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته مىشود؛[۷]
پیشینه حرمت
حرمت برخى اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهى و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضى اعمال یا تصرّف در پارهاى از امور ممنوع بودهاند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند حرمت میته، خون و گوشت خوک: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزير» [۸]
و گاه مردمانى از پیش خود امورى را حرام کرده و به خدا نسبت مىدادند؛ نظیر حرمت سوار شدن بر برخى چارپایان[۹]
همچنین حرمت برخى اعمال و اشیاء گاه مشترک میان همه شرایع الهى بوده است؛ مانند حرمت شرک به خدا[۱۰] و گاه به پیروان برخى از شرایع اختصاص داشته و با آمدن شریعتى دیگر این حکم برداشته شده است؛ نظیر حرام شدن برخى از خوردنىهاى حلال بر یهود[۱۱]
محرّمات اسلامى گستردهاند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال عبادى، سیاسى، اقتصادى و موارد دیگر مىشوند.
انواع حرام و گستره ی آن در دین اسلام
حرمت در شریعت اسلام و قرآن بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسانها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مىشود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ مانند شرک به خدا[۱۲] و گاه مربوط به رفتارهاى عملىاند؛ نظیر کشتن انسانهاى بىگناه[۱۳]
این موارد، گاه دائمى و براى همیشه حراماند؛مانند حرمت ازدواج با مادر[۱۴] و گاه زمانى خاص دارند؛ همچون حرمت ازدواج با خواهر زن[۱۵]که تنها تا زمان پایدارى ازدواج همسر نخست که خواهر اوست حرام است. افزون بر این، این محرّمات، گاه مشترک میان همه مکلّفاناند؛و گاه به برخى افراد اختصاص دارند؛ نظیر تراشیدن سر در حال احرام و پیش از قربانى[۱۶] که ویژه مردان است.
حرمت در شریعت اسلام و قرآن بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسانها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مىشود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ و گاه مربوط به رفتارهای عملی
عقاید حرام
مانند اعتقاد به الوهیت و ربوبیت خود[۱۷]، شرک [۱۸]، اعتقاد به تثلیث [۱۹] کفر و انکار خدا [۲۰] کفر به آخرت [۲۱]کفر به قرآن [۲۲] کفر به ملائکه، پیامبران الهى و کتابهاى آسمانى [۲۳]، نفاق [۲۴]، تکذیب پیامبران الهى[۲۵]، تبعیض در پذیرش احکام الهى [۲۶]، غلو در دین [۲۷] و ناامیدى از رحمت خدا،[۲۸]
رفتار های حرام
رفتارهاى ممنوع اقسامى دارند:
- رفتارهاى عبادى و دینى
نظیر بتپرستى[۲۹]، گوساله پرستى [۳۰]، شیطانپرستى[۳۱] بدعتگذارى در دین[۳۲]، ارتداد از دین[۳۳]، استغفار براى مشرکان[۳۴]، تغییر احکام الهى [۳۵]، ترک نماز [۳۶]، نپرداختن زکات [۳۷]، ترک حج [۳۸]، تضییع نماز[۳۹]، ریا[۴۰]، اکراه بر دین[۴۱]، قربانى براى بتها[۴۲] وسجده براى غیر خدا.[۴۳]
- رفتارهاى اخلاقى ـ تربیتى
مانند آزار خدا و رسول ( احزاب / 33، 57 )، رنجاندن مؤمنان ( احزاب / 33، 58 )، اذیّت والدین ( اسراء / 17، 23 )، آزار صدقهگیران ( بقره / 2، 264 )، منّت در صدقه ( بقره / 2، 264 )، قطع رحم ( رعد / 13، 25 )، فخرفروشى ( نساء / 4، 36 )، عهدشکنى ( بقره / 2، 27؛ آل عمران / 3، 77 )، خیانت ( نساء / 4، 107؛ انفال / 8، 27 )، تکبّر ( اسراء / 17، 37 )، بىمهرى به یتیم ( فجر / 89، 16 ـ 17 )، تبرّج ( احزاب / 33، 33 )، تجسّس ( حجرات / 49، 12 )، غیبت ( حجرات / 49، 12 )، تحریف کلام دیگران ( بقره / 2، 59 )، افترا به بیگناهان ( نور / 24، 11، 16؛ ممتحنه / 60، 12 )، لقب بد دادن ( حجرات / 49، 11 )، دروغ ( آل عمران / 3، 61 )، سوء ظن ( حجرات / 49، 12 )، بهتان ( احزاب / 33، 58؛ ممتحنه / 60، 12 )، قذف ( نور / 24، 4 )، نجواى آلوده به گناه ( مجادله / 58، 9 )، اف گفتن به پدر و مادر ( اسراء / 17، 23 )، غنا (1) ( لقمان / 31، 6؛ حجّ / 22، 30 )، اهانت به مشرکان در صورت در پى داشتن اهانت به مقدّسات اسلامى ( انعام / 6، 108 )، جدال در حال احرام ( بقره / 2، 197 )، سخنچینى ( قلم / 68، 10 - 11 )، شایعه پراکنى ( نساء / 4، 83 )، استهزاى دیگران ( همزه / 104، 1 )، ریشخند دین و مقدسات دینى ( نساء / 4، 140؛ انعام / 6، 5، 68 )، زیان زدن به دیگران ( بقره / 2، 233؛ طلاق / 65، 6 )، همنشینى با استهزاگران دین ( نساء / 4، 140 )، اسراف ( اعراف / 7، 31 )، تبذیر ( اسراء / 17، 26 ـ 27 )، امتناع از اداى گواهى ( بقره / 2، 282 )، شهادت دروغ ( فرقان / 25، 72 )، پشتیبانى از گناهکار ( قصص / 28، 17 )، کمک به گناه و ظلم ( بقره / 2، 85 ) و اخراج زنان مطلّقه از خانه. ( طلاق / 65، 1 و ...) ج. رفتارهاى فرهنگى ـ اجتماعى؛ همچون طغیانگرى ( هود / 11، 112؛ نازعات / 79، 37 - 39 )، ظلم ( بقره / 2، 54، 59، 165 و ...)، فساد در زمین ( بقره / 2، 11 )، هتک شعائر الهى ( مائده / 5، 2 )، کتمان حق ( بقره / 2، 42 )، داورى و حکم کردن برخلاف احکام الهى ( مائده / 5، 44 )، گمراه کردن دیگران از راه خدا ( حجّ / 22، 8 - 9؛ لقمان / 31، 6 )، طرد مؤمنان تهیدست ( انعام / 6، 52 )، تخریب معابد و مساجد ( بقره / 2، 114 )، افتاى بىعلم ( بقره / 2، 168 - 169 )، تغییر ماههاى حرام ( توبه / 9، 37 )، تغییر وصیّت ( بقره / 2، 180 - 181 )، تقسیم ارث پیش از پرداخت دَیْن یا عمل به وصیّت ( نساء / 4، 11 - 12 )، سحر ( بقره / 2، 102 )، پیشى گرفتن بر خدا و رسول ( حجرات / 49، 1 )، به ارث بردن زنان ( نساء / 4، 19 )، تفرقه و اختلافافکنى میان دیگران ( بقره / 2، 102؛ آل عمران / 3، 103، 105 )، دوستى با کافران و دشمنان مسلمانان ( ممتحنه / 60، 1 )، اعراض از حق ( طه / 20، 124 - 127 )، پیروى از گناهکاران و کافران ( انسان / 76، 24 )، کتمان حق ( بقره / 2، 42 ) و ترک نهى از منکر. ( مائده / 5، 79 ) د. رفتارهاى مالى و اقتصادى؛ نظیر غصب اموال دیگران ( نساء / 4، 29 )، رشوه ( بقره / 2، 188؛ مائده / 5، 42 )، ربا ( بقره / 2، 275 )، ترک انفاق واجب ( آل عمران / 3، 180؛ نساء / 4، 37 )، قمار ( بقره / 2، 219 )، غصب و تصرف نابجا در اموال یتیمان ( نساء / 4، 10 )، تصرّف ارث دیگران ( فجر / 89، 19 ) و کمفروشى. ( انعام / 6، 152؛ اعراف / 7، 85 ) ه. رفتارهاى سیاسى و امنیتى؛ مانند جاسوسى براى دشمن ( توبه / 9، 47 )، افشاى اسرار مسلمانان ( آل عمران / 3، 118؛ نساء / 4، 83 )، بازنشستن از جهاد ( توبه / 9، 81 - 82 )، شکنجه مؤمنان ( بروج / 85، 4 - 10 )، سستى در برابر دشمن ( محمد / 47، 35 )، بغى بر ضدّ امام و حکومت اسلامى (2) ( حجرات / 49، 9 )، محاربه ( مائده / 5، 33 )، اختلافافکنى در میان مسلمانان ( توبه / 9، 107 )، استرداد زنان مهاجر به کافران ( ممتحنه / 60، 10 )، سرقت ( مائده / 5، 38 )، اسیر گرفتن از دشمن پیش از محکم شدن جاى پا ( انفال / 8، 67 )، آواره ساختن خداپرستان از سرزمین خود ( بقره / 2، 85، 217 )، جنگ در حرم ( بقره / 2، 191 )، پیکار در ماههاى حرام ( بقره / 2، 194، 217 )، خودکشى ( بقره / 2، 195 )، زنده به گور کردن دختران ( نحل / 16، 58 - 59 )، کشتن فرزند ( ممتحنه / 60، 12 )، کشتن انسانهاى بیگناه. ( نساء / 4، 93 - 94 ) و. رفتارهاى جنسى؛ مانند ازدواج با مادر، دختر، خواهر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، مادر رضاعى، خواهر رضاعى، مادرزن، ربیبه، همسر فرزند و جمع میان دو خواهر ( نساء / 4، 23 )، ازدواج با زنان همسردار ( نساء / 4، 24 )، ازدواج با همسر پدر ( نساء / 4، 19 )، ازدواج دائم با بیش از 4 همسر (3) ( نساء / 4، 3 )، ازدواج با مشرکان ( بقره / 2، 221 )، ازدواج با زنان در حال عده ( بقره / 2، 228، 234 ـ 235 )، خواستگارى صریح از زنان در حال عده ( بقره / 2، 235 )، ازدواج با همسران پیامبر صلىاللهعلیهوآله ( احزاب / 33، 53 )، ظهار ( مجادله / 58، 2 )، زنا ( نور / 24، 2 ـ 3 )، لواط ( اعراف / 7، 80 ـ 81 )، خودارضایى (4) ( مؤمنون / 23، 7 )، اکراه کنیزان بر زنا ( نور / 24، 33 )، آمیزش با همسر در حال حیض ( بقره / 2، 222 )، آمیزش با همسر در حال اعتکاف ( بقره / 2، 187 )، آمیزش با همسر در حال احرام ( بقره / 2، 197 )، آمیزش با همسر در روزهاى ماه رمضان ( بقره / 2، 187 )، آمیزش با همسر ظهار شده پیش از پرداخت کفّاره ( مجادله / 58، 2 - 4 )، آشکار کردن عورت ( نور / 24، 30 )، نگاه به نامحرم ( نور / 24، 31 )، رجوع به زن سه طلاقه قبل از ازدواج او با محلِّل ( بقره / 2، 229 - 230 ) و زینت کردن براى غیر محارم. ( نور / 24، 31 ) ز. خوردنىها و آشامیدنىهاى حرام؛ نظیر مردار، خون ریخته شده، گوشت خوک، حیوانى که به نام غیر خدا ذبح شده است، حیواناتى که با خفگى، زجرکشى، پرت شدن از بلندى، شاخ زدن حیوانى دیگر بمیرند، نیمخورده حیواناتى که به دست درندگانى شکار شده و حیوانى که براى بتها ذبح شود ( مائده / 5، 3 )، حیوان صید شده با حیوانات تعلیم ندیده ( مائده / 5، 4 )، شراب ( بقره / 2، 219؛ مائده / 5، 90 ) و هر چیز خبیث. ( اعراف / 7، 157 )
کاربردهای قرآنی
1) حرام تكليفى
مثل:
- «وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»؛ (سوره بقره/ آیه 275) خدا خرید و فروش را حلال نموده و ربا را حرام نموده است.
- «إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ»؛ (سوره بقره/ آیه 173) (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه (هنگام سر بريدن) نام غيرخدا بر آن برده شده، بر شما حرام گردانيده است.
2) بازداشتن قهرى و اجبارى
مثل:
- «إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ»؛ (سوره مائده/ 72) هر كس به خدا شرك آوَرَد، قطعاً خدا بهشت را بر او حرام ساخته.
- «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرين»؛ (سوره اعراف/ 50) و دوزخيان، بهشتيان را آواز مىدهند كه: از آن آب يا از آنچه خدا روزىِ شما كرده، بر ما فروريزيد. مىگويند: خدا آنها را بر كافران حرام كرده است.
اين تحريم به طريق منع اجبارى است كه خدا جلوشان را گرفته است، مي شود گفت كه تحريم طبيعى است همان طور كه شخص تعليم نديده از هدايت هواپيما ممنوع است همچنين مشرك از رفتن به بهشت طبيعتا ممنوع است گرچه راه بهشت بازباشد زيرا او توانائى رفتن ندارد پس حرام در اين گونه آيات به معنى غيرمقدور است.
3) بتسخير و اعمال قدرت خدا
مثل:
- «وَحَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ...؛ (سوره قصص: 12) زنان شيرده را بر او قبلا حرام كرديم، اين كه موسى پستان هيچ زن شيرده را نگرفت فقط خواست خدا بود تا بالاخره به مادرش برگردد.[۴۴]
روایات درباره پرهیز از «حرام»
- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: همچنان كه درخت بدون ثمر كامل نبود ايمان بدون اجتناب از محرمات نيز به كمال نرسد.
- اميرالمؤمنين علیه السلام: «لازهدَ كالزّهد فى الحرام»[۴۵]
- و همچنین می فرماید: «ما اصف من دار اولها عناء و آخرها فناء، فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب...».[۴۶]
- امام موسى بن جعفر علیه السلام: خردمند كسى است كه دستيابيش بحلال، وى را از سپاس حضرت حق باز ندارد و (جاذبه كار) حرام بر نيروى خوددارى و استقامتش چيره نگردد.[۴۷]
- امام صادق علیه السلام در معنى آيه «وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا» و به هر گونه كارى كه كردهاند مىپردازيم و آن را (چون) گَردى پراكنده مىسازيم) فرمود: بخدا سوگند كه آن اعمال از حيث ظاهر آنچنان پاكيزه است كه از پارچه قباطى سفيدتر، ولى صاحبان عمل، كسانى بوده اند كه اگر درى از حرام برويشان گشوده مي شد از آن باز نمى ايستادند.
- مفضل گويد: روزى در محضر امام صادق علیه السلام سخن از عمل به ميان آمد، من گفتم: چه ضعيف است عمل من! فرمود: چنين مگو و از گفته ات نزد خدا پوزش بخواه. سپس فرمود: عمل اندكى كه با تقوى توأم باشد به از عمل بسيارى كه تقوى بهمراه نداشته باشد. آرى يكى را مى بينى كه بمستمندان خوراك ميدهد و بهمسايگان رسيدگى مي نمايد و درب خانه اش بروى واردين باز است اما چون درى از حرام بر او گشوده مي گردد وارد آن شده خود را تباه ميسازد. اين است عمل بدون تقوى. ديگرى را مى بينى كه چنين اعمالى را ندارد ولى چون درى از حرام برويش باز مى شود بدان درنيايد و از آن اجتناب كند.[۴۸]
- اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: حتى اگر هم خدا از محرمات نهى نمى نمود بر عاقل واجب مى بود كه از آنها اجتناب ورزد.[۴۹]
- امام باقر علیه السلام فرمود: همه چشم ها در قيامت گريان باشند جز سه چشم: چشمى كه در راه طاعت خدا بيدارى كشيده و چشمى كه از خوف خدا اشك ريخته و چشمى كه از حرام بسته بوده.(بحار:71/204 ـ 207)
پانویس
- ↑ قاموس قرآن، ج2، ص122.
- ↑ فرهنگ معین.
- ↑ مقاييس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم».
- ↑ التحقيق، ج 2، ص 204، «حرم».
- ↑ معجم لغة الفقهاء، ص 177.
- ↑ معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 158؛ المعالم الجديده، ص 101.
- ↑ معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 373؛ القاموس الفقهى، ص 85.
- ↑ سوره مائده آیه 3
- ↑ سوره انعام آیه 138
- ↑ سوره لقمان آیه 13
- ↑ سوره نساء آیه 160
- ↑ سوره انعام آیه 151
- ↑ سوره اسراء آیه 33
- ↑ سوره نساء آیه 23
- ↑ سوره نساء آیه 23
- ↑ سوره بقره آیه 196
- ↑ ( انبیاء / 21، 29؛ نازعات / 79، 24 ـ 25 )
- ↑ ( بقره / 2، 22 )
- ↑ ( نساء / 4، 171؛ مائده / 5، 73 )،
- ↑ ( بقره / 2، 6، 7، 39، 126 و ...)،
- ↑ ( بقره / 2، 126 )،
- ↑ ( بقره / 2، 41 )،
- ↑ ( نساء / 4، 136 )
- ↑ ( بقره / 2، 8 - 10؛ نساء / 4، 138، 140، 145 )
- ↑ ( بقره / 2، 87 )
- ↑ ( بقره / 2، 85 )
- ↑ ( نساء / 4، 171 و ...)
- ↑ ( یوسف / 12، 87؛ عنکبوت / 29، 23؛ زمر / 39، 53 )
- ↑ ( بقره / 2، 22؛ اعراف / 7، 138 - 139 )
- ↑ ( بقره / 2، 54 )
- ↑ ( مریم / 19، 44 )،
- ↑ ( بقره / 2، 79 )
- ↑ ( بقره / 2، 217؛ آلعمران / 3، 86 ـ 90 )
- ↑ ( توبه / 9، 113 )
- ↑ ( نحل / 16، 116 )
- ↑ ( قیامت / 75، 31 - 32 )
- ↑ ( توبه / 9، 34 - 35؛ فصّلت / 41، 7 )
- ↑ ( آلعمران / 3، 97 )
- ↑ ( مریم / 19، 59 )
- ↑ ( بقره / 2، 264؛ نساء / 4، 38 )
- ↑ ( بقره / 2، 256 )
- ↑ ( مائده / 5، 3 )
- ↑ ( جنّ / 72، 18 )
- ↑ قاموس قرآن، ج2، ص122.
- ↑ نهج البلاغه: حكمت 113.
- ↑ همان، خطبه 82.
- ↑ بحارالانوار:1/137.
- ↑ سفينة البحار.
- ↑ غررالحکم.
منابع
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف».
- سيد على اكبر قرشی، قاموس قرآن، دارالكتب الإسلامية، تهران، 1371 ش.